آموزشکده توانا
58.2K subscribers
29.8K photos
36.1K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
Forwarded from گفت‌وشنود
چرا حساسیت دینداران به پوشش زنان، بیش از حساسیتی است که در متون دینی می‌بینیم؟

در این رشته‌توییت علاوه بر تشریح علت، پاسخی کوتاه نیز می‌بینیم:

چون دینداری در این حوزه راحت‌تر و هویت‌سازتر است!

شما چه فکر می‌کنید؟

#حجاب_اجباری #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بیتا، خواهر جاویدنام بهنام لایق‌پور، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:

«اگه از من بپرسن بدترین درد دنیا چیه؟ میگم دلتنگی برای عزیزی که تا ابد حسرت دیدن و شنیدن صداش رو قلبت مونده، دردی که هیچ چیزی تو دنیا نمیتونه آرومت کنه، دلتنگ برادری هستم که از جانم عزیزتر بود برام و تا ابد باقی میمونه.
خسته شدم از این همه دلتنگی. حس می‌کنم دیگه بدنم قدرت تحمل این غم بزرگ رو نداره ،کم آوردم خدا 😭
ازتون نمی‌گذرم تا ابد نمی‌بخشمتون تا زمانی که نفس می‌کشم از کسانی که حق نفس کشیدن رو از عزیزتر از جانم گرفتن، دنیا گرده بی صبرانه منتظره گردش زمین هستم و به قدرت کارما سخت ایمان دارم
به امید روزی زنده‌ام که اول انتقام خون پاکت رو بگیرم سر بلند بیام پیشت و محکم بقلت کنم و دیگه هیچ وقت اجازه نمیدم که ازم جدا بشی جان دل خواهر 🫂
عاشقتم اندازه هزاران هزار دنیا قشنگترین بهنام دنیام »


- بهنام لایق‌پور، ۳۷ ساله بود. ۳۱ شهریور ۱۴۰۱ با شلیک گلوله ماموران در بلوار لاکانی رشت کشته شد.

ماموران در مقابل چشمان دوست‌دخترش به او شلیک کردند و جانش را گرفتند. بهنام در آخرین پست اینستاگرامش از عدم فعالیت در صفحه‌اش به احترام مردم ایران نوشته بود.

تا چند روز بعد از قتل او، پیکر بهنام را تحویل خانواده ندادند. ۱۳ آبان ۱۴۰۱ مردم زیادی برای مراسم چهلم او روانه باغ رضوان رشت شدند. ۲۰ مامور موتورسوار به مراسم حمله کردند و سنگ مزارش را شکستند.

#بهنام_لایق_پور 🤍🥀🕊 #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا #دادخواهی

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«جمهوری اسلامی، هر روز جنایت تازه‌ای انجام می‌دهد و ما نباید ناامید شویم. به قول توماج مرگ اصلی در ناامیدی است.
برای حمایت از توماج که حرف دل ما را می‌زد و صدای ما بود، تراکت‌هایی را در نقاط مختلف شهرمان چسباندیم. قطعا برای مبارزه با رژیم استبدادی باید تلاش‌مان را بیشتر و بیشتر کنیم.»

- ارسالی مخاطبان

#توماج_صالحی #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پنجشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، مراسم نخستین سالگرد کشته شدن سیدصالح میرهاشمی بر سر مزارش برگزار شد.

۲۵ آبان‌ ۱۴۰۱ در جریان خیزش انقلابی مردم ایران، در میدان نگهبانی محله «خانه اصفهان» - در شهر اصفهان - سه عضو نیروی بسیج به نام‌های «اسماعیل چراغی»، «محسن حمیدی» و «محمد کریمی» کشته شدند.
در آن روز نیروهای سرکوبگر حکومتی بلافاصله اقدام به بازداشت تعداد زیادی از شهروندان معترض صرفا به دلیل حضور در آن محل کردند. در نهایت در دادگاهی که برای ۵ متهم برگزار شد، صالح میرهاشمی به «محاربه» از طریق کشیدن سلاح کمری، مجید کاظمی به «محاربه» از طریق کشیدن سلاح کلاشنیکف و سعید یعقوبی به «محاربه» از طریق کشیدن اسلحه متهم شدند و دادگاه بدوی برای آن‌ها حکم اعدام صادر کرد. اتهاماتی که مبنای آن اعترافات اجباری متهمان تحت شکنجه بود.
پرونده‌ای پر از تناقض و بدون ادله اثبات جرم و به قصد انتقام‌گیری از مردم مبارز ایران. دادگاه به فایل لو رفته پلیس که می‌گفت شلیک کنندگان از خود نیروهای حکومتی بودند، هیچ توجهی نکرد.
دستگاه‌های رسانه‌ای و پروپاگاندای حکومت شروع به انتشار چندین باره اعترافات اجباری کردند.

صالح میرهاشمی، مجید کاظمی و سعید یعقوبی، بامداد جمعه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ اعدام شدند.
پس از قتل حکومتی صالح میرهاشمی، مجید کاظمی و سعید یعقوبی، پیکر هر یک از آن‌ها را دور از هم در سه محل مختلف بدون حضور خانواده‌شان دفن کردند. اجازه عزاداری ندادند. چند بار مزار آن‌ها را خراب کردند و مزار مجید را به آتش کشیدند و اعضای خانواده آن‌ها را بازداشت یا تهدید کردند.

#دادخواهی
#صالح_میرهاشمی #سعید_یعقوبی #مجید_کاظمی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
رئیس‌گروه مدیریت بحران شهرداری مشهد در مصاحبه با روزنامه خراسان می‌گوید:
«نه، نه، نه! سیلی در کار نیست؛ «آب‌گرفتگیِ جُزئی» است.
‏ نه بابا، این‌جوریا نیست؛ ماشین‌های کارتُنی را آب بُرده.»
این در حالی ست که تصاویر وحشتناکی از سیل در مشهد منتشر شده است. آن‌هم پس از فقط نیم ساعت بارندگی.
لمپنیسم، رذالت و سقوط اخلاقی در همه ابعاد این حکومت به اوج رسیده است. کلیدری، رئیس گروه پدافند غیرعامل و مدیریت بحران شهرداری مشهد بوده که در این مصاحبه با این سطح از سواد، مرگ حداقل ۷ هم‌وطنمان را منکر می‌شود. مفقودشدن کودکان دانش‌آموز را منکر می‌شود.

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#سیل_مشهد
@Tavaana_TavaanaTech
برهان باقری، مسئول دفتر نماینده ولی فقیه در سپاه ادعا کرده است:
«ما واقعا به قله نزدیک هستیم.»

از چه نظر به قله نزدیک شده‌ایم؟
فاکتور شما برای اندازه‌گیری چه بوده؟
فقر؟ عدالت آموزشی؟ دسترسی به بهداشت؟ آب آشامیدنی؟
حقوق کارگران؟ میزان خودکشی حتی بین کودکان؟
از کدام فاکتور سخن می‌گوئید؟ به کدام قله نزدیک شده‌اید شما؟

از یاد نبریم جمهوری اسلامی از فقر به عنوان سلاحی برای سرکوب و کنترل مردم استفاده می‌کند. پرواضح است که فقر ایرانیان، ناشی از اقدامات سیاسی جمهوری اسلامی است.

- اگر این زن حجاب نداشت، ماموران، بسیجی‌ها و معمم‌ها در صحنه حاضر بودند ... آن‌ها برایشان فقر و تنگدستی و فلاکت مردم اهمیتی ندارد.
متاسفانه هر روز اقشار بیشتری از مردم میهن‌مان فقیر و فقیرتر می‌شوند و این نتیجه سیاست‌های رژیم استبداد دینی است.

#فقر_فساد_گرونی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
امروز ۲۸ اردی‌بهشت زادروز مهران سماک است.

مهران سماک، ۲۷ ساله، در شب باخت تیم فوتبال ایران در جام‌جهانی، در محله‌ی چراغ برق انزلی زمانی که ماشین‌ها در حال بوق زدن بودن، هدف گلوله‌های ساچمه‌ای ماموران امنیتی قرار گرفت و کشته شد.

او ساعاتی قبل از این اتفاق در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «امشب فارغ از هر نتیجه فقط باشیم کنار هم»
برادر او مهرشاد سماک ضمن انتشار این ویدئو در اینستاگرام خود نوشت:

«۲۸ اردیبهشت و چه چیزی زیباتر از تولد تو چشم آبی جان، تولد تویی که افتخار ما شدی و چه زیبا با غرور به هر جا می‌رسم نامت را صدا می‌زنم و به داشتن برادری مثل تو افتخار می‌کنم همه از شادبودنت از زیبایی‌ات که به چهره داری می‌گویند اما بود نامردی که چشم زیبایی و شادی تو را نداشت اما حالا که تو را نمی‌بینم و به خاک دادمت
ای خاک تو با او مهربان باش!
اگر زندگی با او مهربان نبود!
اگر مرگ با او مهربان نبود!
اگر انسان‌های دیگر با او مهربان نبودند!
خاک تو با او مهربان باش 🙏🙏

😭 مهران من مهربان بود 😭»

دادخواه هم‌وطنان‌مان باشیم و صدای آن‌ها باشیم


#مهران_سماک #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
کارشناس صداوسیمای جمهوری اسلامی در برنامه‌ای گفت:
«تشویق زنان به سواد، توطئه برای کاهش جمعیت است.»
علاوه بر دشمنی و جنگ جمهوری اسلامی با آگاهی و دانش، در این جمله زن‌ستیزی آشکاری می‌بینیم. جمهوری اسلامی زن را تنها وسیله‌ای برای رفع نیازهای جنسی و فرزندآوری می‌بیند.

رویای افزایش جمعیت در جمهوری اسلامی با چه هدفی انجام می‌گیرد؟
جمهوری اسلامی فرزندآوری را بر رفاه و حق انتخاب زنان اولویت می‌دهد. خامنه‌ای خواهان افزایش جمعیت کشور به حدود ۲۰۰ میلیون نفر شده است در حالی که برای همین جمعیت کنونی هم امکانات اولیه زندگی فراهم نیست..
سالانه ایرانیان بی‌شماری را اعدام می‌کند تعداد زیادی از هم‌وطنان‌مان در حوادث جاده‌ای به قتل می‌رسند تعداد بیشتری به دلیل ابتلا به انواع بیماری‌ها و در دسترس‌نبودن امکانات بهداشتی جان خود را از دست می‌دهند گروهی از هم‌وطنان‌مان هم دست به خودکشی می‌زنند یا به دلیل حوادث ناشی از کار به کام مرگ فرو می‌روند.

#یاری_مدنی_توانا
#فرزندآوری
#حقوق_زنان
#نه_به_جمهورى_اسلامى
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ویدئو ساختگی برای سفیدشویی ماموران نیروی انتظامی

این روزها که رفتار خشونت‌آمیز ماموران نیروی انتظامی و گشت ارشاد در بسیاری از تصاویر و ویدئوهایی در فضای مجازی منتشر شده، علی‌اکبر رائفی‌پور، برای سفیدشویی این اتفاقات، دست به انتشار یک کلیپ ساختگی در شبکه اجتماعی ایکس زده و نوشته:
«جناب سرهنگ حیدری خیلی مردی …»

موضوعی که تبدیل به سوژه طنز کاربران شده است.
نکته جالب توجه که بسیاری از کاربران نیز به آن اشاره کرده‌اند، شکل و شمایل این کلاه نظامی است که ادعا می‌شود مربوط به یک سرهنگ نیروی انتظامی(حیدری) است.
این کلاه باید برخلاف سایر کلاه‌های درجه‌های پایین‌تر باید دارای خوشه باشد.

یکی از کاربران در واکنش به این ویدئو ساختگی می‌نویسد:
«یعنی عقلش نرسیده زنگ بزنه ۱۱۰ پلاکو بده که زنگ بزنن به صاحب ماشین ؟! تازه خودشم پلیس بوده»

کاربر دیگری نوشته:
«کلاه سرهنگ‌ که جا گذاشته و خودش خلاف بلکه جرم است چرا زیتون روی آن ندارد»

#سفیدشویی #گشت_ارشاد

@tavaanatech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
داستان‌گویی و روایت‌گری برای حمایت از دیگری

جلسه ۵: بسط و گسترش رویداد‌های داستان

در این جلسه، به بررسی مفاهیمِ بسط و گسترش رویداد‌های داستان و پیش‌آگاهی و ایجاد فضای تعلیق خواهیم پرداخت. همینطور، مفهوم «سرعت روند بیان وقایع در داستان» و «زاویه دید داستان‌سرا و تاثیر آن بر داستان» بررسی خواهیم کرد. و در پایان هم روش‌های توسعه داستان، بیان، تم و مضمون داستان و نحوه‌ی ارائه آن به خواننده را مرور خواهیم کرد.


در وبسایت توانا
در سانکلاد
در کست باکس
در یوتیوب


اگر تاکنون در جلسه‌های پیشین شرکت نکردید، دقایقی وقت بگذارید و در پیش آزمون این دوره شرکت کنید.

کانال واتس‌اپ
کانال تلگرام


#ایران #داستان #روایتگری #حقوق_بشر #یاری_مدنی_توانا

https://t.me/advocatingforothers
Audio
داستان‌گویی و روایت‌گری برای حمایت از دیگری

جلسه ۵: بسط و گسترش رویداد‌های داستان

در این جلسه، به بررسی مفاهیمِ بسط و گسترش رویداد‌های داستان و پیش‌آگاهی و ایجاد فضای تعلیق خواهیم پرداخت. همینطور، مفهوم «سرعت روند بیان وقایع در داستان» و «زاویه دید داستان‌سرا و تاثیر آن بر داستان» بررسی خواهیم کرد. و در پایان هم روش‌های توسعه داستان، بیان، تم و مضمون داستان و نحوه‌ی ارائه آن به خواننده را مرور خواهیم کرد.


در وبسایت توانا
در سانکلاد
در کست باکس
در یوتیوب


اگر تاکنون در جلسه اول شرکت نکردید، دقایقی وقت بگذارید و در پیش آزمون این دوره شرکت کنید.

کانال واتس‌اپ
کانال تلگرام


#ایران #داستان #روایتگری #حقوق_بشر #یاری_مدنی_توانا

https://t.me/advocatingforothers
با ما در اینستاگرام توانا همراه باشید

گفت‌وگوی جمعه ۳۳
امروز جمعه ۲۸ اردی‌بهشت / ۱۷ می
ساعت ۲۱ به وقت تهران
مهمان
هامره مرادی، قصه‌گو و عضو پیشین کانون پرورش فکری کودکان


میزبان
مهدی موسوی، شاعر و نویسنده

سپاس از همراهی با توانا



#یاری_مدنی_توانا
#گفتگو
#گفتگوی_جمعه #زن_زندگی_آزادی
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
@seyedmehdimoosavi2
«حکومت علاوه بر بسیجیان و لباس‌شخصی‌ها و مداحانی که چهره حزب‌اللهی دارند، به دسته‌ای از تبلیغات‌چی‌های بدون ریش و فکلی نیاز دارد تا بخش‌هایی از جامعه را که با تبلیغات ایدئولوژیک سر راست، مثل درس‌های قرائتی و جوادی‌آملی، سر همراهی ندارد، جذب کند.»

گزیده‌ای از کتاب «ماشین تبلیغات جمهوری اسلامی چگونه کار می‌کند؟»
نوشته مجید محمدی را خواندیم.
پیشنهاد این هفته ادمین برای مطالعه کتاب آخر هفته.

این کتاب را به رایگان دانلود کنید:
https://tavaana.org/how_does_irs_propaganda_machine_work/

#یاری_مدنی_توانا
#کتاب
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
ای صاحب فتوا ز تو پرکارتریم
با این همه مستی ز تو هشیار تریم
تو خون کسان خوری و ما خون رزان
انصاف بده کدام خونخوارتریم


۲۸ اردیبهشت روز بزرگداشت حکیم عمر خیام است.

اگر چه برخی شارحان و‌ ادیبان مسلمان تلاش کرده‌اند تا حکیم عمر خیام را از آنچه خداناباوران درباره او می‌گویند مبرا کنند اما تردیدی نیست که فکر و اندیشه‌ی خیام چارچوب‌های مذهب و اسلام را در نوردیده و محدود و‌ منحصر به آن نمانده‌است. تردیدهای عمده و بنیادینی که رباعیات خیام در مقولات کلانی چون معاد و جهان پس از مرگ ایجاد می‌کند و غنیمت‌شمردن لذت‌های عینی و دنیوی را به هیچ وجه نمی‌توان در چارچوب آنچه که «شرع» نامیده می‌شود، گنجانید.

- ارسالی همراهان

#خیام #حکیم_عمر_خیام #معاد #خداناباوران #گفتگو_توانا


@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

«کارو فیضی ۲۱ ساله اهل سقز یکی دیگر از مصدومان چشم در جریان شلیک عامدانه به چشم معترضان در خیزش انقلابی ۱۴۰۱ است.
در تاریخ ۲۸ شهریور ۱۴۰۱ او جوانی ۱۹ سال بود.
اوایل تجمع حدود هزار نفر از مردم سقز در اعتراض به قتل مهسا امینی به خیابان آمده بودند، اما رفته رفته به جمعیت آن‌ها افزوده می‌شد و شاید جمعیت بالغ بر ۵ هزار نفر شده بود.
بعد از ظهر آن روز کارو هم بیرون رفته بود.
مردم معترض فقط شعار می‌دادند و هیچ حرکتی که تحریک کننده نیروهای حکومتی باشد، وجود نداشت.
ناگهان نزدیک ۲۰۰ نفر از نیروهای یگان ویژه به سمت مردم حمله‌ور شدند و مستقیم به سمت آن‌ها شلیک کردند.
مردم معترض هر کدام به سمتی فرار می‌کردند و بیشتر آن‌ها به پارک اصلی شهر در انتهای همان خیابان پناه بردند.
کارو از پارک خارج شد و نیروهای حکومتی که با موتور و مسلح بودند و بدون اخطار به سمت مردم شلیک می‌کردند، کارو را با شاتگان مورد هدف قرار می‌دهند.
بیش از ۲۰۰‌ ساچمه از زانو به بالا به او اصابت کرد.
حدود ۲۰ ساچمه به صورت کارو برخورد کرد.
دو ساچمه به چشم راست و یک ساچمه به چشم چپ دنیا برای کارو تیره و تار شد.
در آن روز غیر از کارو چند نفر دیگر در شهر سقز چشمانشان مورد هدف قرار گرفت.

به همراه چند نفر کارو را به بیمارستان رساندیم.
پس از معاینه به خانواده او گفتند باید به تهران برده شود.

شبکیه پاره شده بود.
دو هفته‌ای چشمانش بسته بود و دید نداشت و نهایت پس از ۱۵ بار عمل،‌ امروز چشم چپ او شش دهم دید دارد و چشم راست او در حد سایه می‌بیند.
او و خانواده‌اش امیدوار هستند که پس از دو سال پیگیری برای درمان و خروج دوباره روغن چشم، همچنان امیدی برای بهبودی داشته باشد.

کارو دیپلم تجربی داشت و می‌خواست به دانشگاه برود که در اثر این آسیب، کتاب خواندن و ادامه تحصیل در حال حاضر برایش مقدور نیست.
او فوتبالیست بود و در لیگ دسته یک کشور فوتسال بازی می‌کرد.
طرفدار باشگاه استقلال (تاج) است و وریا غفوری را اسطوره و الگوی خود می‌داند.»

از صفحه چشم برای آزادی، به نقل از یکی از دوستان کارو


در خیزش انقلابی ۱۴۰۱ صدها تن از هموطنان ما با شلیک عامدانه و سیستماتیک نیروهای سرکوبگر حکومت جمهوری اسلامی چشمان خود را از دست دادند.
#چشم_برای_آزادی
#کارو_فیضی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فرهاد پوریاری، هنرمند مقیم عمان، با شن‌های ساحلی، تندیس نیلوفر آقایی را ساخته تا به ما یادآور شود که نیلوفر، دختر زیبای ایران، چشمش را برای آزادی داده است.

نیلوفر آقایی، مامایی که در تجمع روز ۴ آبان ۱۴۰۱ مقابل سازمان نظام پزشکی، بر اثر اصابت گلوله پینت‌بال، بینایی یک چشم خود را از دست داده است، پر شور و با عشق به کار تخصصی‌اش ادامه می‌دهد. او همچنین در صفحه اینستاگرامش آموزش‌های تخصصی در مورد سلامت زنان و بارداری ارائه می‌دهد.


مرتبط:

تصور کن: چشم‌ها
tavaana.org/imagine16/
گفتگو با سامان از مصدومان چشم
tavaana.org/eyes_freedom/
گفتگو با کوثر افتخاری، از مصدومان چشم
tavaana.org/friday-30/
گفتگو با مرسده شاهین‌کار
https://tavaana.org/friday9/


#نیلوفر_آقایی #چشم_برای_آزادی #هنر_اعتراض #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی، در نخستین سالگرد بازداشت هم‌بندی‌اش نسیم غلامی سیمیاری در زندان اوین، متنی نوشت و از مقاومت این زندانی سیاسی تمجید کرد. زندانی‌ای که با اتهامات سنگینی بر اساس اعترافات اجباری مواجه شده و همچنان بلاتکلیف و بدون دریافت حکم زندانی است.

متن یادداشت گلرخ ایرایی به شرح زیر است:


«برای نسیم عزیزم
که سرشار از مقاومت است
و بی ادعاست.
یکسال گذشت که رخت بسته ای از خانه به کوچ در دیار خوف؛ در این زمستان که لاشه‌ی امید بر در گاهش آویخته اند و کورسوی بهاری در انتهایش سو نمیزند. در قساوت زنجيرها عجب ایستاده ای و دلتنگی را به ستوه آوردی؛ در این مجال که مردمان شهر با گریز خود مدارا می‌کنند و تصویر خوف بر دل‌ها سایه افکنده است.

آنگاه که در سرودها و جنازه‌هایی آرمیده در گورها، در جای جای شهر تکرار می‌شدیم و شهر در شقاوت نادانی از قعر حفره‌های خالی مانده‌ی چشم‌خانه‌ها جهان را به نظاره انتظار می‌کشید؛ در میان غریو سکوت مردمانی ایستاده به سان قامتی در تسلیم در طنين نومیدوار دعاهایی هرگز مستجاب نشده؛ آنگاه که همسفران بی آنکه در چشم هامان نظر بتوانند کرد بر باورهامان خنج می‌کشیدند و پیاله بر رُخِ ریا میزدند و شرم جا مانده بر پیشانی‌هاشان بر دردناکی رسوب وحشت در سینه هامان دهن کجی می‌کرد؛ سرودی نغمه‌ی نبرد را نبردی که خوش داشتمش بی آنکه بر آن جسارت حضور یابم.
یکسال پیش بازداشت شد و همچنان بلاتکلیف است. در اعتراض به فقر و فلاکتی که در زندگی‌هامان تنیده شده است و مطالبه‌اش بهتر زیستن بود. نسیم عزیزم را وادار به اعتراف علیه خود کردند و حالا با اتهاماتی سنگین مواجه است وارد کردن اتهامات سنگین در پاسخ به اعتراض و حضور در کف خیابان نه تنها محکوم که نشان از استیصال و کینه‌توزی حکومت و سیستم قضائی و امنیتی آن است. اعتراض حق ما و خیابان از آن ماست.

کسی که به تو و همه ی همانندانت افتخار میکند. گلرخ ایرایی اردیبهشت ۱۴۰۳ ، زندان اوین»


مرتبط:

روایت یک پرونده، گلرخ ایرایی
https://tavaana.org/case_golrokh/

#نسیم_غلامی_سیمیاری #گلرخ_ایرایی #زندانی_سیاسی
#بیانیه #کف_خیابان #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech