Forwarded from Knocking around~ (Andréa)
مردم ایران تک به تک یک هیتلر بالقوه درونشون دارن.
Knocking around~
مردم ایران تک به تک یک هیتلر بالقوه درونشون دارن.
مهدی یراحی انقدر آدمها رو دوست داشت که بتونه با همهی وجودش "سفر چرا، بمان و پس بگیر" بخونه. ولی من نمیتونم. حتی اگر بخوان بهم پس بدن هم این سرزمین رو نمیخوام. هیچی درش نداره که باعث شه فکر کنم میخوام پسش بگیرم. تعلقی در من نکاشته. آدمهاش و خاکشون رو باهم نمیخوام.
G L I T C H
مهدی یراحی انقدر آدمها رو دوست داشت که بتونه با همهی وجودش "سفر چرا، بمان و پس بگیر" بخونه. ولی من نمیتونم. حتی اگر بخوان بهم پس بدن هم این سرزمین رو نمیخوام. هیچی درش نداره که باعث شه فکر کنم میخوام پسش بگیرم. تعلقی در من نکاشته. آدمهاش و خاکشون رو باهم…
چندوقت پیش داشتیم با دوستام حرف میزدیم، از نفرتم نسبت به مردمان ایران گفتم. یکی از دوستهام اصرار داشت که مردم بد نیستن، ما خودمون مردمیم. دولت بده و امید به تغییر هست.
ولی نه... من از مردم هم خستهم. از اینکه از هر فرصتی که گیر میارن برای آزار دادن بقیه استفاده میکنن خستهم. از اینکه به هر صدای نفرت انگیزی که از درونشون بیاد پاسخ میدن متنفرم. نمیخوامشون. حتی اگر دو دستی بهم زندگی خوبی رو بدن بازم نمیخوامشون. من مهدی یراحی نیستم. من انقدر دل بزرگی ندارم که هنوز این خاک رو بخوام.
ولی نه... من از مردم هم خستهم. از اینکه از هر فرصتی که گیر میارن برای آزار دادن بقیه استفاده میکنن خستهم. از اینکه به هر صدای نفرت انگیزی که از درونشون بیاد پاسخ میدن متنفرم. نمیخوامشون. حتی اگر دو دستی بهم زندگی خوبی رو بدن بازم نمیخوامشون. من مهدی یراحی نیستم. من انقدر دل بزرگی ندارم که هنوز این خاک رو بخوام.
G L I T C H
چندوقت پیش داشتیم با دوستام حرف میزدیم، از نفرتم نسبت به مردمان ایران گفتم. یکی از دوستهام اصرار داشت که مردم بد نیستن، ما خودمون مردمیم. دولت بده و امید به تغییر هست. ولی نه... من از مردم هم خستهم. از اینکه از هر فرصتی که گیر میارن برای آزار دادن بقیه…
میدونید از چی این بحثها بدم میاد؟ از اینکه نمیشه واضح این مفهوم که "آقا وقتی میگم این رو نمیخوام، به این معنی که چیز دیگهای رو میخوام نیست" رو رسوند.
به این معنی نیست که مردم دیگری بهترن، جای دیگری بهتره، یا من له له رها کردن و فرار کردن میزنم.
نه. این نخواستنه. آدم معمولا از چیزهایی خسته میشه که تجربهشون میکنه. از چیزی دلزده میشه که لمسش میکنه. من این مردم و خاک رو لمس کردم. من نفرتم از خواستن چیز دیگری نیست، از نخواستن همیناست.
آدم وقتی کنار سطل زباله وایساده و میخواد ازش دور شه بخاطر اینکه دلش میخواد بوی عطر خاصی رو بشنوه نیست، فقط میخواد از اون تعفنی که حس میکنه دور بشه. میخواد دیگه مگسها دورش نچرخن.
من حتی توان فاصله گرفتن هم ندارم، لااقل الان دیگه قدرتی در من نمونده. شاید بعدا؟ ولی الان فقط میتونم به دیوار تکیه بدم، چشمهام رو ببندم و عضلات بدنم رو بخاطر بوی نفرتانگیز زیر دماغم جمع کنم.
به این معنی نیست که مردم دیگری بهترن، جای دیگری بهتره، یا من له له رها کردن و فرار کردن میزنم.
نه. این نخواستنه. آدم معمولا از چیزهایی خسته میشه که تجربهشون میکنه. از چیزی دلزده میشه که لمسش میکنه. من این مردم و خاک رو لمس کردم. من نفرتم از خواستن چیز دیگری نیست، از نخواستن همیناست.
آدم وقتی کنار سطل زباله وایساده و میخواد ازش دور شه بخاطر اینکه دلش میخواد بوی عطر خاصی رو بشنوه نیست، فقط میخواد از اون تعفنی که حس میکنه دور بشه. میخواد دیگه مگسها دورش نچرخن.
من حتی توان فاصله گرفتن هم ندارم، لااقل الان دیگه قدرتی در من نمونده. شاید بعدا؟ ولی الان فقط میتونم به دیوار تکیه بدم، چشمهام رو ببندم و عضلات بدنم رو بخاطر بوی نفرتانگیز زیر دماغم جمع کنم.
Forwarded from Knocking around~ (Andréa)
بزرگ شدن یعنی اینکه متوجه بشید دشمنِ دشمن شما دوستتون نیست لزوماً.
Forwarded from |~Sevil FM~| (Sevil)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
'i need a jungkook' moment but hes not around 🚶🏻♀
چشـــم دکمهای ⚇_⚉
ارزشمندترین چیزی که مادرتون [در اولویت دوم، خانواده] ازتون گرفته چیه؟
توانایی توقع و حق خواستن.
G L I T C H
توانایی توقع و حق خواستن.
خانواده من و به طور اختصاصی مادرم، حس چیزی خواستن و لایق چیزی در زندگی بودن رو در من کشتن.
هیچوقت این پرورش پیدا نکرد و هرگز هم نذاشتن ذرهای خودش رو نشون بده و من یادم رفت چطور توقع سادهترین چیزها رو داشته باشم.
هیچوقت یاد نگرفتم وقتی مشکلی هست توقع رفع مشکل داشته باشم یا شرایط بهتری بخوام.
هیچوقت اجازه نداشتم چیزی رو که بهم داده میشه نخوام.
اجازه نداشتم امنیت بخوام و حتی خودم برای خودم نبودم. من در واقع متعلق به خودم نبودم و نیستم. نه تا وقتی که ازدواج نکردم.
من هرگز یاد نگرفتم چیزی رو بخوام و توقعی داشته باشم. هرکسی میتونه روم پا بذاره چون من انتظار بدترین چیزها از تو رو دارم و هیچ توقعی نیست که رفتار بد تو در قبالش اعتمادی رو شکسته باشه.
هیچوقت این پرورش پیدا نکرد و هرگز هم نذاشتن ذرهای خودش رو نشون بده و من یادم رفت چطور توقع سادهترین چیزها رو داشته باشم.
هیچوقت یاد نگرفتم وقتی مشکلی هست توقع رفع مشکل داشته باشم یا شرایط بهتری بخوام.
هیچوقت اجازه نداشتم چیزی رو که بهم داده میشه نخوام.
اجازه نداشتم امنیت بخوام و حتی خودم برای خودم نبودم. من در واقع متعلق به خودم نبودم و نیستم. نه تا وقتی که ازدواج نکردم.
من هرگز یاد نگرفتم چیزی رو بخوام و توقعی داشته باشم. هرکسی میتونه روم پا بذاره چون من انتظار بدترین چیزها از تو رو دارم و هیچ توقعی نیست که رفتار بد تو در قبالش اعتمادی رو شکسته باشه.
Forwarded from باوان فروشی (Sa)
خب...
باوان فروشی بالاخره آماده شد و درش به روی همگان بازه (بجز اونایی که عکسای خوشگل قرار نیست بگیرن برامون بفرستن)
انواع اکسسوری پینترستی زیر قیمت بازار و مهمتر از همه 'موجود' داریم که شما رو خوشحال کنن چون وقتی خوشحالید خوشگلترید.
آدرس باوان فروشی: @bavan_frushi
باوان فروشی بالاخره آماده شد و درش به روی همگان بازه (بجز اونایی که عکسای خوشگل قرار نیست بگیرن برامون بفرستن)
انواع اکسسوری پینترستی زیر قیمت بازار و مهمتر از همه 'موجود' داریم که شما رو خوشحال کنن چون وقتی خوشحالید خوشگلترید.
آدرس باوان فروشی: @bavan_frushi
باوان فروشی
Photo
بچهها من این شاپ رو کلا نمیشناسم ولی داشتم پستها و معرفیها رو میخوندم و از خوشگلترین معرفیهایی که ممکنه جایی شانستون بزنه و ببینید رو دارن.
برای هر محصولی یه جور داستان خلق کردن و به اون معنا دادن.
برای منِ نوعی که هیچوقت از اکسسوری استفاده نمیکنه چون حال نداره، این معنا و داستان پشت اکسسوریهاشون باعث شد بخوام منم ازشون داشته باشم چون اینطوری میلم به استفاده ازشون بیشتر میشه. باعث میشن وقتی میبینمشون چیزی فراتر از جسم فیزیکیشون باشه و حس کنم دارم یه داستان و هویت رو با خودم حمل میکنم.
خلاصه که بسیار شاپشون برام شیرین اومد، شما هم خواستید یه سر بزنید و با داستانهاشون همراه بشید.
برای هر محصولی یه جور داستان خلق کردن و به اون معنا دادن.
برای منِ نوعی که هیچوقت از اکسسوری استفاده نمیکنه چون حال نداره، این معنا و داستان پشت اکسسوریهاشون باعث شد بخوام منم ازشون داشته باشم چون اینطوری میلم به استفاده ازشون بیشتر میشه. باعث میشن وقتی میبینمشون چیزی فراتر از جسم فیزیکیشون باشه و حس کنم دارم یه داستان و هویت رو با خودم حمل میکنم.
خلاصه که بسیار شاپشون برام شیرین اومد، شما هم خواستید یه سر بزنید و با داستانهاشون همراه بشید.
Forwarded from BuzZz⚡️
خلاصه که عزیزم. میچرخیم و میچرخیم و میچرخیم. بالا میریم، پایین میایم. ولی گوشِت رو بیار نزدیک برات زمزمه کنم که من -به جِد میگم- زندگیم رو مدیون این آدمهام.
BuzZz⚡️
خلاصه که عزیزم. میچرخیم و میچرخیم و میچرخیم. بالا میریم، پایین میایم. ولی گوشِت رو بیار نزدیک برات زمزمه کنم که من -به جِد میگم- زندگیم رو مدیون این آدمهام.
Cause you are the reason that I survived~
خدایا میل به امشب بیدار موندن و تا صبح سریال دیدن داره جان از تنم جدا میکنه. امشب به خودم فحش بدم و بخوابم یا فردا سرکار فحش بدم و دو لیتر قهوه بخورم و از خواب گریه کنم؟