همه آنچه جنگ به جای گذاشته است
کنار تخت پدرم در #بیمارستان نشسته و سلامم را با لهجه زیبایی- چیزی میان لری و کردی - پاسخ میدهد. مدام پدر ۶۳ ساله من را پدر خطاب می کند و من با خودم میگویم که چرا آقای همسایه، با این سن وسال، بابا را «پدرجان» صدا میکند.
باورنمیکردم تا وقتی شناسنامه اش را دیدم. آقای فتح اللهیان متولد ۱۳۴۴ است. بازنشسته نیروی زمینی ارتش و اهل ایلام است و چهار سال از عمرش در #اسارت عراق- اردوگاه الرمادی- گذرانده است. جای تازیانههای کابل، چوب وچماق هنوز روی سر و پایش مانده است و بعد سالها دوباره او را روانه بیمارستان کرده است.
جنگ برای خیلیها مثل ما، مثل آقای فتح اللهیان، مثل جانبازان #آسایشگاه ثارالله، مثل بی صداهای بیمارستان ساسان، تمام نمیشود. هر چند جنگ برای خیلی ها اصلا شروع نشد!جنگ برای خیلیها بعد از بیست و چند سال، جز درد ممتد، چیزی ندارد.
جنگ...
تصویر و عکس از فیسبوک فریبا پژوه
#جنگ
#بازماندگان
#جانبازان
@Tavaana_TavaanaTech
کنار تخت پدرم در #بیمارستان نشسته و سلامم را با لهجه زیبایی- چیزی میان لری و کردی - پاسخ میدهد. مدام پدر ۶۳ ساله من را پدر خطاب می کند و من با خودم میگویم که چرا آقای همسایه، با این سن وسال، بابا را «پدرجان» صدا میکند.
باورنمیکردم تا وقتی شناسنامه اش را دیدم. آقای فتح اللهیان متولد ۱۳۴۴ است. بازنشسته نیروی زمینی ارتش و اهل ایلام است و چهار سال از عمرش در #اسارت عراق- اردوگاه الرمادی- گذرانده است. جای تازیانههای کابل، چوب وچماق هنوز روی سر و پایش مانده است و بعد سالها دوباره او را روانه بیمارستان کرده است.
جنگ برای خیلیها مثل ما، مثل آقای فتح اللهیان، مثل جانبازان #آسایشگاه ثارالله، مثل بی صداهای بیمارستان ساسان، تمام نمیشود. هر چند جنگ برای خیلی ها اصلا شروع نشد!جنگ برای خیلیها بعد از بیست و چند سال، جز درد ممتد، چیزی ندارد.
جنگ...
تصویر و عکس از فیسبوک فریبا پژوه
#جنگ
#بازماندگان
#جانبازان
@Tavaana_TavaanaTech
«اگر «خرمشهر را خدا آزاد کرد» پس چرا آباد نکرد؟
این کنایهی معنادار و نمادین را در شبکههای اجتماعی دیدهام
معنای سادهاش این است که اگر #خرمشهر، عزیز است چرا افزون بر سه دهه پس از آزادیاش هنوز یکی از شهرهای #محروم ایران است؟
اما معنای نه چندان سادهاش:
یک رزمنده، حق دارد بعد از پیروزی، سر به سجده بگذارد و موحّدانه خدا را شکر کند اما حکومت حق ندارد بگوید «خرمشهر را خدا آزاد کرد». میدانید چرا؟ چون اگر پای #خدا به گفتمان #قدرت باز شد و #حکومت، انجام کاری را به خدا نسبت داد انجام ندادنش را هم میتواند به او منسوب کند. حتی میتواند در بیتدبیریهایش هم به جای پاسخگویی به مردم، آنها را به تحمل در راه خدا دعوت کند و نامش را «مقاومت» بگذارد. اصلا میتواند مخالفانش را مخالفانِ خدا بخواند و برای مجازاتشان زحمتِ خدا را هم کم کند و #جهنم کند زندگیشان را.
خداوند یکیست و #شریک هم ندارد؛ دقیقا به همین دلیل، حکومت حق ندارد بر مردم #خدایی کند یا از خدا خرج کند نه در روزهای خوشی و نه در روزگار ناخوشی. «حاکم الهی» هم نداریم؛ حکومت امری کاملا #دنیوی و #زمینی است. حاکم «مثل آدم» میآید و میرود؛ چون هر آمدنی رفتنی دارد. هر انتخابی، جایگزین دارد و هر تخلفی مجازات.
خرمشهرها از #اشغال دشمن #آزاد نشدند تا به #اسارتِ حکومت درآیند. آبادشان کنید و حُرمت آزادی شهرها و مردمان را نگهدارید تا وارثان «محمد جهانآرا» جانی تازه بگیرند و ایرانی مبارک بسازند بر نامِ متبرّک او.»
محمدجواد اکبرین
پژوهشگر دین
شما چه فکر میکنید؟
@Tavaana_TavaanaTech
این کنایهی معنادار و نمادین را در شبکههای اجتماعی دیدهام
معنای سادهاش این است که اگر #خرمشهر، عزیز است چرا افزون بر سه دهه پس از آزادیاش هنوز یکی از شهرهای #محروم ایران است؟
اما معنای نه چندان سادهاش:
یک رزمنده، حق دارد بعد از پیروزی، سر به سجده بگذارد و موحّدانه خدا را شکر کند اما حکومت حق ندارد بگوید «خرمشهر را خدا آزاد کرد». میدانید چرا؟ چون اگر پای #خدا به گفتمان #قدرت باز شد و #حکومت، انجام کاری را به خدا نسبت داد انجام ندادنش را هم میتواند به او منسوب کند. حتی میتواند در بیتدبیریهایش هم به جای پاسخگویی به مردم، آنها را به تحمل در راه خدا دعوت کند و نامش را «مقاومت» بگذارد. اصلا میتواند مخالفانش را مخالفانِ خدا بخواند و برای مجازاتشان زحمتِ خدا را هم کم کند و #جهنم کند زندگیشان را.
خداوند یکیست و #شریک هم ندارد؛ دقیقا به همین دلیل، حکومت حق ندارد بر مردم #خدایی کند یا از خدا خرج کند نه در روزهای خوشی و نه در روزگار ناخوشی. «حاکم الهی» هم نداریم؛ حکومت امری کاملا #دنیوی و #زمینی است. حاکم «مثل آدم» میآید و میرود؛ چون هر آمدنی رفتنی دارد. هر انتخابی، جایگزین دارد و هر تخلفی مجازات.
خرمشهرها از #اشغال دشمن #آزاد نشدند تا به #اسارتِ حکومت درآیند. آبادشان کنید و حُرمت آزادی شهرها و مردمان را نگهدارید تا وارثان «محمد جهانآرا» جانی تازه بگیرند و ایرانی مبارک بسازند بر نامِ متبرّک او.»
محمدجواد اکبرین
پژوهشگر دین
شما چه فکر میکنید؟
@Tavaana_TavaanaTech
دو صیاد ایرانی در اسارت دزدان دریایی جان باختند
رسانههای داخلی خیلی به این اتفاق نپرداختند. خبر تلخ و نگرانکننده است. دو ایرانی دیگر که در اسارت دزدان دریایی سومالیایی به سر میبرند به سبب شرایط سخت، گرسنگی و تشنگی جان باختند و به این ترتیب تعداد هموطنانی که جانباختهاند به ۸ تن رسید.
خبرگزاری مانا، خبرگزاری جامعهی دریایی در مورد مرگ این دو شهروند ایرانی مینویسد:
دو صیاد ایرانی گروگان در اسارت دزدان دریایی سومالیایی در شرایط سخت اسارت جان باختند.
به گزارش مانا یک روز پس از آنکه ۹ دریانورد اهل فیلیپین و اندونزی پس ازچهار سال اسارت آزاد شدند دو ایرانی گروگان در اسارت دزدان دریایی سومالیایی به نام «ولیمحمد» و «عظیم» نتوانستند شرایط سخت را تحمل کرده و جان باختند و به این ترتیب تعداد هموطنانی که جانباختهاند به هشت تن رسید.
یکی از بستگان «عظیم» با تأیید این خبر گفت: یکی از خویشاوندان ما نیز مانند هفت ایرانی دیگری که شهید شد، جان خود را از دست داد و انتشار خبر فقط باعث آزردگی بیشتر خانوادههای این عزیزان میشود.
این در حالی است که پس از انتشار گزارش مربوط به وضعیت ایرانیان اسیر در چنگال دزدان دریایی سومالیایی استانداری سیستان و بلوچستان از خانوادههای صیادان و ملوانان اسیر خواست تا برای کمک به آزادی آنها گزارشی به مقامات دولتی ایران ارائه کنند.
پیشتر اعلام شده بود، وضعیت جسمی دو ایرانی که نام یکی از آنها «سعید» است، به وخامت رفته است و اینک به نظر میرسد وضعیت «سعید» همچنان وخیم باشد.
یکی از اسرای آزادشده فیلیپینی به نام «آرنل بالبرو» درباره وضعیت روزهای اسارتش گفته است: دزدان دریایی آب آشامیدنی بسیار کمی به ما میدادند و ما مجبور به طبخ موش و خوردن آن بودیم.
دیپلماسی سریع دزدان دریایی برای اخاذی
درحالی که هنوز هیچ اقدام رسمی و دولتی برای نجات ایرانیان گروگان گرفته شده صورت نگرفته یکی از اعضای خانواده صیادانی که در اسارت «عبدالولی»، دزد دریایی است، گفت: ابتدا شخصی که تماس میگرفت و پول میخواست به زبانی سخن میگفت که ما نمیفهمیدیم. اما چند روزی است که تماس گیرنده به زبان ایرانی حرف میزند. او گفته است که اگر ۳۰هزار دلار نپردازیم آب و غذای اسرا را قطع میکند.
براساس گزارشی که از خانواده اسرا به دست آمده دزدان دریایی سومالیایی که لنج صیادی متعلق به «ابراهیم فروزانمهر» را ربوده و سرنشینان آن را به اسارت گرفتند، ایرانیان را به دو گروه بین خود تقسیم کردند.
یکی از دزدان به نام «طرانی» چهار ایرانی را در اختیار دارد که برای آزادی آنها ۱۵۰هزاردلار مطالبه کرده است. این گروه شامل ناخدای لنج و «جمالالدین دهواری» هستند. دیگر صیاد و ملوانان ایرانی در اسارت فردی به نام «عبدالولی» هستند که تا کنون هشت نفر از این گروه به قول خانوادههای آنان شهید شدهاند و تنهاچهار تن دیگر باقی ماندهاند.
حال این پرسش مطرح است، دزدان دریایی برای اخاذی خود به خوبی از روشهایی از جمله گرفتن مترجم بهره بردهاند در حالی که هنوز مقامات دولت ایران برای نجات اتباع خود ترفندی به کارنبستهاند؟
goo.gl/h1K6ct
شما چه فکر میکنید؟
@Tavaana_TavaanaTech
رسانههای داخلی خیلی به این اتفاق نپرداختند. خبر تلخ و نگرانکننده است. دو ایرانی دیگر که در اسارت دزدان دریایی سومالیایی به سر میبرند به سبب شرایط سخت، گرسنگی و تشنگی جان باختند و به این ترتیب تعداد هموطنانی که جانباختهاند به ۸ تن رسید.
خبرگزاری مانا، خبرگزاری جامعهی دریایی در مورد مرگ این دو شهروند ایرانی مینویسد:
دو صیاد ایرانی گروگان در اسارت دزدان دریایی سومالیایی در شرایط سخت اسارت جان باختند.
به گزارش مانا یک روز پس از آنکه ۹ دریانورد اهل فیلیپین و اندونزی پس ازچهار سال اسارت آزاد شدند دو ایرانی گروگان در اسارت دزدان دریایی سومالیایی به نام «ولیمحمد» و «عظیم» نتوانستند شرایط سخت را تحمل کرده و جان باختند و به این ترتیب تعداد هموطنانی که جانباختهاند به هشت تن رسید.
یکی از بستگان «عظیم» با تأیید این خبر گفت: یکی از خویشاوندان ما نیز مانند هفت ایرانی دیگری که شهید شد، جان خود را از دست داد و انتشار خبر فقط باعث آزردگی بیشتر خانوادههای این عزیزان میشود.
این در حالی است که پس از انتشار گزارش مربوط به وضعیت ایرانیان اسیر در چنگال دزدان دریایی سومالیایی استانداری سیستان و بلوچستان از خانوادههای صیادان و ملوانان اسیر خواست تا برای کمک به آزادی آنها گزارشی به مقامات دولتی ایران ارائه کنند.
پیشتر اعلام شده بود، وضعیت جسمی دو ایرانی که نام یکی از آنها «سعید» است، به وخامت رفته است و اینک به نظر میرسد وضعیت «سعید» همچنان وخیم باشد.
یکی از اسرای آزادشده فیلیپینی به نام «آرنل بالبرو» درباره وضعیت روزهای اسارتش گفته است: دزدان دریایی آب آشامیدنی بسیار کمی به ما میدادند و ما مجبور به طبخ موش و خوردن آن بودیم.
دیپلماسی سریع دزدان دریایی برای اخاذی
درحالی که هنوز هیچ اقدام رسمی و دولتی برای نجات ایرانیان گروگان گرفته شده صورت نگرفته یکی از اعضای خانواده صیادانی که در اسارت «عبدالولی»، دزد دریایی است، گفت: ابتدا شخصی که تماس میگرفت و پول میخواست به زبانی سخن میگفت که ما نمیفهمیدیم. اما چند روزی است که تماس گیرنده به زبان ایرانی حرف میزند. او گفته است که اگر ۳۰هزار دلار نپردازیم آب و غذای اسرا را قطع میکند.
براساس گزارشی که از خانواده اسرا به دست آمده دزدان دریایی سومالیایی که لنج صیادی متعلق به «ابراهیم فروزانمهر» را ربوده و سرنشینان آن را به اسارت گرفتند، ایرانیان را به دو گروه بین خود تقسیم کردند.
یکی از دزدان به نام «طرانی» چهار ایرانی را در اختیار دارد که برای آزادی آنها ۱۵۰هزاردلار مطالبه کرده است. این گروه شامل ناخدای لنج و «جمالالدین دهواری» هستند. دیگر صیاد و ملوانان ایرانی در اسارت فردی به نام «عبدالولی» هستند که تا کنون هشت نفر از این گروه به قول خانوادههای آنان شهید شدهاند و تنهاچهار تن دیگر باقی ماندهاند.
حال این پرسش مطرح است، دزدان دریایی برای اخاذی خود به خوبی از روشهایی از جمله گرفتن مترجم بهره بردهاند در حالی که هنوز مقامات دولت ایران برای نجات اتباع خود ترفندی به کارنبستهاند؟
goo.gl/h1K6ct
شما چه فکر میکنید؟
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
.
دو #صیاد ایرانی در اسارت #دزدان_دریایی جان باختند
رسانههای داخلی خیلی به این اتفاق نپرداختند. خبر تلخ و نگرانکننده است. دو ایرانی دیگر که در اسارت دزدان دریایی سومالیایی به سر میبرند به سبب شرایط سخت، گرسنگی و تشنگی جان باختند و به این ترتیب تعداد هموطنانی…
دو #صیاد ایرانی در اسارت #دزدان_دریایی جان باختند
رسانههای داخلی خیلی به این اتفاق نپرداختند. خبر تلخ و نگرانکننده است. دو ایرانی دیگر که در اسارت دزدان دریایی سومالیایی به سر میبرند به سبب شرایط سخت، گرسنگی و تشنگی جان باختند و به این ترتیب تعداد هموطنانی…
صیادان ایرانی در اسارت دزدان دریایی سومالی
goo.gl/Jsyitn
امروز شد ٢٢ ماه. ٢٢ ماه تحمل گرسنگی، تشنگی، شکنجه و اسارت در دست دزدان دریایی. دو سال پیش (بهمن ٩٣) که از زن و فرزند خداحافظی میکردند کسی فکر نمیکرد کار به اینجا برسد. طبق روال لنج را تمیز و پر از آذوقه کردند. آذوقه برای دو ماه روی دریا ماندن نه دو سال اسیر بودن.
