آموزشکده توانا
57K subscribers
31K photos
36.8K videos
2.54K files
18.9K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
زادروز محمد #نوری‌زاد
محمد نوری­زاد، از طرفداران سابق و مخالفان امروز رژیم جمهوری اسلامی با انتشار مقاله «بوسه بر پای یک #بهایی کوچک» در ۲۴ تیرماه ۱۳۹۲ و شرح دیدار خود از آرتین، فرزند یک زوج #زندانی بهایی،
برگ جدیدی را در فعالیت‌های #مدنی در دفاع از #حقوق بهاییان گشود. هدف اولیه فعالان #حقوق_اقلیت­ها در این راستا، متوقف ساختن «برخوردهای تند و توفانی با اندیشه‌های مغایر» از جمله آیین بهائیت و پیروان آن است. نوری­زاد با انتشار مقاله «جنجال یک بوسه نابهنگام» در تاریخ ۲۸ تیرماه ۹۲ در وب‌سایت خود در پاسخ به جنجال‌ها و اعتراضات نسبت به اقدام خود، بیان می­دارد که این برخوردها «در این سال‌های دراز، بیش از آن که نگرانی روحانیان ما را از انحراف مسلمین به نمایش بگذارد، نشانگر این است که روحانیان ما در همه ادوار تاریخ، حیاتشان را در دست به یقه شدن با یک دشمن اعتقادی یافته‌اند. و این دست به یقه شدن، برای روحانیان ما یک "نیاز" حتمی و حیاتی برای بقای خودشان بوده و هست.»...

https://goo.gl/kL8sWi

@Tavaana_Tavaanatech
محمد نوریزاد به دیدار فاران حسامی (بهایی تازه آزاد شده از زندان) و همسرش کامران رحیمیان (که او هم چندی پیش آزاد شد) رفت. او که قبلا در زمانی که این دو در زندان بودند به دیدار فرزندشان آرتین رفته بود. اینطور نوشت:

"در خانه ی بهاییان. آقای رحیمیان و همسرش و مادرش و آرتین کوچولو. زن و شوهر سالها در زندان بودند و آرتین کوچولو با مادر بزرگش زندگی می کرد. اخلاق اسلامی را در زندانی کردن همزمان پدر و مادر این کودک تماشا کن!"
"هفته ی پیش رفتم خانه ی آرتین کوچولو. همان پسرک چهار ساله ای که هم مادرش وهم پدرش همزمان در زندان بودند. به چه جرمی؟ بجرم بهایی بودن، و بجرمِ درس دادنِ فیزیک و شیمی به پسران و دخترانِ بهاییِ بازداشته شده از تحصیل در دانشگاه. پدر آرتین کوچولو چند ماه پیش آزاد شده بود و مادرش همین یکی دو هفته ی گذشته. می گویم: ما مسلمانها به نماز که می ایستیم، یک قربة الی اللهی بر دل جاری می کنیم تا نمازمان مقبول درگاه خدا افتد. و می گویم: در این نظامِ همینجوری و البته به سبک بیت رهبری: اسلامی، چه خون ها که بر زمین نریختند همه: قربة الی الله. و چه عاطفه ها که نخراشیدند همه: قربة الی الله. و چه دودمانها که به باد ندادند همه: قربة الی الله. ای من فدای اسلام رهبری که در فحوای قُربِ الهی اش از همه جور زد و بندهای پولی و خونی و عاطفی هست الا ماشاءالله"

محمد نوری­زاد، از طرفداران سابق و مخالفان امروز رژیم جمهوری اسلامی با انتشار مقاله «بوسه بر پای یک #بهایی کوچک» در ۲۴ تیرماه ۱۳۹۲ و شرح دیدار خود از آرتین، فرزند یک زوج #زندانی بهایی، برگ جدیدی را در فعالیت‌های #مدنی در دفاع از #حقوق بهاییان گشود. هدف اولیه فعالان #حقوق_اقلیت­ها در این راستا، متوقف ساختن «برخوردهای تند و توفانی با اندیشه‌های مغایر» از جمله آیین بهائیت و پیروان آن است. نوری­زاد با انتشار مقاله «جنجال یک بوسه نابهنگام» در تاریخ ۲۸ تیرماه ۹۲ در وب‌سایت خود در پاسخ به جنجال‌ها و اعتراضات نسبت به اقدام خود، بیان می­دارد که این برخوردها «در این سال‌های دراز، بیش از آن که نگرانی روحانیان ما را از انحراف مسلمین به نمایش بگذارد، نشانگر این است که روحانیان ما در همه ادوار تاریخ، حیاتشان را در دست به یقه شدن با یک دشمن اعتقادی یافته‌اند. و این دست به یقه شدن، برای روحانیان ما یک "نیاز" حتمی و حیاتی برای بقای خودشان بوده و هست.»...

درباره محمد نوریزاد بیشتر بخوانید:

https://goo.gl/kL8sWi

@Tavaana_Tavaanatech
- یک حرکت قابل تحسین از یک آیت الله شیعه

آیت الله «عبدالحمید معصومی تهرانی» سالروز ولادت «بهاءالله» - بنیانگذار آیین بهایی را به پیروان این آیین تبریک و تهنیت گفت. آیت الله معصومی تهرانی از معدود روحانیون برجسته شیعی ست که صراحتا از حقوق بهاییان دفاع می کند. متن پیام او در این باره را در زیر بخوانید.

«بسم الله الرحمن الرحيم
همنوعان بهائی در سرتاسر دنيا دويستمين سالروز ولادت جناب بهاءالله؛ بنيان گذار آئين بهائيت را گرامی داشته و جشن می‌گيرند.
بهائيت آئينی است كه خاستگاه‌اش ايران بوده و فرهنگ و تمدن ايرانی در آموزه‌های آن هويداست. اما اين آئين و پيروانش -همچون آئينهای ديگر كه در خاستگاه خود با فشارها و تضئيات گوناگون روبرو شدند- از همان ابتدای ظهور در خاستگاه خود دچار تبعيضات و سختيهای مختلفی گرديدند كه متاسفانه نه‌تنها پس از گذشت يك قرن و اندی برطرف نگرديده، بلكه در دوران اخير به طور افسار گسيخته‌ای رو به فزونی گذاشته است.
جای تاسف است كه پيروان آئين و انديشه‌ای كه فرهنگ و تمدن ايرانی را به صورت آموزه‌هایی اخلاقی در خود جای داده در خاستگاه و موطن خود بخاطر تعصبات و تنگ‌نظزيهای مذهبی همچنان مورد بی مهری، تبعيضات و محروميتهای فردی و اجتماعی قرار می‌گيرند.
اين كمترين دويستمين سالروز ميلاد پيشوا و بنيان‌گذار آئين بهائيت را به تمامی پيروان جناب بهاءالله -بخصوص هم‌وطنان بهائيم- تبریک و‌شادباش عرض می‌کنم. امید دارم که این بيماری فکری که سالهاست گريبان‌گير منطقه ما گرديده و می‌گوید: «هر کسی كه چون من نمی‌انديشد و عقيده به باورهای دينی و مذهبی من ندارد، پس در ضلالت بسر برده و می‌بايست از حقوق فردی و اجتماعيش محروم گردد»؛ با آگاهی و روشن‌‌انديشی اجتماعی هر چه سريعتر مرتفع گشته و ارزش انسان به انسانيتش محك زده شود تا پيروان همه اديان و مذاهب بتوانند بدون هيچ‌گونه تبعيضی از حرمت و احترام مساوی برخوردار بوده و در كنار يكديگر با صلح و آرامش زندگی كنند.
ايران – تهران
۲۰/ مهر ماه / ۱۳۹۶
الراجی؛ عبدالحمید معصومی تهرانی»

goo.gl/BF7zd3
منابع مرتبط

عبدالحمید معصومی روحانی ای از جنس دیگر
bit.ly/2f0ZYGT

همدلی، راهی به سوی زیستن در صلح و آشتی
bit.ly/2fs2aWl
منابع توانا درباره رواداری :
bit.ly/1RtZYec
اطلاعات بیشتر درباره‌ی مدارای مذهبی:
bit.ly/1ZppjIC

@Tavaana_TavaanaTech
نقض حقوق اقلیت‌های دینی در جمهوری اسلامی ایران (۲)

بر بهاییان ایران چه می گذرد؟

goo.gl/iB6Nvb

در این گزارش مفصل و جزئی نگر به تفصیل به جنبه هایی از نقض حقوق بهاییان در ایران پرداخته می شود. آرای خمینی درباره بهاییان به بحث گذاشته می شود و سرنوشت مشاهیر بهایی چون علیمراد داوودی - استاد بهایی دانشگاه تهران - به عنوان نمونه هایی از نقض حقوق بدیهی بهاییان مورد نظر قرار می گیرد.

