Vahid Online وحید آنلاین
377K subscribers
21.2K photos
14.7K videos
178 files
34.2K links
ارسال تصویر @Vahid_Online

تلاش می‌کنم بدونم چه خبره و چی میگن.
اینجا بعضی ازچیزهایی که می‌خواستم به خودم نشون داده بشه رو به همون صورتی که می‌خواستم ببینم، می‌گذارم.

استوار بر حمایت‌های مالی مردمی
ماهانه:
vhdo.nl/patreon
یک‌باره:
vhdo.nl/paypal
ممنونم.
Download Telegram
vhdo.nl/1V1H8NT

💬
His Dudeness:
"البته این برعکس غالب کلیشه‌های قومی، خود شیرازی‌ها مفتخرند بهش :)"
twitter.com/ShMorteza/status/804023650810789893

💬
سیزده:
"به عنوان یه #پان‌شیرازی مشکلی ندارم، طنزش لوس شده اما شیرازی ندیدم که از این شوخی هموطنان دلخور باشه :)"
twitter.com/HrXIII/status/804023495155974148

📡 @VahidOnline
من هم ندیده بودم تا دو سال پیش که این مطلب رو دیدم:

«... رفته بودم به جمعی که برای شروع کار یک گروه دانشجویی ایرانی–آمریکایی در سال تحصیلی جدید تشکیل شده بود. مرا که دانشجو نبودم به عنوان مسئول رسمی گروه به دانشگاه معرفی کرده بودند. بیشتر از بیست سال از بزرگترینشان بزرگتر بودم و خوشحال که با جوانان نسل دوم ایرانی اینجا آشنا می‌شوم. نوبت به معرفی افراد رسید. هر کس از رشته‌اش و محل تولدش و زندگیش می‌گفت. یکی گفت پدر و مادرم تهرانی‌اند، اعقاب دیگری اصفهانی بودند، و سومی تبریزی‌الاصل بود. تبریزی تا اسم شهرش را آورد، تهرانی خنده‌ای کرد و گفت ترک و همه از جمله پسر تبریزی خندیدند. خواستم چیزی بگویم اما خودداری کردم که تازه وارد بودم و نمی‌خواستم از روز اول رئیس‌بازی دربیاورم و بخواهم نصیحت کنم که کاش کرده بودم. کم کم نوبت خودم می‌شد و من مشوش که بگویم شیرازی‌ام یا نه. دور نبود که کسی بخندد و بگوید "هه شیرازی" و بقیه بخندند. عقب کشیدم و فقط گفتم ایرانی‌ام.

دو شب بعد از گروه دانشجویی، برای اولین بار به انجمن ادبی شهرمان دعوت شدم. انجمنی بود از شاعران و شعردوستان که هر کدام قطعه‌ای از خودش یا دیگران می‌خواند. خواندن‌ها که تمام شد، به رسم مهربانی به سراغم آمدند و از نامم و کارم و وطنم پرسیدند. غافل از همه جا گفتم شیرازی‌ام و اولین سوال: «اینی که درباره شیرازیا می گن درسته؟»
من، به کوچه علی‌چپ زده: «چی می‌گن درباره شیرازی‌ها؟»
- «همینایی که همه می‌گن.»
من، با اصرار بر شفاف‌سازی: «همه چی می گن؟»
یک خانم مسن با لهجه گرم و شیرین #شیرازی به کمکم آمد: «این که می گن شیرازی‌ها ...» و دو دستش را به هم چسباند و زیر سرش که خم کرده بود به علامت #خواب گذاشت. تا چندی پیش اسم #شیراز که به میان می آمد همه به یاد حافظ و سعدی و هوای خوش و مردم مهربان و مهمان‌نوازش می‌افتادند اما امروز، حتی در جمع هنرمندان و شاعران، شیراز فقط یک کلمه نامربوط را تداعی می‌کند.
اگر به چشم خودم این روند #انگ زنی و #استریوتایپ ساختن را ندیده بودم، نمی‌فهمیدم این استدلال که #ترک ها و #لر ها و کرمانشاهی ها و #عرب ها و #قزوینی ها خودشان آنچه درباره‌شان گفته می‌شود را قبول دارند و خودشان بیشتر از «ما» درباره خودشان #جوک می‌گویند چقدر بی‌پایه است. ...»

مطلب مفصل‌تره، نوشته «مهرک کمالی»: vhdo.nl/1V1H8NT