Forwarded from گفتوشنود
*امروز سالگرد حمله ناکام به سلمان رشدی توسط یک اسلامگرای افراطی است.
«۳۳ سال و نیم از فتوای آیتالله خمینی علیه من و همه افراد درگیر در انتشار «آیات شیطانی» گذشته بود. در طول این سالها، اعتراف میکنم، گاهی تصور میکردم که قاتل من در یکی از انجمنهای عمومی ظاهر میشود و به همین شکل به سراغم میآید. بنابراین اولین فکری که وقتی این شکلی قاتل را دیدم که به سمتم میدوید [به ذهنم رسید] این بود: پس تویی!… آمدی…
گفته میشود آخرین کلمات هنری جیمز در بستر مرگ این بود: «پس بالاخره آمد! آن امر نامدار!» مرگ داشت سراغ من میآمد؛ اما به نظرم نامدار نمیرسید! به نظرم ناهنجار میآمد!»
اینها جملات رشدی پس از سوءقصد ۱۲ آگوست سال ۲۰۲۲ در ایالات نیویورک آمریکاست. بر اثر این سوقصد، این نویسندهی نامدار آسیبهای جدی دید و از جمله چشم راست خود را برای همیشه از دست داد. او در این رمان کوتاه که نامش «چاقو» است پیش و پس از این ترور دردناک را توضیح میدهد و از خواب هولناک پیش از برگزاری جلسه و از تروریستی که «… نام مستعارش، از نامهای واقعی افراطیون مشهور شیعه ساخته شده بود» صحبت میکند.
مترجمان فارسی این جدیدترین اثر سلمان رشدی، در مقدمه توضیح کوتاهی در مورد سوابق رشدی و آثار مشهور قبلیاش میدهند. آنها خود را «گروه مترجمان پنهان» نامیدهاند. ناشر هم، خود را «نشر پنهان» نامیده و در صفحات اول، یادآوری کردهاند که «کلیه حقوق معنوی این اثر متعلق به نویسنده است»…
برای مطالعه ادامه یادداشت و دسترسی به کانال تلگرامی «مترجمان پنهان» که کتاب را به رایگان در اختیار فارسیزبان قرار میدهند، به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/knife-salman-rushdie/
#سلمان_رشدی #چاقو #ترور #تروریسم_ایدئولوژیک #شیعی_گری #تشیع #اسلامگرایی #دهشت_افکنی #آزادی_بیان
@Dialogue1402
«۳۳ سال و نیم از فتوای آیتالله خمینی علیه من و همه افراد درگیر در انتشار «آیات شیطانی» گذشته بود. در طول این سالها، اعتراف میکنم، گاهی تصور میکردم که قاتل من در یکی از انجمنهای عمومی ظاهر میشود و به همین شکل به سراغم میآید. بنابراین اولین فکری که وقتی این شکلی قاتل را دیدم که به سمتم میدوید [به ذهنم رسید] این بود: پس تویی!… آمدی…
گفته میشود آخرین کلمات هنری جیمز در بستر مرگ این بود: «پس بالاخره آمد! آن امر نامدار!» مرگ داشت سراغ من میآمد؛ اما به نظرم نامدار نمیرسید! به نظرم ناهنجار میآمد!»
اینها جملات رشدی پس از سوءقصد ۱۲ آگوست سال ۲۰۲۲ در ایالات نیویورک آمریکاست. بر اثر این سوقصد، این نویسندهی نامدار آسیبهای جدی دید و از جمله چشم راست خود را برای همیشه از دست داد. او در این رمان کوتاه که نامش «چاقو» است پیش و پس از این ترور دردناک را توضیح میدهد و از خواب هولناک پیش از برگزاری جلسه و از تروریستی که «… نام مستعارش، از نامهای واقعی افراطیون مشهور شیعه ساخته شده بود» صحبت میکند.
مترجمان فارسی این جدیدترین اثر سلمان رشدی، در مقدمه توضیح کوتاهی در مورد سوابق رشدی و آثار مشهور قبلیاش میدهند. آنها خود را «گروه مترجمان پنهان» نامیدهاند. ناشر هم، خود را «نشر پنهان» نامیده و در صفحات اول، یادآوری کردهاند که «کلیه حقوق معنوی این اثر متعلق به نویسنده است»…
برای مطالعه ادامه یادداشت و دسترسی به کانال تلگرامی «مترجمان پنهان» که کتاب را به رایگان در اختیار فارسیزبان قرار میدهند، به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/knife-salman-rushdie/
#سلمان_رشدی #چاقو #ترور #تروریسم_ایدئولوژیک #شیعی_گری #تشیع #اسلامگرایی #دهشت_افکنی #آزادی_بیان
@Dialogue1402