پرچم و جامعهی گسسته: چشمکی که کودتای ترکیه به ما زد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کودتای ترکیه - هر داستانی که پشت سر داشته باشد - یک چیز را خوب نشان داد. عدهی زیادی از مردمی که با کودتا مخالف بودند، پرچمهایی در خانه داشتند که با آن به خیابان آمدند. پرچم*، یکی از اولین نمادهایی شد که آنان را به هم متصل میکرد و از این مردم ناآشنا با همدیگر، و نه لزوما موافق با هم، یک «ما»ی آشنا و همراه میساخت. بی آن که با هم حرفی بزنند یا همدیگر را بشناسند یا حتی در موافقت با اردوغان با هم توافق داشته باشند، پرچم به نماد و نشانهای برای پیوند میان آنان بدل شد، پیوندی در دفاع از کشور، دموکراسی موجودش (با همهی مشکلات و تهدیداتش) و در مخالفت با کودتا.
حالا فکر کنیم که اگر در وضعیتی مشابه در ایران ما چنین اتفاقی میافتاد چه نشانه و نمادی میتوانست به کار آن پیوند بیاید؟ چه چیزی ما را در این لحظات - بی هر سخن و استلالی - میتواند به هم متصل کند و پیوند دهد؟ چه چیزی به باور ما مشترک میآید و ما را به شکلی نسبتاً همگانی میانگیزاند؟
همین پرچم را در نظر بگیرید. چقدر از ما ایرانیها اصلاًدر خانه پرچم داریم. همین نداشتن پرچم در خانه اولین نشانهی چه چیزهاست؟ اگر پرچم داشته باشیم، و مثل ایرانیهای خارج نشین آزاد باشیم که با پرچمی که فکر میکنیم نماد ایران است بخواهیم بیرون بیاییم، خودش تازه آغاز اختلافهاست. حتی در مواردی مثل مسابقات ورزشی (مثلا، جام جهانی فوتبال) نیز که پرچم قرار است نماد این پیوند در موضوعی غیر سیاسی شود، با حضور سه - چهار نوع پرچم روبرو میشویم که معنای پیوند نمادین را در اساس به هم میریزد.
این که در جامعهی ما به ندرت نمادی پیدا میشود که بتواند جمع کثیری را بی گفت و گو به هم دیگر پیوند دهد، فقط یکی از نشانه های جامعهی از هم گسستهی ماست. جامعهای که در مورد دلایل همزیستی و پیوندهایش، دلیلی زنده و انگیزاننده ندارد، مگر خطی بی جان که مرز جامعهی ایران را روی نقشههای رسمی، از جامعههای دیگر جدا میکند. ما در درون خطوط مرزی این گربه به سر میبریم، اما نه با شوق با هم زندگی کردن، نه به خاطر دلایلی که برای زندگی همزیستانه داریم. ما از روی اتفاق و شاید هم از سر ناچاری با هم به سر میبریم، اتفاق و ناچاریای که وقتی نباشد یا راه مهاجرت در پیش میگیریم و از این گربه فرار میکنیم یا راه تخطی از نظمی که به زور میخواهد ما را در این گربه کنار یکدیگر نگه دارد.
---------------
* در این جا قصد ندارم سایر نمادها (مثلا نمادهای مذهبی) را که دست کم موجب پیوند میان هوادارن اردوغان میشود نادیده بگیرم، بلکه میخواهم بر عنصری فراگیرتر تاکید کنم که پرچم نشانهی آن است.
https://telegram.me/hghazian
plus.google.com/u/0/110864597246369747428/posts
#ترکیه #کودتا #اردوغان #پرچم #نماد #همبستگی #پیوستگی #پیوند #استانبول #ایران #کودتایترکیه #دموکراسی #تفاوت #همزیستی #گربه
@Tavaana_TavaanaTech
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کودتای ترکیه - هر داستانی که پشت سر داشته باشد - یک چیز را خوب نشان داد. عدهی زیادی از مردمی که با کودتا مخالف بودند، پرچمهایی در خانه داشتند که با آن به خیابان آمدند. پرچم*، یکی از اولین نمادهایی شد که آنان را به هم متصل میکرد و از این مردم ناآشنا با همدیگر، و نه لزوما موافق با هم، یک «ما»ی آشنا و همراه میساخت. بی آن که با هم حرفی بزنند یا همدیگر را بشناسند یا حتی در موافقت با اردوغان با هم توافق داشته باشند، پرچم به نماد و نشانهای برای پیوند میان آنان بدل شد، پیوندی در دفاع از کشور، دموکراسی موجودش (با همهی مشکلات و تهدیداتش) و در مخالفت با کودتا.
حالا فکر کنیم که اگر در وضعیتی مشابه در ایران ما چنین اتفاقی میافتاد چه نشانه و نمادی میتوانست به کار آن پیوند بیاید؟ چه چیزی ما را در این لحظات - بی هر سخن و استلالی - میتواند به هم متصل کند و پیوند دهد؟ چه چیزی به باور ما مشترک میآید و ما را به شکلی نسبتاً همگانی میانگیزاند؟
همین پرچم را در نظر بگیرید. چقدر از ما ایرانیها اصلاًدر خانه پرچم داریم. همین نداشتن پرچم در خانه اولین نشانهی چه چیزهاست؟ اگر پرچم داشته باشیم، و مثل ایرانیهای خارج نشین آزاد باشیم که با پرچمی که فکر میکنیم نماد ایران است بخواهیم بیرون بیاییم، خودش تازه آغاز اختلافهاست. حتی در مواردی مثل مسابقات ورزشی (مثلا، جام جهانی فوتبال) نیز که پرچم قرار است نماد این پیوند در موضوعی غیر سیاسی شود، با حضور سه - چهار نوع پرچم روبرو میشویم که معنای پیوند نمادین را در اساس به هم میریزد.
این که در جامعهی ما به ندرت نمادی پیدا میشود که بتواند جمع کثیری را بی گفت و گو به هم دیگر پیوند دهد، فقط یکی از نشانه های جامعهی از هم گسستهی ماست. جامعهای که در مورد دلایل همزیستی و پیوندهایش، دلیلی زنده و انگیزاننده ندارد، مگر خطی بی جان که مرز جامعهی ایران را روی نقشههای رسمی، از جامعههای دیگر جدا میکند. ما در درون خطوط مرزی این گربه به سر میبریم، اما نه با شوق با هم زندگی کردن، نه به خاطر دلایلی که برای زندگی همزیستانه داریم. ما از روی اتفاق و شاید هم از سر ناچاری با هم به سر میبریم، اتفاق و ناچاریای که وقتی نباشد یا راه مهاجرت در پیش میگیریم و از این گربه فرار میکنیم یا راه تخطی از نظمی که به زور میخواهد ما را در این گربه کنار یکدیگر نگه دارد.
---------------
* در این جا قصد ندارم سایر نمادها (مثلا نمادهای مذهبی) را که دست کم موجب پیوند میان هوادارن اردوغان میشود نادیده بگیرم، بلکه میخواهم بر عنصری فراگیرتر تاکید کنم که پرچم نشانهی آن است.
https://telegram.me/hghazian
plus.google.com/u/0/110864597246369747428/posts
#ترکیه #کودتا #اردوغان #پرچم #نماد #همبستگی #پیوستگی #پیوند #استانبول #ایران #کودتایترکیه #دموکراسی #تفاوت #همزیستی #گربه
@Tavaana_TavaanaTech