میدانی #اعدام_مصنوعی چیست؟
حکم #اعدام نشونت میدن تاصبح فردا با خودت و مادر،در خودت خدافظی میکنی و حسرتها و آرزوهایی که برا مادر داشتی و لحظهای که مادر شاهد اعدام و جنازه و قبرت خواهدبود، صبح دست و چشمها بسته و پای طناب دار در زیرزمین بند ۲۰۹ و بازجو خطاب به تو که بنویس آخرین نامه برای مادرت
💬
میگویی که نامهای دست مادرم نمیدم که تااخرعمر وسیلهای برای گریه و دق دادنش بدم، میبرندت بالای چهار پایه و ثانیههایی چشمها و پاها بسته و فکرت در آغوش مادر آخرین آغوش مادر آخرین خیال زیبا آخرین و آخرین تمام زیبایی های که در دل داشتی و حالا فقط باید درسکوت و گمنامی بدرود کنی
💬
برای من اینطور بودکه فقط مادر جلوی چشمانم بوددر سلول،در زندان،زیر شکنجه و بالای طناب دار و لحظه اول دستگیری و لحظه آخر بالای چهارپایه و گردن به طناب دار، چون برای من مادرم اولین شکنجه شده نظام بود وقتی عشقش و فرزندش رو به قتل رساندند و فرزندان دیگرش راسالها درزندان ملاقات کرد
💬
بعد از ثانیه های وحشتناک و خداحافظیهایت با مادرت در خود، زمزمههایی میشنوی و صدای یکی که “بزن”،
چهارپایه رو سرباز هموطن میزند و در جا یکی از بازجوها فریاد میزند که دست نگه دارید حاجی گفته زنده بماند و مرا در ثانیه های اول به آغوش میکشند و طناب را از گردنم باز میکنند
💬
به سلول برمیگردم و منت بر سر که که حاجی برات وقت گرفته تا باما صادق باشی!
و این تئاتر وحشت سه بار تکرار و درنهایت بعداز اینکه از این تئاتر نتیجهای نمیگیرند شروع به شکنجه دیگر و شکوندن دندونهات یکی به یکی، نه یکی نه دوتا، یازدهتا از دندونها رو دونه به دونه ..
AHampay
#شکنجه #روایت_شکنجه
📡 @VahidOnline
حکم #اعدام نشونت میدن تاصبح فردا با خودت و مادر،در خودت خدافظی میکنی و حسرتها و آرزوهایی که برا مادر داشتی و لحظهای که مادر شاهد اعدام و جنازه و قبرت خواهدبود، صبح دست و چشمها بسته و پای طناب دار در زیرزمین بند ۲۰۹ و بازجو خطاب به تو که بنویس آخرین نامه برای مادرت
💬
میگویی که نامهای دست مادرم نمیدم که تااخرعمر وسیلهای برای گریه و دق دادنش بدم، میبرندت بالای چهار پایه و ثانیههایی چشمها و پاها بسته و فکرت در آغوش مادر آخرین آغوش مادر آخرین خیال زیبا آخرین و آخرین تمام زیبایی های که در دل داشتی و حالا فقط باید درسکوت و گمنامی بدرود کنی
💬
برای من اینطور بودکه فقط مادر جلوی چشمانم بوددر سلول،در زندان،زیر شکنجه و بالای طناب دار و لحظه اول دستگیری و لحظه آخر بالای چهارپایه و گردن به طناب دار، چون برای من مادرم اولین شکنجه شده نظام بود وقتی عشقش و فرزندش رو به قتل رساندند و فرزندان دیگرش راسالها درزندان ملاقات کرد
💬
بعد از ثانیه های وحشتناک و خداحافظیهایت با مادرت در خود، زمزمههایی میشنوی و صدای یکی که “بزن”،
چهارپایه رو سرباز هموطن میزند و در جا یکی از بازجوها فریاد میزند که دست نگه دارید حاجی گفته زنده بماند و مرا در ثانیه های اول به آغوش میکشند و طناب را از گردنم باز میکنند
💬
به سلول برمیگردم و منت بر سر که که حاجی برات وقت گرفته تا باما صادق باشی!
و این تئاتر وحشت سه بار تکرار و درنهایت بعداز اینکه از این تئاتر نتیجهای نمیگیرند شروع به شکنجه دیگر و شکوندن دندونهات یکی به یکی، نه یکی نه دوتا، یازدهتا از دندونها رو دونه به دونه ..
AHampay
#شکنجه #روایت_شکنجه
📡 @VahidOnline