شاید اولین چیزی که درباره ایده پشت این حرکت به فکر شما خطور کرده باشد پیشگیری از قربانی اسب در e6 است، درسته؟
و اکنون کل مفهوم روشن شده است. این یک ایده قابل توجه است، هم به این دلیل که ساختار پیاده در مرکز هنوز ثابت نشده است و سفید هنوز می تواند یک ضد حمله خطرناک را در آنجا انجام دهد، و هم به این دلیل که مانور نیز نسبتا کند است، سه حرکت برای انجام آن می طلبد و هدف حمله مستقیم ندارد. در این مورد خاص، سفید نمی تواند چیزی در مرکز پیدا کند. در واقع، در اینجا و در آخرین حرکت خود، سیاه به خوبی می توانست d6-d5 را انتخاب کند . بعد از اتمام مانور خود سیاه می خواهد با . . . g5 -g4، مرکز پیاده سفید را تضعیف کرده، ستون g را باز کرده و شعاع عمل فیل را درb7 بهبود بخشد.
پس چگونه فیشر در وهله اول به این ایده رسید؟ البته ما فقط میتوانیم حدس بزنیم، اما حداقل کاملاً ممکن است که او قبلاً این ایده را دیده باشد، نه در این موقعیت خاص، بلکه شاید در موقعیتی کمی متفاوت در یک شروع کاملاً متفاوت. از این گذشته ، مشخص بود که او مشتاقانه همه بازی های منتشر شده را مطالعه می کرد.
پس چگونه فیشر در وهله اول به این ایده رسید؟ البته ما فقط میتوانیم حدس بزنیم، اما حداقل کاملاً ممکن است که او قبلاً این ایده را دیده باشد، نه در این موقعیت خاص، بلکه شاید در موقعیتی کمی متفاوت در یک شروع کاملاً متفاوت. از این گذشته ، مشخص بود که او مشتاقانه همه بازی های منتشر شده را مطالعه می کرد.
سفید یک ضد حمله ساده را از دست می دهد و سه حرکت بعد واگذار می کند.
اکنون سیاه به وضوح بهتر است و سوارهای او به طرز شگفت انگیزی با یکدیگر همکاری می کنند.
کار تمام است. سیاه پس از چند بی دقتی متقابل، احتمالاً ناشی از تنگی وقت، برنده شد.
اجزای اصلی مانور نیورگلت از قبل آشنا هستند، به عنوان مثال از ساختارهای دیوار سنگی. در آن صورت هرچند ...g7-g5 بلافاصله به پیاده های دوپشته در f4 برخورد می کند و تهدید باز شدن ستون g را ایجاد می کند. با مانور واقعی نیورگلت، ممکن است امیدوار باشید که در دراز مدت یک ستون نیمه باز ایجاد کنید. برای تازه کردن حافظه تکرار کردن یک ستون مهم یادگیری است.