جان اسنو: من فکر میکنم که داری یه اشتباه ناجور میکنی.
منس رایدر: داشتن این آزادی که بتونم اشتباه کنم، خواستهی همیشگیم بوده.
منس رایدر: داشتن این آزادی که بتونم اشتباه کنم، خواستهی همیشگیم بوده.
تو كيستی كه پراكنده در هوای منی
تنيدهای به وجودم ولی سوای منی
كجای زمزمههايم كجای حادثهای
كجا بجويمت ای جان كه ناكجای منی
گره زدی به نگاهت كلافِ چشم مرا
به اين گرهزدنت هم گرهگشای منی
در اين هجوم سياهی كه ماه پيدا نيست
چه باكم از بيراهه كه روشنای منی
كسی شبيه تو در من مرا به دريا برد
رسيدهام به يقين اينكه ناخدای منی
سؤال كردهام عمری چرا چرا و اينک
تويی كه پاسخ صدها چرا چرای منی
ولی سؤال بدون جواب ماندهی من!
تو ای غريبه كه هستی كه آشنای منی
#محمدسعيد_عرفانی_منش
تنيدهای به وجودم ولی سوای منی
كجای زمزمههايم كجای حادثهای
كجا بجويمت ای جان كه ناكجای منی
گره زدی به نگاهت كلافِ چشم مرا
به اين گرهزدنت هم گرهگشای منی
در اين هجوم سياهی كه ماه پيدا نيست
چه باكم از بيراهه كه روشنای منی
كسی شبيه تو در من مرا به دريا برد
رسيدهام به يقين اينكه ناخدای منی
سؤال كردهام عمری چرا چرا و اينک
تويی كه پاسخ صدها چرا چرای منی
ولی سؤال بدون جواب ماندهی من!
تو ای غريبه كه هستی كه آشنای منی
#محمدسعيد_عرفانی_منش
سوگند |ویگن
@YBQuerencia
عمری هرشب در رهگذارم
مانده ام چشم انتظارم..
شاید یک شب بیایی
دردا تنهای تنها بگذشته بی تو شب ها
در حسرت و جدایی..!
زین پس محزون و خاموشم عشقت خاکسترم کرد
در دست باد پاییزی نشکفته پر پرم کرد!
1:22
🎶🩶
@YBQuerencia
مانده ام چشم انتظارم..
شاید یک شب بیایی
دردا تنهای تنها بگذشته بی تو شب ها
در حسرت و جدایی..!
زین پس محزون و خاموشم عشقت خاکسترم کرد
در دست باد پاییزی نشکفته پر پرم کرد!
1:22
🎶🩶
@YBQuerencia
Forwarded from آبی (حصین)
برشی از نامه |
دو شب را با صدای تیراندازیهای گاه و بیگاه گذراندهایم. عجیب است. آدم به صدای آتش گلوله هم عادت میکند. اما هرگز به فقدان کسانی که دوست میدارد نه.
از نامههای دریابند به عزالدین
@my_blue_ocean
دو شب را با صدای تیراندازیهای گاه و بیگاه گذراندهایم. عجیب است. آدم به صدای آتش گلوله هم عادت میکند. اما هرگز به فقدان کسانی که دوست میدارد نه.
از نامههای دریابند به عزالدین
یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن
وین سر شوریده بازآید به سامان غم مخور
گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن
چتر گل در سر کشی ای مرغ خوشخوان غم مخور
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دایما یک سان نباشد حال دوران غم مخور
هان مشو نومید چون واقف نهای از سر غیب
باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور
ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی برکند
چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور
گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید
هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور
حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب
جمله میداند خدای حال گردان غم مخور
حافظا در کنج فقر و خلوت شبهای تار
تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور
#حافظ
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن
وین سر شوریده بازآید به سامان غم مخور
گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن
چتر گل در سر کشی ای مرغ خوشخوان غم مخور
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دایما یک سان نباشد حال دوران غم مخور
هان مشو نومید چون واقف نهای از سر غیب
باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور
ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی برکند
چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور
گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید
هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور
حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب
جمله میداند خدای حال گردان غم مخور
حافظا در کنج فقر و خلوت شبهای تار
تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور
#حافظ
غمخوارِ من به خانهی غمها خوش آمدی!
با من به جمعِ مردمِ تنها خوش آمدی!
بینِ جماعتی که مرا سنگ میزنند
میبینمت برای تماشا، خوش آمدی!
راهِ نجاتم ار شبِ گیسوی دوست نیست
ای دل به آخرین شبِ دنیا خوش آمدی!
پایانِ ماجرای دل و عشق روشن است
ای قایقِ شکسته به دریا خوش آمدی!
با برفِ پیریام سخنی غیر از این نبود
منّت گذاشتی به سرِ ما خوش آمدی!
ای عشق ای عزیز ترین میهمانِ عمر
دیر آمدی به دیدنم امّا خوش آمدی!
#فاضل_نظری
با من به جمعِ مردمِ تنها خوش آمدی!
بینِ جماعتی که مرا سنگ میزنند
میبینمت برای تماشا، خوش آمدی!
راهِ نجاتم ار شبِ گیسوی دوست نیست
ای دل به آخرین شبِ دنیا خوش آمدی!
پایانِ ماجرای دل و عشق روشن است
ای قایقِ شکسته به دریا خوش آمدی!
با برفِ پیریام سخنی غیر از این نبود
منّت گذاشتی به سرِ ما خوش آمدی!
ای عشق ای عزیز ترین میهمانِ عمر
دیر آمدی به دیدنم امّا خوش آمدی!
#فاضل_نظری