Vahid Online وحید آنلاین
377K subscribers
21.3K photos
14.7K videos
178 files
34.2K links
ارسال تصویر @Vahid_Online

تلاش می‌کنم بدونم چه خبره و چی میگن.
اینجا بعضی ازچیزهایی که می‌خواستم به خودم نشون داده بشه رو به همون صورتی که می‌خواستم ببینم، می‌گذارم.

استوار بر حمایت‌های مالی مردمی
ماهانه:
vhdo.nl/patreon
یک‌باره:
vhdo.nl/paypal
ممنونم.
Download Telegram
vhdo.nl/2sL5AZX

«هوشنگ #گلشیری تا زمانی که زنده بود در مرکز مهم‌ترین فعالیت‌های ادبی و فرهنگی ایران قرار داشت. با این همه بسیاری از آثارش در #جمهوری_اسلامی اجازه نشر نیافته‌اند و محدودیت‌ها ۱۵ سال پس از مرگش ادامه دارند.

بسیاری از منتقدان ادبی #شازده_احتجاب را رمان کوتاه و شماری آن را داستان بلند خوانده‌اند. این کتاب مشهورترین، و به تعبیر نویسنده "خوش‌اقبال‌ترین"، اثر هوشنگ گلشیری است. شازده احتجاب نخستین بار در سال ۱۳۴۸ منتشر شد و تا سال ۵۷ به چاپ هفتم رسید. پس از شکل گرفتن جمهوری اسلامی ۱۱ سال طول کشید تا بالاخره مجوز نشر چاپ هشتم این کتاب صادر شد. نهمین چاپ شازده احتجاب بهار ۷۰ آماده شد اما حدود یک دهه، تا سال مرگ نویسنده اجازه پخش نداشت؛ گلشیری پانزده سال پیش، ۱۶ خرداد ۷۹ درگذشت.

در جمهوری اسلامی سرنوشت دیگر آثار گلشیری نیز کمابیش همین‌گونه بوده است؛ یا اصلا اجازه انتشار نگرفته‌اند، یا جلوی تجدید چاپ آنها گرفته شده است.
...

نویسنده جریان‌ساز
به رغم بلاهایی که بر سر انتشار کتاب‌های گلشیری آمده، او از ابتدای دهه پنجاه خورشیدی در #اصفهان و چند سال بعد در تهران سهم مهمی در انتشار شماری از مهم‌ترین نشریات ادبی و شکل‌گیری محفل‌ها و جلسه‌های داستان‌خوانی و کلاس‌های آموزش داستان‌نویسی داشته است.
نقش گلشیری در جریان‌سازی ادبی و فرهنگی، به ویژه تلاش‌های او و تعدادی دیگر از اهل قلم برای احیای کانون نویسندگان ایران را می‌توان از دیگر علت‌های ناخشنودی مسئولان جمهوری اسلامی و فشارها و محدودیت‌های تحمیل شده بر این نویسنده دانست.
تلاش‌ها برای فعال کردن #کانون_نویسندگان در نیمه دوم دهه شصت خورشیدی گسترش یافت و در ابتدای دهه هفتاد با تشکیل #جمع_مشورتی که گلشیری هم در آن عضو بود، وارد مرحله‌ی تازه‌ای شد.

سال‌های دلهره
جمع مشورتی در سال ۷۳ متنی با عنوان #ما_نویسنده‌ایم را که به #نامه۱۳۴نویسنده هم معروف است، در اعتراض به #سانسور و حمایت از #آزادی_اندیشه، #آزادی_بیان و #آزادی_نشر تهیه و منتشر کرد که در داخل و خارج بازتاب وسیعی داشت.
انتشار این نامه نخستین حرکت جمعی نویسندگان دگراندیش و غیرحکومتی پس از متلاشی کردن کانون و قتل شماری از اعضای آن در سال‌های نخست پس از انقلاب محسوب می‌شود.

ادامه فعالیت جمع مشورتی که تدوین منشور تازه‌ای برای کانون نویسندگان را بر عهده داشت با تهدیدها و احضارهای مکرر اعضای آن توسط ماموران اطلاعاتی همراه بود.
ماموران #وزارت_اطلاعات پائیز #سال۷۷ تهدیدهای خود را به اوج خشونت و تبهکاری رساندند و در جریان واقعه‌ای که به #قتل‌های_زنجیره‌ای معروف شده، تعدادی از فعالان سیاسی و فرهنگی از جمله شماری از اعضای فعال کانون نویسندگان را به طرز فجیعی سربه نیست کردند.

«فرصت زاری نداریم»
یکی از این قربانیان #محمدمختاری بود که ماموران اطلاعاتی ۱۲ آذر او را ربودند و پیکر بی‌جانش نزدیک یک هفته بعد در سردخانه پزشکی قانونی توسط بستگانش شناسایی شد.
چنانکه مقام‌های قضایی گفته‌اند جسد مختاری یک روز بعد از ربوده شدنش پشت کارخانه سیمان ری توسط رهگذران کشف و ظاهرا از سوی ماموران انتظامی به پزشکی قانونی تحویل داده شد.
گلشیری در مراسم خاکسپاری مختاری در گورستان امام‌زاده طاهر در سخنرانی کوتاهی گفت، قتل فجیع او در ضمن پیامی به دیگر روشنفکران فعال است که اگر از فعالیت دست نکشند، سرنوشت مشابه‌ای در انتظار آنان خواهد بود.
نویسنده جن‌نامه در این مراسم گفت: «آن‌قدر عزا بر سر ما ریختنه‌اند که فرصت زاری کردن نداریم. پیام، دقیق، به ما رسیده است: خفه می‌کنیم. ما هم حاضریم! مگر قرار نیست برای #جامعه_مدنی، برای #آزادی_بیان قربانی بدهیم؟ حاضریم!»
گلشیری حدود یک‌سال و نیم بعد پس از دو ماه بستری بودن در بیمارستان‌های مختلف تهران به علت آنچه "آبسه ‌ریوی، ایجاد مننژیت و آبسه‌های متعدد مغزی" تشخیص داده شده، در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان ایران‌مهر درگذشت و چند قدم دورتر از مختاری در گورستان #امام‌زاده_طاهر به خاک سپرده شد. »

(ادامه در پست بعدی)
📡 @VahidOnline