صداى نوينِ خراسان
786 subscribers
797 photos
157 videos
27 files
2.82K links
❇️ #صدای_نوین_خراسان تلاشی در تداوم اندیشه‌های ملی-مذهبی استاد شريعتى و آئینه روشنفکری دینی است.
❇️ انتشار مطالب الزاماً به معنی تایید دیدگاه نویسنده نیست.
❇️ ارتباط با ادمین و ارسال مطالب:
@VoNoKhAdmin
Download Telegram
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ عاشورا: اصلاح یا انقلاب؟

حسام صحاف


🔹زمانی امام حسین(ع) شهید شد که سیره رسول‌الله فراموش شده بود. به نظر می‌رسد امروزه نیز سیره پیامبر فراموش شده‌است. سیره و سنت پیامبر مطابق با فطرت و وجدان انسان‌هاست. وجدانِ انسان مخالف خشونت و شروع هر نوع جنگی است.

🔹پیامبر اکرم در مکه زیر بار قوانین جاهلی نرفت و طبق عهد و پیمان الهی با بت‌پرستی مبارزه کرد. وقتی که از مکه به یثرب مهاجرت کرد، طبق قرارداد اجتماعی جدید دولت-شهر مدینه را تاسیس کرد. در مدینه تمام انسان‌ها اعم از مسلمان و یهودی و حتی مشرکان در چارچوب قرارداد، آزاد بودند. می‌توان مهمترین معجزه پیامبر را تاسیس همین قرارداد و ایجاد صلح در جامعه جنگ‌طلب اعراب ذکر کرد.

🔹برای اعراب جاهلی جنگ اولویت اصلی زندگی بود و بدون غارت و استیلا نمی‌توانستند زندگی کنند. علاقه جاهلان به جنگ آن‌قدر زیاد بود که نقل شده شخصی از اعراب نزد رسول خدا رفت و گفت اگر در بهشت جنگ هست مسلمان می‌شویم. برای جامعه‌ای اینچنین جنگ‌طلب ایجاد قرارداد و التزام عملی به عهد و پیمان بسیار سخت بود.

🔹البته لازم به ذکر است جنگ‌های پیامبر(ص) و امام علی(ع) جهاد ابتدایی نبوده یعنی هرگز آغازگر جنگ نبودند و میان جنگی که برای حفظ قرارداد و علیه پیمان‌شکنان با جنگی که برای کشورگشایی و استیلاء است بسیار فرق است.

🔹امام حسین(ع) بیست سال با معاویه در صلح بود اما معاویه قرارداد را نقض کرد و برای خود جانشینی تعیین کرد. ۶۱ سال بعد از هجرت تمام سیره و سنت پیامبر فراموش شده بود (اهمیت هجرت و تاسیس دولت-شهر مدینه آن‌قدر زیاد بوده که مبدا تاریخ قمری شده). حسین زیر بار بیعت با یزید نرفت و به سمت کوفه رفت تا طبق سیره پیامبر در کوفه دولت-شهر نبوی را احیا کند، اما کوفیان همراهی نکردند.

🔹یزید هم فقط دو گزینه ارائه کرده بود: بیعت یا مرگ؛ راه سومی وجود نداشت. اما مدتی بعد از واقعه عاشورا در واقعه حره در برابر امام سجاد راه سومی بود. در واقعه حره عبدالله بن حنظله در مدینه علیه یزید قیام کرد اما امام سجاد از قیام او حمایت نکرد، حتی منزل امام پناهگاهی برای اهل و عیال مروان بن حکم بود. واقعه حره یک حرکت انقلابی بود اما واقعه عاشورا دفاع از حرکتی اصلاحی طبق سنت نبوی بود.

ـــــــــــــــــــــــ
#دین
#صدای_نوین_خراسان
🆔 @VoNoKh
⭕️ نتیجه انتخابات و الهیات تغییرات اجتماعی

محسن الویری


🔹برخی علاقه‌مندان به دولت سیزدهم که نگاهی یک سره مثبت به آن دارند، پایان یافتن نا به هنگام آن را به دلیل ناشکری نسبت به آن می‌دانند. این باور ریشه در آیات و روایاتی دارد که به نقش شکر در تداوم و زیادت نعمت و نقش عدم شکر در زوال نعمت پرداخته است. ولی نگاه‌های متفاوت دیگری هم در باره چرایی جا به جایی مردمان و یا از دست رفتن نعمت‌ها قابل برداشت است، مانند نادیده گرفتن دین، بد استفاده کردن از یک نعمت، نادیده گرفتن حق الله در یک نعمت، نادیده گرفتن حق الناس، دل شکستن و ستم ورزیدن، ناصواب بودن فرایندها، اراده الهی برای بر هم زدن پاره‌ای برنامه‌ریزی‌های پنهان، آزمون الهی و مسائلی از این دست.

🔹برای چندمین بار در تجربه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در کشورمان، منتخب مردم با نامزد مورد تبلیغ نهادهای رسمی تفاوت داشت و این امر و سیر تحول آن شایسته تحلیل و ریشه‌یابی است. ای کاش حوزه علمیه قم یکی از مراکز پژوهشی اجتماعی خود را ملزم به این پژوهش کند و بی این که نیازی به انتشار عمومی یافته‌های این پژوهش باشد، آن را در سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌های خود دخالت دهد. چه بسا چنین پژوهشی مسؤولان حوزه را به این نتیجه برساند که تجدیدنظرهایی در باره عرصه فعالیت تبلیغی خود داشته باشند.

🔹بی‌تردید یکی از بنیادی‌ترین آموزه‌های اسلامی در باره تغییرات اجتماعی مسأله اخلاقیات است، تا آن جا که به مصداق آیه ۱۵۹ سوره مبارکه آل عمران حتی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نیز اگر با مردم ترش‌رویی و درشتی کند مردم از گرد او پراکنده خواهند شد. انتخابات یک فرایند برای ایجاد تغییرات اجتماعی است و در انتخابات اخیر پرسش‌ها و نگرانی‌های زیادی در باره میزان اخلاقی بودن کنش‌ها وجود داشت. روشن است که در پایان رقابت بین دو یا چند فرد و جریان، همگی به صورت کامل به خواسته خود نمی‌رسند، اخلاقیات مرحله رقابت و پیروزی کامل یا نسبی و شکست در آموزه‌های دینی چیست؟

🔹قانون (سنت) های اجتماعی، رهبران و مردم سه رکن هر تغییر اجتماعی هستند. این که به راستی نقش مردم در این تغییرات چیست با وجود این که بیش از اندازه در باره آن صحبت شده است همچنان برای برخی از متدینان مبهم و یا حتی خالی از محل اعراب است. آیا دوگانه باورهای دینی و گرایش مردم یک دوگانه برساخته است و یا واقعی است و باید همیشه یا گاه از یکی در برابر دیگری چشم پوشید؟ ارزش و جایگاه افکار عمومی نسبت به رفتار رهبران بزرگ و میانی دینی هم نکته دیگری است که همین جا باید به آن اشاره کرد. آیا متدینان باید تنها به وظیفه خود عمل کنند و کاری به برداشت مردم از رفتار آنها نداشته باشند؟

🔹مرز ظنیات و ذوقیات و شبه‌علم‌ها با علم دینی در این گونه موارد را چه کسی باید انتخاب کند؟ آیا این مسؤولیت بر دوش نهادهای رسمی مرجعیت و مدیریت حوزه‌های علمیه هست یا نه؟ آیا هر آن چه نخبگان دینی در این باره بگویند شایسته پیروی است؟ آیا امکان عوام‌زدگی نخبگان دینی هم وجود دارد یا نه؟ اصولا در اینگونه موارد باید چه کرد؟ این موضوع نیز از جمله موضوعاتی است که بر اساس تجربه انتخابات اخیر جای مطالعه و پژوهش جدی در باره آن خالی است.

🔗 متن کامل

ـــــــــــــــــــــــ
#دین
#صدای_نوین_خراسان
@MohsenAlviri
🆔 @VoNoKh
⭕️ مشاهده‌های نگران‌کننده!

✍️ علی‌رضا علوی‌تبار


✂️ بریده از متن:

🔹چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به پایان رسید. اگر چه در این انتخابات خطری جدی دفع شد و آرامش ناشی از این دفع خطر شادی آگاهان سیاسی را در پی داشت، اما به نظر می‌رسد که نگاهی آسیب‌شناسانه به فرآیند این انتخابات مفیدتر از ابراز احساسات نسبت به نتایج آن باشد. به برخی از مشاهدات نگران‌کننده خودم در جریان این انتخابات اشاره می‌کنم به این امید که از نظر دیگران نیز بهره بگیریم.

🔹نخستین مشاهده‌ نگران‌کننده در فرآیند این انتخابات، تنزل سطح‌ سیاست‌ورزی در ایران امروز است. نخستین تجلی این تنزل، حضور دو دلال سیاسی پوششی در این انتخابات بود. جالب این‌که این دلالان سیاسی قبل‌تر نیز چنین نقشی را بازی کرده بودند به‌گونه‌ای که هیچ‌کس شکی در پوششی بودن آن‌ها نداشت.

🔹تأیید صلاحیت آن‌ها برای شرکت در رقابت‌ها و هزینه‌ کردن میلیاردی از اموال عمومی برای این‌ کار نشان‌دهنده «تبعیض ساخت‌یافته»‌ای است که بخش تفکیک‌ناپذیری از نظام سیاسی ایران شده است. آمدن و رفتن آن‌ها و رفتار و گفتار سخیف آن‌ها در جریان رقابت‌های انتخاباتی، موجب شرمگین شدن هیچ‌کس نشد!

🔹نشانه دیگر این تنزل مباحث مطرح شده در مناظره‌ها و گفت‌و‌گوها بود. سال‌هاست که دیگر از سخنان و شعارهای عمیق و اندیشه‌ورزانه «سیدمحمد خاتمی» در عرصه سیاست ایران خبری نیست و انتظار شنیدن آن‌ها نیز غیرواقع‌بینانه می‌نماید. اما به‌نظر می‌رسد دیگر نباید در انتظار دقت، انسجام و نظم گفتار «حسن روحانی» نیز بود.

🔹تکرار، از دست دادن فرصت‌ها و دوری از مطالبات روشنفکرانه به ویژگی گفت‌و‌گوهای سیاسی، حتی در میان بهبودخواهان و تغییرطلبان تبدیل شده است. گفتار سیاسی جریان راست تندرو، نماد ورشکستگی سیاسی و سردمداری مداحان و لات‌ها در میان‌ آن‌هاست. از سقوط گفتمان سیاسی آن‌ها نباید خشنود شد؛ این سقوط به در جا زدن و تنزل گفتمان رقیب آن‌ها هم کمک می‌کند. ارتقاء کیفیت هر جریان سیاسی به ارتقاء کیفیت جریان رقیب آن‌ نیز یاری می‌رساند.

🔗 متن کامل

ـــــــــــــــــــــــ
#سیاست
#مشق_نو
#صدای_نوین_خراسان
@mashghenowofficial
🆔 @VoNoKh
⭕️ جلیلی و چگالیِ نُه میلیون پای کار!

علی سلطانی


🔹سعید جلیلی ۹ میلیون و ۴۷۳ هزار و ۲۹۸ رأی به گواه آمار رسمی به‌دست آورده است. حدود یک ششم واجدین شرایط و یک هشتم جمعیت ایران. آمار بالایی نیست لابد. اما به نظر من است. چرا این را می‌گویم؟

🔹کمیت ریاضیِ عدد رأی جلیلی، کیفیت و چگالی و همگنی آن را نشان نمی‌‌دهد. حتی اگر این عدد را برای محاسبهٔ هواداران دوآتشه هم نصف کنیم، باز عدد بزرگی است. چرا؟ کافیست این روزها در خیابان‌های ایران قدمی بزنید تا شواهد چگالیِ ادعای من را ببینید. این شواهد متعلق به امروز هم نیست، زنده است و هر دوره به خانه‌ای کوچ می‌کند. از کدام شاهد می‌گویم؟ جوانی که زیر برق آفتاب تیز تیر داوطلبانه ایستاده است و پوستری به دست گرفته تا ماشین‌ها ببینند. پسران و مردانی که سوار بر موتور از این جمع به آن جمع می‌روند، تا منادیِ قطعیِ صدای حق باشند و موانع پیش‌پای گشایش آخرالزمان را بردارند. طلبه‌ای که درس و بحث را بدون منفعت مادی‌ای چشم‌گیر، به نام تبلیغ محرم و به کام تبلیغ جلیلی رها می‌کند و رنج سفر به دورترین روستاها را به جان می‌خرد. زنان و مردانی که با فهمی خطی از تاریخی مقدس، خود را در صف جناح حق در برابر جناج کفر می‌یابند.

🔹در برابر این چند میلیون اقلیتِ چگالِ همگن، چندین میلیون بیشتر جمعیت ناهمگن و اتمیزهٔ معترض وجود دارد. در برابر این چند میلیون اقلیت «پای کار» و نسبتاً متشکل، چندین میلیون بیشتر گروه نامتشکل و پراکنده وجود دارد که بیشتر در عالم ذهن با همدیگر سازمان یافته‌اند. قطره‌ای جیوه سنگین‌تر است یا اتم‌های آزادِ جیوه در هوا؟ خب. این‌ها را می‌گویم که چه؟ چه خطری وجود دارد؟ خطر به بنیان‌های نظری و خسارت‌های عملی برمی‌گردد. بنیان‌های نظری بزرگان و بخش گسترده‌ای از هواداران سعید جلیلی، متکی به قرائتی خاص از اسلام و ایران است که سرشار از انگیزه‌های آخرالزمانی و توهم‌های داخلی و خارجی است. نیز متعارض با توسعه و مدرنیته و مدارا و آزادی و تکثر. مولفه‌هایی که آب حیات است برای ایران نیمه‌جان امروز. اگر برای جلب رأی، بخش‌هایی از این ستیز و تعارض در مناظره‌ها و کارزارهای انتخاباتی سانسور می‌شود، این بخش‌ها در محفل‌ها یا در نزد آشنایان با آبشخورهای نظریِ جبهه‌ی پایداری پوشیده نیست.

🔹حال یعنی من دارم به استراتژی همیشگیِ اهریمن‌سازی از جلیلی و هواداران پای کارش دست می‌زنم. به هیچ‌وجه. مدعی‌ام که آنان هم اسلام و ایران را دوست دارند، اما دوستی‌شان دوستیِ خاله خرسه و چارچوب نظری‌شان از اساس خطرناک و نابهنگام است. من فقط می‌خواهم در فشرده‌ترین کلمات، «پدیدار» واقعی و عینی و پرانرژی این بخش از جامعهٔ ایران را یادآوری کنم؛ بخشی که از قضا به‌شدت پای کار و تاثیرش به مراتب بیش از کمیت عددی‌اش است. جمعیتی که وجود چگالش در کف جامعهٔ ایران این چند روز، با برچسب «لولوخورخوره‌سازی» یا با فریب‌خوردن از کمیت بیشتر ناراضیان، به هیچ‌وجه انکارشدنی نیست.

🔹این جمعیت، اقلیت، ولی پای کار است. خوب و جدی هم است. آن‌قدر خوب که گاهی کمیت اقلی خود را در برابری با اکثریت ناهمگن و نامتشکل جبران می‌کند. چه انتخابات را ببرد و چه ببازد. ولی اگر ببرد، بی‌نیاز اکثریت می‌تواند پشتیبان تداوم قدرت مرکزی باشد. شرط واقع‌گرایی و ایران‌دوستی و نیز رواداری دیدن این جمع است. وقتی آنان را انکار نکنیم و چگالیِ خستگی‌ناپذیر حضورشان را ببینیم، و وقتی هم‌زمان آبشخورهای خسارت‌بار و تشنج‌زای آنان را بشناسیم، نمی‌توانیم نامسئولانه و مبهم و خسته بگوییم که اتفاقا بگذار قدرت را کامل قبضه کنند و کار را یکسره سازند! کدام کار؟ با چه هزینه‌ای؟! نمی‌توانیم قدرت‌یافتن بیشترشان را با این ادعای سست که «آنان همین الان هم قدرت‌مندند»، بی‌اعتنا شویم. کسی منکر قدرت پنهان و در سایهٔ این تبار در گذشته نیست، اما اگر قدرت آنان این مقدار کامل و نهایی بود، این پوست‌های سوخته در زیر آفتاب و این فریادهای از عمق جان و این مشت‌های گره‌کرده و این کفش‌های خاکی و داغ، این‌همه برای کدام مقصودِ حاصل‌نشده می‌دوند؟!

