آموزشکده توانا
این روحانی که به «حاج آقا دانشمند» شهرت دارد در این ویدئو در مورد انتخابات در ایران سخن میگوید. شما چه فکر میکنید؟ استانداردهای انتخابات آزاد و منصفانه http://bit.ly/2iaG2Ej @Tavaana_TavaanaTech
«حاج آقا دانشمند» و صنعت در عبارت*
سهند ایرانمهر
۱- کثیفی دنیای #سیاست و «پدر مادر نداشتن سیاست»، جملات آشنایی هستند که هرچند بیانش موقع حرفهای به اصطلاح « پای کرسی» احساس خوشایند و فیگور « هوشیاری مطلق» را نصیب آدم میکند، در واقع اما بیانگر تقلای ناخودآگاه شهروندانی است که وضعیت بد جامعه را محصول فریب خوردنی جمعی میدانند و با این بیان تلاش میکنند خود را که جزیی از این جامعه هستند، استثناء کنند حال آنکه « بی پدر ومادر یا کثیف » بودن میتواند ویژگی هر پدیده دیگری از روابط روزمره انسانی( عشق و نفرت گرفته تا تجارت و امثالهم) باشد.
#عبیدزاکانی حکایت جالبی با این مضمون دارد که:
«غلامبارهای را گفتند چون است که راز دزد و زناکار نهان ماند، و تو رسوا گردی؟ گفت: کسی را که راز با بچه افتد، چون رسوا نگردد؟!».
قصه بدنام شدن «سیاست» به « کثیف بودن» هم چنین قصهای است. سیاست چون غلامبارگان راز دل و توجه خود را به موجودی فاشگو و ماجراساز به نام « #قدرت» معطوف کرده و لامحاله وقتی سروکارت با مطبوعترین و خواستنیترین چیز عالم غرایز باشد، رسواییاش هم بیشتر است وگرنه اینطور نیست که « کثافت» مورد اشاره حاج آقا دانشمند منحصر در سیاست باشد و چه بسا عزلت گزیده از سیاست که به روایت تواریخ منجمله #تاریخ_جهانگشای_جوینی ، نماد عینی کثافتند:
« و خلق از گزند مغولان به عارفی پناه بردند که راهی بنما؟! گفت: از من دور شوید که من غرق باد استغنایم!».
۲- این راست است که در مقام اجراء ومسئولیت نباید همه چیز را با شاقول سیاست سنجید و از این منظر سیاستبازی مذموم است، این هم درست است که بیاخلاقی و هتاکی در اتمسفر سیاسی ما حدیقف ندارد اما معنی سیاستمدار و سیاسی در انتخاباتی مثل انتخاب ریاست جمهور، منحصر به منتسبین #راست و #چپ نیست که مردم را دلالت به غیرسیاسی دهیم.
هرکس، ولو در «استغناء غرق شده »ترین افراد که همچون محمود احمدینژاد کارش را با فحش به پدر ومادر راست وچپ آغاز کند ودم از استقلال مطلق بزند، مادامیکه پا در پروسه کسب قدرت مینهد یک « سیاسی» است و اگر قرار باشد، عوامفریبانه لعن ونفرینی خیرات سیاسیون کنیم و مشکل زنادادن زنان شوهردار را به خیک آنان ببندیم، لامحاله، سهم ونصیبی میبرد و ادعای سیاسی نبودن، کفایت خیرات نمیکند!
۳- استفاده از ادبیات زنندهای که در آن پدر ومادر افراد وجهالمصالحه خشم وغضب ما میشوند اولین نشانه کلام سخیف و عوامفریبانه است و سالبه به انتفاء موضوع، بالاخص وقتی که واعظی با داعیه اخلاق، بر سر منبر میرود.
۴- جنگ لفظی بین سیاسیون در همه جای دنیا و در همه ازمنه تاریخ سیاست حتا در تاریخ صدر اسلام بوده است. معضلات اجتماعی و اقتصادی مورد اشاره حاج آقا دانشمند هم نه صرفن به خاطر این مجادله هاست ونه راه حلش، اعتماد به « غیرسیاسی» که آمده و میگوید:« میخواهم خدمت کنم».
ملت ایران تجربه ۸ ساله چنین به اصطلاح غیرسیاسیونی که گفتهاند:« میخواهم خدمت کنم!» و آفتابهای را هم به چپ و راست گرفتهاند، داشته وچشیده و به قول #ایرج_میرزا رسیده اند که ترس از آنکه « همشیرهات خطاب کند» بیشتر از کسی باید باشد که « خانم» خطابت میکند!
مشکل جامعه ما، نافهمی مقوله سیاست وقواعد زمینی آن از یک سو و تلقی غلط از مفهوم قدرت است. مادامیکه سیاست و اجزای آن ابتنای بر خرد وتوافق جمعی نداشته باشد، مادامیکه تاویلات ومکاشفات متافیزیکی مبنای عمل سیاسی باشد، مادامیکه قدرت، تداعی گر مفهوم غریزی استیلا و استعلاء و نه مسئولیت و پاسخگویی باشد، مادامیکه در فقدان شفافیت و عقلانیت، همه چیز با توجیه « مصلحت» و «امور خفیه» به عالم ماسوا احاله شود، مادامیکه اخلاق، ضمانت خود را از قوه قهریه و تخویف خلق الناس و نه کاربردی بودن و اقناع شهروندان بگیرد و مادامیکه مرجع فکری مردم نه متخصصان و نه دادههای محققانه علمی که شور و هیجان توام با تحریف امثال حاجآقا دانشمند باشد، هیچ کس و هیچ چیز حتا غیرسیاسی، صحیحالنسب، آماده به خدمت و ماخوذ به حیا، قادر به حل مشکلات منجمله روسپیگری زنان شوهردار -مورد اشاره حاج آقا دانشمند- نخواهند بود و با وجود همه مشکلات و کاستیها باز هم حرکت در همین پروسه نیم بند رایج در عالم سیاست ومشارکت در فرآیندهای سیاسی و انتخاباتی، زمینه لازم برای اصلاح تدریجی جامعه را فراهم خواهد کرد والا فلا!
سهند ایرانمهر
*حدیث عشق ز #حافظ شنو نه از واعظ
اگر چه #صنعت بسیار در عبارت کرد
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
سهند ایرانمهر
۱- کثیفی دنیای #سیاست و «پدر مادر نداشتن سیاست»، جملات آشنایی هستند که هرچند بیانش موقع حرفهای به اصطلاح « پای کرسی» احساس خوشایند و فیگور « هوشیاری مطلق» را نصیب آدم میکند، در واقع اما بیانگر تقلای ناخودآگاه شهروندانی است که وضعیت بد جامعه را محصول فریب خوردنی جمعی میدانند و با این بیان تلاش میکنند خود را که جزیی از این جامعه هستند، استثناء کنند حال آنکه « بی پدر ومادر یا کثیف » بودن میتواند ویژگی هر پدیده دیگری از روابط روزمره انسانی( عشق و نفرت گرفته تا تجارت و امثالهم) باشد.
#عبیدزاکانی حکایت جالبی با این مضمون دارد که:
«غلامبارهای را گفتند چون است که راز دزد و زناکار نهان ماند، و تو رسوا گردی؟ گفت: کسی را که راز با بچه افتد، چون رسوا نگردد؟!».
قصه بدنام شدن «سیاست» به « کثیف بودن» هم چنین قصهای است. سیاست چون غلامبارگان راز دل و توجه خود را به موجودی فاشگو و ماجراساز به نام « #قدرت» معطوف کرده و لامحاله وقتی سروکارت با مطبوعترین و خواستنیترین چیز عالم غرایز باشد، رسواییاش هم بیشتر است وگرنه اینطور نیست که « کثافت» مورد اشاره حاج آقا دانشمند منحصر در سیاست باشد و چه بسا عزلت گزیده از سیاست که به روایت تواریخ منجمله #تاریخ_جهانگشای_جوینی ، نماد عینی کثافتند:
« و خلق از گزند مغولان به عارفی پناه بردند که راهی بنما؟! گفت: از من دور شوید که من غرق باد استغنایم!».
۲- این راست است که در مقام اجراء ومسئولیت نباید همه چیز را با شاقول سیاست سنجید و از این منظر سیاستبازی مذموم است، این هم درست است که بیاخلاقی و هتاکی در اتمسفر سیاسی ما حدیقف ندارد اما معنی سیاستمدار و سیاسی در انتخاباتی مثل انتخاب ریاست جمهور، منحصر به منتسبین #راست و #چپ نیست که مردم را دلالت به غیرسیاسی دهیم.
هرکس، ولو در «استغناء غرق شده »ترین افراد که همچون محمود احمدینژاد کارش را با فحش به پدر ومادر راست وچپ آغاز کند ودم از استقلال مطلق بزند، مادامیکه پا در پروسه کسب قدرت مینهد یک « سیاسی» است و اگر قرار باشد، عوامفریبانه لعن ونفرینی خیرات سیاسیون کنیم و مشکل زنادادن زنان شوهردار را به خیک آنان ببندیم، لامحاله، سهم ونصیبی میبرد و ادعای سیاسی نبودن، کفایت خیرات نمیکند!