فکر میکردند تا شب عید سال ٩٤ برمیگردند و خرجدررفته دو، سه میلیونی پول دستشان است. دریا را که بشناسی میدانی سالی دو، سه بار بیشتر این امکان فراهم نیست و صیاد میماند با درآمدی کمتر از ماهی یک میلیون. حالا دو سال گذشته و هنوز هشت نفر از آن ٢٣ نفر برنگشتهاند؛ زندهاند اما چه زنده بودنی. هشت نفر از همراهانشان که دوست و فامیل بودند جلو چشمشان مردهاند. نگراناند. نگران اینکه از پس جنگ با مرگ برمیآیند یا نه. اینکه باز هم شهر و روستای خود را میبینند یا نه. بدتر از آن، نگران زن و بچههایی که حالا بیسرپرست مانده و بیپولتر از قبل هستند. میدانند که زنها ماندهاند و سوزندوزی.
یک ماه قبل بود که فیلمی فرستادند. نفری یک کاغذ دستشان است که اسمشان را رویش نوشتهاند. از دولت خواهش میکردند تا بهدادشان برسد. یکی از یکی لاغرتر و ضعیفتر. وقتی میرفتند اینطور نبودند. ماهیگیری کاری نیست که بدون توان بدنی بتوان انجام داد. هرکدام برای خود یلی بودند. پروین صباحی، همسر ناخدا جلال جمالالدین دهواری، هنوز دلش نیامده فیلم را ببیند. میگوید شنیدهام که خیلی لاغر شده، همین. حال مرجان، دختر بزرگ ناخدا حتما بدتر است. چشم به راه دو نفر است. بابا و ابراهیم. پسرعمهای که نامزدش هم هست. مادر عبدالله نوحانی آنقدر گریه کرده که بینایی یک چشمش از دست رفته است. عبدالله در همین فیلم یک ماه پیش التماس میکرد «ما اینجا بیچارهایم، بدبختیم، پدر و مادرهایمان همیشه غصه میخورند». عبدالماجد و حمزه هم از همین خانواده رفتهاند. عبدالماجد و عبدالله برای اولینبار راهی دریا شده بودند و قرار بود وقتی برگشتند، عروسی بهپا شود. همین عبدالله که در فیلم منتشرشده درخواست کمک میکرد، یک سال پیش خبر داد که عبدالماجد را با دست خودش دفن کرده است. مادرش هنوز مینالد که «بچهام بیکفن و بینماز دفن شد. نمیتونم سر خاکش گریه کنم». ناله و زاری کار هرروزشان است. دیروز پروین پشت تلفن، با صدایی که میلرزید التماس میکرد: «تو رو خدا بگویید برای ما کاری کنند. به خدا خسته شدیم. مگه اینپولها برای دولت پوله؟!»...
گزارش را در «تجارت امروز» بخوانید:
http://bit.ly/2k30dnE
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
goo.gl/Jsyitn
امروز شد ٢٢ ماه. ٢٢ ماه تحمل گرسنگی، تشنگی، شکنجه و اسارت در دست دزدان دریایی. دو سال پیش (بهمن ٩٣) که از زن و فرزند خداحافظی میکردند کسی فکر نمیکرد کار به اینجا برسد. طبق روال لنج را تمیز و پر از آذوقه کردند. آذوقه برای دو ماه روی دریا ماندن نه دو سال اسیر بودن.
فکر میکردند تا شب عید سال ٩٤ برمیگردند و خرجدررفته دو، سه میلیونی پول دستشان است. دریا را که بشناسی میدانی سالی دو، سه بار بیشتر این امکان فراهم نیست و صیاد میماند با درآمدی کمتر از ماهی یک میلیون. حالا دو سال گذشته و هنوز هشت نفر از آن ٢٣ نفر برنگشتهاند؛ زندهاند اما چه زنده بودنی. هشت نفر از همراهانشان که دوست و فامیل بودند جلو چشمشان مردهاند. نگراناند. نگران اینکه از پس جنگ با مرگ برمیآیند یا نه. اینکه باز هم شهر و روستای خود را میبینند یا نه. بدتر از آن، نگران زن و بچههایی که حالا بیسرپرست مانده و بیپولتر از قبل هستند. میدانند که زنها ماندهاند و سوزندوزی.
یک ماه قبل بود که فیلمی فرستادند. نفری یک کاغذ دستشان است که اسمشان را رویش نوشتهاند. از دولت خواهش میکردند تا بهدادشان برسد. یکی از یکی لاغرتر و ضعیفتر. وقتی میرفتند اینطور نبودند. ماهیگیری کاری نیست که بدون توان بدنی بتوان انجام داد. هرکدام برای خود یلی بودند. پروین صباحی، همسر ناخدا جلال جمالالدین دهواری، هنوز دلش نیامده فیلم را ببیند. میگوید شنیدهام که خیلی لاغر شده، همین. حال مرجان، دختر بزرگ ناخدا حتما بدتر است. چشم به راه دو نفر است. بابا و ابراهیم. پسرعمهای که نامزدش هم هست. مادر عبدالله نوحانی آنقدر گریه کرده که بینایی یک چشمش از دست رفته است. عبدالله در همین فیلم یک ماه پیش التماس میکرد «ما اینجا بیچارهایم، بدبختیم، پدر و مادرهایمان همیشه غصه میخورند». عبدالماجد و حمزه هم از همین خانواده رفتهاند. عبدالماجد و عبدالله برای اولینبار راهی دریا شده بودند و قرار بود وقتی برگشتند، عروسی بهپا شود. همین عبدالله که در فیلم منتشرشده درخواست کمک میکرد، یک سال پیش خبر داد که عبدالماجد را با دست خودش دفن کرده است. مادرش هنوز مینالد که «بچهام بیکفن و بینماز دفن شد. نمیتونم سر خاکش گریه کنم». ناله و زاری کار هرروزشان است. دیروز پروین پشت تلفن، با صدایی که میلرزید التماس میکرد: «تو رو خدا بگویید برای ما کاری کنند. به خدا خسته شدیم. مگه اینپولها برای دولت پوله؟!»...
گزارش را در «تجارت امروز» بخوانید:
http://bit.ly/2k30dnE
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
.
#صیادان_ایرانی در اسارت #دزدان_دریایی سومالی
http://bit.ly/2jzFyVo
امروز شد ٢٢ ماه. ٢٢ ماه تحمل #گرسنگی، #تشنگی، #شکنجه و #اسارت در دست دزدان دریایی. دو سال پیش (بهمن ٩٣) که از زن و فرزند خداحافظی میکردند کسی فکر نمیکرد کار به اینجا برسد. طبق روال لنج…
#صیادان_ایرانی در اسارت #دزدان_دریایی سومالی
http://bit.ly/2jzFyVo
امروز شد ٢٢ ماه. ٢٢ ماه تحمل #گرسنگی، #تشنگی، #شکنجه و #اسارت در دست دزدان دریایی. دو سال پیش (بهمن ٩٣) که از زن و فرزند خداحافظی میکردند کسی فکر نمیکرد کار به اینجا برسد. طبق روال لنج…
.
میترا حجازیپور قهرمان شطرنج آسیا، عکسی بدون حجاب در اینستاگرام منتشر کرده، با دلنوشتهای در ستایش آزادی: «چه دردناک است آن هنگام که گیسوان رقصان را به زندان پارچهای بازگردانی»
متن کامل نوشته میترا حجازیپور به شرح زیر است:
اسکار بهترين لحظات سال هم به زماني ميرسد كه باد اينگونه در جمع گيسوانت هجوم و آنها را از سويي به سوي ديگر به پرواز در مي اورد.
