نامه تند اصغر فرهادی به حسن روحانی؛
goo.gl/MHYkaE
لااقل گاه صاحب منصبان بیهمراه و ناشناس به میان مردم بروند/ بازهم عدهای سیاستباز اینگونه گزارشها را دستاویز گرم کردن تنور انتخابات میکنند
اصغر فرهادی با انتشاری نامهای سرگشاده خطاب به حسن روحانی از وضعیت امروز شهر و جامعه تهران و فقر حاکم بر بخش عظیمی از جامعه گلایه کرد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، به دنبال انتشار گزارشی در روزنامه شهروند باعنوان «زندگی در گور» که گزارشی از گورخوابهای نصیرآباد و حکایت زندگی ٥٠ زن، مرد و کودک است که شبها در گور میخوابند، اصغر فرهادی نامهای سرگشاده و تند خطاب به حسن روحانی؛ رییسجمهور نوشت و در آن از فقر حاکم بر زندگی بخش وسیعی از مردم کشور گلایه کرد.
متن این نامه به شرح زیر است:
آقای دکتر حسن روحانی، رئیسجمهور محترم
سلام
امروز گزارش تکاندهنده زندگی مردان، زنان و کودکانی را که در گورهای یکی از قبرستانهای اطراف تهران شبهای سرد را به صبح میرسانند خواندم و اکنون سراسر وجودم شرم است و بغض. به بهانه این نامه به شما، قصد دارم همه آنانکه در این سرزمین و در این سی و چند سال مسئولیتی داشته و دارند را سهیم این شرمساری کنم.
میدانم که عدهای سیاستباز اینگونه گزارشها و خبرها را دستاویزی خواهند کرد برای گرم کردن تنور بازیهای فرساینده سیاسی و انتخاباتی اما افسوس که گرمای این تنور، تن رنجور کودکان، زنان و مردانی را که شبها در گوشه قبرها، لابهلای درختان پارکها و زیر پلها به خواب میروند گرم نخواهد کرد.
در این گزارش نام یکی از کسانی که شبهای سرد استخوانسوز را در گوشه گوری نشسته به صبح میرساند و به تعبیر تلخ گزارشگر مرگ را زندگی میکند، «آرمان» است. این نام مرا رها نمیکند. «آرمان» گم شدهای که در گور پیدایش کردهاند. شرم بر ما.
در تاریخ خواندهایم که گاهی حاکمان با لباس مبدل به میان مردمان میرفتهاند تا به دور از محافظان و ملازمان و متملقان گوشهای از درد و رنج مردم را بیواسطه درک کنند. پیشنهاد میدهم لااقل برای تنوع در نگارش تاریخ امروز که آیندگان بهتزده خواهند خواند، گاهی صاحب منصبان بیهمراه و ناشناس به میان مردم بروند. به روستاها و شهرهای دور افتاده. اگر ناشدنیست به همین حوالی، محلههای حاشیه تهران تا ببینند صورتهای سرخ از سیلی آبرومندان بیبضاعتی که بیش از هر صاحب قدرتی جان و جوانیشان را برای این سرزمین قربانی دادهاند.
اگر باز ناشدنیست یک روز به اورژانس شهر سری بزنند و مخفیانه سوار بر آمبولانسی شوند که قرار است بیماری بیرمق را به بیمارستانی برساند و از نزدیک شاهد باشند چگونه در مسیر، به جای راه باز کردن برای نجات جان یک بیمار، مسابقهای تلخ بین دیگران است برای پیشی گرفتن از هم که پشت آمبولانس حامل یک هموطن رو به مرگ جای بگیرند و از این موقعیت برای زودتر رسیدن به مقصد نهایت استفاده را ببرند. این مثالی ساده، تلخ و تکراریست اما خلاصهایست از وضعیت امروز ما. چه کسی پاسخگوی این بیرحمی پنهان است؟ ما چرا و کی چنین شدیم؟ ما مردمانی که دیگر دوست داشتن هموطن را از یاد بردهایم، ما که خشونتهای پنهان و ریز در رفتار و گفتار روزمرهمان ابزاری شده است برای بیرون کشیدن گلیم فردیمان از اجتماع. ما که دروغ را به عنوان مهارتی برای زیستن دوگانه در بیرون و درون خانه میآموزیم و به کودکانمان میآموزانیم.
ما که تنها نظارهگر و شنونده فراموشکار رنجهائیم. چه کسی امروز از آن پدری که خود را از پل عابر پیاده خیابان میرداماد به دار کشید و در یادداشتی که از جیب خالیاش پیدا شد نوشت «هزینه درمان بیماری چشمهایم را نداشتم» سخنی میگوید؟ آن اندک کسانی نیز که دلسوزانه میگویند با انگ سیاهنمایی مورد هجمهاند. انگ سیاهنمایی فراریست رو به جلو از سوی مسئولان برای عدم پذیرش مسئولیت سیاهیها.
این است شهر نوید داده شده؟ این است شهر آرمانها؟
گزارش شهروند درباره گورخوابها
goo.gl/WIiGW0
مرتبط:
میلیونها فقیر ایرانی و هیولای گرسنگی
http://bit.ly/2dglOa8
کارتنخواب ها و آغاز فصل سرد
http://goo.gl/ZfcpsC
زنان کارتنخواب؛ جنگی تمام عیار برای زنده ماندن
http://bit.ly/1XJYAd3
فقر، حقوق بشر و عدالت جهانی
http://bit.ly/2fFrTdy
داغ فقر، بر كليه مردم
http://bit.ly/2foW7Am
مسئولیت شهروندی در دموکراسی
http://bit.ly/2cuJk0O
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
goo.gl/MHYkaE
لااقل گاه صاحب منصبان بیهمراه و ناشناس به میان مردم بروند/ بازهم عدهای سیاستباز اینگونه گزارشها را دستاویز گرم کردن تنور انتخابات میکنند
اصغر فرهادی با انتشاری نامهای سرگشاده خطاب به حسن روحانی از وضعیت امروز شهر و جامعه تهران و فقر حاکم بر بخش عظیمی از جامعه گلایه کرد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، به دنبال انتشار گزارشی در روزنامه شهروند باعنوان «زندگی در گور» که گزارشی از گورخوابهای نصیرآباد و حکایت زندگی ٥٠ زن، مرد و کودک است که شبها در گور میخوابند، اصغر فرهادی نامهای سرگشاده و تند خطاب به حسن روحانی؛ رییسجمهور نوشت و در آن از فقر حاکم بر زندگی بخش وسیعی از مردم کشور گلایه کرد.
متن این نامه به شرح زیر است:
آقای دکتر حسن روحانی، رئیسجمهور محترم
سلام
امروز گزارش تکاندهنده زندگی مردان، زنان و کودکانی را که در گورهای یکی از قبرستانهای اطراف تهران شبهای سرد را به صبح میرسانند خواندم و اکنون سراسر وجودم شرم است و بغض. به بهانه این نامه به شما، قصد دارم همه آنانکه در این سرزمین و در این سی و چند سال مسئولیتی داشته و دارند را سهیم این شرمساری کنم.
میدانم که عدهای سیاستباز اینگونه گزارشها و خبرها را دستاویزی خواهند کرد برای گرم کردن تنور بازیهای فرساینده سیاسی و انتخاباتی اما افسوس که گرمای این تنور، تن رنجور کودکان، زنان و مردانی را که شبها در گوشه قبرها، لابهلای درختان پارکها و زیر پلها به خواب میروند گرم نخواهد کرد.
در این گزارش نام یکی از کسانی که شبهای سرد استخوانسوز را در گوشه گوری نشسته به صبح میرساند و به تعبیر تلخ گزارشگر مرگ را زندگی میکند، «آرمان» است. این نام مرا رها نمیکند. «آرمان» گم شدهای که در گور پیدایش کردهاند. شرم بر ما.
در تاریخ خواندهایم که گاهی حاکمان با لباس مبدل به میان مردمان میرفتهاند تا به دور از محافظان و ملازمان و متملقان گوشهای از درد و رنج مردم را بیواسطه درک کنند. پیشنهاد میدهم لااقل برای تنوع در نگارش تاریخ امروز که آیندگان بهتزده خواهند خواند، گاهی صاحب منصبان بیهمراه و ناشناس به میان مردم بروند. به روستاها و شهرهای دور افتاده. اگر ناشدنیست به همین حوالی، محلههای حاشیه تهران تا ببینند صورتهای سرخ از سیلی آبرومندان بیبضاعتی که بیش از هر صاحب قدرتی جان و جوانیشان را برای این سرزمین قربانی دادهاند.
اگر باز ناشدنیست یک روز به اورژانس شهر سری بزنند و مخفیانه سوار بر آمبولانسی شوند که قرار است بیماری بیرمق را به بیمارستانی برساند و از نزدیک شاهد باشند چگونه در مسیر، به جای راه باز کردن برای نجات جان یک بیمار، مسابقهای تلخ بین دیگران است برای پیشی گرفتن از هم که پشت آمبولانس حامل یک هموطن رو به مرگ جای بگیرند و از این موقعیت برای زودتر رسیدن به مقصد نهایت استفاده را ببرند. این مثالی ساده، تلخ و تکراریست اما خلاصهایست از وضعیت امروز ما. چه کسی پاسخگوی این بیرحمی پنهان است؟ ما چرا و کی چنین شدیم؟ ما مردمانی که دیگر دوست داشتن هموطن را از یاد بردهایم، ما که خشونتهای پنهان و ریز در رفتار و گفتار روزمرهمان ابزاری شده است برای بیرون کشیدن گلیم فردیمان از اجتماع. ما که دروغ را به عنوان مهارتی برای زیستن دوگانه در بیرون و درون خانه میآموزیم و به کودکانمان میآموزانیم.
ما که تنها نظارهگر و شنونده فراموشکار رنجهائیم. چه کسی امروز از آن پدری که خود را از پل عابر پیاده خیابان میرداماد به دار کشید و در یادداشتی که از جیب خالیاش پیدا شد نوشت «هزینه درمان بیماری چشمهایم را نداشتم» سخنی میگوید؟ آن اندک کسانی نیز که دلسوزانه میگویند با انگ سیاهنمایی مورد هجمهاند. انگ سیاهنمایی فراریست رو به جلو از سوی مسئولان برای عدم پذیرش مسئولیت سیاهیها.
این است شهر نوید داده شده؟ این است شهر آرمانها؟
گزارش شهروند درباره گورخوابها
goo.gl/WIiGW0
مرتبط:
میلیونها فقیر ایرانی و هیولای گرسنگی
http://bit.ly/2dglOa8
کارتنخواب ها و آغاز فصل سرد
http://goo.gl/ZfcpsC
زنان کارتنخواب؛ جنگی تمام عیار برای زنده ماندن
http://bit.ly/1XJYAd3
فقر، حقوق بشر و عدالت جهانی
http://bit.ly/2fFrTdy
داغ فقر، بر كليه مردم
http://bit.ly/2foW7Am
مسئولیت شهروندی در دموکراسی
http://bit.ly/2cuJk0O
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. نامه تند #اصغرفرهادی به #حسن_روحانی؛ لااقل گاه صاحب منصبان بیهمراه و ناشناس به میان مردم بروند/ بازهم عدهای سیاستباز اینگونه گزارشها را دستاویز گرم کردن تنور #انتخابات میکنند اصغر فرهادی با انتشاری نامهای سرگشاده خطاب به حسن روحانی از وضعیت امروز…
در خبرها خواندیم که یک شهروند آلمان با وجود آنکه صدویک سال سن دارد، بعد از آشکارشدن این موضوع که او در دوران نازیها در یک اردوگاه نازی مدتی نگهبان بوده، بازداشت و اخیرا به پنج سال حبس محکومشدهاست.
علاوه بر این، در آلمان و اغلب کشورهای غربی، هر حرکت یا کلام نژادپرستانهای با واکنش جدی قانون و دستگاه قضایی روبرو شده و مجازاتهای جدی به دنبال میآورد.
سران جمهوریاسلامی همواره یهودستیزی خود را با حمله به این قوانین در کشوری چون آلمان نشان میدهند و از آن به عنوان فقدانِ آزادی بیان یاد میکنند!
این در حالیاست که آزادی بیان برای انتقاد از حکومت و سران آن هیچ محدودیتی ندارد اما حساسیت به بحث نژادپرستی برای ممانعت از تکرار آن چیزی است که در جنگ دوم جهانی دیدیم. توهین، پستشماردن، انگهای ناروا و مواردی از این دست، زمینه لازم برای برخورد و کشتن و سوختن را فراهم میکند و این نکتهای است که حکومتهای مذهبی و فاشیستی در آن استاد هستند. در ایران چنین بلایی را بر بهاییان آوردند و اگر مقاومت جامعه نبود، دیگر ساکنان این سرزمین هم از آن جان به در نمیبردند.
دوران چهلوسه ساله جمهوریاسلامی نیز سرشار از جنایت و آدمکشی است و چه این حکومت بماند و چه برود، جامعه ایران نباید از کنار آدمکشان و حتی کسانی که در برهههایی حساس در شغلهای مهم حکومتی بودهاند، به راحتی بگذرد. ار نخستین روزهای انقلاب تا همین سالهای اخیر، آنان که به هر شکلی در کنار سیستم سرکوب ایستادهاند، باید حساب پس دهند و تغییر گرایش سیاسی و یا روی آوردن آنها به اصلاحطلبی هم نمیتواند اسباب رهایی آنان از حسابرسی عادلانه باشد.
همانگونه که یک پیرمرد صدویک ساله آلمانی را به خاطر یک شغل پیشپاافتاده در دوران نازیسم، روی صندلی چرخدار به دادگاه بردند و محکوم کردند.
#هولوکاست #مسئولیت_فردی #دیکتاتوری #شرمساری #جنایت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
علاوه بر این، در آلمان و اغلب کشورهای غربی، هر حرکت یا کلام نژادپرستانهای با واکنش جدی قانون و دستگاه قضایی روبرو شده و مجازاتهای جدی به دنبال میآورد.
سران جمهوریاسلامی همواره یهودستیزی خود را با حمله به این قوانین در کشوری چون آلمان نشان میدهند و از آن به عنوان فقدانِ آزادی بیان یاد میکنند!
این در حالیاست که آزادی بیان برای انتقاد از حکومت و سران آن هیچ محدودیتی ندارد اما حساسیت به بحث نژادپرستی برای ممانعت از تکرار آن چیزی است که در جنگ دوم جهانی دیدیم. توهین، پستشماردن، انگهای ناروا و مواردی از این دست، زمینه لازم برای برخورد و کشتن و سوختن را فراهم میکند و این نکتهای است که حکومتهای مذهبی و فاشیستی در آن استاد هستند. در ایران چنین بلایی را بر بهاییان آوردند و اگر مقاومت جامعه نبود، دیگر ساکنان این سرزمین هم از آن جان به در نمیبردند.
دوران چهلوسه ساله جمهوریاسلامی نیز سرشار از جنایت و آدمکشی است و چه این حکومت بماند و چه برود، جامعه ایران نباید از کنار آدمکشان و حتی کسانی که در برهههایی حساس در شغلهای مهم حکومتی بودهاند، به راحتی بگذرد. ار نخستین روزهای انقلاب تا همین سالهای اخیر، آنان که به هر شکلی در کنار سیستم سرکوب ایستادهاند، باید حساب پس دهند و تغییر گرایش سیاسی و یا روی آوردن آنها به اصلاحطلبی هم نمیتواند اسباب رهایی آنان از حسابرسی عادلانه باشد.
همانگونه که یک پیرمرد صدویک ساله آلمانی را به خاطر یک شغل پیشپاافتاده در دوران نازیسم، روی صندلی چرخدار به دادگاه بردند و محکوم کردند.
#هولوکاست #مسئولیت_فردی #دیکتاتوری #شرمساری #جنایت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یکی از شهروندان با شهامت ایرانی، تصاویری از نیروهای سرکوبگر گرفته است. آنها به نظر خسته و عصبی هستند و به رهگذران گیر میدهند و فحاشی میکنند. زنی که مورد فحاشی قرار گرفته شجاعانه اعتراض میکند، نیروهای سرکوبگر. با لحن بدی از او میخواهند از محل برود. چند نیروی لباس شخصی هم در کنار نیروهای نظامی دیده میشوند.
یکی از روشهایی که در مبارزات مدنی میتوان استفاده کرد، نشان دادن تصویر نیروهای سرکوبگر است. خانواده و اقوامشان این تصاویر را خواهند دید...
#مهسا_امینی #انقلاب_ملی #شرمساری #مقاومت_توانا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
یکی از روشهایی که در مبارزات مدنی میتوان استفاده کرد، نشان دادن تصویر نیروهای سرکوبگر است. خانواده و اقوامشان این تصاویر را خواهند دید...
#مهسا_امینی #انقلاب_ملی #شرمساری #مقاومت_توانا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech