Forwarded from کِرِنْسیآ (YASI ^)
آدم های امروزی به خودشان زحمت نمیدهند یک نفر را کشف کنند،زیبایی هایش را بیرون بکشند،تلخی هایش را صبر کنند.
آدم های امروز دوستی های کنسروی میخواهند؛یک کنسرو که درش را باز کنند،یک نفر شیرین و مهربان از داخلش بیرون بپرد و هی لبخند بزند و بگوید حق با توست!
@YBQuerencia
آدم های امروز دوستی های کنسروی میخواهند؛یک کنسرو که درش را باز کنند،یک نفر شیرین و مهربان از داخلش بیرون بپرد و هی لبخند بزند و بگوید حق با توست!
@YBQuerencia
Forwarded from 𝑺𝒆𝒍𝒆𝒏𝒐𝒑𝒉𝒊𝒍𝒆 🌙
من آدم شبم
آدمِ آهنگای قدیمی رادیو، قصههای شب، پیچیدن صدای گرامافون و بوی کیک هویج تو خونه
آدمِ نورم
نورِ لطیف صبح و شمع
زدن به دل جادهی شب و ویگن و داریوش و هایده
آدم بارون، پاییز
نوار کاست های قدیمی
پیرهن گلی گلی
خونه قدیمی که هر دیوارش یه رنگه و پر از گلدون شمعدونیِ
آدمِ گلدوزی روی دستمال با حرف اول اسمت
بوی عود و یاس رازقی
من دلم فقط فصل سرد میخواد
زود تیره و ابری شدن هوا وسط روز و نشستن پشت شیشه های بخار گرفتهی کافه...
من داره لِه میشه وسط این روزایی که مال من نیست...
آدمِ آهنگای قدیمی رادیو، قصههای شب، پیچیدن صدای گرامافون و بوی کیک هویج تو خونه
آدمِ نورم
نورِ لطیف صبح و شمع
زدن به دل جادهی شب و ویگن و داریوش و هایده
آدم بارون، پاییز
نوار کاست های قدیمی
پیرهن گلی گلی
خونه قدیمی که هر دیوارش یه رنگه و پر از گلدون شمعدونیِ
آدمِ گلدوزی روی دستمال با حرف اول اسمت
بوی عود و یاس رازقی
من دلم فقط فصل سرد میخواد
زود تیره و ابری شدن هوا وسط روز و نشستن پشت شیشه های بخار گرفتهی کافه...
من داره لِه میشه وسط این روزایی که مال من نیست...
"روح او پاره پاره بود، روح من سوخته. اما وقتی با هم بودیم، زخمهایمان کمی کمتر درد میکردند. وقتی با هم بودیم، تحمل گذشته به دردناکیِ همیشه نبود."
Forwarded from برکهی کهن (حمید زارعیِ مرودشت)
شاید باور نکنید که زنها در حکومتِ هخامنشیان از چه میزان آزادی و برابری اجتماعی برخوردار بودهاند.
این میزان از آزادی و فرهنگ را، چپها و ووککالچریها به خواب هم نمیبینند
.
ویدئوی جدیدِ ما را از لینکِ زیر ببینید
https://yt.openinapp.co/8tn0k
ترجیحاً از لینک بالا استفاده کنید.
در صورت کار ندادنِ لینک بالا از لینک زیر استفاده بفرمایید.
https://youtu.be/HQ83s60KS9c?si=u0KXl55Jgjm32h31
با دیدنِ ویدئو کمکی بزرگ به ما میکنید.
با سپاس.
شاید باور نکنید که زنها در حکومتِ هخامنشیان از چه میزان آزادی و برابری اجتماعی برخوردار بودهاند.
این میزان از آزادی و فرهنگ را، چپها و ووککالچریها به خواب هم نمیبینند
.
ویدئوی جدیدِ ما را از لینکِ زیر ببینید
https://yt.openinapp.co/8tn0k
ترجیحاً از لینک بالا استفاده کنید.
در صورت کار ندادنِ لینک بالا از لینک زیر استفاده بفرمایید.
https://youtu.be/HQ83s60KS9c?si=u0KXl55Jgjm32h31
با دیدنِ ویدئو کمکی بزرگ به ما میکنید.
با سپاس.
Saz [www.BehMusic.com]
Bahram
زندگی سخته ولی ببین که خوشحالم من!
آخ که توی احمق خوشحالی از روزای سختم
وقتی خوشیمو میبینی گر میگیری و من تو قدم بعدم..
1:20
🎶🩶
@YBQuerencia
آخ که توی احمق خوشحالی از روزای سختم
وقتی خوشیمو میبینی گر میگیری و من تو قدم بعدم..
1:20
🎶🩶
@YBQuerencia
کِرِنْسیآ
Bahram – Saz [www.BehMusic.com]
2:24
همه با هم غریبن
فقط چشارو بستن و چریدن!
آدما از کنار هم رد شدن ولی حتی همدیگه رو ندیدن
به هم میگن عزیزم..
ولی شاید فقط از رو غریزه ست!
اونا فقط میخوان رو هم بخوابن تا اینکه بفهمن ماده و نری هست..
منم بین دروغ و کلک
منم مثل چرخ و فلک
مثل رفیقای شبیه آدمم دور خودم چرخیدم..
منم تو این بوم پُره رنگ
منم تو این صلحِ مثل جنگ
تو این زندگی مثل مرگ
به دنبال حقیقت!
بعد از این شهر پُره دود
بعد از این گنبد کبود
شاید یه جفت بال بهم بدن و یه جایی واسه پریدن..
همه با هم غریبن
فقط چشارو بستن و چریدن!
آدما از کنار هم رد شدن ولی حتی همدیگه رو ندیدن
به هم میگن عزیزم..
ولی شاید فقط از رو غریزه ست!
اونا فقط میخوان رو هم بخوابن تا اینکه بفهمن ماده و نری هست..
منم بین دروغ و کلک
منم مثل چرخ و فلک
مثل رفیقای شبیه آدمم دور خودم چرخیدم..
منم تو این بوم پُره رنگ
منم تو این صلحِ مثل جنگ
تو این زندگی مثل مرگ
به دنبال حقیقت!
بعد از این شهر پُره دود
بعد از این گنبد کبود
شاید یه جفت بال بهم بدن و یه جایی واسه پریدن..
از کافکا در مسخ "من نمیتوانم به تو بفهمانم. نمیتوانم به کسی بفهمانم که در من چه میگذرد. من حتی نمیتوانم آن را برای خودم توضیح دهم."
ای دل! برای آن که نگیری چه میکنی؟
با روزگار دوری و دیری چه میکنی؟
بی اختیار بغض که می گیردت بگو
در خود شکست را نپذیری چه میکنی؟
با این اتاق تنگ و شب سرد و گور تنگ
تو جای من؛ جز این که بمیری چه میکنی؟
ای عشق! ای قدیمترین زخم روزگار!
در گوشهی دلم سر پیری چه میکنی؟
دست تو را دوباره بگیرم چه میشود؟
دست مرا دوباره بگیری چه میکنی؟
#اصغر_معاذی
با روزگار دوری و دیری چه میکنی؟
بی اختیار بغض که می گیردت بگو
در خود شکست را نپذیری چه میکنی؟
با این اتاق تنگ و شب سرد و گور تنگ
تو جای من؛ جز این که بمیری چه میکنی؟
ای عشق! ای قدیمترین زخم روزگار!
در گوشهی دلم سر پیری چه میکنی؟
دست تو را دوباره بگیرم چه میشود؟
دست مرا دوباره بگیری چه میکنی؟
#اصغر_معاذی
برقص پیش از آنکه پروانهها
خاطرۀ گلهای پیراهنت را
برای شکوفههای پلاسیده تعریف کنند
و حریر نازکِ دامنت را
دستهای زبرِ زندگی نخکشکند
#لیلا_کردبچه
خاطرۀ گلهای پیراهنت را
برای شکوفههای پلاسیده تعریف کنند
و حریر نازکِ دامنت را
دستهای زبرِ زندگی نخکشکند
#لیلا_کردبچه