♻️ اعتدال؛ ویژگی بارز تفکر انتقادی
✍️ زهره سعیدی
🔘 اعتدال در لغت به معنای میانهروی و حد وسط است و در مقابل افراط و تفریط قرار دارد. جهان هستی بر اساس اعتدال و تعادل سرپاست. خروج از اعتدال مساوی با خطر نابودی است. افراط و تفریط دو سوی خروج از اعتدال هستند. به همین خاطر کسانی که از اعتدال خارج میشوند گرفتار افراط یا تفریط میگردند.
🔘به هر میزان که از اعتدال در زندگی فاصله بگیریم، دچار خطا شدهایم و خود و دیگران را در معرض خطر قرار دادهایم. خروج از اعتدال از زندگی خانوادگی گرفته تا اجتماع، فرهنگ، دین و سیاست را در بر میگیرد.
🔘یکی از شایعترین نمودهای خروج از اعتدال مربوط به داوریهای ما درباره امور اجتماعی و سیاسی است. بهعنوان مثال در مورد جنگ روسیه و اوکراین یا جنگ حماس و اسرائیل، کسانی که ظلم را صرفاً در یک طرف ماجرا میبینند و ظلم طرف دیگر را توجیه میکنند از دایره اعتدال خارج شدهاند. شروعکننده جنگ محکوم است؛ چه نام آن را عملیات نظامی بگذارد، چه بگوید ما پیشدستی کردیم، چه بگوید ما تلافی کردیم. تنها جنگ مشروع، دفاع در برابر متجاوز است. کشتن غیرنظامی در جنگ محکوم است؛ چه روسیه، چه اوکراین، چه اسرائیل و چه حماس باشد. بنابراین کسانی که کشته شدن غیرنظامیان فلسطینی را ظلم عیان میدانند و کشته شدن غیرنظامیان اسرائیلی را یا نمیبینند یا کوچک به شمار میآورند. یا کسانی که از ظلم حماس بر غیر نظامیان فریاد وااسفا سر میدهند و به ظلم مضاعف و وحشیانه اسرائیل بر غیر نظامیان فلسطین به دیده اغماض مینگرند یا آن را صرفاً ناشی از حماقت حماس میدانند هر دو از اعتدال خارج شدهاند.
1403/01/22
https://t.me/TeachingCriticalThinking
✍️ زهره سعیدی
🔘 اعتدال در لغت به معنای میانهروی و حد وسط است و در مقابل افراط و تفریط قرار دارد. جهان هستی بر اساس اعتدال و تعادل سرپاست. خروج از اعتدال مساوی با خطر نابودی است. افراط و تفریط دو سوی خروج از اعتدال هستند. به همین خاطر کسانی که از اعتدال خارج میشوند گرفتار افراط یا تفریط میگردند.
🔘به هر میزان که از اعتدال در زندگی فاصله بگیریم، دچار خطا شدهایم و خود و دیگران را در معرض خطر قرار دادهایم. خروج از اعتدال از زندگی خانوادگی گرفته تا اجتماع، فرهنگ، دین و سیاست را در بر میگیرد.
🔘یکی از شایعترین نمودهای خروج از اعتدال مربوط به داوریهای ما درباره امور اجتماعی و سیاسی است. بهعنوان مثال در مورد جنگ روسیه و اوکراین یا جنگ حماس و اسرائیل، کسانی که ظلم را صرفاً در یک طرف ماجرا میبینند و ظلم طرف دیگر را توجیه میکنند از دایره اعتدال خارج شدهاند. شروعکننده جنگ محکوم است؛ چه نام آن را عملیات نظامی بگذارد، چه بگوید ما پیشدستی کردیم، چه بگوید ما تلافی کردیم. تنها جنگ مشروع، دفاع در برابر متجاوز است. کشتن غیرنظامی در جنگ محکوم است؛ چه روسیه، چه اوکراین، چه اسرائیل و چه حماس باشد. بنابراین کسانی که کشته شدن غیرنظامیان فلسطینی را ظلم عیان میدانند و کشته شدن غیرنظامیان اسرائیلی را یا نمیبینند یا کوچک به شمار میآورند. یا کسانی که از ظلم حماس بر غیر نظامیان فریاد وااسفا سر میدهند و به ظلم مضاعف و وحشیانه اسرائیل بر غیر نظامیان فلسطین به دیده اغماض مینگرند یا آن را صرفاً ناشی از حماقت حماس میدانند هر دو از اعتدال خارج شدهاند.
1403/01/22
https://t.me/TeachingCriticalThinking
Telegram
تفكر انتقادي
کیفیت زندگی ما مستقیماً تابع کیفیت تفکر ماست.
زهره سعیدی، دکترای فلسفه تطبیقی، پژوهشگر و مترجم.
@Dr_ZohrehSaeidi
زهره سعیدی، دکترای فلسفه تطبیقی، پژوهشگر و مترجم.
@Dr_ZohrehSaeidi
👏8👍2👎1
♻️ قوانین تا چه وقت کارآیی و اعتبار دارند؟
✍️ زهره سعیدی
🔘قوانین در صورتی کارآمد و معتبر هستند که اولاً حافظ حقوق انسانی باشند. ثانیاً ناقض اصول اخلاقی نباشند. ثالثاً از تأیید عمومی برخوردار باشند. قانونی که ناقض حقوق انسانی یا ارزشهای اخلاقی ارزیابی شود و تأیید عمومی را به همراه نداشته باشد اعتبار خود را از دست داده است و از کارآیی لازم برخوردار نیست.
🔘مردم (شهروندان) حق دارند قوانینی را که ناسازگار با حقوق انسانی یا ارزشهای اخلاقی تشخیص میدهند نقد کنند و خواستار تغییر آن شوند. قوانینی که با اعتراض عمومی مواجه میشوند و خلاف حقوق انسانی یا ارزشهای اخلاقی ارزیابی می شوند، لازم است توسط دولتها بازبینی و مطابق با خواست اکثریت اصلاح شوند.
🔘وقتی اندیشمندان یک جامعه قانونی را نقد میکنند و آن را خلاف عرف و حقوق انسانی ارزیابی میکنند و عموم یا غالب یا کثیری از مردم خواستار تغییر آن میشوند، اگر توسط دولت بازبینی و اصلاح نشود، با نافرمانی مدنی مواجه خواهد شد. در صورت استنکاف دولت از توجه به توصیه اندیشمندان و خواست مردم، نافرمانی مدنی بیشتر میشود و نهایتاً چارهای جز سرکوب برای دولت و تنفر برای ملت باقی نمیماند. سرکوب و تنفر شکاف میان دولت و ملت را بیشتر میکند و مشروعیت حکومت را خدشهدار میسازد.
🔘یکی از قوانینی که در کشور ما با اعتراض عمومی مواجه و ناقض حقوق انسانی ارزیابی شده قانون حجاب اجباری است. از این رو وقت آن رسیده است که قانون مذکور توسط نهاد قانونگذاری بازبینی و مطابق با خواست اکثریت اصلاح شود.
1403/01/28
https://t.me/TeachingCriticalThinking
✍️ زهره سعیدی
🔘قوانین در صورتی کارآمد و معتبر هستند که اولاً حافظ حقوق انسانی باشند. ثانیاً ناقض اصول اخلاقی نباشند. ثالثاً از تأیید عمومی برخوردار باشند. قانونی که ناقض حقوق انسانی یا ارزشهای اخلاقی ارزیابی شود و تأیید عمومی را به همراه نداشته باشد اعتبار خود را از دست داده است و از کارآیی لازم برخوردار نیست.
🔘مردم (شهروندان) حق دارند قوانینی را که ناسازگار با حقوق انسانی یا ارزشهای اخلاقی تشخیص میدهند نقد کنند و خواستار تغییر آن شوند. قوانینی که با اعتراض عمومی مواجه میشوند و خلاف حقوق انسانی یا ارزشهای اخلاقی ارزیابی می شوند، لازم است توسط دولتها بازبینی و مطابق با خواست اکثریت اصلاح شوند.
🔘وقتی اندیشمندان یک جامعه قانونی را نقد میکنند و آن را خلاف عرف و حقوق انسانی ارزیابی میکنند و عموم یا غالب یا کثیری از مردم خواستار تغییر آن میشوند، اگر توسط دولت بازبینی و اصلاح نشود، با نافرمانی مدنی مواجه خواهد شد. در صورت استنکاف دولت از توجه به توصیه اندیشمندان و خواست مردم، نافرمانی مدنی بیشتر میشود و نهایتاً چارهای جز سرکوب برای دولت و تنفر برای ملت باقی نمیماند. سرکوب و تنفر شکاف میان دولت و ملت را بیشتر میکند و مشروعیت حکومت را خدشهدار میسازد.
🔘یکی از قوانینی که در کشور ما با اعتراض عمومی مواجه و ناقض حقوق انسانی ارزیابی شده قانون حجاب اجباری است. از این رو وقت آن رسیده است که قانون مذکور توسط نهاد قانونگذاری بازبینی و مطابق با خواست اکثریت اصلاح شود.
1403/01/28
https://t.me/TeachingCriticalThinking
Telegram
تفكر انتقادي
کیفیت زندگی ما مستقیماً تابع کیفیت تفکر ماست.
زهره سعیدی، دکترای فلسفه تطبیقی، پژوهشگر و مترجم.
@Dr_ZohrehSaeidi
زهره سعیدی، دکترای فلسفه تطبیقی، پژوهشگر و مترجم.
@Dr_ZohrehSaeidi
👍11✍1
♻️آیا دین میتواند ناقض اخلاق و حقوق انسانی باشد؟
✍️ زهره سعیدی
🔘 خداوند در قرآن به اوصاف اخلاقی مانند عدالت، بخشندگی، مهربانی، صداقت، حلم و بردباری توصیف شده است. موارد مذکور ویژگیهای اخلاقی و مورد تأیید خداوند است. یعنی خداوند ذاتاً اخلاقمدار است و ذاتاً نمیتواند اصول اخلاقی را نقض کند و حقوق انسانی را نادیده بگیرد. به بیان دیگر اقتضای عدالت خداوند این است که در چارچوب حقوق انسانی و مطابق با اصول اخلاقی سخن بگوید و تضاد و تعارضی میان دستورهای دینی و اصول اخلاقی و حقوق انسانی وجود نداشته باشد.
🔘پس چرا به نظر میرسد در دین شاهد دستورهای ناقض اخلاق و حقوق انسانی هستیم؟
🔘در بررسی دستورهای دینی میتوان آنها را با سه عنوان دستهبندی کرد: 1. دستورهای عبادی (مثل نماز و روزه و حج) 2. دستورهای اخلاقی (مثل الزام به راستگویی و امانتداری و انصاف و عدالت و پرهیز از دروغگویی و خیانت و ظلم و بدگویی) 3. دستورهای عرفی (مثل بردهداری، ارث، ازدواج و معامله).
🔘دستورهای عبادی ناقض اخلاق و حقوق انسانی نیست. دستورهای اخلاقی مروج ارزشهای اخلاقی و حافظ حقوق انسانی است. دستورهای عرفی، همانطور که از نام آن پیداست، عرف تعیینکننده درستی و نادرستی یا اخلاقی و غیراخلاقی بودن آن است. بهعنوان مثال بردهداری، همخوابگی با اسیران زن، چندهمسری، کودکهمسری، حق طلاق یکطرفه و نابرابری در ارث و شهادت، در عرفِ زمان پیامبر قابل پذیرش بودند و غیر انسانی و غیر اخلاقی ارزیابی نمیشدند اما در عرف کنونی غیر اخلاقی، مخالف با حقوق انسانی و غیر قابل پذیرش به شمار میروند. از این رو باید مطابق با خرد جمعی، عرف معاصر و اقتضائات زندگی مدرن تغییر کنند.
1403/02/05
https://t.me/TeachingCriticalThinking
✍️ زهره سعیدی
🔘 خداوند در قرآن به اوصاف اخلاقی مانند عدالت، بخشندگی، مهربانی، صداقت، حلم و بردباری توصیف شده است. موارد مذکور ویژگیهای اخلاقی و مورد تأیید خداوند است. یعنی خداوند ذاتاً اخلاقمدار است و ذاتاً نمیتواند اصول اخلاقی را نقض کند و حقوق انسانی را نادیده بگیرد. به بیان دیگر اقتضای عدالت خداوند این است که در چارچوب حقوق انسانی و مطابق با اصول اخلاقی سخن بگوید و تضاد و تعارضی میان دستورهای دینی و اصول اخلاقی و حقوق انسانی وجود نداشته باشد.
