📜 #سیمرغ و مگس!
جشنواره فرهنگی وزارت بهداشت موسوم به "جشنواره بین المللی سیمرغ" در نوع خود جالب است. در شرایطی که جامعه و دانشگاه های ما با بسیاری از مسائل و مشکلات فرهنگی و عمیق روبروست و مضاف بر آنها آماج تیرهای مسموم قرارگاه های تهاجم فرهنگی دشمنان ایران اسلامی نیز هست، وزارت بهداشت با هزینه و تبلیغات بسیار، جشنواره ای به زعم خود فرهنگی برگزار میکند که در آن دغدغه ها تنها حول افزایش مشارکت دانشجویان علوم پزشکی و افزایش کمیّت آثار میگردد. بیایید لحظه ای تصور کنیم تعداد آثار فرهنگی و هنری جشنواره هر سال بالاتر رفته و اصلاً روندی تصاعدی را پی بگیرد. بعد از چندین سال ما بی نهایت اثر هنری داریم که هیچ کار ریشه ای و درخور برای صاحبان آن آثار نکرده و از سویی معضلات فرهنگیمان تعمیق شده چون زمان، انرژی و پول را به شکل صحیح سامان نداده ایم و مدیریت فرهنگی به اصلاح کژی ها نیانجامیده است. (کمااینکه فی الحال همینگونه است!)
کار درخور برای دانشجویان هنرمند یعنی فراهمی فضایی که آنها فرصت تربیت و پرورش استعدادشان را داشته باشند و هنر، راه ارتقا و تعالی را بپیماید که این قطعاً با اهدای جوائز مادی به هر شرکت کننده مستقل از کیفیت اثر هنری او نسبتی ندارد و این روش مولود غفلتی بزرگ است.
از جهت سالها دنبال کردن فضای هنری و دغدغه مندی نسبت به آن معتقدیم ساز و کار موجود که با تبلیغات بسیار و تشویقات مادی دانشجویان را به خلق آثار ترغیب میکند، قتلگاه هنر است. مگر هنر جز آن گوهر درونی است که هدف نهایی بروز آن آرام گرفتن در سایه شجره روح یا اصلاح پلشتی هایی اجتماعی است که عرصه پرواز انسان را تنگ کرده؟ با این وصف چه نسبتی بین جوائز مادی ناچیز و انگیزه آفرینش آثار هنری (به معنای حقیقی و اصیل کلمه) برقرار است؟ آیا نهایتاً چیزی جز ترکیبی نابهنجار و ملغمه ای از هنر و ابتذال دست برگزارکنندگان جشنواره را خواهد گرفت؟ تأسف بار آنکه اهدای جوائز کذائی، حتی میدان مانور و مایه منّت گذاشتن برگزارکنندگان جشنواره بر شرکت کنندگان در آن شده است. ذکر این نکته لازم است که این جشنواره تنها عرصه رسمی و فراگیر بروز استعدادهای هنری جوان دانشگاه های علوم پزشکی است و دانشجویان هنرمندی هم که هنر را مبرّا از این تنزّل و تغافل میخواهند، چاره ای جز شرکت در آن ندارند. به امید روزی که هنرمند از امتنان و التفات ناشیانه قدرناشناسان هنر خلاصی یابد و مدیران و برنامه ریزان فرهنگی کشور هم سر از برف جشنواره ها بیرون کنند که با این فرمان، سوگواره ها در پیش است.
#جشنواره_فرهنگی_وزارت_بهداشت
═══✼🌱🌹🌱✼═══
🆔 @Zaraban_Bums
جشنواره فرهنگی وزارت بهداشت موسوم به "جشنواره بین المللی سیمرغ" در نوع خود جالب است. در شرایطی که جامعه و دانشگاه های ما با بسیاری از مسائل و مشکلات فرهنگی و عمیق روبروست و مضاف بر آنها آماج تیرهای مسموم قرارگاه های تهاجم فرهنگی دشمنان ایران اسلامی نیز هست، وزارت بهداشت با هزینه و تبلیغات بسیار، جشنواره ای به زعم خود فرهنگی برگزار میکند که در آن دغدغه ها تنها حول افزایش مشارکت دانشجویان علوم پزشکی و افزایش کمیّت آثار میگردد. بیایید لحظه ای تصور کنیم تعداد آثار فرهنگی و هنری جشنواره هر سال بالاتر رفته و اصلاً روندی تصاعدی را پی بگیرد. بعد از چندین سال ما بی نهایت اثر هنری داریم که هیچ کار ریشه ای و درخور برای صاحبان آن آثار نکرده و از سویی معضلات فرهنگیمان تعمیق شده چون زمان، انرژی و پول را به شکل صحیح سامان نداده ایم و مدیریت فرهنگی به اصلاح کژی ها نیانجامیده است. (کمااینکه فی الحال همینگونه است!)
کار درخور برای دانشجویان هنرمند یعنی فراهمی فضایی که آنها فرصت تربیت و پرورش استعدادشان را داشته باشند و هنر، راه ارتقا و تعالی را بپیماید که این قطعاً با اهدای جوائز مادی به هر شرکت کننده مستقل از کیفیت اثر هنری او نسبتی ندارد و این روش مولود غفلتی بزرگ است.
از جهت سالها دنبال کردن فضای هنری و دغدغه مندی نسبت به آن معتقدیم ساز و کار موجود که با تبلیغات بسیار و تشویقات مادی دانشجویان را به خلق آثار ترغیب میکند، قتلگاه هنر است. مگر هنر جز آن گوهر درونی است که هدف نهایی بروز آن آرام گرفتن در سایه شجره روح یا اصلاح پلشتی هایی اجتماعی است که عرصه پرواز انسان را تنگ کرده؟ با این وصف چه نسبتی بین جوائز مادی ناچیز و انگیزه آفرینش آثار هنری (به معنای حقیقی و اصیل کلمه) برقرار است؟ آیا نهایتاً چیزی جز ترکیبی نابهنجار و ملغمه ای از هنر و ابتذال دست برگزارکنندگان جشنواره را خواهد گرفت؟ تأسف بار آنکه اهدای جوائز کذائی، حتی میدان مانور و مایه منّت گذاشتن برگزارکنندگان جشنواره بر شرکت کنندگان در آن شده است. ذکر این نکته لازم است که این جشنواره تنها عرصه رسمی و فراگیر بروز استعدادهای هنری جوان دانشگاه های علوم پزشکی است و دانشجویان هنرمندی هم که هنر را مبرّا از این تنزّل و تغافل میخواهند، چاره ای جز شرکت در آن ندارند. به امید روزی که هنرمند از امتنان و التفات ناشیانه قدرناشناسان هنر خلاصی یابد و مدیران و برنامه ریزان فرهنگی کشور هم سر از برف جشنواره ها بیرون کنند که با این فرمان، سوگواره ها در پیش است.
#جشنواره_فرهنگی_وزارت_بهداشت
═══✼🌱🌹🌱✼═══
🆔 @Zaraban_Bums
📜 #دلنوشته ای ازیک دانشجو:👇
به #آخر_ترم رسیده ایم وباید کم کم کوله بار #خاطرات تلخ وشیرینمان را ببندیم وبه دست #روزگار به امانت بگذاریم
دراین سال پر تب وتاب، به خیالم تک تک روزهای گذشته راورق میزنم
شروعش که با #فیلترینگ شروع شد حال ببینیم پایانش مارا به کجا خواهدبرد
اینک سهم خاطره هایمان،جایش را میدهدبه تمام لبخندهایی که در #آمفی کوچکمان گذشت
یادتان هست انگارهمین دیروز بود که همگیمان بر سر #سفره_عقد نشسته بودیم والبته جشن به یادماندنی #بهداشت و #هلال_احمر هم از یادها فراموش نمیشوند
به پشت سر که نگاه میکنم خاطراتی دور و دراز، از #اردوهایی درذهنم جولان میدهد #نمایشگاه_کتاب، #اردوی_طبس و...
از شکوه ها وگلایه هایمان برسر #سلف و #خوابگاه و #دانشگاه که بگذریم،درقاب دیوار موفقیت هایمان رتبه هایی هم درجشنواره #سیمرغ وجشنواره #ورزشی به یادگارگذاشتیم
وحتی مایادمان نخواهد رفت که #دکترقائمی چه عمل سختی را برای اولین بار در بیرجند با موفقیت پشت سرگذاشت.
باید قدردان بود...
