من آزادم مثلِ ابرهایی که در آسمان جولان می دهند، خودم هستم و خودم یکسره آزاد. تصمیم می گیرم تا غروب بشود در کتابخانهای وقت بگذرانم. از زمانِ کودکی از قرائتخانهٔ کتابخانهها خوشم می آمد بنابر این، وقتی به مقصد تاکاماتسو راه افتادم اطلاعاتی دربارهٔ کتابخانههای داخل و دور و برِ شهر گرفتم. تصورش را بکنید پسربچه ای که دلش نمی خواهد به خانه برود، چندان جایی برای رفتن ندارد. کافیشاپها و سینماها برایش دور از دسترس است. پس می ماند فقط کتابخانهها - و چهقدر خوب جایی هستند اینها- نه ورودیهای در کار است و نه کسی از کوره در میرود و به خودش دردسر میدهد که ببیند چرا پسر جوانی واردِ چنین جایی میشود. فقط مینشینی و هر چه دلت خواست میخوانی. همیشه بعد از مدرسه سوار بر دوچرخه میرفتم کتابخانهٔ عمومی محل ...
#هاروکی_موراکامی
#هاروکی_موراکامی
Forwarded from ˌLittle ˈMermaid
«من هرگز در زندگی راهنمایی نداشتهام. کسی مرا تربیت فکری و روحی نکرده است. هرچه دارم از خودم دارم و هر چه ندارم تمام آن چیزهایی است که میتوانستم داشته باشم اما کجرویها و خودنشناختنها و بنبست های زندگی نگذاشته است که به آنها برسم.»
از نامههای فروغ فرخزاد به ابراهیم گلستان
-----------------------------
@DaryaMAH
از نامههای فروغ فرخزاد به ابراهیم گلستان
-----------------------------
@DaryaMAH
پشتِ پروانه ها | کوروش_سوگند
@YBQuerencia
وقتی برگشتی واسه من از دریا بگو.. از سختیای راه بگو.. کی آخر این جاده بود!؟
برگرد همه کَسِ من..
نیستی تنگه هر نفس من
برگرد کل آرزوم.
🎶
@YBQuerencia
برگرد همه کَسِ من..
نیستی تنگه هر نفس من
برگرد کل آرزوم.
🎶
@YBQuerencia
چو خشم آیدت بر گناه کسی
تأمل کُنَش در عقوبتْ بسی
که سهل است لعلِ بدخشان شکست
شکسته نشاید دگرباره بست!
#کلیات_سعدی
تأمل کُنَش در عقوبتْ بسی
که سهل است لعلِ بدخشان شکست
شکسته نشاید دگرباره بست!
#کلیات_سعدی
نمیدانم رسیدن چیست امّا بیگمان مقصدی است که همهٔ وجودم بهسوی آن جاری میشود.
#فروغ_فرخزاد
_نامه به ابراهیم گلستان
#فروغ_فرخزاد
_نامه به ابراهیم گلستان
چون بوم بر خرابه ی دنيا نشسته ايم
اهل زمانه را به تماشا نشسته ايم
بر اين سرای ماتم و در اين ديار رنج
بيخود اميد بسته و بيجا نشسته ايم
ما را غم خزان و نشاط بهار نيست
آسوده همچو خار به صحرا نشسته ايم
گر دست ما ز دامن مقصود كوته است
از پا فتاده ايم نه از پا نشسته ايم..
#فریدون_مشیری
اهل زمانه را به تماشا نشسته ايم
بر اين سرای ماتم و در اين ديار رنج
بيخود اميد بسته و بيجا نشسته ايم
ما را غم خزان و نشاط بهار نيست
آسوده همچو خار به صحرا نشسته ايم
گر دست ما ز دامن مقصود كوته است
از پا فتاده ايم نه از پا نشسته ايم..
#فریدون_مشیری
کِرِنْسیآ
Rachel Grimes – And Today Was Her Birthday (Bonus Track)
این لعنتی چرا همیشه خوبه
چرا هیچوقت تکراری نمیشه🫠
چرا هیچوقت تکراری نمیشه🫠