Godfrey Kneller (1646-1723)
نلر برجستهترین نقاش پرترهٔ انگلستان در زمان خود بود و بهعنوان نقاش دربار پادشاهان مختلف خدمت میکرد. با این حال، او در آلمان به دنیا آمد، در هلند زیر نظر رامبراند آموزش دید و پیش از نقل مکان به انگلستان در ۳۰ سالگی، به ایتالیا سفر کرده بود. ده سال بعد، به مهمترین نقاش پرترهٔ انگلستان تبدیل شد.
@WingsOfHeart࿐
1) Portrait of John Locke (1697)
2) Sarah Churchill, Duchess of Marlborough (date unknown)
3) Peter the Great, Tsar of Russia (1698)
4) Sir Christopher Wren (1711)
5) James Stanhope, 1st Earl Stanhope (c. 1710)
6) King James II (1684)
7) Portrait of William III of England in State Robes (c. 1690)
8) Princess Anne (1683)
9) Portrait of John Vanbrugh (c. 1710)
10) Self-Portrait (1685)
نلر برجستهترین نقاش پرترهٔ انگلستان در زمان خود بود و بهعنوان نقاش دربار پادشاهان مختلف خدمت میکرد. با این حال، او در آلمان به دنیا آمد، در هلند زیر نظر رامبراند آموزش دید و پیش از نقل مکان به انگلستان در ۳۰ سالگی، به ایتالیا سفر کرده بود. ده سال بعد، به مهمترین نقاش پرترهٔ انگلستان تبدیل شد.
@WingsOfHeart࿐
🦄3❤🔥2
Aubrey Beardsley (1872-1898)
1) The Climax«سالومه» یک نمایشنامهٔ تکپردهای است(قبلا قصه اش رو گفتم اینجا) که اسکار وایلد در سال ۱۸۹۱ و به زبان فرانسوی نوشت. بیرزلی پس از الهام گرفتن از این اثر، در سال ۱۸۹۳ چند تصویر برای آن کشید که در یک مجله منتشر شد. پس از انتشار، اسکار وایلد با او تماس گرفت تا برای نخستین چاپ رسمی نمایشنامه در سال ۱۸۹۴، آن را بهطور رسمی تصویرسازی کند.
2) The Peacock Skirt
3) The Black Cape
4) John and Salome
5) The Platonic Lament
6) The Toilette of Salome
7) The Stomach Dance
8) The Dancer’s Reward
🍓4
«رؤیا در کلوسئوم. آخرین شهید» (۱۸۸۵) یک تابلوی باشکوه اثر خوزه بنلیوره یی خیل (José Benlliure y Gil, ۱۸۵۸–۱۹۳۷) است.
این نقاشی قدیس تلمکوس (Telemachus) را نشان میدهد که در کلوسئوم روم صلیب را بالا گرفته است. او راهبی است که در حدود سال ۴۰۰ میلادی جرأت میکند تا جلوی نبرد گلادیاتورها را در ورزشگاهی پر از تماشاگر بگیرد.
این اثر صحنهای آشفته و پر از عناصر سوررئالیستی دارد، که البته با توجه به ماهیت رؤیایی آن طبیعی است. برخی افراد در جمعیت در حال شناورشدن در هوا و غرق در نوری آسمانیاند. در بخش پایین تابلو، صحنهای متفاوت اما مرتبط به چشم میخورد، با عناصر نمادینی که به همان داستان پیوند دارند. ابعاد این نقاشی عظیم است: ۵۶۱ سانتیمتر (۱۸٫۴ فوت) در ۷۲۸ سانتیمتر (۲۳٫۸ فوت).
از این افسانه نسخههای گوناگونی وجود دارد. در رایجترین روایت، تلمکوس در ابتدا موفق نمیشود و به دست جمعیت خشمگین کشته میشود. اما امپراتور روم چنان تحتتأثیر شهادت او قرار میگیرد که اندکی بعد به نبردهای گلادیاتوری پایان میدهد. آخرین نبرد ثبتشدهٔ گلادیاتوری در سال ۴۰۱ میلادی رخ داد، یعنی ۱۳ سال پس از مرگ تلمکوس
@WingsOfHeart࿐
این نقاشی قدیس تلمکوس (Telemachus) را نشان میدهد که در کلوسئوم روم صلیب را بالا گرفته است. او راهبی است که در حدود سال ۴۰۰ میلادی جرأت میکند تا جلوی نبرد گلادیاتورها را در ورزشگاهی پر از تماشاگر بگیرد.
این اثر صحنهای آشفته و پر از عناصر سوررئالیستی دارد، که البته با توجه به ماهیت رؤیایی آن طبیعی است. برخی افراد در جمعیت در حال شناورشدن در هوا و غرق در نوری آسمانیاند. در بخش پایین تابلو، صحنهای متفاوت اما مرتبط به چشم میخورد، با عناصر نمادینی که به همان داستان پیوند دارند. ابعاد این نقاشی عظیم است: ۵۶۱ سانتیمتر (۱۸٫۴ فوت) در ۷۲۸ سانتیمتر (۲۳٫۸ فوت).
از این افسانه نسخههای گوناگونی وجود دارد. در رایجترین روایت، تلمکوس در ابتدا موفق نمیشود و به دست جمعیت خشمگین کشته میشود. اما امپراتور روم چنان تحتتأثیر شهادت او قرار میگیرد که اندکی بعد به نبردهای گلادیاتوری پایان میدهد. آخرین نبرد ثبتشدهٔ گلادیاتوری در سال ۴۰۱ میلادی رخ داد، یعنی ۱۳ سال پس از مرگ تلمکوس
@WingsOfHeart࿐
❤🔥3💔3
تابلوی «نوازنده ماندولین» اثر نقاش ونیزی، اوژن دو بلاس (Eugene de Blaas, ۱۸۴۳–۱۹۳۱)، دقیقاً از آن دسته آثاری است که با روایتهای ظریفش بیننده را وادار میکند خودش داستان را بسازد.
در این صحنه، مرد نوازنده با تمرکز بر سازش نشسته، و دو زن جوان شنوندهاند. یکی از آنها نگاهش را به دوردست دوخته، انگار در اندیشه یا خاطرهای گم شده است؛ شاید عشق خودش را به یاد آورده، یا شاید موسیقی او را به دنیای دیگری برده است. زن دیگر اما نگاهش مستقیمتر است؛ به نظر میرسد چیزی در اجرای نوازنده توجهش را جلب کرده—آیا این صرفاً تحسین مهارت موسیقی اوست، یا جرقهای از یک معاشقه در نگاهها و زبان بدنشان پیدا میشود؟
از همینجاست که پرسش تو بهجا میشود:
آیا در حال لاسیدنن؟ بلاس معمولاً صحنههایی از زندگی روزمره ونیزی را با نوعی شیرینی و رمزآلودی ترسیم میکرد. پس احتمال دارد او عمداً این ابهام را گذاشته تا مخاطب بین دو احتمال سرگردان بماند: یک لحظهٔ صرفاً موسیقایی یا یک رابطهٔ عاطفی تازهجوش.
زن سمت چپ چه میاندیشد؟ شاید او نمایندهٔ تماشاگر باشد—فردی که به جای درگیر شدن، به فکر فرو رفته و اجازه میدهد ماجرا را خودمان ادامه دهیم.
در این صحنه، مرد نوازنده با تمرکز بر سازش نشسته، و دو زن جوان شنوندهاند. یکی از آنها نگاهش را به دوردست دوخته، انگار در اندیشه یا خاطرهای گم شده است؛ شاید عشق خودش را به یاد آورده، یا شاید موسیقی او را به دنیای دیگری برده است. زن دیگر اما نگاهش مستقیمتر است؛ به نظر میرسد چیزی در اجرای نوازنده توجهش را جلب کرده—آیا این صرفاً تحسین مهارت موسیقی اوست، یا جرقهای از یک معاشقه در نگاهها و زبان بدنشان پیدا میشود؟
از همینجاست که پرسش تو بهجا میشود:
آیا در حال لاسیدنن؟ بلاس معمولاً صحنههایی از زندگی روزمره ونیزی را با نوعی شیرینی و رمزآلودی ترسیم میکرد. پس احتمال دارد او عمداً این ابهام را گذاشته تا مخاطب بین دو احتمال سرگردان بماند: یک لحظهٔ صرفاً موسیقایی یا یک رابطهٔ عاطفی تازهجوش.
زن سمت چپ چه میاندیشد؟ شاید او نمایندهٔ تماشاگر باشد—فردی که به جای درگیر شدن، به فکر فرو رفته و اجازه میدهد ماجرا را خودمان ادامه دهیم.
❤🔥4
یک انتخاب غیرمعمول از رنگها!
تابلوی Alma Mater اثر هنرمند زن فرانسوی ویرژینی دُمون-برتون (۱۸۵۹–۱۹۳۵).
این تابلو مریم مقدس را همراه با کودک عیسی نشان میدهد؛ صحنهای که بارها و بارها در طول قرنها نقاشی شده است. اما دُمون-برتون توانسته راهی تازه برای نمایش آن بیابد. به جای اینکه به مریم لباسی آبی بدهد ــ رنگی که قرنها برای به تصویر کشیدن او استفاده میشد ــ در اینجا او لباسی سفید و حجابی سفید بر تن دارد و هنرمند رنگ آبی را به دیوار پشت سرش منتقل کرده است.
دلایل بسیاری وجود دارد که چرا در طول تاریخ، مریم مقدس معمولاً با لباس آبی به تصویر کشیده میشد. نه تنها به این دلیل که اگر هنرمندان این قرارداد را رعایت میکردند، مردم به راحتی او را در نقاشیها تشخیص میدادند، بلکه آبی همچنین با پاکی او پیوند داشت، رنگ آسمان بود، و اغلب به عنوان یک رنگدانه گرانقیمت فقط برای مهمترین عناصر نقاشیها استفاده میشد.
تابلوی Alma Mater اثر هنرمند زن فرانسوی ویرژینی دُمون-برتون (۱۸۵۹–۱۹۳۵).
این تابلو مریم مقدس را همراه با کودک عیسی نشان میدهد؛ صحنهای که بارها و بارها در طول قرنها نقاشی شده است. اما دُمون-برتون توانسته راهی تازه برای نمایش آن بیابد. به جای اینکه به مریم لباسی آبی بدهد ــ رنگی که قرنها برای به تصویر کشیدن او استفاده میشد ــ در اینجا او لباسی سفید و حجابی سفید بر تن دارد و هنرمند رنگ آبی را به دیوار پشت سرش منتقل کرده است.
دلایل بسیاری وجود دارد که چرا در طول تاریخ، مریم مقدس معمولاً با لباس آبی به تصویر کشیده میشد. نه تنها به این دلیل که اگر هنرمندان این قرارداد را رعایت میکردند، مردم به راحتی او را در نقاشیها تشخیص میدادند، بلکه آبی همچنین با پاکی او پیوند داشت، رنگ آسمان بود، و اغلب به عنوان یک رنگدانه گرانقیمت فقط برای مهمترین عناصر نقاشیها استفاده میشد.
🍓2