Forwarded from گفتوشنود
الگوهای تکراری؛ چهرههای نو
دیگرینامه
اپیزود هفدهم
صورت زیبایی داشت و با زنان بسیاری مغازله میکرد. بهطوریکه یک بار حاکم مدینه دستور داد موهای او را که رونقی داشت کم کنند و چند ضربه شلاقاش بزنند تا متنبه شود.
از یهود و نصاری خبر نقل میکرد و آنان را از اهل علم میدانست. از همسر هشامابنعروه که فاطمه نام داشت، حدیث نقل میکرد بهطوریکه هشام پرسید: «او کی نزد فاطمه رفته است که از او حدیث نقل میکند؟»
اینها اتهامات محمدابناسحاق، ملقب به امیرالمحدثین است که همعصر منصور خلیفه عباسی و محمدباقر و جعفرصادق (پنجمین و ششمین پیشوای شیعیان دوازدهامامی) بود. مهمترین کتاب شرح حال پیغمبر اسلام، یعنی سیره ابنهشام، چیزی جز تلخیص و تنقیح کتاب همین محمدابناسحاق نیست.
با این حال او در مدینه، بنا به نقل ابنندیم، اما به تعبیر امروزی، متهم به دختربازی، داشتن گیس، معاشرت با زنان شوهردار و فحش ندادن به اقلیتهای مذهبی و مراعات بیطرفی در نقل تاریخ بوده است.
همانطورکه آمد، پدربزرگ محمدابناسحاق، در ۱۲ هجری قمری، در دوران ابوبکر اسیر شد و ناچار شد که برای نجات جان خود و یا برای آزادی، مسلمان شود. او به مدینه منتقل شد و هر سه پسر او، نامهای عربی- اسلامی داشتند؛ یعنی موسی، عبدالرحمن و اسحاق، که این آخری، پدر محمد بود. بنابراین محمدابناسحاق، در نقل روایات مربوط به صدر اسلام، راه پدر و دو عموی خود را در پیش گرفت.
گفته میشود که او با حمایت دربار عباسی، کتابی به نام سیرت رسولالله تالیف کرد که متاسفانه اصل آن از بین رفته است. این کتاب باید در قرن دوم هجری قمری تالیف شده باشد و بنابراین نزدیکترین اثر تاریخنگارانه به عصر پیامبر اسلام بوده است. اما در قرن بعد، یعنی قرن سوم هجری قمری، ابنهشام از روی کتاب سیرت رسولالله اثر ابناسحاق، کتابی گردآورد که به نام سیره ابنهشام مشهور است و مهمترین منبع برای شناخت نسلهای بعد، از داستان زندگی پیامبر…
برای خواندن متن کامل این اپیزود به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید در:
https://dialog.tavaana.org/others-17/
و برای شنیدن نسخهی کامل در یوتیوب رجوع کنید به:
https://youtu.be/6bn_zdt-f84?si=xibD0i9cZg8UX5iD
و برای شنیدن نسخهی کامل در کستباکس رجوع کنید به:
https://castbox.fm/vb/668381025
و برای شنیدن نسخهی کامل در ساندکلود به:
https://on.soundcloud.com/Gnsud
رجوع کنید.
#دیگری_نامه #إبن_اسحاق #سیرت_رسول_الله #سیره_ابن_هشام #روایت_شناسی #الگوهای_روایی #زرتشت #اقتباس_ادبی #اقتباس_روایی #رواداری #گفتگو
@dialogue1402
دیگرینامه
اپیزود هفدهم
صورت زیبایی داشت و با زنان بسیاری مغازله میکرد. بهطوریکه یک بار حاکم مدینه دستور داد موهای او را که رونقی داشت کم کنند و چند ضربه شلاقاش بزنند تا متنبه شود.
از یهود و نصاری خبر نقل میکرد و آنان را از اهل علم میدانست. از همسر هشامابنعروه که فاطمه نام داشت، حدیث نقل میکرد بهطوریکه هشام پرسید: «او کی نزد فاطمه رفته است که از او حدیث نقل میکند؟»
اینها اتهامات محمدابناسحاق، ملقب به امیرالمحدثین است که همعصر منصور خلیفه عباسی و محمدباقر و جعفرصادق (پنجمین و ششمین پیشوای شیعیان دوازدهامامی) بود. مهمترین کتاب شرح حال پیغمبر اسلام، یعنی سیره ابنهشام، چیزی جز تلخیص و تنقیح کتاب همین محمدابناسحاق نیست.
با این حال او در مدینه، بنا به نقل ابنندیم، اما به تعبیر امروزی، متهم به دختربازی، داشتن گیس، معاشرت با زنان شوهردار و فحش ندادن به اقلیتهای مذهبی و مراعات بیطرفی در نقل تاریخ بوده است.
همانطورکه آمد، پدربزرگ محمدابناسحاق، در ۱۲ هجری قمری، در دوران ابوبکر اسیر شد و ناچار شد که برای نجات جان خود و یا برای آزادی، مسلمان شود. او به مدینه منتقل شد و هر سه پسر او، نامهای عربی- اسلامی داشتند؛ یعنی موسی، عبدالرحمن و اسحاق، که این آخری، پدر محمد بود. بنابراین محمدابناسحاق، در نقل روایات مربوط به صدر اسلام، راه پدر و دو عموی خود را در پیش گرفت.
گفته میشود که او با حمایت دربار عباسی، کتابی به نام سیرت رسولالله تالیف کرد که متاسفانه اصل آن از بین رفته است. این کتاب باید در قرن دوم هجری قمری تالیف شده باشد و بنابراین نزدیکترین اثر تاریخنگارانه به عصر پیامبر اسلام بوده است. اما در قرن بعد، یعنی قرن سوم هجری قمری، ابنهشام از روی کتاب سیرت رسولالله اثر ابناسحاق، کتابی گردآورد که به نام سیره ابنهشام مشهور است و مهمترین منبع برای شناخت نسلهای بعد، از داستان زندگی پیامبر…
برای خواندن متن کامل این اپیزود به صفحهی گفتوشنود مراجعه کنید در:
https://dialog.tavaana.org/others-17/
و برای شنیدن نسخهی کامل در یوتیوب رجوع کنید به:
https://youtu.be/6bn_zdt-f84?si=xibD0i9cZg8UX5iD
و برای شنیدن نسخهی کامل در کستباکس رجوع کنید به:
https://castbox.fm/vb/668381025
و برای شنیدن نسخهی کامل در ساندکلود به:
https://on.soundcloud.com/Gnsud
رجوع کنید.
#دیگری_نامه #إبن_اسحاق #سیرت_رسول_الله #سیره_ابن_هشام #روایت_شناسی #الگوهای_روایی #زرتشت #اقتباس_ادبی #اقتباس_روایی #رواداری #گفتگو
@dialogue1402
Dialog Project
دیگرینامه؛ اپیزود هفدهم: قصههای تکراری؛ چهرههای نو - Dialog Project
خواهر لازاروس: ای آقا! اگر اینجا بودی برادر من نمیمرد. این را هم میدانم که هر چه از خدا بخواهی، همان خواهد شد. عیسی: برادر تو برخواهد خاست. خواهر: میدانم روز قیامت، در رستاخیز همگان، برخواهد خاست. عیسی: رستاخیز و قیامت، مرگ و زندگی منم. هر که به من ایمان…