آبادان نامه
296 subscribers
350 photos
38 videos
14 files
54 links
مجله تاریخ و فرهنگ آبادان


ارتباط با ادمین: @MirZaEE55
Download Telegram
مروری کوتاه بر مطلب شماره پنجم مجله آبادان نامه
شماره ۴ و ۵ مجله آبادان نامه را می توانید در شبکه های اجتماعی تلگرام و اینستاگرام سفارش دهید و از طریق پست دریافت نمایید.
صحنه شنیعی که در آبادان اتفاق افتاد
🔴 دستان هرزه در موقعیت اقتدار

درباره ویدئوی تعرض مامور حراست به یک دختر در آبادان

حسین میرزائی (مدیرمسئول فصلنامه آبادان نامه)

آزمایش های روانشناسی اجتماعی متعددی نشان می دهند که قرار گرفتن یک انسان در موقعیت اقتدار نسبت به دیگری، یعنی توان اعمال قدرت مشروع یک شخص بر شخصی دیگر، به طور طبیعی امیال و غرایز حیوانی درنده خویی و تجاوزگری را در شخص بیدار می کند. فرض این است که نظام فرهنگی و اجتماعی یک جامعه مدنیت یافته قادر خواهد بود بر غرایز طبیعی انسان ها در موقعیت های اقتدار بر دیگری لگام بزند، حیوان درون او را رام سازد و امیال و غرایز درنده خویانه و تجاوزکارانه را کنترل کند.
در ویدئویی که اخیرا از رفتار شنیع یک مامور حراست شرکت نفت آبادان با بدن یک دختر زخمی در یک درگیری بظاهر ناموسی منتشر شد، یکی از مامورین حراست، ابتدا پوتین خود را بر سینه دختر قرار می دهد؛ حرکتی که به خوبی نمایش اقتدار موقعیتی است که مامور حراست به عنوان نماینده مشروع حفظ امنیت منطقه شرکتی در آن قرار گرفته است، اما این اقتدار که با تسلط بر بدن قربانی اعمال می شود با زنده کردن امیال جنسی فروخفته در مامور مذکور به سمت سواستفاده جنسی از بدن قربانی سوق پیدا می کند.‌
به عنوان ناظران این صحنه شوک آور، ما می توانیم و باید رفتار شنیع این مامور حراست را تقبیح کنیم، اما به عنوان اعضای آگاه یک جامعه باید ورای فرد خاص قرار گرفته در این موقعیت، به خود موقعیت یا موقعیت های اقتداری توجه کنیم که نظام اجتماعی ما بدون پیش بینی نظارت و بازدارندگی لازم برای برخی افراد فراهم می کند، در حالی که نظام فرهنگی جامعه ما نیز نتوانسته نیروی خودکنترلی و مهار را در درون این افراد نهادینه کند.
آنچه در این ویدئو دیده می شود، می تواند به هر موقعیت اقتداری که در آن نظام اجتماعی ما تدابیر لازم برای نظارت و کنترل بر افراد را پیش بینی نکرده باشد تسری یابد و چنین موقعیت هایی در جامعه ما بسیار است. موقعیت هایی که افراد در جایگاه اقتدار نظارت نشده ای قرار می گیرند، موقعیت های رئیس و مرئوسی در ادارات دولتی، موقعیت های استاد و شاگردی در دانشگاه ها و مراکز آموزشی و نیز موقعیت های زندانبان و زندانی و پلیس و متهم.
این ویدئو همچنین نشان می دهد که نظام فرهنگی جامعه در انتقال ارزش ها و هنجارهای اجتماعی و اخلاقی و نهادینه کردن خودکنترلی در افراد ضعیف شده است، ارزش ها و هنجارها در موقعیت های اقتدار به راحتی نادیده گرفته می شوند و‌ نوعی آنومی و بی هنجاری اجتماعی و اخلاقی در حال گسترش است.
نظارت بر موقعیت های اقتدار از طریق ایجاد حساسیت و چند برابر کردن مجازات تخطی اخلاقی در این موقعیت ها و همزمان آسیب شناسی نظام فرهنگی جامعه امری ضروری است.

@abadanname
کتاب آبادان شامل آخرین سرشماری آمار و طلاعات اماکن فرهنگی و هنری آبادان قبل از جنگ ۱۳۵۹ است که توسط تیم تحقیق وزارت فرهنگ آن زمان گرداوری و چند سال بعد منتشر شد. این کتاب گنجینه ارزشمندی برای دوستداران آبادان و پژوهشگران حوزه فرهنگ و تاریخ آبادان به شمار می رود. آبادان نامه فایل پی دی اف این کتاب نایاب را با مخاطبان خود به اشتراک می گذارد.
تقسیم استان خوزستان؛ هم امکان هم ضرورت

🔹حسین میرزائی (مدیرمسئول فصلنامه آبادان نامه)

چندسالی است که نام خوزستان جز در کنار مشکلات و بحران‌های مختلف در صدر اخبار نمی‌نشیند. امروز آبگرفتگی است، دیروز بالا آمدن فاضلاب و اعتصابات کارگری و افزایش جرایم خشن بود، پریروز ریزگردها و مهاجرت و روزهای قبل‌تر شوری آب، حاشیه نشینی، مطالبات قومی، بیکاری، اختلاف طبقاتی، و... . استان خوزستان، در حال حاضر محتملاً پرمساله‌ترین استان‌های کشور به شمار می‌شود؛ نه تنها تنوع مسایل و بحران‌ها در آن چشمگیر است، بلکه توالی زمانی بروز آنها هم در چند سال اخیر کوتاه شده است. خوزستان، اکنون به نوعی کلکسیون همه مشکلات حاد کشور است.
اولین متهم این صحنه بحرانی در افواه، چه از زبان ذی نفعان محلی و چه در تریبون‌های ملی، استانداری خوزستان به مثابه عالی ترین دستگاه اجرایی در منطقه است. تازه‌ترین آمارها و ارزیابی‌های وزارت کشور، که همین ماه پیش منتشر شد، هم نشان داد که عملکرد استانداری خوزستان نسبت به سایر استان‌های کشور در رده آخر ارزیابی شده، حال آنکه این استانداری از نظر بودجه تخصیص داده شده در رده‌های اول قرار داشته است.
این سان صحنه عمل و ارزیابی های کارشناسی به خوبی نشان می‎دهد که خوزستان به شکلی مناسب و مدبرانه اداره نمی‎شود. اما تحلیل‌های ارائه شده در این باب چندان ریشه ای نیست و مشکل را به شخص استاندار تقلیل می دهند. این رویکرد تقلیل‌گرایانه تنها با نادیده گرفتن وضعیت بغرنج نهادی و ناکارآمدی ساختاری مدیریت در استان خوزستان قابلیت طرح پیدا می‌کند و آدرس غلطی است که از سوی گروه‌های ذی نفوذ محلی برای پنهان سازی ریشه‌های اصلی و ساختاری مشکلات اداره استان مطرح می‌شود.

واقعیت این است که مواجهه با حجم و تنوع بسیار مسایل و مشکلات استان خوزستان، خارج از توان مجموعه یک استانداری است. وسعت سرزمینی خوزستان، تنوع اقلیم و ظرفیت‌های متفاوت اقتصادی و اجتماعی شمال و جنوب و شرق و غرب استان و ترکیب جمعیتی متنوع، امکان اداره آن از سوی فقط یک استانداری با تمرکزگرایی‌های متعارف در کشور را ناممکن کرده است. در شرایطی که نهاد مسئول منطقه امکان رسیدگی و حل مشکلات را ندارد منطقی آن است که حوزه وسیع این نهاد کوچک‌تر شود؛ بدین معنا که حوزه مسئولیت استانداری خوزستان با تقسیم این استان به سه استان خوزستان شمالی، مرکزی و‌ جنوبی، خرد شده و بار سنگین اداره این استان بزرگ برای مجموعه استانداری فعلی، به سه استانداری واگذار شود.‌

ساختار نهادی استانداری فعلی خوزستان در حال حاضر حتی از اداره و رفع مسایل متعدد کلانشهر اهواز و حاشیه‌نشین‌هایش هم عاجز است چه رسد به اداره بیش از هشت شهر بزرگ استان (آبادان، خرمشهر، دزفول، ماهشهر، بهبهبان، شوشتر، شوش، اندیمشک و...).
استان خوزستان از معدود استان‌های کشور با این تعداد شهر بزرگ و مهم است که در سال ها اخیر مشمول تقسیمات کشوری نشده است. می‌توان گفت ‌در این خصوص، یعنی تقسیم استان‌ها، نیز تبعیضی آشکار میان استان‌های نیمه شمال و جنوب ایران وجود دارد. اغلب استان‌های نیمه شمالی کشور گاه چند مرتبه تقسیم و بار سنگین استانداری‌های آن کمتر شده است. متاسفانه استان های نیمه جنوبی کشور (خوزستان، فارس، کرمان و...) در این مورد هم در معرض تبعیض قرار گرفته اند (طرح جدید تقسیم استان سیستان و بلوچستان یک استثناست). در حال حاضر در کشور استان‌هایی مثل قم، البرز و زنجان و قزوین داریم که فقط شامل یک شهر بزرگ و مهم هستند. در حالی که استان خوزستان به جز شهر مرکز استان (اهواز)، بیش از هشت شهر بزرگ و مهم با اهمیت ملی دارد.

تقسیم استان خوزستان به سه استان، علاوه بر اینکه سنگینی بار روی دوش نهاد استانداری فعلی را کاهش می‌دهد، بواسطه تقویت حضور دولت در نقاط حساس و مرزی جنوبی بر اقتدار و امنیت کشور می‌افزاید. همچنین تقویت دولت در استان خوزستان راه توسعه منطقه‌ای این استان مهم کشور را هموارتر می‌کند، و به این ترتیب نه تنها هزینه بودجه‌ای تقسیم استان را در کوتاه مدت پوشش می‌دهد، در بلندمدت عواید بیشتری به کشور خواهد رسانید. تقسیم استان خوزستان را به این اعتبار نه یک اقدام منطقه‌ای صرف، بلکه باید یک برنامه توسعه‌ای برای کشور به شمار آورد.

ایده تقسیم استان خوزستان به سه استان پیش از این هم در سال های از سوی برخی صاحبنظران استان مطرح شده بود اما همچون هر کار استراتژیک و بنیادین دیگری، مخالفانی هم داشته است که اگرچه بر دغدغه های امنیتی دست می گذاشته اند اما در اصل از منافع گروه های ذی نفع محلی و نه عموم مردم حمایت می کردند. به نظر ما تقسیم استان خوزستان نه تنها مشکل امنیتی عمده ای ایجاد نمی کند بلکه با بسامان تر و کاراتر کردن مدیریت دولت در مناطق حساس جنوب غربی کشور، امنیت ملی را تقویت خواهد کرد.
آنچه ممکن است از ناحیه خوزستان امنیت ملی را تهدید کند تلاش‌های برخی
گروه‌ها و نخبگان ذی‌نفوذ محلی برای منطبق جلوه دادن مختصات تبعیض و اختلاف طبقاتی، حاشیه‌نشینی و فقر در خوزستان با مختصات قومیتی این استان است. متاسفانه برخی روندهای جاری در مدیریت حرد و کلان استان این بهانه و زمینه را برای بهره‌برداری گروه‌های ذی نفوذ محلی از شکاف‌های اجتماعی و اقتصادی موجود فراهم ساخته است.
خوزستان با این روند، دور نیست که به تهدیدی برای امنیت ملی ایران تبدیل شود. اندیشه راهبردی به مسایل خوزستان باید سهم قابل توجهی از سیاست‌گذاری منطقه ای را در سطح اول کشور به خود اختصاص دهد. از این منظر تقسیم استان خوزستان به سه استان–گرچه ضرورتا حلال همه مسائل و مشکلات منطقه نیست- اما می تواند یکی از محورهای راهبردی برای حل مشکلات مردم استان و رفع تهدیدهای محتمل آتی در رابطه با امنیت ملی باشد. سزاست که این مساله در صدر گفتمان نخبگان مستقل استان و سیاستگذاران کشوری قرار گیرد.


🔹(این یادداشت در روزنامه اعتماد با عنوان «ضرورت نگاهی دیگر به خوزستان» منتشر و در وبسایت انصاف نیوز بازنشر شده است.

@abadanname
🔴 نکاتی چند درباره بحران اخیر استان خوزستان

۱) مشکل بی آبی اخیر که باعث تالم و سختی معیشت مردم بخش هایی از مناطق غرب خوزستان به خصوص روستاهای حاشیه کرخه و هورالعظیم شده؛ رخداد اسفناکی است که به دلیل عدم درک درست مسئولین و سیاستگذاران عالیرتبه کشور از تحول ماهیت استراتژیک مسایل اجتماعی و اقتصادی استان خوزستان و سهل انگاری نسبت به جلوگیری از بحرانی شدن مسایل اجتماعی و اقتصادی در این استان حساس روی داده و می دهد.

۲) در صورتی که یک دگرگونی اساسی و استراتژیک در رویکردهای کلان نسبت به مسایل اجتماعی و اقتصادی خاص خوزستان صورت نگیرد مشکلات انباشته شده استان در حوزه های مختلف بحرانی شده؛ خوزستان را به کانون بحران های اجتماعی در سال های پیش رو بدل خواهد کرد.

۳) مساله «آب» با توجه به انطباق آن با زیست تاریخی و سنتی مردمان بومی در روستاها و حاشیه هورها مساله حیاتی برای خوزستان است و غفلت از آن می تواند به مساله «خاک»٬ آنهم خاک سرزمینی٬ گره بخورد. ‌

۴) درک استراتژیک از ماهیت معضلات متعدد خوزستان که بحران آب تنها یک بعد آن است و فقر٬ بیکاری٬ اختلاف طبقاتی٬ توسعه نامتوازن٬ مسایل کارگری٬ مهاجرت از استان٬ مهاجرت روستائیان به شهرها و حاشیه نشینی٬ ریزگردها و... را در برمی گیرد نه در یک چشم انداز کوتاه مدت بلکه در بستر تحلیل تاریخی دستکم صدساله قابل دستیابی است و باید از طریق تحقیق و تامل متخصصان علمی و آکادمیک رشته های مختلف علوم اجتماعی و انسانی به آن دست یافت و نه از خلال سخنان اشخاص و محافل سیاسی که غالبا نگاه روز٬ کوتاه مدت٬ غیراستراتژیک و گاه منفعت طلبانه به مسایل دارند.

۵) در سال های اخیر مشکلات انباشته شدن اقتصادی کشور و ضعف حکمرانی دولت ها٬ امکان توده ای شدن جنبش هویت طلبی قومی- که پیش از این جنبشی نخبگانی بود- را در مناطقی از استان خوزستان فراهم کرده که از مشکلات معیشتی و رفاهی نیرو می گیرند؛ که هرچند در حال حاضر با جنبش فرودستان و جوان بیکار کشور همپوشانی نسبی دارد و مسالمت آمیز است؛ اما قابلیت بالایی برای پیوند با جنبش نخبگانی ستیزه جوی قومی دارد؛ فلذا عقل سلیم و تفکر استراتژیک ملی حکم می کند که توجه به معیشت جوانان و حاشیه نشینان در خوزستان مورد اهتمام جدی قرار بگیرد.

۶) نقش اساسی و مخرب نمایندگان محلی دولت و نمایندگان محلی مردم در پنهان سازی٬ سرپوش نهادن و منفعت جویی شخصی و باندی از مشکلات دامن گیر استان تا مرحله رسیدن به مرحله بحران و بروز اجتماعی آن٬ باید مورد توجه جدی قرار بگیرد.

۷) استان خوزستان استان استراتژیک کشور است و نگاه و مدیریت استراتژیک کشوری هم می طلبد٬ اختصاص بودجه های ملی و سپردن هزینه کرد آن به دست نمایندگان محلی دولت و نمایندگان محلی مردم که به جای برطرف کردن مشکلات عمومی خوزستان در زمینه آب٬ فاضلاب٬ اشتغال شود صرف پروار کردن پیمانکاران و منتسبان به مدیران و نمایندگان محلی در استان شده٬ راهکار غلطی سال های اخیر دولت ها بوده است که باید مورد تجدیدنظر قرار بگیرد و نظارت جدی ملی بر تخصیص و هزینه کرد بودجه در استان انجام شود.

۸) به دلیل استراتژی خاص سیاستگذاران کلان کشور در سال های بعد از جنگ٬ مدیریت مستقیم دولت ملی که در سال های قبل از انقلاب در استان اجرا می شد جای خود را به مدیریت غیرمستقیم و واسطه ای داد که باعث شکل گیری لایه ای از نخبگان محلی (شامل نمایندگان محلی دولت و نمایندگان محلی مردم) شده که میان مدیریت ملی و توده مردم محلی خوزستان فاصله انداخته اند و با جذب و هضم بودجه های اختصاص داده شده مانع بهره مندی عموم و توده مردم استان خوزستان می شوند.
نگاه سیاستگذاران کشور از اعتماد به نمایندگان محلی دولت و دادن امتیاز به نخبگان محلی باید تغییر کرده و استراتژی توزیع مستقیم و توده ای منابع امکانات و امتیازات به مردم خوزستان در دستور کار قرار گیرد.

۹) تحلیل تاریخی و استراتژیک ریشه های بحران های متعدد خوزستان از سوی این قلم در فرصت های دیگر مطرح خواهد شد.

حسین میرزائی
پژوهشگر علوم اجتماعی و مدیر مسئول مجله آبادان نامه
تیرماه ۱۴۰۰
🔴 شماره ششم مجله فرهنگی اجتماعی «آبادان نامه» در ۱۳۴ صفحه شامل ۲۱ صفحه رنگی با قیمت ۵۰ هزار تومان منتشر شد. محور اصلی این شماره کتابچه های تاریخی شرکت نفت انگلیس و ایران است و به دلیل اهمیت شان برای شناخت تاریخ نفت و آبادان و همین طور نایابی آنها٬ متن کامل این کتابچه ها شامل اولین کتابچه تاریخ نفت ایران منتشره به سال ۱۳۰۶ در این شماره «آبادان نامه» به چاپ رسیده است.
در این شماره همچنین مقالاتی در یاد و خاطره زنده یادان علی فرخ مهر و حمید جاسمیان و نیز خاطراتی از محله پرویزی آبادان در دهه چهل شمسی می خوانید.
شماره ششم «آبادان نامه» را در آبادان می توانید از مرکز تبادل کتاب واقع در طبقه اول پاساژ الماس جنوب تهیه کنید.
برای خرید پستی می توانید به ادمین کانال پیام دهید.‌
متروپل آبادان به یکباره فرونریخت. حاصل و نتیجه سال ها مدیریت پراکنده و نامنسجم و بخشی نگر شهر آبادان بود که فساد و بی کفایتی مدیریتی را بر ساختار مدیریتی شهر حاکم کرد و توجهی به عواقب منفی آن نشده بود. در شماره های ۲ و ۳ و ۵ مجله آبادان نامه در این رابطه هشدار داده بودیم که شنیده نشد. این مقالات را در ذیل بازنشر می شود‌
با توجه به پایان دوره انتشار فصلنامه آبادان نامه، پی دی اف کامل شماره های پیشین مجله تقدیم مخاطبان گرامی می شود