آموزشکده توانا
57.8K subscribers
30.2K photos
36.3K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
پول گلوله!

شاید بعدها که تاریخ ایران در دوران جمهوری اسلامی را می‌نویسند، مخاطبان باور نکنند زمانی کسانی در ایران حکمرانی می‌کردند که جوانان را به علت باورهای سیاسی و عقیدتی اعدام می‌کردند و از خانواده‌های آنان پول گلوله طلب می‌کردند.

بلی، با اذن خمینی و سایر مقامات وقت قضایی، دستگاه اعدام جمهوری اسلامی مخالفان را اعدام می‌کرد. افرادی که در بین آن‌ها کودکان هم بودند، بدون آن که محاکمه شوند، بدون داشتن وکیل، بدون آن که حتی نام‌شان مشخص باشد. برخی تنها به خاطر داشتن یک روزنامه یا اعلامیه اعدام شدند.
به نظر شما، چگونه می‌توان برای جنایات جمهوری اسلامی اقامه دادخواهی کرد؟

#اسدالله_لاجوردی #دادخواهی #دهه_شصت #یاری_مدنی_توانا
#اعدام_های_دهه_شصت #خمینی #نه_به_اعدام
#رئیسی #محمدی_گیلانی
@Tavaana_TavaanaTech

‏«۱۳ مرداد ۶۷
من ملیحه اقوامی ساعت ۳ بعدازظهر دادگاه رفتم و حکم اعدام به من ابلاغ شد. الان ساعت ۷ بعدازظهر است که برای اعدام می‌روم.
حدیث مرد مومن با تو گویم
که چون مرگش رسد خندان بمیرد»

- از توییتر بهاره منشی


کشتار تابستان ۶۷ را می‌توان مخوف‌ترین کشتار سیاسی – حکومتی تاریخ معاصر ایران دانست. تفتیش عقاید از زندانیان سیاسی مجاهد خلق و چپگرا و اعدام چندهزارتن از آنان در عرض تقریبا ۲ ماه و به صورت مخفیانه و دور از خبررسانی رسانه‌ای، به جرات در تاریخ معاصر ایران سابقه نداشته است. این اعدام‌ها با دستور مستقیم آیت الله خمینی و در مرداد و شهریور ۶۷ انجام گرفت. خمینی هیئت‌هایی را مسئول محاکمه مجدد زندانیان سیاسی کرد که «حسینعلی نیری»، «مرتضی اشراقی»، و «مصطفی پورمحمدی» - در مقام نماینده وزارت اطلاعات - از اعضای اصلی هیئت تهران بودند. در بخشی از حکم اصلی خمینی آمده است: «از آنجا که منافقین خائن به هیچ وجه به اسلام معتقد نبوده و هر چه می‌گویند از روی حیله و نفاق آنهاست… کسانی که در زندان‌های سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می‌کنند، محارب و محکوم به اعدام می‌باشند».

البته همانطور که در حکم اصلی خمینی آمده است، در استان‌ها و باقی نقاط کشور نیز هیئت‌های دیگری برای محاکمه زندانیان فعال شده بودند. اما این هیئت اصلی منصوب خمینی در تهران بود که مسئولیت تفتیش عقاید زندانیان و صدور حکم اعدام برای آنان در زندان‌های اوین و گوهردشت برعهده داشت که محل اصلی تجمیع زندانیان سیاسی منسوب به سازمان مجاهدین خلق و گروه‌های چپگرا نیز محسوب می‌شد.

این حکم چنان سنگین بود که حتی بعضی از نزدیکان و منصوبان آیت الله خمینی نیز به پرسش و تردید می‌افتند. از جمله بحث درباره محکومانی درگرفت که دوره محکومیت خود را طی می‌کردند و حتی بعضی از آنان، در آستانه اتمام دوره حبس خود بودند. نقل است که مسئولان مربوطه از آیت الله خمینی می‌پرسند که: «آیا این حکم مربوط به مربوط به کسانی است که محکوم به اعدام هستند یا زندانیانی که محکوم به حبس شده‌اند ولی بر سر موضع هستند؟» که آیت الله خمینی در پاسخ دستور «نابودی دشمنان اسلام» را می‌دهد و می‌گوید: «در تمام موارد فوق هر کس در هر مرحله اگر بر سر نفاق باشد حکمش اعدام است سریعا دشمنان اسلام را نابود کنید. در مورد رسیدگی به وضع پرونده‌ها در هر صورت که حکم سریعتر اجرا گردد همان مورد نظر است».

درباره این جنایت بیش‌تر بخوانید:

https://tavaana.org/fa/Koshtar_67


#خاوران #علیه_فراموشی #نه_به_اعدام #دهه_شصت #تابستان۶۷#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مهدی نصیری، مدیرمسئول و سردبیر سابق کیهان، مدتی است که مواضع انتقادی نسبت به حکومت جمهوری اسلامی دارد و آن‌ها را در شبکه‌های اجتماعی خود بازنشر می‌دهد. این ویدیو بخشی از مناظره‌ای است که توسط رسانه دیدارنیوز صورت گرفته است.
آقای نصیری در این بخش از سخنان خود، ضمن اشاره به تعداد کشته‌شده‌های سال‌های اخیر، مصدومان چشم، بازداشتی‌های فراوان سال‌های اخیر، قتل‌های زنجیره‌ای، کشتار ۶۷ و ... می‌گوید جمهوری اسلامی نظام مهربانی نیست و در خشونت رژیم شاه را روسفید کرده است.

اذعان به این موضوعات از جانب کسی که در جمهوری اسلامی سمت داشته، جالب توجه است به خصوص که جمهوری اسلامی این موارد بیان شده را غالبا نفی کرده و مسئولیتی در قبالشان بر عهده نگرفته و گاه به نیروهای خارجی و گروه‌های مخالف و تبلیغات مخالفان نسبت داده است.

اما خشونت این رژیم امری انکار نشدنی است.

چند سال پیش عمادالدین باقی آمار کشته شدگان در رژیم شاهنشاهی را طبق اسناد بنیاد شهید، بیان کرده بود
به نوشته روزنامه همدلی، در ۱۵:خرداد سال ۱۳۴۲، ۳۲ نفر کشته شدند، ولی تبلیغات انقلابیون ۵۷ سال‌ها این رقم را پانزده هزار نفر اعلام کرده بود. یا در میدان ژاله در ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷ تعداد ۶۴ نفر کشته شده بودند، اما تبلیغات انقلابیون این رقم را سه هزار نفر اعلام کرده بود.

این آمار و ارقام با آمار کشته شدگان توسط جمهوری اسلامی قابل قیاس نیست. بسیاری از زندانیان در دهه شصت تنها به صرف داشتن روزنامه و اعلامیه گروه‌های مخالف، اعدام شدند!


#نه_به_جمهوری_اسلامی #خشونت #تابستان۶۷ #دهه_شصت #آبان۹۸ #انقلاب۱۴۰۱ #دی۹۶ #چشم_برای_آزادی #قتل_های_زنجیره_ای #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
امیر ایزدخواه، یکی از کاربران شبکه اجتماعی ایکس، خاطره‌ای از دوران کودکی و رفتار گشت ثارالله به شرح زیر منتشر کرده است:

«‏سال۱۳۶۱
نزدیک ماه رمضون بود. با مادر و خواهرم رفته بودیم خرید.
فروشگاه پاستور، يه چيزي شبیه سوپرمارکت بود، که اونزمان خیلی رایج نبود، ولی جنس های خیلی جذابی داشت.
اولین بار بود که لیوان تاشو میدیدم و با اصرار، مادرمو مجبور کردم که بخرتش. البته یه یویو هم کنارش واسم خرید.
هرجا میرفتی اون زمان، رادیو روشن بود.
«توجه توجه» !
کلماتی اضطراب آور، که ترس مرگ رو چنان به دل بچه ٦ ساله می انداخت که زبونش بند میرفت و پاهاش بیجون میشد.
آژیر وضعیت قرمز که بصدا در میومد، دیگه هیچ چیز دنیا جدی نبود، نه لیوان تاشو نه یویو! فقط بمب مهم بود و این سوال که قراره رو سر کی بیفته اینبار.
رفتیم توی زیرزمین، انبار فروشگاه با درهای شیشه ای بزرگ که به هیچ وجه، مصداق پناهگاه نبود. بگذریم که صدای لرزش شیشه ها و جیغ ها، از صدای انفجار بیشتر بود و وحشت آورتر.
اما این ترس واقعی از مرگِ محتمل زیر بمب های صدام، باعث نمیشد که از اوباشی نترسید که ارضا غربزه جنایت در باطنشون، با نصب عکس خمینی روی جیب لباس کمیته و دیدن وحشت در چهره زنان و دختران و پسران جوون ، به اوج میرسید.

وضعیت سفید شد و از پناهگاه بیرون اومدیم. دم در فروشگاه، ماشین گشت ثارالله وایساده بود.
اونزمان، لباس همه مردم شبیه هم بود و کسی به اون صورت دنبال مد نمیرفت. خواهرم ١٣ سالش بود و احتمالا بعد از دویدن به سمت پناهگاه و اون لحظات مرگ آلود، کمی از موهاش از روسری بیرون اومده بود. مادرم البته چادری بود ولی با اینحال، ارازل های کمیته در عقب رو باز کردن و با فحاشی و عربده به ما گفتند سوار شید.
خواهرم اومد چونه بزنه باهاشون و روسریشو مرتب کرد ولی مادرم گفت حرف نزنید و سریع سوار شید.
اون موقع ها وقتی کسی رو میگرفتند، مردم جمع میشدن و تماشا میکردند، و فارغ از بیگناهی افراد، قرار گرفتن توی جمعیت تماشاچی، خوشایند نبود و مادرم میخواست قبل ازینکه مردم جمع بشند، قائله ختم بشه، هرچند به شر!

ما رو تو بازداشتگاه کمیته، که بعدها شد دانشگاه پیام نور، تا ساعت ۱۱ شب نگه داشتند!
بیست سی نفری تو اتاق بودند، بیشتر دخترای جوون ولی مادری هم بود که نوزادشو گذاشته بود تو خونه و در حالی که هنوز بیگودی رو سرش بود، رفته بود سرکوچه گل بخره که بره عروسی.
دو دستی به در میکوبید و زار میزد و التماس میکرد که بچه من شیرخواره و تو خونه تنهاست.
ولی تا ساعت ۱۱ شب اون در باز نشد.
حوصلم سررفته بود از بازی کردن با یویو هم خسته شده بودم.
خواهر ۱۰ ساله دیگه ای هم داشتم که خونه تنها بود و پدرم هم از ما بیخبر! همین کافی بود برای مادرم که از نگرانی بی تاب بشه ولی با این وجود، شده بود سنگ صبور یه دختر جوون دیگه، که میگفت : بابام سرمو میبره!
باباش راننده تاکسی بود و خونشون اون ور شهر تو یه منطقه فقیرنشین.
رنگش پریده بود و همین باعث شده بود، عینک بزرگ سیاه و گردش، بیشتر به چشم بیاد و بعد از ۴۰ سال هنوز تو ذهن من بمونه.

در باز شد و بعد از موعظه های یه آخوند و تعهد گرفتن، که خودش یک ساعتی طول کشید، همه آزاد شدند.
یادم نیست که پدرم چطور خبردار شد و اومده بود سراغمون و من و خواهرمو برد خونه، ولی مادرم با اون دختر عینکی رفت خونشون تا به باباش توضیح بده که اونا حتی یه زن چادری رو هم گرفته بودن و یه جورایی وساطت کنه و مطمئن بشه که باباش، دختر رو نمیزنه.

وقتی مادرم برگشت خونه، پدرم اوقات تلخی کرد، نمیدونم چرا، ولی مامان از شدت سر درد حال تهوع داشت و مدام بالا میاورد.

فرداش، قصه بابای اون دختر رو تعریف کرد ، گفت که دست روی دختر بلند نکرد ولی داد بیداد کرده بود و خودشو زده بود و قرآن رو پاره کرده بود و خدا رو تهدید کرده بود که دیگه روزه نمیگیره!


۴۰ سال گذشته و هنوز…مهسا و آرمیتا و آرزو ها، قربانی توحش اوباش حکومت جهل و جنایت جمهوری اسلامی میشند.»


- شما چه تجربه‌ای دارید؟ چه خاطره‌ای از آن دوران تا کنون دارید؟
گشت ایثار، گشت ثارالله، گشت عفاف، گشت ارشاد و ...

#زن_زندگى_آزادى
#مهسا_امينی #دهه_شصت #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech