Forwarded from کافه اشنو
ما بزرگشدهی صفهای سخت نان و شیر و نفتیم بزرگشده صف شعارهای_ برقرفت. ما بزرگشدهی خودکارهای لای انگشت و انگشتان لای مشتیم. ما یک مشت سیاهلشکر بودیم در لشکر پرفتنهی شما. ما بزرگشدهی صف صبحگاههای ظالمانه و درسهای ناشیانهایم. شما اسم ما دانش آموزهای ترسیده از صفر دوگوش را گذاشتید «مردم همیشه در صحنه». شما با افتخارات ما سرتان را بالا نگه داشتید. ما مظلوم نبودیم ولی در روضههای شبانهروزی بیقدر برای مظلومها گریه کردیم تا شما راحتطلبانه پرچم ظلمتان را بالاتر ببرید.
در کلاس حرفهوفن دهان ما را ارّه کردید. در کلاس علوم ما را در علم عقبمانده نگهداشتید و در کلاس تعلیمات اجتماعی باز از صف و امرهم شورای بینهم و شورای بینگهبان گفتید. این قصهی جهلپراکنی شما سر دراز دارد.
فکر نکنید ما شستشوی مغزی شدهایم. ما همیشه بعد از تحمل زشتیهای تند شما چشمانمان را شستیم و به ترانه و صبر پناه بردیم.
ما بزرگشدهی توهینهای کوچک کنندهی شماییم.
آقایان چاکر آقایان! آقایان آدمکش! بالاخره یک روز ما از این زندان بزرگ شما بیرون میآییم. از آب و شراب و آزادی سیراب میشویم و شما را با خشم شب از خواب بیدار میکنیم تا کمی شما به جای ما در صف سخت زندانهای بیملاقاتی بایستید.
آن روز تمام رادیوها روی موج رهاییاند . آن روز تمام دانشآموزان روی تختهسیاهها مینویسند:
ما سرخوشان مست دل از دست دادهایم
همراز عشق و همنفس جام بادهایم
.
.
متن : #جلال_حاجی_زاده
به ترتیب صدا #صابر_ابر #علیرضا_قربانی #حسین_پناهی #فریدون_فروغی #استاد_شجریان #داریوش #احمدرضا_احمدی
@caffeeshno
در کلاس حرفهوفن دهان ما را ارّه کردید. در کلاس علوم ما را در علم عقبمانده نگهداشتید و در کلاس تعلیمات اجتماعی باز از صف و امرهم شورای بینهم و شورای بینگهبان گفتید. این قصهی جهلپراکنی شما سر دراز دارد.
فکر نکنید ما شستشوی مغزی شدهایم. ما همیشه بعد از تحمل زشتیهای تند شما چشمانمان را شستیم و به ترانه و صبر پناه بردیم.
ما بزرگشدهی توهینهای کوچک کنندهی شماییم.
آقایان چاکر آقایان! آقایان آدمکش! بالاخره یک روز ما از این زندان بزرگ شما بیرون میآییم. از آب و شراب و آزادی سیراب میشویم و شما را با خشم شب از خواب بیدار میکنیم تا کمی شما به جای ما در صف سخت زندانهای بیملاقاتی بایستید.
آن روز تمام رادیوها روی موج رهاییاند . آن روز تمام دانشآموزان روی تختهسیاهها مینویسند:
ما سرخوشان مست دل از دست دادهایم
همراز عشق و همنفس جام بادهایم
.
.
متن : #جلال_حاجی_زاده
به ترتیب صدا #صابر_ابر #علیرضا_قربانی #حسین_پناهی #فریدون_فروغی #استاد_شجریان #داریوش #احمدرضا_احمدی
@caffeeshno
ﺍﯾﻦ ﺟﺎ ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﮔﺎﻩ ﮔﻞ ﺑﻪ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ
ﺧﺴﺘﻪ ﺧﺎﺭ ﻣﯽﺷﻮﺩ،
ﺍﯾﻦ ﺟﺎ ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﺭﻭﺯ
ﮔﺎﻩ ﭼﻮﻥ ﺷﺐ ﺗﺎﺭ ﻣﯽﺷﻮﺩ،
ﺍﻣﺎ ﺑﻬﺎﺭ ﻣﯽﺷﻮﺩ..
#ﻋﻠﯽ_ﺻﺎﻟﺤﯽ
ﺧﺴﺘﻪ ﺧﺎﺭ ﻣﯽﺷﻮﺩ،
ﺍﯾﻦ ﺟﺎ ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﺭﻭﺯ
ﮔﺎﻩ ﭼﻮﻥ ﺷﺐ ﺗﺎﺭ ﻣﯽﺷﻮﺩ،
ﺍﻣﺎ ﺑﻬﺎﺭ ﻣﯽﺷﻮﺩ..
#ﻋﻠﯽ_ﺻﺎﻟﺤﯽ
ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮏ ﺁﺩﻡ ﺧﻮﺩﺵ ، ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ
ﻗﻠﻘﻠﮏ ﺩﻫﺪ، ﻣﻐﺰﺵ ﺩﺭﮎ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﮐﻪ
ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺩﺵ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻗﻠﻘﻠﮑﺶ ﻧﻤﯽﺁﯾﺪ .
بیشعوﺭﯼ ﻫﻢ دقیقا ﻣﺜﻞ ﻫﻤﯿﻦ ﻫﺴﺖ ،
خیلی ها نمیفهمند ﮐﻪ ﺷﻌﻮﺭ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ...!
#خاویر_کرمنت
📚 بیشعوری
@YBQuerencia
ﻗﻠﻘﻠﮏ ﺩﻫﺪ، ﻣﻐﺰﺵ ﺩﺭﮎ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﮐﻪ
ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺧﻮﺩﺵ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻗﻠﻘﻠﮑﺶ ﻧﻤﯽﺁﯾﺪ .
بیشعوﺭﯼ ﻫﻢ دقیقا ﻣﺜﻞ ﻫﻤﯿﻦ ﻫﺴﺖ ،
خیلی ها نمیفهمند ﮐﻪ ﺷﻌﻮﺭ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ...!
#خاویر_کرمنت
📚 بیشعوری
@YBQuerencia
وقتی زن زیبایی میمیرد،
زمین تعادل خود را از دست میدهد...
ماه صد سال عزای عمومی اعلام میکند،
و شعر بیکار میشود.
#نزار_قبانی
#مهسا_امینی
@YBQuerencia
وقتی زن زیبایی میمیرد،
زمین تعادل خود را از دست میدهد...
ماه صد سال عزای عمومی اعلام میکند،
و شعر بیکار میشود.
#نزار_قبانی
#مهسا_امینی
@YBQuerencia
کاش همینی بشه که #صائب_تبریزی میگه:
«آرامش است؛ عاقبت اضطراب ها..»
بالاخره خوب شه، قشنگ بشه، برسیم، بینیم، بخندیم ...
@YBQuerencia
«آرامش است؛ عاقبت اضطراب ها..»
بالاخره خوب شه، قشنگ بشه، برسیم، بینیم، بخندیم ...
@YBQuerencia
Forwarded from •هورهیچ• (𝒎𝒆𝒉𝒓𝒅𝒂𝒅)
این ستمکاران که میخواهند سلطانی کنند
عالمی را کشته تا یکدم هوسرانی کنند
جشن و ماتم پیش ما باشند یکی، چون بره را
روزگار جشن و ماتم، هر دو را قربانی کنند
روز شادی نیست در شهری که از هر گوشهاش
بینوایان بهر نان هر شب، نواخوانی کنند
تا به کی با پول این یک مشت خلق گرسنه
صبح عید و عصر جشن و شب، چراغانی کنند
با چنین نعمت که میبینند این مردم رواست
شکرها، تقدیم دربار بریتانی کنند
#فرخی_یزدی
@hoorhich
عالمی را کشته تا یکدم هوسرانی کنند
جشن و ماتم پیش ما باشند یکی، چون بره را
روزگار جشن و ماتم، هر دو را قربانی کنند
روز شادی نیست در شهری که از هر گوشهاش
بینوایان بهر نان هر شب، نواخوانی کنند
تا به کی با پول این یک مشت خلق گرسنه
صبح عید و عصر جشن و شب، چراغانی کنند
با چنین نعمت که میبینند این مردم رواست
شکرها، تقدیم دربار بریتانی کنند
#فرخی_یزدی
@hoorhich
من اگه خسته شبیه تن ایران بودم!
من اگه لحظه پایانی انسان بودم
خاطرات تو منو زنده نگه داشته هنوز..
وسط بی تو ترین نقطه ی زندان بودم!
که به یاد تن گرم تو، تنم داغ شد..
من اگه لحظه پایانی انسان بودم
خاطرات تو منو زنده نگه داشته هنوز..
وسط بی تو ترین نقطه ی زندان بودم!
که به یاد تن گرم تو، تنم داغ شد..
ﻧﻪ ﻣﺮﮒ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺗﺮﺳﻨﺎﮎ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﮐﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ برای این دو، ﺷﺮفش را بدهد!
#فریدون_فرخزاد
@YBQuerencia
#فریدون_فرخزاد
@YBQuerencia
"در عجيبترين جاى تاريخ ايستادهایم؛ كاش كسی ما را بنويسد." من نمیخواهم رنجِ من و تو فراموش شود.
حال ما خوب است.
خوب ؛ شبیه تمام بغضهایی که هنگام واکسن زدن به بازوی نحیفِ بچگیهامان قورت دادیم و سری که چرخاندیم و مشتی که محکم گرفتیم و چشمی که بستیم که مثلا یعنی؛ نمیترسیم!
شبیه زخم عمیقِ زانومان که زیر شلوار خونین و خاکیمان پنهان کردیم و لنگ لنگان و با تمام درد، لبخند گشادی زدیم و دنبال گوشهی خلوتی برای جیغ کشیدن گشتیم...
ما خوبیم،
همین که بد نیستیم، خوبیم ...
همین که میخندیم، راه میرویم و ادامه میدهیم؛
یعنی خوبیم،
خیلی خوب!
#نرگس_صرافیان_طوفان
@YBQuerencia
خوب ؛ شبیه تمام بغضهایی که هنگام واکسن زدن به بازوی نحیفِ بچگیهامان قورت دادیم و سری که چرخاندیم و مشتی که محکم گرفتیم و چشمی که بستیم که مثلا یعنی؛ نمیترسیم!
شبیه زخم عمیقِ زانومان که زیر شلوار خونین و خاکیمان پنهان کردیم و لنگ لنگان و با تمام درد، لبخند گشادی زدیم و دنبال گوشهی خلوتی برای جیغ کشیدن گشتیم...
ما خوبیم،
همین که بد نیستیم، خوبیم ...
همین که میخندیم، راه میرویم و ادامه میدهیم؛
یعنی خوبیم،
خیلی خوب!
#نرگس_صرافیان_طوفان
@YBQuerencia
کِرِنْسیآ
حال ما خوب است. خوب ؛ شبیه تمام بغضهایی که هنگام واکسن زدن به بازوی نحیفِ بچگیهامان قورت دادیم و سری که چرخاندیم و مشتی که محکم گرفتیم و چشمی که بستیم که مثلا یعنی؛ نمیترسیم! شبیه زخم عمیقِ زانومان که زیر شلوار خونین و خاکیمان پنهان کردیم و لنگ لنگان و…
حال ما خوب است همچون حال گل
حال گل در دست چنگیز مغول
حال گل در دست چنگیز مغول