🔘پس چرا به نظر میرسد در دین شاهد دستورهای ناقض اخلاق و حقوق انسانی هستیم؟
🔘در بررسی دستورهای دینی میتوان آنها را با سه عنوان دستهبندی کرد: 1. دستورهای عبادی (مثل نماز و روزه و حج) 2. دستورهای اخلاقی (مثل الزام به راستگویی و امانتداری و انصاف و عدالت و پرهیز از دروغگویی و خیانت و ظلم و بدگویی) 3. دستورهای عرفی (مثل بردهداری، ارث، ازدواج و معامله).
🔘دستورهای عبادی ناقض اخلاق و حقوق انسانی نیست. دستورهای اخلاقی مروج ارزشهای اخلاقی و حافظ حقوق انسانی است. دستورهای عرفی، همانطور که از نام آن پیداست، عرف تعیینکننده درستی و نادرستی یا اخلاقی و غیراخلاقی بودن آن است. بهعنوان مثال بردهداری، همخوابگی با اسیران زن، چندهمسری، کودکهمسری، حق طلاق یکطرفه و نابرابری در ارث و شهادت، در عرفِ زمان پیامبر قابل پذیرش بودند و غیر انسانی و غیر اخلاقی ارزیابی نمیشدند اما در عرف کنونی غیر اخلاقی، مخالف با حقوق انسانی و غیر قابل پذیرش به شمار میروند. از این رو باید مطابق با خرد جمعی، عرف معاصر و اقتضائات زندگی مدرن تغییر کنند.
1403/02/05
https://t.me/TeachingCriticalThinking
Telegram
تفكر انتقادي
کیفیت زندگی ما مستقیماً تابع کیفیت تفکر ماست.
زهره سعیدی، دکترای فلسفه تطبیقی، پژوهشگر و مترجم.
@Dr_ZohrehSaeidi
زهره سعیدی، دکترای فلسفه تطبیقی، پژوهشگر و مترجم.
@Dr_ZohrehSaeidi
👍11❤2
✅ کتاب «فرهنگ، سعادت و تمدن در اندیشه کانت» منتشر شد.
🟢 نویسنده کتاب، آنا مارتا گُنزالس، استاد تمام فلسفه و پژوهشگر مؤسسه فرهنگ و جامعه در دانشگاه ناوارا (اسپانیا) است.
🟢 مترجم کتاب، زهره سعیدی، استادیار فلسفه و پژوهشگر پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات است.
✳️ پروفسور گُنزالس در این کتاب کانت را یکی از پدران فلسفه فرهنگ بهشمار آورده و به معرفی فلسفه فرهنگ وی و ارتباط آن با سعادت و تمدن پرداخته است.
✅ فرهنگ نزد کانت از اجزایی چون فرهنگ آزادی، فرهنگ اخلاقی، فرهنگ مدنی و فرهنگ صلح تشکیل شده است.
✅ روند ایجاد و گسترش فرهنگ و تمدن از نظر کانت حاصل جمع میان جبر و اختیار در طول تاریخ است. از یک سو چه انسان بخواهد و چه نخواهد طبیعت به نحو خوشبینانهای به سمت تحقق فرهنگ در حرکت است و از سوی دیگر آدمی به اختیار و خواست خود نقشی اصلی و محوری در تحقق فرهنگ ایفا میکند. در این رویکرد با اینکه کثرت فرهنگی پذیرفته شده و ادغام ملتها با یکدیگر طرد شده، حرکت جامعه بشری به سمت وحدت ارزیابی شده است، وحدتی که در دین واحد و عقلانی که محوریت آن با اخلاق است، تجلی پیدا میکند و به سمت صلح جاودان پیش میرود.
🟢 نویسنده کتاب، آنا مارتا گُنزالس، استاد تمام فلسفه و پژوهشگر مؤسسه فرهنگ و جامعه در دانشگاه ناوارا (اسپانیا) است.
🟢 مترجم کتاب، زهره سعیدی، استادیار فلسفه و پژوهشگر پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات است.
✳️ پروفسور گُنزالس در این کتاب کانت را یکی از پدران فلسفه فرهنگ بهشمار آورده و به معرفی فلسفه فرهنگ وی و ارتباط آن با سعادت و تمدن پرداخته است.
✅ فرهنگ نزد کانت از اجزایی چون فرهنگ آزادی، فرهنگ اخلاقی، فرهنگ مدنی و فرهنگ صلح تشکیل شده است.
✅ روند ایجاد و گسترش فرهنگ و تمدن از نظر کانت حاصل جمع میان جبر و اختیار در طول تاریخ است. از یک سو چه انسان بخواهد و چه نخواهد طبیعت به نحو خوشبینانهای به سمت تحقق فرهنگ در حرکت است و از سوی دیگر آدمی به اختیار و خواست خود نقشی اصلی و محوری در تحقق فرهنگ ایفا میکند. در این رویکرد با اینکه کثرت فرهنگی پذیرفته شده و ادغام ملتها با یکدیگر طرد شده، حرکت جامعه بشری به سمت وحدت ارزیابی شده است، وحدتی که در دین واحد و عقلانی که محوریت آن با اخلاق است، تجلی پیدا میکند و به سمت صلح جاودان پیش میرود.
👏10👍3🔥1👌1
♻️ چه وقت باورهایمان عین حماقت است؟
✍️ زهره سعیدی
🔘باور داشتن به اموری که قابل سنجش و ارزیابی هستند عین حماقت است. مثلاً اگر صاحب یک کشتی پیش از حرکت کشتی از بازبینی آن سربازبزند و بگوید من به استحکام کشتی خود باور دارم آنگاه به دریا برود و غرق شود باور او هر چقدر هم صادقانه باشد، نه تنها کمکی به او نکرده، بلکه عین حماقت بوده است. چنین کسی حتی اگر غرق هم نشود باز در باور خود حماقت به خرج داده است.
🔘برخی از باورهای ما ناشی از حماقت ماست. مثلاً در باور به اینکه ویروس بر من اثر نمیکند، حتی اگر به آن ویروس مبتلا نشده باشیم یا پس از ابتلا بهبود پیدا کرده باشیم، حماقت به خرج دادهایم؛ زیرا اولاً پژوهشهای علمی نشان داده است که ویروس بر اثر تماس افراد با یکدیگر منتقل میشود. ثانیاً چه بسا از این ویروس جان سالم به در برده باشیم اما بیآنکه بدانیم دیگران را مبتلا کرده و باعث ستاندن جانی شده باشیم.
🔘این موضوع وقتی اهمیت مضاعف پیدا میکند که خط مشی زندگی، فرهنگ، اجتماع و سیاست را بر اساس باورهای ناموجه و نه واقعیاتِ موجود تعیین کنیم. مثلاً اگر واقعیات موجود نشان دهد که توان مقابله با رقیبمان را نداریم، آنگاه خط مشی کاریمان را با باور به اینکه او به زودی از صحنه رقابت حذف خواهد شد پیگیری کنیم، حماقت به خرج دادهایم.
1403/02/17
https://t.me/TeachingCriticalThinking
✍️ زهره سعیدی
🔘باور داشتن به اموری که قابل سنجش و ارزیابی هستند عین حماقت است. مثلاً اگر صاحب یک کشتی پیش از حرکت کشتی از بازبینی آن سربازبزند و بگوید من به استحکام کشتی خود باور دارم آنگاه به دریا برود و غرق شود باور او هر چقدر هم صادقانه باشد، نه تنها کمکی به او نکرده، بلکه عین حماقت بوده است. چنین کسی حتی اگر غرق هم نشود باز در باور خود حماقت به خرج داده است.
🔘برخی از باورهای ما ناشی از حماقت ماست. مثلاً در باور به اینکه ویروس بر من اثر نمیکند، حتی اگر به آن ویروس مبتلا نشده باشیم یا پس از ابتلا بهبود پیدا کرده باشیم، حماقت به خرج دادهایم؛ زیرا اولاً پژوهشهای علمی نشان داده است که ویروس بر اثر تماس افراد با یکدیگر منتقل میشود. ثانیاً چه بسا از این ویروس جان سالم به در برده باشیم اما بیآنکه بدانیم دیگران را مبتلا کرده و باعث ستاندن جانی شده باشیم.
🔘این موضوع وقتی اهمیت مضاعف پیدا میکند که خط مشی زندگی، فرهنگ، اجتماع و سیاست را بر اساس باورهای ناموجه و نه واقعیاتِ موجود تعیین کنیم. مثلاً اگر واقعیات موجود نشان دهد که توان مقابله با رقیبمان را نداریم، آنگاه خط مشی کاریمان را با باور به اینکه او به زودی از صحنه رقابت حذف خواهد شد پیگیری کنیم، حماقت به خرج دادهایم.
1403/02/17
https://t.me/TeachingCriticalThinking
Telegram
تفكر انتقادي
کیفیت زندگی ما مستقیماً تابع کیفیت تفکر ماست.
زهره سعیدی، دکترای فلسفه تطبیقی، پژوهشگر و مترجم.
@Dr_ZohrehSaeidi
زهره سعیدی، دکترای فلسفه تطبیقی، پژوهشگر و مترجم.
@Dr_ZohrehSaeidi
👍12❤4🤔1
♻️چرا مرگخواهی برای دیگری (فرد خاص یا کشور خاص) خلاف عقلانیت، اخلاق و دینداری است؟
✍️زهره سعیدی
خلاف عقلانیت است زیرا:
▫️آدمی تسلطی بر سرنوشت خود و دیگری ندارد. مرگخواهی برای دیگری، تلاشی بیهوده برای کنترل چیزی است که خارج از حیطه قدرت انسان است.
▫️مرگخواهی به سوءتفاهم، درگیری و خشونت میانجامد و در صورتی که تداوم پیدا کند، خشونت را نهادینه میسازد.
▫️مرگخواهی امکان صلح و آشتی و مفاهمه میان دو طرف را سلب میکند و دشمنی را تداوم میبخشد.
▫️مرگ خواهی دشمنی را بدل به امری متعصبانه میسازد و تعصب عقلانیت را زایل میکند.
خلاف اخلاق است زیرا:
▫️هر انسان و هر کشوری فارغ از باورها، اعمال یا موقعیت اجتماعیاش، مستحق احترام و کرامت است. مرگخواهی برای دیگری، نقض این اصل اساسی اخلاقی محسوب میشود.
▫️مرگخواهی، مانع همدلی و شفقت با همنوعان میگردد و بیتوجهی به رنج و درد دیگریِ بیگانه را افزایش میدهد.
▫️مرگخواهی، کینه و نفرت نسبت به دیگری را نهادینه میسازد و مانع تصمیمهای خیرخواهانه میگردد.
خلاف دینداری است زیرا:
▫️در دین، زندگی به عنوان هدیهای الهی به شمار میرود. مرگخواهی برای دیگری، به معنای بیاحترامی به خداوند و خواست اوست.
▫️در دین بر طلب هدایت دیگران و نه طلب مرگ آنها تأکید شده است.
▫️در دین، بر فضایل اخلاقی مانند بخشش، رحمت و خیرخواهی تأکید شده است. مرگخواهی برای دیگری، نشاندهنده فقدان این فضایل است.
نکته آخر: هیچ انسانی نمیتواند ادعا کند هیچگاه مرتکب گناه، خطا و اشتباهی در زندگیاش نشده است. هیچ کشوری را در دنیا نمیتوان سراغ گرفت که دستی در ظلم و جنایت نداشته باشد. تفاوت کشورها صرفاً در میزان ظلم و جنایت آنها نسبت به مردم خود یا مردم دیگر کشورهاست. پس با زبان و دستی که به ظلم آلوده شده باشد نمیتوان ظلم دیگری را نشانه گرفت و او را مستحق مرگ دانست. به گفته مسیح: «هر کس تا به حال گناهی نکرده است اولین سنگ را به گناهکار بزند» (انجیل یوحنا باب 8 آیه 7).
1403/02/26
https://t.me/TeachingCriticalThinking
✍️زهره سعیدی
خلاف عقلانیت است زیرا:
▫️آدمی تسلطی بر سرنوشت خود و دیگری ندارد. مرگخواهی برای دیگری، تلاشی بیهوده برای کنترل چیزی است که خارج از حیطه قدرت انسان است.
▫️مرگخواهی به سوءتفاهم، درگیری و خشونت میانجامد و در صورتی که تداوم پیدا کند، خشونت را نهادینه میسازد.
▫️مرگخواهی امکان صلح و آشتی و مفاهمه میان دو طرف را سلب میکند و دشمنی را تداوم میبخشد.
▫️مرگ خواهی دشمنی را بدل به امری متعصبانه میسازد و تعصب عقلانیت را زایل میکند.
خلاف اخلاق است زیرا:
▫️هر انسان و هر کشوری فارغ از باورها، اعمال یا موقعیت اجتماعیاش، مستحق احترام و کرامت است. مرگخواهی برای دیگری، نقض این اصل اساسی اخلاقی محسوب میشود.
▫️مرگخواهی، مانع همدلی و شفقت با همنوعان میگردد و بیتوجهی به رنج و درد دیگریِ بیگانه را افزایش میدهد.
▫️مرگخواهی، کینه و نفرت نسبت به دیگری را نهادینه میسازد و مانع تصمیمهای خیرخواهانه میگردد.
خلاف دینداری است زیرا:
▫️در دین، زندگی به عنوان هدیهای الهی به شمار میرود. مرگخواهی برای دیگری، به معنای بیاحترامی به خداوند و خواست اوست.
▫️در دین بر طلب هدایت دیگران و نه طلب مرگ آنها تأکید شده است.
▫️در دین، بر فضایل اخلاقی مانند بخشش، رحمت و خیرخواهی تأکید شده است. مرگخواهی برای دیگری، نشاندهنده فقدان این فضایل است.
نکته آخر: هیچ انسانی نمیتواند ادعا کند هیچگاه مرتکب گناه، خطا و اشتباهی در زندگیاش نشده است. هیچ کشوری را در دنیا نمیتوان سراغ گرفت که دستی در ظلم و جنایت نداشته باشد. تفاوت کشورها صرفاً در میزان ظلم و جنایت آنها نسبت به مردم خود یا مردم دیگر کشورهاست. پس با زبان و دستی که به ظلم آلوده شده باشد نمیتوان ظلم دیگری را نشانه گرفت و او را مستحق مرگ دانست. به گفته مسیح: «هر کس تا به حال گناهی نکرده است اولین سنگ را به گناهکار بزند» (انجیل یوحنا باب 8 آیه 7).
1403/02/26
https://t.me/TeachingCriticalThinking
Telegram
تفكر انتقادي
کیفیت زندگی ما مستقیماً تابع کیفیت تفکر ماست.
زهره سعیدی، دکترای فلسفه تطبیقی، پژوهشگر و مترجم.
@Dr_ZohrehSaeidi
زهره سعیدی، دکترای فلسفه تطبیقی، پژوهشگر و مترجم.
@Dr_ZohrehSaeidi
👏14👍7👎3❤1
♻️گوهر دین چیست؟
✍️ زهره سعیدی
🔘«عمل صالح و تقواورزی» را که در دین اسلام بر آنها تأکید شده است میتوان گوهر دین به شمار آورد.
🔘مراد از عمل صالح اعمال نیک یا اعمال مطابق با اصول اخلاقی است. اعمال و کردارهای نیک و اخلاقی، فضیلت به شمار میروند و عامل به آنها، فضیلتمند لحاظ میشود. مراد از تقواورزی، پرهیز از گناه و التزام به نیکی است. افعال و کردارهای بد، گناه به شمار میروند و کسانی که از آنها پرهیز میکنند باتقوا و پرهیزگار لحاظ میشوند.
🔘بر اساس سخنان بزرگ مرد تاریخ اسلام، علی، تقواورزی وضعیتی است که در آن از بدیها و رذائل اخلاقی اجتناب میشود و به خوبیها و فضایل اخلاقی عمل میگردد: «تقوا اجتناب [از بدیها] است» (غررالحکم، ف 1، ش237)، «تقوا اساس نیکوکاری است» (غررالحکم، ف 1، ش 772)، «تقوا رئیس اخلاق است» (غررالحکم، ف 1، ش 801)، «کسی که تقوا نداشته باشد گرفتار لذات و شهواتِ [نامشروع] و گناهان میگردد» (غررالحکم، ف9، ش 249). «مردم با تقوا اهل فضیلت هستند» (نهجالبلاغه، خ 193، ب 2)، «متقین دامنهایشان پاک و خواهشهایشان سبک است و مردم به خوبیهایشان امید دارند و از بدیهایشان ایمناند» (غررالحکم، ف 1، ش 1940).
🔘از نظر ایشان کنترل امیال، نیکرفتاری، نیکوکاری، پرهیز از بدی و پارسایی؛ برترین عمل (نهجالبلاغه، ح 249)، باکرامتترین حیثیت (همان، ح 38) ، بالاترین علم (همان، ح 92)، برترین همنشین (همان، ح 113، ب1)، بهترین خیر (همان، خ 111، ب 5 و غررالحکم، ف 8، ش 18) و بهترین توشه برای ابدیت (نهجالبلاغه، ح 130، ب2 و غررالحکم، ف 1، ش 846) به شمار میرود.
🔘به گفتهی او بهترین دین، اخلاق نیک است (غررالحکم، ف 27، ش 7) و پاکترین انسان، بااخلاقترین انسان است (همان، ف 8، ش 206) و خداوند انسان را «جز به نیکی دستور نداده و جز از بدی نهی نفرموده است» (نهجالبلاغه، ن 31، ش 28).
1403/03/05
https://t.me/TeachingCriticalThinking
✍️ زهره سعیدی
🔘«عمل صالح و تقواورزی» را که در دین اسلام بر آنها تأکید شده است میتوان گوهر دین به شمار آورد.
🔘مراد از عمل صالح اعمال نیک یا اعمال مطابق با اصول اخلاقی است. اعمال و کردارهای نیک و اخلاقی، فضیلت به شمار میروند و عامل به آنها، فضیلتمند لحاظ میشود. مراد از تقواورزی، پرهیز از گناه و التزام به نیکی است. افعال و کردارهای بد، گناه به شمار میروند و کسانی که از آنها پرهیز میکنند باتقوا و پرهیزگار لحاظ میشوند.
🔘بر اساس سخنان بزرگ مرد تاریخ اسلام، علی، تقواورزی وضعیتی است که در آن از بدیها و رذائل اخلاقی اجتناب میشود و به خوبیها و فضایل اخلاقی عمل میگردد: «تقوا اجتناب [از بدیها] است» (غررالحکم، ف 1، ش237)، «تقوا اساس نیکوکاری است» (غررالحکم، ف 1، ش 772)، «تقوا رئیس اخلاق است» (غررالحکم، ف 1، ش 801)، «کسی که تقوا نداشته باشد گرفتار لذات و شهواتِ [نامشروع] و گناهان میگردد» (غررالحکم، ف9، ش 249). «مردم با تقوا اهل فضیلت هستند» (نهجالبلاغه، خ 193، ب 2)، «متقین دامنهایشان پاک و خواهشهایشان سبک است و مردم به خوبیهایشان امید دارند و از بدیهایشان ایمناند» (غررالحکم، ف 1، ش 1940).
🔘از نظر ایشان کنترل امیال، نیکرفتاری، نیکوکاری، پرهیز از بدی و پارسایی؛ برترین عمل (نهجالبلاغه، ح 249)، باکرامتترین حیثیت (همان، ح 38) ، بالاترین علم (همان، ح 92)، برترین همنشین (همان، ح 113، ب1)، بهترین خیر (همان، خ 111، ب 5 و غررالحکم، ف 8، ش 18) و بهترین توشه برای ابدیت (نهجالبلاغه، ح 130، ب2 و غررالحکم، ف 1، ش 846) به شمار میرود.
🔘به گفتهی او بهترین دین، اخلاق نیک است (غررالحکم، ف 27، ش 7) و پاکترین انسان، بااخلاقترین انسان است (همان، ف 8، ش 206) و خداوند انسان را «جز به نیکی دستور نداده و جز از بدی نهی نفرموده است» (نهجالبلاغه، ن 31، ش 28).
1403/03/05
https://t.me/TeachingCriticalThinking
Telegram
تفكر انتقادي
کیفیت زندگی ما مستقیماً تابع کیفیت تفکر ماست.
زهره سعیدی، دکترای فلسفه تطبیقی، پژوهشگر و مترجم.
@Dr_ZohrehSaeidi
زهره سعیدی، دکترای فلسفه تطبیقی، پژوهشگر و مترجم.
@Dr_ZohrehSaeidi
👍10❤4👎2🔥1👏1😁1
♻️چرا ملاک مسؤلیت دادن به افراد نباید میزان دینداری آنها باشد؟
✍️ زهره سعیدی
🔘ملاک انتخاب افراد برای اعطای یک مسؤلیت باید در درجه اول علم و دانش و تخصص آنها؛ در درجه دوم سوابق کاری، تجارب عملی و تعهد کاری آنها باشد. دخالت دادن میزان دینداری، در اعطای مسئولیت به افراد نه تنها بیارتباط با مسئولیتپذیری است بلکه خلاف عدالت است و نتایج مضری به بار میآورد.
🔘دینداریِ افراد اگر عاقلانه باشد منجر به قانونمداری و پایبندی به اصول اخلاقی میشود؛ اگر جاهلانه باشد منجر به تعصب و نقض اصول اخلاقی میشود و اگر ریاکارانه و از سر نفاق باشد منجر به فساد اخلاقی و قانونگریزی میگردد. عاقلانه، جاهلانه یا ریاکارانه بودنِ دینداری نیز به راحتی قابل تشخیص نیست اما علم و دانش و تخصص و سوابق و تجارب افراد قابل شناسایی است. یک فرد متخصص و باسواد و باتجربه حتی اگر ضعف دینی داشته باشد به خوبی از عهده مسؤلیت و شغل خود برخواهد آمد اما یک فرد کمتخصص و کمسواد و کمتجربه، حتی اگر دینداری بااخلاص باشد، از عهده مسؤلیتی که به او سپرده شده است برنخواهد آمد.
🔘متأسفانه نهادها و سازمانهای رسمی در اعطای مناصب و مسؤلیتها، بیش از آنکه دانش و تخصص و تجربه و مسؤلیتپذیری افراد را ملاک قرار دهند، ظواهر دینداری را دخالت میدهند. این امر نتایج فاسدی به بار آورده است. از جمله:
1️⃣رشد ظاهرگرایی، ریاکاری، نفاق و تظاهر به دینداری.
2️⃣تضعیف شایستهسالاری به واسطه واگذاری شغلها و سمتهای تخصصی به افرادِ غیرمتخصص، کمسواد و کمتجربه.
3️⃣رکود دانشی، تخصصی و کارشناسانهی سازمانها و نهادهای تحت ریاست افراد غیرمتخصص و کمسواد و کمتجربه.
4️⃣رواج تبعیض در اعطای مسئولیت به افراد و در نتیجه به حاشیه راندن نخبگان، باسوادان، متخصصان و کارشناسانِ کاربلد به گوشه انزوا یا فراری دادن آنها به خارج از وطن.
5️⃣محروم شدن کشور از دانش و تخصص و تجربه باسوادان، متخصصان و کارشناسان و جایگزینی آنها با افراد غیرمتخصص و کمسواد و کمتجربه.
6️⃣تداوم مشکلات و معضلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به دلیل محروم شدن کشور از دانش و تخصص و تجربه نخبگان.
7️⃣سرکوب نقد درونسازمانی و زیر سؤال بردن وضعیت موجود به دلیل ترس از به چالش کشیدن باورهای مذهبی.
8️⃣تضعیف پاسخگویی مسؤلین و مدیران ناکارآمد در قبال مردم و تضعیف پاسخگویی هر فرد به مافوق به دلیل احساس مصونیت مذهبی.
1403/03/20
https://t.me/TeachingCriticalThinking
✍️ زهره سعیدی
🔘ملاک انتخاب افراد برای اعطای یک مسؤلیت باید در درجه اول علم و دانش و تخصص آنها؛ در درجه دوم سوابق کاری، تجارب عملی و تعهد کاری آنها باشد. دخالت دادن میزان دینداری، در اعطای مسئولیت به افراد نه تنها بیارتباط با مسئولیتپذیری است بلکه خلاف عدالت است و نتایج مضری به بار میآورد.
🔘دینداریِ افراد اگر عاقلانه باشد منجر به قانونمداری و پایبندی به اصول اخلاقی میشود؛ اگر جاهلانه باشد منجر به تعصب و نقض اصول اخلاقی میشود و اگر ریاکارانه و از سر نفاق باشد منجر به فساد اخلاقی و قانونگریزی میگردد. عاقلانه، جاهلانه یا ریاکارانه بودنِ دینداری نیز به راحتی قابل تشخیص نیست اما علم و دانش و تخصص و سوابق و تجارب افراد قابل شناسایی است. یک فرد متخصص و باسواد و باتجربه حتی اگر ضعف دینی داشته باشد به خوبی از عهده مسؤلیت و شغل خود برخواهد آمد اما یک فرد کمتخصص و کمسواد و کمتجربه، حتی اگر دینداری بااخلاص باشد، از عهده مسؤلیتی که به او سپرده شده است برنخواهد آمد.
🔘متأسفانه نهادها و سازمانهای رسمی در اعطای مناصب و مسؤلیتها، بیش از آنکه دانش و تخصص و تجربه و مسؤلیتپذیری افراد را ملاک قرار دهند، ظواهر دینداری را دخالت میدهند. این امر نتایج فاسدی به بار آورده است. از جمله:
1️⃣رشد ظاهرگرایی، ریاکاری، نفاق و تظاهر به دینداری.
2️⃣تضعیف شایستهسالاری به واسطه واگذاری شغلها و سمتهای تخصصی به افرادِ غیرمتخصص، کمسواد و کمتجربه.
3️⃣رکود دانشی، تخصصی و کارشناسانهی سازمانها و نهادهای تحت ریاست افراد غیرمتخصص و کمسواد و کمتجربه.
4️⃣رواج تبعیض در اعطای مسئولیت به افراد و در نتیجه به حاشیه راندن نخبگان، باسوادان، متخصصان و کارشناسانِ کاربلد به گوشه انزوا یا فراری دادن آنها به خارج از وطن.
5️⃣محروم شدن کشور از دانش و تخصص و تجربه باسوادان، متخصصان و کارشناسان و جایگزینی آنها با افراد غیرمتخصص و کمسواد و کمتجربه.
6️⃣تداوم مشکلات و معضلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی به دلیل محروم شدن کشور از دانش و تخصص و تجربه نخبگان.
7️⃣سرکوب نقد درونسازمانی و زیر سؤال بردن وضعیت موجود به دلیل ترس از به چالش کشیدن باورهای مذهبی.
8️⃣تضعیف پاسخگویی مسؤلین و مدیران ناکارآمد در قبال مردم و تضعیف پاسخگویی هر فرد به مافوق به دلیل احساس مصونیت مذهبی.
1403/03/20
https://t.me/TeachingCriticalThinking
Telegram
تفكر انتقادي
کیفیت زندگی ما مستقیماً تابع کیفیت تفکر ماست.
زهره سعیدی، دکترای فلسفه تطبیقی، پژوهشگر و مترجم.
@Dr_ZohrehSaeidi
زهره سعیدی، دکترای فلسفه تطبیقی، پژوهشگر و مترجم.
@Dr_ZohrehSaeidi
👍18👏7
♻️چرا آزادی صرفاً در کنار مسؤلیتپذیری معنا دارد؟
✍️ زهره سعیدی
🔘آزادی و مسؤلیتپذیری دو مفهوم جداییناپذیر هستند. ما انسانها به همان اندازه که آزادیم، مسئولیم و به همان اندازه که مسؤلیم از آزادی برخورداریم.
🔘ما آزادیم که بر اساس علایق، عقاید و اهدافمان زندگی کنیم؛ در عین حال مسؤلیم که به عواقب کارهایی که میکنیم بیندیشیم، به حقوق و آزادی دیگران احترام بگذاریم و منافع جمعی را بر منافع شخصی ترجیح دهیم. در غیر این صورت مفهوم آزادی را ذبح کردهایم.
🔘ما مسؤلیم که به باورها، اهداف و وظایفمان متعهد باشیم؛ در عین حال آزادیم که تعهد را به اطاعت کورکورانه از دستورات فرونکاهیم، با توجیهِ عمل به وظیفه، حقوق دیگران را نادیده نگیریم، با گفتن مأمورم و معذور اصول اخلاقی را زیر پا نگذاریم. در غیر این صورت مفهوم مسؤلیت را ذبح کردهایم.
در واقع:
▫️افراد آزاد هستند که اطلاعات، نظرات و دیدگاههای خود را بیان کنند، اما در قبال درستی اطلاعات و احترام به نظرات و دیدگاههای دیگران مسؤلیت دارند.
▫️افراد آزاد هستند که در انتخابات شرکت کنند یا نکنند، اما در قبال انتخابهای خود و پیامدهای آن مسؤلیت دارند.
▫️افراد آزاد هستند که اموال خود را نگهداری و اداره کنند، اما در قبال استفادهی صحیح و قانونی از آن مسؤلیت دارند.
▫️افراد مسؤلیت دارند که به وظایفشان عمل کنند اما آزادند که وظیفهشان را در چارچوب اخلاقیات انجام دهند.
▫️افراد مسؤلیت دارند که به باورها و عقایدشان پایبند باشند اما آزادند که به باورها و عقاید دیگران احترام بگذارند.
▫️افراد مسؤلیت دارند که فرامین و دستورهای مافوق را اجرا کنند اما آزادند که از دستورها و فرامین غیر انسانی سرپیچی کنند.
خلاصه آنکه
🔘ما آزادیم دست به انتخاب بزنیم، در صورتی که 1. در قبال انتخابهای خود پاسخگو باشیم 2. مسؤلیت انتخابهایمان را بپذیریم و 3. به حقوق و آزادی دیگران احترام بگذاریم.
🔘ما مسؤلیم به باورها و اهدافمان متعهد باشیم، در صورتی که 1. به باورها و اهداف دیگران احترام بگذاریم 2. در راه باورها و اهدافمان اصول اخلاقی را زیر پا نگذاریم 3. تعهد و مسؤلیتپذیری را با اطاعت مقلدانه یکی نپنداریم.
🔘این تعادل بین آزادی و مسؤلیتپذیری، بستر لازم برای رشد و شکوفایی فرد و جامعه است.
1403/03/30
https://t.me/TeachingCriticalThinking
✍️ زهره سعیدی
🔘آزادی و مسؤلیتپذیری دو مفهوم جداییناپذیر هستند. ما انسانها به همان اندازه که آزادیم، مسئولیم و به همان اندازه که مسؤلیم از آزادی برخورداریم.
🔘ما آزادیم که بر اساس علایق، عقاید و اهدافمان زندگی کنیم؛ در عین حال مسؤلیم که به عواقب کارهایی که میکنیم بیندیشیم، به حقوق و آزادی دیگران احترام بگذاریم و منافع جمعی را بر منافع شخصی ترجیح دهیم. در غیر این صورت مفهوم آزادی را ذبح کردهایم.
🔘ما مسؤلیم که به باورها، اهداف و وظایفمان متعهد باشیم؛ در عین حال آزادیم که تعهد را به اطاعت کورکورانه از دستورات فرونکاهیم، با توجیهِ عمل به وظیفه، حقوق دیگران را نادیده نگیریم، با گفتن مأمورم و معذور اصول اخلاقی را زیر پا نگذاریم. در غیر این صورت مفهوم مسؤلیت را ذبح کردهایم.
در واقع:
▫️افراد آزاد هستند که اطلاعات، نظرات و دیدگاههای خود را بیان کنند، اما در قبال درستی اطلاعات و احترام به نظرات و دیدگاههای دیگران مسؤلیت دارند.
▫️افراد آزاد هستند که در انتخابات شرکت کنند یا نکنند، اما در قبال انتخابهای خود و پیامدهای آن مسؤلیت دارند.
▫️افراد آزاد هستند که اموال خود را نگهداری و اداره کنند، اما در قبال استفادهی صحیح و قانونی از آن مسؤلیت دارند.
▫️افراد مسؤلیت دارند که به وظایفشان عمل کنند اما آزادند که وظیفهشان را در چارچوب اخلاقیات انجام دهند.
▫️افراد مسؤلیت دارند که به باورها و عقایدشان پایبند باشند اما آزادند که به باورها و عقاید دیگران احترام بگذارند.
▫️افراد مسؤلیت دارند که فرامین و دستورهای مافوق را اجرا کنند اما آزادند که از دستورها و فرامین غیر انسانی سرپیچی کنند.
خلاصه آنکه
🔘ما آزادیم دست به انتخاب بزنیم، در صورتی که 1. در قبال انتخابهای خود پاسخگو باشیم 2. مسؤلیت انتخابهایمان را بپذیریم و 3. به حقوق و آزادی دیگران احترام بگذاریم.
🔘ما مسؤلیم به باورها و اهدافمان متعهد باشیم، در صورتی که 1. به باورها و اهداف دیگران احترام بگذاریم 2. در راه باورها و اهدافمان اصول اخلاقی را زیر پا نگذاریم 3. تعهد و مسؤلیتپذیری را با اطاعت مقلدانه یکی نپنداریم.
🔘این تعادل بین آزادی و مسؤلیتپذیری، بستر لازم برای رشد و شکوفایی فرد و جامعه است.
1403/03/30
https://t.me/TeachingCriticalThinking
Telegram
تفكر انتقادي
کیفیت زندگی ما مستقیماً تابع کیفیت تفکر ماست.
زهره سعیدی، دکترای فلسفه تطبیقی، پژوهشگر و مترجم.
@Dr_ZohrehSaeidi
زهره سعیدی، دکترای فلسفه تطبیقی، پژوهشگر و مترجم.
@Dr_ZohrehSaeidi
👍12
♻️چه پاسخی برای پرسشهای اساسی بشریت وجود دارد؟
✍️ زهره سعیدی
🔘چرا خلق شدهام و چه آیندهای پیش رویم است؟ دو پرسش اساسی بشریت هستند. پاسخ کانت، بزرگترین فیلسوف آلمانیِ قرن هجدهم به پرسش نخست، این است که خلق شدهایم تا فضایل انسانی را در خود شکوفا سازیم، شادکامی را گسترش دهیم و جامعهای اخلاقمحور، صلحدوست و سعادتمند تشکیل دهیم. وی در توضیح رویکرد خود میگوید از آنجا که آدمی واجد دو بعد عقلانی و فیزیکی است، خیر کامل او در این است که به هر دو بعد وجودش توجه کند و نیازهای هر دو را برآورده سازد.
🔘به گفته وی میل به برآوردنِ خواستههای حسی، میلی طبیعی در وجود هر انسانی است. همهی انسانها نیازهایی دارند که برخاسته از غریزهی آنهاست و برآورده کردن آنها احساس لذت را برایشان به همراه دارد. عقل انسان هم خواستهای دارد که برآورده کردن آن احساس رضایت و خرسندی را برایش به همراه دارد. خواسته عقل عمل به وظیفه اخلاقی است. در واقع غریزه انسان و عقل او اموری طبیعی و خیر در وجود او هستند و ابزار رشد و کمال او به شمار میروند. به همین خاطر عقل نمیگوید از تمایلات و غرایز خود دست بکشید، فقط میگوید به تکلیف خود عمل کنید. تکلیف مذکور در جایی که خواستههای حسی در برابر فضایل انسانی قرار بگیرند، مهار کردن و قاعدهمند نمودن آنهاست و در جایی که خواستههای حسی به فضایل انسانی خدمت کنند، برآورده کردن آنهاست.
🔘کانت عمل به وظایف اخلاقی را فضیلت انسان و دستیابی به نیازهای حسی را شادکامی او نامیده است. آنگاه فضیلت و شادکامی را در کنار یکدیگر خیر کامل یا خیر اعلای آدمی دانسته است. به گفته وی بشر خلق شده است تا خیر اعلا را در جهان محقق سازد.
🔘اگر انسان از روی وظیفه به دنبال برآوردنِ خواستههای حسی خود برود، تأمین آنها، ارزشمند محسوب میشود و در شمار عمل فضیلتمندانه قرار میگیرد. در صورتی برآوردنِ خواستههای حسی وظیفه انسان به شمار میرود که اولاً حرکت به سمت اخلاقی شدن را راحتتر سازد. ثانیاً عدم تأمین آنها عمل به فضایل اخلاقی را به خطر بیندازد. از این رو دستور عقل که به ادای تکلیف و رعایت اصول اخلاقی فرمان میدهد و لذا از انسان میخواهد که در بند امیال و غرایز خود نباشد، به معنای کنار گذاشتن امیال یا نابود کردن آنها نیست، بلکه به معنای اخلاقی کردن آنهاست. در واقع انسان باید در راستای عمل به تکلیف خود، دست به گزینش امیال بزند و آنها را ذیل «بایدها» و «نبایدها» ارتقاء دهد. بنابراین امیال و خواهشهای نفس سرکوب یا نابود نمیشوند، بلکه بیآنکه منجر به رفتار غیر اخلاقی گردند، تحت قاعده برآورده میشوند. لذا اگر انسان در حیطهی اخلاق برای ارضای تمایلات خویش تلاش کند، نهتنها مرتکب هیچ امر غیر اخلاقی نشده است، بلکه به فضیلتمندی خود نیز کمک کرده است.
1403/04/30
ادامه دارد
https://t.me/TeachingCriticalThinking
✍️ زهره سعیدی
🔘چرا خلق شدهام و چه آیندهای پیش رویم است؟ دو پرسش اساسی بشریت هستند. پاسخ کانت، بزرگترین فیلسوف آلمانیِ قرن هجدهم به پرسش نخست، این است که خلق شدهایم تا فضایل انسانی را در خود شکوفا سازیم، شادکامی را گسترش دهیم و جامعهای اخلاقمحور، صلحدوست و سعادتمند تشکیل دهیم. وی در توضیح رویکرد خود میگوید از آنجا که آدمی واجد دو بعد عقلانی و فیزیکی است، خیر کامل او در این است که به هر دو بعد وجودش توجه کند و نیازهای هر دو را برآورده سازد.
🔘به گفته وی میل به برآوردنِ خواستههای حسی، میلی طبیعی در وجود هر انسانی است. همهی انسانها نیازهایی دارند که برخاسته از غریزهی آنهاست و برآورده کردن آنها احساس لذت را برایشان به همراه دارد. عقل انسان هم خواستهای دارد که برآورده کردن آن احساس رضایت و خرسندی را برایش به همراه دارد. خواسته عقل عمل به وظیفه اخلاقی است. در واقع غریزه انسان و عقل او اموری طبیعی و خیر در وجود او هستند و ابزار رشد و کمال او به شمار میروند. به همین خاطر عقل نمیگوید از تمایلات و غرایز خود دست بکشید، فقط میگوید به تکلیف خود عمل کنید. تکلیف مذکور در جایی که خواستههای حسی در برابر فضایل انسانی قرار بگیرند، مهار کردن و قاعدهمند نمودن آنهاست و در جایی که خواستههای حسی به فضایل انسانی خدمت کنند، برآورده کردن آنهاست.
🔘کانت عمل به وظایف اخلاقی را فضیلت انسان و دستیابی به نیازهای حسی را شادکامی او نامیده است. آنگاه فضیلت و شادکامی را در کنار یکدیگر خیر کامل یا خیر اعلای آدمی دانسته است. به گفته وی بشر خلق شده است تا خیر اعلا را در جهان محقق سازد.
🔘اگر انسان از روی وظیفه به دنبال برآوردنِ خواستههای حسی خود برود، تأمین آنها، ارزشمند محسوب میشود و در شمار عمل فضیلتمندانه قرار میگیرد. در صورتی برآوردنِ خواستههای حسی وظیفه انسان به شمار میرود که اولاً حرکت به سمت اخلاقی شدن را راحتتر سازد. ثانیاً عدم تأمین آنها عمل به فضایل اخلاقی را به خطر بیندازد. از این رو دستور عقل که به ادای تکلیف و رعایت اصول اخلاقی فرمان میدهد و لذا از انسان میخواهد که در بند امیال و غرایز خود نباشد، به معنای کنار گذاشتن امیال یا نابود کردن آنها نیست، بلکه به معنای اخلاقی کردن آنهاست. در واقع انسان باید در راستای عمل به تکلیف خود، دست به گزینش امیال بزند و آنها را ذیل «بایدها» و «نبایدها» ارتقاء دهد. بنابراین امیال و خواهشهای نفس سرکوب یا نابود نمیشوند، بلکه بیآنکه منجر به رفتار غیر اخلاقی گردند، تحت قاعده برآورده میشوند. لذا اگر انسان در حیطهی اخلاق برای ارضای تمایلات خویش تلاش کند، نهتنها مرتکب هیچ امر غیر اخلاقی نشده است، بلکه به فضیلتمندی خود نیز کمک کرده است.
1403/04/30
ادامه دارد
https://t.me/TeachingCriticalThinking
Telegram
تفكر انتقادي
کیفیت زندگی ما مستقیماً تابع کیفیت تفکر ماست.
زهره سعیدی، دکترای فلسفه تطبیقی، پژوهشگر و مترجم.
@Dr_ZohrehSaeidi
زهره سعیدی، دکترای فلسفه تطبیقی، پژوهشگر و مترجم.
@Dr_ZohrehSaeidi
👌6💩2❤1👍1
♻️ اگر به وظیفه خود عمل کنیم و به دنبال تحقق خیر اعلا (فضیلت و شادکامی) باشیم چه آیندهای پیش رویمان است؟
✍️ زهره سعیدی
🔘کانت خیر اعلا را كه ناظر به هر دو بعد وجود انسان يعني بعد اخلاقي و بعد جسماني اوست، برترين و بهترين غايتي كه بشر ميتواند به آن دست پيدا كند، دانسته است. به بيان ديگر عالیترین خیر ارادی انسان، عمل به فضایل اخلاقی است و عالیترین خیر فیزیکی او، شادکامی به پاس فضیلتمندی است. این دو خیر در کنار هم خیر اعلای انسان هستند.
🔘حال اگر آدمی به وظیفه خود عمل کند و نیککرداری و پایبندی به اصول اخلاقی را پیشه خود سازد، چه چیزی در انتظار اوست؟ به گفته کانت اگر آدمی تلاش خود را معطوف به تحقق خیر اعلا در جهان کند بالاخره و پس از گذشت نسلها میتواند امیدوار باشد که جهانی اخلاقی شکل خواهد گرفت که در آن افراد بر اساس قانون اخلاق رفتار میکنند و در نتیجهی فضیلتمندیِ حاصل از رفتار اخلاقی، به سعادتی که شایستهی آن شدهاند، دست مییابند؛
🔘اما اگر عمر کوتاه آدمی مانع تکامل اخلاقیِ او شد و یا اگر فرد با وجود عمل به وظیفه به شادکامی و سعادتی که شایسته آن شده است دست نیافت، به چه امیدوار باشد؟ اینجاست که کانت از ایمان عقلانی سخن به میان میآورد. به گفته وی عقل فقط تا اینجا میتواند پیشروی کند و پرده از غایت اخلاقیِ جهان بردارد. از اینجا به بعد ایمان به کار میآید، ایمان به خداوندی که تحقق کامل خیر اعلای انسان را به عهده خواهد گرفت.
🔘بنابراین کانت برای هر دو گروه خداباوران و خداناباوران راهکار ارائه داده است. وظیفه هر دو گروه تحقق خیر اعلا در جهان است. خداناباوران به حکم عقل موظفند تلاش خود را معطوف به تحقق خیر اعلا در جهان کنند و خداباوران در عین اینکه تلاش خود را معطوف به تحقق خیر اعلا در جهان میکنند امید به تحقق کامل آن در جهانی دیگر و توسط ارادهای برتر دارند.
🔘به این ترتیب ایدهی خیر اعلا با مفهوم آینده گره خورده است. بدین معنا که خیر اعلا وضعیت ایدهآلی است که چشمانداز آینده را روشن میکند؛ به نحوی که هم فرد و هم اجتماع مکلف است خیر اعلا را بهعنوان غایت نهایی خود پیش چشم داشته باشد و به سوی آن حرکت کند. خداناباور به تحقق نسبی آن پس از گذر نسلها امید دارد و خداباور علاوه بر اینکه به تحقق نسبی آن پس از گذر نسلها امید دارد، به تحقق کامل آن در جهان دیگر امیدوار است.
1403/05/07
ادامه دارد
https://t.me/TeachingCriticalThinking
✍️ زهره سعیدی
🔘کانت خیر اعلا را كه ناظر به هر دو بعد وجود انسان يعني بعد اخلاقي و بعد جسماني اوست، برترين و بهترين غايتي كه بشر ميتواند به آن دست پيدا كند، دانسته است. به بيان ديگر عالیترین خیر ارادی انسان، عمل به فضایل اخلاقی است و عالیترین خیر فیزیکی او، شادکامی به پاس فضیلتمندی است. این دو خیر در کنار هم خیر اعلای انسان هستند.
🔘حال اگر آدمی به وظیفه خود عمل کند و نیککرداری و پایبندی به اصول اخلاقی را پیشه خود سازد، چه چیزی در انتظار اوست؟ به گفته کانت اگر آدمی تلاش خود را معطوف به تحقق خیر اعلا در جهان کند بالاخره و پس از گذشت نسلها میتواند امیدوار باشد که جهانی اخلاقی شکل خواهد گرفت که در آن افراد بر اساس قانون اخلاق رفتار میکنند و در نتیجهی فضیلتمندیِ حاصل از رفتار اخلاقی، به سعادتی که شایستهی آن شدهاند، دست مییابند؛
🔘اما اگر عمر کوتاه آدمی مانع تکامل اخلاقیِ او شد و یا اگر فرد با وجود عمل به وظیفه به شادکامی و سعادتی که شایسته آن شده است دست نیافت، به چه امیدوار باشد؟ اینجاست که کانت از ایمان عقلانی سخن به میان میآورد. به گفته وی عقل فقط تا اینجا میتواند پیشروی کند و پرده از غایت اخلاقیِ جهان بردارد. از اینجا به بعد ایمان به کار میآید، ایمان به خداوندی که تحقق کامل خیر اعلای انسان را به عهده خواهد گرفت.
🔘بنابراین کانت برای هر دو گروه خداباوران و خداناباوران راهکار ارائه داده است. وظیفه هر دو گروه تحقق خیر اعلا در جهان است. خداناباوران به حکم عقل موظفند تلاش خود را معطوف به تحقق خیر اعلا در جهان کنند و خداباوران در عین اینکه تلاش خود را معطوف به تحقق خیر اعلا در جهان میکنند امید به تحقق کامل آن در جهانی دیگر و توسط ارادهای برتر دارند.
🔘به این ترتیب ایدهی خیر اعلا با مفهوم آینده گره خورده است. بدین معنا که خیر اعلا وضعیت ایدهآلی است که چشمانداز آینده را روشن میکند؛ به نحوی که هم فرد و هم اجتماع مکلف است خیر اعلا را بهعنوان غایت نهایی خود پیش چشم داشته باشد و به سوی آن حرکت کند. خداناباور به تحقق نسبی آن پس از گذر نسلها امید دارد و خداباور علاوه بر اینکه به تحقق نسبی آن پس از گذر نسلها امید دارد، به تحقق کامل آن در جهان دیگر امیدوار است.
1403/05/07
ادامه دارد
https://t.me/TeachingCriticalThinking
Telegram
تفكر انتقادي
کیفیت زندگی ما مستقیماً تابع کیفیت تفکر ماست.
زهره سعیدی، دکترای فلسفه تطبیقی، پژوهشگر و مترجم.
@Dr_ZohrehSaeidi
زهره سعیدی، دکترای فلسفه تطبیقی، پژوهشگر و مترجم.
@Dr_ZohrehSaeidi
👍5❤2
Forwarded from zohreh
https://khabaronline.ir/xmtR2
گفت و گو با دبیران علمی (دکتر مسعود زمانی و دکتر شهین اعوانی) و دبیر تخصصی (دکتر زهره سعیدی) همایش بینالمللی «کانت و جهان معاصر»
گفت و گو با دبیران علمی (دکتر مسعود زمانی و دکتر شهین اعوانی) و دبیر تخصصی (دکتر زهره سعیدی) همایش بینالمللی «کانت و جهان معاصر»
www.khabaronline.ir
نقد و انتقاد، دلیل استقبال دانشجویان ایرانی از فلسفه کانت / آزادی کانتی، رفتار دلبخواهانه نیست
در "طرح ۴۰ سال فلسفه در دانشگاههای ایران"، جایگاه کانت در پایان نامه های ارشد و دکتری یکی از سه فیلسوف پرطرفدار بود. به جرات میتوان گفت که کانت همواره مورد توجه دانشجویان در مقاطع مختلف، محققان و اندیشمندان معاصر ایران بوده است، علت اصلی توجه به کانت در…
❤4
♻️در حیطه اخلاق چگونه میان رأی عقل و رأی شخصی تمایز قائل شویم؟
✍️زهره سعیدی
🔘کانت از اخلاقی سخن میگوید که ریشه در عقل انسان دارد و عقل، مستقل از دین به آن شناخت پیدا کرده و به آن فرمان میدهد. عقل از نظر وی واضع اخلاق و تابع آن است. آدمی با عقل قوانین اخلاقی را تشخیص میدهد و با اراده آزاد به قوانینی که خود وضع کرده است پایبند میشود.
🔘پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که چگونه میان رأی عقل و رأی شخصی تمایز قائل شویم و از در افتادن در رفتار دلبخواهانه در امان بمانیم؟ کانت به نحو سلبی برای ممانعت از درافتادن به رأی شخصی در اخلاق و به نحو ایجابی برای تشخیص امر اخلاقی، معیاری به دست میدهد که میتوان بر اساس آن افعال اخلاقی را از افعال غیر اخلاقی تشخیص داد و رفتار خود را بر اساس آن تنظیم کرد و از فروغلطیدن در رأی خودخواهانه در امان ماند. به گفتۀ او فعلی را میتوان اخلاقی به شمار آورد که بتوان آن را به همگان تسری داد و در مورد همگان به اجرا درآورد. در واقع وی عقلِ همگانی و نه فردی را منبع قانونگذاری معرفی میکند.
🔘به عنوان مثال فردی را در نظر بگیرید که ریاست سازمانی را به عهده گرفته و تصمیم دارد در آنجا پستی به فرزندش بدهد. اگر بخواهیم این رفتار را در مورد همگان به اجرا درآوریم، یعنی آن را به قانون تبدیل کنیم، به این صورت درمیآید: «هرکس که به ریاست رسید، میتواند به فرزندش پستی بدهد»؛ اما اگر همه بخواهند به این قانون عمل کنند، ارزش تخصص و دانش از بین میرود و سیستم شایستهسالاری بیمعنا میشود. بنابراین عقل نمیتواند چنین رفتاری را اخلاقی لحاظ کند.
1403/05/16
https://t.me/TeachingCriticalThinking
✍️زهره سعیدی
🔘کانت از اخلاقی سخن میگوید که ریشه در عقل انسان دارد و عقل، مستقل از دین به آن شناخت پیدا کرده و به آن فرمان میدهد. عقل از نظر وی واضع اخلاق و تابع آن است. آدمی با عقل قوانین اخلاقی را تشخیص میدهد و با اراده آزاد به قوانینی که خود وضع کرده است پایبند میشود.
🔘پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که چگونه میان رأی عقل و رأی شخصی تمایز قائل شویم و از در افتادن در رفتار دلبخواهانه در امان بمانیم؟ کانت به نحو سلبی برای ممانعت از درافتادن به رأی شخصی در اخلاق و به نحو ایجابی برای تشخیص امر اخلاقی، معیاری به دست میدهد که میتوان بر اساس آن افعال اخلاقی را از افعال غیر اخلاقی تشخیص داد و رفتار خود را بر اساس آن تنظیم کرد و از فروغلطیدن در رأی خودخواهانه در امان ماند. به گفتۀ او فعلی را میتوان اخلاقی به شمار آورد که بتوان آن را به همگان تسری داد و در مورد همگان به اجرا درآورد. در واقع وی عقلِ همگانی و نه فردی را منبع قانونگذاری معرفی میکند.
🔘به عنوان مثال فردی را در نظر بگیرید که ریاست سازمانی را به عهده گرفته و تصمیم دارد در آنجا پستی به فرزندش بدهد. اگر بخواهیم این رفتار را در مورد همگان به اجرا درآوریم، یعنی آن را به قانون تبدیل کنیم، به این صورت درمیآید: «هرکس که به ریاست رسید، میتواند به فرزندش پستی بدهد»؛ اما اگر همه بخواهند به این قانون عمل کنند، ارزش تخصص و دانش از بین میرود و سیستم شایستهسالاری بیمعنا میشود. بنابراین عقل نمیتواند چنین رفتاری را اخلاقی لحاظ کند.
1403/05/16
https://t.me/TeachingCriticalThinking
Telegram
تفكر انتقادي
کیفیت زندگی ما مستقیماً تابع کیفیت تفکر ماست.
زهره سعیدی، دکترای فلسفه تطبیقی، پژوهشگر و مترجم.
@Dr_ZohrehSaeidi
زهره سعیدی، دکترای فلسفه تطبیقی، پژوهشگر و مترجم.
@Dr_ZohrehSaeidi
👍8
♻️چرا اخلاقی زیستن ضرورت جامعه مدنی است؟
✍️ زهره سعیدی
🔘اخلاق، یک ضرورت اجتنابناپذیر برای زندگی فردی و اجتماعی است. با رعایت اصول اخلاقی میتوان به جامعهای سالم، فرهنگی و سعادتمند دست یافت. بنابراین هر فردی مسئول است تا در زندگی خود، به اصول اخلاقی پایبند باشد و برای ترویج اخلاق در جامعه تلاش کند.
🔘اخلاق، مجموعهای از ارزشها، اصول و هنجارهایی است که رفتار انسان را شکل میدهد و به او کمک میکند تا بین نیک و بد یا درست و نادرست تمایز قائل شود. اتخاذ رویکردی اخلاقی در زندگی، نه تنها برای فرد، بلکه برای جامعه نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.
از جمله اینکه: 1. اخلاق اساس همزیستی مسالمتآمیز بین افراد و جوامع مختلف است. با رعایت اصول اخلاقی میتوان روابط اجتماعی را بهبود بخشید و از بروز تعارضات و درگیریها جلوگیری کرد2. اخلاق نقش مهمی در ایجاد و حفظ اعتماد بین افراد دارد. زمانی که افراد به یکدیگر اعتماد داشته باشند، همکاری و تعامل بین آنها افزایش مییابد و جامعه به سمت پیشرفت و توسعه حرکت میکند 3. اخلاق نقش مهمی در گسترش عدالت و جلوگیری از ظلم و ستم ایفا میکند زیرا عدالت، یکی از مهمترین ارزشهای اخلاقی است 4. اخلاق به رشد فردی و معنوی انسان کمک میکند. پایبندی به اصول اخلاقی، انسان را به کمال انسانی نزدیک میسازد 5. اخلاق با تأکید بر اینکه افراد جامعه به دنبال خیر و صلاح همدیگر باشند، افراد را به سمت سعادت جمعی سوق میدهد.
🔘پرسشی که اینک مطرح میشود این است که زندگیمان را بر اساس کدام رویکرد اخلاقی تنظیم کنیم؟ برای پاسخ به این پرسش نخست باید رویکردهای مختلفی را که به اخلاق وجود دارد بشناسیم.
1403/06/09
ادامه دارد
https://t.me/TeachingCriticalThinking
✍️ زهره سعیدی
🔘اخلاق، یک ضرورت اجتنابناپذیر برای زندگی فردی و اجتماعی است. با رعایت اصول اخلاقی میتوان به جامعهای سالم، فرهنگی و سعادتمند دست یافت. بنابراین هر فردی مسئول است تا در زندگی خود، به اصول اخلاقی پایبند باشد و برای ترویج اخلاق در جامعه تلاش کند.
🔘اخلاق، مجموعهای از ارزشها، اصول و هنجارهایی است که رفتار انسان را شکل میدهد و به او کمک میکند تا بین نیک و بد یا درست و نادرست تمایز قائل شود. اتخاذ رویکردی اخلاقی در زندگی، نه تنها برای فرد، بلکه برای جامعه نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.
از جمله اینکه: 1. اخلاق اساس همزیستی مسالمتآمیز بین افراد و جوامع مختلف است. با رعایت اصول اخلاقی میتوان روابط اجتماعی را بهبود بخشید و از بروز تعارضات و درگیریها جلوگیری کرد2. اخلاق نقش مهمی در ایجاد و حفظ اعتماد بین افراد دارد. زمانی که افراد به یکدیگر اعتماد داشته باشند، همکاری و تعامل بین آنها افزایش مییابد و جامعه به سمت پیشرفت و توسعه حرکت میکند 3. اخلاق نقش مهمی در گسترش عدالت و جلوگیری از ظلم و ستم ایفا میکند زیرا عدالت، یکی از مهمترین ارزشهای اخلاقی است 4. اخلاق به رشد فردی و معنوی انسان کمک میکند. پایبندی به اصول اخلاقی، انسان را به کمال انسانی نزدیک میسازد 5. اخلاق با تأکید بر اینکه افراد جامعه به دنبال خیر و صلاح همدیگر باشند، افراد را به سمت سعادت جمعی سوق میدهد.
🔘پرسشی که اینک مطرح میشود این است که زندگیمان را بر اساس کدام رویکرد اخلاقی تنظیم کنیم؟ برای پاسخ به این پرسش نخست باید رویکردهای مختلفی را که به اخلاق وجود دارد بشناسیم.
1403/06/09
ادامه دارد
https://t.me/TeachingCriticalThinking
Telegram
تفكر انتقادي
کیفیت زندگی ما مستقیماً تابع کیفیت تفکر ماست.
زهره سعیدی، دکترای فلسفه تطبیقی، پژوهشگر و مترجم.
@Dr_ZohrehSaeidi
زهره سعیدی، دکترای فلسفه تطبیقی، پژوهشگر و مترجم.
@Dr_ZohrehSaeidi
❤8👍7
♻️کدام رویکرد اخلاقی را در زندگی برگزینیم؟
✍️ زهره سعیدی
🔘 لازمه زندگی در جامعه مدنی اتخاذ رویکردی اخلاقی در زندگی است. فلاسفه و اندیشمندان رویکردهای اخلاقی متفاوتی را مطرح کردهاند که هر کس بسته به جهانبینی و شیوه تفکری که در زندگی برگزیده است میتواند زندگی خود را بر اساس یکی از این رویکردهای اخلاقی تنظیم کند یا تلفیقی از رویکردهای مختلف را برگزیند. برای آشنایی با رویکردهای اخلاقی مختلف به مهمترین آنها اشاره میشود.
🟢 اخلاق فضیلتگرا:
🔘اخلاق فضیلتگرا، بر ایجاد و پرورش فضایل اخلاقی در انسان تأکید دارد. کسانی که این رویکرد به اخلاق را انتخاب میکنند بر پرورش شخصیت اخلاقی و تبدیل شدن به فردی فاضل تمرکز میکنند. در اخلاق فضیلتگرا، فضیلت به معنای یک ویژگی اخلاقی پایدار است و فضیلتها، مانند صداقت، عدالت، خردورزی و مهربانی، از طریق تمرین و تکرار به دست میآیند و به بخشی از شخصیت فرد تبدیل میشوند.
🔘ریشه اخلاق فضیلتگرا به فلسفه یونان باستان، به ویژه ارسطو بازمیگردد. ارسطو در کتاب خود با عنوان «اخلاق نیکوماخوس»، فضیلت را بهعنوان یک حالت اخلاقی تعریف میکند که در آن انسان به طور مداوم و آگاهانه، میانهروی را در احساسات و اعمال خود رعایت میکند. به عبارت دیگر فضیلت، یک حالت اعتدال است که بین دو حالت افراط و تفریط قرار دارد. بهعنوان مثال سخاوت به عنوان یک فضیلت، حالت اعتدال بین بخل و اسراف است. فرد سخاوتمند، نه بیش از حد میبخشد و نه نیاز دیگران را نادیده میگیرد.
🔘برای نزدیک شدن به اخلاق فضیلتگرا راهکارهایی پیشنهاد شده است:
1️⃣خودشناسی: به معنای شناسایی معایب و محاسن خود است که اولین قدم برای بهبود اخلاقی است.
2️⃣تمرین مداوم: فضیلت، مانند هر مهارت دیگری، با تمرین و تکرار به دست میآید.
3️⃣الگو برداری: بدین معنا که از افرادی که فضیلتمند هستند، الگو بگیریم و رفتارهای آنها را در خود پرورش دهیم.
🔘در نهایت، رسیدن به کمال اخلاقی، یک فرآیند طولانی و مستمر است. مهم این است که تلاش کنیم هر روز کمی بهتر از دیروز باشیم و به سمت فضیلتها حرکت کنیم. حتی اگر به طور کامل به این ایدهآل نرسیم، تلاش برای رسیدن به آن، خود به خود ارزشمند است و فضیلت به شمار میرود.
1403/06/19
https://t.me/TeachingCriticalThinking
✍️ زهره سعیدی
🔘 لازمه زندگی در جامعه مدنی اتخاذ رویکردی اخلاقی در زندگی است. فلاسفه و اندیشمندان رویکردهای اخلاقی متفاوتی را مطرح کردهاند که هر کس بسته به جهانبینی و شیوه تفکری که در زندگی برگزیده است میتواند زندگی خود را بر اساس یکی از این رویکردهای اخلاقی تنظیم کند یا تلفیقی از رویکردهای مختلف را برگزیند. برای آشنایی با رویکردهای اخلاقی مختلف به مهمترین آنها اشاره میشود.
🟢 اخلاق فضیلتگرا:
🔘اخلاق فضیلتگرا، بر ایجاد و پرورش فضایل اخلاقی در انسان تأکید دارد. کسانی که این رویکرد به اخلاق را انتخاب میکنند بر پرورش شخصیت اخلاقی و تبدیل شدن به فردی فاضل تمرکز میکنند. در اخلاق فضیلتگرا، فضیلت به معنای یک ویژگی اخلاقی پایدار است و فضیلتها، مانند صداقت، عدالت، خردورزی و مهربانی، از طریق تمرین و تکرار به دست میآیند و به بخشی از شخصیت فرد تبدیل میشوند.
🔘ریشه اخلاق فضیلتگرا به فلسفه یونان باستان، به ویژه ارسطو بازمیگردد. ارسطو در کتاب خود با عنوان «اخلاق نیکوماخوس»، فضیلت را بهعنوان یک حالت اخلاقی تعریف میکند که در آن انسان به طور مداوم و آگاهانه، میانهروی را در احساسات و اعمال خود رعایت میکند. به عبارت دیگر فضیلت، یک حالت اعتدال است که بین دو حالت افراط و تفریط قرار دارد. بهعنوان مثال سخاوت به عنوان یک فضیلت، حالت اعتدال بین بخل و اسراف است. فرد سخاوتمند، نه بیش از حد میبخشد و نه نیاز دیگران را نادیده میگیرد.
🔘برای نزدیک شدن به اخلاق فضیلتگرا راهکارهایی پیشنهاد شده است:
1️⃣خودشناسی: به معنای شناسایی معایب و محاسن خود است که اولین قدم برای بهبود اخلاقی است.
2️⃣تمرین مداوم: فضیلت، مانند هر مهارت دیگری، با تمرین و تکرار به دست میآید.
3️⃣الگو برداری: بدین معنا که از افرادی که فضیلتمند هستند، الگو بگیریم و رفتارهای آنها را در خود پرورش دهیم.
🔘در نهایت، رسیدن به کمال اخلاقی، یک فرآیند طولانی و مستمر است. مهم این است که تلاش کنیم هر روز کمی بهتر از دیروز باشیم و به سمت فضیلتها حرکت کنیم. حتی اگر به طور کامل به این ایدهآل نرسیم، تلاش برای رسیدن به آن، خود به خود ارزشمند است و فضیلت به شمار میرود.
1403/06/19
https://t.me/TeachingCriticalThinking
Telegram
تفكر انتقادي
کیفیت زندگی ما مستقیماً تابع کیفیت تفکر ماست.
زهره سعیدی، دکترای فلسفه تطبیقی، پژوهشگر و مترجم.
@Dr_ZohrehSaeidi
زهره سعیدی، دکترای فلسفه تطبیقی، پژوهشگر و مترجم.
@Dr_ZohrehSaeidi
👍18
♻️ کدام رویکرد اخلاقی را در زندگی برگزینیم؟
✍️ زهره سعیدی
🔘 لازمه زندگی در جامعه مدنی اتخاذ رویکردی اخلاقی در زندگی است. فلاسفه و اندیشمندان رویکردهای اخلاقی متفاوتی را مطرح کردهاند که هر کس بسته به جهانبینی و شیوه تفکری که در زندگی برگزیده است میتواند زندگی خود را بر اساس یکی از این رویکردهای اخلاقی تنظیم کند یا تلفیقی از رویکردهای مختلف را برگزیند. برای آشنایی با رویکردهای اخلاقی مختلف به مهمترین آنها اشاره میشود.
🟢 اخلاق فایدهگرا:
🔘 فایدهگرایی میگوید بهترین کار، کاری است که بیشترین شادمانی را برای بیشترین تعداد آدمها و موجودات زنده ایجاد کند. به بیان دیگر، اخلاق فایدهگرا نظریهای است که بر اساس آن عملی اخلاقی است که بیشترین سود یا فایده را برای بیشترین تعداد افراد به همراه داشته باشد. این نظریه معتقد است که هدف اصلی زندگی، افزایش شادی و کاهش رنج است و همه ما باید در این هدف شریک باشیم.
🔘اخلاق فایدهگرا ملاک و معیار عمل اخلاقی را فایدهمندی عمل میداند و بهدنبال فایده برای عموم مردم است. فایده در اخلاق فایدهگرا فضیلت محسوب میشود. بدین معنا که فایدهمندیِ عمل برای بیشترین افراد، آن عمل را عملی اخلاقی میسازد.
🔘 جرمی بنتام را معمولاً بنیانگذار اصلی فایدهگرایی میدانند. او معتقد بود که هدف اصلی اخلاق، افزایش مجموع لذت در جهان است. از نظر او عملی اخلاقی است که بیشترین لذت را برای بیشترین تعداد افراد به همراه داشته باشد. جان استوارت میل، شاگرد و مدافع ایدههای بنتام بود. وی به این نظریه عمق بیشتری بخشید و بر اهمیت کیفیت لذتها تأکید کرد.
🔘 برای نزدیک شدن به اخلاق فایدهگرا راهکارهایی پیشنهاد شده است:
1️⃣ قبل از هر تصمیمگیری، پیامدهای احتمالی هر انتخاب به دقت بررسی شود.
2️⃣ سعی شود میزان شادمانی و ناراحتی که هر تصمیم میتواند ایجاد کند سنجیده شود.
3️⃣ هنگام تصمیمگیری، منافع همه افرادِ مرتبط، از جمله اقلیتها و نسلهای آینده در نظر گرفته شود.
نکته مهم: نزدیک شدن به اخلاق فایدهگرا به معنای پذیرش کامل و بدون قید و شرط آن نیست، بلکه به معنای استفاده از اصول این نظریه به عنوان یک ابزار برای تصمیمگیری بهتر و عادلانهتر است.
1403/07/02
https://t.me/TeachingCriticalThinking
✍️ زهره سعیدی
🔘 لازمه زندگی در جامعه مدنی اتخاذ رویکردی اخلاقی در زندگی است. فلاسفه و اندیشمندان رویکردهای اخلاقی متفاوتی را مطرح کردهاند که هر کس بسته به جهانبینی و شیوه تفکری که در زندگی برگزیده است میتواند زندگی خود را بر اساس یکی از این رویکردهای اخلاقی تنظیم کند یا تلفیقی از رویکردهای مختلف را برگزیند. برای آشنایی با رویکردهای اخلاقی مختلف به مهمترین آنها اشاره میشود.
🟢 اخلاق فایدهگرا:
🔘 فایدهگرایی میگوید بهترین کار، کاری است که بیشترین شادمانی را برای بیشترین تعداد آدمها و موجودات زنده ایجاد کند. به بیان دیگر، اخلاق فایدهگرا نظریهای است که بر اساس آن عملی اخلاقی است که بیشترین سود یا فایده را برای بیشترین تعداد افراد به همراه داشته باشد. این نظریه معتقد است که هدف اصلی زندگی، افزایش شادی و کاهش رنج است و همه ما باید در این هدف شریک باشیم.
🔘اخلاق فایدهگرا ملاک و معیار عمل اخلاقی را فایدهمندی عمل میداند و بهدنبال فایده برای عموم مردم است. فایده در اخلاق فایدهگرا فضیلت محسوب میشود. بدین معنا که فایدهمندیِ عمل برای بیشترین افراد، آن عمل را عملی اخلاقی میسازد.
🔘 جرمی بنتام را معمولاً بنیانگذار اصلی فایدهگرایی میدانند. او معتقد بود که هدف اصلی اخلاق، افزایش مجموع لذت در جهان است. از نظر او عملی اخلاقی است که بیشترین لذت را برای بیشترین تعداد افراد به همراه داشته باشد. جان استوارت میل، شاگرد و مدافع ایدههای بنتام بود. وی به این نظریه عمق بیشتری بخشید و بر اهمیت کیفیت لذتها تأکید کرد.
🔘 برای نزدیک شدن به اخلاق فایدهگرا راهکارهایی پیشنهاد شده است:
1️⃣ قبل از هر تصمیمگیری، پیامدهای احتمالی هر انتخاب به دقت بررسی شود.
2️⃣ سعی شود میزان شادمانی و ناراحتی که هر تصمیم میتواند ایجاد کند سنجیده شود.
3️⃣ هنگام تصمیمگیری، منافع همه افرادِ مرتبط، از جمله اقلیتها و نسلهای آینده در نظر گرفته شود.
نکته مهم: نزدیک شدن به اخلاق فایدهگرا به معنای پذیرش کامل و بدون قید و شرط آن نیست، بلکه به معنای استفاده از اصول این نظریه به عنوان یک ابزار برای تصمیمگیری بهتر و عادلانهتر است.
1403/07/02
https://t.me/TeachingCriticalThinking
Telegram
تفكر انتقادي
کیفیت زندگی ما مستقیماً تابع کیفیت تفکر ماست.
زهره سعیدی، دکترای فلسفه تطبیقی، پژوهشگر و مترجم.
@Dr_ZohrehSaeidi
زهره سعیدی، دکترای فلسفه تطبیقی، پژوهشگر و مترجم.
@Dr_ZohrehSaeidi
👍15❤1👎1
♻️ کدام رویکرد اخلاقی را در زندگی برگزینیم؟
✍️ زهره سعیدی
🔘لازمه زندگی در جامعه مدنی اتخاذ رویکردی اخلاقی در زندگی است. فلاسفه و اندیشمندان رویکردهای اخلاقی متفاوتی را مطرح کردهاند که هر کس بسته به جهانبینی و شیوه تفکری که در زندگی برگزیده است میتواند زندگی خود را بر اساس یکی از این رویکردهای اخلاقی تنظیم کند یا تلفیقی از رویکردهای مختلف را برگزیند. برای آشنایی با رویکردهای اخلاقی مختلف به مهمترین آنها اشاره میشود.
🟢اخلاق وظیفهگرا
🔘اخلاق وظیفهگرا، عملی را اخلاقی میداند که از روی وظیفه انجام شود. در این رویکرد اگر کاری را به دلیل ترس از مجازات یا امید به پاداش انجام دهیم، فاقد ارزشِ اخلاقی است.
🔘اخلاق وظیفهگرا دو اصل بنیادی دارد. بر اساس اصل اول، انجام یک عمل زمانی اخلاقی است که بتوان آن عمل را در مورد همگان به اجرا گذاشت و به قانون عمومی تبدیل کرد. بر اساس اصل دوم هر انسانی، به خاطر استعداد انسانیت، دارای ارزش ذاتی و مستحق احترام است.
🔘این نظریه را اولین بار ایمانوئل کانت (فیلسوف آلمانی) مطرح و معرفی کرد. بر مبنای دیدگاه کانت عمل اخلاقی عملی است که برآمده از احساس وظیفه نسبت به قانون اخلاقی باشد. از نظر وی قانون اخلاقی مطلق است و ضرورت دارد که تمام افراد صرفنظر از منافع و خواستههایشان به آن عمل کنند. وظیفه برای کانت، یک دستور اخلاقی است که از عقل عملی ما نشأت میگیرد. وظیفه ما را ملزم میکند که کار درست را انجام دهیم، حتی اگر انجام آن کار برای ما دشوار یا ناخوشایند باشد.
🔘به عنوان مثال، فرض کنید شما شاهد دزدی از یک فروشگاه هستید. از نظر اخلاق وظیفهگرا، شما باید به پلیس اطلاع دهید، صرف نظر از اینکه این کار برای شما هزینه داشته باشد یا خیر. چرا؟ زیرا اگر همه مردم در چنین شرایطی سکوت کنند، جامعه نظم خود را از دست خواهد داد.
🟢برای نزدیک شدن به اخلاق وظیفهگرا راهکارهایی پیشنهاد شده است:
1️⃣پیش از انجام هر کاری، به انگیزه خود بیندیشید. آیا کاری را به دلیل وظیفه و احساس مسئولیت انجام میدهید، یا به دنبال نتیجهای خاص هستید؟
2️⃣پیش از انجام هر کاری، از خود بپرسید: اگر همه افراد در چنین شرایطی همین کار را انجام دهند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا این وضعیت مطلوب است؟
3️⃣همواره به حقوق و کرامت انسانی دیگران (فارغ از نژاد، ملیت، دین) احترام بگذارید و آنها را به عنوان موجوداتی با ارزش در نظر بگیرید.
1403/07/14
https://t.me/TeachingCriticalThinking
✍️ زهره سعیدی
🔘لازمه زندگی در جامعه مدنی اتخاذ رویکردی اخلاقی در زندگی است. فلاسفه و اندیشمندان رویکردهای اخلاقی متفاوتی را مطرح کردهاند که هر کس بسته به جهانبینی و شیوه تفکری که در زندگی برگزیده است میتواند زندگی خود را بر اساس یکی از این رویکردهای اخلاقی تنظیم کند یا تلفیقی از رویکردهای مختلف را برگزیند. برای آشنایی با رویکردهای اخلاقی مختلف به مهمترین آنها اشاره میشود.
🟢اخلاق وظیفهگرا
🔘اخلاق وظیفهگرا، عملی را اخلاقی میداند که از روی وظیفه انجام شود. در این رویکرد اگر کاری را به دلیل ترس از مجازات یا امید به پاداش انجام دهیم، فاقد ارزشِ اخلاقی است.
🔘اخلاق وظیفهگرا دو اصل بنیادی دارد. بر اساس اصل اول، انجام یک عمل زمانی اخلاقی است که بتوان آن عمل را در مورد همگان به اجرا گذاشت و به قانون عمومی تبدیل کرد. بر اساس اصل دوم هر انسانی، به خاطر استعداد انسانیت، دارای ارزش ذاتی و مستحق احترام است.
🔘این نظریه را اولین بار ایمانوئل کانت (فیلسوف آلمانی) مطرح و معرفی کرد. بر مبنای دیدگاه کانت عمل اخلاقی عملی است که برآمده از احساس وظیفه نسبت به قانون اخلاقی باشد. از نظر وی قانون اخلاقی مطلق است و ضرورت دارد که تمام افراد صرفنظر از منافع و خواستههایشان به آن عمل کنند. وظیفه برای کانت، یک دستور اخلاقی است که از عقل عملی ما نشأت میگیرد. وظیفه ما را ملزم میکند که کار درست را انجام دهیم، حتی اگر انجام آن کار برای ما دشوار یا ناخوشایند باشد.
🔘به عنوان مثال، فرض کنید شما شاهد دزدی از یک فروشگاه هستید. از نظر اخلاق وظیفهگرا، شما باید به پلیس اطلاع دهید، صرف نظر از اینکه این کار برای شما هزینه داشته باشد یا خیر. چرا؟ زیرا اگر همه مردم در چنین شرایطی سکوت کنند، جامعه نظم خود را از دست خواهد داد.
🟢برای نزدیک شدن به اخلاق وظیفهگرا راهکارهایی پیشنهاد شده است:
1️⃣پیش از انجام هر کاری، به انگیزه خود بیندیشید. آیا کاری را به دلیل وظیفه و احساس مسئولیت انجام میدهید، یا به دنبال نتیجهای خاص هستید؟
2️⃣پیش از انجام هر کاری، از خود بپرسید: اگر همه افراد در چنین شرایطی همین کار را انجام دهند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا این وضعیت مطلوب است؟
3️⃣همواره به حقوق و کرامت انسانی دیگران (فارغ از نژاد، ملیت، دین) احترام بگذارید و آنها را به عنوان موجوداتی با ارزش در نظر بگیرید.
1403/07/14
https://t.me/TeachingCriticalThinking
Telegram
تفكر انتقادي
کیفیت زندگی ما مستقیماً تابع کیفیت تفکر ماست.
زهره سعیدی، دکترای فلسفه تطبیقی، پژوهشگر و مترجم.
@Dr_ZohrehSaeidi
زهره سعیدی، دکترای فلسفه تطبیقی، پژوهشگر و مترجم.
@Dr_ZohrehSaeidi
❤5👍5
♻️ کدام رویکرد اخلاقی را در زندگی برگزینیم؟
✍️ زهره سعیدی
🔘لازمه زندگی در جامعه مدنی اتخاذ رویکردی اخلاقی در زندگی است. فلاسفه و اندیشمندان رویکردهای اخلاقی متفاوتی را مطرح کردهاند که هر کس بسته به جهانبینی و شیوه تفکری که در زندگی برگزیده است میتواند زندگی خود را بر اساس یکی از این رویکردهای اخلاقی تنظیم کند یا تلفیقی از رویکردهای مختلف را برگزیند. برای آشنایی با رویکردهای اخلاقی مختلف به مهمترین آنها اشاره میشود.
🟢اخلاق مراقبت
🔘این رویکرد به وابستگی متقابل و روابط مراقبتی که افراد را به یکدیگر متصل میکند، اولویت میدهد و برای احساسات اخلاقی مانند همدلی و دغدغه مشترک ارزش قائل است. اخلاق مراقبت عملی را از نظر اخلاقی جایز و حتی خوب به شمار میآورد که نشاندهنده مراقبت از سوی فاعلش باشد و عملی را از نظر اخلاقی، اشتباه یا بد محسوب میکند که نشاندهنده سهلانگاری یا بدخواهی نسبت به دیگران باشد.
🔘فرد اخلاقی در این رویکرد پیشرفت دیگری را در پیوند با احساس بهروزی خود میداند و به نیاز دیگری واکنش مثبت نشان میدهد، واکنش مثبتی که هدایتگر رشد و بالندگی اوست.
🔘اخلاق مراقبت، نظریهای است که در دهههای اخیر توجه بسیاری از فیلسوفان و اندیشمندان را به خود جلب کرده است. اگرچه ریشههای این نظریه را میتوان در فلسفههای مختلف و اندیشههای پیشین یافت، اما به طور رسمی و با رویکردی مشخص توسط کارول گلیگان، روانشناس آمریکایی، مطرح شد.
وی در پژوهشهای خود متوجه شد که زنان و مردان در مواجهه با مسائل اخلاقی، اغلب رویکردهای متفاوتی دارند. در حالی که مردان بیشتر بر اساس اصول کلی و عدالت تصمیم میگیرند، زنان بیشتر به روابط بینفردی و مراقبت از دیگران توجه میکنند. گلیگان این تفاوت را به عنوان دو صدای متفاوت در اخلاق توصیف کرد و به اهمیت شناخت و درک هر دو صدا تأکید کرد.
🟢برای نزدیک شدن به اخلاق مراقبت راهکارهایی پیشنهاد شده است.
1️⃣ سعی کنید احساسات خود و دیگران را درک کنید و به آنها اهمیت دهید. این کار به شما کمک میکند تا بهتر نیازهای آنها را درک کنید.
2️⃣ برای درک احساسات دیگران سعی کنید خود را به جای دیگران بگذارید و از دیدگاه آنها به مسائل نگاه کنید.
3️⃣ روابط خود را با خانواده، دوستان و همکاران تقویت کنید. وقت بیشتری را برای ارتباط با آنها بگذارید و به حرفهایشان گوش دهید.
4️⃣ با کمک به دیگران، حمایت از سازمانهای خیریه و شرکت در فعالیتهای اجتماعی به افراد نیازمند و به ایجاد یک جامعه بهتر کمک کنید.
1403/07/28
https://t.me/TeachingCriticalThinking
✍️ زهره سعیدی
🔘لازمه زندگی در جامعه مدنی اتخاذ رویکردی اخلاقی در زندگی است. فلاسفه و اندیشمندان رویکردهای اخلاقی متفاوتی را مطرح کردهاند که هر کس بسته به جهانبینی و شیوه تفکری که در زندگی برگزیده است میتواند زندگی خود را بر اساس یکی از این رویکردهای اخلاقی تنظیم کند یا تلفیقی از رویکردهای مختلف را برگزیند. برای آشنایی با رویکردهای اخلاقی مختلف به مهمترین آنها اشاره میشود.
🟢اخلاق مراقبت
🔘این رویکرد به وابستگی متقابل و روابط مراقبتی که افراد را به یکدیگر متصل میکند، اولویت میدهد و برای احساسات اخلاقی مانند همدلی و دغدغه مشترک ارزش قائل است. اخلاق مراقبت عملی را از نظر اخلاقی جایز و حتی خوب به شمار میآورد که نشاندهنده مراقبت از سوی فاعلش باشد و عملی را از نظر اخلاقی، اشتباه یا بد محسوب میکند که نشاندهنده سهلانگاری یا بدخواهی نسبت به دیگران باشد.
🔘فرد اخلاقی در این رویکرد پیشرفت دیگری را در پیوند با احساس بهروزی خود میداند و به نیاز دیگری واکنش مثبت نشان میدهد، واکنش مثبتی که هدایتگر رشد و بالندگی اوست.
🔘اخلاق مراقبت، نظریهای است که در دهههای اخیر توجه بسیاری از فیلسوفان و اندیشمندان را به خود جلب کرده است. اگرچه ریشههای این نظریه را میتوان در فلسفههای مختلف و اندیشههای پیشین یافت، اما به طور رسمی و با رویکردی مشخص توسط کارول گلیگان، روانشناس آمریکایی، مطرح شد.
وی در پژوهشهای خود متوجه شد که زنان و مردان در مواجهه با مسائل اخلاقی، اغلب رویکردهای متفاوتی دارند. در حالی که مردان بیشتر بر اساس اصول کلی و عدالت تصمیم میگیرند، زنان بیشتر به روابط بینفردی و مراقبت از دیگران توجه میکنند. گلیگان این تفاوت را به عنوان دو صدای متفاوت در اخلاق توصیف کرد و به اهمیت شناخت و درک هر دو صدا تأکید کرد.
🟢برای نزدیک شدن به اخلاق مراقبت راهکارهایی پیشنهاد شده است.
1️⃣ سعی کنید احساسات خود و دیگران را درک کنید و به آنها اهمیت دهید. این کار به شما کمک میکند تا بهتر نیازهای آنها را درک کنید.
2️⃣ برای درک احساسات دیگران سعی کنید خود را به جای دیگران بگذارید و از دیدگاه آنها به مسائل نگاه کنید.
3️⃣ روابط خود را با خانواده، دوستان و همکاران تقویت کنید. وقت بیشتری را برای ارتباط با آنها بگذارید و به حرفهایشان گوش دهید.
4️⃣ با کمک به دیگران، حمایت از سازمانهای خیریه و شرکت در فعالیتهای اجتماعی به افراد نیازمند و به ایجاد یک جامعه بهتر کمک کنید.
1403/07/28
https://t.me/TeachingCriticalThinking
Telegram
تفكر انتقادي
کیفیت زندگی ما مستقیماً تابع کیفیت تفکر ماست.
زهره سعیدی، دکترای فلسفه تطبیقی، پژوهشگر و مترجم.
@Dr_ZohrehSaeidi
زهره سعیدی، دکترای فلسفه تطبیقی، پژوهشگر و مترجم.
@Dr_ZohrehSaeidi
👍14
♻️تحلیل جنایات اسرائیل در غزه از منظر تفکر انتقادی
✍️ زهره سعیدی
🔘تفکر انتقادی با رویکردی پرسشگرانه، جنایات اسرائیل در غزه را نه به عنوان رویدادی منفرد، بلکه بهمثابه نمونهای از خشونت ساختاری نظاممند علیه فلسطینیان تحلیل میکند. این رویکرد با آشکارسازی سه لایه ستم:
1️⃣اشغال سرزمینی (تجاوز به حاکمیت)
2️⃣آپارتاید نهادی (تبعیض سیستماتیک)
3️⃣خشونت نظامی (کشتار غیرنظامیان)
موجب میشود تا ادعاهای امنیتی اسرائیل به چالش کشیده شود. گزارش اخیر سازمان عفو بینالملل نشان میدهد حدود نود درصد تلفات غزه غیرنظامیان بودهاند که مؤید ماهیت جنایتکارانه این اقدامات است.
🔘ساختارشکنی گفتمان توجیهگر
تفکر انتقادی با ساختارشکنی روایت مسلط اسرائیل، چهار سازوکار توجیهگری را شناسایی میکند:
1️⃣مغالطه امنیتیسازی (تبدیل مقاومت به «تهدید وجودی»)
2️⃣انسانزدایی از فلسطینیان (نادیده گرفتن حقوق بنیادین انسانها)
3️⃣تحریف تاریخی (انکار حق تعیین سرنوشت)
4️⃣دوگانگی اخلاقی (معیارهای دوگانه در حقوق بشر)
🔘ضرورت اخلاقی محکومیت
از منظر تفکر انتقادی، محکومیت این جنایات نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت اخلاقی است زیرا:
1️⃣نقض کرامت ذاتی انسانها (هدف قرار دادن غیرنظامیان) است؛
2️⃣نقض آشکار کنوانسیونهای ژنو (بمباران مناطق مسکونی) است؛
3️⃣نادیده گرفتن قطعنامههای شورای امنیت است؛
4️⃣ایجاد بحران انسانی (طبق گزارش یونیسف نود درصد جمعیت غزه آواره شدهاند) است؛
5️⃣تهدید نظم بینالمللی (تضعیف حاکمیت قانون) است.
1404/05/06
✍️ زهره سعیدی
🔘تفکر انتقادی با رویکردی پرسشگرانه، جنایات اسرائیل در غزه را نه به عنوان رویدادی منفرد، بلکه بهمثابه نمونهای از خشونت ساختاری نظاممند علیه فلسطینیان تحلیل میکند. این رویکرد با آشکارسازی سه لایه ستم:
1️⃣اشغال سرزمینی (تجاوز به حاکمیت)
2️⃣آپارتاید نهادی (تبعیض سیستماتیک)
3️⃣خشونت نظامی (کشتار غیرنظامیان)
موجب میشود تا ادعاهای امنیتی اسرائیل به چالش کشیده شود. گزارش اخیر سازمان عفو بینالملل نشان میدهد حدود نود درصد تلفات غزه غیرنظامیان بودهاند که مؤید ماهیت جنایتکارانه این اقدامات است.
🔘ساختارشکنی گفتمان توجیهگر
تفکر انتقادی با ساختارشکنی روایت مسلط اسرائیل، چهار سازوکار توجیهگری را شناسایی میکند:
1️⃣مغالطه امنیتیسازی (تبدیل مقاومت به «تهدید وجودی»)
2️⃣انسانزدایی از فلسطینیان (نادیده گرفتن حقوق بنیادین انسانها)
3️⃣تحریف تاریخی (انکار حق تعیین سرنوشت)
4️⃣دوگانگی اخلاقی (معیارهای دوگانه در حقوق بشر)
🔘ضرورت اخلاقی محکومیت
از منظر تفکر انتقادی، محکومیت این جنایات نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت اخلاقی است زیرا:
1️⃣نقض کرامت ذاتی انسانها (هدف قرار دادن غیرنظامیان) است؛
2️⃣نقض آشکار کنوانسیونهای ژنو (بمباران مناطق مسکونی) است؛
3️⃣نادیده گرفتن قطعنامههای شورای امنیت است؛
4️⃣ایجاد بحران انسانی (طبق گزارش یونیسف نود درصد جمعیت غزه آواره شدهاند) است؛
5️⃣تهدید نظم بینالمللی (تضعیف حاکمیت قانون) است.
1404/05/06
👍30❤2👎1