با نزدیکشدن به دومین سالگرد قتل مهسا و آغاز انقلاب ۱۴۰۱، ماموران سرکوبگر جمهوری اسلامی، رامیار ابوبکری، نوجوان ۱۶ ساله را بازداشت کردهاند.
آژانس خبررسانی کردستان «کُردپا» امروز سهشنبه ۱۳ شهریور، از بازداشت رامیار ابوبکری، برادر دادخواه زانیار ابوبکری، از جانباختگان انقلاب زن زندگی آزادی در مهاباد خبر داد.
به گزارش کردپا، ساعت ٣ بامداد، نیروهای سرکوبگر بدون ارائه حکم قضایی، به خانه این نوجوان ۱۶ ساله هجوم بردهاند و پدر و مادر او را بهشدت مورد ضربوجرح قرار دادند در ادامه با توسل به خشونت بسیار، رامیار ۱۶ ساله را بازداشت کردند.
پسر دیگر این خانواده، زانیار ابوبکری، جوان ۲۱ ساله اهل مهاباد، در پنجم آبان ۱۴۰۱ در جریان اعتراضاتی که پس از خاکسپاری سمکو مولودی، از جانباختگان اعتراضات مردمی در این شهر برگزار شده بود، با شلیک گلوله از سوی نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی جان باخت.
او به تازگی ازدواج کرده بود و امید به زندگی در آزادی در تمام تصاویری که از او منتشر شده موج میزند. رامیار در این عکس لباس تیره به تن دارد و در کنار برادرش زانیار، جوان با لباس روشن، ایستاده است.
جمهوری اسلامی قاتل جوانانمان و سرکوبگر خانوادههای دادخواه است.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#رامیار_ابوبکری
#زانیار_ابوبکری
@Tavaana_TavaanaTech
آژانس خبررسانی کردستان «کُردپا» امروز سهشنبه ۱۳ شهریور، از بازداشت رامیار ابوبکری، برادر دادخواه زانیار ابوبکری، از جانباختگان انقلاب زن زندگی آزادی در مهاباد خبر داد.
به گزارش کردپا، ساعت ٣ بامداد، نیروهای سرکوبگر بدون ارائه حکم قضایی، به خانه این نوجوان ۱۶ ساله هجوم بردهاند و پدر و مادر او را بهشدت مورد ضربوجرح قرار دادند در ادامه با توسل به خشونت بسیار، رامیار ۱۶ ساله را بازداشت کردند.
پسر دیگر این خانواده، زانیار ابوبکری، جوان ۲۱ ساله اهل مهاباد، در پنجم آبان ۱۴۰۱ در جریان اعتراضاتی که پس از خاکسپاری سمکو مولودی، از جانباختگان اعتراضات مردمی در این شهر برگزار شده بود، با شلیک گلوله از سوی نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی جان باخت.
او به تازگی ازدواج کرده بود و امید به زندگی در آزادی در تمام تصاویری که از او منتشر شده موج میزند. رامیار در این عکس لباس تیره به تن دارد و در کنار برادرش زانیار، جوان با لباس روشن، ایستاده است.
جمهوری اسلامی قاتل جوانانمان و سرکوبگر خانوادههای دادخواه است.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#رامیار_ابوبکری
#زانیار_ابوبکری
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سالگرد کشتهشدن جاویدنام زانیار ابوبکری، فرزند عبدالله و خدیجه، ۲۲ ساله، دیپلم مکانیک
بعد از سربازی، علاوه بر مکانیکی، نماکاری ساختمان هم انجام میداد، زانیار روز ۵ آبان کشته میشود، او در آن روز همراه با مادر و برادرش به خیابانها میروند، برادر زانیار در میان شلوغیها ناپدید میشود، زانیار برای حفظ جان مادرش میگوید بدو، تیراندازی میکنند، اما ناگهان زانیار بر زمین میافتد و شکمش میشود فواره خون.
به نوشته منبعی آگاه در شبکههای مجازی، «زانیار با دختری که خیلی دوستش داشت بنام «دیمن» نامزد بود و قرار بود به زودی ازدواج کنند.
در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، روز مراسم خاکسپاری اسماعیل مولودی از جانباختههای مهاباد در ۵ آبان ۱۴۰۱، شروع بزرگترین قیامهای مردم در کردستان بود. نیروهای امنیتی با بیرحمی از سلاحهای جنگی استفاده میکردند و اعتراضات به خشونت کشیده شد. زانیار و برادر کوچکترش همراه مادرشان به خیابان رفتند، ماموران با ساچمه شلیک میکردند، همه درختها پر از ساچمه بود. تیراندازی با سلاح جنگی که آغاز شد، زانیار سنگ آخر را به طرف ماموران پرت کرد، دست راست مادرش را گرفت و گفت فرار کنیم، در همان حال، زانیار جلوی پای مادرش به زمین افتاد و فریاد زد «ئه ی دایه گیان» (ای مادر جان)، مادرش فکر کرد زانیار زمین خورده است، دور کمر پسرش را گرفت تا بلند کند ولی نتوانست.»
این منبع آگاه ادامه داده: «دو جوان به کمک مادر آمدند تا زانیار را بلند کنند، اما مادر تازه فهمید که زانیار گلوله خورده و شروع کرد به داد و فریاد. از شکم زانیار خون فواره میزد، با گلوله قناسه به پسرش شلیک شده بود. گلوله از پشت به سمت چپ کمر زانیار شلیک شده بود و از سمت راست شکمش خارج شده بود. زانیار را به بیمارستان رساندند و او را فوری به اتاق عمل میبرند، اما زانیار توان تحمل چنین جراحتی را نداشت و جان سپرد.»
#زانیار_ابوبکری #علیه_فراموشی #مهاباد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بعد از سربازی، علاوه بر مکانیکی، نماکاری ساختمان هم انجام میداد، زانیار روز ۵ آبان کشته میشود، او در آن روز همراه با مادر و برادرش به خیابانها میروند، برادر زانیار در میان شلوغیها ناپدید میشود، زانیار برای حفظ جان مادرش میگوید بدو، تیراندازی میکنند، اما ناگهان زانیار بر زمین میافتد و شکمش میشود فواره خون.
به نوشته منبعی آگاه در شبکههای مجازی، «زانیار با دختری که خیلی دوستش داشت بنام «دیمن» نامزد بود و قرار بود به زودی ازدواج کنند.
در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، روز مراسم خاکسپاری اسماعیل مولودی از جانباختههای مهاباد در ۵ آبان ۱۴۰۱، شروع بزرگترین قیامهای مردم در کردستان بود. نیروهای امنیتی با بیرحمی از سلاحهای جنگی استفاده میکردند و اعتراضات به خشونت کشیده شد. زانیار و برادر کوچکترش همراه مادرشان به خیابان رفتند، ماموران با ساچمه شلیک میکردند، همه درختها پر از ساچمه بود. تیراندازی با سلاح جنگی که آغاز شد، زانیار سنگ آخر را به طرف ماموران پرت کرد، دست راست مادرش را گرفت و گفت فرار کنیم، در همان حال، زانیار جلوی پای مادرش به زمین افتاد و فریاد زد «ئه ی دایه گیان» (ای مادر جان)، مادرش فکر کرد زانیار زمین خورده است، دور کمر پسرش را گرفت تا بلند کند ولی نتوانست.»
این منبع آگاه ادامه داده: «دو جوان به کمک مادر آمدند تا زانیار را بلند کنند، اما مادر تازه فهمید که زانیار گلوله خورده و شروع کرد به داد و فریاد. از شکم زانیار خون فواره میزد، با گلوله قناسه به پسرش شلیک شده بود. گلوله از پشت به سمت چپ کمر زانیار شلیک شده بود و از سمت راست شکمش خارج شده بود. زانیار را به بیمارستان رساندند و او را فوری به اتاق عمل میبرند، اما زانیار توان تحمل چنین جراحتی را نداشت و جان سپرد.»
#زانیار_ابوبکری #علیه_فراموشی #مهاباد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech