بازیکن سابق #پرسپولیس و تیم #ملی لبهایش را دوخت
#منوچهر_شفقتیان #بازیکن پیشین پرسپولیس و تیم ملی در دهه ۶۰ از بیماری #عصبی و مشکلات #مالی رنج میبرد، لب و دهان خود را دوخته و میگوید آماده مرگ است.
او در نامهاش به روزنامه خبر ورزشی نوشته: «بیمارستان نمیروم. میخواهم بمیرم. در منزل مادرم اعتصاب غذا کردهام. کسی مرا در صف اهدای خیرین ندید که با گدایی، آذوقه برای خانوادهام بردم. به خاطر همه پیشکسوتانی که سفرهشان فقط از فقر باز و بسته میشود، لبهای خود را دوختم تا شاید با مرگ من، مسئولان به خودشان بیایند.»
شفقتیان بارها خواستار شغلی در حاشیه فوتبال شده. او گفته بود به عنوان ملی پوش سابق، حتی حاضر است مسئول لباسشویی یک باشگاه شود و زندگیاش را اداره کند.
مدافع چپ پیشین پرسپولیس تاکید کرده بود شایعه اعتیاد، بیش از مشکلاتش او را آزار میدهد. همیشه حاضر به انجام آزمایش است. مشکل او نه #اعتیاد، بلکه بیماری روانی است که به خاطر #فقر، روز به روز تشدید میشود.
او سابقه بازی در تیمهای راه آهن، بوتان، دارایی، پاس و پرسپولیس را دارد. به تیم ملی فوتبال ایران در دوران سرمربیگری پرویز #دهداری دعوت شده. در سالهای اوج دوران فوتبالیاش، رقبای هم پست او ابتدا اصغر #حاجیلو و سپس مجتبی #محرمی بودهاند.
علی پروین در پرسپولیس به خاطر کلیدی بودن نقش محرمی و شفقتیان، هر دو را بازی میداد. او با چنین کیفیتی، مدافع چپ برگزیده در تیم منتخب فصل ۱۳۶۶ شد.
شفقتیان در رده جوانان هم عضو تیم ملی بود و سابقه بازی در مسابقات ارتشهای جهان و راه آهنهای جهان را نیز دارد. وقتی هادی نوروزی چشم از جهان فروبست، علی #دایی در اعتراض به «سوءاستفاده از نام #نوروزی توسط مسئولین» گفت: کارگاه کلاه سازیتان را تعطیل کنید. انگار یک مشت بازیگر جمع شدهاند تا خودشان را نشان دهند.
دایی تاکید کرد: «چند ماه دیگر همه فراموش میکنند چه وعدههایی دادهاند. کما اینکه قولها به خانواده مرحوم مجید سبزی فراموش شد. آقایان چندبار سراغ خانواده فریبرز مرادی رفتهاند؟ نمیروند چون برد تبلیغاتی ندارد. کسی میداند منوچهر #شفقتیان چه حال و اوضاعی دارد؟ کسی سراغ کریم #باوی را میگیرد؟.»
شفقتیان در واکنش به اظهارات دایی گفت: «آقای دایی، نمیگویم پول در جیب من بگذار. من هم نوه دارم، زن و بچه دارم، دلم میخواهد وقتی نوهام میگوید یک بستنی برایم بخر گیر نکنم. کاش به جای اینکه به روسای #ورزش بگویی، خودت به من بگویی بیا اینجا بعد از تمرین باشگاه صبا، لباسهایشان را بشور. من فقط یک شغل میخواهم، در ورزشی که عمرم را برایش گذاشتهام.»
در نامه این #پیشکسوت فوتبال به روزنامه خبرورزشی آمده: کسی قرصهای اعصاب مرا نخورد تا بفهمد چرا شفقتیان این شکلی شده. کسی سر سفره من ننشست تا ببیند کاسهای از خون توی سفره گذاشتم.
منبع: رادیو فردا
#ورزش
#پیشکسوتان
#بیماری
#کهنسالی
@Tavaana_TavaanaTech
#منوچهر_شفقتیان #بازیکن پیشین پرسپولیس و تیم ملی در دهه ۶۰ از بیماری #عصبی و مشکلات #مالی رنج میبرد، لب و دهان خود را دوخته و میگوید آماده مرگ است.
او در نامهاش به روزنامه خبر ورزشی نوشته: «بیمارستان نمیروم. میخواهم بمیرم. در منزل مادرم اعتصاب غذا کردهام. کسی مرا در صف اهدای خیرین ندید که با گدایی، آذوقه برای خانوادهام بردم. به خاطر همه پیشکسوتانی که سفرهشان فقط از فقر باز و بسته میشود، لبهای خود را دوختم تا شاید با مرگ من، مسئولان به خودشان بیایند.»
شفقتیان بارها خواستار شغلی در حاشیه فوتبال شده. او گفته بود به عنوان ملی پوش سابق، حتی حاضر است مسئول لباسشویی یک باشگاه شود و زندگیاش را اداره کند.
مدافع چپ پیشین پرسپولیس تاکید کرده بود شایعه اعتیاد، بیش از مشکلاتش او را آزار میدهد. همیشه حاضر به انجام آزمایش است. مشکل او نه #اعتیاد، بلکه بیماری روانی است که به خاطر #فقر، روز به روز تشدید میشود.
او سابقه بازی در تیمهای راه آهن، بوتان، دارایی، پاس و پرسپولیس را دارد. به تیم ملی فوتبال ایران در دوران سرمربیگری پرویز #دهداری دعوت شده. در سالهای اوج دوران فوتبالیاش، رقبای هم پست او ابتدا اصغر #حاجیلو و سپس مجتبی #محرمی بودهاند.
علی پروین در پرسپولیس به خاطر کلیدی بودن نقش محرمی و شفقتیان، هر دو را بازی میداد. او با چنین کیفیتی، مدافع چپ برگزیده در تیم منتخب فصل ۱۳۶۶ شد.
شفقتیان در رده جوانان هم عضو تیم ملی بود و سابقه بازی در مسابقات ارتشهای جهان و راه آهنهای جهان را نیز دارد. وقتی هادی نوروزی چشم از جهان فروبست، علی #دایی در اعتراض به «سوءاستفاده از نام #نوروزی توسط مسئولین» گفت: کارگاه کلاه سازیتان را تعطیل کنید. انگار یک مشت بازیگر جمع شدهاند تا خودشان را نشان دهند.
دایی تاکید کرد: «چند ماه دیگر همه فراموش میکنند چه وعدههایی دادهاند. کما اینکه قولها به خانواده مرحوم مجید سبزی فراموش شد. آقایان چندبار سراغ خانواده فریبرز مرادی رفتهاند؟ نمیروند چون برد تبلیغاتی ندارد. کسی میداند منوچهر #شفقتیان چه حال و اوضاعی دارد؟ کسی سراغ کریم #باوی را میگیرد؟.»
شفقتیان در واکنش به اظهارات دایی گفت: «آقای دایی، نمیگویم پول در جیب من بگذار. من هم نوه دارم، زن و بچه دارم، دلم میخواهد وقتی نوهام میگوید یک بستنی برایم بخر گیر نکنم. کاش به جای اینکه به روسای #ورزش بگویی، خودت به من بگویی بیا اینجا بعد از تمرین باشگاه صبا، لباسهایشان را بشور. من فقط یک شغل میخواهم، در ورزشی که عمرم را برایش گذاشتهام.»
در نامه این #پیشکسوت فوتبال به روزنامه خبرورزشی آمده: کسی قرصهای اعصاب مرا نخورد تا بفهمد چرا شفقتیان این شکلی شده. کسی سر سفره من ننشست تا ببیند کاسهای از خون توی سفره گذاشتم.
منبع: رادیو فردا
#ورزش
#پیشکسوتان
#بیماری
#کهنسالی
@Tavaana_TavaanaTech
نوازندهی برجستهی نی نشان درجه یک هنری خود را باز میگرداند
محمد موسوی: دیگر هرگز پایم را به ارشاد نمیگذارم
موسیقی ما - استاد «محمد موسوی» - نوازندهی برجستهی #نی و #آهنگساز - چندی پیش نشان درجهی یک هنری را دریافت کردند و حالا طبقِ آنچه خودشان برخورد ناشایستِ مسوؤلان ارشاد میدانند، این نشان را بازگردانده و اعلام کردهاند که دیگر هرگز پایشان را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نخواهند گذاشت.
این نوازندهی #پیشکسوت دربارهی این موضوع میگویند: «نوروز امسال آقای سریر با من تماس گرفتند گفتند برنامهای برای #هنرمندان موسیقی ترتیب داده شده است و شما نیز به این مراسم دعوت هستید، من هم به این مراسم دید و بازدید و تبریک سال نو رفتم. پس از احوالپرسی پوشهای برای یکی از آقایان آوردند. ایشان اعلام کردند این پوشه حکم درجه یک هنری من است.»
او با اعلامِ این مطلب که این شیوهی برخورد پذیرفتنی نیست؛ میگوید: «اگر فردی چون من با بیش از 50 سال سابقه هنری این نشان را دریافت کردهام؛ دیگران نیز باید واجد این ویژگیها باشند. خطاب من به مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این است که من در سالهای 1345و 1346 و 1347 به مدال طلای درجه یک هنری در رشته نی نائل شدم؛ اما من محمد موسوی این حکم را به همراه یک سکه طلا به دفتر وزارت تحویل خواهم داد بهتر است این حکم را به شخصی بدهند که صلاحیت آن را دارد.»
او همچنین به این مساله اشاره دارد که من محمد موسوی دیگر پایم را در وزارت #ارشاد نخواهم گذاشت. «محمد موسوی» در گروه اساتید #موسیقی ایران به همراهی فرامرز پایور، جلیل شهناز، علیاصغر بهاری و محمد اسماعیلی حضور داشته و به همراه این گروه اجراهایی در ایران و سایر کشورها داشت. همچنین او در آثاری مانند نوا و سر عشق با محمدرضا شجریان همکاری کردهاست. موسوی به غیر از استادی نی، در نواختن سازهای سه تار و ویولن نیز تبحر دارد.
منبع:
روزنامه ایران
@Tavaana_TavaanaTech
محمد موسوی: دیگر هرگز پایم را به ارشاد نمیگذارم
موسیقی ما - استاد «محمد موسوی» - نوازندهی برجستهی #نی و #آهنگساز - چندی پیش نشان درجهی یک هنری را دریافت کردند و حالا طبقِ آنچه خودشان برخورد ناشایستِ مسوؤلان ارشاد میدانند، این نشان را بازگردانده و اعلام کردهاند که دیگر هرگز پایشان را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نخواهند گذاشت.
این نوازندهی #پیشکسوت دربارهی این موضوع میگویند: «نوروز امسال آقای سریر با من تماس گرفتند گفتند برنامهای برای #هنرمندان موسیقی ترتیب داده شده است و شما نیز به این مراسم دعوت هستید، من هم به این مراسم دید و بازدید و تبریک سال نو رفتم. پس از احوالپرسی پوشهای برای یکی از آقایان آوردند. ایشان اعلام کردند این پوشه حکم درجه یک هنری من است.»
او با اعلامِ این مطلب که این شیوهی برخورد پذیرفتنی نیست؛ میگوید: «اگر فردی چون من با بیش از 50 سال سابقه هنری این نشان را دریافت کردهام؛ دیگران نیز باید واجد این ویژگیها باشند. خطاب من به مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این است که من در سالهای 1345و 1346 و 1347 به مدال طلای درجه یک هنری در رشته نی نائل شدم؛ اما من محمد موسوی این حکم را به همراه یک سکه طلا به دفتر وزارت تحویل خواهم داد بهتر است این حکم را به شخصی بدهند که صلاحیت آن را دارد.»
او همچنین به این مساله اشاره دارد که من محمد موسوی دیگر پایم را در وزارت #ارشاد نخواهم گذاشت. «محمد موسوی» در گروه اساتید #موسیقی ایران به همراهی فرامرز پایور، جلیل شهناز، علیاصغر بهاری و محمد اسماعیلی حضور داشته و به همراه این گروه اجراهایی در ایران و سایر کشورها داشت. همچنین او در آثاری مانند نوا و سر عشق با محمدرضا شجریان همکاری کردهاست. موسوی به غیر از استادی نی، در نواختن سازهای سه تار و ویولن نیز تبحر دارد.
منبع:
روزنامه ایران
@Tavaana_TavaanaTech