قدردان #جهادگران_بسیجی که با شوق پروازشان، لبخندها که برلب هموطنانمان نمی نشانند
ودست مریزاد به #هیئتی هایی که اگر نبودند ما خدارا نه ؛خودرا گم میکردیم
درشبی هم که صحبت از #مزاج آدم هابود
یاد شاعر شیرازیمان افتادم که میگفت:
طبع هرکس گرم باشد،همچنان خشکی زیاد
تلخی اوقاتشان،باخواب دیدن ها خوش است
کمبودها وگلایه هایمان رازیر سقف کوچک آمفی به فراموشی می سپاریم درست مثل #افزایش_دلار در شب های قشنگ #جام_جهانی!
حیف که دیگر زنگ انشاءنداریم وباید نوشته هایمان رادر #شب_شعرها تقدیم همدیگر کنیم
آن هم چقدر آریایی...
دیگر نه امتحان خواهم داشت ونه استرس
وچقدر دلم برای #راهروهای_تنگ_دانشکده، #کلاس های مسکوت و #سایتی که همچنان لودینگ است؛تنگ خواهد شد
آخرین #دعای_کمیل هم غم داشت آنجا که گفت:یا غیاث المستغیثین...
ودر آخر
افسار سخن رامی سپارم به دست عزیزانی که رهسپار #راه_نور خواهند بود؛
سلام ماراهم به غنچه های پرپرشده برسانید و سربند یازهرایمان رابه سیم خوارها گره بزنید شاید خبری از مولایمان هم بشود...
#یاحق
👤ارسالی از مخاطبین
┅═🌹⚜🇮🇷⚜🌹═┅
🆔 @Zaraban_Bums
به #آخر_ترم رسیده ایم وباید کم کم کوله بار #خاطرات تلخ وشیرینمان را ببندیم وبه دست #روزگار به امانت بگذاریم
دراین سال پر تب وتاب، به خیالم تک تک روزهای گذشته راورق میزنم
شروعش که با #فیلترینگ شروع شد حال ببینیم پایانش مارا به کجا خواهدبرد
اینک سهم خاطره هایمان،جایش را میدهدبه تمام لبخندهایی که در #آمفی کوچکمان گذشت
یادتان هست انگارهمین دیروز بود که همگیمان بر سر #سفره_عقد نشسته بودیم والبته جشن به یادماندنی #بهداشت و #هلال_احمر هم از یادها فراموش نمیشوند
به پشت سر که نگاه میکنم خاطراتی دور و دراز، از #اردوهایی درذهنم جولان میدهد #نمایشگاه_کتاب، #اردوی_طبس و...
از شکوه ها وگلایه هایمان برسر #سلف و #خوابگاه و #دانشگاه که بگذریم،درقاب دیوار موفقیت هایمان رتبه هایی هم درجشنواره #سیمرغ وجشنواره #ورزشی به یادگارگذاشتیم
وحتی مایادمان نخواهد رفت که #دکترقائمی چه عمل سختی را برای اولین بار در بیرجند با موفقیت پشت سرگذاشت.
باید قدردان بود...
قدردان #جهادگران_بسیجی که با شوق پروازشان، لبخندها که برلب هموطنانمان نمی نشانند
ودست مریزاد به #هیئتی هایی که اگر نبودند ما خدارا نه ؛خودرا گم میکردیم
درشبی هم که صحبت از #مزاج آدم هابود
یاد شاعر شیرازیمان افتادم که میگفت:
طبع هرکس گرم باشد،همچنان خشکی زیاد
تلخی اوقاتشان،باخواب دیدن ها خوش است
کمبودها وگلایه هایمان رازیر سقف کوچک آمفی به فراموشی می سپاریم درست مثل #افزایش_دلار در شب های قشنگ #جام_جهانی!
حیف که دیگر زنگ انشاءنداریم وباید نوشته هایمان رادر #شب_شعرها تقدیم همدیگر کنیم
آن هم چقدر آریایی...
دیگر نه امتحان خواهم داشت ونه استرس
وچقدر دلم برای #راهروهای_تنگ_دانشکده، #کلاس های مسکوت و #سایتی که همچنان لودینگ است؛تنگ خواهد شد
آخرین #دعای_کمیل هم غم داشت آنجا که گفت:یا غیاث المستغیثین...
ودر آخر
افسار سخن رامی سپارم به دست عزیزانی که رهسپار #راه_نور خواهند بود؛
سلام ماراهم به غنچه های پرپرشده برسانید و سربند یازهرایمان رابه سیم خوارها گره بزنید شاید خبری از مولایمان هم بشود...
#یاحق
👤ارسالی از مخاطبین
┅═🌹⚜🇮🇷⚜🌹═┅
🆔 @Zaraban_Bums