خـیرِ کـثـــیر
اوکی، حالا من با کی برم مستِ عشقو ببینم؟
آها، مثل کنسرت علیرضا قربانی تنها میرم : )
من همیشه تو زندگیم اونجام که خسرو شکیبایی میگه:
یعنی همه چی دروغ بود؟
حرفها
زمزمهها
عشقها
یعنی همه چی دروغ بود؟
حرفها
زمزمهها
عشقها
تو تبریز زود بیدار شدن معنی نداره،
چون همه ۱۰ به بعد تازه میخوان وا کنن.
چون همه ۱۰ به بعد تازه میخوان وا کنن.
+ نه پولدار نشدم، پول خورد سخت پیدا میشه، به یکی کم میدم به یکی زیاد؛
آقای راننده به پسر معلولی که میرفت قرآن بخونه تا پول دربیاره، میگفت : )
آقای راننده به پسر معلولی که میرفت قرآن بخونه تا پول دربیاره، میگفت : )
این نیز بگذرد║امید نصری
@qsalahza
مثلا بیای بگی ببخشید یادم رفته بود تو رو با خودم ببرم؛ پاشو بریم، بریم دیگه برنگردیم اینجا...
シ
シ
خـیرِ کـثـــیر
وقتی استادِ تراپیستم روزِ روانشناسو بهم تبریک میگه، شما سگ کی باشی؟
من تبریکهایی که یه لبخند بزرگ میارن رو لبم رو ترجیح میدم به خوابهای راحت شبم.
- اگه یهویی دیگه دوستم نداشتی؟
- مثلاً خسته شی بری
- اگه یه دختر خوشگلتر و مهربونتر پیدا کردی رفتی چی؟
(مکالمهی میزِ بغلی)
- مثلاً خسته شی بری
- اگه یه دختر خوشگلتر و مهربونتر پیدا کردی رفتی چی؟
(مکالمهی میزِ بغلی)
خـیرِ کـثـــیر
- اگه یهویی دیگه دوستم نداشتی؟ - مثلاً خسته شی بری - اگه یه دختر خوشگلتر و مهربونتر پیدا کردی رفتی چی؟ (مکالمهی میزِ بغلی)
اگه من میخواستم باهاش حرف بزنم،
بهش میگفتم اگه یه روزی خواست بره بذار بره دخترِ قشنگم،
رفتنِ مصمم بهتر از بودنهای پر از تردیده.
بهش میگفتم اگه یه روزی خواست بره بذار بره دخترِ قشنگم،
رفتنِ مصمم بهتر از بودنهای پر از تردیده.