15...Qc7 16.Qxd5 Qxd5 17.c8=Q+ Bd8 18.Re1 Nd7 19.Bxe4 Rxc8 20.Bxd5+ Kf8 21.Bf4 Be7 22.Re2
برای تغییر، در اینجا سیاه را می بینیم که یک اسب غول آسا را در مرکز کاشته است! این بسیار کمتر رایج است. عجیب آنکه، این مثال ساختار دیگری غیر از جوجه تیغی یا سیسیلی را نیز نشان می دهد. با این حال، اساس یکسان است: ستون e درحالی باز میشود که شاه سفید هنوز در وسط صفحه قرار دارد. این کارپوف بود که این مفهوم را (شروع با 10...Re8) در برابر کورچنوی در مسابقه معروف باگویو معرفی کرد.
ظاهرا لیتائو از بازیهای کلاسیک آگاه نبود. در بازی بعدی مقابل مکینگ، لیتائو (درست مانند کارپوف) تصمیم گرفت با 13.Qb1 قربانی را رد کند.
17...Qxb3 18.Qxb3 cxb3
یک جایگزین مطمئن بود، جایی که سیاه فقط پیاده اضافی خود را نگه می دارد.
یک جایگزین مطمئن بود، جایی که سیاه فقط پیاده اضافی خود را نگه می دارد.
یک تصمیم مشکوک. حالا شاه سیاه به جای یک سوار آسیب پذیر تبدیل به یک سوار قوی می شود و در نهایت لیما موفق شد پیاده اضافی خود را به برد تبدیل کند: