This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
میلاد محمدی، برادر جاویدنام شهریار محمدی، این ویدیو را انتشار کرده و نوشته:
«من بر این اعتقاد دارم بدون همبستگی نمیتوانیم آزادی را به دست بیاریم پس برای اتحاد میجنگیم.
ایرانی هستیم، یکپارچه و رنگارنگ همچون رنگین کمانِ #کیان_پیرفلک ، تشکیل شده از فرهنگها و پوششهای گوناگون که حتی در سرمای غربت دست در دست هم دادیم و #اتحاد را رقم زدیم.
ما مردم ایرانزمین، از بلوچستان تا کردستان، از گیلان تا خوزستان، با #آغوش_همبستگی میتوانیم قدرتمند شویم و سرزمینمان را از چنگال اشغالگران رها کنیم.»
#ایران_متحد #نه_به_جمهوری_اسلامی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«من بر این اعتقاد دارم بدون همبستگی نمیتوانیم آزادی را به دست بیاریم پس برای اتحاد میجنگیم.
ایرانی هستیم، یکپارچه و رنگارنگ همچون رنگین کمانِ #کیان_پیرفلک ، تشکیل شده از فرهنگها و پوششهای گوناگون که حتی در سرمای غربت دست در دست هم دادیم و #اتحاد را رقم زدیم.
ما مردم ایرانزمین، از بلوچستان تا کردستان، از گیلان تا خوزستان، با #آغوش_همبستگی میتوانیم قدرتمند شویم و سرزمینمان را از چنگال اشغالگران رها کنیم.»
#ایران_متحد #نه_به_جمهوری_اسلامی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام علی سیدی، از جانباختگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، در آستانه نوروز دلنوشتهای خطاب به فرزندش به شرح زیر منتشر کرد:
«دوسال از نبودت علی جانم عیدی ندارم. عید من همان شبی تمام شد که تو در جایی همین حوالی جان میسپاردی و مزدوران جانی تماشا میکردند
هرساله عیدی برای ما دیگر وجود ندارد چون وطن دست نااهلان افتاده دیگر دلی شاد نماند،خون سرریزشد از وطن، شیر مردان و شیر زنان کشته شدند و سر دار رفتند یا در بازداشتگاهها، بیصدا در حال زجر کشیدن هستند.
اکنون که دشمنان فرزندان ایران نفس میکشند، اما با گرفتن نفسشان بدست عدالت، آن زمان عید مادران و پدران خواهران و برادران ایران زمین است✌️
اصلا دستم به کار نمیره علی جانم فقط عکسهای تو را مرور میکنم و خاطراتت رو به یاد میارم که چقدر مهربون و دلاور بودی 😔😔
باران میبارد و عید میآید علی جانم ولی تو در خانه نیستی اما در قلب میهنپرستان جاودانه شدی🕊🥀✌️
دخترم باران! از پنجره به میخکهای بارانخورده نگاه کن، علی آنجاست که عشق جای دارد. روزی فرا خواهد رسید و جوانههای خون فرزندان ایران باررررر دهند🌹🌹
را ه جانباختگان و جاویدنامان پاک ایران ادامه دارد #ظلم_برچیده_خواهد_شد
دفاع از وطن دست در دست هم #اتحاد #ایران »
- هر روز از خودمان بپرسیم برای اتحاد و برای ایران و برای خانوادههای دادخواه چه کار میتوانیم انجام دهیم.
#علی_سیدی 🕊🕊✌️✌️✌️✌️✌️✌️
#محمد_حسینی 🕊🕊✌️✌️✌️✌️ #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«دوسال از نبودت علی جانم عیدی ندارم. عید من همان شبی تمام شد که تو در جایی همین حوالی جان میسپاردی و مزدوران جانی تماشا میکردند
هرساله عیدی برای ما دیگر وجود ندارد چون وطن دست نااهلان افتاده دیگر دلی شاد نماند،خون سرریزشد از وطن، شیر مردان و شیر زنان کشته شدند و سر دار رفتند یا در بازداشتگاهها، بیصدا در حال زجر کشیدن هستند.
اکنون که دشمنان فرزندان ایران نفس میکشند، اما با گرفتن نفسشان بدست عدالت، آن زمان عید مادران و پدران خواهران و برادران ایران زمین است✌️
اصلا دستم به کار نمیره علی جانم فقط عکسهای تو را مرور میکنم و خاطراتت رو به یاد میارم که چقدر مهربون و دلاور بودی 😔😔
باران میبارد و عید میآید علی جانم ولی تو در خانه نیستی اما در قلب میهنپرستان جاودانه شدی🕊🥀✌️
دخترم باران! از پنجره به میخکهای بارانخورده نگاه کن، علی آنجاست که عشق جای دارد. روزی فرا خواهد رسید و جوانههای خون فرزندان ایران باررررر دهند🌹🌹
را ه جانباختگان و جاویدنامان پاک ایران ادامه دارد #ظلم_برچیده_خواهد_شد
دفاع از وطن دست در دست هم #اتحاد #ایران »
- هر روز از خودمان بپرسیم برای اتحاد و برای ایران و برای خانوادههای دادخواه چه کار میتوانیم انجام دهیم.
#علی_سیدی 🕊🕊✌️✌️✌️✌️✌️✌️
#محمد_حسینی 🕊🕊✌️✌️✌️✌️ #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«درود بر مردم شریف ایران
هنوز صدای جاوید نام نوید افکاری عزیز توی گوشمه که میگفت«سکوت ما یعنی حمایت از ظلم و ظالم» و این صدا باعث شد من این موزیک رو خلق کنم بنام «سکوت ما»
هیچ حکومتی در طول تاریخ به اندازه جمهوری اسلامی باعث ویرانی و نابودی میهن عزیزمان نبوده و نیست و سکوت ما یعنی حمایت از ظالم وقت آن رسیده که با اتحاد و همبستگی تمام اقوام اصیل ایرانی برای بازپس گیری و آزادی و آبادی میهنمان بکوشیم هیچ قدرتی جلوی اتحاد ما مردم نمیتواند ایستادگی کند و بی شک نور بر تاریکی پیروز است
پاینده ایران و ایرانی جانم فدای ایران💚🤍❤️✌️»
متن و ویدیو از صفحه اینستاگرام آقای مصطفی کنعانی
mostafa.kaanani_official
#مهسا_امینی #همبستگی #اتحاد_رمز_پیروزی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
هنوز صدای جاوید نام نوید افکاری عزیز توی گوشمه که میگفت«سکوت ما یعنی حمایت از ظلم و ظالم» و این صدا باعث شد من این موزیک رو خلق کنم بنام «سکوت ما»
هیچ حکومتی در طول تاریخ به اندازه جمهوری اسلامی باعث ویرانی و نابودی میهن عزیزمان نبوده و نیست و سکوت ما یعنی حمایت از ظالم وقت آن رسیده که با اتحاد و همبستگی تمام اقوام اصیل ایرانی برای بازپس گیری و آزادی و آبادی میهنمان بکوشیم هیچ قدرتی جلوی اتحاد ما مردم نمیتواند ایستادگی کند و بی شک نور بر تاریکی پیروز است
پاینده ایران و ایرانی جانم فدای ایران💚🤍❤️✌️»
متن و ویدیو از صفحه اینستاگرام آقای مصطفی کنعانی
mostafa.kaanani_official
#مهسا_امینی #همبستگی #اتحاد_رمز_پیروزی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«سلام توانا، گفته بودم بهتون که برادرم محمد حسینی رو با خودم به تخت جمشید و پاسارگاد میبرم. در سفر نوروزیم به استان فارس، یا هر جای دیگری که در سال گذشته تا الان رفتم، یاد کیان همیشه و همه جا با من بوده، باهاش حرف زدم، از ایران، از کشوری که خواهیم ساخت، از آرزوهایی که کیان داشت و قراره که ما برآورده کنیم، دست به دست هک، با اتحاد و همدلی ...»
متن و تصاویر ارسالی مخاطبان توانا
#کیان_حسینی #محمد_حسینی #ایران #اتحاد_رمز_پیروزی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن و تصاویر ارسالی مخاطبان توانا
#کیان_حسینی #محمد_حسینی #ایران #اتحاد_رمز_پیروزی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زهرا زارع سراجی، زندانی سیاسی سابق، در این ویدیو در خصوص حضور مجدد نیروهای سرکوبگر گشت ارشاد، خطاب به حکومت میگوید ما هرگز به گذشته برنمیگیریم و هرگز با زور و خشونت و زندان و تهدید و جریمه از موضع خودمان عقب نمیبینیم و به حجاب اجباری حکومت هیچ اهمیتی نمیدهیم. او تاکید میکند که انتخاب پوشش حق من شهروند ایران است.
او همچنین از حق ناحق حاکمان، به فساد مالی حاکمان انتقاد میکند.
خانم زارع سراجی همچنین از مردان جامعه میخواهد که در برابر سرکوبگران از زنان حمایت کنند.
خانم زارع سراجی که در سالهای گذشته بارها بازداشت و به زندان محکوم شده، در داخل ایران زندگی میکند و گرایش مشروطهخواهی دارد.
خانم زارع سراجی، در سالهای ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ بازداشت شده است. او در حال طی کردن مدت محکومیت خود بود که به خاطر شیوع کرونا و در پی صدور بخشنامهای آزاد شده بود.
- نظر شما در خصوص سخنان خانم زارع سراجی چیست؟
#اتحاد_رمز_پیروزی #گشت_ارشاد #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_حجاب_اجباری #جنگ_علیه_زنان #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او همچنین از حق ناحق حاکمان، به فساد مالی حاکمان انتقاد میکند.
خانم زارع سراجی همچنین از مردان جامعه میخواهد که در برابر سرکوبگران از زنان حمایت کنند.
خانم زارع سراجی که در سالهای گذشته بارها بازداشت و به زندان محکوم شده، در داخل ایران زندگی میکند و گرایش مشروطهخواهی دارد.
خانم زارع سراجی، در سالهای ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ بازداشت شده است. او در حال طی کردن مدت محکومیت خود بود که به خاطر شیوع کرونا و در پی صدور بخشنامهای آزاد شده بود.
- نظر شما در خصوص سخنان خانم زارع سراجی چیست؟
#اتحاد_رمز_پیروزی #گشت_ارشاد #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_حجاب_اجباری #جنگ_علیه_زنان #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام جواد موسوی، از جانباختگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«این چند روزه خیلی حالم بد بود و تمام شب و روزم رو با فکر کردن به نیکا و تمام بچه هایی که در تمام این سالها برای رسیدن به خواسته هاشون در برابر اهریمن ایستادند و در جنگی نابرابر و ناعادلانه جان شیرینشان را از دست دادند گذروندم.بچه هایی که از بهترین ها بودند پاک،شجاع،دلسوز ،آزادی خواه و مهربان.در این شکی نیست که با منفورترین و کثیف ترین موجودات روی زمین طرفیم که برای حفظ قدرت خود به هر کاری دست میزنن و مانند اربابان کمونیستشان به هیچ چیز و هیچ کس اعتقاد ندارند.
قطعا برای پیروزی در برابر این جنایتکارها نیاز به آگاهی،درایت ،صبر ،اتحاد و سازماندهی داریم.به امید اینکه به زودی با اتحادمون در برابرشون این انسان نماها رو از سرزمین عزیزمون بیرون کنیم و مردم عزیزمون روی شادی و خوشی رو ببینن.»
- سیدجواد موسوی، یکی از معترضانی است که هم به چشمهایش شلیک شد و هم جانش را از دست داد. پیکرش را هم کنار کانال آب انداختند و موتورسواران دور پیکرش خندهها زدند.
شلیک به چشمهای معترضان صرفا به نابینایی یک یا دو چشم آنها منتهی نشده است، بلکه نیروهای سرکوب در اصفهان، ۲۶آبان، در مراسم چهلم «احمد شکراللهی» از کشتههای این اعتراضات، با شلیک مستقیم به چشمهای «سید جواد موسوی»، او را کشتند.
جواد موسوی از مخاطبان توانا بود و هنوز کامنتهایش زیر برخی پستهای توانا وجود دارد.
#اتحاد_رمز_پیروزی
#سید_جواد_موسوی
#قسم_به_خون_یاران_ایستاده_ایم_تا_پایان
#نیکا_شاکرمی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«این چند روزه خیلی حالم بد بود و تمام شب و روزم رو با فکر کردن به نیکا و تمام بچه هایی که در تمام این سالها برای رسیدن به خواسته هاشون در برابر اهریمن ایستادند و در جنگی نابرابر و ناعادلانه جان شیرینشان را از دست دادند گذروندم.بچه هایی که از بهترین ها بودند پاک،شجاع،دلسوز ،آزادی خواه و مهربان.در این شکی نیست که با منفورترین و کثیف ترین موجودات روی زمین طرفیم که برای حفظ قدرت خود به هر کاری دست میزنن و مانند اربابان کمونیستشان به هیچ چیز و هیچ کس اعتقاد ندارند.
قطعا برای پیروزی در برابر این جنایتکارها نیاز به آگاهی،درایت ،صبر ،اتحاد و سازماندهی داریم.به امید اینکه به زودی با اتحادمون در برابرشون این انسان نماها رو از سرزمین عزیزمون بیرون کنیم و مردم عزیزمون روی شادی و خوشی رو ببینن.»
- سیدجواد موسوی، یکی از معترضانی است که هم به چشمهایش شلیک شد و هم جانش را از دست داد. پیکرش را هم کنار کانال آب انداختند و موتورسواران دور پیکرش خندهها زدند.
شلیک به چشمهای معترضان صرفا به نابینایی یک یا دو چشم آنها منتهی نشده است، بلکه نیروهای سرکوب در اصفهان، ۲۶آبان، در مراسم چهلم «احمد شکراللهی» از کشتههای این اعتراضات، با شلیک مستقیم به چشمهای «سید جواد موسوی»، او را کشتند.
جواد موسوی از مخاطبان توانا بود و هنوز کامنتهایش زیر برخی پستهای توانا وجود دارد.
#اتحاد_رمز_پیروزی
#سید_جواد_موسوی
#قسم_به_خون_یاران_ایستاده_ایم_تا_پایان
#نیکا_شاکرمی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز ۲۷ اردیبهشت، زادروز امیرجواد اسعدزاده است. امیرجواد متولد ۱۳۶۵ بود، #اميرجواداسعدزاده نقاش بود و گرافیست و پسری بسیار آرام و مهربان بود از خانوادهای که پدر ارتشی بود. پدر داغدار امیرجواد، از دوران قبل از انقلاب افسر ارتش بود و همه هشت سال جنگ را هم در جبهه برای این آب و خاک جنگید.
شنبه ۲۸ آبان، در بلوار پیروزی مشهد، حدفاصل هنرستان و هفتتیر، امیرجواد با یکی از دوستانش در حال کشیدن نقاشی اعتراضی روی دیوار بودند که چهار بسیجی سرمیرسند و آنهارا میگیرند و به زیرزمین مسجدی در همان نزدیکی منتقل میکنند و آنها را به طرز وحشیانهای مورد ضرب و شتم قرار میدهند و سپس پیکر نیمهجان امیر و دوستش را به کلانتری هفتتیر مشهد منتقل میکنند. مأموران کلانتری امیر را که دیگر علائم حیاتی نداشته روی صندلی نگهمیدارند و فرم جلوی او میگذارند و امیر همینجا تمام میکند و از روی صندلی به زمین میافتد. مأموران کلانتری جنازه او را به بیمارستان جوادالائمه منتقل میکنند و بیمارستان از پذیرش او به علت اینکه علائم حیاتی نداشته خودداری میکند و مأموران کلانتری با مسئولین بیمارستان وارد جر و بحث میشوند و آنها را وادار میکنند که بنویسند در بیمارستان فوت کرده و دوربینهای بیمارستان را جمع میکنند و میبرند.
وقتی به خانواده خبر فوت امیر را میدهند، شرط میگذارند که تنها در صورتی جنازه را تحویل میدهند که مراسم برگزار نشود و وقتی خانواده در گورستان منتظر جنازه برای خاکسپاری بودند از شورای تأمین به خانواده اطلاع میدهند که ما جنازه را به گورستان دیگری میبریم به نام امامرضا و باید خودتان را به آنجا برسانید. در گورستان به هیچ عنوان اجازه دیدن متوفی را نمیدهند که یکی از اعضای خانواده با وجود ممانعت مأموران امنیتی موفق میشود بخشی از پلاستیک و کفن را پاره کند و قسمتی از صورت امیرجواد را میبیند.
#زن_زندگی_آزادی #آزادی #امیرجواد_اسعدزاده #مهسا_امینی #اتحاد_رمز_پیروزی #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شنبه ۲۸ آبان، در بلوار پیروزی مشهد، حدفاصل هنرستان و هفتتیر، امیرجواد با یکی از دوستانش در حال کشیدن نقاشی اعتراضی روی دیوار بودند که چهار بسیجی سرمیرسند و آنهارا میگیرند و به زیرزمین مسجدی در همان نزدیکی منتقل میکنند و آنها را به طرز وحشیانهای مورد ضرب و شتم قرار میدهند و سپس پیکر نیمهجان امیر و دوستش را به کلانتری هفتتیر مشهد منتقل میکنند. مأموران کلانتری امیر را که دیگر علائم حیاتی نداشته روی صندلی نگهمیدارند و فرم جلوی او میگذارند و امیر همینجا تمام میکند و از روی صندلی به زمین میافتد. مأموران کلانتری جنازه او را به بیمارستان جوادالائمه منتقل میکنند و بیمارستان از پذیرش او به علت اینکه علائم حیاتی نداشته خودداری میکند و مأموران کلانتری با مسئولین بیمارستان وارد جر و بحث میشوند و آنها را وادار میکنند که بنویسند در بیمارستان فوت کرده و دوربینهای بیمارستان را جمع میکنند و میبرند.
وقتی به خانواده خبر فوت امیر را میدهند، شرط میگذارند که تنها در صورتی جنازه را تحویل میدهند که مراسم برگزار نشود و وقتی خانواده در گورستان منتظر جنازه برای خاکسپاری بودند از شورای تأمین به خانواده اطلاع میدهند که ما جنازه را به گورستان دیگری میبریم به نام امامرضا و باید خودتان را به آنجا برسانید. در گورستان به هیچ عنوان اجازه دیدن متوفی را نمیدهند که یکی از اعضای خانواده با وجود ممانعت مأموران امنیتی موفق میشود بخشی از پلاستیک و کفن را پاره کند و قسمتی از صورت امیرجواد را میبیند.
#زن_زندگی_آزادی #آزادی #امیرجواد_اسعدزاده #مهسا_امینی #اتحاد_رمز_پیروزی #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«سلام توانا جان، این ویدیو از سیل مشهد رو امروز دیدم. مردمی که بدون کمترین امکانات با دستان خالی، دست در دست یکدیگر توانستند یک پاکبان گیرکرده در سیل را نجات دهند. آنها همکاران او بودند و همدرد او و میدانستند لابد کسی در خانه منتظرش است و اگر تعلل میکردند، سیلاب او را با خود میبرد. این همدلی و همبستگی و اتحاد واقعا ستودنی است.
آنها ریسک را سنجیدند و متوجه شدند که به تنهایی میتوانند به دل سیلاب بروند و چارهای جز دست به دست هم دادن ندارند.
بیابیم به این واقعه اینگونه نگاه کنیم، آن مرد گیر کرده در سیلاب را یک هموطن که در چنگال نیروهای حکومتی مثلا گشت ارشاد گیر افتاده در نظر بگیریم، طبعا اگر مردم حاضر در صحنه تک به تک برای نجات او بروند، خطر آنها را هم تهدید میکند، ولی اگر دست به دست هم و کنار هم به سوی نیروهای سرکوبگر بروند، میتوانند آن فرد را نجات دهند.
اگر بزرگتر هم نگاه کنیم، جمهوری اسلامی و انقلاب ۵۷ به قول حتی خود انقلابیون (مهدی بازرگان) همچون سیلابی بود که ایران را فرا گرفت و حالا همه منابع ایران و هویت و حوزه تمدنی ایران در معرض خطر جدی است. ایران را هم میتوان نجات داد، وقتی ایرانیان برون و درون مرز دست در دست یکدیگر دهیم، دیوارهای برساخته استبداد را بشکنیم و با حضور منسجم، ایران را نجات دهیم.
اما لازمه این کار، واقعا درک این موضوع است که ایرانمان در خطر است، وطنمان دارد از بین میرود، مثل این فرد که در خطر بودن جانش برای همه واضح است و میدانند که نباید تعلل کرد و باید کاری کرد، باید تجسم کنیم که با تداوم حکومت آخوندها و وضعیت منطقه و کشورهای دیگر خطر بزرگی کشورمان را تهدید میکند.»
- متن و ویدیو ارسالی مخاطبان
مخاطرات بیتفاوتی، ایلی ویزل
https://tavaana.com/elie-wiesel-the-perils-of-indifference/
#همبستگی #سیلاب #اتحاد #بیتفاوت_نباشیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آنها ریسک را سنجیدند و متوجه شدند که به تنهایی میتوانند به دل سیلاب بروند و چارهای جز دست به دست هم دادن ندارند.
بیابیم به این واقعه اینگونه نگاه کنیم، آن مرد گیر کرده در سیلاب را یک هموطن که در چنگال نیروهای حکومتی مثلا گشت ارشاد گیر افتاده در نظر بگیریم، طبعا اگر مردم حاضر در صحنه تک به تک برای نجات او بروند، خطر آنها را هم تهدید میکند، ولی اگر دست به دست هم و کنار هم به سوی نیروهای سرکوبگر بروند، میتوانند آن فرد را نجات دهند.
اگر بزرگتر هم نگاه کنیم، جمهوری اسلامی و انقلاب ۵۷ به قول حتی خود انقلابیون (مهدی بازرگان) همچون سیلابی بود که ایران را فرا گرفت و حالا همه منابع ایران و هویت و حوزه تمدنی ایران در معرض خطر جدی است. ایران را هم میتوان نجات داد، وقتی ایرانیان برون و درون مرز دست در دست یکدیگر دهیم، دیوارهای برساخته استبداد را بشکنیم و با حضور منسجم، ایران را نجات دهیم.
اما لازمه این کار، واقعا درک این موضوع است که ایرانمان در خطر است، وطنمان دارد از بین میرود، مثل این فرد که در خطر بودن جانش برای همه واضح است و میدانند که نباید تعلل کرد و باید کاری کرد، باید تجسم کنیم که با تداوم حکومت آخوندها و وضعیت منطقه و کشورهای دیگر خطر بزرگی کشورمان را تهدید میکند.»
- متن و ویدیو ارسالی مخاطبان
مخاطرات بیتفاوتی، ایلی ویزل
https://tavaana.com/elie-wiesel-the-perils-of-indifference/
#همبستگی #سیلاب #اتحاد #بیتفاوت_نباشیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دیدار و پیام مشترک مادر #گوهر_عشقی و #دایه_مینا مادر جاوید نام #شهریار_محمدی در زمینه لزوم همبستگی مردم ایران در برابر استبداد،خصوصا خانوادههای #دادخواه :
"دستهای گرم یکدیگر را بفشاریم و به دور از هر گونه تبعیض و غیریّت سازی، برای #آزادی_ایران تلاش کنیم ! ریشههای ما در هم گره خورده است!"
ما به عنوان #مادران_دادخواهِ وطن، شما فرزندان عزیزمان در چهار گوشه ایران را به اتّحاد و همبستگی علیه استبداد حاکم فرا می خوانیم. فرزندان عزیز، #حکومت_سیاه_جمهوری_اسلامی و همدستانش میخواهند بذرِ تفرقه، تشتّت و نا اُمیدی را میان ما مردم ایران بپراکنند تا راه را از بیراه نشناسیم. بیش از چهل و پنج سال است که سعی دارند با غیریتسازی، ما را از هم جدا نگه دارند و البته بر آتش تبعیضهای تباری بدمند، پس به هوش باشیم تا فریب صحنهگردانیهای این شیّادان را نخوریم! صدالبته که راهِ پیروزی ما، فشردن دستهای گرمِ یکدیگر است.از نظر ما، مردمِ چهار گوشه ایران با هرگونه تبار و باور و اندیشهای با هم برابرند.
از #کُرد و #تُرک و #لُر و #گیلک و #بلوچ گرفته تا #عرب و #فارس و سایر مردم این سرزمین.
همه ما در این سالهای سیاه بهای سنگینی پرداختیم و داغدارِ کشتگانمان شدیم..ما به عنوان مادران #دادخواه و #داغدارِ شما،تنها مسیر #سعادت_ملت_ایران را سقوطِ این حاکمیت تبهکار و برقراری دادگاههای عادلانه و مردمی برای محاکمه جانیان، و در نهایت استقرار نظامی دموکراتیک، بر مبنای رای و نظر مردم میدانیم.
تا آن روز، چراغ دادخواهی و مبارزه با هیولای استبداد روشن خواهد ماند! ما میمانیم تا شاهد برخاستن #ایران از خاکستر خویش باشیم..
امید ما به زنان و مردانِ آزادی خواهِ داخل کشور و البته حمایت ایرانیان شریف خارج از مرزهای وطن است! باشد که بزودی همه به خانه بازگردند و روزگارِ شدّت به پایان برسد. یقین داریم این آتش خاموش نخواهد شد و مبارزه تا حصول پیروزی ادامه خواهد داشت.
هان مشو نومید چون واقف نه ای از سرّ غیب
باشد اندر پرده بازی های پنهان غم مخور
پاینده باد ملّت ایران
زنده باد آزادی»
#جمهوری_اسلامی_نابود_باید_گردد #زن_زندگی_آزادی #همبستگی_ملی #خانواده_های_دادخواه #دادخواهی #ستّار_بهشتی #شهریار_محمدی #سید_محمد_حسینی #گوهر_عشقی #دایه_مینا #اتحاد_دادخواهان #پیمان_همبستگی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
"دستهای گرم یکدیگر را بفشاریم و به دور از هر گونه تبعیض و غیریّت سازی، برای #آزادی_ایران تلاش کنیم ! ریشههای ما در هم گره خورده است!"
ما به عنوان #مادران_دادخواهِ وطن، شما فرزندان عزیزمان در چهار گوشه ایران را به اتّحاد و همبستگی علیه استبداد حاکم فرا می خوانیم. فرزندان عزیز، #حکومت_سیاه_جمهوری_اسلامی و همدستانش میخواهند بذرِ تفرقه، تشتّت و نا اُمیدی را میان ما مردم ایران بپراکنند تا راه را از بیراه نشناسیم. بیش از چهل و پنج سال است که سعی دارند با غیریتسازی، ما را از هم جدا نگه دارند و البته بر آتش تبعیضهای تباری بدمند، پس به هوش باشیم تا فریب صحنهگردانیهای این شیّادان را نخوریم! صدالبته که راهِ پیروزی ما، فشردن دستهای گرمِ یکدیگر است.از نظر ما، مردمِ چهار گوشه ایران با هرگونه تبار و باور و اندیشهای با هم برابرند.
از #کُرد و #تُرک و #لُر و #گیلک و #بلوچ گرفته تا #عرب و #فارس و سایر مردم این سرزمین.
همه ما در این سالهای سیاه بهای سنگینی پرداختیم و داغدارِ کشتگانمان شدیم..ما به عنوان مادران #دادخواه و #داغدارِ شما،تنها مسیر #سعادت_ملت_ایران را سقوطِ این حاکمیت تبهکار و برقراری دادگاههای عادلانه و مردمی برای محاکمه جانیان، و در نهایت استقرار نظامی دموکراتیک، بر مبنای رای و نظر مردم میدانیم.
تا آن روز، چراغ دادخواهی و مبارزه با هیولای استبداد روشن خواهد ماند! ما میمانیم تا شاهد برخاستن #ایران از خاکستر خویش باشیم..
امید ما به زنان و مردانِ آزادی خواهِ داخل کشور و البته حمایت ایرانیان شریف خارج از مرزهای وطن است! باشد که بزودی همه به خانه بازگردند و روزگارِ شدّت به پایان برسد. یقین داریم این آتش خاموش نخواهد شد و مبارزه تا حصول پیروزی ادامه خواهد داشت.
هان مشو نومید چون واقف نه ای از سرّ غیب
باشد اندر پرده بازی های پنهان غم مخور
پاینده باد ملّت ایران
زنده باد آزادی»
#جمهوری_اسلامی_نابود_باید_گردد #زن_زندگی_آزادی #همبستگی_ملی #خانواده_های_دادخواه #دادخواهی #ستّار_بهشتی #شهریار_محمدی #سید_محمد_حسینی #گوهر_عشقی #دایه_مینا #اتحاد_دادخواهان #پیمان_همبستگی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خانم مینا سلطانی، مادر دادخواه جاویدنام شهریار محمدی، این ویدیو را همراه با شرحی از دیدار با جمعی از خانوادههای جانباختگان راه آزادی در سقز، منتشر کرد. او نوشت:
«دیدارى داشتم با خانوادههاى دادخواه و بامحبت و شريف #فريدون_محمودى#دانيال_پابندى و #فريدون_فرجى در شهرستان سقز
منى كه در فاصله ى ٤ ماه اول جگرگوشهام را، پارهى تنم، شهریارم را کشتند و بعدش تنها برادر جوانم رو از دست دادم و فرزندان دیگه ام را همین رژیم کشتار، شکنجه و آواره کردند. حس بی کسی گلویم را داشت خفه میکرد ،اما الان وقتی این همه محبت خانواده هارو میبینم نسبت به خودم و خانواده ام، حس میکنم یک خانواده بزرگ دارم که عاشقانه همدیگر را دوست داريم.
وقتی پدر جاویدنام ( #فریدون_فرجی ) البته باید بگم برادر بزرگم چون برای من همشون برادر و خواهرانم هستند، شعری برای من آمده کرده بود و با محبت و لطف زیادش به من قدرت ايستادگى بيشترى داد تا قدمهای محكمترى بردارم، و ديدن اين كه خانواده ها چقدر صادقانه در كنار همديگر هستن و نگران حال هميدگه و
در حدى دلسوز همديگر هستن كه مادر جاويدنام #دانيال_پابندى از غمها و سختىهاى خودشون نميگفت و از غم مادر جاويدنام #فريدون_فرجى برام ميگفت، خيلى قشنگ بود اين صحنهها و اين همبستگى و دلبستگى ها و ميديم واقعا خدا اگر فرزندانمون رو ازمون گرفته ماهارو كنار هم قرار داده تا تحمل غم بچههامون برامون آسون تر بشه. اگر دنیا پاکی این عزیزان را میداشت، دنیا بهشت میشد.»
#دانيال_پابندى
#فريدون_فرجى
#فريدون_محمودى
#شهريار_محمدى
#سقز
#بوكان
#اتحاد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«دیدارى داشتم با خانوادههاى دادخواه و بامحبت و شريف #فريدون_محمودى#دانيال_پابندى و #فريدون_فرجى در شهرستان سقز
منى كه در فاصله ى ٤ ماه اول جگرگوشهام را، پارهى تنم، شهریارم را کشتند و بعدش تنها برادر جوانم رو از دست دادم و فرزندان دیگه ام را همین رژیم کشتار، شکنجه و آواره کردند. حس بی کسی گلویم را داشت خفه میکرد ،اما الان وقتی این همه محبت خانواده هارو میبینم نسبت به خودم و خانواده ام، حس میکنم یک خانواده بزرگ دارم که عاشقانه همدیگر را دوست داريم.
وقتی پدر جاویدنام ( #فریدون_فرجی ) البته باید بگم برادر بزرگم چون برای من همشون برادر و خواهرانم هستند، شعری برای من آمده کرده بود و با محبت و لطف زیادش به من قدرت ايستادگى بيشترى داد تا قدمهای محكمترى بردارم، و ديدن اين كه خانواده ها چقدر صادقانه در كنار همديگر هستن و نگران حال هميدگه و
در حدى دلسوز همديگر هستن كه مادر جاويدنام #دانيال_پابندى از غمها و سختىهاى خودشون نميگفت و از غم مادر جاويدنام #فريدون_فرجى برام ميگفت، خيلى قشنگ بود اين صحنهها و اين همبستگى و دلبستگى ها و ميديم واقعا خدا اگر فرزندانمون رو ازمون گرفته ماهارو كنار هم قرار داده تا تحمل غم بچههامون برامون آسون تر بشه. اگر دنیا پاکی این عزیزان را میداشت، دنیا بهشت میشد.»
#دانيال_پابندى
#فريدون_فرجى
#فريدون_محمودى
#شهريار_محمدى
#سقز
#بوكان
#اتحاد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محمدرضا اسکندری، جوان ۲۶ سالهی پاکدشتی، عصر روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ بر اثر شلیک مستقیم ماموران امنیتی به قلبش جان باخت. محمدرضا روی دستش کلمه آزادی را خالکوبی کرده بود. پدر گرامی او از جانبازان جنگ هشت ساله است. پیکر او تحت تدابیر امنیتی شدید و فشار بر خانوادهی داغدارش بهخاک سپرده شد. روانش شاد. زنده باد آزادی. پاینده ایران کهن.
برادر که روشنجهان منست / گزیدهپسر پهلوان منست، همیگویی از خویشتن دور کن / زِ بخرد چُنین خام باشد سَخُن
مرا مرگ باید بدان زندگی / که سالار باشم کنم بندگی
یکی داستان زد برینبر پلنگ / که با شیر جنگاورش خاست جنگ: به نام اَر بریزی زِ من - گفت - خون / به از زندگانی به ننگاندرون
داستان رزم یازده رخ / پادشاهی کیخسرو / سخنان پیران به گیو شاهنامه فردوسی تصحیح خالقی مطلق / دفتر چهارم / ص 18
طرح و متن از آدرگشسپ
azzargoshasp
#محمدرضا_اسکندری #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #برای_ایران #برای_آزادی #فراموش_نمیکنیم #اتحاد #نه #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
برادر که روشنجهان منست / گزیدهپسر پهلوان منست، همیگویی از خویشتن دور کن / زِ بخرد چُنین خام باشد سَخُن
مرا مرگ باید بدان زندگی / که سالار باشم کنم بندگی
یکی داستان زد برینبر پلنگ / که با شیر جنگاورش خاست جنگ: به نام اَر بریزی زِ من - گفت - خون / به از زندگانی به ننگاندرون
داستان رزم یازده رخ / پادشاهی کیخسرو / سخنان پیران به گیو شاهنامه فردوسی تصحیح خالقی مطلق / دفتر چهارم / ص 18
طرح و متن از آدرگشسپ
azzargoshasp
#محمدرضا_اسکندری #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #برای_ایران #برای_آزادی #فراموش_نمیکنیم #اتحاد #نه #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پوریا علیپور، معروف به پسر نازیآباد، که فیلم ضرب و شتم او تا حد کشتن، در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، خبرساز شده بود، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«داشتم گالریمو نگاه میکردم
از رو دل تنگی (بر پدرت لعنت سید علی)
این فیلمو دیدم
یادمه این فیلمو شبی گرفتم که هنوز کسی منو نمیشناخت
و همه نگرانِ اون کسی بودن که تو فیلم هست و فکر میکردن که مُرده
ترسیده بودم
چون یادمه اون روزا اون بی پدر و مادر دستور داده بود همرو بکُشن
یادتونه که یکی بیماری پیش زمینهای داشت یکی خودکشی کرده بود یکی نیت خودکشی داشت یکیو ماشین زده بود و...
این فیلمو گرفتم و گفتم امیر اگه من و بُردن پخشش کن
ولی واقعا طاقت نیاوردم وقتی ناراحتیه مردم و داشتم میدیدم
به دوستام گفتم چندتا عکس ازم پخش کنید و بگید زِندست و اسمشم پوریاست
خودمم گوشی نداشتم گوشیم دست نیرو انتظامی بود، اعصابشم نداشتم دروغ چرا...
حالا کجام؟
آلمان
چرا ؟
چون رفته بودم بگم بیخود میکنید با ماها مثل یه بَرده برخورد میکنید
چی شد که نتیجه نداد ؟
آخر فیلم کتک خوردن منو ببینید کاملا متوجه میشد
یکی اون پایین داره میمیره
یکی اون بالا داره فیلم میگیره
یکی داره فحش میده
و
یکی داره میگیه حقشه
بخاطر همینها نتیجه نداد
نه هنوز حرف و حدیثی بود که بندازی گردن اون
نه ترس دزیده شدن انقلاب و این حرفا
روز دوم اعتراضات بود
فقط اینو خوب فهمیدم که تکی نمیشه»
- میدان واقعی مبارزه در روزهای خیزش، خیابان است، اگر همبسته و متحد همه با هم باشیم، نیروهای سرکوبگر عذهشان و توانشان از ما مردم خیلی خیلی کمتر است. در جریان تحریم انتخابات دیدیم، حدود هشتاد و پنج درصد مردم متحد شرکت نکردند. حالا اگر همین تعداد در خیابان پشت هم بایستند، قطعا حکومت توان سرکوب را ندارد. حکومت تنها قادر است مردم تنها مانده و جدا از جمع را سرکوب کند.
#اتحاد
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#ما_ادامه_داریم
#پوریا_علیپور #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«داشتم گالریمو نگاه میکردم
از رو دل تنگی (بر پدرت لعنت سید علی)
این فیلمو دیدم
یادمه این فیلمو شبی گرفتم که هنوز کسی منو نمیشناخت
و همه نگرانِ اون کسی بودن که تو فیلم هست و فکر میکردن که مُرده
ترسیده بودم
چون یادمه اون روزا اون بی پدر و مادر دستور داده بود همرو بکُشن
یادتونه که یکی بیماری پیش زمینهای داشت یکی خودکشی کرده بود یکی نیت خودکشی داشت یکیو ماشین زده بود و...
این فیلمو گرفتم و گفتم امیر اگه من و بُردن پخشش کن
ولی واقعا طاقت نیاوردم وقتی ناراحتیه مردم و داشتم میدیدم
به دوستام گفتم چندتا عکس ازم پخش کنید و بگید زِندست و اسمشم پوریاست
خودمم گوشی نداشتم گوشیم دست نیرو انتظامی بود، اعصابشم نداشتم دروغ چرا...
حالا کجام؟
آلمان
چرا ؟
چون رفته بودم بگم بیخود میکنید با ماها مثل یه بَرده برخورد میکنید
چی شد که نتیجه نداد ؟
آخر فیلم کتک خوردن منو ببینید کاملا متوجه میشد
یکی اون پایین داره میمیره
یکی اون بالا داره فیلم میگیره
یکی داره فحش میده
و
یکی داره میگیه حقشه
بخاطر همینها نتیجه نداد
نه هنوز حرف و حدیثی بود که بندازی گردن اون
نه ترس دزیده شدن انقلاب و این حرفا
روز دوم اعتراضات بود
فقط اینو خوب فهمیدم که تکی نمیشه»
- میدان واقعی مبارزه در روزهای خیزش، خیابان است، اگر همبسته و متحد همه با هم باشیم، نیروهای سرکوبگر عذهشان و توانشان از ما مردم خیلی خیلی کمتر است. در جریان تحریم انتخابات دیدیم، حدود هشتاد و پنج درصد مردم متحد شرکت نکردند. حالا اگر همین تعداد در خیابان پشت هم بایستند، قطعا حکومت توان سرکوب را ندارد. حکومت تنها قادر است مردم تنها مانده و جدا از جمع را سرکوب کند.
#اتحاد
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#ما_ادامه_داریم
#پوریا_علیپور #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فاطمه محتبایی، مادر جاویدنام غزاله چلابی ضمن انتشار این ویدئو نوشت:
،،دومین سالگرد فرزندان ایران فرا رسیده،،
،،سراسر ایران از خون جوانان وطن پوشیده شده،،🩸🩸
از امروز هر جا هستید شاخه گلی به یادشان بگذارید 🥀🥀
آمل خیابان شهید بهشتی ( چاکسر) اندیشه ۱۹ امام زاده قاسم
#غزاله_چلابی
#اتحاد_مردمی
#شجاعت_را_تکثیر_کنیم #مهسا_امينى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
،،دومین سالگرد فرزندان ایران فرا رسیده،،
،،سراسر ایران از خون جوانان وطن پوشیده شده،،🩸🩸
از امروز هر جا هستید شاخه گلی به یادشان بگذارید 🥀🥀
آمل خیابان شهید بهشتی ( چاکسر) اندیشه ۱۹ امام زاده قاسم
#غزاله_چلابی
#اتحاد_مردمی
#شجاعت_را_تکثیر_کنیم #مهسا_امينى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بی اعتنایی دیپلمات طالبان به سرود جمهوری اسلامی، آن هم در کنفرانس وحدت اسلامی
آیا اتحاد مسلمانان را ممکن می دانید؟
این کنفرانسها، اختراع و معرفی هفته وحدت از طرف خمینی، ایجاد سازمان کشورهای مسلمان و دیگر اقدامات مشابه تا چه اندازه توانسته به اتحاد این کشورها کمک کند؟
آنچه در عالم واقع میبینیم، جنگهای خونین میان کشورهای مسلمان و درگیریهای وحشتناک و حملات تروریستی گروه مسلمان علیه گروه مسلمان دیگر است.
به نظر شما چرا این همه نزاع و درگیری میان مسلمانان وجود دارد؟
#اسلام #صلح #اتحاد #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
آیا اتحاد مسلمانان را ممکن می دانید؟
این کنفرانسها، اختراع و معرفی هفته وحدت از طرف خمینی، ایجاد سازمان کشورهای مسلمان و دیگر اقدامات مشابه تا چه اندازه توانسته به اتحاد این کشورها کمک کند؟
آنچه در عالم واقع میبینیم، جنگهای خونین میان کشورهای مسلمان و درگیریهای وحشتناک و حملات تروریستی گروه مسلمان علیه گروه مسلمان دیگر است.
به نظر شما چرا این همه نزاع و درگیری میان مسلمانان وجود دارد؟
#اسلام #صلح #اتحاد #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برادر #ساسان_قربانی نوشته است که ساسان بسیار پسر زحمتکشی بود، قوی بود، ورزشکار بود و روحیه شادی داشت. در کارگاه آهنگری سخت کار میکرد و همیشه دست افراد نیازمند را میگرفت و در غم و شادی، کمک حال دیگران بود.تازه توانسته بودند با برادرش یک خانه بسازند و قرار بوده با اتمام خانه برای ساسان بروند خواستگاری. سامان میگوید که آرزوی خانهاش و حنابندانش به دل همه ماند.
سیام شهریور، همزمان با اعتراضات مردمی در رضوانشهر، سامان و ساسان با هم بودند و ساسان تلاش میکرده بچههای دبیرستانی را از میان شلیک گاز اشکآور و گلوله دور کند. نیروهای بسیج از بالای کلانتری به مردم شلیک میکردند. ساسان متوجه میشود یک نفر تیر خورده و میرود که به او کمک کند که با تیر جنگی به ران سمت راستش شلیک میکنند و او روی زمین میافتد.
سامان میخواهد برادرش را به بیمارستان برساند
اما مأموران آنها را به کلانتری منتقل میکنند. سامان میگوید برادرم خونریزی دارد و باید به بیمارستان منتقل شود که بسیجیها با باتوم به جان او میافتند و او را کتک میزنند و همزمان ساسان روی زمین افتاده بوده و از او خون میرفته. بعد از مدتی سامان بالاخره موفق میشود ساسان را به بیمارستان شهدای رضوانشهر برساند. او نیاز به خون داشته و بسیاری با گروه خونی مناسب داوطلب اهدای خون به او بودند. اما بیمارستان قبول نمیکند و ساسان با آمبولانس بدون کنترل خونریزی به بیمارستان پورسینای رشت منتقل میشود و در آنجا به آنها اعلام میکنند ساسان فوت شده است. در گواهی فوت نوشته شده که علت مرگ، برخورد جسم پرتابی شتابدار است.
سامان مینویسد با عدم رسیدگی به ساسان به عمد برادرم را کشتند.
فردای آنروز با هزار منت و تعهد جنازه را تحویل میگیرند در حالی دفن میشود که تمام بدن شکافته شده بوده و بخیه داشته. به آنها میگویند ساسان نیاز به کالبد شکافی داشته است. درحالی زخم تنها در ران سمت راست او بوده.
سامان نوشته است که که خانهام خراب شد با قتل تنها برادرم.
ویدیو از صفحه برادر ساسان
saman_qorbani.pv
متن از صفحه نغمه جاه
naghmehjah
#womanlifefreedom
#زن_زندگی_آزادی
#irgcterrorists
#آزادی
#ایران #مهسا_امینی #اتحاد_رمز_پیروزی
#همبستگی_برای_سرنگونی #انقلاب_ملی #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
برادر #ساسان_قربانی نوشته است که ساسان بسیار پسر زحمتکشی بود، قوی بود، ورزشکار بود و روحیه شادی داشت. در کارگاه آهنگری سخت کار میکرد و همیشه دست افراد نیازمند را میگرفت و در غم و شادی، کمک حال دیگران بود.تازه توانسته بودند با برادرش یک خانه بسازند و قرار بوده با اتمام خانه برای ساسان بروند خواستگاری. سامان میگوید که آرزوی خانهاش و حنابندانش به دل همه ماند.
سیام شهریور، همزمان با اعتراضات مردمی در رضوانشهر، سامان و ساسان با هم بودند و ساسان تلاش میکرده بچههای دبیرستانی را از میان شلیک گاز اشکآور و گلوله دور کند. نیروهای بسیج از بالای کلانتری به مردم شلیک میکردند. ساسان متوجه میشود یک نفر تیر خورده و میرود که به او کمک کند که با تیر جنگی به ران سمت راستش شلیک میکنند و او روی زمین میافتد.
سامان میخواهد برادرش را به بیمارستان برساند
اما مأموران آنها را به کلانتری منتقل میکنند. سامان میگوید برادرم خونریزی دارد و باید به بیمارستان منتقل شود که بسیجیها با باتوم به جان او میافتند و او را کتک میزنند و همزمان ساسان روی زمین افتاده بوده و از او خون میرفته. بعد از مدتی سامان بالاخره موفق میشود ساسان را به بیمارستان شهدای رضوانشهر برساند. او نیاز به خون داشته و بسیاری با گروه خونی مناسب داوطلب اهدای خون به او بودند. اما بیمارستان قبول نمیکند و ساسان با آمبولانس بدون کنترل خونریزی به بیمارستان پورسینای رشت منتقل میشود و در آنجا به آنها اعلام میکنند ساسان فوت شده است. در گواهی فوت نوشته شده که علت مرگ، برخورد جسم پرتابی شتابدار است.
سامان مینویسد با عدم رسیدگی به ساسان به عمد برادرم را کشتند.
فردای آنروز با هزار منت و تعهد جنازه را تحویل میگیرند در حالی دفن میشود که تمام بدن شکافته شده بوده و بخیه داشته. به آنها میگویند ساسان نیاز به کالبد شکافی داشته است. درحالی زخم تنها در ران سمت راست او بوده.
سامان نوشته است که که خانهام خراب شد با قتل تنها برادرم.
ویدیو از صفحه برادر ساسان
saman_qorbani.pv
متن از صفحه نغمه جاه
naghmehjah
#womanlifefreedom
#زن_زندگی_آزادی
#irgcterrorists
#آزادی
#ایران #مهسا_امینی #اتحاد_رمز_پیروزی
#همبستگی_برای_سرنگونی #انقلاب_ملی #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام غزاله چلابی، در سالگرد کشته شدن دخترش، این ویدیو دکلمه را منتشر کرد
«دختر نازم بخواب آرام 💝🥀🕊»
در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، در حالی که در خیابان فیلم میگرفت، ناگهان، گلولهای به سمت غزاله چلابی شلیک شد و بر زمین افتاد. تلفنش هنوز در دستش بود و در حال ضبط تصویر مردمی که بهتزده و حیران بالای سر غزاله جمع شده بودند و فریاد میزدند: «یکی رو کشتند.»
غزاله چلابی، ۳۳ ساله، فارغالتحصیل رشته «امور بانکی» و حسابدار یک شرکت خصوصی بود. او عاشق سفرهای هیچهایکی و طبیعتگردی بود و همیشه رمانهای تازه را دنبال میکرد، با همه مهربان بود و برای شنیدن حرفهای آدمهای اطرافش گوشی شنوا داشت. غزاله از سگهای بیمار و گرسنه خیابانی حمایت میکرد و چند سالی بود که هر جمعه ساعت چهار صبح راهی یکی از کوههای اطراف آمل میشد. علَمکوه و دماوند و خیلی از قلههای معروف ایران را فتح کرده بود و هر روز میدوید که برای کوهنوردی آماده باشد. غزاله یکی از همان زنهایی بود که در سالهای اخیر هرجا که میتوانست روسریاش را برمیداشت.
غزاله پس از اصابت تیر، پنج روز در کما بود. چنانکه خالهاش میگوید یک گلولهی جنگی به پیشانیاش شلیک شده بود، پیشانیاش را سوراخ کرده بود و به حالت انفجار از سرش بیرون رفته بود. طوری که پشت سرش به اندازه یک نارنگی سوراخ شده بود. دکترهایش گفته بودند بصلالنخاعش آسیب ندیده بود و برای همین با اینکه دچار مرگ مغزی شده بود اما حرکات غیرارادی بدنش مثل تپش قلب و عملکرد شُشها ادامه داشت. غزاله میخواست که در صورت مرگ مغزی اعضای بدنش اهدا شود. دوبار هم در سالهای گذشته کارتهای اهدای عضو را پر کرده بود. وقتی که دکترها اعلام کردند راهی برای زنده نگهداشتنش نیست، هنوز ۹ عضو بدنش سالم بود و میشد که برای پیوند به دیگران اهدا شود. اما نهادهای امنیتی اجازه این کار را ندادند.
غزاله چلابی از دنبال کنندههای صفحه اینستاگرام توانا بود.
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#شجاعت_را_تکثیر_کنیم
#اتحاد_رمز_پیروزی
#غزاله_چلابی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«دختر نازم بخواب آرام 💝🥀🕊»
در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، در حالی که در خیابان فیلم میگرفت، ناگهان، گلولهای به سمت غزاله چلابی شلیک شد و بر زمین افتاد. تلفنش هنوز در دستش بود و در حال ضبط تصویر مردمی که بهتزده و حیران بالای سر غزاله جمع شده بودند و فریاد میزدند: «یکی رو کشتند.»
غزاله چلابی، ۳۳ ساله، فارغالتحصیل رشته «امور بانکی» و حسابدار یک شرکت خصوصی بود. او عاشق سفرهای هیچهایکی و طبیعتگردی بود و همیشه رمانهای تازه را دنبال میکرد، با همه مهربان بود و برای شنیدن حرفهای آدمهای اطرافش گوشی شنوا داشت. غزاله از سگهای بیمار و گرسنه خیابانی حمایت میکرد و چند سالی بود که هر جمعه ساعت چهار صبح راهی یکی از کوههای اطراف آمل میشد. علَمکوه و دماوند و خیلی از قلههای معروف ایران را فتح کرده بود و هر روز میدوید که برای کوهنوردی آماده باشد. غزاله یکی از همان زنهایی بود که در سالهای اخیر هرجا که میتوانست روسریاش را برمیداشت.
غزاله پس از اصابت تیر، پنج روز در کما بود. چنانکه خالهاش میگوید یک گلولهی جنگی به پیشانیاش شلیک شده بود، پیشانیاش را سوراخ کرده بود و به حالت انفجار از سرش بیرون رفته بود. طوری که پشت سرش به اندازه یک نارنگی سوراخ شده بود. دکترهایش گفته بودند بصلالنخاعش آسیب ندیده بود و برای همین با اینکه دچار مرگ مغزی شده بود اما حرکات غیرارادی بدنش مثل تپش قلب و عملکرد شُشها ادامه داشت. غزاله میخواست که در صورت مرگ مغزی اعضای بدنش اهدا شود. دوبار هم در سالهای گذشته کارتهای اهدای عضو را پر کرده بود. وقتی که دکترها اعلام کردند راهی برای زنده نگهداشتنش نیست، هنوز ۹ عضو بدنش سالم بود و میشد که برای پیوند به دیگران اهدا شود. اما نهادهای امنیتی اجازه این کار را ندادند.
غزاله چلابی از دنبال کنندههای صفحه اینستاگرام توانا بود.
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#شجاعت_را_تکثیر_کنیم
#اتحاد_رمز_پیروزی
#غزاله_چلابی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
روز سهشنبه سوم مهرماه، همزمان با حضور نمایندگان جمهوری اسلامی در هفتاد و نهمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد، بیش از ۴۵ زن زندانی سیاسی-عقیدتی در زندان اوین دست به اعتصاب غذا زدهاند.
از روز دوشنبه نیز چهار زن زندانی در حیاط بند زنان زندان اوین تحصن و اعتصاب غذا کردهاند. یکی از تحصنکنندگان طبق دستور پزشکی قانونی باید آزاد شود.
زندانیان زن سیاسی-عقیدتیِ اعتصابکننده و تحصنکننده در بند زنان زندان اوین خواهان
توقف اعدام
آزادی زندانیان سیاسی-عقیدتی هستند.
این در حالی است که هر هفته در اعتراض به اعدام و همراهی با کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» تعدادی در بند زنان اوین اعتصاب غذا میکنند.
#بند_زنان_اوین #نه_به_اعدام #اتحاد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
از روز دوشنبه نیز چهار زن زندانی در حیاط بند زنان زندان اوین تحصن و اعتصاب غذا کردهاند. یکی از تحصنکنندگان طبق دستور پزشکی قانونی باید آزاد شود.
زندانیان زن سیاسی-عقیدتیِ اعتصابکننده و تحصنکننده در بند زنان زندان اوین خواهان
توقف اعدام
آزادی زندانیان سیاسی-عقیدتی هستند.
این در حالی است که هر هفته در اعتراض به اعدام و همراهی با کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» تعدادی در بند زنان اوین اعتصاب غذا میکنند.
#بند_زنان_اوین #نه_به_اعدام #اتحاد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مرسده شاهینکار از مصدومان چشم در اثر شلیک عامدانه به نقاط حساس مردم در خیزش انقلابی ۱۴۰۱، در سالگرد مصدومشدنش، ضمن انتشار تصاویر از خود و جمعی از مصدومان انقلاب مهسا، نوشت:
«روز ۲۳ مهر آمد،
دو سال پیش همینموقعها کارهای خونه رو انجام دادم، به تکالیف مدرسه رزا رسیدگی کردمو پا به خیابان با دستانی خالی گذاشتم و جواب اعتراضم به نداشتن هزاران حق پایمال شده مردمم، گلوله پینتبال به چشم راستم شد، نور چشمم رفت ولی نور چشم خیلیها روشن شد.
امسال در کنار انسانهای شریف و باغیرتی هستم با شیرزنان و شیرمردان خواهر و برادر شدیم،
ما همخون شدیم،
چون خونهایمان در کف خیابانها ریخته و باهم آمیخته شده و چه افتخاری بالاتر از این.
دومین سالگرد قویتر شدنممبااارک.»
گفتگوی توانا با مرسده شاهینکار
https://tavaana.org/friday9/
#مرسده_شاهین_کار #چشم_برای_آزادی
#اتحاد_رمز_پیروزی #ایران_من #ایران_آزاد #ما_ادامه_داریم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«روز ۲۳ مهر آمد،
دو سال پیش همینموقعها کارهای خونه رو انجام دادم، به تکالیف مدرسه رزا رسیدگی کردمو پا به خیابان با دستانی خالی گذاشتم و جواب اعتراضم به نداشتن هزاران حق پایمال شده مردمم، گلوله پینتبال به چشم راستم شد، نور چشمم رفت ولی نور چشم خیلیها روشن شد.
امسال در کنار انسانهای شریف و باغیرتی هستم با شیرزنان و شیرمردان خواهر و برادر شدیم،
ما همخون شدیم،
چون خونهایمان در کف خیابانها ریخته و باهم آمیخته شده و چه افتخاری بالاتر از این.
دومین سالگرد قویتر شدنممبااارک.»
گفتگوی توانا با مرسده شاهینکار
https://tavaana.org/friday9/
#مرسده_شاهین_کار #چشم_برای_آزادی
#اتحاد_رمز_پیروزی #ایران_من #ایران_آزاد #ما_ادامه_داریم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فاطمه مجتبایی، مادر جاویدنام غزاله چلابی، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«هوا، هوای پاییز است
و من هوای تو در دل دارم 😔
تویی که از نبودنت سرشااارم 💔
و دلتنگیت پاییز را به گریه می اندازد 😭»
دلتنگیهای خانوادههای دادخواه تمامی ندارد. حق هم دارند. فرزندان آزاده و شجاع ایران، جرمشان آزادیخواهی بود و اگر یک حکومت مردمی و ملی و نرمال در ایران حاکم بود، حالا شرایط خیلی فرق میکرد و کشوری با ثروت سرشار و منابع انسانی مستعد، در جهان جایگاهی ویژه داشت و غزالهها شادمانه در کنار خانوادههایشان زندگی را جشن میگرفتند.
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#شجاعت_را_تکثیر_کنیم
#اتحاد_رمز_پیروزی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«هوا، هوای پاییز است
و من هوای تو در دل دارم 😔
تویی که از نبودنت سرشااارم 💔
و دلتنگیت پاییز را به گریه می اندازد 😭»
دلتنگیهای خانوادههای دادخواه تمامی ندارد. حق هم دارند. فرزندان آزاده و شجاع ایران، جرمشان آزادیخواهی بود و اگر یک حکومت مردمی و ملی و نرمال در ایران حاکم بود، حالا شرایط خیلی فرق میکرد و کشوری با ثروت سرشار و منابع انسانی مستعد، در جهان جایگاهی ویژه داشت و غزالهها شادمانه در کنار خانوادههایشان زندگی را جشن میگرفتند.
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#شجاعت_را_تکثیر_کنیم
#اتحاد_رمز_پیروزی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فاطمه مجتبایی با این ویدیو روز کوهنورد را به فرزند دلیرش تبریک گفت.
۱۴۰۳/۷/۲۹ روز کوهنورد
جان مادر روزت مباارک 💔
آخرین کلام غزاله چلابی پیش از جاودانه شدن این بود: «نترسید، نترسید»
در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، در حالی که در خیابان فیلم میگرفت، ناگهان، گلولهای به سمت غزاله چلابی شلیک شد و بر زمین افتاد. تلفنش هنوز در دستش بود و در حال ضبط تصویر مردمی که بهتزده و حیران بالای سر غزاله جمع شده بودند و فریاد میزدند: «یکی رو کشتند.»
غزاله چلابی، ۳۳ ساله، فارغالتحصیل رشته «امور بانکی» و حسابدار یک شرکت خصوصی بود. او عاشق سفرهای هیچهایکی و طبیعتگردی بود و همیشه رمانهای تازه را دنبال میکرد، با همه مهربان بود و برای شنیدن حرفهای آدمهای اطرافش گوشی شنوا داشت. غزاله از سگهای بیمار و گرسنه خیابانی حمایت میکرد و چند سالی بود که هر جمعه ساعت چهار صبح راهی یکی از کوههای اطراف آمل میشد. علَمکوه و دماوند و خیلی از قلههای معروف ایران را فتح کرده بود و هر روز میدوید که برای کوهنوردی آماده باشد. غزاله یکی از همان زنهایی بود که در سالهای اخیر هرجا که میتوانست روسریاش را برمیداشت.
غزاله پس از اصابت تیر، پنج روز در کما بود. چنانکه خالهاش میگوید یک گلوله جنگی به پیشانیاش شلیک شده بود، پیشانیاش را سوراخ کرده بود و به حالت انفجار از سرش بیرون رفته بود. طوری که پشت سرش به اندازه یک نارنگی سوراخ شده بود. دکترهایش گفته بودند بصلالنخاعش آسیب ندیده بود و برای همین با اینکه دچار مرگ مغزی شده بود اما حرکات غیرارادی بدنش مثل تپش قلب و عملکرد شُشها ادامه داشت. غزاله میخواست که در صورت مرگ مغزی اعضای بدنش اهدا شود. دوبار هم در سالهای گذشته کارتهای اهدای عضو را پر کرده بود. وقتی که دکترها اعلام کردند راهی برای زنده نگهداشتنش نیست، هنوز ۹ عضو بدنش سالم بود و میشد که برای پیوند به دیگران اهدا شود. ولی مأموران امنیتی به خانوادهاش اجازهی این کار را ندادند و گفتند که «با این کار از غزاله اسطورهسازی میشود.»
اما او اسطوره شد، چون دماوند سرفراز و استوار.
#کوهنوردی🗻
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#شجاعت_را_تکثیر_کنیم
#اتحاد_رمز_پیروزی
#غزاله_چلابی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
۱۴۰۳/۷/۲۹ روز کوهنورد
جان مادر روزت مباارک 💔
آخرین کلام غزاله چلابی پیش از جاودانه شدن این بود: «نترسید، نترسید»
در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، در حالی که در خیابان فیلم میگرفت، ناگهان، گلولهای به سمت غزاله چلابی شلیک شد و بر زمین افتاد. تلفنش هنوز در دستش بود و در حال ضبط تصویر مردمی که بهتزده و حیران بالای سر غزاله جمع شده بودند و فریاد میزدند: «یکی رو کشتند.»
غزاله چلابی، ۳۳ ساله، فارغالتحصیل رشته «امور بانکی» و حسابدار یک شرکت خصوصی بود. او عاشق سفرهای هیچهایکی و طبیعتگردی بود و همیشه رمانهای تازه را دنبال میکرد، با همه مهربان بود و برای شنیدن حرفهای آدمهای اطرافش گوشی شنوا داشت. غزاله از سگهای بیمار و گرسنه خیابانی حمایت میکرد و چند سالی بود که هر جمعه ساعت چهار صبح راهی یکی از کوههای اطراف آمل میشد. علَمکوه و دماوند و خیلی از قلههای معروف ایران را فتح کرده بود و هر روز میدوید که برای کوهنوردی آماده باشد. غزاله یکی از همان زنهایی بود که در سالهای اخیر هرجا که میتوانست روسریاش را برمیداشت.
غزاله پس از اصابت تیر، پنج روز در کما بود. چنانکه خالهاش میگوید یک گلوله جنگی به پیشانیاش شلیک شده بود، پیشانیاش را سوراخ کرده بود و به حالت انفجار از سرش بیرون رفته بود. طوری که پشت سرش به اندازه یک نارنگی سوراخ شده بود. دکترهایش گفته بودند بصلالنخاعش آسیب ندیده بود و برای همین با اینکه دچار مرگ مغزی شده بود اما حرکات غیرارادی بدنش مثل تپش قلب و عملکرد شُشها ادامه داشت. غزاله میخواست که در صورت مرگ مغزی اعضای بدنش اهدا شود. دوبار هم در سالهای گذشته کارتهای اهدای عضو را پر کرده بود. وقتی که دکترها اعلام کردند راهی برای زنده نگهداشتنش نیست، هنوز ۹ عضو بدنش سالم بود و میشد که برای پیوند به دیگران اهدا شود. ولی مأموران امنیتی به خانوادهاش اجازهی این کار را ندادند و گفتند که «با این کار از غزاله اسطورهسازی میشود.»
اما او اسطوره شد، چون دماوند سرفراز و استوار.
#کوهنوردی🗻
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#شجاعت_را_تکثیر_کنیم
#اتحاد_رمز_پیروزی
#غزاله_چلابی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech