سیوپنجمین سالگرد عملیات مروارید؛ روزی که نیروی دریایی عراق 'فلج شد'
بهرام افضلی، فرمانده وقت نیروی دریایی، در سال ۶۱ به اتهام عضویت در حزب توده و قصد کودتا دستگیر و همراه تعدادی دیگر از اعضای حزب اعدام شد. میرحسین موسوی در سال ۶۹ درباره کودتای حزب توده اظهار داشت به او تلفن شد که این حزب «توطئه وسیعی را پی ریخته». او و تعدادی دیگر به ملاقات آیتالله روحالله خمینی، بنیانگذار و رهبر وقت جمهوری اسلامی رفتند و گزارش دادند، اما او به آنها گفته بود: «این اطلاعات کاملاً نادرست است». آقای هاشمی رفسنجانی هم بعدها درباره دستگیری و اعدام اعضای حزب توده گفت: «اگر آن کار را نمیکردیم، بهتر بود. ما حزب توده را زیر نظر داشتیم. من برای این حرف که آنها به فکر کودتا بودند، دلیلی پیدا نکردم.»
حمید احمدی، تاریخپژوه، افسر بازنشسته نیروی دریایی و مشاور نظامی اولین رئیسجمهور ایران، معتقد است که «در جنگ ایران و عراق، بدون #پیروزی #عملیات_مروارید نه تنها آزادسازی #خرمشهر در ٣ خرداد ۱٣۶۱ ممکن نبود، بلکه به طور یقین حداقل خوزستان از ایران جدا شده بود». او اهمیت این عملیات را چنان میداند که «راه دریا» برای عراق بسته شد و امکان صادرات و واردات کالا و نفت را که از طریق بندر امرالقصر صورت میگرفت، ناممکن ساخت.
به گفته احمدی، «عملیات مروارید به فرماندهی ناخدا [بهرام] افضلی و نیز تحت فرماندهی عملیاتی ناخدا مدنینژاد که بنا به تصمیم ناخدا افضلی و به منظور هدایت عملیات دریایی در پایگاه دریایی بوشهر مستقر شده بود به اجرا در آمد. #سرفرماندهی عملیات در دریا با ناخدا [محمد ابراهیم] همتی فرمانده ناوچه موشک انداز پیکان بود.» همتی در عملیات #مروارید کشته شد. بهرام افضلی، فرمانده وقت نیروی دریایی، در سال ۶۱ به اتهام عضویت در حزب توده و قصد کودتا دستگیر و همراه تعدادی دیگر از اعضای حزب اعدام شد. #میرحسین #موسوی در سال ۶۹ درباره کودتای حزب توده اظهار داشت به او تلفن شد که این حزب «توطئه وسیعی را پی ریخته». او و تعدادی دیگر به ملاقات آیتالله روحالله خمینی، بنیانگذار و رهبر وقت جمهوری اسلامی رفتند و گزارش دادند، اما او به آنها گفته بود: «این اطلاعات کاملاً نادرست است». آقای #هاشمی رفسنجانی هم بعدها درباره #دستگیری و #اعدام اعضای #حزب_توده گفت: «اگر آن کار را نمیکردیم، بهتر بود. ما حزب توده را زیر نظر داشتیم. من برای این حرف که آنها به فکر #کودتا بودند، دلیلی پیدا نکردم.»
نیروی دریایی #ارتش #ایران روز هفتم آذر سال ۱۳۵۹، در حالی که کمتر از ۱۰ هفته از آغاز جنگ ایران و عراق گذشته بود، عملیاتی را علیه تأسیسات نفتی عراق انجام داد که به گفته کارشناسان باعث شد نیروی دریایی #عراق «فلج شود». این عملیات تکمیل کننده دو عملیات پیشین بود که توسط «نیروی رزمی ۴۲۱» اجرا شده بود. آن دو #عملیات به نامهای «اشکان» و «شهید صفری» معروف شدند.نیروی رزمی ۴۲۱، قرارگاه جنگ #نیروی_دریایی در #بوشهر بود که مصطفی مدنینژاد، جانشین فرمانده وقت نیروی دریایی، #فرماندهی آن را به عهده داشت.
منبع: بیبیسی
حمید علوی
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/LoCS4P
#توانا
توانا در تلگرام:
@Tavaana_TavaanaTech
بهرام افضلی، فرمانده وقت نیروی دریایی، در سال ۶۱ به اتهام عضویت در حزب توده و قصد کودتا دستگیر و همراه تعدادی دیگر از اعضای حزب اعدام شد. میرحسین موسوی در سال ۶۹ درباره کودتای حزب توده اظهار داشت به او تلفن شد که این حزب «توطئه وسیعی را پی ریخته». او و تعدادی دیگر به ملاقات آیتالله روحالله خمینی، بنیانگذار و رهبر وقت جمهوری اسلامی رفتند و گزارش دادند، اما او به آنها گفته بود: «این اطلاعات کاملاً نادرست است». آقای هاشمی رفسنجانی هم بعدها درباره دستگیری و اعدام اعضای حزب توده گفت: «اگر آن کار را نمیکردیم، بهتر بود. ما حزب توده را زیر نظر داشتیم. من برای این حرف که آنها به فکر کودتا بودند، دلیلی پیدا نکردم.»
حمید احمدی، تاریخپژوه، افسر بازنشسته نیروی دریایی و مشاور نظامی اولین رئیسجمهور ایران، معتقد است که «در جنگ ایران و عراق، بدون #پیروزی #عملیات_مروارید نه تنها آزادسازی #خرمشهر در ٣ خرداد ۱٣۶۱ ممکن نبود، بلکه به طور یقین حداقل خوزستان از ایران جدا شده بود». او اهمیت این عملیات را چنان میداند که «راه دریا» برای عراق بسته شد و امکان صادرات و واردات کالا و نفت را که از طریق بندر امرالقصر صورت میگرفت، ناممکن ساخت.
به گفته احمدی، «عملیات مروارید به فرماندهی ناخدا [بهرام] افضلی و نیز تحت فرماندهی عملیاتی ناخدا مدنینژاد که بنا به تصمیم ناخدا افضلی و به منظور هدایت عملیات دریایی در پایگاه دریایی بوشهر مستقر شده بود به اجرا در آمد. #سرفرماندهی عملیات در دریا با ناخدا [محمد ابراهیم] همتی فرمانده ناوچه موشک انداز پیکان بود.» همتی در عملیات #مروارید کشته شد. بهرام افضلی، فرمانده وقت نیروی دریایی، در سال ۶۱ به اتهام عضویت در حزب توده و قصد کودتا دستگیر و همراه تعدادی دیگر از اعضای حزب اعدام شد. #میرحسین #موسوی در سال ۶۹ درباره کودتای حزب توده اظهار داشت به او تلفن شد که این حزب «توطئه وسیعی را پی ریخته». او و تعدادی دیگر به ملاقات آیتالله روحالله خمینی، بنیانگذار و رهبر وقت جمهوری اسلامی رفتند و گزارش دادند، اما او به آنها گفته بود: «این اطلاعات کاملاً نادرست است». آقای #هاشمی رفسنجانی هم بعدها درباره #دستگیری و #اعدام اعضای #حزب_توده گفت: «اگر آن کار را نمیکردیم، بهتر بود. ما حزب توده را زیر نظر داشتیم. من برای این حرف که آنها به فکر #کودتا بودند، دلیلی پیدا نکردم.»
نیروی دریایی #ارتش #ایران روز هفتم آذر سال ۱۳۵۹، در حالی که کمتر از ۱۰ هفته از آغاز جنگ ایران و عراق گذشته بود، عملیاتی را علیه تأسیسات نفتی عراق انجام داد که به گفته کارشناسان باعث شد نیروی دریایی #عراق «فلج شود». این عملیات تکمیل کننده دو عملیات پیشین بود که توسط «نیروی رزمی ۴۲۱» اجرا شده بود. آن دو #عملیات به نامهای «اشکان» و «شهید صفری» معروف شدند.نیروی رزمی ۴۲۱، قرارگاه جنگ #نیروی_دریایی در #بوشهر بود که مصطفی مدنینژاد، جانشین فرمانده وقت نیروی دریایی، #فرماندهی آن را به عهده داشت.
منبع: بیبیسی
حمید علوی
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/LoCS4P
#توانا
توانا در تلگرام:
@Tavaana_TavaanaTech
«روزگاری اقای کیانوری برای رفتن برخی از اعضای حزب توده به خارج ازکلمه «هجرت» استفاده میکرد. میگفت: اعضای حزب توده به خارج هجرت کردند!!!! به دوست بسیار عزیزی که حالا درمیان ما نیست گفتم چرا ایشان ازکلمه هجرت استفاده می کندیا سوءاستفاده می کند. گفت : یعنی کیانوری نمی فهمه تو میفهمی؟
بعد اقای طالقانی توی مجلس به اعتراض نشست.روی صندلی نمی نشست .به یک دوست مذهبی که شاعر هم بود گفتم: یعنی مجلس نباید صندلی داشته باشه؟ یعنی همه بدبختیها زیر سر صندلیهاست یا آدمهایی که رو اون میشنیند گفتم این چه اعتراضی است؟ درجواب گفت : یعنی اقای طالقانی نمیفهمه تو میفهمی؟
روزگار گذشت تا رسید به اقای خاتمی که به آقای لاجوردی گفت سردار ملی
به دوستی اصلاحطلب گفتم یعنی واقعا آقای لاجوردی سردار ملی بوده ما نمیفهمیدیم
گفت: یعنی خیال میکنی اقای خاتمی نمیفهمه تو میفهمی ؟؟؟
دیروز هم بحثم بر سر ژیژک و نوام جامسکی بود به دوستی می گفتم این اقای ژیژک تو مصاحبه اخرش درمورد مهاجران سوری فکر نمیکنی گه زیادی خورده؟ یا این نوام جامسکی این قدر بیزار از سیستم حاکم بر امریکاست که هر نوع دیکتاتوری توی خاورمیانه را نادیده میگیره خیال نمیکنی داره اشتباه میکنه؟
دوست من جواب داد که یعنی ژیژک ونوام جامسکی نمی فهمند تو میفهممی؟
من یک چیز را میفهمم
زمانه آدمهای گنده گذشته
همین گندهها هستند که اشتباهات بی پیر میکنند.
باید به حرفی که زده می شود نگاه کرد نه به آن مدعی پشت حرف.
این را این جا یاد گرفتم که فرق نمیکند اوباما حرف بزند یا ترامپ یا جامسکی ...حرف را باید سنجید ..واین که ولله باله سر هیچ کس به سر شاه نمیمونه .
بزرگون حرف مفت بسیار میزنند و کار مفت بسیار میکنند .غافل بشی ....غرق شدی
اینم حرف اول سال هوراشیوگونزالس ......»
برگرفته از صفحه فیسبوک منیر و روانیپور
Moniro Ravanipour
داستاننویس
goo.gl/cUKVOi
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
بعد اقای طالقانی توی مجلس به اعتراض نشست.روی صندلی نمی نشست .به یک دوست مذهبی که شاعر هم بود گفتم: یعنی مجلس نباید صندلی داشته باشه؟ یعنی همه بدبختیها زیر سر صندلیهاست یا آدمهایی که رو اون میشنیند گفتم این چه اعتراضی است؟ درجواب گفت : یعنی اقای طالقانی نمیفهمه تو میفهمی؟
روزگار گذشت تا رسید به اقای خاتمی که به آقای لاجوردی گفت سردار ملی
به دوستی اصلاحطلب گفتم یعنی واقعا آقای لاجوردی سردار ملی بوده ما نمیفهمیدیم
گفت: یعنی خیال میکنی اقای خاتمی نمیفهمه تو میفهمی ؟؟؟
دیروز هم بحثم بر سر ژیژک و نوام جامسکی بود به دوستی می گفتم این اقای ژیژک تو مصاحبه اخرش درمورد مهاجران سوری فکر نمیکنی گه زیادی خورده؟ یا این نوام جامسکی این قدر بیزار از سیستم حاکم بر امریکاست که هر نوع دیکتاتوری توی خاورمیانه را نادیده میگیره خیال نمیکنی داره اشتباه میکنه؟
دوست من جواب داد که یعنی ژیژک ونوام جامسکی نمی فهمند تو میفهممی؟
من یک چیز را میفهمم
زمانه آدمهای گنده گذشته
همین گندهها هستند که اشتباهات بی پیر میکنند.
باید به حرفی که زده می شود نگاه کرد نه به آن مدعی پشت حرف.
این را این جا یاد گرفتم که فرق نمیکند اوباما حرف بزند یا ترامپ یا جامسکی ...حرف را باید سنجید ..واین که ولله باله سر هیچ کس به سر شاه نمیمونه .
بزرگون حرف مفت بسیار میزنند و کار مفت بسیار میکنند .غافل بشی ....غرق شدی
اینم حرف اول سال هوراشیوگونزالس ......»
برگرفته از صفحه فیسبوک منیر و روانیپور
Moniro Ravanipour
داستاننویس
goo.gl/cUKVOi
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. «روزگاری اقای #کیانوری برای رفتن برخی از اعضای #حزب_توده به خارج ازکلمه «هجرت» استفاده میکرد. میگفت: اعضای حزب توده به خارج #هجرت کردند!!!! به دوست بسیار عزیزی که حالا درمیان ما نیست گفتم چرا ایشان ازکلمه هجرت استفاده می کندیا #سوءاستفاده می کند. گفت…
احسان طبری، متفکری که زیر شکنجه مسلمان شد
goo.gl/Wj4DjB
در بهمنماه سال ۱۳۶۱که به سران حزب توده و اعضای آن حمله میشود او دستگیر نمیشود و به مکان امنی منتقل میشود اما سپاه پاسداران انقلاب اسلامی او را در سال ۱۳۶۲ در منزل محمدعلی حسینخانی در خیابان شریعتی تهران به همراه همسرش، آذر بینیاز دستگیر میکند. همسرش روز بعد آزاد میشود. سرگذشت محمدعلی حسینخانی نیز در تابستان ۱۳۶۷ و اعدام چند هزار زندانی سیاسی رقم میخورد و او نیز اعدام میشود.
احسان طبری در بازجوییهای اولیه به قصد کودتا متهم میشود که موجبات حیرت احسان طبری را فراهم میکند. او در پاسخ بازجویان و با حیرت میگوید:«چگونه ممکن بود حزب ما که در گذشته و هماکنون نقش عظیم جمهوری اسلامی را در مبارزه علیه امپریالیسم و اسرائیل و ارتجاع منطقه و خواست محکم استقلالطلبی امام را میداند، دست به چنین کاری بزند؟»
نامهای متعلق به سال ۱۳۶۳ موجود است که از احسان طبری در زندان توحید و به دستور دادستان انقلاب تهران که در آن روزها لاجوردی بود معاینه به عمل آمده و گواهی سلامت او صادر شده است. اینگونه است که اعترافگیری از احسان طبری آغاز میشود.
سخنان دکتر عبدالکریم سروش که زمانی نه چندان دور با طبری مناظرات ایدئولوژیک و تئوریک برگزار کرده بود در مورد وضعیت جسمی طبری در آن روزها خواندنی است.
دکتر سروش در مطلب با عنوان «به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده خود را» چنین میآورد:
« پس از خاتمهی آن مناظرات، یک بار دیگر احسان طبری را دیدم و آن شبی از شبهای ماه رمضان -سال۶۳؟- بود که وی را از زندان به خانه مرحوم محّمدتقی جعفری آوردند و مرا هم بدان مجلس فراخواندند. حال و روز خوشی نداشت و دهان و فکاش گویا شکسته یا کج شده بود. جعفری میخواست با وی محاجه کند، اما من مطلقا خوش نداشتم که با اسیری در بحث شوم، و نشدم. یکبار که آقای جعفری سخنی در نقد شوروی (سابق) گفت، احسان تکانی خورد و دفاعی غیورانه کرد.»
دهم اردیبهشت سال ۱۳۶۲ اعترافات تلویزیونی کیانوری و بهآذین از تلویزیون جمهوری اسلامی پخش میشود. ایتالله خمینی اصرار داشت که این اعترافات تلویزیونی که زیر شکنجه گرفتهشده بود یک روز از قبل روز کارگر پخش بشود که تاثیر خوبی بر مردم داشته باشد.
۶ روز بعد از این ماجرا، اعترافات تلویزیونی احسان طبری در حالی که روزهای زیادی از بازداشت او نمیگذشت پخش میشود.
احسان طبری در تلویزیون اعلام میکند که در زندان در اثر مطالعهی کتابهای علامه طباطبایی و مرتضی مطهری به اسلام رو میآورد.
احسان طبری پس از سالها تحمل زندان انفرادی و شکنجه، دور خانوادهاش و بیرون از زندان و در حصر در تاریخ نهم اردیبهشت سال ۱۳۶۸ درگذشت.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Ehsan_Tabari
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
goo.gl/Wj4DjB
در بهمنماه سال ۱۳۶۱که به سران حزب توده و اعضای آن حمله میشود او دستگیر نمیشود و به مکان امنی منتقل میشود اما سپاه پاسداران انقلاب اسلامی او را در سال ۱۳۶۲ در منزل محمدعلی حسینخانی در خیابان شریعتی تهران به همراه همسرش، آذر بینیاز دستگیر میکند. همسرش روز بعد آزاد میشود. سرگذشت محمدعلی حسینخانی نیز در تابستان ۱۳۶۷ و اعدام چند هزار زندانی سیاسی رقم میخورد و او نیز اعدام میشود.
احسان طبری در بازجوییهای اولیه به قصد کودتا متهم میشود که موجبات حیرت احسان طبری را فراهم میکند. او در پاسخ بازجویان و با حیرت میگوید:«چگونه ممکن بود حزب ما که در گذشته و هماکنون نقش عظیم جمهوری اسلامی را در مبارزه علیه امپریالیسم و اسرائیل و ارتجاع منطقه و خواست محکم استقلالطلبی امام را میداند، دست به چنین کاری بزند؟»
نامهای متعلق به سال ۱۳۶۳ موجود است که از احسان طبری در زندان توحید و به دستور دادستان انقلاب تهران که در آن روزها لاجوردی بود معاینه به عمل آمده و گواهی سلامت او صادر شده است. اینگونه است که اعترافگیری از احسان طبری آغاز میشود.
سخنان دکتر عبدالکریم سروش که زمانی نه چندان دور با طبری مناظرات ایدئولوژیک و تئوریک برگزار کرده بود در مورد وضعیت جسمی طبری در آن روزها خواندنی است.
دکتر سروش در مطلب با عنوان «به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده خود را» چنین میآورد:
« پس از خاتمهی آن مناظرات، یک بار دیگر احسان طبری را دیدم و آن شبی از شبهای ماه رمضان -سال۶۳؟- بود که وی را از زندان به خانه مرحوم محّمدتقی جعفری آوردند و مرا هم بدان مجلس فراخواندند. حال و روز خوشی نداشت و دهان و فکاش گویا شکسته یا کج شده بود. جعفری میخواست با وی محاجه کند، اما من مطلقا خوش نداشتم که با اسیری در بحث شوم، و نشدم. یکبار که آقای جعفری سخنی در نقد شوروی (سابق) گفت، احسان تکانی خورد و دفاعی غیورانه کرد.»
دهم اردیبهشت سال ۱۳۶۲ اعترافات تلویزیونی کیانوری و بهآذین از تلویزیون جمهوری اسلامی پخش میشود. ایتالله خمینی اصرار داشت که این اعترافات تلویزیونی که زیر شکنجه گرفتهشده بود یک روز از قبل روز کارگر پخش بشود که تاثیر خوبی بر مردم داشته باشد.
۶ روز بعد از این ماجرا، اعترافات تلویزیونی احسان طبری در حالی که روزهای زیادی از بازداشت او نمیگذشت پخش میشود.
احسان طبری در تلویزیون اعلام میکند که در زندان در اثر مطالعهی کتابهای علامه طباطبایی و مرتضی مطهری به اسلام رو میآورد.
احسان طبری پس از سالها تحمل زندان انفرادی و شکنجه، دور خانوادهاش و بیرون از زندان و در حصر در تاریخ نهم اردیبهشت سال ۱۳۶۸ درگذشت.
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Ehsan_Tabari
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. احسان طبری، متفکری که زیر #شکنجه مسلمان شد . در بهمنماه سال ۱۳۶۱که به سران #حزب_توده و اعضای آن حمله میشود او دستگیر نمیشود و به مکان امنی منتقل میشود اما #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی او را در سال ۱۳۶۲ در منزل محمدعلی حسینخانی در خیابان شریعتی تهران…
زادروز سیاوش کسرایی
سیاوش کسرایی؛ مردی که «شاعر روزگار»ش بود
سیاوش کسرایی در اسفند ۱۳۰۵ در اصفهان به دنیا آمد. اما چندی نگذشت که به همراه خانواده به تهران آمد و عملا در تهران رشد و نمو یافت. دوران تحصیل ابتدایی و دبیرستان را در تهران گذراند و در میانه دهه ۲۰ بود که وارد دانشکده حقوق دانشگاه تهران شد اما نتوانست از پایان نامه خود که درباره جنبش کارگری بود دفاع کند.
پس از دانشکده حقوق برای خدمت سربازی به دانشکده افسری رفت. از سال ۱۳۳۱ در سازمان همکاری بهداشت شروع به کار کرد. او از این دوره تا دهه ۵۰ و در کنار مشاغلی که در وزارتخانه هایی همچون آبادانی و مسکن یا مسکن و شهرسازی داشت، به تدریس ادبیات در دانشگاه هم پرداخت. با «مهری نوذری» ازدواج کرد و سه فرزند به نام های «اشرف، بی بی و مانلی» فرزندان برآمده از این پیوند بودند.
.
با وقوع انقلاب ۵۷، کسرایی که عضو حزب توده بود و به خاطر آن زندان نیز رفته بود، در موضع دفاع از نظام برآمده از انقلاب قرار می گیرد. اما ماه عسل #حزب_توده با جمهوری اسلامی خیلی زود به اتمام می رسد و با آغاز سرکوب حزب توده در سال ۶۲ کسرایی به افغانستان می گریزد. در کابل حدود چهار سال زندگی می کند و سپس به مسکو می رود.
.
از ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۴ در مسکو زندگی می کند تا اینکه در سال ۱۳۷۴ به وین می رود. اما برای زندگی در اروپا مجال زیادی نمی یابد و در بهمن ۱۳۷۴ در سن ۶۸ سالگی بر اثر بیماری قلبی جان خود را از دست می دهد. کسرایی در آرامگاه مرکزی وین در بخش مشاهیر به خاک سپرده می شود.
.
#سیاوش_کسرایی یک #شاعر نیمایی بود. او از جمله کسانی بود که در دهه ۲۰ شمسی در حلقه نیما یوشیج حضور داشت. نخستین #شعر نیمایی او، «پس از من شاعری آید» نام داشت که در ۲۵ سالگی سروده شد.
.
سیاست در اشعار کسرایی حضوری انکارناپذیر دارد. او اشعاری دارد که آن ها را تقدیم به «ارنستو چه گوارا» یا «بابی ساندز» کرده است. «مرتضی کیوان» یا «خسرو گلسرخی» - از چپ گرایان مشهور ایرانی - از جمله ایرانیانی بودند که کسرایی در رثای آنان شعر سروده است.
.
او درباره اتفاقات سیاسی در سطح دنیا و ایران نیز شعر سروده است که از جمله می توان به شعری درباره انفجار بمب اتم در هیروشیما یا اشعار او در جریان انقلاب ۵۷ اشاره کرد. کسرایی در مقطع انقلاب ۵۷ آن اندازه جوزده شده بود که حتی شعری در رثای پیامبر مسلمانان سرود که «فرهاد مهراد» آن را با نام «والا پیامدار، محمد» اجرا کرد.
اما کسرایی بیشتر از اشعار سیاسی خود با برخی از اشعار ماندگار خود شناخته می شود که البته در آن ها نیز می توان ردپای ایده آل ها و استعاره های سیاسی یافت. از جمله می توان از منظومه «آرش کمانگیر» نام برد که به باور برخی منتقدان پیوند حماسه و غزل است.
این شعر در شرایطی سروده شد که فضای سیاسی جامعه برای چپگرایانی چون سیاوش کسرایی نامطلوب می نمود. دید منفی به محمدرضاشاه و پادشاهی پهلوی بسیاری از هنرمندان مخالف حکومت وقت را به تکاپوی هنری برای بیان مخالفت خود وا می داشت.
.
ادامه:
goo.gl/om4fFp
@Tavaana_TavaanaTech
سیاوش کسرایی؛ مردی که «شاعر روزگار»ش بود
سیاوش کسرایی در اسفند ۱۳۰۵ در اصفهان به دنیا آمد. اما چندی نگذشت که به همراه خانواده به تهران آمد و عملا در تهران رشد و نمو یافت. دوران تحصیل ابتدایی و دبیرستان را در تهران گذراند و در میانه دهه ۲۰ بود که وارد دانشکده حقوق دانشگاه تهران شد اما نتوانست از پایان نامه خود که درباره جنبش کارگری بود دفاع کند.
پس از دانشکده حقوق برای خدمت سربازی به دانشکده افسری رفت. از سال ۱۳۳۱ در سازمان همکاری بهداشت شروع به کار کرد. او از این دوره تا دهه ۵۰ و در کنار مشاغلی که در وزارتخانه هایی همچون آبادانی و مسکن یا مسکن و شهرسازی داشت، به تدریس ادبیات در دانشگاه هم پرداخت. با «مهری نوذری» ازدواج کرد و سه فرزند به نام های «اشرف، بی بی و مانلی» فرزندان برآمده از این پیوند بودند.
.
با وقوع انقلاب ۵۷، کسرایی که عضو حزب توده بود و به خاطر آن زندان نیز رفته بود، در موضع دفاع از نظام برآمده از انقلاب قرار می گیرد. اما ماه عسل #حزب_توده با جمهوری اسلامی خیلی زود به اتمام می رسد و با آغاز سرکوب حزب توده در سال ۶۲ کسرایی به افغانستان می گریزد. در کابل حدود چهار سال زندگی می کند و سپس به مسکو می رود.
.
از ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۴ در مسکو زندگی می کند تا اینکه در سال ۱۳۷۴ به وین می رود. اما برای زندگی در اروپا مجال زیادی نمی یابد و در بهمن ۱۳۷۴ در سن ۶۸ سالگی بر اثر بیماری قلبی جان خود را از دست می دهد. کسرایی در آرامگاه مرکزی وین در بخش مشاهیر به خاک سپرده می شود.
.
#سیاوش_کسرایی یک #شاعر نیمایی بود. او از جمله کسانی بود که در دهه ۲۰ شمسی در حلقه نیما یوشیج حضور داشت. نخستین #شعر نیمایی او، «پس از من شاعری آید» نام داشت که در ۲۵ سالگی سروده شد.
.
سیاست در اشعار کسرایی حضوری انکارناپذیر دارد. او اشعاری دارد که آن ها را تقدیم به «ارنستو چه گوارا» یا «بابی ساندز» کرده است. «مرتضی کیوان» یا «خسرو گلسرخی» - از چپ گرایان مشهور ایرانی - از جمله ایرانیانی بودند که کسرایی در رثای آنان شعر سروده است.
.
او درباره اتفاقات سیاسی در سطح دنیا و ایران نیز شعر سروده است که از جمله می توان به شعری درباره انفجار بمب اتم در هیروشیما یا اشعار او در جریان انقلاب ۵۷ اشاره کرد. کسرایی در مقطع انقلاب ۵۷ آن اندازه جوزده شده بود که حتی شعری در رثای پیامبر مسلمانان سرود که «فرهاد مهراد» آن را با نام «والا پیامدار، محمد» اجرا کرد.
اما کسرایی بیشتر از اشعار سیاسی خود با برخی از اشعار ماندگار خود شناخته می شود که البته در آن ها نیز می توان ردپای ایده آل ها و استعاره های سیاسی یافت. از جمله می توان از منظومه «آرش کمانگیر» نام برد که به باور برخی منتقدان پیوند حماسه و غزل است.
این شعر در شرایطی سروده شد که فضای سیاسی جامعه برای چپگرایانی چون سیاوش کسرایی نامطلوب می نمود. دید منفی به محمدرضاشاه و پادشاهی پهلوی بسیاری از هنرمندان مخالف حکومت وقت را به تکاپوی هنری برای بیان مخالفت خود وا می داشت.
.
ادامه:
goo.gl/om4fFp
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. زادروز سیاوش کسرایی سیاوش کسرایی؛ مردی که «شاعر روزگار»ش بود سیاوش کسرایی در اسفند ۱۳۰۵ در اصفهان به دنیا آمد. اما چندی نگذشت که به همراه خانواده به تهران آمد و عملا در تهران رشد و نمو یافت. دوران تحصیل ابتدایی و دبیرستان را در تهران گذراند و در میانه دهه…
«پستی درباره حزب توده و اعترافات کیانوری گذاشته بودید و شکنجه وحشتناکی که جمهوری اسلامی بر کیانوری و همسرش پیاده کرد. من از پنجاه متری کیانوری و تفکر او هم رد نمیشوم ولی واقعا مایه تاسف بود که دیدم بعضیها در کامنتها (در اینستاگرام) اصلا به بحث شکنجه کاری نداشتند و فقط به کیانوری و تودهایها فحش دادند.
اصل بحث در آنجا شکنجه بود. اصل شکنجه و شکنجهکردن باید به صورت قدرتمندی رد شود. در بحث شکنجه اصلا بحث ما عقاید سیاسی نیست که اگر موافق بود از شکنجهاش ناراحت شویم و اگر مخالف بود از شکنجهاش خوشحال شویم! چنانکه انگار بعضیها بدشون نیومده که کیانوری شکنجه شده بود!
از کجا پیدا که شکنجهگری که امروز مخالف شما را شکنجه میکند فردا سراغ شما نیاید؟
جایی که شکنجه حضور دارد، بحث سیاسی نکنیم و صرفا با شکنجه مخالفت کنیم».
متن و تصویر ارسالی از همراهان
#کیانوری #شکنجه #حزب_توده #شکنجه_گر #وزارت_اطلاعات
@Tavaana_TavaanaTech
اصل بحث در آنجا شکنجه بود. اصل شکنجه و شکنجهکردن باید به صورت قدرتمندی رد شود. در بحث شکنجه اصلا بحث ما عقاید سیاسی نیست که اگر موافق بود از شکنجهاش ناراحت شویم و اگر مخالف بود از شکنجهاش خوشحال شویم! چنانکه انگار بعضیها بدشون نیومده که کیانوری شکنجه شده بود!
از کجا پیدا که شکنجهگری که امروز مخالف شما را شکنجه میکند فردا سراغ شما نیاید؟
جایی که شکنجه حضور دارد، بحث سیاسی نکنیم و صرفا با شکنجه مخالفت کنیم».
متن و تصویر ارسالی از همراهان
#کیانوری #شکنجه #حزب_توده #شکنجه_گر #وزارت_اطلاعات
@Tavaana_TavaanaTech
سیاوش کسرایی در سخنرانی در جمع نیروهای غیرمذهبی:
کتاب ولایت فقیه آیتالله خمینی را بخوانید که ببیند چگونه سعی کرده برای حکومت اسلامی نظام عادلانهای را تشریح کند بنا براین مذهبیها با نظامی که در پیش دارند نمیتوانند به شما اجازه فعالیت ندهند!
با وقوع انقلاب ۵۷، کسرایی که عضو حزب توده بود و به خاطر آن زندان نیز رفته بود، در موضع دفاع از نظام برآمده از انقلاب قرار میگیرد. اما ماه عسل #حزب_توده با جمهوری اسلامی خیلی زود به اتمام می رسد و با آغاز سرکوب حزب توده در سال ۶۲ کسرایی به افغانستان میگریزد. در کابل حدود چهار سال زندگی میکند و سپس به مسکو میرود.
از ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۴ در مسکو زندگی میکند تا اینکه در سال ۱۳۷۴ به وین میرود. اما برای زندگی در اروپا مجال زیادی نمییابد و در بهمن ۱۳۷۴ در سن ۶۸ سالگی بر اثر بیماری قلبی جان خود را از دست میدهد. کسرایی در آرامگاه مرکزی وین در بخش مشاهیر به خاک سپرده میشود.
#سیاوش_کسرایی یک #شاعر نیمایی بود. او از جمله کسانی بود که در دهه ۲۰ شمسی در حلقه نیما یوشیج حضور داشت. نخستین #شعر نیمایی او، «پس از من شاعری آید» نام داشت که در ۲۵ سالگی سروده شد.
کسرایی در مقطع انقلاب ۵۷ آن اندازه جوزده شده بود که حتی شعری در رثای پیامبر مسلمانان سرود که «فرهاد مهراد» آن را با نام «والا پیامدار، محمد» اجرا کرد.
اما کسرایی بیشتر از اشعار سیاسی خود با برخی از اشعار ماندگار خود شناخته میشود که البته در آن ها نیز میتوان ردپای ایدهآلها و استعارههای سیاسی یافت. از جمله میتوان از منظومه «آرش کمانگیر» نام برد که به باور برخی منتقدان پیوند حماسه و غزل است.
بیشتر بخوانید:
goo.gl/om4fFp
@Tavaana_TavaanaTech
کتاب ولایت فقیه آیتالله خمینی را بخوانید که ببیند چگونه سعی کرده برای حکومت اسلامی نظام عادلانهای را تشریح کند بنا براین مذهبیها با نظامی که در پیش دارند نمیتوانند به شما اجازه فعالیت ندهند!
با وقوع انقلاب ۵۷، کسرایی که عضو حزب توده بود و به خاطر آن زندان نیز رفته بود، در موضع دفاع از نظام برآمده از انقلاب قرار میگیرد. اما ماه عسل #حزب_توده با جمهوری اسلامی خیلی زود به اتمام می رسد و با آغاز سرکوب حزب توده در سال ۶۲ کسرایی به افغانستان میگریزد. در کابل حدود چهار سال زندگی میکند و سپس به مسکو میرود.
از ۱۳۶۶ تا ۱۳۷۴ در مسکو زندگی میکند تا اینکه در سال ۱۳۷۴ به وین میرود. اما برای زندگی در اروپا مجال زیادی نمییابد و در بهمن ۱۳۷۴ در سن ۶۸ سالگی بر اثر بیماری قلبی جان خود را از دست میدهد. کسرایی در آرامگاه مرکزی وین در بخش مشاهیر به خاک سپرده میشود.
#سیاوش_کسرایی یک #شاعر نیمایی بود. او از جمله کسانی بود که در دهه ۲۰ شمسی در حلقه نیما یوشیج حضور داشت. نخستین #شعر نیمایی او، «پس از من شاعری آید» نام داشت که در ۲۵ سالگی سروده شد.
کسرایی در مقطع انقلاب ۵۷ آن اندازه جوزده شده بود که حتی شعری در رثای پیامبر مسلمانان سرود که «فرهاد مهراد» آن را با نام «والا پیامدار، محمد» اجرا کرد.
اما کسرایی بیشتر از اشعار سیاسی خود با برخی از اشعار ماندگار خود شناخته میشود که البته در آن ها نیز میتوان ردپای ایدهآلها و استعارههای سیاسی یافت. از جمله میتوان از منظومه «آرش کمانگیر» نام برد که به باور برخی منتقدان پیوند حماسه و غزل است.
بیشتر بخوانید:
goo.gl/om4fFp
@Tavaana_TavaanaTech