آموزشکده توانا
57.8K subscribers
30.2K photos
36.3K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
زادروز ِ ویگن، خواننده‌ی خوش‌صدای ایران

ویگن دِردِریان، که همه‌گان او را با نام ویگن می‌شناسند، #خواننده و هنرپیشه‌ی ایرانی ِ ارمنی‌تبار است که به او لقب سلطان جاز ایران داده‌اند.

ویگن در دوم آذرماه سال ۱۳۰۷ هجری شمسی در همدان و در خانواده‌ای تقریبا فقیر به دنیا آمد. خانواده‌ی ویگن، به علت شغل پدرش که تجارت فرش بود، به اراک نقل مکان کرد. یک سال بعد هم به بروجرد رفتند. هنوز دو سال از استقرارشان در این شهر نگذشته بود که پدر به دلیل ابتلا به بیماری ذات‌الریه در سم ۳۹ سالگی درگذشت و خانواده‌ی ویگن را با سختی و مشقت‌های بسیاری رو به رو کرد. خانواده‌ی ویگ به دلیل فقر و تنگدستی بار دیگر تن به #مهاجرت دادند و این‌بار به مراغه رفتند که فرزند ارشد خانواده، زاون در آن‌جا بود و در غیاب پدر نان‌آور خانواده بود.

سرنوشت ویگن و خانواده در این شهر تغییر کرد و دلیل آن آشنایی با جوانی ارمنی به نام «باریس» بود. باریس از شوروی با خود گیتار به ایران آورده بود.علاقه‌ی ویگن به موسیقی با ورود باریس به خانه‌‌شان شکفت: خواهرش، ژولیت، در مورد کودکی ویگن می‌گوید: «آن زمان که ویگن در خانه آواز می‌خواند همه با او دعوا می‌کردیم که چرا می‌خوانی. او هم به گوشه‌ای می‌رفت و در تنهایی خودش #آواز می‌خواند». علاقه‌ی #ویگن به #موسیقی و وجود باریس سبب شد تا ویگن نواختن #گیتار را از او بیاموزد و روزنه‌ای از امید بر خانواده بتابد زیرا اکنون ویگن می‌توانست با نواختن گیتار تا اندازه‌ای صدای ناهنجار فقر و گرسنگی را در نت‌های گیتارش موزون سازد و لحظاتی کوتاه خانواده را خشنود سازد. کارو، برادر ویگن که شاعری شناخته‌شده است می‌گوید: «وقتی ویگن هنوز نمی‌توانست کلمه‌ی گرسنگی را - نه از لحاظ املایی که از لحاظ مفهوم - درست بنویسد، وقتی که نخستین نت گرسنه‌ی یک حنجره‌ی گرسنه را با گیتاری گرسنه در شبی گرسنه خواند،

جوانی، آه... افسوس
افسوس که به سرگذشت انسانی مربوط است
و انسان... افسوس... در برابر آنچه سرنوشتش می نامند
تا پایان زندگی... مبهوت است.
بارقۀ امید بر ما چشمک زد».

ویگن از نخستین خوانندگان ایرانی بود که با گیتار در صحنه ظاهر شد و ایرانیان او را به عنوان «سلطان جاز» شناختند. ویگن در مورد این‌که این لقب را چه کسی به او داده است چنین می‌گوید: «اين لقب را مردم به من داده‌اند. برای من هيچ مهم نيست که اين سلطان معنی واقعی داشته باشد يا نه. چيزی که برای من مهم است آن چيزی است که مردم خواسته‌اند بگويند.آن‌چه برای من مهم است اصل موضوع است، اين‌که من چکاره‌ام؟ کارم آيا برای مردم ارزشی دارد يا ندارد؟»

ناصر رستگارنژاد، ترانه‌سرا و آهنگ‌ساز ایرانی که ترانه‌ی «مهتاب» و «رقیب» از او است کافه شمیران را این‌گونه به یاد می‌آورد: «شبی در کافه باغ شمیران با یکی از دوستان نشسته بودیم، دیدیم جوانی بلند بالا با صدای بسیار خوب، ترانه‌های غربی و ارمنی می‌خواند. او را سر میز خود دعوت کردیم و با او بیشتر آشنا شدیم تا آنجا که همان شب رفتیم به کنار و من همان شب ترانهٔ معروف «رقیب» را ساختم. بعد هم چند روز بعد رفتیم به رادیو و این ترانه را که اولین ترانه‌ی رسمی ویگن به حساب می‌آید ضبط کردیم ...»

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/IVfGuU

توانا در تلگرام:
@Tavaana_TavaanaTech

چند کار به یاد ماندنی از ویگن را به همراهان عزیز توانا تقدیم می کنیم.
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
اجرای خیابانی آندریا #بوچلی

آندریا آنجل بوچلی (به ایتالیایی: Andrea Angel Bocelli) #خوانندهٔ نابینای تنور اهل #ایتالیا است. برخی کارهای او در ایران نیز منتشر شده‌است.

او صاحب افتخارات فراوانی است.
در این آدرس در مورد او بیشتر بخوانید:
http://m.euronews.com/persian/298182/

حال بوچلی در شهر نیویورک وقتی با مصائب #بیخانمان ها آشنا شد، تنها با یک #گیتار آکوستیک شروع به اجرای خیابانی و جمع آوری کمک کرد و در عرض چند دقیقه توانست پانصد دلار جمع کند و مبلغ جمع شده را همراه با برخی لوازم اهدایی به یکی از اعضای جامعه بیخانمان ها اهدا کرد.

شما را به دیدن این اجرای #خیابانی دعوت می کنیم.
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
شاهین نجفی، صدای عصیان و عصیان یک صدا
goo.gl/eI9xqe

در ۱۹ شهریور سال ۱۳۵۹، در بندر انزلی در شمال ایران کودکی به دنیا آمد که بعدها «شر» شد. شرارت او تا به آن‌جا رسید که فقهای دینی او را تکفیر کردند و خواهان قتلش شدند و برخی پیروان نیز برای سر او جایزه تعیین کرد.

شاهین نجفی اما خودش را یاغی نمی‌داند. او می گوید تا وقتی ایران بوده گمان داشته که فردی است یاغی اما وقتی از ایران خارج شد نظرش عوض شد:

«من تا در ایران بودم فکر می‌کردم که آدمی یاغی هستم، چون اینطور به من تلقین می‌شد؛ اما خارج که آمدم، متوجه شدم من فقط خواسته‌های طبیعی و منطقی داشتم و دارم.»

شاهین نجفی، خواننده و ترانه‌سرای شهیر ایرانی پیش از خروجش از ایران در گیلان زندگی می‌کرده است. شاهین در مورد زادگاه خود می‌گوید:

«شهر ما، پر باران‌ترین شهر ایران، آن قدر رطوبت خیز بود که آدم هم در آن زنگ می‌‌زد. آسمان که نمی‌‌بارید، خودش را پاره می کرد. شبیه زن‌های شوهر مرده ناله می کرد و این مهم نبود؛ دیگر نمی‌شد از خانه فرار کرد و در مدرسه هم، زنگ تفریح را باید در آن کلاس نمور و نیمکت‌های سفت و کنده کاری و فحش نویسی شده بمانی. من درس می‌‌خواندم و هیچ نمی فهمیدم. کمی‌ بزرگ تر که شدم فقط تاریخ و جغرافیا و تعلیمات دینی را می‌خواندم و سیبیلم که جوانه زد فهمیدم فلسفه و جامعه شناسی‌ چیست و ادبیات یعنی چه.»

او در نوجوانی قاری قرآن بود. او کوچک‌ترین فرزند از بین هشت فرزند یک خانواده متوسط ایرانی بود. او وقتی نوجوان بود نوازندگی گیتار را فرا گرفت و در همین زمان به شکل زیرزمینی می‌نواخت. شاهین نجفی می‌گوید که گیتار را سال‌ها پیش از این‌که داشته باشد با دهانش می‌نواخت تا این‌که اولین گیتار را خواهر بزرگش برایش خریداری کرد.

شاهین نجفی در عمر فعالیت هنری خود بیش از هر چیز دغدغه‌ی اجتماع و محذوفان جامعه را داشته است که این دغدغه در بیش‌تر آثار خلق‌شده توسط این هنرمند نمود و بروز مشخص دارد.

پس از اجرای ترانه‌ی «نقی» که نام یکی از امامان شیعه - امام دهم- در شعر ترانه بود، افرادی آن را حمل بر توهین به مقدسات قلمداد کردند. این عده از آیت‌الله لطف‌الله صافی گلپایگانی در مورد این ترانه استفتاء کردند. این آیت‌الله شیعه برای توهین‌کنندگان به نقی حکم ارتداد صادر کرد. این استفتاء برای بار نخست در وبسایت این مرجع شیعه منتشر شد. در متن استفتاء چنین آمده است:
.
«مدتی است عده‌ای اجیرشده که عمدتا از ضد انقلاب خارج از کشور می‌باشند، در فضای اینترنت، سایت‌ها و وبلاگ‌های خود به راحتی به امام مظلوم شیعیان حضرت امام هادی اهانت و جسارت می‌کنند (طراحی، جوک، کاریکاتور، فحاشی، دروغ بستن و ...) حکم این افراد چیست؟»

آیت‌الله صافی گلپایگانی:«چنانچه اهانت و جسارت به حضرت نموده باشند مرتدند. والله اعلم».

