آموزشکده توانا
61.1K subscribers
28.1K photos
35K videos
2.53K files
18K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
بیانیه زندانیان سیاسی بند ۶/۱ زندان وکیل‌آباد مشهد خطاب به مردم ایران و اپوزیسیون

به نام یگانه آفریدگار هستی
ملت بزرگ و ستم‌دیده ایران
در حالی که قامت پدران و صورت تکیده مادران داغ‌دیده همچنان در انتظار طلوع خورشید آزادی و عدالت است، و هر روز خون عزیزان دیگری بر سرخی خاک ایران زمین می‌افزاید، این رژیم سراسر نکبت و فساد به گسترش آتش و خون مشغول است.
شگفتا همه می‌دانیم تنها راه جاتمان در ایجاد یک همبستگی ملی می‌باشد، اما ۴۶ سال است که علی رغم تحمیل هزینه‌های جانی و مالی هنگفت از سوی رژیم بر مردم و مبارزان راه آزادی هنوز به آن مهم دست نیافتیم. رژیم مکار جمهوری اسلامی توانسته است با برنامه‌ریزی دقیق اکثر مبارزین و فعالین و رهبران اپوزیسیون را از مبارزه در فضای حقیقی دور کرده و مبدل به مبارزان مجازی کند. حتی از پیش با تربیت سارقان جنبش‌های مردمی هرگاه مردم به خیابان آمدند، اکثریت با سوق یافتن در بی‌راهه پس از چندی به طور کامل سرکوب شدند.
با توجه به شرایط بسیار وخیم امروز، ما تعدادی از فرزندان مام‌میهن که در زندان وکیل‌آباد مشهد به سر می‌بریم دو پیشنهاد، یکی برای ملت و دیگری رهبران احزاب و رسانه‌ها و جریان‌های سیاسی خارج از کشور در جهت برون رفت از این انسداد ارائه می‌دهیم. ارائه‌ای در نهایت اخلاص و درد که با تندی قلم همراه است.

پیشنهاد اول خطاب به مردم ایران که از فقر و سیل مصائب خسته‌اند و مدام در پی راه نجات هستند وقت آن رسیده که همه ما اول به خود و بعد به دیگران ثابت کنیم که آزادی وطن چه ارزشی برایمان دارد. ما از شما نمی‌خواهیم در این روزگار سخت جلوی گلوله بایستید اما اگر به فردای خود و عزیزانتان می‌اندیشید بیایید از این پس در عصر روزهای آخر هفته با هزینه یک برگ دستمال کاغذی به این خیزش آرام بپیوندید. ما برای رد شدن از ترس‌ها و دیدن عظمت خود باید همدیگر را کف خیابان ببینیم، آن هم با در دست گرفتن یک دستمال کاغذی سفید که نشانه صلح و دوستی ماست و پیاده‌روی در معابر پر تردد شهرها پارک‌ها و...! بعد از چند هفته خواهید دید که چگونه "همبستگی ملی" ما ایجاد شده بی‌آنکه رژیم بتواند بهانه‌ای برای دستگیری و سرکوب به دست آورد. اگر حاضر نشویم چنین حرکت بی‌هزينه ‌ای را سامان دهیم بدان معناست که ما لایق شرایط فعلی می‌باشیم.

پیشنهاد دوم: نمی‌گوییم همه لیدرها و فعالین شناخته شده مبارزین مجازی هستند، اما کارنامه اپوزیسیون به ویژه عزیزان خارج‌نشین گویای آن است
که در رهبری و ایجاد تشکیلاتی منسجم که توان ارائه راهکار و بسترسازی برای خیزش و راهبری آن را داشته باشد ناتوان بوده‌ایم. اینک ما جمعی از زندانیان سیاسی خطاب به همه چهره‌های شناخته شده اپوزیسیون و رسانه‌ها به ویژه عزیزانی که متخصص خودزنی شدند، تمنا داریم اگر لابلای آن مبارزاتی که علیه همدیگر روا می‌دارید، وقتی و فرصتی داشتید لطفاً در ایجاد یک شورای هماهنگی خبری بکوشید زمانی مردم به فراخوانی توجه می‌کنند که بدانند چهره‌های مورد قبولشان آن را تایید نموده و زمان یک فراخوان ملی به وجود می‌آید که از کانال یک شورای سیاست گذاری فراگیر خارج شده باشد. شورایی که علاوه بر حضور نمایندگان احزاب، انتیک‌ها و جریان‌های سیاسی احزاب رسانه و خبر هم در در آن همکاری داشته باشند. وجود چنین شورایی برای به ثمر نشستن خیزش آینده حیاتی می‌باشد. باید مردم از طریق چنین منبع رسمی با برنامه‌ها و اخبار اپوزیسیون هماهنگ شوند. امیدواریم شما عزیزان در خارج کشور با درک این ضرورت هرچه زودتر خبر خوش تشکیل این شورا را ابلاغ فرمایید. دنیا و مجامع جهانی زمانی برای اپوزیسیون ایران ارزش قائل می‌شوند که ببینند علی رغم همه اختلافات فکری ما توان همصدایی را داریم و در مشترکات مهمی چون نابودی رژیم استبدادی و برقراری حکومت دموکراتیک که ضامن صلح و ثبات منطقه و جهان باشد کنار یکدیگریم. گاه آن رسیده که عیار همه ما مشخص شود آیا مبارزان راستین آزادی هستیم یا پهلوانان مجازی!


اسامی زندانیان سیاسی امضا کننده:
۱- عباس واحدیان شاهرودی
۲-جواد لعل‌محمدی

#انتصابات #رای_بی_رای #سیرک_انتخابات #نه_به_جمهوری_اسلامی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دکتر مصطفی مهرآیین که دقایقی از سخنانش در مناظره با عباس عبدی را در این ویدیو می‌بینید، با انتشار بیانیه‌ای خطاب به مردم ایران از آن‌ها درخواست کرد که در انتخابات رژیم شرکت نکنند.

متن این بیانیه به شرح زیر است:

خطاب به مردم شریف سرزمینم ایران

قدرت جمعی شما در فضای مدنی جامعه برای تحقق اهداف انسانی و اخلاقی‌تان کافیست.

مردم شریف سرزمینم،قدرت واقعی قدرت شما، آگاهی تاریخی واقعی آگاهی تاریخی شما و منازعه واقعی هم منازعه قدرت جمعی شما با اقتدارگرایانی است که در معنای دقیق آن قدرت را در دست دارند. شما نیازی به هیچ میانجی از جمله نیروهایی به اصطلاح اصلاح طلب میان خود و هسته سخت قدرت ندارید و باید منازعه خود با قدرت و تحقق اهداف و آرمان‌ها و خواسته‌هایتان را مستقیم و در قالب اشکال متفاوت جنبش مدنی دنبال کنید که بسیار کارساز بوده و چنان که در مساله حجاب یا رفتن زنان به استادیوم یا آشکارکردن فساد سیستماتیک موجود در نظام سیاسی یا جلوگیری کردن از پدیده‌های نادرستی چون قطع‌کردن درختان یا به عقب‌راندن گشت ارشاد نشان داده‌اید، توانسته اید مفهوم  "مردم"  و " قدرت جمعی مردم" را عینیت ببخشید. به آگاهی تاریخی ساده خود که آن را در قالب گزاره های روشن و شفافی چون " اینجوری چیزی عوض نمی شود" یا " اینا فقط فکر خودشونن" یا.... بیان می‌کنید ایمان داشته باشید و با تکیه بر همین آگاهی در پیوند با یکدیگر قرار گیرید و با  گره‌زدن وجودتان به یکدیگر از خود یک نیروی متحد بسازید.

بنده به عنوان فرزند این سرزمین، خاضعانه به شما پیشنهاد می‌کنم قدرت خود را به هیچ نیرویی از قبیل اصلاح‌طلبان واگذار نکنید. اینکار هم باعث حذف قدرت شما و جامعه مدنی خلق شده توسط شما و هم از میان رفتن یاد و خاطره و حقیقت جان های پاک جوانان و زنان و مردان شهید جنبش‌های سال‌های ۹۶ و ۹۸ و جنبش عظیم زن، زندگی، آزادی می شود. با شرکت شما در انتخابات و پیروزی احتمالی نیروهای به اصطلاح اصلاح‌طلب، اقتدارگرایان بار دیگر  به پشت صحنه قدرت باز گردانده می‌شوند تا با پرهیز از رودرویی مستقیم با مردم و تکیه دوباره به همان مشروعیتی که شما با رای خود به آنها بخشیده‌اید، بار دیگر بتوانند منافع شما را در بازی‌های قدرت خود و  اصلاح طلبان گم سازند.

با نه گفتن به انتخابات و حفظ فضای سیاسی فعلی کشور یعنی فضای منازعه مستقیم مردم فهیم و آزادیخواه و شریف کشور با اقتدارگرایان و نگه داشتن اقتدارگرایان در صحنه  مدیریت کشور که صحنه رسوایی آن‌ها و آشکار کننده ناتوانی آن‌ها در اداره امور کشور است آرام آرام دامنه تلاش برای تحقق منافع و آرزوها و آرمانهای خود را گسترش دهید و فضای تنفس قدرت را تنگ تر و تنگ تر سازید. امیدوارم با دوری از آفات تاریخی "استبداد دولت"، " استبداد حقیقت"، استبداد تاریخ"، و با در پیش گرفتن سیاست "صبوری، جدیت، انضباط" و " آمادگی بی پایان برای پذیرفتن رنج‌های مسیر"، "وجود" تک تک خود را تبدیل به "زندگی" و زندگی خود را تبدیل به " رخداد" و رخداد خود را تبدیل به " جاودانگی" کنید تا بار دیگر با هم ایران را تبدیل به لحظه‌ای آبرومند از تاریخ انسان بر این کره خاکی سازیم.

فرزند ملت ایران
مصطفی مهرآیین


#بیانیه #نه_به_جمهوری_اسلامی #رای_بی_رای #سیرک_انتخابات #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
یاشار تبریزی، زندانی سیاسی سابق، با انتشار ویدیویی اعلام کرد که در «انتصابات حکومت» شرکت نخواهد کرد.

او می‌گوید : «در انتصابات حکومت شرکت نخواهم کرد و انگشت در برگ خونین صندوق جمهوری اسلامی نخواهم زد.»

یاشار تبریزی می‌گوید با آنکه از طرف بازجو تهدید شده که سکوت کند، با این حال پای همه هزینه‌اش می‌ایستد.
پیام او را بشنوید.
@yasharetabrizi { یاشار تبریزی }

#سیرک_انتخابات #رای_بی_رای #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاشار_تبریزی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
بیانیه زندانیان سیاسی زندان قزلحصار در اعتراض به رفتارهای غیرانسانی با ناهید شیرپیشه و رضوانه احمد‌خان‌بیگی


این روزها هم‌زمان با افزایش میزان سرکوب در جامعه و متعاقب آن فشار در زندان ها علیه زندانیان سیاسی و خانواده آنان و هم چنین اوج گرفتن بیش از پیش ستم و محدودیت علیه کنشگران آزادیخواه میهن، شوربختانه هم چنان شاهد انتشار گزارش هایی مبنی بر پایمال کردن حقوق و کرامت انسانی شهروندان معترض و زندانیان سیاسی توسط نهادهای امنیتی و قضایی هستیم و بدون شک بیدادگران می‌خواهند با این اقدامات به جامعه ترس و هراس تزریق کنند.

در آخرین مورد بر پایه گزارش‌ها خبردار شدیم که این رفتارهای بیدادگرانه و غیرانسانی علیه دو تن از زندانیان سیاسی اعمال شده‌است.

نخست پیرامون بانو ناهید شیر‌پیشه مادر دادخواه زنده یاد پویا بختیاری که در زندان زنجان در تبعید است و مدتهاست در شرایط سخت روزگارش را سپری می‌کند و مورد توهین، ضرب و شتم و رفتارهای غیرانسانی قرار گرفته‌است و از سوی دیگر در بند زنان زندان اوین بانو رضوانه احمد‌خان‌بیگی دیگر زندانی سیاسی نیز در شرایط جسمی بسیار سختی قرار دارد و تحمیل این شرایط در حالی است که این بانوی دربند باردار نیز هستند.
بدون تردید ادامه این گونه رفتارها با بانوان زندانی سیاسی مصداق آشکار نقض حقوق بشر بوده و سبب ایجاد آسیب‌های مضاعف بر جان و روان آنان خواهدشد.

ما زندانیان سیاسی زندان قزلحصار ضمن حمایت از این بانوان ارجمند، خواستار پایان دادن به درد و رنج آنها، آزادی بی‌قید و شرطشان و نیز رهایی تمامی زندانیان سیاسی در ایران هستیم.

امضاکنندگان:
زرتشت احمدی راغب
احمدرضا حائری
رضا سلمان زاده
مصطفی رمضانی
رضا محمد حسینی

تیر ماه۱۴۰۳

زیبایی اینجا ست که زندانیان صدای یکدیگر شده‌اند.
به نظر شما واکنش جامعه‌مدنی در این میان چه باید باشد؟

#یاری_مدنی_توانا
#ناهید_شیرپیشه
#رضوانه_احمدخانبیگی
#بیانیه

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خواهر محمود مهرابی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، پیام دریافتی از برادرش درباره تحریم انتخابات رژیم را در مقابل مقر سازمان ملل در اتریش می‌خواند.

محمود مهرابی در اردیبهشت ماه سال جاری توسط شعبه پنجم دادگاه انقلاب اصفهان، به اتهام افساد فی‌الارض به اعدام محکوم شد.
این زندانی سیاسی از بهمن‌ماه سال ۱۴۰۱ در زندان دستگرد اصفهان محبوس است.

#محمود_مهرابی #رای_بی_رای #نه_به_جمهورى_اسلامى #سیرک_انتخابات #بیانیه #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
جان سامان یاسین در خطر است

نامه احمدرضا حائری، از زندان قزل‌حصار، درباره وضعیت نگران‌کننده سامان یاسین

احمدرضا حائری، زندانی سیاسی، طی نامه‌ای از شرایط وخیم و نگران‌کننده سامان یاسین، هنرمند معترض، نوشته است. او سال گذشته هم در خصوص شکنجه‌های سامان یاسین از جمله «اعدام مصنوعی» او افشاگری کرده بود و بابت آن علیهش پرونده‌سازی شده بود، اما شرایط سامان آن‌قدر وخیم است که آقای حائری با آگاهی نسبت به برخوردهای حکومت، این متن را نوشته است:

«گویی دادگاه محاکمه اشباح است، همه چیز در تاریکی مطلق! نه وکیلی وجود دارد، و نه گوئی انسانی را با هزاران امید و آرزو به محاکمه می‌کشند. تنها چیزی که دیده می‌شود، چند مامور امنیتی و قاضی گوش به فرمان سپرده با چکشی پوسیده در دست که معلوم نیست چند جوان را با کوبیدن این چکش به پای چوبه‌های دار فرستاده است!؟ چکشی که زار می‌زند در دست او، و برای آن هم دیگر جانی نمانده که کوبیده شود روی میز، برای اعلام پایان "محاکمات در تاریکی" در همه این سال‌ها!

آن‌‌چه آمد، نه تشبیه، بلکه عین واقعیتی است که در ۲۰ ماه گذشته بر روند دادرسی همبندی جوانم سامان یاسین حاکم بوده است؛ تاریکی مطلقی که متاسفانه ادامه نیز دارد.

یک ماه پیش و پس از دو بار بستری شدن سامان در بیمارستان روان‌پزشکی رازی، او را به کمیسیون پزشکی قانونی بردند، تا درباره بیماری‌های او و امکان ادامه تحمل حبس یا "تعلیق حکم" برای رسیدگی درمانی در خارج از زندان تصمیم بگیرند. اکنون یک ماه است که پاسخ پزشکی قانونی را نه به اطلاع سامان رسانده‌اند، نه خانواده او را در جریان پاسخ قرار داده‌اند. فقط دادیاری ناظر بر زندان تایید کرده که کمیسیون یک هفته پس از تشکیل جلسه پاسخ را ارسال کرده است!

چهار وکیل انتخابی سامان در ۲۰ ماه گذشته را "قاضی آتش‌به‌اختیار" ابوالقاسم صلواتی به حکم خودش اجازه نداده اعلام وکالت کنند و به پرونده دسترسی و آن را مطالعه کنند، برای دفاع از موکلشان!

اکنون نیز که پرونده به دیوان عالی فرستاده شده، شعبه رسیدگی‌کننده اجازه نداده وکیل انتخابی سامان پرونده را مطالعه کند و حتی در این اندازه نیز اجازه نداده‌اند که از پاسخ "کمیسیون پزشکی قانونی" اطلاع پیدا کند؛ وسواس آقایان در بی‌خبر نگه داشتن سامان و خانواده‌اش به اندازه ای است که گویی مهر "به‌کلی سری" زیر نامه پزشکی قانونی درباره وضعیت سلامتی سامان زده شده است!!

