کتاب ویدا
2.11K subscribers
1.8K photos
70 videos
28 files
338 links
کانال رسمی کتاب ویدا

آدرس فروشگاه اینترنتی ↙️↙️↙️
www.vidapub.com

روابط عمومی ویدا ↙️↙️↙️
@Vida_Publisher

اکانت فروش ویدا ↙️↙️↙️
@Vida_Sale
Download Telegram
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ #در_دست_چاپ
👻 #موسسه_سرپرستی_ارواح

انتشارات ویدا به‌زودی منتشر می‌کند:

‌⁣📕 کتاب: #موسسه_سرپرستی_ارواح
📝 نویسنده: #ایوا_ایباتسن
✒️ ترجمه: #مهسا_خراسانی
🖼 تصویرگر: #احسان_کافی
🎨 طراح گرافیک: #زهرا_سعیدی


📖 #خلاصه_کتاب
ویلکینسون‌ها داشتند به خوبی و خوشی کنار هم زندگی می‌کردند که یکیاره دنیایشان زیرورو شد. زمان جنگ بود و انتظار هر چیزی را داشتند جز این یکی. آن روز داشتند وسایلشان را برمی‌داشتند تا به پناهگاه ته باغ بروند که بمب روی خانه‌شان افتاد و همه‌چیز تمام شد. البته نه، شاید بتوان گفت همه‌چیز تازه شروع شد. تمام اعضای خانوادهٔ ویلکینسون یکباره به روح تبدیل شدند.
بدون شک وقتی فهمیدند روح شده‌اند حسابی شوکه‌ شدند.
مامان‌بزرگ که سرش را تکان می‌داد گفت: «فکرش رو بکنین، من روح شده‌ام!»
همه‌شان آنجا بودند: کمی رنگ‌پریده و لرزان شده بودند، اما در کل فرق زیادی با قبلشان نداشتند.


🆔 @Vida_Pub
#در_دست_چاپ
👻 #عملیات_بزرگ_نجات_ارواح

انتشارات ویدا به‌زودی منتشر می‌کند:

‌⁣📕 کتاب: #عملیات_بزرگ_نجات_ارواح
📝 نویسنده: #ایوا_ایباتسن
✒️ ترجمه: #آرمیتا_شهنازی
🖼 تصویرگر: #احسان_کافی
🎨 طراح گرافیک: #زهرا_سعیدی


📖 #خلاصه_کتاب
ریک نفهمید چه چیزی بیدارش کرد، فقط می‌دانست این از آن بیدارشدن‌های عادی نیست که وقتی به اندازه‌ی کافی خوابیده‌ای اتفاق می‌افتد. اولین چیزی که نظرش را جلب کرد یک بوی عجیب بود. این نه بوی گندوقارچ بود نه بوی آلوسوخته که موقع خواب از مامان‌جادوگر بلند می‌شد. نه! به بوی چیزی نمدار و ناگرفته شباهت داشت. یعنی موش بود...؟


🆔 @Vida_Pub
#تازه‌‌های_چاپ

‌⁣📕 کتاب: #موسسه_سرپرستی_ارواح
🖊 نویسنده: #ایوا_ایباتسن
📝 مترجم: #مهسا_خراسانی
🖼 تصویرگر: #احسان_کافی
🎨 طراح گرافیک: #زهرا_سعیدی

📖 #خلاصه_کتاب
ویلکینسون‌ها داشتند به خوبی و خوشی کنار هم زندگی می‌کردند که یکباره دنیایشان زیرورو شد. زمان جنگ بود و انتظار هر چیزی را داشتند جز این یکی. آن روز داشتند وسایلشان را برمی‌داشتند تا به پناهگاه ته باغ بروند که بمب روی خانه‌شان افتاد و همه‌چیز تمام شد. البته نه، شاید بتوان گفت همه‌چیز تازه شروع شد. تمام اعضای خانوادهٔ ویلکینسون یکباره به روح تبدیل شدند.
بدون شک وقتی فهمیدند روح شده‌اند حسابی شوکه‌ شدند.
مامان‌بزرگ که سرش را تکان می‌داد گفت: «فکرش رو بکنین، من روح شده‌ام!»
همه‌شان آنجا بودند: رنگ‌پریده و لرزان شده بودند، اما در کل فرق زیادی با قبلشان نداشتند.

📃 تعداد صفحات: ۱۸۴
💰 قیمت: ۷۳,۰۰۰ تومان

🆔 @Vida_Pub
#تازه‌‌های_چاپ

‌⁣📕 کتاب: #عملیات_بزرگ_نجات_ارواح
📝 نویسنده: #ایوا_ایباتسن
✒️ ترجمه: #آرمیتا_شهنازی
🖼 تصویرگر: #احسان_کافی
🎨 طراح گرافیک: #زهرا_سعیدی

📖 #خلاصه_کتاب
ریک نفهمید چه چیزی بیدارش کرد، فقط می‌دانست این از آن بیدارشدن‌های عادی نیست که وقتی به اندازه‌ی کافی خوابیده‌ای اتفاق می‌افتد. اولین چیزی که نظرش را جلب کرد یک بوی عجیب بود. این نه بوی گندوقارچ بود نه بوی آلوسوخته که موقع خواب از مامان‌جادوگر بلند می‌شد. نه! به بوی چیزی نمدار و ناگرفته شباهت داشت. یعنی موش بود...؟

📃 تعداد صفحات: ۱۴۸
💰 قیمت: ۵۹,۰۰۰ تومان

🆔 @Vida_Pub