🌸🍃|• خلاصه داستان رومئو و ژولیت

رومئو و ژولیت، پسر و دختری از دو خانواده بزرگ و رقیب بودند. خانواده هایشان مخالف عشق آن دو بودند و از هم کینه‌ای دیرینه داشتند، آتش اختلافاتشان بالا گرفت و رومئو ناخواسته باعث مرگ تیبالت پسر عموی ژولیت شد و کار را بدتر کرد... ژولیت ناامید بود. او میخواست دیگران را تنبیه کند و هشدار بدهد، سمی را خورد که مدتی او را مثل مرده‌ای به خواب عمیقی فرو برد. خبر مرگ ژولیت در شهر پیچید و رومئوی دل‌شکسته و بی‌خبر، درکنار پیکر ژولیت امد و ...

جمله ی زیر از نمایشنامه رومئو و ژولیت اثر شکسپیر، عنوان سومین جمله برتر عاشقانه رو بدست آورده🦋

آرام باش!
چه نوری است که از آن پنجره می تابد؟
آنجا مشرق است و ژولیت خورشید تابان!

🍃| @Zahra ♥️

🌝🌼👀
خودت را...
به صبح پیوند بزن!
امروز روز چشمهایی ست...
که عشق درآن نقش بسته!

#صبح_بخیر

🍃| @Zahra ♥️

❣🖇❣
عاشقی حس عبـــورِ منو توست
عاشقی دلهــــره از رفتنِ توست
عاشقی خواندن این ثانیه هاست
عاشقی رنگِ حضــورِ منو توست

🍃| @Zahra ♥️

کنج نگاهت
همان جایی ست که
می توان برای یک عمر
رو به آن ایستاد
لبخند زد
نفس کشید...
و نَمرد...

#آرزوکاظمی

🍃 | @Zahra ♥️

دیـوانه ترین دلبَر،
این شَهر تو بودی!

ای وای بِه حالِ،
دلِ دیــوانه پسنـدم!

🍃| @Zahra ♥️

كوتاهترين...
شعر جهان...
هم شده باشى...
ديوانه ى...
ديوان بلندتو...
منم من!

#معين_محبوبى


🍃| @Zahra ♥️

چه تکراری از این خوشتر...
بگویم دوستت دارم!
لبت را بخندانی...
بگویی من کمی بیشتر!

#سمیه_نادی

🍃| @Zahra ♥️

🥰
‏دوست داشتن چند نوعه...
ولی من که...
همه مدله دوست دارم...

🍃| @Zahra ♥️

در ذهن من جوانه زده ای...
نفس تازه کرده ای و قد کشیده ای...
چطور می توانم دوستت نداشته باشم خیالِ سبزِ من؟!

#آناهیتا_محلفی

🍃| @Zahra ♥️

تو که همه‌ی عالم دل است
برای نشستنت؛
بگو ...
تکلیف عاشقی که
جز "تو" کسی به چشمش نمی‌آید
چیست..؟


#زهرا_سرکارراه

🍃| @Zahra ♥️

🌈
The whole world turns black and white in my most colorful world

تموم دنیا سفید سیاه بشن تو رنگے ترین دنیاے منی...

🍃| @Zahra ♥️

‌ ‌•|خـوشبختی|•
یـعنی هربار بـیشتر...
از قبل حـس کـنی...
"بودنش" بـهـترین اتفاق زندگیته...

🍃| @Zahra ♥️

😌
اين هُرم تابستـان نيست زمين
از فرطِ دوست داشتن «تــو»
تب ڪرده است...

🍃| @Zahra ♥️

🌌
شب ها...
عجیب با خیال تو...
هم آغوش می شوم...
آنقدر که بوسیدنت تمامی ندارد...

#شب_بخیر

🍃| @Zahra ♥️

🗣

حرف واسه تو دل موندن نیست
واسه گفتنه
اونی که تو دل می‌مونه داغه
نذار بمونه ...

#مریم_قهرمانلو

🍃| @Zahra ♥️

نه چشمانت آبی بود
و نه موهایت
شبیه موج ها
هنوز نفهمیده‌ام، دریا که می‌روم
چرا یاد تو می‌افتم!

🍃| @Zahra ♥️

🧚😊🧚
دليل اينكه نمی‌خنديد، این نيست كه پير شده ايد. شما پير می‌شويد، چون نمی‌خنديد، خنديدن یک نيايش است اگر بتوانی بخندی، آموخته ای كه چگونه نيايش كنی. سرور و شادی، از اعماق انسان برخاسته و متجلی می شود. خنده، موسيقی زندگی است. هر قدر بيشتر بتوانيم در خود و ديگران شادی بيافزاييم، دنيای بهتری خواهيم داشت.

یادمان باشد، شادی اگر تقسيم شود، دو برابر می‌شود. غم اگر تقسيم شود، نصف می‌شود، پس ضرر نمی‌كنیم. از هم اكنون، بیشتر لبخند زدن را تمرین کنیم

#شكسپير می گويد: سعادتمند واقعی کسی است، که به مشکلات و مصائب زندگی لبخند بزند!


🍃| @Zahra ♥️

سالها بعد تو در کافه ی تهرون ...
مقابلِ زنی زیبا خواهی نشست...
و نوشیدنیِ موردِ علاقه ی همشگی اش را !
برای جفتِ تان سفارِش میدَهی...
مقابل چشمهایَش مینشینی و از عاشقانه هایَت برایَش میگویی و او با لحنی غرقِ تحسین قربان صدَقه ات میروَد...
اما مَن !در گوشه ای از کافه تهرون...!
پشتِ میزِ همیشگی مان مینشینَم...
دو‌ فِنجان قهوه،همانِ همیشگی ات را سفارش میدَهَم، یکی برای خودَم. یکی برای جای خالیه تو!
و شاهده عاشقانه هایی میشَوَم‌ که روزی...
متعلق به مَن بود...
خاطرات از چشمانَم در قهوه یمان سرازیر میشود...!
دلبرانه ات که تمام شد دستَش را میگیری و...
کافه را ترک میکنی..!
من میمانم و دو فنجان قهوه ی یَخ و شور...

#فرشته_صابری قهوه ی/شور

🍃| @Zahra ♥️

😔
نمی دانم...
آن یک نفر...
که همه ی ما...
نداریمش...
خودش...
چه کسی را
ندارد؟!

#مریم_قهرمانلو

🍃| @Zahra ♥️