این تاریکی مطلق در روند فراقضائی حاکم بر پرونده سامان، بیماری‌های او در اسارت زندان قزلحصار را به شدت تشدید کرده و هر آن بیم وقوع فاجعه‌ای دیگر وجود دارد.

اینجانب پیشتر و در سالهای اخیر در مواردی هم‌چون درباره وضعیت زنده‌یاد‌ ساسان نیکنفس و سیامک مقیمی(از بازداشت‌شدگان اعتراضات آبان خونین ۹۸) بارها به مقامات قضائی جمهوری اسلامی هشدار دادم که "جان انسانی در خطر است" و از آنها خواستم دست‌کم در این موارد تسلیم بخشنامه‌های شوراهای عالی درباره تسلط ضابطان امنیتی بر پرونده زندانیان سیاسی نشوند. اما در کمال بی‌رحمی توجهی نشد و ساسان دو دختر خردسالش را تنها گذاشت و در زندان تهران بزرگ در اسارت جان‌باخت و سیامک نیز پس از تحمل ۱۸ ماه زندان و تشدید بیماری‌های اعصاب ناشی از آن دوران چندی پس از آزادی به زندگی خود خاتمه داد.

از همه وجدان‌های بیدار جامعه، کنشگران مدافع حقوق‌بشر و از عموم مردم شریف و آزاده ایران انتظار می‌رود که فریاد دادخواهی این جوان دربند و خانواده‌اش باشند، و اجازه ندهند تا داغ دیگری بر هزارها داغ بر دل مانده‌مان بنشیند.

سامان یاسین با توجه به بیماری‌هایی که فشارهای دوران بازداشت از قبیل "اعدام مصنوعی" و بلاتکلیفی ۲۰ ماهه موجب تشدید آنها شده است، باید فورا آزاد شود.


احمدرضا حائری
زندان قزلحصار
چهارشنبه ۱۳ تیرماه ۱۴۰۳»

جزئیات شکنجه سامان یاسین، که سال پیش نوشته شده بود، را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/37nd7w9m

صدای سامان یاسین باشیم، نگذاریم صدای زندانیان سیاسی در هیاهوی سیرک انتصابات گم شود.

#سامان_یاسین #احمدرضا_حائری #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
🔴بیانیه مشترک اسماعیل عبدی و عزیز قاسم زاده پیرامون دور دوم انتخابات ریاست جمهوری

به نام خداوند جان و خرد!

🔸جامعه ایران در دوره‌های مختلف تاریخی و به طور خاص از زمانی که مراد از مفهوم «جامعه» به معنی مدرن آن مد نظر تجدد خواهان نو اندیش بوده و مشخصا از انقلاب مشروطه تا به امروز،به کرات دوره‌های رکود متعدد را تجربه کرده بسیاری از  پیروزی ها و دستاوردها امری موقتی بوده و استبداد دیگر بار، دوره طولانی خود را از سر گرفته و امتداد یافته است. اما چنین نیست که رکود و استبداد را پایانی نباشد و زمستان و سرما را به ابدیت پیوندی همیشگی باشد.اما دلایل رکود امروز که با آن درگیریم، عوامل متعددی دارد که دو مورد اصلی آن چنین است:

🔸یکم: برخوردهای سنگین امنیتی و قضایی با اقشار مختلف مردم از فرودستان و تهیدستان تا کارگران و معلمان از جوانان و زنان تا روشنفکران و هنرمندان و نویسندگان موجب شده که دیگر  هیچ امیدی به «روزنه گشایی» وجود نداشته باشد باساختار کنونی تصور اصلاح به شیوه‌های معمول و مرسوم به امتناع ذاتی تبدیل شده و شاید تنها دفع افسد به فساد واقع بینانه ترین نتیجه چنین انتخابی باشد که اخلاقا و عرفا و شرعا نمی‌توان از چنین نتیجه ای دفاع کرد. حضور گشت‌های ارشاد، برخورد بسیار قهرآمیز با زنان، و تداوم بازداشت و احضار فعالین منتقد تنها بخش کوچکی از شرایطی است که حضور دولت‌ها با عناوین اصلاحی و اعتدالی و اصولگرایی، تغییری در شرایط حاکم بر آن تا کنون نداشته است.

🔸دوم :عدم توان سازماندهی در بین جریان‌های اجتماعی شناسنامه‌دار است که ضروری است جنبش های اجتماعی موجود از جنبش زنان، جنبش کارگری، جنبش معلمان، جنبش روشنفکری و دیگر جریان ها  دست به خودانتقادی بنیادی بزنند و راهی را برای پیوند عمیق خود با لایه‌های مختلف اجتماعی ایجاد نمایند.

🔸«ناامیدی و استیصال » بدیهی‌ترین نتیجه‌ی رکود اجتماعی است.برخی از تصمیم‌های ناصواب و اشتباهات از همین دو امر نشات می‌گیرد. ما به تک تک کسانی که تصور می‌کنند با حضور در انتخابات می‌توانند «تغییری» رقم بزنند، به ویژه همکاران معلممان، احترام می‌گذاریم اما خطاب به همه معلمان شریف و آگاه  می‌گوییم، دستاوردهای اجتماعی که از مشروطه تا امروز کسب شده، نتیجه‌ی فعل و انفعالات درون جامعه بوده است، نه هدیه‌ی دولت‌ها و حاکمیت‌های گوناگون.

🔸بیایید به روزهای اوج جنبش معلمان نگاه کنیم. معلمان جنبشی بی‌بدیل خلق کردند. «معلم» را از نو برای مردم تعریف کردند، مدرسه و جامعه را به یکدیگر پیوند دادند.آیا  این نتیجه‌ی مبارک، محصول  لطف دولت‌های موجود اعم از اصلاح‌طلب و اصولگرا بود یا  نتیجه‌ی همبستگی و سازمان‌دهی معلمان؟

🔸آن ظرفیت بزرگ، آن توان بزرگ در همبستگی باید در متن جامعه، در کلاس‌های درس، در میان مردم کوچه و بازار، هزینه شود، نه در ستاد‌های انتخاباتی آقایان پزشکیان یا جلیلی.

🔸تردیدی نیست که این دوره رکود نیز خواهد گذشت اما فراموش نکنیم بخش بزرگی از آسیب دیدگان دی ۹۶، آبان ۹۸ از بلوچستان تا تهران و کردستان و دیگر نقاط ایران، به حسن روحانی رای داده بودند که دولت اعتدالی و اصلاحی بود و در سال ۱۴۰۱ نیز این تجربه تلخ و سنگین در دولت موسوم به اصولگرایان هم تکرار شد.به گمان ما «انتخابات» زمین بازی فعالین صنفی و مدنی نیست. می‌بایست با «خود انتقادی» و در عین حال حفظ امید، برای فرداهای روشن‌ خود را آماده کنیم.

اسماعیل عبدی

عزیز قاسم‌زاده

چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳

#عزیز_قاسم_زاده #اسماعیل_عبدی #بیانیه #رای_بی_رای #سیرک_انتخابات #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech

امیرسالار داوودی، وکیل مدافع شریف زندانی، طی پیامی از زندان اوین، اعلام کرد که در «انتخابات» شرکت نخواهد کرد.

متن پیام او به شرح زیر است:
«نظام جمهوری اسلامی تا به امروز نشان داد خطی به جز دروغ و فریبکاری را طی نمی‌کند. در این بزنگاهی که میان به اصطلاح روشنفکران و داعیه‌داران تغییرات بنیادین، میان انتخاب کردن و نکردن جدل افتاده است، من راهی را خواهم رفت که از ابتدا به دلیلش حکم گرفتم و محبوسم و نیست جز تغییر کل نظام و حاکمیت با تکیه بر قدرت مردم. حال با صدای رسا خواهم گفت: من امیرسالار داودی، وکیل دادگستری در این انتخابات (بخوانید انتصابات) شرکت نکرده و نخواهم کرد.
*حلقومی که حق نگوید بریده باد*

#امیرسالار_داودی
#زندان_اوین
بند ۴
۱۴ تیر ۱۴۰۳»

#بیانیه #سیرک_انتخابات #رای_بی_رای
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بیانیه خانم شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل

انرژی و توان مردم نباید در ستادهای انتخاباتی هزینه شود

🔸دور دوم انتخابات برای تعیین جانشین ابراهیم رئیسی فردا برگزار می‌‌شود. دستگاه امنیتی و سیاسی جمهوری اسلامی که بیشتر امروز از همیشه نسبت به نارضایتی عمومی اقشار مختلف جامعه آگاه است، بدون واهمه و صریح‌تر از همیشه سناریوی «وحشت» را در جامعه پیاده می‌کند و ابایی ندارد که بگوید «از چهره‌ی خشن‌تر من بترسید» و بر همین اساس فضایی فراهم کند که به اسم «انتخابات» جامعه را بار دیگر به انتصاباتی فرمایشی سرگرم کند.

🔸صدای حامیان شرکت در انتخابات بسیار بلند و رسا شنیده می‌شود. من بخش بزرگی از جامعه که صرفا به امید تغییر یا از سر استیصال در حوزه‌های رای‌گیری حضور پیدا می‌کنند را نه خائن می‌دانم و نه ملامت می‌کنم. مردم روزهای سختی را از نظر اجتماعی و اقتصادی سپری می‌کنند؛ بدیهی است که در بیابان بی‌آب و علف انسان‌ها به سمت سراب حرکت کنند. این انتخابات یک سراب ساده نیست؛ اگر نیک بنگریم میلیون‌ها دلار بودجه حکومت، ماه‌ها و ای بسا سال‌ها برنامه‌ریزی اتاق‌های فکر جمهوری اسلامی، در پشت پرده‌ی برنامه‌هایی از این قبیل قرار دارد. در نتیجه آن کس که باید به خیانت متهم شود، خود جمهوری اسلامی است، نه شهروندانی که محتاج نان شب‌شان هستند.

🔸در عین حال باید در کنار صدای حامیان شرکت در انتخابات، و کسانی که آشکارا از روی تحلیل نادرست «وعده تغییر» می‌دهند، صدای مخالفان شرکت در انتخابات را هم شنید. ۶۰ درصد مردمی که در انتخابات شرکت نکردند «ستادی» برای رساندن صدای خودشان ندارند؛ اما صدای آنها از پشت میله‌های زندان، از قلب جامعه، از کف خیابان و در گروه‌هایی که «زن زندگی آزادی» را فراموش نکرده‌اند به گوش می‌رسد.

🔸اگر صدای یک فعال سیاسی منتقد را در دفاع از یک کاندیدا می‌شنویم، باید صدای کارگران نیشکر هفت‌تپه را هم بشنویم. اگر یک زندانی سابق دیگران را به شرکت در انتخابات ترغیب می‌کند، صدها زندانی سیاسی حال حاضر و سابق نیز هستند که به انتخابات نه می‌گویند.

🔸لازم است نگاهی به گذشته بیندازیم. در حوزه حقوق بشر، هر دستاوردی که کسب شده، نتیجه‌ی فعالیت مدافعین راستین حقوق بشر بوده. آمار منسجم و قابل اتکایی وجود ندارد، اما با یک بررسی مختصر می‌توان دریافت که ایران دست‌کم یکی از ناامن‌ترین کشورها برای جامعه وکلاست. با این وجود فعالیت جامعه وکلا، نگاهی جدید و بنیادی نسبت به مسئله «حقوق بشر» و دفاع بی‌چشم‌داشت این قشر از زندانیان سیاسی و عقیدتی به وجود آورد. این دستاوردی است که به همت وکلای مستقل کسب شده و مدیون و مرهون هیچ مقام حکومتی در هیچ برهه تاریخی نیست.

🔸این موضوع در مورد جنبش زنان نیز تعمیم‌ پذیر است. اگر مفهومی به نام «حق زن» در جامعه شناخته می‌شود؛ دستاورد سازمان‌دهی و مقابله با حکومت ضد زن است، نه معامله با آن.

🔸نگاه ما، می‌بایست نه به صاحبان قدرت، بلکه به ظرفیت‌های عینی و مشهود جامعه در جنبش‌های اجتماعی معطوف باشد. مردمی که می‌توانند یکدیگر را در خیابان بیابند، چنان که در جنبش زن زندگی آزادی، در دی ۹۶ و آبان ۹۸ یافتند، نیازی ندارند که توان و انرژی و سرمایه اجتماعی خود را در ستاد پزشکیان یا جلیلی خرج کنند.

🔸فراموش نکنیم که بزرگ‌ترین اعتراضات پس از انقلاب ۵۷، با دعوت اپوزوسیون خارج از کشور، یا معامله با دولت حاکم آغاز نشد؛ «زن زندگی آزادی» در پی قتل ژینا مهسا امینی آغاز شد، آن ظرفیت عظیم و ارزشمند اجتماعی که روزها در خیابان بود، دود نشده و به هوا نرفته است. در این روزهای تاریک که حکومت راه را بر نفس مردم بسته است، آن ظرفیت بهتر است در مسیر سازماندهی، تشکل‌یابی و تعریف نقشه راه، هزینه شود.

🔸انتخابات تعیین جایگزین ابراهیم رییسی، میان کاندیداهایی که همدیگر را به «اعدام» تهدید می‌کنند، عرصه‌ی فعالیت جامعه مدنی ایران نیست. کمی تفکر کنیم، راجع به سرنوشت فرزندانمان. راه آینده را ما باید برای فرزندانمان هموار سازیم.

@ShirinEbadiofficial

#رای_بی_رای #سیرک_انتخابات #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
اخبار دردناکی از تداوم اعتصاب غذای مظاهر حیدری زندانی سیاسی منتشر شده است.
فریبا حسنی، این زندانی سیاسی، گفته است:
«مظاهر اعتصاب غذای خشک کرده و جانش در خطر است.»

مظاهر حیدری، درویس گنابادی و از بازداشت‌شدگان انقلاب زن، زندگی، آزادی است که هم‌اکنون در زندان شهرکرد محبوس است.

فریبا حسنی همسر او با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام مظاهر حیدری نوشته:
«۱۱ روز بی‌خبری از وضعیت سلامتی مظاهر حیدری بعد از اعتصاب غذای خشک و دوختن لب‌ها می‌گذرد.»

مظاهر حیدری، از روز چهارم تیر ماه، در اعتراض به حکم زندان و دادرسی ناعادلانه‌اش در دادگاه بدون داشتن حق دفاع و وکیل لبانش را دوخته و اعتصاب غذا کرده است.

این درویش گنابادی، در تاریخ ۱۹ خرداد ماه با حمله ماموران امنیتی به منزل خود در شهرکرد بازداشت شد.

او پیشتر در پیامی از زندان شهرکرد گفته بود:
«من مظاهر حیدری، زندانی سیاسی بدون داشتن حق وکیل و حق دفاع به صورت غیابی به ۳۲ ماه و ۸ ماه حبس محکوم شدم.»


مظاهر حیدری پیش از این هم در وقایع «گلستان هفتم» در تهران بازداشت شد و یک سال را در زندان سپری کرده بود.

#مظاهر_حیدری #شهرکرد #بیانیه #اعتصاب_غذا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زندانیان اعتصابی در کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام با صدور بیانیه‌ای بر همراهی جامعه تاکید کردند و خطاب به مردم نوشتند:
«ماشین سرکوب حکومت فعال‌تر شده و با هدف القای ترس و ایجاد ارعاب در مردم برای جلوگیری از قیام و اعتراضات سیاسی و اجتماعی علیه استبداد، از ابزار "اعدام" بیشترین بهره را برده است.
از شما برای مقابله با تکرار این تجربه یاری می‌طلبیم..»
متن کامل بیانیه:
«مردم شریف و آزادی‌خواه ایران
درود بر شما

حماسه اخیر شما در "مشروعیت زدایی" از حکومت ولایت فقیه چنان عظیم بود که خامنه‌ای را ناگزیر کرد برای فراموشی موقت قدرت شما و تحریم میزان مشارکت را در دو دوره تجمیع نماید این در حالی است که در تقلب همین آمار اعلام شده جای شکی نیست و در زندان‌ها نیز با وجود تهدید و تطمیع زندانیان عادی، بنابر مشاهدات ،تحریم قاطع، پیروز شده‌است.

ضمن سپاس از همت والای شما مردم آزاده ایران، ما زندانیان کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" در آستانه بیست‌چهارمین هفته اعتصاب غذای اعتراضی خود علیه صدور و اجرای حکم غیر انسانی اعدام تجربه تلخی را با شما در میان گذاشته و از شما برای مقابله با تکرار این تجربه یاری می‌طلبیم.

بررسی رفتارهای دستگاه‌های سرکوب نظام در سالهای گذشته نشان داده که، هرگاه نمایش باشکوهی از اکثریت مردم ایران در مقابل اقلیت مستبد حاکم بر کشور بروز و ظهور یافته، ماشین سرکوب حکومت فعال‌تر شده و با هدف القای ترس و ایجاد ارعاب در مردم برای جلوگیری ازقیام و اعتراضات سیاسی و اجتماعی علیه استبداد، از ابزار "اعدام" بیشترین بهره را برده است.

ما پیش بینی می‌کنیم که دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی همان‌گونه که پیش از برگزاری نمایش "انتصابات"، اجرای اعدام‌ها را تا سرحد ممکن کاهش داد، پس از عبور تحقیرآمیز از این پیچ، به حرکت ماشین صدور و اجرای احکام اعدام سرعت خواهد داد و به سرکوب خانواده‌های دادخواه بیش از گذشته خواهد پرداخت صدور حکم بی‌شرمانه اعدام برای شریفه محمدی، فعال کارگری و بازداشت رعنا کوکور،خواهر زندانی سیاسی زیر حکم اعدام مجاهد کورکور، در همین راستا قابل ارزیابی و نشانه شدت گرفتن نقض فاحش حقوق بشر و حق زندگی از سوی حاکمیت است.

ما زندانیان کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" در زندانهای اوین (بندزنان ،۴،۶،۸)،قزلحصار(واحد۳و۴)،خرم‌آباد ،مرکزی کرج ،تبریز،خوی،نقده،سقزو مشهد، فردا، سه‌شنبه ۱۹ تیرماه، برای بیست‌چهارمین هفته در مخالفت با احکام اعدام صادر شده به ویژه حکم بی‌شرمانه و ننگین اعدام برای شریفه محمدی اعتصاب غذا خواهیم کرد.
یکی از اتهامات واهی علیه شریفه محمدی پخش تراکت «نه به اعدام» اعلام شده‌است تلاش برای توقف ماشین اعدام نه تنها جرم نیست بلکه باید به یک مطالبه عمومی تبدیل شود و همانگونه که بازنشستگان شریف روز یکشنبه در خیابان شعار «نه به اعدام سر داده و خواهان آزادی شریفه محمدی» شدند ما نیز این حکم ظالمانه را به شدت محکوم می‌کنیم و خواهان حمایت سراسری برای توقف ماشین اعدام هستیم.
ما از همه سازمان‌ها و فعالان مدافع حقوق بشر و مخالف اعدام (احزاب، گروه‌ها و جریان‌های سیاسی و صنفی و اصحاب رسانه) می‌خواهیم که در هفته‌ها و ماه‌های پیش‌رو بیش از گذشته به مساله "اعدام" و مخالفت با آن توجه نشان دهند و نسبت به بی‌توجهی و عواقب آن هشدار جدی می‌دهیم.
ما باور داریم مسیر سخت مبارزه با اعدام با "همبستگی، کنشگری جمعی و فراگیر " به مقصد خواهد رسید، و در این مسیر مؤثرترين اقدام می‌تواند از سوی خود زندانیان صورت پذیرد، زیرا هیچ‌کسی چون خود ما نمی‌تواند عمق رنج و درد همبندی‌های در معرض صدور یا اجرای حکم اعدام‌ و وسعت ظلمی که در حق آنها و خانواده هایشان روا داشته شده را درک کند؛ و از این رو همه زندانیان به ویژه زندانیان سیاسی در زندان‌های سراسر کشور را به همراهی با این کارزار علیه اعدام دعوت می‌کنیم.

زندانیان اعتصابی در کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام
۱۸ تیر ۱۴۰۳»

#نه_به_جمهوری_اسلامی
#بیانیه
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
@Tavaana_TavaanaTech
هستی امیری، زندانی سیاسی در سالگرد حمله خونین به کوی دانشگاه، بیانیه‌ای منتشر کرد.
این دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی، به دلیل اعتراض به جریان مسمومیت‌ سریالی و عمدی دانش‌آموزان و به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال حبس محکوم شده بود و هم‌اکنون در زندان اوین به سر می‌برد.

متن نامه
«از پشت دیوار اوین به دانشگاه

هستی امیری
زندان اوین

امشب، شبِ ۲۵امین سالگرد کوی دانشگاه است. دانشگاهی که سهمش از عدالت، تعلیق، اخراج، زندان، کشته و ناپدیدشدن و لبخند مشمئزکننده یک ریش‌تراش دزد بود. زخمی که بر تن دانشگاه ماند و ما نسل به نسل، زخم‌خورده‌تر، روایت آن را با خود حمل کرده‌ایم.
این نامه را از زندان اوین می‌نویسم، در حالیکه به خاطر اعتراض به مسمومیت سریالی مدارس دخترانه محکوم به یک سال حبس شده‌ام.
ما سیاهی پوتین نظامیان بر تنِ دانشگاه، در میان شور و انگیزه جوانی را فراموش نکرده‌ایم. پشت‌کردن مدعیانِ حمایت از دانشگاه به وعده‌هایشان را هم فراموش نکرده و نمی‌کنیم.
می‌گویند باری دیگر، فردی دیگر با وعده‌های دیگر بر سر کار آمده است. دانشگاه را خطاب قرار می‌دهد و وضعیت را نامطلوب می‌خواند هرچند هیچ راهکار انضمامی برای برون رفت از آن ارائه نکرده است. به عنوان یکی از دانشجویان ممنوع الورود به دانشگاه و زندانی در بند زنان اوین لازم می‌دانم چند نکته را مطرح کنم:

۱.حق تشکل یابی

دانشگاه مستقل بدون تشکل و شورای دانشجویی و اتحادیه‌های کشوری مستقل امکان پذیر نخواهد شد. در سال‌های اخیر دخالت نهادهای ریاستی و امنیتی در انتخابات تشکل‌ها و شوراها و غیرقانونی خواندن اتحادیه‌های دانشجویی این حق بنیادین دانشجویی را نقض کرده است. حق تشکل یابی بدون دخالت در انتخابات نهادهای دانشجویی باید به رسمیت شناخته شود.

۲.حق اجتماعات

تجمع و تحصن دو شیوه کلاسیک اعلام اعتراض در دانشگاه هستند. در سال‌های اخیر دانشجویان به علت شرکت در تجمعات دانشجویی داخل دانشگاه تبعید، تعلیق و ممنوع الورود به دانشگاه شده‌اند. فضای خفقان تا روزی که آخرین همکلاسی‌هایمان به کلاس درس و دانشگاه باز نگردند باقی خواهد ماند.

۳. رها شدن دانشگاه از چنبره نهادهای امنیتی

الف. دانشگاه امن هرگز با وجود حراست، دفتر نمایندگی نهاد رهبری و لباس شخصی‌ها محقق نخواهد شد.

ب. انتظار می‌رود که شیوه نامه انضباطی ضد دانشجویی که مستند احکام انضباطی علیه دانشجویان است لغو گردد.
[...]

۴.حق تحصیل و تدریس

الف. جذب هیئت علمی دانشگاه‌ها نه به واسطه صلاحیت علمی که به واسطه رانتهای موجود است. بسیاری از افرادی که امروز به اسم استاد در دانشگاه هستند هیچ صلاحیت علمی ندارند. بازگشت علم به دانشگاه بدون هیئت علمی مستقل چطور ممکن خواهد شد؟

ب. چند صباحی است که اجازه ورود به دانشگاه را ندارم بهتر از هر زمانی رنج همکلاسی‌های بهایی خود را درک می‌کنم و خوب می دانم داستان ما یکی است. حق تحصیل در دانشگاه سال ها از آنان گرفته شده، چرا که تفتیش عقاید راهی است که جمهوری اسلامی انتخاب کرده است. درهای دانشگاه باید به روی هموطنان بهایی باز شود و این نقض حق گسترده و سیستماتیک پایان یابد. تحصیل حق همه ی ما فارغ از ایدئولوژی، مذهب و جنسیت است.

پ. سال‌هاست دانشگاه مختص به طبقه خاصی شده و دانشگاه از حق طبیعی افراد خارج و به کالایی لوکس تبدیل شده است.

چشم‌انداز استقلال دانشگاه تنها با پایان فضای امنیتی در دانشگاه و تضمین حق تشکل‌یابی و اجتماعات محقق نمی‌گردد. ما تا استقلال کامل دانشگاه راه زیادی داریم. ولی این مسیر حتما با باز پس گیری صحن دانشگاه و بازگرداندن آن به دانشجویان و تنها به دست اهالی آن ممکن می‌شود.

هستی امیری»


#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#هستی_امیری
#بیانیه
#دانشگاه
@Tavaana_TavaanaTech
بیانیه جمعی از فعالان مدنی گیلان در محکومیت حکم اعدام شریفه محمدی، فعال کارگری:


«در حالی‌كه كانديداهای رياست جمهوری آسوده‌خاطر مشغول بذل و بخشش و وعده و وعيد بودند، قاضی شعبه‌ی يک‌ دادگاه انقلاب رشت، «شريفه محمدی» فعال مستقل كارگری را به اعدام محكوم كرده‌است.

شريفه كه يكی از فعالين کارگری و مدنی خوشنام گيلان است، در حالی به اقدام مسلحانه عليه حكومت متهم و به اعدام محكوم شده كه بيش از ٧ ماه است در زندان به‌سر می‌برد. او بخش بزرگی از اين دوران را در انفرادی به‌سر برده و حداقل در دو مورد به شدت مورد ضرب‌و‌شتم قرار گرفته تا عليه خود اعتراف كند.

شریفه مدت زیادی از دوران انفرادی را ممنوع‌التماس بوده و بعد از گذشت سه ماه توانست برای اولین‌بار با فرزند خود ملاقات داشته باشد. پيش از شريفه نيز، فعالان حقوق زنان و دیگر فعالان اجتماعی گيلان به شكل وحشيانه‌ای بازداشت و بازجويی شده و به احکام حبس طويل‌المدت محكوم شدند، ده نفر از معلمان شریف گیلان مجموعا ده سال حکم حبس گرفتند، تعداد زیادی از شهروندان گیلانی بازداشت و طی احکامی ناعادلانه، روانه‌ی زندان لاکان شدند. ميزان خشونت اعمال شده در بازداشت این فعالين و يا احكام صادره برای آنان، نشان می‌دهد که حاكميت برای برخورد با فعالين مدنی گيلان كه به مدنی‌ترين شكل ممكن در پی بهبود شرايط اقشار مختلف جامعه‌اند، شمشير را از رو بسته است.

استان گیلان، در کنار کردستان یکی از درخشان‌ترین جنبش‌های اعتراضی را در قیام ژینا رقم زد و در انتخابات اخیر نیز در رده پنج استانِ با مشارکت بسیار پایین بود. احکام فوق و خصوصا صدور حکم اعدام برای شریفه محمدی، انتقام دستگاه قضایی جمهوری اسلامی از مردم گیلان است.

ظلم‌هایی که دستگاه امنیتی و قضایی استان به #شریفه_محمدی روا داشته، اگرچه بی‌شمار است؛ اما صدور حکم اعدام برای وی، دهن‌کجی و نوعی هشدار به همه ما فعالین اجتماعی استان و حتی در سطح کشور به نظر می‌رسد.

فعالیت‌های مدنی ما امروز، به وحشیانه‌ترین شکل، پاسخ داده شده و سرکوب فعالین استان بیشتر و بیشتر شده است.

ما فعالین اجتماعی گیلان، ضمن محکوم کردن صدور حکم اعدام برای هر شهروند و به هر بهانه‌ای، حکم ناعادلانه شریفه محمدی را قویاً محکوم کرده و اعلام می‌کنیم که با همه توان در کنار این فعال کارگری می‌ایستیم و با این استواری، از سال‌ها فعالیت خود در استان به دفاع برمی‌خیزیم. دستگاه قضایی گیلان باید برای صدور اعدام یک فعال کارگری به ما و مردم پاسخگو بوده و سریعاً آن را لغو کند.

اسامی:
tinyurl.com/Shrfe

#بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
نامه ۱۶ زن زندانی سیاسی از اوین:
کنار تمام کسانی که خطر حکم مرگ تهدیدشان می‌کند ایستاده‌ایم و خواهان توقف حکم اعدام هستیم

شریفه محمدی فعال کارگری پس از هفت ماه بازداشت موقت، تحمل شکنجه و بازجویی در بازداشتگاه‌های شهرهای مختلف در سناریویی نخ نما و با اتهاماتی بی پایه و اساس به اعدام محکوم شد. این نه فقط حکم اعدام شريفه بلکه حکم اعدام همه ی "ما" فعالین کارگری سیاسی مدنی حقوق بشری و فعالین حوزه‌ی زنان است. ما این حکم را خطری بالقوه می‌بینیم و پیش درآمدی برای صدور احکام سنگین بعدی آنچه بیش از پیش در این حکم مرگ دیده می‌شود، سیاست سرکوبی است که به واسطه‌ی آن می‌خواهند صدای اعتراض و مطالبه گری که با خیزش انقلابی ۱۴۰۱ به سطح قابل تاملی ارتقا یافته بود را خفه کرده و زنان را که با صدایی بلندتر از پیش به عرصه ی "حق" خواهی گام گذاشته‌اند مرعوب و وادار به عقب‌نشینی کنند. ما جمعی از زندانیان بند زنان زندان اوین صدای کمپین دفاع از شریفه محمدی که از همه‌ی وجدان‌های بیدار خواسته بود برای آزادی شریفه اقدام کنند را شنیده ایم. ما در کنار شریفه و تمام کسانی که خطر حکم مرگ تهدیدشان می‌کند، ایستاده‌ایم و خواهان توقف حکم اعدام هستیم.

سروناز احمدی آنیشا اسداللهی هستی ،امیری، ریحانه انصاری نژاد گلرخ ایرایی سکینه پروانه ناهید تقوی ناهید خداجو، نسرین خضری ، جوادی، ویدا ربانی محبوبه رضایی مهناز طراح سپیده قلیان نرگس محمدی، وریشه مرادی، مریم یحیوی


#شریفه_محمدی #آزادی_شریفه #نه_به_اعدام
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
بیانیه کارگران زندانی رضا شهابی، داود رضوی و‌ حسن سعیدی: اتهام واهی «بغی» و حکم بیشرمانه اعدام علیه فعال کارگری شریفه محمدی باید فوری و بدون قید و شرط لغو گردند

بر کسی پوشیده نیست که نیروهای امنیتی و قوه قضاییه حساسیت، نفرت و واهمه عمیقی نسبت به کارگران و‌ تشکلات کارگری مستقل، حق طلب و‌ معترض دارند. مگر سندیکای کارگران شرکت واحد و فعالین و تشکلات مستقل و‌ دیگر کارگران حق طلب در کشور چه‌کرده بودند ‌که سالیان سال، و‌ صرف نظر از اینکه چه کسانی و از چه جناح‌هایی رؤسای قوه مجریه و قضائیه بوده‌اند، بطور بی‌وقفه تحت کنترل پلیسی، پرونده‌سازی، اخراج، بازداشت و زندان و‌ حکم‌های سنگین بوده‌اند. مگر کارگران خاتون‌آباد که تنها خواسته‌شان امنیت شغلی بود چه گناهی کرده بودند که مورد سرکوب و ‌کشتار قرار گرفتند؟ مگر کارگرانی که در اقصی نقاط کشور، از فولاد اهواز، تا هپکو و آق دره، حکم ظالمانه شلاق گرفتند چه کرده بودند؟

در همان سال‌های اولیه دهه ۸۰ که سندیکای کارگران شرکت واحد به همت صدها راننده و‌ دیگر کارگران در پروسه بازگشایی بود، چندین تشکل و کمیته مستقل کارگری نیز بطور علنی و شفاف ایجاد گردیدند. کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری نیز یکی از آن نهادهای کارگری ای بود که بطور مستقل از کارفرماها و‌ دولت و احزاب و سازمانهای سیاسی ایجاد گردید و‌ تعداد قابل توجهی از کارگران و فعالین کارگری از مناطق مختلف کشور، از جمله شریفه محمدی، به آن‌ پیوستند. اگر چه حاکمیت تشکلات و‌ کمیته‌های مستقل کارگری را بر نمی‌تابید اما تمام این تشکلات از ماهیت طبقاتی، صنفی، کارگری، مدنی و مطالبه‌گرانه برخوردار بودند و به قصد فعالیت کارگری علنی ایجاد شده بودند. اینها توضیح واضحات است که جهت یاداوری بازگو‌ می‌کنیم. نیروهای امنیتی و دادستان‌ها و قاضی‌ها هم خوب می‌دانند که تشکلات مستقل کارگری در ایران همواره بر استقلال تشکیلاتی خود تاکید داشته‌اند. بنابراین، همانقدر برای ما امضا کنندگان این نوشته‌محرز است که برای صادرکنندگان حکم سبعانه اعدام علیه شریفه محمدی نیز روشن است که ایشان هیچ جرمی مرتکب نشده است و عضویت سابق ایشان در کمیته هماهنگی جرم‌محسوب نمی‌شد و کماکان نیز نباید هیچ جرمی محسوب گردد.

یفین داریم هیچ کارگر و انسان شرافتمندی در سراسر کشور یافت نمی‌شود که اتهام واهی «بغی» و حکم ظالمانه اعدام علیه شریفه محمدی را حیرت آور، جنون‌آمیز و غیر قابل قبول نداند.
مطمئن هستیم‌ که همکاران ما و‌ کلیت طبقه کارگر و‌ مردم حق طلب نسبت به سرنوشت خواهر خود، کارگر زندنی شریفه محمدی، سکوت نخواهند‌ کرد.


اتهام واهی «بغی» و حکم بیشرمانه اعدام علیه شریفه محمدی باید فوری و بدون قید و شرط لغو‌گردند.

کارگر زندانی، زندانی سیاسی آزاد باید گردد.

داود رضوی، حسن سعیدی، رضا شهابی،
اعضای زندانی سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و‌ حومه
بند ۴، زندان اوین
۲۱ تیر ۱۴۰۳

#بیانیه #شریفه_محمدی #آزادی_شریفه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پیام زندانیان سیاسی از زندان کرج
پیامی دل‌گرم‌کننده از زندانیان سیاسی در زندان کرج منتشر شده که در آن تعدادی از زندانیان از جمله ماشاالله کرمی، پدر دادخواه محمدمهدی، تفالی به حافظ می‌زنند و از درون زندان از مردمی که آن‌ها را فراموش نکرده‌اند سپاسگزاری می‌کنند.

صدای محمدپرهام وردل را می‌شنوید، فعال مدنی و از فعالان حوزه تئاتر، که دستگاه قضایی جمهوری اسلامی، این جوان را به شش سال حبس محکوم کرده است به اتهام «تبلیغ علیه جمهوری اسلامی».



- صدای زندانیان باشیم که از درون زندان این‌چنین علیه ظلم و بیداد می‌جنگند
به امید ایرانی آزاد و آباد

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#ایران
#زندان
#زندانی #بیانیه
@Tavaana_TavaanaTech
بیانیه ناهید خداجو، فعال کارگری محبوس در زندان اوین، در محکومیت صدور حکم اعدام شریفه محمدی

صدور حکم اعدام برای شریفه محمدی فعال کارگری توسط قوه قضائیه ی غیر مستقل حاکمان سرمایه را به شدت محکوم می‌کنم.
شریفه محمدی فعال کارگری و عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری ۱۴ آذر ماه در رشت توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت شد. ۲۳ روز زیر فشار بازجوییهای فشرده در انفرادی بود و سپس او را به زندان سنندج منتقل کردند. در سنندج توسط اداره اطلاعات زیر فشارهای سنگین روحی و شکنجه جهت اعتراف به کارها و فعالیت‌های نکرده در سلول انفرادی و محروم از تماس و ملاقات با خانواده نگه داشته شد بی‌خبری خانواده از وضعیت شريفه شرایط بسیار دشواری را برای آنها به همراه داشت و در نهایت پس از ۸۷ روز اعمال فشارهای روحی و جسمی او را به زندان لاکان رشت منتقل کردند. شریفه را به بهانه‌ی عضویتش در کمیته‌ی هماهنگی تحت عنوان وابستگی به کومله محکوم کرده‌اند. چنین پرونده‌سازی‌هایی طى ٤٦ سال اخیر جزو سناریوهای تکراری حکومتیان برای سرکوب فعالان کارگری و منتسب‌کردن شان به جریانات و احزاب سیاسی بوده تا چنین اتهامات سنگین و غیر قابل باوری را موجه جلوه دهند. اما باید بدانند جامعه به چنان حدی از آگاهی رسیده که حکم اعدام را نه فقط برای اتهامات سیاسی بلکه تحت هیچ شرایطی و برای هیچ انسانی نمی‌پذیرد و اعدام را محکوم می‌کند. جرم شریفه همچون همه ی ما فعالین کارگری دفاع از حق و حقوق خود و هم طبقه‌ای‌هایمان عليه استثمار و به بردگی کشاندن کارگران و زحمتکشان و تلاش جهت داشتن زندگی شایسته و درخور ما مردم رنج دیده است.

اعلام صدور حکم اعدام شريفه يك روز پیش از انتخابات با پیامی سخیفانه و بستن شمشیرهایشان از رو و برای ادامه‌ی سرکوبی وحشیانه‌تر از گذشته بر طبقه کارگر و مردم به تنگ آمده از زندگی مشقت باری است که حاکمان برای‌مان رقم زده‌اند بویژه برای زنان مبارز و معترضی که طی سال‌های متمادی علیه ستم‌های طبقاتی و جنسیتی مبارزه کرده‌اند بالاخص نوك تيز حمله که در پاسخ به جنبش ١٤٠١ و رو به زنانی است که با عزمی جزم تر از همیشه بدون ترس و واهمه جلودار صفوف اعتراضات چند ماهه شدند. زنانی که حضورشان نقطه عطفی در تاریخ مبارزات زنان کشور شد و با هیچ پروژه و سرکوبی خاتمه نخواهد یافت.

من ناهيد خداجو فعال کارگری بار دیگر صدور حکم اعدام شريفه محمدی فعال کارگری را به شدت محکوم میکنم و بدين طريق حمايتم را از شریفه ی عزیز اعلام میدارم.

#بیانیه #شریفه_محمدی #آزادی_شریفه #ناهید_خداجو #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
پیام نسرین جوادی, فعال کارگری زندانی، در دفاع از شریفه محمدی

شريفه محمدی فعال کارگری در بی‌دادگاه جمهوری اسلامی به اعدام محکوم شد شریفه در اواسط آبان در محل زندگیش توسط نیروهای سرکوبگر امنیتی دستگیر و به زندان لاكان رشت منتقل شد. مدتی را در سلول‌های انفرادی و تحت بازجویی قرار گرفت و در کمتر از یکماه به زندان سنندج منتقل شد. در سنندج تحت شکنجه های جسمی و روانی قرار گرفت به شکلی که آثار شکنجه در ناحیه صورت و چشمان او مشهود بود. وی در تمام این مدت ممنوع التماس و ممنوع الملاقات بود و خانواده نیز تحت فشار مضاعف بی‌خبری مطلق قرار داشتند. حال نیز طبق روال گذشته و جهت سرکوب بیشتر در پروژه ای نخ‌نما و پوسیده این فعال کارگری را به جریانات و احزاب سیاسی پیوند دادند تا او را با حکمی سنگین روبرو کنند. شریفه محمدی يك فعال کارگری است. او بدون داشتن هیچ گونه وابستگی حزبی برای کارگران که تمام آنچه داشته‌اند توسط حاکمیت سرمایه به یغما رفته و برای دفاع از شرایط مادی طبقه‌ی کارگر و پایان دادن به بهره‌کشی از آنان مبارزه می کند. اعلام حكم اعدام شريفه تنها يك روز قبل از انتخابات ریاست جمهوری حامل پیامی است به جامعه‌ای که در مقابل سرکوب‌های حکومتی هرگز آرام نبود و در اعتراضات سال ۱٤۰۱ با حضور گسترده ی زنان مواجه شد. این پیامی ست برای سرکوب‌هایی وحشیانه تر از پیش طی ٤٦ سال سركوب و زندان و شکنجه و اعدام نتوانستند طبقه ی کارگر و دیگر مردم ستمدیده را وادار به عقب‌نشینی کنند. بدون تردید این پیام در این مقطع تاریخی نه تنها نمی‌تواند برای حکومت پاسخی داشته باشد بلکه برعكس كينه و نفرت مردم را نسبت به حکومت جبار بیش از پیش می کند. شريفه محمدی فعال کارگری بدون هیچ قید و شرطی باید آزاد گردد.

نسرین جوادی فعال کارگری و عضو اتحادیه آزاد کارگران ایران زندان اوین


#شریفه_محمدی
#آزادی_شریفه
#نه_به_اعدام #نسرین_جوادی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
  کارزار "#سه‌شنبه‌های‌_نه_به_اعدام‌" با پیوستن زندانیان #زندان_اردبیل و #زندان‌_قائم‌شهر وارد بیست‌وپنجمین هفته شد.

زندانیان کارزار علیه اعدام که هر سه‌شنبه‌ برای مقابله با حکم "اعدام" و جلب توجه افکار عمومی داخلی و بین‌المللی به مساله "مجازات غیرانسانی اعدام" دست‌ به اعتصاب غذا می‌زنند، امروز سه‌شنبه ۲۶ تیرماه در  بیست‌وپنجمین هفته این کارزار در ۱۱ زندان دست به اعتصاب غذا زده‌اند.

تدوام این کارزار در حالی است که در هفته گذشته شماری از  زندانیان با اتهام های مختلف توسط دستگاه قضایی جمهوری اسلامی اعدام شده‌اند.

بنا بر اطلاع منابع موثق این هفته شماری از زندانیان زندان اردبیل  و زندان قائم شهر که تا حالا اسمی از انها منتشر نشده نیز ،در همراهی با کارزار "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" و اعتراض به استفاده از مجازات غیرانسانی اعدام در ایران در بیست‌وپنجمین هفته این کارزار با دیگر زندانیان اعلام همبستگی کرده و به آن پیوستند.و این کارزار با قدرت ادامه دارد و خواهان پیوستن زندانیان در زندانهای سراسر کشور اعم از سیاسی و غیره سیاسی به این کارزار هستند تا این مطالبه "نه به اعدام" به خواسته ملی تبدیل شود

تاکنون در ۱۱ زندان کشور شماری از زندانیان به کارزار "سه‌سشنبه‌های نه به اعدام" پیوسته‌اند، از جمله این زندان‌ها می‌توان به زندانیان زندانهای اوین(بند۸،بند۶،بند۴و بند زنان)، زندان قزلحصار (واحد۳ و واحد۴)، زندان مرکزی کرج،زندان خرم آباد، زندان تبریز، زندان اردبیل، زندان قائم‌شهر ، زندان خوی، زندان نقده، زندان مشهد و زندان سقز اشاره کرد.

در بیانیه هفته گذشته زندانیان کارازر "سه‌شنبه‌های نه به اعدام" به آغاز دور جدیدی از بهره‌برداری دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی از مجازات غیرانسانی اعدام اشاره شده بود و زندانیان اعتصابی خواهان حمایت بیشتر افکار عمومی داخلی و بین‌المللی از کارزارشان "علیه اعدام" شده بودند.

اکنون و با جانشینی خانم مای ساتو به جای آقای جاوید رحمان به عنوان گزارشگر ویژه حقوق بشر در مورد ایران، انتظار می‌رود به خواسته های این کارزار در خصوص دفاع از "حق زندگی" شهروندان ایرانی و مقابله با  استفاده مقامات جمهوری اسلامی از مجازات غیرانسانی اعدام توجه بیشتری شود. و صدای زندانیان دربند زیر حکم اعدام، همبندی‌های و خانواده‌های دادخواه آنها از سوی مقامات سازمان ملل و دیگر نهادهای بین‌المللی شنیده شده و اقدامات موثری برای مقابله با نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی در دستور کار قرار گیرد.

کارزار سه‌شنبه های نه به اعدام
۲۶تیر۱۴۰۳

#نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
کیوان رحیمیان:
مروری بر یکسال تحمل حبس

کیوان رحیمیان، شهروند بهائی و زندانی عقیدتی، بعد از یک سال از دور تازه بازداشت و زندان، مطلبی به شرح زیر نوشت:

«یک سال از بازداشت و زندانی شدنم در اوین می‌گذرد، سالی که برای من و خانواده‌ام بسیار دشوار گذشت. ۳۶۵ روز گذشته را مرور می‌کنم، ۴۵ روز انفرادی، 50 ۵۰ بی‌خبری خانواده از من و من از آنها، مشکلات پیش‌بینی نشده برای ژینا و احسان و متعاقب آن شدت بیماری مامان و نهایتا درگذشت او، دادگاهی شدن من و حکم ۹ سال زندان، ۶ سال محرومیت از حقوق اجتماعی و ۵۰ میلیون تومان جریمه (که ۵ سال حبس قابل اجرا است). وضعیت زندگی در زندان با افزایش تعداد زندانی‌ها دشوارتر شده است. مثلا ملاقات حضوری از ۵ هفته یکبار به دو ماه یکبار و کمی بیشتر تبدیل شده و حتی برای استفاده از سرویس بهداشتی که ۵ سرویس برای ۱۱۰ نفر وجود دارد (تا امروز یکی از آنها دو هفته است که خراب است) معمولا لازم است دقایقی در انتظار بمانی.یا وضعیت غذای دولتی که بدتر هم هست مثلا برای خورشت قیمه به سالن ما که حدود ۲۰۰ نفر هستیم ۶ عدد مرغ کامل می‌دهند و برای راگو که کمی هویج و سیب زمینی است دو مرغ برای ۲۰۰ نفر می‌دهند. در این یک سال شرایط من و سایر زندانیان و کلیه فعالان اجتماعی بیرون از زندان اعم از بهایی و غیربهایی تغییر چندانی نکرده است. کماکان در بر همان پاشنه می‌چر‌خد نقض آزادی‌های فردی و اجتماعی و تبعیض، مشکلات عدیده اجتماعی و اقتصادی ... گریبانگیر کل جامعه است. اکنون با تغییری که در قوه مجریه صورت گرفته است سوالم این است که آیا این امکان وجود دارد حاکمیت نسبت به رفتارش با کلیه آحاد جامعه اعم از زن و مرد، اقلیت و اکثریت قومی، دینی، سیاسی تجدید نظر کند؟ آیا امکان دارد که همه‌ی مردم از کلیه حقوق شهروندی بدون هرگونه تبعیضی برخوردار شوند؟ آیا امکان دارد آزادی‌های فردی و اجتماعی برای همه جلوه عینی پیدا کند؟ پاسخ تجربه چهل و پنج ساله‌ام به این سوال در نهایت تاسف منفی است ولی قلبا امیدوارم و آرزو می‌کنم چنین اتفاقی بیفتد و همه‌ی ما با هر باور، اعتقاد، جنیست، قوم در کنار یکدیگر برای آبادانی و رفاه میهن‌مان تلاش کنیم و جلوه‌اش که آزادی، آسایش، رفاه و همزیستی مسالمت‌آمیز است را در زندگی خود و فرزندانمان ببینیم.
جامعه‌شناسی که اسمش را به یاد ندارم گفته بود: همواره امید بر تجربه پیروز می‌شود. سوال دیگر از خودم این است که برای تحقق چنین آرزو و امیدی، در شرایطی که در زندانم، من چه می‌توانم بکنم و یا لازم است بکنم؟ فکر کنم سوال خوبی باشد که هر فردی در هر جایگاه و موقعیتی که هست از خودش بپرسد.

ادامه در کامنت
.
شاید پاسخ تك تك ما به این پرسش که قطعا مناسب با شرایط و امکانات فردي مان است موجب حرکت فردي هر چند کوچک و شايد تغيير اجتماعی شود و به قول دوستي قدم‌های كوچك موجب دستاوردهای بزرگ شود و یا به قول ابوسعید ابوالخیر هر کس از هر جایی که هست يك قدم به جلو بیاید. قبل از همه لازم است خودم به این پرسش پاسخ دهم چون باور دارم که تغییر از من شروع می‌شود. یا امیدوارم که این امید باعث حرکتی در من و دیگران بشود.»

کیوان رحیمیان که اکنون در زندان اوین محبوس است، پیش‌تر در سال ۱۳۹۶، پس از تحمل پنج سال حبس به دلیل تدریس به جوانان محروم از تحصیل بهائی از زندان رجایی‌شهر کرج آزاد شده بود.

او اخیرا در نامه‌ای که به مناسبت زادروز همسر درگذشته‌اش نوشته، از ممنوع‌القلمی همسرش ۱۲ سال پس از فوتش، اخراج دخترش از دانشگاه و تداوم محرومیت از تحصیل دانشجویان بهائی ایران، دفن مادرش در مکانی نامعلوم، دستگیری و اتهامات مجدد بی‌اساس به خودش پس از سپری کردن ۵ سال زندان و ... گفته بود.

فرشته سبحانی همسر آقای رحیمیان، اندکی پیش از آن که همسرش، کیوان، همچون برادر و همسر برادر کیوان، به جرم تدریس به جوانان بهائی محروم از تحصیل در دانشگاه، رهسپار زندان شود، ‏در اثر بیماری سرطان درگذشت و سرپرستی فرزندان این دو خانواده را مادربزرگی بر عهده گرفت که همسرش (پدر آقای کیوان رحیمیان) را چند دهۀ قبل صرفاً به علت تبری نجستن از عقیدۀ دینی خود پس از شکنجه اعدام کرده بودند.

آقای رحیمیان در بخشی از این نامه نوشته بود:
«بزرگترین رنج، درد و تبعیض در حق ما این است که ما از خدمت و ارائه آنچه در توان برای آبادانی و رفاه کشور عزیزمان ایران داریم، محروم هستیم»

متن کامل این نامه توسط آموزشکده توانا، به صورت صوتی آماده و منتشر شده است:
https://youtu.be/vNowVYM1l-8?feature=shared

#کیوان_رحیمیان #داستان_ما_یکیست #بهائی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech