آموزشکده توانا
59.7K subscribers
28.8K photos
35.4K videos
2.53K files
18.3K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حمیدرضا نخبهزعیم، ۳۶ ساله و ساکن کرج بود، روز ۲۷ آبان حدود ساعت ۳ بعداز ظهر از خانه بیرون رفت اما دیگر برنگشت. روز بعد خانواده‌اش به تمام ادارات آگاهی و پلیس شهر رفتند، اما آن‌ها گفتند که هیچ اطلاعاتی ندارند. بعد از دو روز یعنی ۲۹ آبان با خانواده تماس گرفته شد و گفتند جنازه‌ای هست که با مشخصات حمیدرضا انطباق دارد. از خانواده‌اش خواستند که برای شناسایی بروند. بعد از تایید هویت، از خانواده خواستند که بگویند فرزندشان خودکشی کرده و خودش را جلوی قطار انداخته، ولی خانواده مقاومت کردند و گفتند که جنازه سالم است و اگر قطار به او زده بود که الان جنازه‌ای اینجا نبود. دوباره گفتند بگویید تصادف کرده. چند مدل روایت عوض کردند که هیچ کدام درست نبود و همه دروغ محض بود. بعد خانواده حمیدرضا را خیلی تهدید کردند و تحت فشار قرار دادند. روز ۳۰ آبان بالاخره جنازه با کلی نهدید تحویل داده شد و به آن‌ها گفتند اگر در مراسم حرفی بزنید به غیر از اینکه فرزندتان خودکشی کرده برایتان خیلی خطرناک می‌شود!

حمیدرضا در تمام اعتراضات حضور داشت و چند روز قبل همراه با رهگذری دیگر، هنگام مشاهده تلاش پلیس برای بازداشت با ضرب و شتم یک معترض، مداخله کرده و مانع بازداشت می‌شود، به نظر می‌آید حمید آن روز که با مامور درگیر شده، شناسایی شده است.

در برگه گواهی فوت علت مرگ برخورد جسم سنگین با سر گزارش شده است.
گوشی موبایل حمیدرضا که در آن ویدیوهای زیادی از اعتراضات داشت، هرگز پیدا نشد و به خانواده تحویل داده نشد.
حمیدرضا عاشق حیوانات بود، جوانی مهربان که به سگ‌ها و گربه‌ها کمک می‌کرد. اهل کار بود. او در زمینه مکانیکی مشغول کار بود. قرار بود در فروردین ۱۴۰۲ کارش را تغییر دهد و یک کافه تاسیس کند. اما عوامل جمهوری اسلامی او را به قتل رساندند.

#حمیدرضا_نخبه_زعیم #مهسا_امینی #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آخرین پنجشنبه سال بر سر مزار حمیدرضا نخبهزعیم

حمیدرضا نخبهزعیم، ۳۶ ساله و ساکن کرج بود، روز ۲۷ آبان حدود ساعت ۳ بعداز ظهر از خانه بیرون رفت اما دیگر برنگشت. روز بعد خانواده‌اش به تمام ادارات آگاهی و پلیس شهر رفتند، اما آن‌ها گفتند که هیچ اطلاعاتی ندارند. بعد از دو روز یعنی ۲۹ آبان با خانواده تماس گرفته شد و گفتند جنازه‌ای هست که با مشخصات حمیدرضا انطباق دارد. از خانواده‌اش خواستند که برای شناسایی بروند. بعد از تایید هویت، از خانواده خواستند که بگویند فرزندشان خودکشی کرده و خودش را جلوی قطار انداخته، ولی خانواده مقاومت کردند و گفتند که جنازه سالم است و اگر قطار به او زده بود که الان جنازه‌ای اینجا نبود. دوباره گفتند بگویید تصادف کرده. چند مدل روایت عوض کردند که هیچ کدام درست نبود و همه دروغ محض بود. بعد خانواده حمیدرضا را خیلی تهدید کردند و تحت فشار قرار دادند. روز ۳۰ آبان بالاخره جنازه با کلی نهدید تحویل داده شد و به آن‌ها گفتند اگر در مراسم حرفی بزنید به غیر از اینکه فرزندتان خودکشی کرده برایتان خیلی خطرناک می‌شود!

حمیدرضا در تمام اعتراضات حضور داشت و چند روز قبل همراه با رهگذری دیگر، هنگام مشاهده تلاش پلیس برای بازداشت با ضرب و شتم یک معترض، مداخله کرده و مانع بازداشت می‌شود، به نظر می‌آید حمید آن روز که با مامور درگیر شده، شناسایی شده است.

در برگه گواهی فوت علت مرگ برخورد جسم سنگین با سر گزارش شده است.
گوشی موبایل حمیدرضا که در آن ویدیوهای زیادی از اعتراضات داشت، هرگز پیدا نشد و به خانواده تحویل داده نشد.
حمیدرضا عاشق حیوانات بود، جوانی مهربان که به سگ‌ها و گربه‌ها کمک می‌کرد. اهل کار بود. او در زمینه مکانیکی مشغول کار بود. قرار بود در فروردین ۱۴۰۲ کارش را تغییر دهد و یک کافه تاسیس کند. اما عوامل جمهوری اسلامی او را به قتل رساندند.

#حمیدرضا_نخبه_زعیم #مهسا_امینی #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech