🔶🔹روایت شصت و یکم که در آن امام صادق علیه السلام از دیگر پزشکان، اظهار بیزاری کرده و طبهای غیر اسلامی را ابطال نموده و منکران #طب_اسلامی را تکذیب کنندهی کتبِ آسمانیِ پیامبران میدانند!
📜متن روایت:
ثُمَّ قَالَ عَلَيهِ السَّلاَمُ إِنَّ أَكثَرَ اَلأَطِبَّاءِ قَالُوا إِنَّ عِلْمَ اَلطِّبِّ لَم تَعرِفهُ اَلأَنبِيَاءُ فَمَا نَصنَعُ عَلَى قِيَاسِ قَولِهِم بِعِلمٍ زَعَمُوا لَيسَ تَعرِفُهُ اَلأَنبِيَاءُ اَلَّذِينَ كَانُوا حُجَجَ اَللَّهِ عَلَى خَلقِهِ وَ أُمَنَاءَهُ فِي أَرضِهِ وَ خُزَّانَ عِلمِهِ وَ وَرَثَةَ حِكمَتِهِ وَ اَلأَدِلاَّءَ عَلَيهِ وَ اَلدُّعَاةَ إِلَى طَاعَتِهِ ثُمَّ إِنِّي وَجَدتُ أَنَّ أَكثَرَهُم يَتَنَكَّبُ فِي مَذهَبِهِ سُبُلَ اَلأَنبِيَاءِ وَ يُكَذِّبُ اَلكُتُبَ اَلْمُنزَلَةَ عَلَيهِم مِنَ اَللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَهَذَا اَلَّذِي أَزهَدَنِي فِي طَلَبِهِ وَ حَامِلِيهِ قَالَ فَكَيفَ تَزهَدُ فِي قَومٍ وَ أَنتَ مُؤَدِّبُهُم وَ كَبِيرُهُم قَالَ عَلَيهِ السَّلاَمُ إِنِّي رَأَيتُ اَلرَّجُلَ اَلمَاهِرَ فِي طِبِّهِ إِذَا سَأَلتُهُ لَمْ يَقِف عَلَى حُدُودِ نَفسِهِ وَ تَألِيفِ بَدَنِهِ وَ تَركِيبِ أَعضَائِهِ وَ مَجرَى اَلأَغذِيَةِ فِي جَوَارِحِهِ وَ مَخرَجِ نَفَسِهِ وَ حَرَكَةِ لِسَانِهِ وَ مُستَقَرِّ كَلاَمِهِ وَ نُورِ بَصَرِهِ وَ اِنتِشَارِ ذَكَرِهِ وَ اِختِلاَفِ شَهَوَاتِهِ وَ اِنسِكَابِ عَبَرَاتِهِ وَ مَجمَعِ سَمعِهِ وَ مَوضِعِ عَقلِهِ وَ مَسكَنِ رُوحِهِ وَ مَخرَجِ عَطسَتِهِ وَ هَيجِ غُمُومِهِ وَ أَسبَابِ سُرُورِهِ وَ عِلَّةِ مَا حَدَثَ فِيهِ مِن بَكَمٍ وَ صَمَمٍ وَ غَيرِ ذَلِكَ لَم يَكُن عِندَهُم فِي ذَلِكَ أَكثَرُ مِن أَقَاوِيلَ اِستَحسَنُوهَا وَ عِلَلٍ فِيمَا بَينَهُم جَوَّزُوهَا...
📝ترجمهی روایت:
امام صادق علیه السلام در بخشی از مناظرهی خود با آن زندیق فرمود: «همانا بیشتر پزشکان میگویند که علم طب را پیامبران نمیدانستند پس ما چه کنیم بر قیاس گفتارشان با علمی که میپندارند پیامبران آن را نمیدانستند؟ کسانی که حجتهای خدا بر خلقش بودند و امینان او در زمین و گنجینههای علمش و وارثان حکمتش و راهنمایان بر او و دعوت کنندگانِ به سوی طاعت او بودند. سپس همانا من بیشتر پزشکان را چنین یافتم که در روش خود راه پیامبران را منکوب کرده و کتابهای نازل شده بر آنان از سوی خداوند تبارک و تعالی را تکذیب کردند! پس این همان چیزی است که مرا نسبت به این طب و حاملان آن بیزار میکند!»
زندیق گفت: پس چگونه نسبت به گروهی بیزاری میجویی که تو ادیب آنها و بزرگشان هستی؟
فرمود: «همانا من مرد ماهری در طب را میبینم که وقتی از او سوال میکنم، بر حدود نَفْسَش آگاه نیست و بر ساختار بدن و ترکیب اعضایش و مجرای غذاها در اندامهایش و بر محل خروج نَفَسَش و حرکت زبان و قرارگاه کلام و نور چشمانش و بر راستی آلت و رفت و آمد شهوتش و ریزش اشکها و مَجمَع شنیدن و جایگاه عقل و مسکن روح و محل خروج عطسهاش و خیزشگاه غصهها و اسباب شادمانیاش و بر علت آنچه از کری و لالی و غیر آن در او حادث میشود آگاه نیست و در این موارد، بیشتر از (یک سری) گفتههایی که به خوشایند خود آن را بافته و دلایلی که پیش خودشان آن را تجویز کردند (و صحیح پنداشتند) در نزدشان نیست.
منبع:
📙الاحتجاج، ج ۲، ص ۳۳۶
✍🏻بیان:
✓اولاً امام استدلال فرمودند که چطور ممکن است پیامبران، حجت خدا بوده و گنجینهی علم الهی و راهنمای مردم به سوی او باشند اما طب ندانند؟! این استدلال قطعاً شامل ائمه علیهم السلام هم میشود؛ یعنی اساساً امامت ائمه و رسالت انبیاء بدون دانستن علم طب ممکن نیست؛ یعنی محال است که اسلام داشته باشیم اما طب اسلامی نداشته باشیم.
✓ثانیاً وقتی ائمه علیهم السلام علم طب بدانند و این را هم بدانند که چه بسا شیوع یک بیماری میتواند مسلمین را محتاج و دستاویز کفار کرده و بسیاری از مناسک و احکام دین را تعطیل کند پس بر آنها لازم و واجب است به قدری که مردم از کفار بینیاز شده و با وقوع بیماریها اکثر احکام دینشان تخصیص نخورده و تعطیل نشود، به آنان طب بیاموزند. پس محال است که اسلام باشد و طب اسلامی داشته باشیم ولی ائمه علیهم السلام عهدهدار گفتن آن به مردم نباشند.
✓ثالثاً حضرت، منکران وجود طب در دین -که همان منکران طب اسلامی هستند- را تکذیب کنندهی کتابهای آسمانی میداند! و از آنان اظهار بیزاری میکند! آیا از این واضح تر میتوان نظر امام معصوم را نسبت به وجود طب اسلامی دانست؟!
✓رابعاً حضرت، موارد اساسی و ضروری در طب را نام برده و تصریح نمودند که پزشکان بر این امور آگاهی ندارند (واقف نیستند یعنی علم صحیح ندارند) و هر چه دارند قیاس و استحسان (=بافتنیها) و دلایلی است که فقط خودشان قبول دارند. آیا روایتی صریح تر از این در ابطال طبهای غیر اسلامی داریم؟!
ادامه دارد...
@TebboZendegieEslami
📜متن روایت:
ثُمَّ قَالَ عَلَيهِ السَّلاَمُ إِنَّ أَكثَرَ اَلأَطِبَّاءِ قَالُوا إِنَّ عِلْمَ اَلطِّبِّ لَم تَعرِفهُ اَلأَنبِيَاءُ فَمَا نَصنَعُ عَلَى قِيَاسِ قَولِهِم بِعِلمٍ زَعَمُوا لَيسَ تَعرِفُهُ اَلأَنبِيَاءُ اَلَّذِينَ كَانُوا حُجَجَ اَللَّهِ عَلَى خَلقِهِ وَ أُمَنَاءَهُ فِي أَرضِهِ وَ خُزَّانَ عِلمِهِ وَ وَرَثَةَ حِكمَتِهِ وَ اَلأَدِلاَّءَ عَلَيهِ وَ اَلدُّعَاةَ إِلَى طَاعَتِهِ ثُمَّ إِنِّي وَجَدتُ أَنَّ أَكثَرَهُم يَتَنَكَّبُ فِي مَذهَبِهِ سُبُلَ اَلأَنبِيَاءِ وَ يُكَذِّبُ اَلكُتُبَ اَلْمُنزَلَةَ عَلَيهِم مِنَ اَللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَهَذَا اَلَّذِي أَزهَدَنِي فِي طَلَبِهِ وَ حَامِلِيهِ قَالَ فَكَيفَ تَزهَدُ فِي قَومٍ وَ أَنتَ مُؤَدِّبُهُم وَ كَبِيرُهُم قَالَ عَلَيهِ السَّلاَمُ إِنِّي رَأَيتُ اَلرَّجُلَ اَلمَاهِرَ فِي طِبِّهِ إِذَا سَأَلتُهُ لَمْ يَقِف عَلَى حُدُودِ نَفسِهِ وَ تَألِيفِ بَدَنِهِ وَ تَركِيبِ أَعضَائِهِ وَ مَجرَى اَلأَغذِيَةِ فِي جَوَارِحِهِ وَ مَخرَجِ نَفَسِهِ وَ حَرَكَةِ لِسَانِهِ وَ مُستَقَرِّ كَلاَمِهِ وَ نُورِ بَصَرِهِ وَ اِنتِشَارِ ذَكَرِهِ وَ اِختِلاَفِ شَهَوَاتِهِ وَ اِنسِكَابِ عَبَرَاتِهِ وَ مَجمَعِ سَمعِهِ وَ مَوضِعِ عَقلِهِ وَ مَسكَنِ رُوحِهِ وَ مَخرَجِ عَطسَتِهِ وَ هَيجِ غُمُومِهِ وَ أَسبَابِ سُرُورِهِ وَ عِلَّةِ مَا حَدَثَ فِيهِ مِن بَكَمٍ وَ صَمَمٍ وَ غَيرِ ذَلِكَ لَم يَكُن عِندَهُم فِي ذَلِكَ أَكثَرُ مِن أَقَاوِيلَ اِستَحسَنُوهَا وَ عِلَلٍ فِيمَا بَينَهُم جَوَّزُوهَا...
📝ترجمهی روایت:
امام صادق علیه السلام در بخشی از مناظرهی خود با آن زندیق فرمود: «همانا بیشتر پزشکان میگویند که علم طب را پیامبران نمیدانستند پس ما چه کنیم بر قیاس گفتارشان با علمی که میپندارند پیامبران آن را نمیدانستند؟ کسانی که حجتهای خدا بر خلقش بودند و امینان او در زمین و گنجینههای علمش و وارثان حکمتش و راهنمایان بر او و دعوت کنندگانِ به سوی طاعت او بودند. سپس همانا من بیشتر پزشکان را چنین یافتم که در روش خود راه پیامبران را منکوب کرده و کتابهای نازل شده بر آنان از سوی خداوند تبارک و تعالی را تکذیب کردند! پس این همان چیزی است که مرا نسبت به این طب و حاملان آن بیزار میکند!»
زندیق گفت: پس چگونه نسبت به گروهی بیزاری میجویی که تو ادیب آنها و بزرگشان هستی؟
فرمود: «همانا من مرد ماهری در طب را میبینم که وقتی از او سوال میکنم، بر حدود نَفْسَش آگاه نیست و بر ساختار بدن و ترکیب اعضایش و مجرای غذاها در اندامهایش و بر محل خروج نَفَسَش و حرکت زبان و قرارگاه کلام و نور چشمانش و بر راستی آلت و رفت و آمد شهوتش و ریزش اشکها و مَجمَع شنیدن و جایگاه عقل و مسکن روح و محل خروج عطسهاش و خیزشگاه غصهها و اسباب شادمانیاش و بر علت آنچه از کری و لالی و غیر آن در او حادث میشود آگاه نیست و در این موارد، بیشتر از (یک سری) گفتههایی که به خوشایند خود آن را بافته و دلایلی که پیش خودشان آن را تجویز کردند (و صحیح پنداشتند) در نزدشان نیست.
منبع:
📙الاحتجاج، ج ۲، ص ۳۳۶
✍🏻بیان:
✓اولاً امام استدلال فرمودند که چطور ممکن است پیامبران، حجت خدا بوده و گنجینهی علم الهی و راهنمای مردم به سوی او باشند اما طب ندانند؟! این استدلال قطعاً شامل ائمه علیهم السلام هم میشود؛ یعنی اساساً امامت ائمه و رسالت انبیاء بدون دانستن علم طب ممکن نیست؛ یعنی محال است که اسلام داشته باشیم اما طب اسلامی نداشته باشیم.
✓ثانیاً وقتی ائمه علیهم السلام علم طب بدانند و این را هم بدانند که چه بسا شیوع یک بیماری میتواند مسلمین را محتاج و دستاویز کفار کرده و بسیاری از مناسک و احکام دین را تعطیل کند پس بر آنها لازم و واجب است به قدری که مردم از کفار بینیاز شده و با وقوع بیماریها اکثر احکام دینشان تخصیص نخورده و تعطیل نشود، به آنان طب بیاموزند. پس محال است که اسلام باشد و طب اسلامی داشته باشیم ولی ائمه علیهم السلام عهدهدار گفتن آن به مردم نباشند.
✓ثالثاً حضرت، منکران وجود طب در دین -که همان منکران طب اسلامی هستند- را تکذیب کنندهی کتابهای آسمانی میداند! و از آنان اظهار بیزاری میکند! آیا از این واضح تر میتوان نظر امام معصوم را نسبت به وجود طب اسلامی دانست؟!
✓رابعاً حضرت، موارد اساسی و ضروری در طب را نام برده و تصریح نمودند که پزشکان بر این امور آگاهی ندارند (واقف نیستند یعنی علم صحیح ندارند) و هر چه دارند قیاس و استحسان (=بافتنیها) و دلایلی است که فقط خودشان قبول دارند. آیا روایتی صریح تر از این در ابطال طبهای غیر اسلامی داریم؟!
ادامه دارد...
@TebboZendegieEslami
🔶🔹روایت شصت و دوم؛ مناظرهای دیگر از امام صادق علیه السلام با طبیب هندی که اولاً وجود #طب_اسلامی و ثانیاً برتری آن بر طبهای دیگر و ثالثاً بینیازی آن از هر طبی را ثابت میکند.
📜متن روایت:
حَدَّثَنَا أَبُو اَلْعَبَّاسِ مُحَمَّدُ بنُ إِبْرَاهِيمَ بنِ إِسْحَاقَ اَلطَّالَقَانِيُّ رَضِيَ اَللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو سَعِيدٍ اَلْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ اَلْعَدَوِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبَّادُ بْنُ صُهَيْبٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنِ اَلرَّبِيعِ صَاحِبِ اَلْمَنْصُورِ قَالَ: حَضَرَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَجْلِسَ اَلْمَنْصُورِ يَوْماً وَ عِنْدَهُ رَجُلٌ مِنَ اَلْهِنْدِ يَقْرَأُ كُتُبَ اَلطِّبِّ فَجَعَلَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ اَلصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يُنْصِتُ لِقِرَاءَتِهِ فَلَمَّا فَرَغَ اَلْهِنْدِيُّ قَالَ لَهُ يَا أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ أَ تُرِيدُ مِمَّا مَعِي شَيْئاً قَالَ لاَ فَإِنَّ مَا مَعِي خَيْرٌ مِمَّا مَعَكَ قَالَ وَ مَا هُوَ قَالَ أُدَاوِي اَلْحَارَّ بِالْبَارِدِ وَ اَلْبَارِدَ بِالْحَارِّ وَ اَلرَّطْبَ بِالْيَابِسِ وَ اَلْيَابِسَ بِالرَّطْبِ وَ أَرُدُّ اَلْأَمْرَ كُلَّهُ إِلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَسْتَعْمِلُ مَا قَالَهُ رَسُولُهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أَعْلَمُ أَنَّ اَلْمَعِدَةَ بَيْتُ اَلدَّاءِ وَ اَلْحِمْيَةَ هِيَ اَلدَّوَاءُ وَ أُعَوِّدُ اَلْبَدَنَ مَا اِعْتَادَ فَقَالَ اَلْهِنْدِيُّ وَ هَلِ اَلطِّبُّ إِلاَّ هَذَا فَقَالَ اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَ فَتَرَانِي عَنْ كُتُبِ اَلطِّبِّ أَخَذْتُ قَالَ نَعَمْ قَالَ لاَ وَ اَللَّهِ مَا أَخَذْتُ إِلاَّ عَنِ اَللَّهِ سُبْحَانَهُ فَأَخْبِرْنِي أَنَا أَعْلَمُ بِالطِّبِّ أَمْ أَنْتَ فَقَالَ اَلْهِنْدِيُّ بَلْ أَنَا قَالَ اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَأَسْأَلُكَ شَيْئاً قَالَ سَلْ...
📝ترجمهی روایت:
ربيع، یار منصور (خلیفهی وقت) گفت: روزى امام جعفر بن محمد الصّادق عليه السّلام در مجلس منصور حضور داشت که مردی از هند نزد وى بوده و كتاب هاى طبّ میخوانْد، و امام صادق عليه السّلام با دقت به خواندن او ساكت نشسته بود. وقتى آن هندی از خواندن کتاب فارغ شد به امام گفت: اى اباعبداللّٰه! آيا از آن چه همراه من است چيزى مىخواهى؟ فرمود: نه؛ زیرا که آنچه با من است از آنچه همراه تو است بهتر است. گفت: آن چيست؟فرمود: چیز گرم را با چیز سرد و چیز سرد را با چیز گرم و چیز تر را با چیز خشک و چیز خشک را با چیز تر مداوا مىكنم و همهی امر را به خداوند عز و جل واگذار مینمایم و آنچه كه پيامبرش صلی الله علیه و آله آن را فرموده به كار مىگيرم و مىدانم كه معده خانهی بيمارى است و پرهيز خودش دارو است و بدن را به آنچه عادت كرده عادت مىدهم. هندى گفت: آيا طبّ غير از اين است؟! امام فرمود: آيا گمان مىكنى كه من از كتاب هاى طبّ فرا گرفته ام؟ گفت: بله. حصرت فرمود: نه! به خدا سوگند كه آن را به جز از خداوند سبحان نگرفتم. به من بگو كه آيا من به طب دانا ترم يا تو؟ گفت: من. امام فرمود: پس از تو چيزى مىپرسم. گفت: بپرس... (سپس امام ۳۰ سوال از او میکند که آن طبیب از پاسخشان عاجز میماند)
منابع:
📗الخصال، ج ۲، ص ۵۱۱
📘علل الشرایع، ج ۱، ص ۹۸
🔶🔹روایت شصت و سوم
📜متن روایت:
طَبِيبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ، قَدْ أَحْكَمَ مَرَاهِمَهُ وَ أَحْمَى مَوَاسِمَهُ
📝ترجمهی روایت:
امیرالمؤمنین علیه السلام در توصیف رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «او پزشکی بود که با طب خود دورهگردی میکرد و مرهمهای خود را محکم کرده و ابزار خود را داغ مینمود»
منابع:
📗نهج البلاغة، ج ۱، ص ۱۵۶
📙غرر الحکم، ج ۱، ص ۴۳۷
🔶🔹روایت شصت و چهارم
📜متن روایت:
أَحمَدُ بنُ إِسْحَاقَ قَالَ: حَدَّثَنَا عَبدُ اَللَّهِ بنُ عَبدِ اَلرَّحمَنِ بنِ أَبِي نَجْرَانَ عَن أَبِي مُحَمَّدٍ اَلثُّمَالِيِّ عَن إِسحَاقَ اَلْجَرِيرِيِّ قَالَ: قَالَ اَلْبَاقِرُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ:... وَيْحَكَ يَا جَرِيرِيُّ فَإِنِّي طَبِيبُ اَلْأَطِبَّاءِ وَ رَأْسُ اَلْعُلَمَاءِ وَ رَأْسُ اَلْحُكَمَاءِ وَ مَعْدِنُ اَلْفُقَهَاءِ وَ سَيِّدُ أَوْلاَدِ اَلْأَنْبِيَاءِ عَلَى وَجْهِ اَلْأَرْضِ...
📝ترجمهی روایت:
امام باقر علیه السلام فرمود:... وای بر تو ای جریری! پس همانا من پزشک پزشکان و سرآمد دانشمندان و رییس حکیمان و معدن فقهاء و سرور فرزندان پیامبران بر روی زمین هستم...
منبع:
📗طب الأئمة علیهم السلام، ج ۱، ص ۸۱
✍🏻بیان:
این روایت خلاصه شده. ابتدا امام خواست به آن شخص دارویی تجویز کند که او گفت بواسیر خود را با بیش از هزار دارو معالجه کردم اما درمان نشد. سپس امام این جملات را به او گفت. یعنی وای بر تو که مرا طبیب نمیدانی.
ادامه دارد...
@TebboZendegieEslami
📜متن روایت:
حَدَّثَنَا أَبُو اَلْعَبَّاسِ مُحَمَّدُ بنُ إِبْرَاهِيمَ بنِ إِسْحَاقَ اَلطَّالَقَانِيُّ رَضِيَ اَللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو سَعِيدٍ اَلْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ اَلْعَدَوِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبَّادُ بْنُ صُهَيْبٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنِ اَلرَّبِيعِ صَاحِبِ اَلْمَنْصُورِ قَالَ: حَضَرَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَجْلِسَ اَلْمَنْصُورِ يَوْماً وَ عِنْدَهُ رَجُلٌ مِنَ اَلْهِنْدِ يَقْرَأُ كُتُبَ اَلطِّبِّ فَجَعَلَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ اَلصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يُنْصِتُ لِقِرَاءَتِهِ فَلَمَّا فَرَغَ اَلْهِنْدِيُّ قَالَ لَهُ يَا أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ أَ تُرِيدُ مِمَّا مَعِي شَيْئاً قَالَ لاَ فَإِنَّ مَا مَعِي خَيْرٌ مِمَّا مَعَكَ قَالَ وَ مَا هُوَ قَالَ أُدَاوِي اَلْحَارَّ بِالْبَارِدِ وَ اَلْبَارِدَ بِالْحَارِّ وَ اَلرَّطْبَ بِالْيَابِسِ وَ اَلْيَابِسَ بِالرَّطْبِ وَ أَرُدُّ اَلْأَمْرَ كُلَّهُ إِلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَسْتَعْمِلُ مَا قَالَهُ رَسُولُهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أَعْلَمُ أَنَّ اَلْمَعِدَةَ بَيْتُ اَلدَّاءِ وَ اَلْحِمْيَةَ هِيَ اَلدَّوَاءُ وَ أُعَوِّدُ اَلْبَدَنَ مَا اِعْتَادَ فَقَالَ اَلْهِنْدِيُّ وَ هَلِ اَلطِّبُّ إِلاَّ هَذَا فَقَالَ اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَ فَتَرَانِي عَنْ كُتُبِ اَلطِّبِّ أَخَذْتُ قَالَ نَعَمْ قَالَ لاَ وَ اَللَّهِ مَا أَخَذْتُ إِلاَّ عَنِ اَللَّهِ سُبْحَانَهُ فَأَخْبِرْنِي أَنَا أَعْلَمُ بِالطِّبِّ أَمْ أَنْتَ فَقَالَ اَلْهِنْدِيُّ بَلْ أَنَا قَالَ اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَأَسْأَلُكَ شَيْئاً قَالَ سَلْ...
📝ترجمهی روایت:
ربيع، یار منصور (خلیفهی وقت) گفت: روزى امام جعفر بن محمد الصّادق عليه السّلام در مجلس منصور حضور داشت که مردی از هند نزد وى بوده و كتاب هاى طبّ میخوانْد، و امام صادق عليه السّلام با دقت به خواندن او ساكت نشسته بود. وقتى آن هندی از خواندن کتاب فارغ شد به امام گفت: اى اباعبداللّٰه! آيا از آن چه همراه من است چيزى مىخواهى؟ فرمود: نه؛ زیرا که آنچه با من است از آنچه همراه تو است بهتر است. گفت: آن چيست؟فرمود: چیز گرم را با چیز سرد و چیز سرد را با چیز گرم و چیز تر را با چیز خشک و چیز خشک را با چیز تر مداوا مىكنم و همهی امر را به خداوند عز و جل واگذار مینمایم و آنچه كه پيامبرش صلی الله علیه و آله آن را فرموده به كار مىگيرم و مىدانم كه معده خانهی بيمارى است و پرهيز خودش دارو است و بدن را به آنچه عادت كرده عادت مىدهم. هندى گفت: آيا طبّ غير از اين است؟! امام فرمود: آيا گمان مىكنى كه من از كتاب هاى طبّ فرا گرفته ام؟ گفت: بله. حصرت فرمود: نه! به خدا سوگند كه آن را به جز از خداوند سبحان نگرفتم. به من بگو كه آيا من به طب دانا ترم يا تو؟ گفت: من. امام فرمود: پس از تو چيزى مىپرسم. گفت: بپرس... (سپس امام ۳۰ سوال از او میکند که آن طبیب از پاسخشان عاجز میماند)
منابع:
📗الخصال، ج ۲، ص ۵۱۱
📘علل الشرایع، ج ۱، ص ۹۸
🔶🔹روایت شصت و سوم
📜متن روایت:
طَبِيبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ، قَدْ أَحْكَمَ مَرَاهِمَهُ وَ أَحْمَى مَوَاسِمَهُ
📝ترجمهی روایت:
امیرالمؤمنین علیه السلام در توصیف رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «او پزشکی بود که با طب خود دورهگردی میکرد و مرهمهای خود را محکم کرده و ابزار خود را داغ مینمود»
منابع:
📗نهج البلاغة، ج ۱، ص ۱۵۶
📙غرر الحکم، ج ۱، ص ۴۳۷
🔶🔹روایت شصت و چهارم
📜متن روایت:
أَحمَدُ بنُ إِسْحَاقَ قَالَ: حَدَّثَنَا عَبدُ اَللَّهِ بنُ عَبدِ اَلرَّحمَنِ بنِ أَبِي نَجْرَانَ عَن أَبِي مُحَمَّدٍ اَلثُّمَالِيِّ عَن إِسحَاقَ اَلْجَرِيرِيِّ قَالَ: قَالَ اَلْبَاقِرُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ:... وَيْحَكَ يَا جَرِيرِيُّ فَإِنِّي طَبِيبُ اَلْأَطِبَّاءِ وَ رَأْسُ اَلْعُلَمَاءِ وَ رَأْسُ اَلْحُكَمَاءِ وَ مَعْدِنُ اَلْفُقَهَاءِ وَ سَيِّدُ أَوْلاَدِ اَلْأَنْبِيَاءِ عَلَى وَجْهِ اَلْأَرْضِ...
📝ترجمهی روایت:
امام باقر علیه السلام فرمود:... وای بر تو ای جریری! پس همانا من پزشک پزشکان و سرآمد دانشمندان و رییس حکیمان و معدن فقهاء و سرور فرزندان پیامبران بر روی زمین هستم...
منبع:
📗طب الأئمة علیهم السلام، ج ۱، ص ۸۱
✍🏻بیان:
این روایت خلاصه شده. ابتدا امام خواست به آن شخص دارویی تجویز کند که او گفت بواسیر خود را با بیش از هزار دارو معالجه کردم اما درمان نشد. سپس امام این جملات را به او گفت. یعنی وای بر تو که مرا طبیب نمیدانی.
ادامه دارد...
@TebboZendegieEslami
✍🏻بیان:
✓دو روایت فوق در کنار هم این مطلب را میفهماند که طبیب هیچکاره است و بندگان برای هر بیماری باید همان دارویی که خداوند برای آن بیماری قرار داده را استفاده کنند و طبیب فقط واسطهی رساندن داروی خدا برای بیماریای است که خدا آفریده و جز این، کار دیگری ندارد مگر فقط دلخوش کردن بیماران. کاری که پزشکی جدید دقیقاً عکس آن را در غالب موارد انجام میدهد و با القای ترس و نا امید کردن بیمار از درمان، مردم را روز به روز بیمارتر و مطب خود را شلوغ تر و جیب خود را پر پول تر میکنند.
✓پس این دو روایت نیز ثابت میکند که طب، فقط #طب_اسلامی است و طبیب حقیقی فقط خداوند است و برای هر بیماری باید همان دارویی که خداوند آن را درمان آن بیماری قرار داده به دست آورد و آن را استفاده نمود که پیدا کردن آن راهی به جز رجوع به انبیاء و ائمه علیهم السلام ندارد.
✓پس این دو روایت ثابت میکند که در همهی بیماریها مردم باید به پیامبران و امامان علیهم السلام رجوع کرده تا دارویی که خداوند برای آن بیماری قرار داده را بیابند و همان را مصرف کنند که طب اسلامی یعنی همین. و رجوع به طبیب فقط برای به دست آوردن گیاه یا آن داروی آماده یا حدیث معصوم و دل خوش شدن است. برای اینکه کسی باشد که در حین روند درمان با او مشورت کنند و توضیح بخواهند و طبیب، ابهاماتشان را برطرف کرده و آنان را در امر درمان یاری کرده و در نتیجه دلشان را خوش کند.
🔶🔹روایت شصت و هشتم؛ که درمانگری و طبابت امیرالمؤمنین علیه السلام را به وضوح نشان میدهد
📜متن روایت:
أَصْلٌ لِبَعْضِ قُدَمَائِنَا بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَمَّارِ بْنِ يَاسِرٍ قَالَ: بَيْنَا أَنَا أَمْشِي بِأَرْضِ اَلْكُوفَةِ إِذْ رَأَيْتُ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلِيّاً عَلَيْهِ السَّلاَمُ جَالِساً وَ عِنْدَهُ جَمَاعَةٌ مِنَ اَلنَّاسِ وَ هُوَ يَصِفُ لِكُلِّ إِنْسَانٍ مَا يَصْلُحُ لَهُ فَقُلْتُ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ أَ يُوجَدُ عِنْدَكَ دَوَاءُ اَلذُّنُوبِ فَقَالَ نَعَمْ اِجْلِسْ فَجَثَوْتُ عَلَى رُكْبَتَيَّ حَتَّى تَفَرَّقَ عَنْهُ اَلنَّاسُ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَيَّ فَقَالَ خُذْ دَوَاءً أَقُولُ لَكَ قَالَ قُلْتُ قُلْ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ قَالَ عَلَيْكَ بِوَرَقِ اَلْفَقْرِ وَ عُرُوقِ اَلصَّبْرِ وَ هَلِيلَجِ اَلْكِتْمَانِ وَ بَلِيلَجِ اَلرِّضَى وَ غَارِيقُونِ اَلْفِكْرِ وَ سَقَمُونِيَا اَلْأَحْزَانِ وَ اِشْرَبْهُ بِمَاءِ اَلْأَجْفَانِ وَ أَغْلِهِ فِي طِنْجِيرِ اَلْقَلَقِ وَ دَعْهُ تَحْتَ نِيرَانِ اَلْفَرَقِ ثُمَّ صُفَّهُ بِمُنْخُلِ اَلْأَرَقِ وَ اِشْرَبْهُ عَلَى اَلْحَرَقِ فَذَاكَ دَوَاكَ وَ شِفَاكَ يَا عَلِيلُ.
📝ترجمهی روایت:
عمار یاسر گفت: من در سرزمین کوفه قدم میزدم که ناگاه امیرالمؤمنین علی علیه السلام را دیدم که نشسته بود و جمعیتی از مردم نزد او بودند و ایشان برای هر انسان آنچه که صلاحش بود را تجویز میکرد.
پس گفتم: ای امیرمؤمنان! آیا نزد شما داروی گناهان هم یافت میشود؟!
فرمود: «بله! بنشین.»
پس بر دو زانوی خود نشستم تا وقتی که مردم از آنجا پراکنده شدند.
پس فرمود: «دارویی که به تو میگویم را بگیر.»
گفتم: بگو ای امیرمؤمنان!
فرمود: «بر تو باد به برگ فقر و رگههای صبر و هلیلهی کتمان و بلیلهی خوشنودی و غاریقون اندیشه و سقمونیای غصهها و آن را با آب پلکها بنوش و در دیگ سرگردانی بجوش و آتش پراکندگی را در زیر آن رها ساز سپس آن را با اَلَکِ شببیداری صاف کن و آن را با سوز (دل) بنوش. پس این داروی تو و شفای توست ای بیمار!»
منبع:
📚مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۱۷۱
✍🏻بیان:
✓اولاً عبارت «یصف» در بسیاری از روایات طبی برای تجویز دارو و درمان و راههای پیشگیری از بیماریها استفاده شده است علی رغم اینکه این استعمال برای موارد درمان و پیشگیری در نزد عرب هم رایج بوده است.
✓ثانیاً عبارت «ما یصلح له» در روایات طبی نیز یافت میشود که برای درمان و تدبیر بدن از ریشهی «اصلاح» استفاده میکردند.
✓ثالثاً وقتی عمار یاسر این صحنه را دید پرسید «آیا نزد شما داروی گناهان هم یافت میشود؟» این سوال عمار با در نظر گرفتن دو نکتهی قبلی روشن میکند که امام در حال تجویز دارو برای درمان بیماریها یا تجویز دستورات پزشکی برای پیشگیری از بیماریها به مردم بودند که عمار آمد و گفت: آیا داروی گناهان هم دارید یا خیر.
✓رابعاً پاسخ امام نیز واضح میکند که حضرت تا پیش از آن مشغول تجویز داروهای ترکیبی بودند. لکن برای درمان گناهان با یک ترکیب استعاری زیبا، چیزی مانند داروهای ترکیبیای که پیش از آن مشغول تحویزش بودند را به عنوان داروی گناهان تجویز نمودند.
✓بنابراین این روایت به وضوح نشان میدهد که معصوم طبابت میکرده و از دانش طب خود به مردم میگفته تا حتی در پیشگیری و درمان همهی بیماریها نیز به امام رجوع کنند.
ادامه دارد...
@TebboZendegieEslami
✓دو روایت فوق در کنار هم این مطلب را میفهماند که طبیب هیچکاره است و بندگان برای هر بیماری باید همان دارویی که خداوند برای آن بیماری قرار داده را استفاده کنند و طبیب فقط واسطهی رساندن داروی خدا برای بیماریای است که خدا آفریده و جز این، کار دیگری ندارد مگر فقط دلخوش کردن بیماران. کاری که پزشکی جدید دقیقاً عکس آن را در غالب موارد انجام میدهد و با القای ترس و نا امید کردن بیمار از درمان، مردم را روز به روز بیمارتر و مطب خود را شلوغ تر و جیب خود را پر پول تر میکنند.
✓پس این دو روایت نیز ثابت میکند که طب، فقط #طب_اسلامی است و طبیب حقیقی فقط خداوند است و برای هر بیماری باید همان دارویی که خداوند آن را درمان آن بیماری قرار داده به دست آورد و آن را استفاده نمود که پیدا کردن آن راهی به جز رجوع به انبیاء و ائمه علیهم السلام ندارد.
✓پس این دو روایت ثابت میکند که در همهی بیماریها مردم باید به پیامبران و امامان علیهم السلام رجوع کرده تا دارویی که خداوند برای آن بیماری قرار داده را بیابند و همان را مصرف کنند که طب اسلامی یعنی همین. و رجوع به طبیب فقط برای به دست آوردن گیاه یا آن داروی آماده یا حدیث معصوم و دل خوش شدن است. برای اینکه کسی باشد که در حین روند درمان با او مشورت کنند و توضیح بخواهند و طبیب، ابهاماتشان را برطرف کرده و آنان را در امر درمان یاری کرده و در نتیجه دلشان را خوش کند.
🔶🔹روایت شصت و هشتم؛ که درمانگری و طبابت امیرالمؤمنین علیه السلام را به وضوح نشان میدهد
📜متن روایت:
أَصْلٌ لِبَعْضِ قُدَمَائِنَا بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَمَّارِ بْنِ يَاسِرٍ قَالَ: بَيْنَا أَنَا أَمْشِي بِأَرْضِ اَلْكُوفَةِ إِذْ رَأَيْتُ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلِيّاً عَلَيْهِ السَّلاَمُ جَالِساً وَ عِنْدَهُ جَمَاعَةٌ مِنَ اَلنَّاسِ وَ هُوَ يَصِفُ لِكُلِّ إِنْسَانٍ مَا يَصْلُحُ لَهُ فَقُلْتُ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ أَ يُوجَدُ عِنْدَكَ دَوَاءُ اَلذُّنُوبِ فَقَالَ نَعَمْ اِجْلِسْ فَجَثَوْتُ عَلَى رُكْبَتَيَّ حَتَّى تَفَرَّقَ عَنْهُ اَلنَّاسُ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَيَّ فَقَالَ خُذْ دَوَاءً أَقُولُ لَكَ قَالَ قُلْتُ قُلْ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ قَالَ عَلَيْكَ بِوَرَقِ اَلْفَقْرِ وَ عُرُوقِ اَلصَّبْرِ وَ هَلِيلَجِ اَلْكِتْمَانِ وَ بَلِيلَجِ اَلرِّضَى وَ غَارِيقُونِ اَلْفِكْرِ وَ سَقَمُونِيَا اَلْأَحْزَانِ وَ اِشْرَبْهُ بِمَاءِ اَلْأَجْفَانِ وَ أَغْلِهِ فِي طِنْجِيرِ اَلْقَلَقِ وَ دَعْهُ تَحْتَ نِيرَانِ اَلْفَرَقِ ثُمَّ صُفَّهُ بِمُنْخُلِ اَلْأَرَقِ وَ اِشْرَبْهُ عَلَى اَلْحَرَقِ فَذَاكَ دَوَاكَ وَ شِفَاكَ يَا عَلِيلُ.
📝ترجمهی روایت:
عمار یاسر گفت: من در سرزمین کوفه قدم میزدم که ناگاه امیرالمؤمنین علی علیه السلام را دیدم که نشسته بود و جمعیتی از مردم نزد او بودند و ایشان برای هر انسان آنچه که صلاحش بود را تجویز میکرد.
پس گفتم: ای امیرمؤمنان! آیا نزد شما داروی گناهان هم یافت میشود؟!
فرمود: «بله! بنشین.»
پس بر دو زانوی خود نشستم تا وقتی که مردم از آنجا پراکنده شدند.
پس فرمود: «دارویی که به تو میگویم را بگیر.»
گفتم: بگو ای امیرمؤمنان!
فرمود: «بر تو باد به برگ فقر و رگههای صبر و هلیلهی کتمان و بلیلهی خوشنودی و غاریقون اندیشه و سقمونیای غصهها و آن را با آب پلکها بنوش و در دیگ سرگردانی بجوش و آتش پراکندگی را در زیر آن رها ساز سپس آن را با اَلَکِ شببیداری صاف کن و آن را با سوز (دل) بنوش. پس این داروی تو و شفای توست ای بیمار!»
منبع:
📚مستدرک الوسائل، ج ۱۲، ص ۱۷۱
✍🏻بیان:
✓اولاً عبارت «یصف» در بسیاری از روایات طبی برای تجویز دارو و درمان و راههای پیشگیری از بیماریها استفاده شده است علی رغم اینکه این استعمال برای موارد درمان و پیشگیری در نزد عرب هم رایج بوده است.
✓ثانیاً عبارت «ما یصلح له» در روایات طبی نیز یافت میشود که برای درمان و تدبیر بدن از ریشهی «اصلاح» استفاده میکردند.
✓ثالثاً وقتی عمار یاسر این صحنه را دید پرسید «آیا نزد شما داروی گناهان هم یافت میشود؟» این سوال عمار با در نظر گرفتن دو نکتهی قبلی روشن میکند که امام در حال تجویز دارو برای درمان بیماریها یا تجویز دستورات پزشکی برای پیشگیری از بیماریها به مردم بودند که عمار آمد و گفت: آیا داروی گناهان هم دارید یا خیر.
✓رابعاً پاسخ امام نیز واضح میکند که حضرت تا پیش از آن مشغول تجویز داروهای ترکیبی بودند. لکن برای درمان گناهان با یک ترکیب استعاری زیبا، چیزی مانند داروهای ترکیبیای که پیش از آن مشغول تحویزش بودند را به عنوان داروی گناهان تجویز نمودند.
✓بنابراین این روایت به وضوح نشان میدهد که معصوم طبابت میکرده و از دانش طب خود به مردم میگفته تا حتی در پیشگیری و درمان همهی بیماریها نیز به امام رجوع کنند.
ادامه دارد...
@TebboZendegieEslami
🌸طب و زندگے اسـلامے🌸
🔶🔹روایت شصت و نهم؛ ماجرای نوشته شدن اولین کتاب طب در تاریخ اسلام یعنی #رساله_ذهبیه به دستان مبارک امام رضا علیه السلام که در آن تصریح فرمودند این کتاب در علم طب کافی است 📜متن روایت: ذكر أبو محمد الحسن بن محمد النوفلي قال حدثني أبي و... جالس في مجلسه و فيه…
✍🏻بیان:
✓این روایت به تنهایی در اثبات #طب_اسلامی و استقلال و برتری آن کافی است. آیا کم است که امام معصوم با دستان خود کتابی در علم طب بنویسد و در آن تصریح کند که «این کتاب در علم طب، کافی است»؟ علاوه بر اینکه تا پیش از آن هیچ مسلمانی در علم طب کتاب ننوشته بود و هر چه از کتب طبی در میان مسلمین بوده ترجمهی کتبِ طبهای دیگر بوده است و نوشتن این کتاب توسط امام رضا علیه السلام نوعی مقابله و به منزلهی اعلام رسمی طب اسلامی است و هر کس که با دقت و ژرف اندیشی به این کتاب نگاه کند اقرار خواهد کرد که حقیقتاً در علم پزشکی کافی است؛ زیرا از آناتومی، آداب تغذیه، وعدههای غذایی، شراب حلال، حجامت، فصد، حمام، مزاج شناسی و درمان همهی بیماریها، آداب سفر، مسائل جنسی و پرهیزات عمومی در آن صحبت شده و چیزی از نیازمندیهای طبی نبوده که امام از آن فروگذار کند.
✓علاوه بر این، مأمون علیه اللعنة نیز در سپاسگزاری از امام، نامهای نوشت که بخشی از آن ذکر شد. جالب آن است که این دشمن امام، میفهمد که ائمه علیهم السلام معدن همهی علوم هستند و باید طب را هم از ایشان جویا شد و ادلهی عقلی در اثبات طب اسلامی آورده است به اینکه: اگر بناست انسان به بهشت برود این، بدون دانستن طب ممکن نیست؛ زیرا بهشت رفتن، حکمت میخواهد و برای به حکمت رسیدن، باید زنده بود و تن سالم داشت و برای سالم بودن چارهای جز دانستن طب نیست. و اساساً دین بدون آنکه به قدر کفایت دستورات طبی بگوید نمیتواند مردم را عابد درگاه خداوند کند؛ زیرا انجام عبادت تن سالم میخواهد و اگر دین، در کنار دستورات عبادی، طب نگوید اکثر بندگان بیمار بوده و در نتیجه اکثر احکام باید تخصیص بخورد که این تخصیص اکثر بوده و قبیح است و اگر گفته شود که دین، طب را به عهدهی دیگران گذاشته، از آن نیازمندی مسلمین به کفار لازم میآید همانگونه که امروزه وضعیت مسلمین و حتی علمایی که طب اسلامی نمیدانند و به آن عمل نمیکنند نیز همین است.
✅نتیجه:
نهایتاً بیش از ۶۰ روایت ذکر شد که به صورت عام یا خاص، وجود طب اسلامی و آگاهی ائمه علیهم السلام بر علم طب و رسالت آنان در گفتن طب به مردم و برتری طب اسلامی بر سایر طبها را ثابت میکند و به جز این، خود روایات طبی نیز در اثبات طب اسلامی کافی است که عدد آن به هزاران روایت میرسد که فوق حد تواتر بوده و ذکر آن در این کراسه نمیگنجید.
🤲🏻به امید آنکه قدر این دانش گرانقدر دانسته شود و همهی شیعیان با یادگیری و عمل به آن از غرب و شرق عالم بینیاز گردند.
🤲🏻الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة محمد و آل محمد علیهم الصلاة و السلام
✍🏻سیّدمحمّدجواد موسوے
۲۶ تیر ۱۴۰۰
🚫کپی بدون ذکر منـبـع جـایـز نـیــســـت🚫
@TebboZendegieEslami
✓این روایت به تنهایی در اثبات #طب_اسلامی و استقلال و برتری آن کافی است. آیا کم است که امام معصوم با دستان خود کتابی در علم طب بنویسد و در آن تصریح کند که «این کتاب در علم طب، کافی است»؟ علاوه بر اینکه تا پیش از آن هیچ مسلمانی در علم طب کتاب ننوشته بود و هر چه از کتب طبی در میان مسلمین بوده ترجمهی کتبِ طبهای دیگر بوده است و نوشتن این کتاب توسط امام رضا علیه السلام نوعی مقابله و به منزلهی اعلام رسمی طب اسلامی است و هر کس که با دقت و ژرف اندیشی به این کتاب نگاه کند اقرار خواهد کرد که حقیقتاً در علم پزشکی کافی است؛ زیرا از آناتومی، آداب تغذیه، وعدههای غذایی، شراب حلال، حجامت، فصد، حمام، مزاج شناسی و درمان همهی بیماریها، آداب سفر، مسائل جنسی و پرهیزات عمومی در آن صحبت شده و چیزی از نیازمندیهای طبی نبوده که امام از آن فروگذار کند.
✓علاوه بر این، مأمون علیه اللعنة نیز در سپاسگزاری از امام، نامهای نوشت که بخشی از آن ذکر شد. جالب آن است که این دشمن امام، میفهمد که ائمه علیهم السلام معدن همهی علوم هستند و باید طب را هم از ایشان جویا شد و ادلهی عقلی در اثبات طب اسلامی آورده است به اینکه: اگر بناست انسان به بهشت برود این، بدون دانستن طب ممکن نیست؛ زیرا بهشت رفتن، حکمت میخواهد و برای به حکمت رسیدن، باید زنده بود و تن سالم داشت و برای سالم بودن چارهای جز دانستن طب نیست. و اساساً دین بدون آنکه به قدر کفایت دستورات طبی بگوید نمیتواند مردم را عابد درگاه خداوند کند؛ زیرا انجام عبادت تن سالم میخواهد و اگر دین، در کنار دستورات عبادی، طب نگوید اکثر بندگان بیمار بوده و در نتیجه اکثر احکام باید تخصیص بخورد که این تخصیص اکثر بوده و قبیح است و اگر گفته شود که دین، طب را به عهدهی دیگران گذاشته، از آن نیازمندی مسلمین به کفار لازم میآید همانگونه که امروزه وضعیت مسلمین و حتی علمایی که طب اسلامی نمیدانند و به آن عمل نمیکنند نیز همین است.
✅نتیجه:
نهایتاً بیش از ۶۰ روایت ذکر شد که به صورت عام یا خاص، وجود طب اسلامی و آگاهی ائمه علیهم السلام بر علم طب و رسالت آنان در گفتن طب به مردم و برتری طب اسلامی بر سایر طبها را ثابت میکند و به جز این، خود روایات طبی نیز در اثبات طب اسلامی کافی است که عدد آن به هزاران روایت میرسد که فوق حد تواتر بوده و ذکر آن در این کراسه نمیگنجید.
🤲🏻به امید آنکه قدر این دانش گرانقدر دانسته شود و همهی شیعیان با یادگیری و عمل به آن از غرب و شرق عالم بینیاز گردند.
🤲🏻الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة محمد و آل محمد علیهم الصلاة و السلام
✍🏻سیّدمحمّدجواد موسوے
۲۶ تیر ۱۴۰۰
🚫کپی بدون ذکر منـبـع جـایـز نـیــســـت🚫
@TebboZendegieEslami
⁉️چرا ائمه علیهم السلام برای ماساژ و حجامت خود، به دیگران دستور میدادند تا ایشان را ماساژ داده یا حجامت کنند؟! چرا خودشان این کار را انجام نمیدادند؟!
⁉️فرق جماع با خودارضایی چیست؟! چطور خودارضایی اینهمه ضرر دارد ولی جماع با همسر اینهمه فایده؟!
✅پاسخ این سوالات را میتوانید در تصویر فوق بیابید.
#طب_اسلامی
@TebboZendegieEslami
⁉️فرق جماع با خودارضایی چیست؟! چطور خودارضایی اینهمه ضرر دارد ولی جماع با همسر اینهمه فایده؟!
✅پاسخ این سوالات را میتوانید در تصویر فوق بیابید.
#طب_اسلامی
@TebboZendegieEslami
🥣دارویی جدید در #طب_اسلامی
🗒#إیارج_فیقراء: «همهی اطباء میپندارند که این دارو با وحی بر حضرت آدم علیه السلام نازل شده است.»
ترکیب و نحوهی ساخت آن را در تصویر فوق ملاحظه کنید (الرسالة الهارونیة لمسیح بن حکم دمشقی، ص ۱۵۲)
✍🏻اسلامی دانستن یک چیز منحصر در وجود «نص خاص» بر آن نیست. بلکه اصلاً چنین انتظاری از کتاب و سنت نمیرود؛ زیرا خودشان فرمودند: «علینا بالقاء الاصول علیکم التفریع.»
نصوص کتاب و سنت یا اصل است یا فرع. چنانچه هر قضیهای نصی از کتاب و سنت داشته باشد، اسلامی است چه آن نص، اصل باشد چه فرع. چه عام باشد چه خاص.
✍🏻باتوجه به اصل محکم و قاطع و برهان عقلی امام صادق علیه السلام در مناظره با طبیب هندی (که حتی در صورت عدم اعتبار روایت، استدلال عقلی امام در آن غیر قابل رد است)، همهی داروهایی که از طب قدیم تا زمان ائمه علیهم السلام در میان اطباء طب سنتی مشهور و معروف و مجرب بوده قطعاً از طریق وحی به آنان رسیده است و جزو طب اسلامی محسوب میشود؛ زیرا ان الدین عندالله الاسلام. چه برسد به اینکه همهی اطباء اقرار به وحیانی بودن آن کنند؛ مانند إیارج فیقراء
✍🏻سیّد محمّد جواد موسوے
@TebboZendegieEslami
🗒#إیارج_فیقراء: «همهی اطباء میپندارند که این دارو با وحی بر حضرت آدم علیه السلام نازل شده است.»
ترکیب و نحوهی ساخت آن را در تصویر فوق ملاحظه کنید (الرسالة الهارونیة لمسیح بن حکم دمشقی، ص ۱۵۲)
✍🏻اسلامی دانستن یک چیز منحصر در وجود «نص خاص» بر آن نیست. بلکه اصلاً چنین انتظاری از کتاب و سنت نمیرود؛ زیرا خودشان فرمودند: «علینا بالقاء الاصول علیکم التفریع.»
نصوص کتاب و سنت یا اصل است یا فرع. چنانچه هر قضیهای نصی از کتاب و سنت داشته باشد، اسلامی است چه آن نص، اصل باشد چه فرع. چه عام باشد چه خاص.
✍🏻باتوجه به اصل محکم و قاطع و برهان عقلی امام صادق علیه السلام در مناظره با طبیب هندی (که حتی در صورت عدم اعتبار روایت، استدلال عقلی امام در آن غیر قابل رد است)، همهی داروهایی که از طب قدیم تا زمان ائمه علیهم السلام در میان اطباء طب سنتی مشهور و معروف و مجرب بوده قطعاً از طریق وحی به آنان رسیده است و جزو طب اسلامی محسوب میشود؛ زیرا ان الدین عندالله الاسلام. چه برسد به اینکه همهی اطباء اقرار به وحیانی بودن آن کنند؛ مانند إیارج فیقراء
✍🏻سیّد محمّد جواد موسوے
@TebboZendegieEslami
💚بیش از ۶۰ روایت در اثبات وجود طب اسلامے
(و همچنین وجود همهی علوم در قرآن و سنت و آگاهی کامل ائمه علیهم السلام به علم طب و طبابت آن حضرات و برتری طب اسـلامے بر همهی طبها)
https://t.me/TebboZendegieEslami/8401
(و همچنین وجود همهی علوم در قرآن و سنت و آگاهی کامل ائمه علیهم السلام به علم طب و طبابت آن حضرات و برتری طب اسـلامے بر همهی طبها)
https://t.me/TebboZendegieEslami/8401
Telegram
🌸طب و زندگے اسـلامے🌸
📜روایات قطعی و متواتر در اثبات #طب_اسلامی و وجود همهی علوم در قرآن و سنت
🔶🔹روایت اول که بیانگر کفر درونی منکران طب اسلامی بلکه کل علوم اسلامی است!
📜متن روایت:
وَ عَن أَبِي مُحَمَّدٍ اَلقَاسِمِ بْنِ اَلْعَلاَءِ، رَفَعَهُ عَن عَبدِ اَلْعَزِيزِ بْنِ مُسلِمٍ،…
🔶🔹روایت اول که بیانگر کفر درونی منکران طب اسلامی بلکه کل علوم اسلامی است!
📜متن روایت:
وَ عَن أَبِي مُحَمَّدٍ اَلقَاسِمِ بْنِ اَلْعَلاَءِ، رَفَعَهُ عَن عَبدِ اَلْعَزِيزِ بْنِ مُسلِمٍ،…
Forwarded from 🌹 درمان شدگان طب اسلامی 🌹
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
⬜️⚪️⬜️
▫️ درمان #سرطان_خون با #طب_اسلامی
▫️ داروهای اسلامی نه مضر بود نه ما رو اذیت کرد
▫️ تفاوت برخورد بین طبیب اسلامی و پزشک مدرن با بیمار (و دادن روحیه)
▫️ هر چقدر که خرج کنند و وقت برای درس خواندن بزارن به هیچ وجه به علمی که از اهلبیت علیهم السلام به ما رسیده نمیرسند و در نهایت تو دل مردمو خالی میکنند (از درمان مایوس میکنند) که این کارشون به هیچ درد نمیخوره.
#آینده_متعلق_به_طب_اسلامی_است
#علامه_تبریزیان #پدر_طب_اسلامی
#پایان_دیکتاتوری_طب_شیمیایی_نزدیک_است
🆔 https://t.me/TEBBISLAMII
⬜️⚪️⬜️
▫️ درمان #سرطان_خون با #طب_اسلامی
▫️ داروهای اسلامی نه مضر بود نه ما رو اذیت کرد
▫️ تفاوت برخورد بین طبیب اسلامی و پزشک مدرن با بیمار (و دادن روحیه)
▫️ هر چقدر که خرج کنند و وقت برای درس خواندن بزارن به هیچ وجه به علمی که از اهلبیت علیهم السلام به ما رسیده نمیرسند و در نهایت تو دل مردمو خالی میکنند (از درمان مایوس میکنند) که این کارشون به هیچ درد نمیخوره.
#آینده_متعلق_به_طب_اسلامی_است
#علامه_تبریزیان #پدر_طب_اسلامی
#پایان_دیکتاتوری_طب_شیمیایی_نزدیک_است
🆔 https://t.me/TEBBISLAMII
⬜️⚪️⬜️
Forwarded from Deleted Account
❓آیا منبع #طب_اسلامی فقط نصوص خاص قرآن و احادیث (یعنی فروعات منصوص) است؟
⁉️#طب_سنتی تا چه اندازه اسلامی است؟!
❓چطور میتوان از کتب طب سنتی به عنوان منبع طب اسلامی استفاده کرد؟
✔️به عنوان نمونه: إیارج فیقراء یکی از داروهای طب اسلامی که در قرآن و احادیث وجود ندارد و از منابع طب سنتی به دست آمده اما یک داروی اسلامی محسوب میشود.
✍🏻سیّدمحمّدجواد موسوے
@TebboZendegieEslami
⁉️#طب_سنتی تا چه اندازه اسلامی است؟!
❓چطور میتوان از کتب طب سنتی به عنوان منبع طب اسلامی استفاده کرد؟
✔️به عنوان نمونه: إیارج فیقراء یکی از داروهای طب اسلامی که در قرآن و احادیث وجود ندارد و از منابع طب سنتی به دست آمده اما یک داروی اسلامی محسوب میشود.
✍🏻سیّدمحمّدجواد موسوے
@TebboZendegieEslami
✍🏻باتوجه به خبر مرگ حسن زاده آملی و متأسفانه تعصب شدید و بت پرستی محض بسیاری از طرفداران (و بعضاً اساتید) #طب_اسلامی نسبت به این شخص -که اصلاً معلوم نیست به چه دلیل کسانی که یک صفحه از کتب اصلی او را نخواندند اینهمه از او طرفداری میکنند-، ان شاء الله چند نظر از نظریات باطل حسن زاده آملی در طب را که در تضاد تام با احادیث طبی اهل بیت علیهم السلام و طب اسلامی است در کانال خواهیم گذاشت.
با ما همراه باشید...
@TebboZendegieEslami
با ما همراه باشید...
@TebboZendegieEslami