🔹آنان را باید دید، حقوقشان را به رسمیت شناخت، اما مسئولانه و واقع‌گرایانه و ایران‌دوستانه با رأی به جناح مخالف، مانع از قدرت‌یافتنِ بیشتر و خسارت‌بارشان شد. همهٔ حرف‌های درست و رنجش‌های بجای تحریمی در جای خود محترم، اما این یک‌جا کوتاهی کم‌عذر است. ایران خستهٔ امروز تابِ چگالیِ بیشتر جلیلی‌چی‌ها را ندارد.

ـــــــــــــــــــــــ
#سیاست
#هامش
#صدای_نوین_خراسان
@Hamesh1
🆔 @VoNoKh
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ ما!

احسان شریف ثانوی


❇️ مقدمه

🔷 در هیاهوی زنده‌باد و مرده‌بادهایی که این روزها به سمت هم پرتاب می‌کنیم می‌توان چند قدمی عقب رفت و‌فارغ از این هیاهوی زودگذر، مساله ایران و مساله‌ ما را در قاب و تصویری کلان‌تر‌ دید. ایران برای من یک واحد جغرافیایی نیست، از ایران که می‌گویم چشم به یک پیوستار تمدنی-فرهنگی دارم. تاریخ ما مشحون از فراز و فرودهاست. اندود از کامیابی‌ها و زوال‌ها؛ حالا هم چون همیشه و همواره ما در میانه‌ تاریخیم. در میانه‌ تاریخ با نگاهی به پس و گامی به پیش. من قصد دارم از افق یک "ما" به ایران و مساله ایران نگاهی بیندازم. با فهم این‌که جامعه یک کل واحد و یک‌دست نیست، برشی از این جامعه‌ ناهمگون را پدیدارشناسی خواهم کرد. برشی که در فهم مساله‌ ایران و همه‌ ابعاد گوناگونش از چشم اندازی مشترک در حال فهم و تبیین آن هستند. از "ما" باید سخن بگوییم. از مایی که زیر تازیانه‌های مدام دیگری‌سازی است. از مایی که در معرض مدام تبدیل تفاوت‌ها به دشمنی قرار دارد. باید هویت جمعی این "ما" را تبارشناسی کنیم و در باب بود و نمودش سخن‌ها بگوییم.

❇️ مبانی

🔹جامعه را می‌توان با روش‌ها و متدلوژی‌های مختلف شناخت. می‌توان نگاهی طبقاتی و کلاسیک به جامعه داشت. می‌توان بر مبنای رفتارهای جمعی جامعه را فهم نمود و می‌توان با نگاهی تلفیقی و مدرن دینامسیم و پویایی جامعه را فرونکاست و در یک سیالیت چند وجهی آن‌را درک نمود. در تحلیل من که برگرفته از پاردایم تلفیقی جامعه شناسی است، یک پیوستار عینی و ذهنی وجود دارد. ساختارهای عینی چون حکومت، قانون و... و ساختارهای ذهنی مثل هنجارها و‌ ارزش‌ها و... . من این پیوستار را در بعد زمانی تاریخ معاصر و یک قرن گذشته محل بحث دارم.

🔹از منظر تاریخی امکان شناسایی یک مای پیوسته در هر دو بعد ذهنی و عینی وجود دارد. روح زمانه‌ ما در تبلور ایده‌ گذار از کهنه به نو موضوعیت پیدا می‌کند. این ما در طی این تاریخ با همه‌ فراز و ‌فرودها و همه‌ی پیش‌روی‌ها و رجعت‌ها همیشه کنش جمعی در راستای نوسازی و توسعه پیش روی خود داشته‌است. در بعد عینی هنوز خواست این ما همان یک کلمه‌ای است که میرزایوسف‌خان مستشارالدوله در صد و اندی سال قبل در رساله‌ "یک کلمه" بیان نمود: قانون.

🔹در بعد ذهنی هم این ما علی‌رغم مقاومت طبیعی و جدی کهنه در عام‌ترین کاربردش در یک پیوستگی تاریخی نوسازی و توسعه‌ فرهنگی را پیش برده‌است. این ما در بزنگاه‌های تاریخ‌سازی چون انقلاب مشروطه، دولت‌ملی دکتر مصدق، انقلاب ۵۷، دوم خرداد ۷۶، جنبش سبز، جنبش مهسا و... با کنش‌های ظاهراً متفاوت خواست‌های بنیادین و مشترکی را پیش برده‌است. به گمانم مبنایی‌ترین خواسته‌ این ما در بعد عینی دولت‌سازی در معنای مدرنش و حاکمیت قانون بوده است. در بعد ذهنی هم یک جنبش اصلاح‌گری فرهنگی برای تولد انسان مدرن ایرانی همواره درجریان بوده است.

🔗 متن کامل

ـــــــــــــــــــــــ
#سیاست
#صدای_نوین_خراسان
🆔 @VoNoKh
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ قیام ۳۰ تیر شنیده شد، جنبش سبزِ ۸۸ سرکوب!

میلاد سعیدی


🔹ما در تاریخ خود شاهد دو مقاومت مدنی بزرگ هستیم که هر دو می‌خواست جلوی بخش‌های غیرانتخابی حکومت را در دستکاری انتخابات و اختلال در کار دولت انتخابی بگیرد. نخست، حدودا هفت دهه قبل نخست وزیری مردمی برسر کار آمد که حرکت کشور در جهت خواسته‌های مردم و ملی کردن نفت بود. او برای حفظ حاکمیت ملت توسط بخش‌های انتخابی و جلوگیری از دخالت دربار و ارتش در انتخابات دوره هفدهم، درخواست قانونی و منطقی انتقال وزارت جنگ به دولت را داشت که درخواستش رد شد و شاه نیز سریعا احمد قوام را جایگزین او کرد.

🔹مردم ایران نخست وزیر خود را تنها نگذاشتند و برای حمایت از او به خیابان‌ها آمدند، در مقابل قدرت استبدادی شاه ایستادند و خواستار بازگشت مصدق شدند. شاه درنهایت تسلیم خواسته مردم شد و مصدق را به نخست‌وزیری برگرداند و وزارت جنگ را به او واگذار کرد.

🔹۵۷ سال بعد از این ماجرا اما وقتی که دیگر شاهی در کار نبود باز هم شرایط مشابهی تکرار شد و در خرداد ۸۸ انتخاباتی برگزار شد که به نوعی یادآور انتخابات مجلس هفدهم در سال ۳۱ بود. دخالت نهادهایی که حالا جای دربار و ارتش آن زمان را گرفته و اسما تغییر کرده‌بودند، ولی رسما بدتر از آن‌ها عمل می‌کردند، باعث از بین رفتن حاکمیت ملت شد. مردم ایران باز هم کنار مردی که منعکس‌کننده خواست ایشان بود ایستادند. و همچون ۳۰ تیر ۳۱ یک مقاومت مدنی چشم‌گیر شکل دادند، به امید آن‌که همچون قیام ۳۰ تیر صدایشان شنیده شود. اما برخلاف آن تجربه، این بار کسی صدای آن‌ها را نشنید، بلکه آن‌ها را خس و خاشاک خواند و رهبر جنبش سبز بدون محاکمه به حصری ابدی گرفتار شد.

🔹در حقیقت شکست مقاومت مدنی ایرانیان این بار نیاز به کودتا، دخالت خارجی، تحریم‌های نفتی و … نداشت و سرکوب همان ابتدا کار را تمام کرد. ولی چرا؟ چه شد که مقاومت مدنی ایرانیان این بار پس از تجربه انقلاب و اصلاحات و … در دفاع از رییس دولت مطلوبشان آسان‌تر شکست خورد؟ به خصوص آن‌که می‌توان با اغماض گفت که جامعه ما در این شش دهه به بلوغ سیاسی رسیده است.

🔹در پاسخ به این پرسش‌ها ابتدا باید بررسی کرد که در این ۶ دهه چه تغییراتیی در جامعه ما و در حاکمیت رخ داده است؟

یکم، تصویر امیدوارانه مردم به امکان موفقیت از طریق جنبش‌های خشونت‌پرهیز: در آن سال‌ها جنبش‌ها و خیزش‌های مردمی تا حدودی دستاوردهای ملموسی داشت، هرچند که پس از مدتی این دستاوردها زیر چکمه مستبدین و استعمارگران بی‌رحمانه لگدمال می‌شد.

دوم، کسب مشروعیت بیشتر حاکمیت موجود از طریق ایدئولوژی‌های دینی: گویی زور لباس تقوا پوشیده است و پوستینی متدین و جمهوری‌خواه و مردم‌دار پوشیده است. نقطه اوج خرج کردن از مشروعیت دینی برای تحکیم قدرت در جنبش سبز سال ۸۸ رخ داد و پس از آن باور عمومیت جامعه به این نوع از مشروعیت برای حاکمیت کاهش یافت.

سوم، جامعه مدنی قوی‌تر: تجربه دولت ضعیف در سال‌های بین ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ به سازمان‌های مدنی و سیاسی ما فرصت تقویت داده بود، هر چند تجربه دولت خاتمی نیز فرصت‌هایی را ایجاد کرد اما با نهادهای غیرانتخابی به صورت موازی سعی در ایجاد محدودیت داشتند.

چهارم، فقدان دستگاه امنیتی گسترده استبداد: حکومت پهلوی تا پیش از اواسط دهه ۳۰ فاقد سازمان امنیتی مستقل و قوی بود در صورتی که حاکمیت جمهوری اسلامی مانند سایر حکومت‌های برآمده از انقلاب‌های اجتماعی سازمان‌های امنیتی بسیار گسترده و قوی را دار هستند.

پنجم، دکتر مصدق آزادی را به خوبی به نان ترجمه کرده بود: عمومیت جامعه ایران می‌فهمید حاکمیت ملت است که او را مالک نفت خود می‌سازد و دست استعمار از آستین استبداد خارج شده و نان ملت را می‌برد. امروز نیز اگر جامعه ایران به دنبال یک مقاومت مدنی موفق است باید از تجربه‌های پیشین خود درس بیاموزد و آزادی را به نان ترجمه کند، مشروعیت دینی را از حاکمیت استبدادی بزداید، جامعه مدنی را تقویت کند و محور مقاومت مدنی را حمایت از اراده ملت قرار دهد.

ـــــــــــــــــــــــ
#سیاست 
#صدای_نوین_خراسان
🆔 @VoNoKh
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ اعتراض و مقاومت؛ چرا ناامید شدن انتخاب ما نیست؟

ربکا سولنیت (مترجم: شیوا نظرآهاری)


✂️ بریده از متن:

🔹تأثیرات بسیاری از کارهای ما اغلب فراتر از آن است که در لحظه به نظر می‌رسد. یادآوری این نکته از آن‌جا مهم است که بدانیم کارهایی که می‎کنیم، حتی اگر نتایج آن به سرعت دیده نشود، می‎تواند در بلندمدت تأثیرگذار و الهام‏بخش باشد، و بنابراین ما را به زندگی مبتنی بر اصول اخلاقی امیدوار می‎کند.

🔹بسیاری از آدم‎ها فکر می‌کنند که نتایج اعمال ما یا باید فوری باشند یا این که اصلاً نتیجه‌ای در کار نیست، به این معنی که شما یا موفق می‌شوید یا شکست می‌خورید. چنین چارچوبی سبب می‌شود که بسیاری از افراد درست در زمان ایجاد یک جنبش و کسب پیروزی‌هایی که در ادامه‌ی آن از راه می‌رسد، تسلیم شوند و به خانه برگردند. اشتباه بزرگی که همه‌ی ما بارها و بارها دیده‌ایم.

🔹شناخت تاریخ به ما کمک می‌کند که مسائل را فراتر از زمان حال ببینیم و به ما یادآوری می‌کند که گذشته به ما ظرفیتی داده تا بدانیم همه‌چیز تغییر می‌کند و چشمگیرترین تغییرات اغلب آن‌هایی هستند که کمتر پیش‌بینی می‌شوند. به جنبش‌های اجتماعی، به‌ویژه جنبش‎های خشونت‌پرهیز در یک قرن گذشته، نگاهی بیندازید. مقاومت و تسلیم نشدن، یگانه راه مبارزه است. راهی که شاید طولانی باشد و آن قدر در طول آن میزان مشقت‎ و رنج مردم افزایش یابد که این طور به نظر برسد که هدف نهایی هرگز قابل دست‏یابی نخواهد بود. اما تاریخ نشان می‎دهد که با تقریب خوبی، همیشه چنین نیست.

🔹اگر یکی از اعضای جامعۀ مدنی هستید، اگر اعتراض می‌کنید، و برای اصولی که دارید وارد کارزار می‌شوید، باید به قدرت و تأثیرتان اعتقاد داشته باشید. باید به یاد داشته باشید که بزرگ‌ترین پیروزی‌های ما چیزهایی است که اغلب به سرعت ناپدید می‌شوند زیرا فراموش می‌کنیم که آن‌ها وجود داشتند. فراموش می‌کنیم که تلاش کردیم و برنده شدیم. حتی شکست هم می‌تواند بخشی از این روند پیروزی باشد، همان طور که لایحۀ لغو برده‌داری در امپراتوری بریتانیا بارها و بارها شکست خورد اما تفکر اساسی آن گسترش پیدا کرد تا سال‌ها بعد اولین قانون وضع شد و سرانجام این مرحله پایان یافت.

🔗 متن کامل

ـــــــــــــــــــــــ
#سیاست
#آسو
#صدای_نوین_خراسان
@Nashraasoo
🆔 @VoNoKh
⭕️ اسلام و حکمرانی در ایران

مسعود صادق‌زاده


✂️ بریده از متن:

🔹به خاطر نوع آموزه‌هایی که اسلام دارد و مطالب متنوعی که در حوزه‌های مختلف اعم از سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در قرآن بیان شده، و همچنین حیات اجتماعی پیامبر(ص) و جنگ‌هایی که داشتند و گسترشی که دنیای اسلام بعد از رحلت ایشان در زمان خلفا و بنی امیه داشت، قلمرو دین در اسلام قبض و بسط بسیاری داشته‌ وگرایش‌ها و گفتمان‌های متفاوت و متنوعی در زمینه قلمرو و نفوذ دین عنوان شده‌است؛

🔹به طوری که یک طرف این طیف خوانش حداکثری از دین دارد و برای تمام زوایا و جوانب زندگی انسان مدرن در تمامی زمان‌ها و مکان‌ها نسخه می‌پیچد و فقط می‌باید عالمان و فقها به متون مراجعه و احکام را استخراج کرده و در جامعه اجرا کنند. در سر دیگر این طیف گروهی هستند که دین را از جنس معرفت و آموزه‌های اخلاقی می‌دانند که انسان می‌تواند با آن‌ها و با آگاهی از آن‌ها برای خود زندگی شخصی بهتری را پایه ریزی کند و به هیچ عنوان هیچ ربطی به مسائل جاری و جامعه ندارد و تمامی قوانین و سیاست‌های اجتماعی و جامعه باید به وسیله دانشمندان تدوین و نگارش شود و دین در این زمینه دخل و تصرفی ندارد و دین فقط برای آگاهی نسبت به خدا و آخرت به درد انسان می‌خورد.

🔹به باور من همان گونه که کلمه "اسلامی" جمهوریت کشور را محدود می‌کند و نظام را از جمهوریت می‌اندازد و این خلاف دموکراسی حساب می‌شود، هر نوع قید دیگری نیز بر دموکراسی و جمهوری بگذاریم مانند اینکه نمادهای دینی و اعتقادی نباید باشند و یا از دین نباید هیچ استفاده‌ای شود آن هم خلاف دموکراسی و جمهوری خواهد بود.

🔹پس اگر ما در کشوری زندگی می‌کنیم که بسیاری از مردم تعلقات دینی دارند و در سطوح مختلف نمادهای دینی را احترام می‌گذارند تاثیر باورها در قوانین و حکمرانی فی‌الذات ایراد ندارد و بلکه مقوم مردم سالاری می‌باشد. باید بپذیریم که بخشی از مردم اعتقادات دینی دارند و با آن باورها زندگی می‌کنند و حذف این فکر نه خوب است و نه شدنی...

🔗 متن کامل

ـــــــــــــــــــــــ
#دین
#صدای_نوین_خراسان
🆔 @VoNoKh
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ مناره‌هایِ کج!

سعید حجاریان


🔹زمانی‌که دولت‌ها جابه‌جا می‌شوند، تلاش‌هایی ترکیبی از جنس آمار، تبلیغات و جدل درمی‌گیرد تا ضمن طرح مباحث ایجابی، نقصان‌های دولت‌ یا دولت‌های پیشین به تصویر کشیده شود.

🔹این وضعیت اختلافی در کشورهای دموکراتیک و توسعه‌یافته محدود به چند حوزه محدود است و از سطحی فراتر نمی‌رود. حال آن‌که در ایران این‌گونه نیست و فهرستی طویل را دربرمی‌گیرد؛ نرخ ارز و قیمت‌گذاری‌های دستوری، تعرفه انرژی و دارو، ساخت مسکن و انواع کاهش‌ها و رونق‌ها و جهش‌ها!

🔹با این مقدمه می‌خواهم با نقد روشی آنچه در توصیف و نقد وضعیت دولت‌ها، به‌ویژه در دوره‌های انتقالی مطرح‌ است، بحثی جدیدتر و ناظر به ساختار طرح کنم.

🔹چنانکه می‌دانیم و می‌خوانیم، چند سالی‌ است اصطلاح «ناترازی» در مجامع علمی و نیز رسانه‌ها به‌کرات استعمال می‌شود. تراز یکی از ابزارهای معماری و کارکرد آن شیب‌سنجی است. بنابراین، وقتی از ناترازی می‌گویند، گویی دو وضعیت را در دو کفه ترازو قرار می‌دهند و با یکدیگر مقایسه می‌کنند.

🔹ناترازی مورد اشاره ممکن است در لفظ گمراه‌کننده باشد و ما را به حوزه حسابداری و حسابرسی یعنی بیلان (balance) محدود کند؛ اما در واقع، ناترازی اعم از این‌هاست و بیانگر وضعیتی است که دارایی‌ها و ظرفیت‌ها، توانایی پوشش تعهدات را نداشته باشند.

🔹ایران اکنون در حوزه انرژی، مالی، بانکی، محیط‌زیست و… دچار ناترازی است و آمارها، دراین‌باره به‌روشنی با ما سخن‌ می‌گویند درحالی‌که دولت مشغول به تولید صوری انواع ترازنامه‌ها است غافل از آنکه ناترازی را نمی‌توان با تبلیغات علاج کرد.

🔹با این وجود، به گمان من ضرورت دارد در تحلیل شرایط نگاه را از سطح افق برداریم و مسائل را به شکل عمودی تحلیل کنیم. اما چگونه؟

🔗 متن کامل

ـــــــــــــــــــــــ
#سیاست
#مشق_نو
#صدای_نوین_خراسان
@mashghenowofficial
🆔 @VoNoKh
⭕️ ترور هنیه: از ضعف اسرائیل تا چالش برای ایران

امید طوسی


🔹ترور اسماعیل هنیه در تهران کمترین صدمه را به خود حماس و بیشترین آسیب امنیتی و حیثیتی را به ایران زد. این ترور را باید در زمینه‌ای وسیع‌تر و با در نظر گرفتن تحولات ۹ ماه اخیر دید: اسرائیل و باند تبهکار حاکم بر آن تقریبا از هر کاری عاجز شده‌اند و نه فقط امنیت اسرائیل از دست رفته‌است بلکه این رژیم هم از طرف ایران تحقیر می‌شود و هم از سوی حامیانش تقبیح. تکیه بر تنها نقطه قوت باقی‌مانده این رژیم (توانایی ترور) با هدف تعریف سطح جدید بازدارندگی است که از عملیات وعده صادق دستخوش تغییر شده بود. رهبران اسراییل این کار را با وجود ریسک بالای آن آغاز کردند.

🔹تقریبا همه رهبران حماس به دست اسرائیل به شهادت رسیده‌اند و این ترورهای بزدلانه هیچ تاثیری در قابلیت عملیات حماس علیه اسرائیل نداشته است. اساسا گروه‌هایی نظیر حماس چنان که در نامشان نیز آمده از جنس یک سازمان بوروکراتیک متعارف نیستند بلکه ماهیت جنبشی دارند و به واسطه ادامه بحران اصلی (اشغال)، نامتمرکزبودن ساختار سازمانی و ایدئولوژی قدرتمند، مرتب عضوگیری کرده و خلا‌ نیروی انسانی خود را پر می‌کنند.

🔹اما کشتن رئیس دفتر سیاسی این گروه در تهران آن هم یک روز پس از مراسم تنفیذ که به نوعی به خاطر نطق و نمایشِ پزشکیان، هنیه "گل سرسبد" آن شده بود احتمالا بزرگترین ضربه حیثیتی-امنیتی به جمهوری اسلامی باشد. چنین عملیاتی نه فقط نشانه غفلت دستگاه‌های امنیتی بلکه حاکی از نفوذی عمیق در آن‌هاست. سالهاست که در مورد اولویت‌های معیوب دستگاه امنیتی و سرشاخ شدن آن با فعالان سیاسی و مدنی، کنشگران محیط‌زیستی، دانشجویان و اساتید، معلمان و کارگران، و در این آخر جوانان و به خصوص زنان -صرفا به خاطر مطالبه سبک زندگی دلخواه- هشدار داده می‌شود.

🔹در این میان انگیزه‌های اسرائیل نیز از چنین اقدامی قابل تأمل است. چنین عملیاتی نه فقط به لحاظ لجستیک حاصل برنامه‌ای دقیق و احتمالا طولانی بوده بلکه نشان‌دهنده ریسک‌پذیری بسیار بسیار بالای رژیم تل‌آویو است. رفتار دولت نتانیاهو شبیه کسانیست که چیزی برای از دست دادن ندارند و به همین جهت از هیچ کاری ابا نمی‌کنند حتی اگر آن کار به قیمت منتفی شدن کامل مبادله اسرا و از آن مهم‌تر جنگ منطقه‌ای گسترده تمام شود.

🔹ایران نیز به شکل مستقیم با عملیات "وعده صادق" رسما به اسرائیل حمله می‌کند و سطح بازدارندگی خود و آسیب‌پذیری اسرائیل را به رخ جهان می‌کشد. در چنین وضعیتی، رژیمی ماهیتا آسیب‌پذیر دست به ریسک‌های بزرگتر، قطبی‌تر کردن جامعه خود و تداوم بحران برای به تعویق انداختن شکست نهایی دولت حاکم خواهد زد. ترور در تهران -به دلیل ناکارآمدی دستگاه امنیتی ج.ا.- و با هدف انتقام از ضربات کاری‌ای است که این رژیم از (۱) نیروهای وابسته به ایران و (۲) در طی عملیات وعده صادق مستقیما از خود ایران، دریافت کرده‌است.

🔹آن چه ایران باید درک کند زمینه طولانی منتهی به تصمیم اسرائیل در ترور هنیه است. در واقع اسرائیل زخم‌های زیادی خورده است و خونریزی شدید دارد. در وارد کردن این زخم‌ها ایران نقش محوری بازی کرده‌است. از منظر "رئال پولتیک" طبیعی هم هست که اسرائیل دنبال ضربه کاری باشد! به همین خاطر نباید در پاسخ به تجاوز اسرائیل عجله کرد.

🔹راه‌حل معقول این چالش بی‌سابقه برای ایران بازآرایی کامل اولویت‌های دستگاه امنیتی و در مرحله بعد سیاست خارجی است. این امکان با وجود دولت پزشکیان بیش از هر زمانی مهیا شده گرچه منافع انباشته و اشتباه ادراکی عمیق صخره‌هایی بزرگ مقابل این (تنها) راه‌حل متصور هستند.

🔗 متن کامل

ـــــــــــــــــــــــ
#سیاست
#صدای_نوین_خراسان
🆔 @VoNoKh
شفافیت و دسترسی آزاد به اطلاعات: حاضرِ غايب!

✍️ علی گرجی


🔹در برنامه اعلامی "کمند" (کمیته مردمی نظارت بر دولت) توسط دولت چهاردهم پنج زمینه مطرح شده‌است، که اولین زمینه تحت عنوان "شفافیت و دسترسی آزاد به اطلاعات" به شرح زیر می‌باشد:

"رسیدن به شفافیت و در معرض دید و قضاوت گرفتن داده‌های اصلی حاکمیتی اعم از قراردادها، برنامه‌ها و تصمیمات از جمله اصولی است که حکمرانی مطلوب را محقق خواهد ساخت‌. افزایش اعتماد عمومی، مسئولیت‌پذیری و پاسخگویی، بهبود تصمیم گیری، رصد و پایش دقیق و جلوگیری از فساد، ارتقای کارآمدی و بهره‌وری و در نهایت افزایش مشارکت عمومی از جمله نتایجی است که می‌توان از شفافیت تصمیم‌ها و داده‌ها انتظار داشت. دسترسی آزاد به اطلاعات را نمی‌توان بدون اینترنتی سریع و آزاد دنبال کرد. نمی‌توان سیاست فیلترینگ را ادامه داد و از دسترسی آزاد به اطلاعات گفت. اینترنت طبقاتی نماد بارز بی‌عدالتی در دسترسی به اطلاعات و طبقاتی کردن جامعه است. ما از کاندیدای پیروز انتخابات می‌خواهیم پاسدار شفافیت در همه عرصه‌ها باشد و در این زمینه به مردمان این سرزمین پاسخگو شود. اینترنت پرسرعت و آزاد حق مردم است نه امتیازی که دولت به آنها می‌دهد."

🔹 شفافیت عملکرد دولت و دسترسی آزاد به اطلاعات در بسیاری از کشورها به طور قانونمند اجرا می‌شود. شاید اولین و قدیمی‌ترین سابقه حرکت در این زمینه به سال ۱۸۶۵ در دانمارک برگردد که بحث درباره مقرراتی در این خصوص در گرفت. ولی به هر حال از نیمه دوم قرن گذشته میلادی تاکنون در کشورهای متعددی، دسترسی آزاد به اطلاعات قانونمند شده است که از آن جمله میتوان به هند، کانادا، دانمارک، آمریکا و ... اشاره کرد.

🔹اتفاقا در ایران نیز چنین قانونی به تصویب رسیده‌است که روند آن از تصویب تا اجرا سرنوشت عجیبی دارد...

🔹در ۶ بهمن ۱۳۸۷ قانون دسترسی آزاد به اطلاعات، در ۲۳ ماده و ۷ تبصره به تصویب رسید. در ۳۱ مرداد ۱۳۸۸ با الحاق یک تبصره، در مجمع تشخیص مصلحت نظام تایید شد.

🔹 و با این همه، پس از گذشت حدود ۱۶ سال شاید کمتر کسی از مردم ایران مطلع باشد که چنین قانونی در میان قوانین موضوعه کشور وجود دارد!

🔗 متن کامل

ــــــــــــــــــــــ
#سیاست #انتخابات
#صدای_نوین_خراسان
🆔 @VoNoKh