#تلنگر
🔻مردی در يك باغ، درخت خرمایی را به شدت تكان میداد و خرماها بر زمين میريخت.
صاحب باغ آمد و گفت:"ای نادان ! چه میکنی؟"
دزد گفت:"چه ایرادی دارد؟ بنده خدا از باغ خدا خرمایی را بخورد و ببرد كه خدا به او روزی كرده است. چرا بر سفره گسترده نعمتهای خداوند حسادت میكنی؟"
صاحب باغ به غلامش گفت:"آهای غلام! آن طناب را بياور تا جواب اين مرد را بدهم."
🔻آنگاه دزد را گرفتند و محكم بر درخت بستند و با چوب بر ساق پا و پشت او میزد. دزد فرياد برآورد:"از خدا شرم كن. چرا میزنی؟ مرا میكشی."
صاحب باغ گفت:"اين بنده خدا با چوب خدا در باغ خدا بر پشت بنده خدا میزند. من ارادهای ندارم. كار، كار خداست."
دزد كه به جبر اعتقاد داشت گفت:"من اعتقاد به جبر را ترك كردم. تو راست میگویی ای مرد بزرگوار نزن. بر جهان جبر حاكم نيست بلكه اختيار است اختيار است اختيار."
مثنوی معنوی
🍃🌸تو بهترینی🌸🍃
و بهترین ها از آنِ توست
🆔 @YouBest_ir
🔻مردی در يك باغ، درخت خرمایی را به شدت تكان میداد و خرماها بر زمين میريخت.
صاحب باغ آمد و گفت:"ای نادان ! چه میکنی؟"
دزد گفت:"چه ایرادی دارد؟ بنده خدا از باغ خدا خرمایی را بخورد و ببرد كه خدا به او روزی كرده است. چرا بر سفره گسترده نعمتهای خداوند حسادت میكنی؟"
صاحب باغ به غلامش گفت:"آهای غلام! آن طناب را بياور تا جواب اين مرد را بدهم."
🔻آنگاه دزد را گرفتند و محكم بر درخت بستند و با چوب بر ساق پا و پشت او میزد. دزد فرياد برآورد:"از خدا شرم كن. چرا میزنی؟ مرا میكشی."
صاحب باغ گفت:"اين بنده خدا با چوب خدا در باغ خدا بر پشت بنده خدا میزند. من ارادهای ندارم. كار، كار خداست."
دزد كه به جبر اعتقاد داشت گفت:"من اعتقاد به جبر را ترك كردم. تو راست میگویی ای مرد بزرگوار نزن. بر جهان جبر حاكم نيست بلكه اختيار است اختيار است اختيار."
🔸جهد کن کز جام حق یابی نوی
بیخود و بیاختیار آنگه شوی
🔸آنگه آن می را بود کل اختیار
تو شوی معذور مطلق مستوار
مثنوی معنوی
🍃🌸تو بهترینی🌸🍃
و بهترین ها از آنِ توست
🆔 @YouBest_ir
#تلنگر
🔰هر کس به طریقی بالا می آید!
●یکی پایش را بر سر دیگری می گذارد
●یکی دستش را در جیب دیگری.
●دیگری دستش را بر زانوی خود میگذارد
●یکی هم پایش را بر روی تمام احساسات یا وجدانش.
👈در آخر کسی در جای خود نمی ماند
همه بالا می روند...
مهم این است وقتی به آن بالا رسیدیم
دریابیم چه چیزی به دست آوردیم و چه چیز
را به چه قیمت از دست دادیم...!
🍃🌸تو بهترینی🌸🍃
و بهترین ها از آنِ توست
🆔 @YouBest_ir
🔰هر کس به طریقی بالا می آید!
●یکی پایش را بر سر دیگری می گذارد
●یکی دستش را در جیب دیگری.
●دیگری دستش را بر زانوی خود میگذارد
●یکی هم پایش را بر روی تمام احساسات یا وجدانش.
👈در آخر کسی در جای خود نمی ماند
همه بالا می روند...
مهم این است وقتی به آن بالا رسیدیم
دریابیم چه چیزی به دست آوردیم و چه چیز
را به چه قیمت از دست دادیم...!
🍃🌸تو بهترینی🌸🍃
و بهترین ها از آنِ توست
🆔 @YouBest_ir
#تلنگر
♨️اگر ما یک گاو را داخل یک کاخ رها کنیم و بعد از گذشت یکسال، دوباره به آنجا برگردیم، خواهیم دید که گاو، آن کاخ را تبدیل به یک طویله کرده است‼️
♨️نفس نیز اگر به حال خود رها شود، کاخ وجود ما را تبدیل به طویله خواهد کرد.
به همین خاطر، تا زمانی که نفسانیات حاکم وجود ما هستند امکان هیچ تغییری برای ما وجود نخواهد داشت....
❇️ بنابرین، باید خودسازی را از یک جایی شروع کنیم و منتظر معجزه نباشیم.
♦️مثلا ممکن است با دروغ نگفتن شروع کنیم، یا غیبت نکردن یا چشم چرانی نکردن شروع کنیم، یا ممکن است با خشمگین نشدن و عصبانی نشدن شروع کنیم...
❇️ آنچه در این میان مهم است، خودسازی و خودشناسی است که این کار را باید وارد زندگی روزمره خودمان بکنیم.
🍃🌸تو بهترینی🌸🍃
و بهترین ها از آنِ توست
🆔 @YouBest_ir
♨️اگر ما یک گاو را داخل یک کاخ رها کنیم و بعد از گذشت یکسال، دوباره به آنجا برگردیم، خواهیم دید که گاو، آن کاخ را تبدیل به یک طویله کرده است‼️
♨️نفس نیز اگر به حال خود رها شود، کاخ وجود ما را تبدیل به طویله خواهد کرد.
به همین خاطر، تا زمانی که نفسانیات حاکم وجود ما هستند امکان هیچ تغییری برای ما وجود نخواهد داشت....
❇️ بنابرین، باید خودسازی را از یک جایی شروع کنیم و منتظر معجزه نباشیم.
♦️مثلا ممکن است با دروغ نگفتن شروع کنیم، یا غیبت نکردن یا چشم چرانی نکردن شروع کنیم، یا ممکن است با خشمگین نشدن و عصبانی نشدن شروع کنیم...
❇️ آنچه در این میان مهم است، خودسازی و خودشناسی است که این کار را باید وارد زندگی روزمره خودمان بکنیم.
🍃🌸تو بهترینی🌸🍃
و بهترین ها از آنِ توست
🆔 @YouBest_ir
#تلنگر
🔹مردی بود خیاط در عفاف و صلاح و زنی داشت عفیفه و مستوره و با جمال و کمال. هرگز خیانتی از وی ظاهر نگشته بود. روزی زن نزد شوهر خود نشسته بود و به زبان منت گفت:
تو قدر عفاف من چه دانی و قیمت صلاح من چه شناسی که من در صلاح و عفاف زبیده ی وقت و رابعه ی عهدم.
🔹مرد گفت راست میگویی اما عفاف تو به نتیجه عفاف من است. چون من در نزد پروردگار عفیف باشم او تو را در عصمت نگاه بدارد.
زن خشمگین شد و گفت:
هیچ کس زن را نگاه نتواند داشت و اگر مرا عفاف و عصمت نبود هرچه خواستمی بکردمی.
🔹مرد گفت تو را اجازت دادم به هرجا که خواهی برو و هرچه میخواهی بکن.
روز دیگر زن خود را بیاراست و چادر در سر کشید و از خانه برون شد و تا شب بیرون بود, اما هیچ کس به وی التفات نکرد مگر یک مرد که چادر او را کشید و رفت.
چون زن به خانه باز آمد مرد گفت:
همه روز گشتی و هیچ کس به تو التفات نکرد مگر یک مرد که او نیز رها کرد و رفت.
🔹زن گفت تو از کجا دیدی؟
مرد جواب داد من در خانه ی خود بودم, اما در عمر خود به هیچ زن نامحرم به چشم خیانت نگاه نکردم , مگر وقتی در نوجوانی که گوشه ی چادر زنی را گرفتم و در حال پشیمان شدم و رها کردم دانستم اگر کسی قصد حرم من کند بیش از این نباشد.
زن در پای شوهر افتاد و گفت: مرا معلوم شد که عفاف من از عفاف تو است.
🍃🌸تو بهترینی🌸🍃
و بهترین ها از آنِ توست
🆔 @YouBest_ir
🔹مردی بود خیاط در عفاف و صلاح و زنی داشت عفیفه و مستوره و با جمال و کمال. هرگز خیانتی از وی ظاهر نگشته بود. روزی زن نزد شوهر خود نشسته بود و به زبان منت گفت:
تو قدر عفاف من چه دانی و قیمت صلاح من چه شناسی که من در صلاح و عفاف زبیده ی وقت و رابعه ی عهدم.
🔹مرد گفت راست میگویی اما عفاف تو به نتیجه عفاف من است. چون من در نزد پروردگار عفیف باشم او تو را در عصمت نگاه بدارد.
زن خشمگین شد و گفت:
هیچ کس زن را نگاه نتواند داشت و اگر مرا عفاف و عصمت نبود هرچه خواستمی بکردمی.
🔹مرد گفت تو را اجازت دادم به هرجا که خواهی برو و هرچه میخواهی بکن.
روز دیگر زن خود را بیاراست و چادر در سر کشید و از خانه برون شد و تا شب بیرون بود, اما هیچ کس به وی التفات نکرد مگر یک مرد که چادر او را کشید و رفت.
چون زن به خانه باز آمد مرد گفت:
همه روز گشتی و هیچ کس به تو التفات نکرد مگر یک مرد که او نیز رها کرد و رفت.
🔹زن گفت تو از کجا دیدی؟
مرد جواب داد من در خانه ی خود بودم, اما در عمر خود به هیچ زن نامحرم به چشم خیانت نگاه نکردم , مگر وقتی در نوجوانی که گوشه ی چادر زنی را گرفتم و در حال پشیمان شدم و رها کردم دانستم اگر کسی قصد حرم من کند بیش از این نباشد.
زن در پای شوهر افتاد و گفت: مرا معلوم شد که عفاف من از عفاف تو است.
گفتم که مکن, گفت مکن تا نکنند
این یک سخنم چنان خوش آمد که مپرس
🍃🌸تو بهترینی🌸🍃
و بهترین ها از آنِ توست
🆔 @YouBest_ir
#تلنگر
🔸شاهی دو غلام میخرد، یکی از آنان را بسیار خوشسخن، شیرین جواب، با رخساره زیبا و ظاهری زیبا مییابد و آن دیگری را کثیف، بد بو و زشت رو.
با خود میگوید: باید با آنها به گفت و شنود پردازم تا پردههای درون آنها کنار رود و باطن آنها را بخوانم. برای این مقصود نخست غلام زیبارو و خوشسخن را به حمام میفرستد.
🔸در غیاب او با غلام زشت رو به گفتگو نشسته و میگوید :«این غلام که هم زیباست و هم خوشسخن، درباره تو بدگویی میکند و میگوید که تو دزد، خیانتکار و نامرد هستی. بگو ببینم نظر تو چیست؟» غلام زشترو میگوید:«او جز راست نمیگوید، من از او دروغ نشنیدهام. بهعلاوه او خودبین نیست و با همه نیکی میکند و صفات نیکوی بسیار دارد. هر چه هم درباره من گفته است راست است؛ من پر از عیب !»
شاه میگوید:«بس کن! من در پی آزمایش رفیقت هم برمیآیم، آنگاه میبینی که رسوایی به بار میآورد و تو شرمگین میشوی.»
🔸چیزی نمیگذرد که آن غلام زیبا از حمام برمیگردد. شاه غلام پیشین را پی کاری میفرستد و با او به گفت و شنود می پردازد تا امتحانش کند. لذا نخست از جمال و کمالش تعریف میکند و سپس میگوید:«آن غلام میگوید که تو دورو هستی؛ پیش رو یک جوری، پشت سر یک جور دیگر.»
🔸غلام وقتی این سخنان را شنید برآشفت و گفت:«او از همان اول که با من رفیق بود همواره چون سگ نجاست میخورد.» و شروع کرد به بدگویی و ناسزا. شاه گفت:«بس است، دانستم که:«از تو جان گَنده ست و از یارت دهان»
"مثنوی معنوی"
🍃🌸تو بهترینی🌸🍃
و بهترین ها از آنِ توست
🆔 @YouBest_ir
🔸شاهی دو غلام میخرد، یکی از آنان را بسیار خوشسخن، شیرین جواب، با رخساره زیبا و ظاهری زیبا مییابد و آن دیگری را کثیف، بد بو و زشت رو.
با خود میگوید: باید با آنها به گفت و شنود پردازم تا پردههای درون آنها کنار رود و باطن آنها را بخوانم. برای این مقصود نخست غلام زیبارو و خوشسخن را به حمام میفرستد.
🔸در غیاب او با غلام زشت رو به گفتگو نشسته و میگوید :«این غلام که هم زیباست و هم خوشسخن، درباره تو بدگویی میکند و میگوید که تو دزد، خیانتکار و نامرد هستی. بگو ببینم نظر تو چیست؟» غلام زشترو میگوید:«او جز راست نمیگوید، من از او دروغ نشنیدهام. بهعلاوه او خودبین نیست و با همه نیکی میکند و صفات نیکوی بسیار دارد. هر چه هم درباره من گفته است راست است؛ من پر از عیب !»
شاه میگوید:«بس کن! من در پی آزمایش رفیقت هم برمیآیم، آنگاه میبینی که رسوایی به بار میآورد و تو شرمگین میشوی.»
🔸چیزی نمیگذرد که آن غلام زیبا از حمام برمیگردد. شاه غلام پیشین را پی کاری میفرستد و با او به گفت و شنود می پردازد تا امتحانش کند. لذا نخست از جمال و کمالش تعریف میکند و سپس میگوید:«آن غلام میگوید که تو دورو هستی؛ پیش رو یک جوری، پشت سر یک جور دیگر.»
🔸غلام وقتی این سخنان را شنید برآشفت و گفت:«او از همان اول که با من رفیق بود همواره چون سگ نجاست میخورد.» و شروع کرد به بدگویی و ناسزا. شاه گفت:«بس است، دانستم که:«از تو جان گَنده ست و از یارت دهان»
پس بدان که صورتِ خوب و نکو
با خصالِ بد نَیَرزد یک تَسو
ور بود صورت حقیر و دلپذیر
چون بود خُلقش نکو در پاش میر
"مثنوی معنوی"
🍃🌸تو بهترینی🌸🍃
و بهترین ها از آنِ توست
🆔 @YouBest_ir
#تلنگر
🔸خیلی وقت ها شده که ما خیری به یه نفر رسوندیم با نیت « برای رضای خدا» اما
اگه از همون آدم ضربه ای بخوریم اول چیزی که به ذهنمون می رسه اینه :
«بشکن این دست که نمک نداره» یا «کلا من شانس ندارم به هرکس خوبی کردم بدی دیدم».
🔸مهربان بودن عالیه اما عالی تر اینه که از محبتی که کردیم رد بشیم و دریافت کننده ی محبتمون را مدیون ندونیم، چون ما کاری برای او نکردیم که انتظار پاسخ از او داشته باشیم.
🔰این که اخلاقا، جواب محبت ،محبته درسته.
اما ما با طرف مقابل کار نداریم هر کس باید روی درستی عمل خودش زوم کنه.
دست بی نمک دستیه که خیری را به دیگران رسونده و همین طور دراز مونده که کی طرف می خواد جبران کنه.
👈محبت برای رضای خدا یعنی از لحظه ای که نیت کردیم پاسخ را از خدا گرفتیم دیگه منتظر پاسخ از بنده اش نیستیم.
بی توقع مهربان باشیم.
خدا جبران می کنه. بنده ش رو بی خیال🖐
🍃🌸تو بهترینی🌸🍃
و بهترین ها از آنِ توست
🆔 @YouBest_ir
🔸خیلی وقت ها شده که ما خیری به یه نفر رسوندیم با نیت « برای رضای خدا» اما
اگه از همون آدم ضربه ای بخوریم اول چیزی که به ذهنمون می رسه اینه :
«بشکن این دست که نمک نداره» یا «کلا من شانس ندارم به هرکس خوبی کردم بدی دیدم».
🔸مهربان بودن عالیه اما عالی تر اینه که از محبتی که کردیم رد بشیم و دریافت کننده ی محبتمون را مدیون ندونیم، چون ما کاری برای او نکردیم که انتظار پاسخ از او داشته باشیم.
🔰این که اخلاقا، جواب محبت ،محبته درسته.
اما ما با طرف مقابل کار نداریم هر کس باید روی درستی عمل خودش زوم کنه.
دست بی نمک دستیه که خیری را به دیگران رسونده و همین طور دراز مونده که کی طرف می خواد جبران کنه.
👈محبت برای رضای خدا یعنی از لحظه ای که نیت کردیم پاسخ را از خدا گرفتیم دیگه منتظر پاسخ از بنده اش نیستیم.
بی توقع مهربان باشیم.
🍃🌸تو بهترینی🌸🍃
و بهترین ها از آنِ توست
🆔 @YouBest_ir
#تلنگر
🗞 سالها پیش که آلمان به دو بخش شرقی و غربی تقسیم و دیواری شهر برلین را به دو قسمت برلین شرقی و برلین غربی تقسیم کرده بود، یک روز، افرادی از برلین شرقی کامیونی پر از زباله و خوراکیهای گندیده متعفن را به سمت غربی دیوار یعنی برلین غربی ریختند.
🔗 مردم برلین غربی به سادگی میتوانستند تلافی و انتقام جویی کنند، ولی این کار را انجام ندادند! ولی به جای آن کامیونی پر از کنسروهای خوراکی، بستههای نان و شیر و دیگر مایحتاج خوراکی تازه را در سمت شرقی دیوار یعنی برلین شرقی با نظم آنجا گذاشتند.
و بر روی بستهها تابلویی نهادند که بر آن نوشته شده بود:
"هرکس از آنچه دارد به دیگران میدهد."
🔖چه حقیقت زیبایی، ما تنها از آنچه پر هستیم به دیگران میدهیم!
⁉️چه چیزی در درون شماست؟
●محبت یا نفرت؟
●صلح یا جنگ؟
●حیات یا مرگ؟
●برکت یا لعنت؟
●ظرفیت ساختن یا ظرفیت تخریب؟
⁉️شما چه چیز به دیگران هدیه می دهید...؟
🍃🌸تو بهترینی🌸🍃
و بهترین ها از آنِ توست
🆔 @YouBest_ir
🗞 سالها پیش که آلمان به دو بخش شرقی و غربی تقسیم و دیواری شهر برلین را به دو قسمت برلین شرقی و برلین غربی تقسیم کرده بود، یک روز، افرادی از برلین شرقی کامیونی پر از زباله و خوراکیهای گندیده متعفن را به سمت غربی دیوار یعنی برلین غربی ریختند.
🔗 مردم برلین غربی به سادگی میتوانستند تلافی و انتقام جویی کنند، ولی این کار را انجام ندادند! ولی به جای آن کامیونی پر از کنسروهای خوراکی، بستههای نان و شیر و دیگر مایحتاج خوراکی تازه را در سمت شرقی دیوار یعنی برلین شرقی با نظم آنجا گذاشتند.
و بر روی بستهها تابلویی نهادند که بر آن نوشته شده بود:
"هرکس از آنچه دارد به دیگران میدهد."
🔖چه حقیقت زیبایی، ما تنها از آنچه پر هستیم به دیگران میدهیم!
⁉️چه چیزی در درون شماست؟
●محبت یا نفرت؟
●صلح یا جنگ؟
●حیات یا مرگ؟
●برکت یا لعنت؟
●ظرفیت ساختن یا ظرفیت تخریب؟
⁉️شما چه چیز به دیگران هدیه می دهید...؟
🍃🌸تو بهترینی🌸🍃
و بهترین ها از آنِ توست
🆔 @YouBest_ir
#تلنگر
🪷انرژی که صرف افکار منفی میکنید
برای پرورش افکار مثبت به کار ببندید...
🪷انرژی که صرف شمردن نداشتههایتان
و کمبودهای زندگیتان میکنید،
برای شمردن داشتههای زندگیتان به کار ببندید..
🌿این انرژی بسیار اهمیت دارد
زیرا باعث فرستادن ارتعاش شما
به جهان هستی میشود...
🌿و باعث ساخته شدن احساس شما
در هر لحظه میشود
✅و احساس در زندگی همه چیز است....
🔖لحظههایتان را
خرج چیزهایی کنید که میخواهید
و دوست دارید اتفاق بیافتد..👌
🍃🌸تو بهترینی🌸🍃
و بهترین ها از آنِ توست
🆔 @YouBest_ir
🪷انرژی که صرف افکار منفی میکنید
برای پرورش افکار مثبت به کار ببندید...
🪷انرژی که صرف شمردن نداشتههایتان
و کمبودهای زندگیتان میکنید،
برای شمردن داشتههای زندگیتان به کار ببندید..
🌿این انرژی بسیار اهمیت دارد
زیرا باعث فرستادن ارتعاش شما
به جهان هستی میشود...
🌿و باعث ساخته شدن احساس شما
در هر لحظه میشود
✅و احساس در زندگی همه چیز است....
🔖لحظههایتان را
خرج چیزهایی کنید که میخواهید
و دوست دارید اتفاق بیافتد..👌
🍃🌸تو بهترینی🌸🍃
و بهترین ها از آنِ توست
🆔 @YouBest_ir
#تلنگر
🔗 یک مغازه دار بخشی از حرف های یکی از فروشندگانش را خطاب به یک مشتری شنید که می گفت: نه خانم! چند هفته ای است که نداشته ایم و به نظر نمی رسد که به این زودی داشته باشیم.
🔗مغازه دار از شنیدن این حرف ها وحشت کرد و شتابان به دنبال مشتری که در حال خروج از مغازه بود دوید و گفت:
خانم! حرف فروشنده صحت ندارد، مطمئن باشید که ما به زودی مقداری خواهیم داشت، در واقع ما یکی دو هفته پیش آن را سفارش داده ایم!
🔗و بعد از آن فروشنده را به کناری کشید و با عصبانیت به او گفت: هرگز! هرگزا این یادت باشد که ما هرگز به یک مشتری نمی گوییم که چیزی نداریم حتی اگر آن را نداشته باشیم راهش این است که بگویی: ما آن را سفارش داده ایم.
⁉️راستی بگو ببینم او چه چیزی میخواست؟
فروشنده شانه هایش را بالا انداخت و گفت: باران!“
🔰پ.ن: تصور نکنیم هر آن چه را که دیگران می خواهند دربارهی آن حرف بزنند ، ما میدانیم‼️
🍃🌸تو بهترینی🌸🍃
و بهترین ها از آنِ توست
🆔 @YouBest_ir
🔗 یک مغازه دار بخشی از حرف های یکی از فروشندگانش را خطاب به یک مشتری شنید که می گفت: نه خانم! چند هفته ای است که نداشته ایم و به نظر نمی رسد که به این زودی داشته باشیم.
🔗مغازه دار از شنیدن این حرف ها وحشت کرد و شتابان به دنبال مشتری که در حال خروج از مغازه بود دوید و گفت:
خانم! حرف فروشنده صحت ندارد، مطمئن باشید که ما به زودی مقداری خواهیم داشت، در واقع ما یکی دو هفته پیش آن را سفارش داده ایم!
🔗و بعد از آن فروشنده را به کناری کشید و با عصبانیت به او گفت: هرگز! هرگزا این یادت باشد که ما هرگز به یک مشتری نمی گوییم که چیزی نداریم حتی اگر آن را نداشته باشیم راهش این است که بگویی: ما آن را سفارش داده ایم.
⁉️راستی بگو ببینم او چه چیزی میخواست؟
فروشنده شانه هایش را بالا انداخت و گفت: باران!“
🔰پ.ن: تصور نکنیم هر آن چه را که دیگران می خواهند دربارهی آن حرف بزنند ، ما میدانیم‼️
🍃🌸تو بهترینی🌸🍃
و بهترین ها از آنِ توست
🆔 @YouBest_ir