۳- استفاده از ادبیات زنندهای که در آن پدر ومادر افراد وجهالمصالحه خشم وغضب ما میشوند اولین نشانه کلام سخیف و عوامفریبانه است و سالبه به انتفاء موضوع، بالاخص وقتی که واعظی با داعیه اخلاق، بر سر منبر میرود.
۴- جنگ لفظی بین سیاسیون در همه جای دنیا و در همه ازمنه تاریخ سیاست حتا در تاریخ صدر اسلام بوده است. معضلات اجتماعی و اقتصادی مورد اشاره حاج آقا دانشمند هم نه صرفن به خاطر این مجادله هاست ونه راه حلش، اعتماد به « غیرسیاسی» که آمده و میگوید:« میخواهم خدمت کنم».
ملت ایران تجربه ۸ ساله چنین به اصطلاح غیرسیاسیونی که گفتهاند:« میخواهم خدمت کنم!» و آفتابهای را هم به چپ و راست گرفتهاند، داشته وچشیده و به قول #ایرج_میرزا رسیده اند که ترس از آنکه « همشیرهات خطاب کند» بیشتر از کسی باید باشد که « خانم» خطابت میکند!
مشکل جامعه ما، نافهمی مقوله سیاست وقواعد زمینی آن از یک سو و تلقی غلط از مفهوم قدرت است. مادامیکه سیاست و اجزای آن ابتنای بر خرد وتوافق جمعی نداشته باشد، مادامیکه تاویلات ومکاشفات متافیزیکی مبنای عمل سیاسی باشد، مادامیکه قدرت، تداعی گر مفهوم غریزی استیلا و استعلاء و نه مسئولیت و پاسخگویی باشد، مادامیکه در فقدان شفافیت و عقلانیت، همه چیز با توجیه « مصلحت» و «امور خفیه» به عالم ماسوا احاله شود، مادامیکه اخلاق، ضمانت خود را از قوه قهریه و تخویف خلق الناس و نه کاربردی بودن و اقناع شهروندان بگیرد و مادامیکه مرجع فکری مردم نه متخصصان و نه دادههای محققانه علمی که شور و هیجان توام با تحریف امثال حاجآقا دانشمند باشد، هیچ کس و هیچ چیز حتا غیرسیاسی، صحیحالنسب، آماده به خدمت و ماخوذ به حیا، قادر به حل مشکلات منجمله روسپیگری زنان شوهردار -مورد اشاره حاج آقا دانشمند- نخواهند بود و با وجود همه مشکلات و کاستیها باز هم حرکت در همین پروسه نیم بند رایج در عالم سیاست ومشارکت در فرآیندهای سیاسی و انتخاباتی، زمینه لازم برای اصلاح تدریجی جامعه را فراهم خواهد کرد والا فلا!
سهند ایرانمهر
*حدیث عشق ز #حافظ شنو نه از واعظ
اگر چه #صنعت بسیار در عبارت کرد
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خواجه نظامالدین عبیدالله زاکانی معروف به عبید زاکانی شاعر، نویسنده و لطیفهپرداز ایرانی قرن هشتم هجری است که طبق قراین موجود در اواخر قرن هفتم یا اوایل قرن هشتم ه.ق. در یکی از توابع قزوین چشم به جهان گشود.
عبید شاعری خوش ذوق و آگاهی است که نکته یابی و انتقاد های ظریف اجتماعی او معروف است. شاعری که ناملایمات های اوضاع آشفته روزگار خود را بر نمی تافت و تزویر و ریاکاری حاکمان را در آثارش به تصویر میکشد.
#عبیدزاکانی #عبید_زاکانی #رساله_دلگشا #نقد_دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
خواجه نظامالدین عبیدالله زاکانی معروف به عبید زاکانی شاعر، نویسنده و لطیفهپرداز ایرانی قرن هشتم هجری است که طبق قراین موجود در اواخر قرن هفتم یا اوایل قرن هشتم ه.ق. در یکی از توابع قزوین چشم به جهان گشود.
عبید شاعری خوش ذوق و آگاهی است که نکته یابی و انتقاد های ظریف اجتماعی او معروف است. شاعری که ناملایمات های اوضاع آشفته روزگار خود را بر نمی تافت و تزویر و ریاکاری حاکمان را در آثارش به تصویر میکشد.
#عبیدزاکانی #عبید_زاکانی #رساله_دلگشا #نقد_دین #گفتگو_توانا
@Dialogue1402