✅ #در_دست_چاپ
🐾 #دنیای_اسلپی
انتشارات ویدا بهزودی منتشر میکند:
📚مجموعه: #دنیای_اسلپی
📙جلد چهارم: #به_این_موجود_عجیب_غذا_ندهید
🖊نویسنده: #آر_ال_استاین
⌨️مترجم: #آمنه_یاری
🎨طراح گرافیک: #زهرا_سعیدی
📖 #خلاصه_کتاب
جردن و خواهرش کارلا از پدرومادرشان میخواهند تا آنها را به کارناوال بزرگی ببرند که آنطرف شهر برپا شده است. وقتی به آنجا میرسند، از دیدن ترنهای هوایی، زرقوبرقها و نمایشهای جالب شگفتزده میشوند. از مادروپدرشان دور میشوند و به جای خلوتتری در پشت کارناوال میرسند. در یک منطقهی محصورشدهی بزرگ پسری همسنوسال خودشان میبینند که روی علفها نشسته است. تابلویی روی نردههای فلزی بلند هست که میگوید: «لطفاً به این موجود عجیب غذا ندهید!»
بچهها نمیخواهند برخلاف آن نوشته عمل کنند، اما آن پسر واقعاً خوب به نظر میرسد. کارلا شکلات خود را از میان میلهها به او میدهد. پسر مؤدبانه تشکر میکند و شکلات را میخورد. اول خیلی آرام و بعد حریصانه و با سروصدایی عجیب! همانطور که جردن و کارلا بهتزده نگاه میکنند، او به یک جانور پشمالوی غران تبدیل میشود!
🆔 @Vida_Pub
🐾 #دنیای_اسلپی
انتشارات ویدا بهزودی منتشر میکند:
📚مجموعه: #دنیای_اسلپی
📙جلد چهارم: #به_این_موجود_عجیب_غذا_ندهید
🖊نویسنده: #آر_ال_استاین
⌨️مترجم: #آمنه_یاری
🎨طراح گرافیک: #زهرا_سعیدی
📖 #خلاصه_کتاب
جردن و خواهرش کارلا از پدرومادرشان میخواهند تا آنها را به کارناوال بزرگی ببرند که آنطرف شهر برپا شده است. وقتی به آنجا میرسند، از دیدن ترنهای هوایی، زرقوبرقها و نمایشهای جالب شگفتزده میشوند. از مادروپدرشان دور میشوند و به جای خلوتتری در پشت کارناوال میرسند. در یک منطقهی محصورشدهی بزرگ پسری همسنوسال خودشان میبینند که روی علفها نشسته است. تابلویی روی نردههای فلزی بلند هست که میگوید: «لطفاً به این موجود عجیب غذا ندهید!»
بچهها نمیخواهند برخلاف آن نوشته عمل کنند، اما آن پسر واقعاً خوب به نظر میرسد. کارلا شکلات خود را از میان میلهها به او میدهد. پسر مؤدبانه تشکر میکند و شکلات را میخورد. اول خیلی آرام و بعد حریصانه و با سروصدایی عجیب! همانطور که جردن و کارلا بهتزده نگاه میکنند، او به یک جانور پشمالوی غران تبدیل میشود!
🆔 @Vida_Pub
✅ #تازههای_چاپ
📚مجموعه: #دنیای_اسلپی
📙جلد چهارم: #به_این_موجود_عجیب_غذا_ندهید
🖊نویسنده: #آر_ال_استاین
📝 مترجم: #آمنه_یاری
📖 جردن و خواهرش کارلا از پدرومادرشان میخواهند تا آنها را به کارناوال بزرگی ببرند که آنطرف شهر برپا شده است. وقتی به آنجا میرسند، از مادروپدرشان دور میشوند و به جای خلوتتری در پشت کارناوال میرسند. پسری همسنوسال خودشان میبینند که روی علفها نشسته است. تابلویی روی نردههای فلزی بلند هست که میگوید: «لطفاً به این موجود عجیب غذا ندهید!» کارلا شکلات خود را از میان میلهها به او میدهد. پسر مؤدبانه تشکر میکند و شکلات را میخورد. اول خیلی آرام و بعد حریصانه و با سروصدایی عجیب! همانطور که جردن و کارلا بهتزده نگاه میکنند، او به یک جانور پشمالوی غران تبدیل میشود!
✔️ تعداد صفحات: ١۴۴
✔️ قیمت: ٢٩,٠٠٠ تومان
🆔 @Vida_Pub
📚مجموعه: #دنیای_اسلپی
📙جلد چهارم: #به_این_موجود_عجیب_غذا_ندهید
🖊نویسنده: #آر_ال_استاین
📝 مترجم: #آمنه_یاری
📖 جردن و خواهرش کارلا از پدرومادرشان میخواهند تا آنها را به کارناوال بزرگی ببرند که آنطرف شهر برپا شده است. وقتی به آنجا میرسند، از مادروپدرشان دور میشوند و به جای خلوتتری در پشت کارناوال میرسند. پسری همسنوسال خودشان میبینند که روی علفها نشسته است. تابلویی روی نردههای فلزی بلند هست که میگوید: «لطفاً به این موجود عجیب غذا ندهید!» کارلا شکلات خود را از میان میلهها به او میدهد. پسر مؤدبانه تشکر میکند و شکلات را میخورد. اول خیلی آرام و بعد حریصانه و با سروصدایی عجیب! همانطور که جردن و کارلا بهتزده نگاه میکنند، او به یک جانور پشمالوی غران تبدیل میشود!
✔️ تعداد صفحات: ١۴۴
✔️ قیمت: ٢٩,٠٠٠ تومان
🆔 @Vida_Pub
✅ #معرفی_کتاب
📚 مجموعه: #دنیای_اسلپی
📕 جلد چهارم : #به_این_موجود_عجیب_غذا_ندهید
🖊 نویسنده: #آر_ال_استاین
📝 مترجم: #آمنه_یاری
📖 #خلاصه_کتاب
جردن و خواهرش کارلا از پدرومادرشان میخواهند تا آنها را به کارناوال بزرگی ببرند که آنطرف شهر برپا شده است. وقتی به آنجا میرسند، از دیدن ترنهای هوایی، زرقوبرقها و نمایشهای جالب شگفتزده میشوند. از مادروپدرشان دور میشوند و به جای خلوتتری در پشت کارناوال میرسند. در یک منطقهی محصورشدهی بزرگ پسری همسنوسال خودشان میبینند که روی علفها نشسته است. تابلویی روی نردههای فلزی بلند هست که میگوید: «لطفاً به این موجود عجیب غذا ندهید!»
بچهها نمیخواهند برخلاف آن نوشته عمل کنند، اما آن پسر واقعاً خوب به نظر میرسد. کارلا شکلات خود را از میان میلهها به او میدهد. پسر مؤدبانه تشکر میکند و شکلات را میخورد. اول خیلی آرام و بعد حریصانه و با سروصدایی عجیب! همانطور که جردن و کارلا بهتزده نگاه میکنند، او به یک جانور پشمالوی غران تبدیل میشود!
✔️ تعداد صفحات: ۱۴۴
✔️ قیمت: ۲۹,۰۰۰ تومان
🆔 @Vida_Pub
📚 مجموعه: #دنیای_اسلپی
📕 جلد چهارم : #به_این_موجود_عجیب_غذا_ندهید
🖊 نویسنده: #آر_ال_استاین
📝 مترجم: #آمنه_یاری
📖 #خلاصه_کتاب
جردن و خواهرش کارلا از پدرومادرشان میخواهند تا آنها را به کارناوال بزرگی ببرند که آنطرف شهر برپا شده است. وقتی به آنجا میرسند، از دیدن ترنهای هوایی، زرقوبرقها و نمایشهای جالب شگفتزده میشوند. از مادروپدرشان دور میشوند و به جای خلوتتری در پشت کارناوال میرسند. در یک منطقهی محصورشدهی بزرگ پسری همسنوسال خودشان میبینند که روی علفها نشسته است. تابلویی روی نردههای فلزی بلند هست که میگوید: «لطفاً به این موجود عجیب غذا ندهید!»
بچهها نمیخواهند برخلاف آن نوشته عمل کنند، اما آن پسر واقعاً خوب به نظر میرسد. کارلا شکلات خود را از میان میلهها به او میدهد. پسر مؤدبانه تشکر میکند و شکلات را میخورد. اول خیلی آرام و بعد حریصانه و با سروصدایی عجیب! همانطور که جردن و کارلا بهتزده نگاه میکنند، او به یک جانور پشمالوی غران تبدیل میشود!
✔️ تعداد صفحات: ۱۴۴
✔️ قیمت: ۲۹,۰۰۰ تومان
🆔 @Vida_Pub