آموزشکده توانا
58.2K subscribers
29.8K photos
36.1K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
امروز به دیدن #رضاشهابی رفتم، فعال #سندیکای_شرکت_واحد که پس از تحمل 6 سال #حبس، امکان بازگشت به کار ندارد و دائما با تهدید های وزارت اطلاعات هم مواجه است و در عین حال همراه با همسر غیرتمندش ربابه خانم، #ترشی فروشی میکنند، دوستانی که نیاز به #ترشیجات و #عرقیجات داشته باشند، تا روز جمعه می توانند به آدرس زیر مراجعه کنند
خیابان وصال، نرسیده به انقلاب، کوچه نایبی، پ 23، ایوان خانه ماهان 12 تا14 اسفند 10 صبح تا 8 شب

از فیسبوک ناصر اشجری

وقتی رضا شهابی در زندان در اعتصاب غذا به سر می برد، توانا مطلب مفصلی در موردش منتشر کرده بود:

رضا شهابی؛ کنشگری ایستاده بر آرمان کارگران
چکیده

رضا شهابی در سال ۱۳۵۲ در شهرستان شبستر، یکی از شهرهای استان آذربایجان شرقی در ایران متولد شد.[۱] همسر وی «ربابه رضایی» نام دارد و حاصل زندگی مشترک آن‌ها، یک پسر به نام «محمدامین» و یک دختر به نام «شیرین» است.رضا شهابی از همان دوران کودکی در کنار درس خواندن کار هم می‌کرد تا بتواند بخشی از مخارج خانواده را تامین کند. او در حالی که هنوز دیپلم خود را دریافت نکرده بود، به عنوان راننده در شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه مشغول به کار شد.

رضا در ابتدا تلاش کرد تا از طریق خانه کارگر به پیگری مطالبات کارگران بپردازد. اما خانه کارگر اگرچه قرار بوده غیردولتی باشد، ولی به نظر برخی از فعالان کارگری خود تبدیل به عاملی برای کنترل و سرکوب کارگران شده است. «شورای اسلامي كار شرکت واحد» که وابسته به خانه کارگر است، در سال ۱۳۷۰ كارش را در شركت واحد شروع كرد تا در ظاهر، دفاع از حقوق كارگران و رانند‌گان را در این مجموعه بر‌ عهده بگیرد. اما کاندیدا شدن كارگران برای حضور در شورای اسلامی كار، وابسته به تأیيد مديريت و حراست شركت واحد بود. بر اساس پژوهش کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری اگر هم كارگری می‌خواست از حقوق کارگران دفاع کند و موفق می‌شد با هزار ترفند از اين فيلترها رد شود، مديريت با تغيير محل كار او کاری می‌کرد که نتواند مشکلات کارگران را پیگیری کند و عملا او را از نمايندگی حذف می‌کرد. اما آنانی كه با مديريت و حراست هم‌سو بودند از پاداش‌های قابل‌توجهی مانند اضافه كار، وام‌های قرض‌الحسنه و امتیازهای ویژه‌ دیگری برخوردار بودند و در حقیقت هر دو سال يك‌بار تعدادی كانديدا می‌شدند تا تنها شرايط كاری خودشان را بهتر کنند.
همین موضوع بود که سبب شد تا رضا شهابی پس از جدایی از خانه کارگر به یاری منصور اسانلو برود تا «سندیکای کارگران شرکت واحد»را در زمستان سال ۱۳۸۳ تاسیس و بازگشایی کنند. رضا شهابی اندکی بعد در خرداد سال ۱۳۸۴به عضویت در هیئت مدیره این تشکل کارگری برگزیده شد.منصور اسانلو که خود برای مدتی طولانی رییس هیئت مدیره سندیکا بود درباره حضور رضا شهابی در سندیکا به توانا چنین می‌گوید: «اردیبهشت ۱۳۸۴ بود که قصد برپایی مجمع عمومی سندیکا را داشتیم و این جلسه با حمله اعضای خانه کارگر نیمه تمام ماند. کمی قبل از آن فعالیت‌های خود را در مناطق مختلف شرکت واحد آغاز کرده بودیم. رضا شهابی یکی از رانندگان جوانی بود که در جلسات عمومی شرکت کرد و در زمینه فعالیت‌های سندیکایی آموزش دید. او از فشار حراست بر کارگران و دست‌مزد کم ناراحت بود. همیشه او و جوانان دیگر را تشویق می‌کردم که به آرامی سکان کار را در دست بگیرند. رضا که در همه فعالیت‌ها حضور پررنگی داشت در خرداد ۱۳۸۴با رای آزاد کارگران به عضویت در هیئت مدیره سندیکا انتخاب شد».

پس از این انتخابات بود که فعالیت‌های سندیکا شدت بیشتری پیدا کرد. جلسات آموزشی، کنفرانس‌های هفتگی برای بیان مشکلات کارگران و جلسات هیئت مدیره به طور منظم برگزار می‌شد و رانندگان استقبال خوبی از آن می‌کردند. هر هفته، نمایندگان مناطق گزارش خود را در مورد بی‌عدالتی‌ها و تبعیض‌هایی ارائه می‌دادند که مشاهده کرده بودند. اعضای هیئت مدیره هم پیگیر مطالبات کارگران مانند اضافه شدن دستمزد، مزایای مناسب، مسکن، دریافت بن کارگری به مقدار کافی، اجرای طرح طبقه‌بندی مشاغل، احداث سرویس‌های بهداشتی در انتهای خطوط، احداث مکان‌های بهداشتی، رفاهی و ورزشی، دریافت لباس کار، دریافت شیر برای کاهش ضرر آلودگی هوا، اختصاص کمک‌راننده برای دریافت بلیط از شهروندان و دریافت وام کافی بودند.این فعالیت‌ها در شرایطی انجام می‌شد که اعضای هیئت مدیره سندیکا با تهدید و فشار مستمر نیروهای امنیتی روبرو بودند.

بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/Mg94Z9

@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
«نوشته زهرا رضوی به مناسبت تولد پدر دربندش داود رضوی

در آستانه سالروز تولدت، برای دومین بار، بازهم دیوارهای سیمانی و بلند اوین بین ما فاصله انداخته، امسال هم از حضور آرامش‌بخش تو محروم بوده‌ام، امیدوارم امشب شمع کوچکی روشن کنی و آرزو کنی که بعد از این همه دوری و سختی، باز هم در کنار هم قرار بگیریم....امیدوارم آرزویت زودتر از تصوراتمان برآورده شود.

تلاش‌های ما برای گرفتن چند روز مرخصی که حق قانونی توست بعد از نزدیک دو سال حبس ناعادلانه‌ات بی‌نتیجه ماند، بالا و پایین رفتن های راهروهای دادستانی و راهروهای ادرای اوین، نتیجه نداد و هر بار مارا به بهانه‌های واهی ناامید کردند...تلاش‌هایمان برای گرفتن مرخصی درمانی و پیگیری درمانت خارج از زندان هم بی جواب ماند، نمی‌گذارند کمی خیال ما از بابت شرایط جسمانیت حداقل راحت شود...دومین باریست که شب تولدت در آغوشم نمی‌کشی، هدیه‌ای که خریده‌ام را نمی‌توانم به تو بدهم، عکسی نخواهیم گرفت، و تنها باید به شنیدن صدای گرم و محکم تو دلگرم شوم، یقین دارم که این همه ظلم بی‌جواب نخواهد ماند، عدالت همواره راه خود را پیدا می‌کند، گرچه شاید دیر و دور!

حبس به ناحق و به جرم حق طلبی در اینجا حتی مرخصی هم ندارد، انگار تبصره‌ها و مرخصی‌ها و .... در این سرزمین فقط متعلق به جرم‌های واقعیست، هر چه بی‌گناه‌تر و پاک‌تر باشی، درد و رنج و اذیت‌ها و آزارهای بیشتری سهمت خواهد بود، این چنین نخواهد ماند، ایمان دارم. این روزها دیگر از دلتنگی‌هایم برایت نمی‌گویم، صبوری می‌کنم و دلتنگی‌هایم را قورت می‌دهم، مبادا ناراحتیم، دغدغه‌هایت را تشدید کند، با همه ی وجود به تو افتخار می‌کنم.

صدایت را در آغوش می‌گیرم، تولدت مبارک عزیز من،برای روز آزادی، برای در آغوش کشیدنت صبر می‌کنم
دوستت دارم❤️»
از صفحه سندیکای شرکت واحد
@Vahed_Syndica


داوود رضوی عضو سندیکای کارگران شرکت واحد است که دوران محکومیت خود را در زندان اوین سپری می‌کند، او از رسیدگی مناسب پزشکی محروم مانده‌ است.
داوود رضوی از بیماری‌های گوارشی و چشم و زانو رنج می‌برد و همچنان موفق به اخذ مرخصی درمانی نشده است.

#داوود_رضوی #کارگر #سندیکای_شرکت_واحد #کارگر_زندانی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech