مریم دریسی، از بازداشتشدگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، برای اجرای حکم یک سال حبس، به زندان فراخوانده شد. او نوشته که به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس محکوم شده و مصداق آن عکس و پستی بوده که حدود هشت ماه پیش در اینستاگرام منتشر کرده بود.
مریم دریسی نوشته:
«از آخرین باری که اینجا نوشتم روزهای زیادی میگذرد. آخرین نوشتهام باعث شد این حکم را بگیرم. قاضی انصاری، رییس دادگاه انقلاب گفت لخت و عور کنار دریا عکس گرفتهای. و انگار معنی لخت و عور را نمیداند. دادستان رحمانی گفت وقتی پایت را تا آنجا بالا بزنی و از پابند الکتریکیات عکس بگیری یعنی بالاتر هم رفتهای و انگار من مالک بدن خودم نیستم و این حکومت آنهاست که صاحب بدن من است. با همان عکسها و درد دلی که از دوران پابندم داشتم حکم به توهین علیه نظام برای من صادر کردند و جریمهام شد یک سال حبس تعزیری. کار اعتراض و دادگاه تجدیدنظر تا الان طول کشید و من چهار ماه آزگار کار نداشتم. تمام زبانکدههای کازرون را رفتم و مصاحبه دادم قبول شدم و تا اسم پرونده سیاسیام را شنیدند گفتند نمیتوانند مرا قبول کنند. حتی ترجمه یک کتاب را ویرایش کردم و صاحبکار که از قضا آشنا بود و زمانی همکار(!) پول من را خورد پشیزی به من پرداخت نکرد. چهار ماه سختی بود. اما من هر روزش را به زندان و زنان عادل آباد هم فکر کردم. به کیان پسر شهرزاد، به زنان بند قتل، به نوجوانان غمگین بند نوجوان، به زنان بند سرقت و مواد و این که چند صباح دیگر باید باز به آنجا برگردم و برای حقوق اولیهام بجنگم. برای چند استوری و یک پست اینستاگرامی و یک عکس بدون روسری کنار دریا باید سالی را در زندان باشم. خجالتش بماند برای قاضی. اما شما به یاد آنهایی باشبد که احکام سنگین بغی و اعدام گرفتند. پخشانها، شریفهها، عباسها. شب سیاه را سحری در پیش است.»
عکس لخت و عور مریم دریسی را در اسلاید دوم ببینید!!
خانم دریسی دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه ساوه و اهل کازرون است. او که در خیزش زن زندگی آزادی دستگیر شد، به ۱۵ ماه حبس محکوم شد، از پذیرش عفو رهبری سرباز زد، چهار ماه در زندان عادل آباد گذراند و پس از آن را با پابند الکترونیک حبس خانگی بود. او در زمستان ۱۴۰۲ درباره محدودیتهای ناشی از بستن پابنذ، سختی تردد، مراجعه به زندان، سختی حمام رفتن با پابند نوشته بود.
او همچنین نوشته بود که ماهانه باید ششصد تومان بابت محدودیتی که حکومت ایجاد کرده، به حکومت پول هم بدهد!
«کمتر از هزار متر حق تردد داشتم و برای هر بیرون رفتن از محدوده باید مرخصی میگرفتم. مرخصی گرفتن هم آداب و دردسرهای خودش را دارد. باید ساعتها پشت در اتاق دادستان در دادگاه منتظر باشی تا شاید دو یا سه روز را مرحمت کند و به تو ببخشد. تازه بعد از آن هم باید به زندان مراجعه کنی و حضوری بزنی. آنجا پابندت را چک میکنند مبادا آن را دستکاری کرده باشی، مانند هر دو سه بار در ماه که یا تماس میگیرند تا به زندان بروی یا خودشان به خانهات میآیند برای چک کردن پابند. برای پابند هر ماه ششصد تومان اجاره پرداخت میکنیم. دستخوشی برای تشکر از این بار سنگینی که به پایمان بستهاند و محدودیتی که برایمان ایجاد کردهاند. باید متشکر باشیم از قدرت اول منطقه که هزار متر آن طرفتر رفتن ما را خطری برای خود حس میکند و پولش را میگیرد. وقت حمام سه چهار کیسه نایلونی را باید روی این پابند بپوشانیم مبادا خیس شود. حمام رفتن بخش پر زحمت پابند داشتن است.»
#زن_زندگی_آزادی #مریم_دریسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مریم دریسی نوشته:
«از آخرین باری که اینجا نوشتم روزهای زیادی میگذرد. آخرین نوشتهام باعث شد این حکم را بگیرم. قاضی انصاری، رییس دادگاه انقلاب گفت لخت و عور کنار دریا عکس گرفتهای. و انگار معنی لخت و عور را نمیداند. دادستان رحمانی گفت وقتی پایت را تا آنجا بالا بزنی و از پابند الکتریکیات عکس بگیری یعنی بالاتر هم رفتهای و انگار من مالک بدن خودم نیستم و این حکومت آنهاست که صاحب بدن من است. با همان عکسها و درد دلی که از دوران پابندم داشتم حکم به توهین علیه نظام برای من صادر کردند و جریمهام شد یک سال حبس تعزیری. کار اعتراض و دادگاه تجدیدنظر تا الان طول کشید و من چهار ماه آزگار کار نداشتم. تمام زبانکدههای کازرون را رفتم و مصاحبه دادم قبول شدم و تا اسم پرونده سیاسیام را شنیدند گفتند نمیتوانند مرا قبول کنند. حتی ترجمه یک کتاب را ویرایش کردم و صاحبکار که از قضا آشنا بود و زمانی همکار(!) پول من را خورد پشیزی به من پرداخت نکرد. چهار ماه سختی بود. اما من هر روزش را به زندان و زنان عادل آباد هم فکر کردم. به کیان پسر شهرزاد، به زنان بند قتل، به نوجوانان غمگین بند نوجوان، به زنان بند سرقت و مواد و این که چند صباح دیگر باید باز به آنجا برگردم و برای حقوق اولیهام بجنگم. برای چند استوری و یک پست اینستاگرامی و یک عکس بدون روسری کنار دریا باید سالی را در زندان باشم. خجالتش بماند برای قاضی. اما شما به یاد آنهایی باشبد که احکام سنگین بغی و اعدام گرفتند. پخشانها، شریفهها، عباسها. شب سیاه را سحری در پیش است.»
عکس لخت و عور مریم دریسی را در اسلاید دوم ببینید!!
خانم دریسی دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه ساوه و اهل کازرون است. او که در خیزش زن زندگی آزادی دستگیر شد، به ۱۵ ماه حبس محکوم شد، از پذیرش عفو رهبری سرباز زد، چهار ماه در زندان عادل آباد گذراند و پس از آن را با پابند الکترونیک حبس خانگی بود. او در زمستان ۱۴۰۲ درباره محدودیتهای ناشی از بستن پابنذ، سختی تردد، مراجعه به زندان، سختی حمام رفتن با پابند نوشته بود.
او همچنین نوشته بود که ماهانه باید ششصد تومان بابت محدودیتی که حکومت ایجاد کرده، به حکومت پول هم بدهد!
«کمتر از هزار متر حق تردد داشتم و برای هر بیرون رفتن از محدوده باید مرخصی میگرفتم. مرخصی گرفتن هم آداب و دردسرهای خودش را دارد. باید ساعتها پشت در اتاق دادستان در دادگاه منتظر باشی تا شاید دو یا سه روز را مرحمت کند و به تو ببخشد. تازه بعد از آن هم باید به زندان مراجعه کنی و حضوری بزنی. آنجا پابندت را چک میکنند مبادا آن را دستکاری کرده باشی، مانند هر دو سه بار در ماه که یا تماس میگیرند تا به زندان بروی یا خودشان به خانهات میآیند برای چک کردن پابند. برای پابند هر ماه ششصد تومان اجاره پرداخت میکنیم. دستخوشی برای تشکر از این بار سنگینی که به پایمان بستهاند و محدودیتی که برایمان ایجاد کردهاند. باید متشکر باشیم از قدرت اول منطقه که هزار متر آن طرفتر رفتن ما را خطری برای خود حس میکند و پولش را میگیرد. وقت حمام سه چهار کیسه نایلونی را باید روی این پابند بپوشانیم مبادا خیس شود. حمام رفتن بخش پر زحمت پابند داشتن است.»
#زن_زندگی_آزادی #مریم_دریسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech