Forwarded from تواناتک Tavaanatech
آنچه باید درباره طرح «صیانت از کاربران فضای مجازی» بدانیم
این روزها بحث اجرای طرح موسوم به «صیانت از کاربران فضای مجازی»، در میان کاربران ایرانی، بحث بسیار داغی است. در این مقاله به بررسی اطلاعات بهدستآمده درباره این طرح میپردازیم.
سالها ست که کاربران ایرانی در حال دست و پنجه نرمکردن با مشکل فیلترینگ و عدم دسترسی به منابع آزاد اینترنتی هستند. نیاز اولیه آنها فیلترشکن و ویپیان است تا بتوانند به سایتهای مختلف و همچنین شبکههای اجتماعی دسترسی پیدا کنند. اما از قرار معلوم در طرح جدید، که با نام طرح صیانت از کاربران مطرح شده است، ممکن است ویپیان و فیلترشکنها هم نتوانند امکان دسترسی کاربران را به سایتها و اپلیکیشنهای فیلترشده فراهم کنند. آبان ۹۸ مثال بارز و روشنی است برای این موقعیت که ۹۵ درصد اینترنت در ایران قطع بود و رسما امکانی برای دسترسی به منابع خارجی وجود نداشت؛ زمانی که به صورت پنهانی، شبکه ملی تست شد.
جمهوری اسلامی سالها ست به دنبال طرحهایی مشابه و راههایی برای محدودکردن کاربران و ترویج منابع و ابزارهای خود برای کسب درآمد و همچنین کنترل بیشتر کاربران بوده است، اکنون گویا این طرح دارد به اجراییشدن نزدیکتر میشود.
در این راستا میشود به چین یا کره شمالی اشاره کرد که کاربران اینترنت در آنجا سالیان سال است که از اپلیکیشنها و شبکههای اجتماعی داخلی تحت نظر حکومت استفاده میکنند.
طرح موسوم به صیانت از کاربران، دسترسی کاربران را به اینترنت جهانی و منابع آن و بهخصوص شبکههای اجتماعی بسیار بسیار محدود میکند. از قرار معلوم حکومت با ایجاد تغییراتی در زیرساختها و محدودکردن پهنای باند امکان استفاده از ویپیان را هم ممکن است از بین ببرد؛ موضوعی که راه را برای دسترسی و استفاده از منابع فیلترشده سختتر و سختتر میکند. این به معنای بستن جریان ورود اطلاعات از خارج به داخل است.
بیشتر بخوانید:
https://tech.tavaana.org/fa/news/Sianat
#کزارش #طرح_صیانت_از_حقوق_کاربران_فضای_مجازی #طرح_صیانت #اینترنت_ملی
@tavaanatech
این روزها بحث اجرای طرح موسوم به «صیانت از کاربران فضای مجازی»، در میان کاربران ایرانی، بحث بسیار داغی است. در این مقاله به بررسی اطلاعات بهدستآمده درباره این طرح میپردازیم.
سالها ست که کاربران ایرانی در حال دست و پنجه نرمکردن با مشکل فیلترینگ و عدم دسترسی به منابع آزاد اینترنتی هستند. نیاز اولیه آنها فیلترشکن و ویپیان است تا بتوانند به سایتهای مختلف و همچنین شبکههای اجتماعی دسترسی پیدا کنند. اما از قرار معلوم در طرح جدید، که با نام طرح صیانت از کاربران مطرح شده است، ممکن است ویپیان و فیلترشکنها هم نتوانند امکان دسترسی کاربران را به سایتها و اپلیکیشنهای فیلترشده فراهم کنند. آبان ۹۸ مثال بارز و روشنی است برای این موقعیت که ۹۵ درصد اینترنت در ایران قطع بود و رسما امکانی برای دسترسی به منابع خارجی وجود نداشت؛ زمانی که به صورت پنهانی، شبکه ملی تست شد.
جمهوری اسلامی سالها ست به دنبال طرحهایی مشابه و راههایی برای محدودکردن کاربران و ترویج منابع و ابزارهای خود برای کسب درآمد و همچنین کنترل بیشتر کاربران بوده است، اکنون گویا این طرح دارد به اجراییشدن نزدیکتر میشود.
در این راستا میشود به چین یا کره شمالی اشاره کرد که کاربران اینترنت در آنجا سالیان سال است که از اپلیکیشنها و شبکههای اجتماعی داخلی تحت نظر حکومت استفاده میکنند.
طرح موسوم به صیانت از کاربران، دسترسی کاربران را به اینترنت جهانی و منابع آن و بهخصوص شبکههای اجتماعی بسیار بسیار محدود میکند. از قرار معلوم حکومت با ایجاد تغییراتی در زیرساختها و محدودکردن پهنای باند امکان استفاده از ویپیان را هم ممکن است از بین ببرد؛ موضوعی که راه را برای دسترسی و استفاده از منابع فیلترشده سختتر و سختتر میکند. این به معنای بستن جریان ورود اطلاعات از خارج به داخل است.
بیشتر بخوانید:
https://tech.tavaana.org/fa/news/Sianat
#کزارش #طرح_صیانت_از_حقوق_کاربران_فضای_مجازی #طرح_صیانت #اینترنت_ملی
@tavaanatech
«تواب»ها؛ قربانیان شستشوی مغزی خشن
«…قطعههای نئوپان به اندازه کف تخت یکنفره را از طول روی ریلهای آهنی ایستانده بودند، و اتاقکهایی کوتاه به شکل تابوت روباز با سه دیواره کوتاه ساخته بودند. کف هر قبر یک پتو دولا شده انداخته بودند. … این تنها حجم و فضایی بود که از این جهان پهناور به هر یک از ما تعلق میگرفت. … ما را مجبور کرده بودند هر روز پانزده ساعت از شش صبح تا فرا رسیدن خاموشی یعنی نه شب رو به دیوار با چشمبند، بنشینیم.»
این روایتی از شکنجههای زندانیان سیاسی و عقیدتی در دهه ۶۰ خورشیدی در ایران است. دهه ۶۰ خورشیدی در ایران دههای سراسر دهشت بود. دهشت از وحشتی که در قالب یک حکومت، حاکم بود و پرسش از ابعاد جنایاتی که در ایران بهویژه در زندانها انجام میگرفت. گفته میشود بیش از ۱۵ هزار زندانی سیاسی عقیدتی از فاصله بهمن ۵۷ تا سال ۶۷ در زندانهای جمهوری اسلامی اعدام شدند. اعدامهایی که کشتار تابستان ۶۷ و قتل چند هزار زندانی سیاسی در عرض کمتر از دو ماه اوج آن بود و اکنون (تابستان ۱۴۰۰) «حمید نوری» از عوامل درجهدوم آن جنایت در دادگاهی در سوئد به واسطه مشارکت در آن کشتار در حال محاکمه است.
ولی مسئله این است که نقض گسترده حقوق بشر در دهه ۶۰ در زندانهای جمهوری اسلامی را نباید به اعدام زندانیان یا قتل آنان خلاصه کرد. حتی بیان شکنجه زندانیان برای اعترافگیریهای دروغین نیز نمیتواند تصویری کامل از آنچه در دهه ۶۰ گذشت ارائه دهد. یکی از مسائلی که در زندانهای دهه ۶۰ به شدت رواج داشت ولی هیچگاه به آن به اندازه کافی پرداخته نشد بحث از زندانیانی است که تحت فشار بسیار شدید بازجویان و شکنجهگران مجبور میشدند به همکاری با دستگاه سرکوب تن دهند و در شکنجه دیگر زندانیان مشارکت کنند. زندانیانی که از سوی جمهوری اسلامی «توّاب» نامیده میشوند.
این زندانیان که خود نماد بارزی از ابعاد غیرقابلباور شکنجه در زندانهای دهه ۶۰ هستند اغلب با برخوردی سخت و تلخ در بیرون از زندان مواجه شدهاند. دیگران آنان را پس زدهاند و آنان نیز جایگاهی برای بیان خاطرات تلخ خود پیدا نکردهاند. بدیهی است نمیتوان همه این دست زندانیان را که از سر شکنجه به اجبار تن به همکاری با زندانبانان دادهاند را از لحاظ اخلاقی یکسان دانست و قطعا کسانی بودهاند که حتی در خلال همکاری نیز استقلال خود را حفظ کردهاند و تلاش کردهاند از در غلتیدن به کانون شرارت تن بزنند ولی احتمالا کسانی نیز بودهاند که خود بخشی از دایره شر شدهاند.