ديگر هرچه در سر داري فراموش مي شود؛ موج زندگي تو را در بر مي گيرد.
و چه دردناك است آن هنگام كه گيسوان رقصان را دوباره به زندان پارچه اي بازگرداني.
شايد امتحان كرده باشيد وقتي از خانه اي محقر به قصري با شكوه پا بگذاريد ديگر خانه محقر در دل شما جا ندارد يا وقتي لباسي نو به تن مي كنيد ديگر حاضر نيستيد لباس مندرس را حتي نگاه كنيد
مرگِ روح است زماني كه #آزادي را چشيده دوباره به #اسارت بازگردد!
پ ن:
اگر تمام روزهاي سال سر تان را به #اجبار بپوشانيد قطعا اين لحظات ،شاه ثانيه هايتان خواهد بود،خاطره خواهند شد.
نخنديد ،حتي لبخند هم نزنيد اين ها ساده ترين و پيش پا افتاده ترين#حقوق انسانهاست كه من آن را اين چنين با آب وتاب وصف مي كنم .
اغراق و بزرگ نمايي نيست اين #دغدغه زنان ايراني است!
https://goo.gl/gpbn9F
منابع مرتبط
انقلابی علیه زنان
http://bit.ly/1uxNVo5
سرکوب و خشونت علیه زنان در جمهوری اسلامی در خصوص قانون حجاب اجباری
bit.ly/2fEdpv0
حجاب در ایران چگونه به یک اجبار تبدیل شد؟
bit.ly/2FATxVm
@Tavaana_TavaanaTech
میترا حجازیپور قهرمان شطرنج آسیا، عکسی بدون حجاب در اینستاگرام منتشر کرده، با دلنوشتهای در ستایش آزادی: «چه دردناک است آن هنگام که گیسوان رقصان را به زندان پارچهای بازگردانی»
متن کامل نوشته میترا حجازیپور به شرح زیر است:
اسکار بهترين لحظات سال هم به زماني ميرسد كه باد اينگونه در جمع گيسوانت هجوم و آنها را از سويي به سوي ديگر به پرواز در مي اورد.
ديگر هرچه در سر داري فراموش مي شود؛ موج زندگي تو را در بر مي گيرد.
و چه دردناك است آن هنگام كه گيسوان رقصان را دوباره به زندان پارچه اي بازگرداني.
شايد امتحان كرده باشيد وقتي از خانه اي محقر به قصري با شكوه پا بگذاريد ديگر خانه محقر در دل شما جا ندارد يا وقتي لباسي نو به تن مي كنيد ديگر حاضر نيستيد لباس مندرس را حتي نگاه كنيد
مرگِ روح است زماني كه #آزادي را چشيده دوباره به #اسارت بازگردد!
پ ن:
اگر تمام روزهاي سال سر تان را به #اجبار بپوشانيد قطعا اين لحظات ،شاه ثانيه هايتان خواهد بود،خاطره خواهند شد.
نخنديد ،حتي لبخند هم نزنيد اين ها ساده ترين و پيش پا افتاده ترين#حقوق انسانهاست كه من آن را اين چنين با آب وتاب وصف مي كنم .
اغراق و بزرگ نمايي نيست اين #دغدغه زنان ايراني است!
https://goo.gl/gpbn9F
منابع مرتبط
انقلابی علیه زنان
http://bit.ly/1uxNVo5
سرکوب و خشونت علیه زنان در جمهوری اسلامی در خصوص قانون حجاب اجباری
bit.ly/2fEdpv0
حجاب در ایران چگونه به یک اجبار تبدیل شد؟
bit.ly/2FATxVm
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. میترا حجازیپور قهرمان شطرنج آسیا، عکسی بدون حجاب در اینستاگرام منتشر کرده، با دلنوشتهای در ستایش آزادی: «چه دردناک است آن هنگام که گیسوان رقصان را به زندان پارچهای بازگردانی» متن کامل نوشته میترا حجازیپور به شرح زیر است: اسکار بهترين لحظات سال…