تو پنج دقیقه از تصمیم به مسافرت و بلیط خریدن و رزرو هتل به "اه حوصلهی جابجایی و بیکار گشتن ندارم" رسیدم. واقعا اهل مسافرت نبودن زندگی رو سخت میکنه عزیزان.
Forwarded from 月光🌌
فولکلور اسلاوی شرقی
(روسیه، اوکراین، لهستان، بالکان – دستکم از قرن ۱۰ میلادی)
بابا یاگا یکی از کهنترین و پیچیدهترین موجودات فولکلور اروپاست.
نه الهه است، نه صرفاً جادوگر، نه دیو.
بابا یاگا نگهبان مرز است. مرز میان زندگی و مرگ، نظم و آشوب، کودک و بالغ.
ریشههای بابا یاگا احتمالاً به باورهای پیشامسیحی اسلاوها بازمیگردد؛
زمانی که زنِ پیر دانا، هم شفادهنده بود و هم داور مرگ.
با ورود مسیحیت، این تصویر بهتدریج تیره شد، اما ماهیت دوگانهاش باقی ماند؛ او میتواند یاریدهنده یا نابودگر باشد، بدون تناقض.
او به «پیشرفت» باور ندارد؛
او به بقا از طریق دانستن باور دارد.
بابا یاگا در جنگلهای عمیق زندگی میکند،
در کلبهای که روی پاهای مرغی ایستاده و میچرخد. کلبه، جای امن نیست . خانه نیست. ابزار است. او بهندرت مکانش را عوض میکند. اگر هم تغییر کند، جهان اطراف باید با او تطبیق پیدا کند، نه برعکس.
جمعآوری دانش، استخوان، اشیای بیمصرف، بیاعتمادی مطلق به غریبهها ، آزمایش دیگران با وظایف بیرحمانه یا بیمعنا، پرهیز از توضیح دادن ، سکون طولانی، با فورانهای ناگهانی خشونت همگی از رفتار ها و عادت های بابا یاگا هست.
در افسانهها آمده:
بابا یاگا کمک نمیکند؛او اجازه میدهد زنده بمانی.
بابا یاگا اخلاق انسانی ندارد.
او نه عادل است، نه ظالم.
ظاهر او بازتاب زمان است، نه سن.گاهی نیمهمرده، نیمهزنده و گاها با دندانهای آهنی.
(بر اساس روایتهای فولکلور اسلاوی)
🩸 هشدار فولکلوریک :
بابا یاگا بهندرت کشته میشود.
اغلب عقب رانده، فریب داده یا بیاثر میشود.
1. دانش آیینی دقیق
طلسمها، کلمات و اعمال باید کاملاً درست ،بدون تفسیر ، بدون اضافهگویی
باشند. اشتباه کوچک = مرگ.
2. وادار کردن به داوری
اگر بابا یاگا مجبور شود قضاوت کند (نه واکنش نشان دهد)، قدرتش محدود میشود. او داور خوبی است،
اما داوری او زمانبر است و همین ضعف اوست.
3. استفاده از ابزارهای مرزی
اشیایی مثل نمک ، آهن ، استخوان ، آتش کنترلشده.
در روایتها برای مهار یا عقبراندن او استفاده شدهاند، نه برای کشتن.
4. تحقق شرط
اگر بابا یاگا شرطی بگذارد و دقیق و کامل و بدون دورزدن انجام شود، او مجبور به عقبنشینی است.
شکستن شرط از سوی او، خلاف ذاتش است.
Hope U like it!
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from |~Sevil FM~| (Sevil)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عاشقتونم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
All I want is you, it's always you.
- Heated Rivalry
- Heated Rivalry
این روزها انقدر کوییر ناراحتیم که یک هفته است دارم فکر میکنم کاش میشد با هرکسی که دورمه و هرگز از دیدش نسبت به این جامعه مطمئن نشدم قطع رابطه کنم.
آدم ناراحتی نیستمها، ولی بخش کوییر درونم درد میکنه.
آدم ناراحتی نیستمها، ولی بخش کوییر درونم درد میکنه.
ابن قضیه ایران و مصر فانه و برای ایران دردسر و فکر بهش جالب، ولی حالم از اینکه ملت به چشم "خفت" میبیننش بهم میخوره. چون ات د اند آو د دی، این مسخره بازی و خنده و شادیشون از نگاه انزجاریه که به LGBTQ+ دارن.
Forwarded from 「 پرواز بدون بال 」
زمستون اومد.
چشم به هم زدنی فردا عصر ۲۹ اسفنده.
چشم به هم زدنی فردا عصر ۲۹ اسفنده.
هربار که کل روز چیزی نمیخورم یا فقط یه وعده میخورم، یاد یه ویدیو میفتم که دختره میگفت "من روزی هشت ساعت کار میکنم، تنها زندگی میکنم و یه گربه هم دارم. وقتی میام خونه میخوام همچنان زندگی کنم، غذا بپزم، تفریح کنم و چیزهای جدید یاد بگیرم. فکر میکنید اگر به اندازه کافی غذا نمیخوردم میتونستم این کارها رو بکنم؟ اگر تمام مدت یک بخش از انرژیم صرف تحمل گشنگی و فعالیت با انرژی و سوخت کم بود هم میتونستم درست زندگی کنم؟ نه. من باید غذا بخورم که بتونم ادامه بدم" و خیلی چیزها سرجای خودش قرار میگیره.
سه روزه دارم به ایران یاسا تو فیدم میخندم، امروز ایران یاسا هفت کیلومتر با صد و بیست کیلو وزن و پای پیاده یک ساعت متوالی بهم خندید.
Forwarded from 「 پرواز بدون بال 」
یک شب رندوم در نوجوانی شب دیر میخوابی و میفهمی با پنج ساعت خواب هم میشه زندگی کرد و روزها رو گذروند. خیلی مهمه که اون شب زود بخوابی و اینو نفهمی. وگرنه تا سالها از کمخوابی رنج میبری:)))
I prayed for a university acceptance and I got accepted. Heaven knows I'm miserable now.