بیش‌تر بخوانید:
http://bit.ly/2rXSrMI

@Tavaana_TavaanaTech
آموزشکده توانا
اجرایی زیبا از استاد لیلی افشار قطعه زیبایی از یوهان سباستین باخ لیلی افشار نخستین زن دارای مدرک دکترای گیتار در جهان http://bit.ly/2qFKQRR @Tavaana_TavaanaTech
لیلی افشار نخستین زن دارای مدرک دکترای گیتار در جهان
goo.gl/3BTLCo

لیلی افشار نوازنده‌ی گیتار کلاسیک را نخستین نوازنده زن در جهان می‌دانند که در رشته‌ی گیتار کلاسیک دکترا گرفته است. لیلی افشار استاد موسیقی در دانشگاه ممفیس در آمریکا است.

لیلی افشار یکی از نوازندگان بین‌المللی گیتار بود که برای نواختن در حصور آندرس سگووِیا در کلاس‌های پیش‌رفته‌ی او در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی انتخاب شد. لیلی افشار دوست دارد که به او لقب سگوویای ایران بدهند.

لیلی افشار کنسرت‌های بسیاری در سراسر جهان برگزار می‌کند. مقاله‌های او در زمینه موسیقی و گیتار در بسیاری از نشریات معتبر جهان و به زبان‌های مختلف منتشر شده است. لیلی افشار به عنوان بهترین گیتاریست کلاسیک زن برنده جایزه اول «ارویل ایچ.گیبسن» شده است.

لیلی افشار وقتی هفده سال داشت برای تحصیل در رشته‌ی موسیقی از ایران به قصد آمریکا خارج شد و در مدرسه‌ی موسیقی بوستون ثبت‌نام کرد. لیلی افشار از ده سالگی با گیتار آشنا شد.

لیلی افشار هجدهم اسفندماه سال ۱۳۳۸ در تهران دیده به جهان گشود. او نوه‌ی رضا افشار وزیر راه دوره‌ی رضا شاه است. مادربزرگ لیلی تار می‌نواخت و پدرش نیز با نواختن ویولن و پیانو آشنا بود و هر دو مشوق او برای آموختن موسیقی بودند.
لیلی ده ساله بود که در منزل یکی از اقوامش نوازندگی گیتار را از نزدیک دید و از همان زمان عاشق این ساز موسیقی شد و زا همان زمان آموختن گیتار را آغاز کرد. اولین معلم موسیقی‌اش داریوش افراسیابی بود.

پس از سفر به آمریکا برای آموختن موسیقی، لیلی افشار لیسانسش را از کنسرواتور موسیقی بوستون و فوق لیسانسش را در نوازندگی گیتار از کنسرواتور موسیقی نیوانگلند دریافت کرد که استادش در این زمان «نیل اندرسون» بود. افشار بعدها دکترایش را زیر نظر «بروس هلزمن» از دانشگاه فلوریدا اخذ کرد. افشار تابستان‌ها هم به آموتن گیتار ادامه داد و تحصیل گیتار را در «بنفف» کانادا، «اسپن» آمریکا و «سینا» در ایتالیا زیر نظر «اسکار قیگیا» پی گرفت.

با این‌که افشار به ایران سفر می‌کند اما می‌گوید که به فکر بازگشت همیشگی به ایران نیست:

«خيال ندارم برای هميشه به ايران برگردم. از كارم در آمريكا خيليی راضيی هستم و اينجا فعاليت كنسرت و تدريسم زياد است... وليی خوشحالم كه می‌توانم هر سال به ايران بازگردم و با شاگردانم و مردم ايران ملاقات داشته باشم و كار كنم.»
افشار در ایران هم برنامه اجرا می‌کند اما معتقد است اجرای برنامه در ایران و خارج از ایران تفاوت‌هایی هم دارد:

«از نظر لباس و صحنه فرق دارد. پچ‌پچ در ايران زياد است و مردم فيلم می‌گيرند. در خارج لباسم آزاد است، پچ‌پچ نيست و كسي اجازه فيلم‌برداری يا عكس‌گرفتن ندارد، در خارج تماشاچی‌ها قانون‌ها را بيشتر رعايت می‌كنند تا در ايران.»

بیش‌تر بخوانید:
http://bit.ly/2qFKQRR

@Tavaana_TavaanaTech