ادامه:
https://tavaana.org/fa/Political_Prisoners_80s_In_Iran
#کزارش #شکنجه #دهه۶۰
@Tavaana_TavaanaTech
«تواب»ها؛ قربانیان شستشوی مغزی خشن
«…قطعههای نئوپان به اندازه کف تخت یکنفره را از طول روی ریلهای آهنی ایستانده بودند، و اتاقکهایی کوتاه به شکل تابوت روباز با سه دیواره کوتاه ساخته بودند. کف هر قبر یک پتو دولا شده انداخته بودند. … این تنها حجم و فضایی بود که از این جهان پهناور به هر یک از ما تعلق میگرفت. … ما را مجبور کرده بودند هر روز پانزده ساعت از شش صبح تا فرا رسیدن خاموشی یعنی نه شب رو به دیوار با چشمبند، بنشینیم.»
این روایتی از شکنجههای زندانیان سیاسی و عقیدتی در دهه ۶۰ خورشیدی در ایران است. دهه ۶۰ خورشیدی در ایران دههای سراسر دهشت بود. دهشت از وحشتی که در قالب یک حکومت، حاکم بود و پرسش از ابعاد جنایاتی که در ایران بهویژه در زندانها انجام میگرفت. گفته میشود بیش از ۱۵ هزار زندانی سیاسی عقیدتی از فاصله بهمن ۵۷ تا سال ۶۷ در زندانهای جمهوری اسلامی اعدام شدند. اعدامهایی که کشتار تابستان ۶۷ و قتل چند هزار زندانی سیاسی در عرض کمتر از دو ماه اوج آن بود و اکنون (تابستان ۱۴۰۰) «حمید نوری» از عوامل درجهدوم آن جنایت در دادگاهی در سوئد به واسطه مشارکت در آن کشتار در حال محاکمه است.
ولی مسئله این است که نقض گسترده حقوق بشر در دهه ۶۰ در زندانهای جمهوری اسلامی را نباید به اعدام زندانیان یا قتل آنان خلاصه کرد. حتی بیان شکنجه زندانیان برای اعترافگیریهای دروغین نیز نمیتواند تصویری کامل از آنچه در دهه ۶۰ گذشت ارائه دهد. یکی از مسائلی که در زندانهای دهه ۶۰ به شدت رواج داشت ولی هیچگاه به آن به اندازه کافی پرداخته نشد بحث از زندانیانی است که تحت فشار بسیار شدید بازجویان و شکنجهگران مجبور میشدند به همکاری با دستگاه سرکوب تن دهند و در شکنجه دیگر زندانیان مشارکت کنند. زندانیانی که از سوی جمهوری اسلامی «توّاب» نامیده میشوند.
این زندانیان که خود نماد بارزی از ابعاد غیرقابلباور شکنجه در زندانهای دهه ۶۰ هستند اغلب با برخوردی سخت و تلخ در بیرون از زندان مواجه شدهاند. دیگران آنان را پس زدهاند و آنان نیز جایگاهی برای بیان خاطرات تلخ خود پیدا نکردهاند. بدیهی است نمیتوان همه این دست زندانیان را که از سر شکنجه به اجبار تن به همکاری با زندانبانان دادهاند را از لحاظ اخلاقی یکسان دانست و قطعا کسانی بودهاند که حتی در خلال همکاری نیز استقلال خود را حفظ کردهاند و تلاش کردهاند از در غلتیدن به کانون شرارت تن بزنند ولی احتمالا کسانی نیز بودهاند که خود بخشی از دایره شر شدهاند.
ادامه:
https://tavaana.org/fa/Political_Prisoners_80s_In_Iran
#کزارش #شکنجه #دهه۶۰
@Tavaana_TavaanaTech
سفره پردرد آموزگاران و رویای عدالت آموزشی در ایران
دغدغههای اقتصادی گویی دست از سر معلمان بر نمیدارد. حجم این دغدغههای اقتصادی و صعب و سختی آن به گونهای است که نشریات وابسته به جمهوری اسلامی نیز عملا ناچار از بازتاب رنج معلمان هستند. چنانکه در گزارشی که در وبسایت «ایلنا» منتشر شده است، معلمی از سمنان میگوید: «از این مدرسه به آن مدرسه میدویم اما حداقل حقوق ساعتی وزارت کار را با ماهها تاخیر میگیریم؛ شما هزینه یک وعده غذای گرم روزانه را در ماه حساب کنید که چقدر میشود؛ معلمی که "نان" ندارد چطور درس بدهد؟!»
درواقع نکته این است که اساسا وقتی بحث عدالت آموزشی مطرح میشود بیشتر سویه دانشآموزی آن در نظر میآید. این در حالی است که عدالت آموزشی به گفته متخصصان همهجانبه است و طبعا به آموزگاران نیز نظر دارد و میزان کیفیت آنان را یکی از شروط تحقق عدالت آموزشی میداند. به عبارت دیگر از منظر استانداردی اگر معلمی از کیفیتهای لازم برای تدریس برخوردار نباشد عملا عدالت آموزشی برآورده نشده است. کیفیت یک معلم بدون گفتگو به وضعیت زندگی او نیز مرتبط است. چنانکه دکتر «حسین راغفر» - استاد اقتصاد دانشگاه در ایران - در مقالهای مینویسد: «هدف عدالت آموزشی تصحیح کژکاریهای ساختاری و سیاسی بهمنظور فراهمآوردن فرصتهای برابر برای همه آحاد یک جامعه است. ازاینرو، عدالت آموزشی دربردارنده همه اقداماتی است که امکان فرصتهای برابر را فراهم آورد. دسترسی به آموزش و کیفیت مناسب آموزشی همراه با حصول اطمینان از تغذیه کافی و نیز دسترسی به خدمات سلامت، یک بسته مناسب آموزشی را فراهم میکنند.»
نکته جالب و البته غمانگیز اینجاست که متولیان آموزشوپرورش در ایران خود نسبت به این مسئله به خوبی آگاه هستند اگرچه کوچکترین قدمها را در این زمینه برنمیدارند.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Educational_Justice_For_Teachers
#معلمان #کزارش #نظام_آمورشی #عدالت_آموزشی
@Tavaana_TavaanaTech
دغدغههای اقتصادی گویی دست از سر معلمان بر نمیدارد. حجم این دغدغههای اقتصادی و صعب و سختی آن به گونهای است که نشریات وابسته به جمهوری اسلامی نیز عملا ناچار از بازتاب رنج معلمان هستند. چنانکه در گزارشی که در وبسایت «ایلنا» منتشر شده است، معلمی از سمنان میگوید: «از این مدرسه به آن مدرسه میدویم اما حداقل حقوق ساعتی وزارت کار را با ماهها تاخیر میگیریم؛ شما هزینه یک وعده غذای گرم روزانه را در ماه حساب کنید که چقدر میشود؛ معلمی که "نان" ندارد چطور درس بدهد؟!»
درواقع نکته این است که اساسا وقتی بحث عدالت آموزشی مطرح میشود بیشتر سویه دانشآموزی آن در نظر میآید. این در حالی است که عدالت آموزشی به گفته متخصصان همهجانبه است و طبعا به آموزگاران نیز نظر دارد و میزان کیفیت آنان را یکی از شروط تحقق عدالت آموزشی میداند. به عبارت دیگر از منظر استانداردی اگر معلمی از کیفیتهای لازم برای تدریس برخوردار نباشد عملا عدالت آموزشی برآورده نشده است. کیفیت یک معلم بدون گفتگو به وضعیت زندگی او نیز مرتبط است. چنانکه دکتر «حسین راغفر» - استاد اقتصاد دانشگاه در ایران - در مقالهای مینویسد: «هدف عدالت آموزشی تصحیح کژکاریهای ساختاری و سیاسی بهمنظور فراهمآوردن فرصتهای برابر برای همه آحاد یک جامعه است. ازاینرو، عدالت آموزشی دربردارنده همه اقداماتی است که امکان فرصتهای برابر را فراهم آورد. دسترسی به آموزش و کیفیت مناسب آموزشی همراه با حصول اطمینان از تغذیه کافی و نیز دسترسی به خدمات سلامت، یک بسته مناسب آموزشی را فراهم میکنند.»
نکته جالب و البته غمانگیز اینجاست که متولیان آموزشوپرورش در ایران خود نسبت به این مسئله به خوبی آگاه هستند اگرچه کوچکترین قدمها را در این زمینه برنمیدارند.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Educational_Justice_For_Teachers
#معلمان #کزارش #نظام_آمورشی #عدالت_آموزشی
@Tavaana_TavaanaTech