Wallamon
640 subscribers
1.4K photos
65 videos
42 files
226 links
Wallamon; In Another World...

---

2019-2022
Download Telegram
واندا، یک دختر ساده روستایی که در تمام عمرش رنگ پول را ندیده. ایرینا، دختر یک اشراف زاده که نه ظاهری چندان زیبا دارد و نه آینده ای درخشان!
میریِم، دختری از خانواده نزول خوار که مجبوره شده امور کاری پدرش را به دست بگیرد.

#نوویک #نقره_ریس #توضیح #فن_آرت


🔥 @Wallamon_IR ❄️
در جهان نغمه پنج روایت در خصوص شیوه‌ی بوجود آمدن نژاد اژدهایان وجود دارد به شرح زیر:


1️⃣.والریایی ها ادعا می‌کنند که نخستین اژدهایان از دل چهارده شعله «چهارده آتشفشان با چیدمان حلقه‌ای در شبه جزیره والیریا» بیرون آمده و تولید مثل کردند.

2️⃣.کارثی‌ها میگویند اژدهایان از دل ماه دومی که در آسمان پدیدار شده و از گرمای خورشید همچون تخم ترک خورده و باز شده بود بیرون آمدند، در تعدادی حدود یک میلیون.

3️⃣.بر طبق برخی روایات منشا این بالداران عظیم‌الجثه سرزمین‌های سایه در آنسوی آشایی است.

4️⃣.افسانه‌ای باستانی از آشایی اینگونه میگوید که اژدهایان از آغاز جهان در آشایی میزیسته‌اند و توسط قومی ناشناخته که برای اولین بار توانستند آنان را رام کنند به والیریا راه یافتند؛ آنان قبل از محو شدن از صفحات تاریخ دانش و هنر خودشان را در اختیار والیریایی‌ها گذاشتند.

5️⃣.و اما سپتون بارث «عالمی بزرگ و چهارمین دست پادشاه جیهریس تارگرین یکم که به مدت چهل سال به او خدمت کرد» که بیش از چهل سال روی ماهیت اژدهایان تحقیق و مطالعه کرده بود هر چهار روایت دیگر را رد میکند و پیدایش اژدهایان را حاصل استفاده‌ی والیریایی‌ها از جادوی خون برای تکامل وایرن‌ها «جانوری از خویشاوندان اژدها که در دو گونه آتشین و بدون آتش یافت میشود و بال ندارد» می‌داند!


#مارتین #نغمه #توضیح #تصویر


🔥 @Wallamon_IR ❄️
Forwarded from Wallamon
ماتورین، لاک‌پشت کیهانی و دشمن دیرینۀ It

ماتورین، یکی از 12 نگهبان "برج تاریک" است؛ ماهیت وجودی او به‌طوری است که برای انسان‌ها قابل درک نیست، اما صاحب ظاهری دیگر نیز هست.

ماتورین معمولا به شکل یک لاکپشت غول‌پیکر ظاهر می‌شود؛ این موضوع درباره دیگر نگهبانان نیز وجود دارد، مثلا شاردیک به صورت خرسی نیمه-ماشینی(سایبورگ) ظاهر می‌شود.

با اینکه ماتورین قوی‌ترین نگهبان و *تقریبا* کهن‌ترین موجود جهان هستی است، اما همتایی نیز دارد؛ همتایی شیطانی که همه‌جوره نقطۀ مقابل او است.

پنی‌وایز؛ دلقک معروفی که با نام It نیز شناخته می‌شود. او ماتورین را موجودی پیر و نادان خواند که لیاقت استفاده از قدرت‌هایش را ندارد.

با اینکه پنی‌وایز همواره خواهان نابودی لاک‌پشت بوده است، اما هرگز جرات شروع جنگی مطلق با او را نداشته؛ برای همین، تصمیم گرفت تا کم‌کم جهان را فاسد کند.

و این شروع داستان دلقک شگفت‌انگیزی شد که کودکان(نماد معصومیت) را با چیزهای جذاب فریب داده و پدرشان را درمی‌آورد.

اگر روزی دلقکی دیدید که با بادکنک از شما دعوت می‌کند با او همراه شوید، نشوید...


#کینگ #برج_تاریک #ایت #توضیح #فن_آرت

🔥 @Wallamon_IR ❄️
Wallamon
🖋معرفی نویسندگان مطرح ژانر فانتزی | قسمت چهارم: استفن کینگ استفن ادوین کینگ یا به اختصار استفن کینگ نویسنده به نام و مشهور آمریکایی است که به عنوان پادشاه داستان های ترسناک و یکی از اساتید ژانرهای فراطبیعی، علمی تخیلی، فانتزی و استاد تعلیق شناخته می شود.…
🖋معرفی نویسندگان مطرح ژانر فانتزی | قسمت پنجم: کنتارو میورا

کنتارو میورا طراح و نویسندۀ مانگا (به اصطلاح مانگاکا) سرشناس ژاپنی، زاده‌ی 11 جولای 1966 (1345/4/20) در شهر چیبا مرکز استان چیبای ژاپن است که عمدۀ شهرتش را مدیون مانگای تحسین شدۀ برسرک است. میورا در سال 1976 و در سن ده سالگی برای خلق نخستین مانگای خود با نام میورنجر (Miuranger) دست به قلم شد و به حدی در کار خود موفق بود که انتشارات مدارس استان چیبا دست به چاپ این مانگای چهل جلدی زدند. پس از این میورا کار بر روی کِن اِ نو میچی (راه شمشیر) را آغاز کرد و برای اولین بار از جوهر در طراحی‌های خود بهره برد. در سال 1979 و در حالی که هنوز تحصیلات متوسطه را سپری می‌کرد شروع به استفاده از کاغذ‌های دارای خطوط موازی و وفق دادن خود به فنون حرفه‌ای نقاشی کرد. او در سال 1982 کارهای دیگری را در دبیرستان و مجلات مستقل به چاپ رساند.

در سال 1985 میورای جوان در یک دوره‌ی آموزشی هنر در دانشگاه نیچو دایگاکو پذیرفته شد و طی این مدت دو کار دیگر را آغاز کرد: فوتانابی و نوئا که باعث ورود او به دانشکده‌ی هنر شدند. این دو مانگا همچنین به مجله‌ی شونن هفتگی راه یافتند و هر دو کاملاً موفق ظاهر شدند؛ فوتانابی جایزه‌ی بهترین نویسندۀ تازه‌کار را برای میورا به ارمغان آورد و مجله‌ی شونن تا آخر آن سال به انتشار نوئا ادامه داد، اگرچه به علت اختلاف نظر میورا با یکی از ویراستارها همکاری او با این مجله‌ی مانگا پایان یافت.

در 1988 برسرک برای نخستین بار در قالب یک مانگای 48 صفحه‌ای که امروزه با عنوان برسرک: پیش‌زمینه شناخته می‌شود پا به عرصه‌ی وجود گذاشت. در وصف این مانگا که دقیقاً علت حضور استاد میورا در این فهرست است هرچه بگوییم کم گفته‌ایم؛ طراحی فوق‌العاده به نحوی که هر صفحه مانند یک تابلوی داوینچی است، روایت خارق‌العاده که مغز آدم را به مرز انفجار می‌کشد، فضای شدیداً تاریک که حقیقتاً معنای تازه‌ای به ژانر دارک فانتزی بخشید و... فی‌الواقع هیچ کدام این تعاریف حتی ذره‌ای تداعی کننده‌ی برسرک نخواهند بود، تنها راه این است که خودتان بروید، بخوانید، و بفهمید. مدرسه‌ی معتبر و مشهور مانگا به نام کامی در همان سال جایزه‌ی بهترین مانگاکا را تقدیم کنتارو میورا کرد.

سال بعد میورا مجموعه‌ای به نام اورو (شاه‌گرگ) را خلق کرد که بر اساس کتابی از یوشیوری اوکامورا بود و به چاپ آن و دو مانگای مربوطه‌اش با مجله‌ی انیمال هوس تا سال 1990 ادامه داد، یعنی سالی که جلد اول برسرک، هرچند با موفقیت نه چندان زیاد منتشر شد. انتشار آرک داستانی عصر طلایی در انتشارات به نام هاکوسنشا آغاز موفقیت و محبوبیت بی‌حد و حصر برسرک بود. میورا تا پایان سال 1992 به کار بر روی دیگر مجموعه‌هایش ادامه داد و اینجا بود که تصمیم گرفت تمام وقت و توجه خود را صرف برسرک کند، تصمیمی که حقیقتاً خردمندانه بود.

در سال 1997 شبکه‌ی Nihon TV ژاپن پخش انیمه‌ای 25 قسمتی بر اساس برسرک را همزمان با انتشار آرت‌بوک‌های برسرک آغاز کرد که به رغم موفقیت نسبی‌اش ادامه نیافت. دو سال بعد میورا برای ساخت بازی شمشیر برسرک: خشم گاتس برای کنسول‌های دریم‌کست با کمپانی سگاه همکاری کرد. میورا در سال 2002 جایزه‌ی فرهنگی تزوکا اوسامو که هر ساله بهترین‌های مانگا را مشخص می‌کند تحت عنوان شگفتی برای برسرک دریافت کرد که یک میلیون ین برایش به ارمغان آورد و سال بعد برسرک به آمریکای شمالی و اروپا راه یافت و تمام 39 جلد آن طی سال 2003 توسط انتشارات مشهور دارک هورس ترجمه و با استقبال بی‌نظیری روبه‌رو شدند. در سال 2004 دومین همکاری میورا با صنعت بازی‌سازی رو به رشد و قدر ژاپن شکل گرفت و کمپانی سونی بازی برسرک آرک میلینیوم فالکون: قسمتی از جنگ مقدس شیاطین را برای کنسول پلی‌استیشن 2 روانه بازار کرد. در اینجا بود که برسرک پس از موفقیت‌های فراوان راهی استراحتی طولانی مدت تا سال 2013 شد که خالق آن پیش از ادامه‌ی داستان مانگایی شش قسمتی به نام گیگانتوماکیا را نوشته و طراحی کرد.

دلیل پرداختن بیش از حد ما به برسرک اهمیت آن یا بهتر بگوییم مهم‌ترین دلیل ترقی و شهرت کنتارو میورا است. این سری محبوب شاهد یک اقتباس سینمایی سه‌گانه بر اساس آرک عصر طلایی، انیمه‌ای دو فصله بر اساس وقایع پس از عصر طلایی، یک رمان به قلم ماکوتو فوکامی و تصویرگری شخص میورا نیز بود که هیچکدام به کسب موفقیت‌های مانگا حتی نزدیک هم نشدند. میورای 53 ساله در حال حاضر مقیم زادگاهش است و پس از سی سال همچنان به ادامه‌ی شاهکارش یعنی برسرک ادامه می‌دهد و با روح و روان خوانندگان این مجموعه بازی می‌کند، به امید موفقیت روز‌افزون او!


#فانتزی_نویسان #میورا #توضیح #تصویر


🔥 @Wallamon_IR ❄️
ناندو

شاید به جرأت بتوان گفت که این جانور بومی آفریقای شرقی خطرناک ترین جانوران جهان است. ناندو پلنگ غول پیکری که با وجود هیکل بزرگش، بسیار آرام حرکت می‌کند و نفسش چنان مهلک و خطرناک است که می‌تواند تمام ساکنین یک دهکده را هلاک کند. تاکنون سابقه نداشته که عده ای کمتر از صد جادوگر متخصص با کمک یکدیگر، بتوانند این جانور را مهار کنند!


#رولینگ #جانوران_شگفت_انگیز #توضیح #فن_آرت


🔥 @Wallamon_IR ❄️
Forwarded from Wallamon
هوکاگه‌ها!

———

در جهان ناروتو هر دهکده نینجایی، دارای رهبری است که او را با پسوند "کاگه" می‌نامند؛ این عنوان در دهکده کونوها "هوکاگه" است. اسامی و توضیحی درمورد هوکاگه‌ها:


هوکاگه اول(شودای)، هاشیراما سنجو، بنیان‌گذار دهکده کونوها

هوکاگه دوم(نیدایمه)، توبیراما سنجو، برادر هوکاگه اول، هاشیراما که پس از مرگ او هوکاگه شد!

هوکاگه سوم(ساندایمه)، هیروزن ساروتوبی، احضارکننده انما و استاد سانین‌ها(سانین‌ها به سه نینجای افسانه‌ای یعنی جیرایا، احضارکننده وزغ، اوروچیمارو، احضارکننده مار و سوناده سنجو، احضارکننده حلزون گفته می‌شود.)

هوکاگه چهارم(یوندایمه)، میناتو نامیکازه، برخی وی را با ذکاوت‌ترین دربین هوکاگه‌ها می‌دانند! میناتو پدر ناروتو بوده و هنگامی که روباه نه‌دم(کیوبی) به دهکده کونوها حمله‌ور شد او را در بدن ناروتو مهر کرده و خود تسلیم خدای مرگ شد.

هوکاگه پنجم(گودایمه)، سوناده سنجو، احضارکننده حلزون و نوه هوکاگه اول است، او همچنین یکی از سانین‌ها و شاگرد هوکاگه سوم، ساروتوبی-سنسی بوده است.

هوکاگه ششم(روکودایمه)، کاکاشی هاتاکه، دیگه از حسنات ایشون لازم نیست بگیم، لامصب سر تا پا خفنه. فقط اینکه وی استاد ناروتو بوده و پس از مرگ اوبیتو اوچیها یکی از چشم‌های شارینگان وی را دریافت کرد.

هوکاگه هفتم(نانادایمه)، ناروتو اوزوماکی، آخرین جینچورکی کیوبی و فرزند هوکاگه چهارم، میناتو نامیکازه که بعدها تحت سرپرسی استاد پدر خود، جیرایا قرار گرفت و به آخرین احضارکننده وزغ نیز تبدیل گشت.


توضیح درباره تصویر: هوکاگه‌های نام برده شده به ترتیب از چپ به راست.



#فانتزی_ژاپنی #انیمه #کیشیموتو #ناروتو #توضیح #فن_آرت


🔥 @Wallamon_IR ❄️
"راسنگان" دربرابر "چیدوری"!!!

راسنگان و چیدوری همواره دو مورد از قوی‌ترین فنون در زمینه تمرکز چاکرا بوده‌اند؛ به‌طوری که در جهان تنها چندنفر قادر به استفاده از آن هستند.

تنها کسانی که قادر به اجرای راسنگان بوده‌اند عبارتند از ابداع‌کننده‌ی آن، میناتو نامیکازه، جیرایا از سانین و ناروتو اوزوماکی. در مقابل تنها کسانی که توانایی کافی برای اجرای چیدوری را دارند کاکاشی هاتاکه و ساسکه اوچیها هستند.

از نظر قدرت، هردوی این فنون وابستگی زیادی به میزان چاکرای مجری آن دارد؛ به‌طور مثال راسنگان ناروتو در زمانی که از چاکرای خودش استفاده می‌کند از چیدوری ساسکه ضعیف‌تر است، اما زمانی که با چاکرای روباه نه‌دم اجرا می‌شود هم از چیدوری ساسکه و هم از چیدوری کاکاشی قدرتمندتر می‌شود.

درنهایت راسنگان مانند پتکی است که ضربه‌ای شدید به هدف وارد می‌کند، درحالی که چیدوری مانند تیغی است که هرچیزی را خواهد برید.



#فانتزی_ژاپنی #انیمه #کیشیموتو #ناروتو #توضیح #فن_آرت


🔥 @Wallamon_IR ❄️
معرفی #والار در دنیای تالکین و رشته افسانه‌های سرزمین‌میانه

قسمت اول: تکامل و اسامی والار
https://t.me/Wallamon_IR/116


#تالکین #سیلماریلیون #توضیح #فن_آرت

🔥 @Wallamon_IR ❄️
⭕️نبرد سادن هیل، از مجموعۀ ویچر

🗓تاریخ وقوع: 1263
🗺محل وقوع: تپه‌ای در پادشاهی سادن معروف به تپۀ جادوگران یا تپۀ چهارده‌نفر
⚔️طرفین درگیر: ویزمیر دوم (پادشاه ریدینیا)، فولتست (پادشاه تمریا) و ویلگه‎‌فورتز (رهبر انجمن برادری جادوگران) در مقابل منو کوهورن (سپه‌بد نیلفگاردی و فرمانده سپاه‌ مرکزی ارتش امپراطوری)
💀تلفات کلی: بیش از 30 هزار نفر
📊نتیجه: شکست نیلفگارد و پایان اولین جنگ شمالی

📜شرح نبرد:

نبرد سادن هیل که با عنوان دومین نبرد سادن نیز شناخته می‌شود در سادن پائین‌دست و در آخرین مرحله‌ی نخستین جنگ شمالی با نیلفگارد در گرفت. طبق گزراش‌ها حدود 100 هزار نفر در این نبرد شرکت کردند که چیزی در حدود 30 هزار نفر آن‌ها کشته یا زخمی شدند. برخلاف نبرد اول سادن که در بالادست رخ داده بود این درگیری شکستی مفتضخانه برای ارتش امپراطوری و شخص منو کوهورن در پی داشت. شمار سپاهیان لشگر مرکزی نیلفگارد 100 هزار نفر است و با اینکه کل این تعداد در نبرد سادن هیل حضور نداشتند، اما همچنان نیلفگاردی‌ها تشکیل دهنده‌ی بخش اعظم حاضرین در نبرد بودند. اگرچه پادشاهی‌های شمالی، شامل رسته‌هایی از ارتش تمریا، کادوین، ریدینیا، ایدیرن و اندک نیروهای کمکی از اسکلیگه در جناح مخالف حضور داشتند، اما تغییر دهندگان نتیجه و بازیگران اصلی این نبرد در جناح شمال 22 ساحر و ساحره‌ی انجمن برادری جادوگران بودند. جمعی از بزرگ‌ترین جادوگران سرزمین بر فراز تپه‌ای مشرف به سپاه نیلفگارد قد علم کرده و علیرغم حضور دو ساحره‌ی بزرگ نیلفگاردی، فرینجیلا ویگو و ایزبل ایپ مویر ماس در طرف دیگر، با فداکاری‌ بسیار در نبردی طاقت فرسا سد راه ارتش قدرتمند نیلفگارد شده و باعث عقب‌نشینی آن‌ها به جنوب و آنسوی رود یاروگا شدند. طی این نبرد 14 نفر از 22 نفر مجمع کشته شدند و به همین دلیل آن تپه به تپۀ چهارده نفر نیز مشهور است و اسامی کشته‌شدگان روی قطعه سنگی هرمی شکل بر بالای تپه هک شده؛ مردم سادن هر ساله در جشن برداشت محصول به یاد فداکاری‌ آنان آتش روشن می‌کنند. اگرچه 14 گور در سادن هیل حفر شده، اما تنها 13 تای آن‌ها جسدی در خود جای داده‌اند. اسامی تریس مریگلد و ینفر ونگربرگ هر دو در میان کشته‌شدگان بود، اما قبر خالی متعلق به تریس بود که علیرغم جراحات شدید نجات یافت و بعدها مشخص شد که قبر ینفر در واقع حاوی جسد جادوگری به نام یوئل گرثن بوده و او نیز نجات یافته.



#نبردهای‌_فانتزی #ساپکوفسکی #ویچر #توضیح



🔥 @Wallamon_IR ❄️
رابرت براثیون و ادارد استارک پس از پیروزی در نبرد پایک

در جریان شورش خاندان گریجوی به رهبری بیلون علیه پادشاهی نوپای خاندان براثیون از بارانداز پادشاه، نبردهایی پی در پی میان جزایر آهن و نیروهای حامی سلطنت در گرفت.

درنهایت با حمله چندجانبه به جزایر آهن به رهبری شخص پادشاه رابرت و حاکم شمال، لرد ادارد استارک، پایک سقوط کرده و بیلون گریجوی در مقابل پادشاه زانو زده و سوگند وفاداری خورد.

در جریان این شورش ناوگان کسترلی‌راک تحت فرمان خاندان لنیستر توسط برادران بیلون، یورون چشم‌کلاغی و ویکتاریون نابود شده و همینطور دو تن از پسران بیلون به دست نیروهای تحت فرمان ادارد استارک کشته شدند.

پسر کوچک بیلون گریجوی، تیون که در آن زمان ده سال داشت به عنوان گروگان به ملازمی لرد استارک درآمده و به وینترفل فرستاده شد.


#مارتین #نغمه #گات #توضیح #فن_آرت

🔥 @Wallamon_IR ❄️
بیلور و میکار تارگرین، برادرانی از جنس پتک و سندان!

در جریان شورش اول بلک‌فایر، در نهایت نیروهای حامی اژدهای سرخ، دیرون تارگرین با نیروهای حامی اژدهای سیاه، دیمون بلک‌فایر در نبرد عظیمی که با نام "نبرد چمنزار سرخ" شناخته می‌شود درگیر شدند.

در جریان نبرد سپاه تارگرین نیروهای خود را به دو دسته تقسیم کرد، گروه اول به رهبری شاهزاده میکار(سندان)، پسر دیرون تارگرین در مقابل هجوم سپاه بلک‌فایر مقاومت می‌کردند.

در این حین برادر او، شاهزاده بیلور(پتک) با قوای خویش سپاه بلک‌فایر را دور زده و اینگونه دو برادر از دو طرف نیروهای شورشی را در هم کوبیدند.

در نهایت با ورود بریندن ریورز معروف به کلاغ‌خونی به صحنه نبرد، نيروهای شورشی آخرین ضربه را نیز دریافت کرده و از هم پاشید. همچنین شخص پادشاه خود خوانده، دیمون بلک‌فایر در این نبرد کشته شد.

وارثانی که از نسل بلک‌فایر باقی ماندند، توسط ایگور ریورز معروف به بیتر-استیل تاجگذاری و اینگونه شورش‌های بعدی بلک‌فایر زمینه‌سازی شد.


#مارتین #نغمه #توضیح #فن_آرت

🔥 @Wallamon_IR ❄️
Forwarded from Wallamon
"کورپورالکی"(Corporalki)ها یا "فرقه زنده و مرده" به دسته‌ای از گریشاها گفته می‌شود که قدرتشان بر روی بدن انسان متمرکز است.

کورپورالکی‌ها به دو دسته "شفادهنده"(Healer) و "قلب‌بند"(Heartrender) تقسیم می‌شوند!

همانطور که از اسم شفادهنده‌ها پیداست، توانایی آن‌ها در اموری مانند بهبود زخم‌ها، تسکین درد، تسریع روند درمان و نظیر آن است.

درمقابل برعکس شفادهنده‌ها، توانایی قلب‌بندها در آسیب زدن به بدن خلاصه می‌شود؛ یک قلب‌بند می‌تواند اعضای بدن قربانی خود را از کار بیاندازد یا آن‌را متلاشی کند و روند این کار نیز بسیار دردناک است.

از شفادهنده‌ها میشود به "آنیا" و از قلب‌بندها می‌شود به "نینا زنیک" اشاره کرد.


#باردوگو #گریشا #شش_کلاغ #توضیح #فن_آرت

🔥 @Wallamon_IR ❄️
Forwarded from Wallamon
"متریالکی"(Materialki)ها یا "فرقه سازندگان"(Order of Fabrikators) نام گروهی از گریشاها است که نیرویشان درزمینه کار با مواد مختلف، ترکیب آن‌ها و ساختن چیزهای جدید است.

متریالکی‌ها به دو دسته "دورست"(Durast) و "آلکمی"(Alkemi) تقسیم می‌شوند!

توانایی دورست‌ها در دستکاری و تغییر شکل مواد جامد، مانند آهن، سنگ، چوب و... خلاصه می‌شود؛ یک دورست می‌تواند با استفاده از مواد اولیۀ جامد و دستکاری آن، ابزار، سلاح یا محصولات جدیدی بسازد.

آلکمی‌ها اما، همانطور که اسمشان بیان می‌کند، در علم شیمی تخصص دارند؛ یک آلکمی مواد شیمیایی را به خدمت می‌گیرد و با استفاده از قدرت گریشایی خود، فرآورده‌هایی تازه تولید می‌کند. این فرآورده‌ها شامل پودرهایی با کارایی خاص خود و سَم‌هایی متفاوت می‌شود.

از دورست‌ها می‌شود به "جاسپر فهی"، و از آلکمی‌ها می‌شود به "بو یول-بایر" اشاره کرد.


#باردوگو #گریشا #شش_کلاغ #توضیح #فن_آرت

🔥 @Wallamon_IR ❄️
Forwarded from Wallamon
"اثرلاکی"(Etherealki)ها یا "فرقۀ احضارگران" به آن دسته از گریشاها گفته می‌شود که توانایی دستکاری و به خدمت گرفتن عناصر طبیعی را دارا هستند.

اثرلاکی‌ها به 3 دسته "اسکوالر"(Squaller)، "اینفرنی"(Inferni) و "موج‌ساز"(TideMaker)" تقسیم می‌شوند!

اسکوالرها در احضار نیروی باد مهارت دارند؛ یک اسکوالر می‌تواند با کم و زیاد کردن فشار هوا، تولید پدیده‌هایی را مانند طوفان، انفجار هوا و چیزهایی از این دست را رقم بزنند.

گریشاهای اینفرنی اما توانایی کنترل گازهایی مانند متان و هیدروژن را دارا هستند؛ البته برای ساخت شعله و استفاده از آن به عنوان سلاح، به یک جرقه اولیه نیاز دارند.

موج‌سازها با استفاده از قدرت گریشایی خود، آب را به خدمت می‌گیرند؛ یک موج‌ساز می‌تواند درجه حرارت آب را تغییر دهد یا آن را جابجا و به شکل سلاح از آن استفاده کنند.


#باردوگو #گریشا #شش_کلاغ #توضیح #فن_آرت

🔥 @Wallamon_IR ❄️
پنج ببر شو، قسمت اول: ما چائو، ارباب اژدها

----------

در دوره سه امپراطوری، گرچه با قدرت گرفتن جناح وِی، با رهبری کائو کائو، کشور به سرعت به سه جناح تقسیم شد، اما نیروهای غرب که به ژنرال ما تنگ وفادار بودند تا سالیان سال از هیچ یک از سه جناح حمایت نکردند.

نیروهای شو به رهبری لیو بی احترام زیادی برای ما تنگ قائل بودند و هرگز به فکر اعمال قدرت به آن‌ها نیافتادند، و دسترسی نیروهای وو به رهبری سان کوان به سرزمین‌های سرحد جنوب بسیار محدود بود. در این میان تنها کائو کائو قصد تصرف غرب و اعمال قدرت بر نیروهای وفادار به ما تنگ را در سر داشت. در نتیجه تحرکات او، طی دسیسه‌ای ما تنگ کشته شد. اما این به معنی پیروزی نهایی وِی نشد.

نیروهای تحت فرمان ما تنگ پس از مرگ او، حمایت خود را از پسر ارشد او، ما چائو اعلام کردند. ما چائو در اولین اقدام خود به عنوان فرمانده غرب، با نهایت قدرت به نیروهای وی حمله کرد تا انتقام پدر را بگیرد. نتیجه این حمله، رویارویی مستقیم او با کائو شد، و کائو که در نبرد تن به تن شانسی در مقابل او نداشت پس از درگیری کوتاه اقدام به فرار کرد. طبق منابعی، کائو کائو حتی برای اینکه شناسایی نشود، مجبور شد ریش خود را بتراشد و بعدها گفت این کار بسیار برایش احساس حقارت به همراه داشت.

گرچه هدف ما چائو، یعنی نابودی کائو و انتقام پدرش هرگز میسر نشد، اما نفرت او از کائو و ارادتش به هان باعث تمایل او به سمت شو و لیو بی شد. تا اینکه در نهایت وفاداری خود را به لیو بی اعلام کرد و به عنوان پنجمین ببر به فرماندهان ارشد او پیوست.

گرچه او آخرین کسی بود که لقب ببر شو را دریافت کرد، اما احتمالا قدرتمندترین آن‌ها بود. لیو بی به او لقب ارباب اژدها را داد، و گوان یو که اولین ببر و معروف به قدرتمندترین مبارز چین بود سه بار درخواست او برای مبارزه دوستانه را رد کرد که این موضوع در جای خود باعث شد بسیاری ما چائو را برتر از او شمارند.

ما چائو در نهایت در اثر بیماری سرماخوردگی، در سن 46 سالگی درگذشت.


#غیر_فانتزی #تاریخ #چین #سه_پادشاهی #توضیح ##تصویر

🔥 @Wallamon_ir
پنج ببر شو، قسمت دوم: گوان یو، اژدهای سرخ

----------

در افسانه سه برادر، نام گوان یو به عنوان برادر دوم در کنار برادر بزرگ، لیو بی و برادر کوچک، شانگ فی جاویدان شده است.

گوان یو در جوانی و در زیر شکوفه‌های درختان هلو، در فصل بهار، به همراه شانگ فی سوگند برادری و وفاداری به لیو بی را یاد کردند. تا مانند طبیعت زندگی جدیدی را به عنوان سه جزء از یک کل آغاز کنند.

پس از قدرت گرفتن کائو کائو به عنوان صدر اعظم، ضیافتی برپا شد و برترین مبارزان امپراطوری با یک دیگر به رقابت پرداختند.

گوان یو در این تورنومنت حاضر شد، و تمامی حریفانش را از میان برداشت. به عنوان پاداش به او این حق داده شد تا یک درخواستش از امپراطور برآورده شود. و گوان یو درخواست کرد برادرش لیو بی به عنوان افسر ارشد وارد ارتش شود که در نتیجه همینین درخواست، لیو بی به دربار هان وارد شده و رشد کرد.

گوان یو چند سالی را نیز به کائو کائو خدمت کرد و موفقیت‌های قابل توجهی برای او به ارمغان آورد. گرچه آرزوی دیرینه کائو کائو، یعنی وفاداری کامل گوان یو هرگز به حقیقت نپیوست و گوان یو پس از جدایی لیو بی از دربار هان و قدرت گرفتن او در شرق، مجددا به سمت او بازگشت. اسب سرخی که کائو کائو به او هدیه داده بود، همینطور صورت سرخ و برافروخته‌اش باعث شد به او لقب اژدهای سرخ را بدهند.

گوان یو پس از نبردهای پی در پی و موفقیت‌های لیو بی، به فرمانداری شهر جینگ‌ژو در آمد که در نبرد صخره سرخ، توسط اتحاد جنوب و لیو بی تصرف شده بود. پس از فتح جینگ‌ژو بود که لیو بی به او لقب اولین ببر را داد تا در کنار چهار ژنرال ارشد دیگر پنج ببر شو را تشکیل دهند. سلاح معروف او، نیزه تیغه بلندی به نام گوان‌دائو بود که گفته میشد توسط خدای جنگ تبرک دیده و به او اعطا شده است.

گرچه او مبارزی فروتن بود، اما در اواخر عمر دچار غروری وحشتناک گشت و همین موضوع او را به کام مرگ کشاند. پس از گذر سالیان و تیره شدن روابط لیو بی و سان کوان که امپراطور جنوب بود، بلاخره اتحادی بین شمال به رهبری کائو و جنوب شکل گرفت و حمله ای عظیم علیه جینگ‌ژو اتفاق افتاد.

گوان یو تا آخرین لحظه از فرستادن درخواست کمک به لیو بی که در پایتخت شو اقامت داشت خودداری کرد و همین موضوع شکست او و واگذاری شهر جینگ به سان کوان را به دنبال داشت.

گوان یو در نهایت تحت محاصره افسرهای جنوبی قرار گرفت و مجبور به خودکشی شد. پس از مرگ او، سان کوان سرش را به عنوان نمادی از دوستی برای کائو کائو فرستاد. کائو با دیدن سر بریده گوان یو سخت اندوهگین شد و برای او خاکسپاری محترمی ترتیب داد. گفته میشود کائو تا آخر عمر از اینکه چنین فرمانده و مبارز بزرگی در جناح مخالف او می‌جنگید احساس تاسف می‌کرد و بارها گفته بود اگر گوان یو را به عنوان فرمانده در اختیار داشت، به سادگی سراسر چین را فتح می‌کرد.



#غیر_فانتزی #تاریخ #چین #سه_پادشاهی #توضیح ##تصویر



🔥 @Wallamon_ir ❄️
سوالی که چند بار از تیم والامون پرسیده شده، معنی اسم "والامون" بوده!

در پاسخ باید بگیم "والامون" از دو بخش "وال" و "آمون" تشکیل شده! نمادی از اشاره به دو دنیای فانتزی، "وال" یا "دیوار" از "جهان یخ و آتش" اثر مارتین، و "آمون" کوتاه‌شده‌ی "آمون‌سول" از "رشته افسانه‌های سرزمین-میانه" اثر تالکین! پس میشه گفت اسم کاملی که مدنظرمون بوده "وال‌آمون‌سول" بوده که به صورت کوتاه‌تر، به شکل "والامون" در اومده!!!

برای توضیحات اینجا(وال) و اینجا(آمون) کلیک کنید! 😉


#والامون #تالکین #مارتین #توضیح


🔥 @Wallamon_IR
Forwarded from Wallamon
سر آرتور دین، شمشیر سحرگاه، از بهترین مبارزان تاریخ وستروس، عضو گاردشاهی در زمان پادشاه ایریس تارگرین دوم ملقب به پادشاه دیوانه

آرتور دین در پای برج شادی و در حین مبارزه با ند استارک و همراهانش کشته شد؛ چگونگی مرگ او و اینکه دقیقا چه کسی در مبارزه او را شکست داد، مشخص نیست.

از دیگر افرادی که در درگیری برج شادی کشته شدند می‌توان به 2تن از دیگر اعضای گاردشاهی یعنی سر اوسول ونت و سر جرالد های‌تاور ملقب به گاو سپید و همراهان ند استارک، لرد ویلام داستین، ایتن گلاور، مارتین کسل، تیو وول و مارک رایسول اشاره کرد.

از این درگیری تنها ند استارک و هاولند رید زنده بیرون آمدند؛ همینطور پس از این واقعه، ند برج را تخریب کرد و برای 8نفری که کشته شدند، مقبره‌ای ساخت. سپس راهی استارفال، مقر خاندان دین شد تا شمشیر خانوادگی خاندان دین، سحر را به خواهر آرتور دین، آشارا تحویل دهد.


#مارتین #نغمه #توضیح #فن_آرت

🔥 @Wallamon_IR ❄️
اولین نگاه به مجموعه مورد انتظار "ارباب حلقه‌ها"!!!
آمازون تاریخ انتشار را 22 سپتامبر 2022، برابر با 11 شهریور 1401 اعلام کرد!

نکته جالب توجه درباره تصویر، حضور دو درخت درخشان در سمت راست آن است که نمی‌توان چیزی جز دو درخت والینور، تلپریون و لائوره‌لین باشند! و این یعنی برخلاف چیزی که پیش‌تر گمان می‌رفت، ماجرای مجموعه نه فقط در دوران دوم، بلکه شامل اتفاقات دوران نخست هم خواهد بود(برای اطلاعات بیشتر درباره دوران‌ها در رشته افسانه‌های سرزمین میانه، اینجا کلیک کنید!)

شهری که در تصویر دیده می‌شود به احتمال بسیار زیاد، شهر "تیریون" است؛ مسکن الف‌های نولدور که پس از مهاجرت الدار به والینور، توسط الف‌های وانیار و نولدور بنا شد. این شهر ابتدا تحت حکومت اینگووِه، پادشاه وانیار بود، اما پس از نقل مکان وانیار از تیریون، تحت حکومت فینوه، پادشاه نولدور قرار گرفت.


#اخبار #تالکین #لوتر_آمازون #توضیح #تصویر

🔥 @Wallamon_IR ❄️