خمینی قبل از پیروزی انقلاب در مصاحبه‌ای که با جیمز کوکرافت استاد دانشگاه راتگرز انجام داده بود به‌صراحت بهائیان را حزبی سیاسی نامیده بود که «مضرند و مقبول نخواهند بود» و به‌همین دلیل در انجام فرایض دینی خود آزادی نخواهند داشت. وانگهی، دشمنی دیرینه آیت‌الله خمینی از خلال سخنرانی ۱۰ فروردین ماه ۱۳۴۱ پیداست که بهائیان را صاحبان چکمه‌های اسراییل می‌نامد که مملکت و نوامیس ایران را پایمال می‌کنند...
در قسمتی از این گزارش درباره محرومیت بهاییان از حق تحصیل می خوانید:

شیرین عبادی رییس کانون مدافعان حقوق بشر ایران در این‌باره چنین می‌گوید: «متاسفانه‌ از ابتدای انقلاب به این طرف، هر کس که در فرم پرسشنامه اعلام بکند که مذهبش بهائی است، اجازه ورود به دانشگاه را ندارد.با وجود تلاش بسیار زیادی که مدافعان حقوق بشر در این زمینه داشته‌اند، تا‌کنون موفق نشده‌ایم نتیجه بگیریم که اجازه بدهند که بچه‌های بهائی به دانشگاه بروند. من می‌توانم با قاطعیت بگویم که‌ در مورد این اقلیت دینی در ایران، نوعی آپارتاید فرهنگی پیش آمده است. یعنی سی سال است که اینان اجازه ورود به دانشگاه را در ایران ندارند. اگر تمکنی داشته باشند، وسیله‌ای داشته باشند از ایران خارج می‌شوند، می‌روند به دانشگاه‌های خارجی. اما اگر در ایران بمانند، نه دانشگاه‌های دولتی و نه دانشگاه آزاد، آن‌ها را قبول نخواهند کرد.»

وی در ادامه با اشاره به سیاست کلی نظام جمهوری اسلامی برای نفی حق اساسی تحصیل چنین ابراز می‌کند: «متقاضیان ثبت نام، پرسشنامه‌ای دریافت می‌کنند که شامل نام، نام خانوادگی، آدرس و... است. یکی از آیتم‌های این پرسشنامه، مذهب است.اگر کسی بنویسد ‌بهائی؛ به او اجازه ورود به دانشگاه داده نمی‌شود. اگر هم کسی در کنکور قبول شود، هنگام ثبت نام جلویش را می‌گیرند»

بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2gGPkcd

منابع مرتبط
همدلی، راهی به سوی زیستن در صلح و آشتی
bit.ly/2fs2aWl
منابع توانا درباره رواداری :
bit.ly/1RtZYec
اطلاعات بیشتر درباره‌ی مدارای مذهبی:
bit.ly/1ZppjIC

@Tavaana_TavaanaTech
مهدی حاجتی، عضو سابق شورای شهر شیراز که اکنون در زندان بسر می‌برد، در این نامه به همسرش به خوبی تمنای عاشقانه‌اش و عشق به همسر و فرزند را به میهن‌پرستی و علاقمندی به سرنوشت مردم ایران گره می‌زند. مهدی حاجتی عضو شورای شهر شیراز بود و چون از حقوق بهاییان دفاع می‌کرد به زندان افتاد.

نامه مهدی حاجتی را در زیر بخوانید:

زهرۀ زیبای من، سلام
امروز جمعه بود و گفتم در نبود صدای نازکت با خیال تو که پشت دیوارهای هیچ زندانی محبوس نمی‌ماند، زندگی کنم. عزیزکم، اینجا خیال صدا و هر نشانه‌ای از تو گذر ثانیه‌ها که هیچ، ضربان قلبم را هم به‌سان روز آشنایی با دو چشمت بالا می‌برد. اینان به خیال خود مرا این‌سوی میله‌ها و تو را آن‌سوی دیوارهای بلند زندانی کرده‌اند، غافل از اینکه من و تو از نسل آفرینندگان عشق و زندگی هستیم و تمامی سال‌هایی که تلاش کرده‌اند مرگ و ناامیدی بیافرینند، دوام آورده‌ایم.

از آنجا که تویی تا اینجا که منم، به روایتی هفده در قفل‌زده‌شده وجود دارد و می‌بینی که قلب من و خیال تو روزی هزار بار با تمسخر و تحقیر هرآنچه مفهوم در و دیوار است، از این همه در و دروازه می‌گذرد به سوی تو می‌آیند و برمی‌گردند. و خوب می‌دانی که غیر این دو در دنیا هیچ نیست. آنان که به خیالشان ما را زندانی کرده‌اند، سال‌هاست خود زندانی‌اند و تمام عمرشان اندازۀ بوسه‌‎ای که دیروز عصر تنها صدایش تلفنی در گوش‌های جفتمان چرخید، زندگی و عشق نیافریده‌اند.

اینجا بند چهارده امنیتی، اتاق دو، تخت طبقۀ سه را به خیال خود ساخته بودند تا شاید بتوانند عشق به ایران، به مردمانش و به تو را از سر من بیندازند، غافل از اینکه اینجا کارکردی عکس یافته است. ظاهراً خصلت اینجا را نتوانسته‌اند تغییر دهند، خصلتی که آدمی را سرسخت‌تر می‌کند. چراکه زندان مرا در عشق به ایران و مردمانش مصمم‌تر و تو را به‌عنوان یکی از مخلوقات زیبای خداوند ستودنی‌تر کرده است. عزیزکم، اینجا آن‌قدر آزادی هست که تقویم‌ها هم اجازه دارند به عقب برگردند یا به دلخواه به‌گونه‌ای خیال‌پردازانه جلو روند. حافظۀ تقویم اینجا آن‌قدر عالی است که لحظه به لحظۀ نخستین دیدار تو را در خیابان سمیه با مانتوی آبی روشن به یاد می‌آورم.

اینجا حافظۀ تقویم آن‌قدر خوب کار می‌کند که درخت کاج باباکوهی نسبت به بوسه‌ای که تنها شاهدش بود، پس از مرگمان برای پسرمان بامداد و دخترمان ماهور شهادت دهد. اینجا تقویم چونان سیالی برای جلو رفتن آزاد است و هیچ کدام از آن هفده در کذایی نتوانسته راهش را سد کند. این تقویم آرمان‌گرایانه و خیال‌پردازانه آن‌قدر جلو می‌رود که به بی‌قدرتی تاریخی ایران و ایران‌دوستان پایان دهد و مردمانش برای شادزیستن مؤاخذه نشوند.

اما راستش را بخواهی، در خصوص تو، دست این تقویم در جلو رفتن خیلی هم باز نیست. چراکه نخستین چیزی را که باید حل کند این است که لحظۀ آزادی تو را چگونه در آغوش بگیرم، تو را چگونه ببوسم. اگرچه همواره همراه این پرسش یک تصویر مشهور در ذهنم تداعی می‌‍شود، تصویر مشهور دو یار در میدان اعتراضی مردم هنگامی که سربازان پیش چشمشان به خط شده‌اند و آن دو بی‌اعتنا به یأس جاری در آن خیابان زندگی می‌آفرینند و یکدیگر را می بوسند. به امید بوسیدنت مقابل چکمۀ سربازان.
.
مهدی تو

#مهدی_حاجتی #شورای_شهر_شیراز #حقوق_بهاییان #زندانی_سیاسی #حقوق_بشر #شیراز #عشق #توانا #آموزشکده_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متاسفیم که دو سال مانده به سال ۱۴۰۰ حکومتی بر کشور ایران حاکم است که بخشی از شهروندان خود را به صرف تعلق به یک دین اینگونه می‌آزارد و حقوق شهروندی آنان را نقض می‌کند.
.
در جدیدترین نوع آزار بهاییان توسط جمهوری اسلامی، سازمان ثبت احوال، گزینه “سایر ادیان” را در فرم‌های مربوط به صدور کارت ملی هوشمند، حذف کرده است و انتخاب دین را محدود به ادیان رسمی کرده است و از آنجا که بهاییت جزو ادیان رسمی نیست، عملا بهاییان نمی‌توانند کارت ملی دریافت کنند.
.
شما خود بهتر می‌دانید زندگی بدون کارت ملی یعنی تقریبا همه جوانب زندگی شما فلج است.
.
حذف گزینه «سایر ادیان» به درخواست نماینده خمینی‌شهر صورت گرفت. این نماینده نامش «سید محمد جواد ابطحی» است که تصویرش را مشاهده می‌کنید.
.
او درباره درخواست خود گفت:‌ «سال گذشته هنگام اقدام برای دریافت کارت هوشمند ملی مشاهده کردم که در بخش انتخاب ادیان، گزینه‌ای قرار داده شد به عنوان «سایر». این سئوال ایجاد شد که بخش «سایر» به چه علت باید باشد که در همین راستا تذکری به وزیر کشور دادم. تصور بر این بود که شاید دست‌های پیدا و پنهان پشت پرده به دنبال رسمیت دادن به بهاییت هستند، زیرا بهاییت جزء اقلیت‌های دینی نیست و نه ما و نه اهل سنت این فرقه را به عنوان دین نمی‌شناسیم، بلکه یک فرقه ضاله به شمار می‌رود».
.
چرا باید حکومت کشور این اندازه شهروندان یک کشور را آزار دهد؟
.
#بهاییان #ثبت_احوال #سازمان_ثبت_احوال #حقوق_بهاییان #کارت_ملی #کارت_هوشمند_ملی #محمدجواد_ابطحی #خمینی_شهر #مجلس_شورای_اسلامی

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
بازخوانی قتل یک شهروند بهایی در سال ۱۳۹۵

قتل ایرانیان بهایی؛ نتیجه نبود حکومت قانون و عدم ضمانت اجرای حقوق شهروندی

«زنگ خانه را که می‌زنند، مادر پیرش که در طبقه پایین سکونت دارد، بدون هیچ سوال و جوابی در را با آیفون باز می‌کند. فکر می‌کند حتما یکی از اقوام و دوستان به دیدنش آمده‌اند اما وقتی خبری نمی‌شود، با تلفن با طبقه بالا، منزل پسرش تماس می‌گیرد و می‌گوید که در را باز کرده اما کسی داخل نیامده است.

«فرهنگ امیری» برای این که ببیند چه کسی زنگ خانه مادرش را زده است، بیرون می‌رود اما چند دقیقه بعد دختر و همسرش صدای نالۀ بلند او را می‌شنوند و وقتی خودشان را به در می‌رسانند، با پیکر خونین فرهنگ امیری رو به رو می‌شوند.

غوغا می‌شود؛ دختر به دنبال کسی که با پدرش حرف می‌زده می‌دود و آن قدر جیغ می‌کشد که با کمک همسایه‌ها طرف را دستگیر می‌کنند. یک نفر از پشت چاقو را به پهلوی پدرش فرو کرده و یکی دیگر از رو به رو به صورت و شکم او ضربه زده بود. نیم ساعت بعد اورژانس می‌رسد اما فرهنگ امیری جان سپرده بود.

دو نفری که با چاقو به او حمله کرده‌اند، برادر هستند و در برگه بازجویی‌ها نوشته‌اند: "او بهایی بود، ما کشتمیش تا بهشت را برای هفت نسل‌مان بخریم"»

متن بالا درباره زنده‌یاد فرهنگ امیری در سال ۱۳۹۵ در سایت ایران‌وایر منتشر شده بود. اما در اینجا این را منتشر کردیم تا از نکته‌ای بگوییم که بارها در این صفحه روی آن تاکید شده است؛ یعنی حکومت قانون و حقوق شهروندی.

قتل زنده‌یاد فرهنگ امیری و شهروندانی چون او نتیجه نفرت‌پراکنی افراطیون اسلامگرا است و فعالیت آزادانه افراطیون اسلامگرا علیه بهاییان نتیجه نبود حکومت قانون و ضمانت اجرای حقوق شهروندی.

#گفتگو_توانا #صدای_پای_صبح #مدارای_مذهبی #حقوق_بهاییان

@Dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
‏"اتهام من این است که بهائی هستم. من چگونه می‌توانم محارب با خدا باشم؟ مگر کسی می‌تواند با خدا محاربه کند؟"

‏این جمله را ⁧ #عباس_ایدلخانی⁩ در جلسه‌ی دادگاه خود و خطاب به حاکم شرع گفته بود. ۳۸ سال پیش در چنین روزی، ۱۰ مرداد ۱۳۶۴، او را پس از بازجویی‌های سخت و شکنجه‌های بسیار با اتهاماتی از جمله "محاربه با خدا و رسول خدا" در زندان اوین اعدام و پیکر بی‌جانش را بدون اطلاع خانواده دفن کردند. او به هنگام اعدام ۵۰ سال داشت.

‏در قسمتی از وصیت‌نامه‌ی عباس ایدلخانی خطاب به همسرش آمده است: "همسر عزیز و بسیار خوب و مهربانم...امیدوارم که حال شما خوب باشد...اگر از حال من بخواهی بحمدالله خوب هستم...و به وجود همسر شجاع و مهربان افتخار می‌کنم. پروین جان، تو همیشه در قلب من هستی، چه در این عالم و چه در عالم دیگر...درست است که من در زندان هستم ولی فکر می‌کنم که شماها بیش از من در زحمت هستید..."

‏یادش گرامی

‏*برگرفته از کتاب "سرکوب و کشتار دگراندیشان مذهبی در ایران" جلد دوم

- برگرفته از توییتر «ژینوس فروتن»

https://twitter.com/zhinoosforootan/status/1686345590966489088?s=46

#گفتگو_توانا #عباس_ایدلخانی #حقوق_بهاییان #مدارای_مذهبی

@dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
پیش از این هم نوشته بودیم که: «عدم باور به مدارا با بهاییان به جایی رسیده کهحتی به مردگان بهایی نیز رحم نمی‌شود و مقبره‌ها با بولدوزر نابود می‌شوند».

ما شهروندان غیربهایی در دفاع از هم‌میهنان بهایی خود چه‌ می‌توانیم انجام دهیم؟ تاکنون به این پرسش اندیشیده‌ایم؟

#گفتگو_توانا #حقوق_بهاییان

@dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
تلخ‌ترین تجربه من زمانی‌ بود که اجازه ثبت‌نام در دانشگاه نداشتم

«کودک که بودم در مدرسه، معلم دینی من را به عنوان یک بهائی به بقیه همکلاسی‌هایم نشان می‌داد ومی‌گفت: اینها کسانی هستند که ازدواج خواهر با برادر را دارند، این‌ها دُم دارند، بوی بدی می‌دهند، بیماری‌های مخصوص خودشان را دارند. اینها قبل از اینکه به خانه بخت بروند، پدرشان اول به آن‌ها تجاوز می‌کند… و من مثل یک یخ آب می‌شدم، قلبم به‌شدت می‌زد و حالم بد می‌شد. من یک کودک ۱۲ساله بیش نبودم و توانایی پاسخ‌دادن به مردی مسن که معلم هم بود را نداشتم. من همه این مشکلات را تحمل می‌کردم و به خودم امید می‌دادم که بزرگ می‌شوم و یک پزشک می‌شوم؛ تا زمانی که در رشته پزشکی در دانشگاه قبول شدم و تنها به دلیل اینکه جای دین را در فرم ثبت‌نام خالی گذاشته بودم، مرا از حق تحصیل در کشورم محروم کردند. این تلخ‌ترین تجربه من در زندگی بود.»

بخشی از خاطرات رزیتا، شهروند بهائی.

این برنامه قسمتی از بگو-بشنو -۳۷ با عنوان «آیا در ایران خداناباور داریم؟» است که ۲۹ آذر ۱۴۰۲ در اتاق کلاب‌هاوس آموزشکده توانا برگزار شده است.

لینک وبسایت:
https://dialog.tavaana.org/drop-out-of-school/

لینک یوتیوب:
https://youtu.be/peO_C6IQ92o

لینک ساندکلاد:
https://on.soundcloud.com/6m4Q9

#گفتگو_توانا #حقوق_بهاییان

@Dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
پیام یک همراه بهایی درباره انتخابات ریاست جمهوری

«چرا ما هیچ جای این بازی نیستیم؟»

«کل مناظرات دور اول انتخابات و همین مناظره‌های دور دوم بین پزشکیان و جلیلی را ببینید هیچ کدام بحثی درباره بهاییان ندارند که بدون شک وضعیت‌شان در ایران با یهودی‌ها در آلمان نازی فقط یک فرق دارد؛ در آلمان می‌سوزاندند و در ایران از ترس دنیا نمی‌سوزانند. چرا هیچ کدام درباره ما حرف نمی‌زنند؟ مگر رییس جمهور ایران نمی‌خواهند بشوند؟ مگر شعار پزشکیان برای ایران و شعار جلیلی مردم ایران نیست؟ ما ایرانی نیستیم؟ ما از همین مردم نیستیم؟ چرا ما هیچ جای این بازی نیستیم»

- پیام یک همراه بهایی درباره انتخابات ریاست جمهوری

— بدون تردید پاسخ این همراه محترم فراتر از دوگانه‌ی کنونی ریاست جمهوری است. آنکه نهاد و فرد اصلی در آزار بهاییان است شخص رهبری جمهوری اسلامی است.

#گفتگو_توانا #خامنه_ای #حقوق_بهاییان #ولایت_فقیه

لینک مرتبط در وبسایت گفت‌وشنود:

۱۶۰ سال مبارزه با آیین بهایی؛ اثر فریدون وهمن

https://dialog.tavaana.org/fight-with-baha-i-faith/

@Dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در نظام‌های خودکامه و اقتدارگرا، بسیاری از سیاست‌مداران و مقامات دینی و نظامی به‌عنوان ابزارهایی برای تحکیم قدرت استفاده می‌شوند. اظهارات طباطبایی‌نژاد در مورد (بزدلی)کسانی که از جنگ می‌ترسند، نمونه‌ی بارزی از این الگوی رفتاری است؛ اظهاراتی که نه‌تنها از عمق بی‌تفاوتی این مقامات نسبت به رنج مردم پرده برمی‌دارد، بلکه به‌روشنی نشان‌دهنده‌ی رویکردی است که همیشه مسئولیت فداکاری و تحمل درد و رنج را بر دوش مردم گذاشته و خود از این مسئولیت شانه خالی می‌کنند.

طباطبایی‌نژاد به‌عنوان نماینده‌ی خامنه‌ای در اصفهان، به‌وضوح سخن از جنگ می‌گوید، اما آیا او و هم‌مسلکانش حاضرند خود و خانواده‌هایشان را به جبهه‌های جنگ بفرستند؟ پاسخ روشن است: نه. آن‌ها که پشت منبرهای قدرت نشسته‌اند و با سخنرانی‌های آتشین خواهان خون و شهادت مردم می‌شوند، خود هرگز دست در آتش جنگ نمی‌گذارند. این اظهارات یادآور دستورات حاکمانی است که همواره در ادوار مختلف تاریخ، مردم را به جنگ و فداکاری فراخوانده‌اند، اما خود در امن‌ترین مکان‌ها دور از هرگونه خطر و آسیب قرار داشته‌اند.

این موضع‌گیری گستاخانه و بی‌پروایانه، به‌ویژه در شرایطی که مردم ایران با مشکلات اقتصادی و اجتماعی بی‌شماری مواجه هستند، تنها به بی‌اعتمادی بیشتر مردم نسبت به نظام و رهبران آن دامن می‌زند. مردمی که به‌خاطر فساد گسترده، نابرابری اقتصادی و سیاسی، و نقض مداوم حقوق بشر در کشور، اعتماد خود را نسبت به حاکمان از دست داده‌اند، اکنون با این‌گونه اظهارات روبرو می‌شوند که به‌وضوح نشان از عدم احساس مسئولیت این افراد دارد.

نظام جمهوری اسلامی ایران در طول دهه‌های اخیر به‌طور مکرر حقوق مردم را نقض کرده است. از سرکوب معترضان در خیابان‌ها گرفته تا دستگیری و شکنجه‌ی فعالان سیاسی، دانشجویان، و روزنامه‌نگاران، همواره شاهد رویکردی قهری و خشونت‌آمیز از سوی حکومت بوده‌ایم. اما این تنها یک بخش از داستان است. حالا وقتی فردی چون طباطبایی‌نژاد با چنین بی‌پروایی درباره‌ی جنگ سخن می‌گوید، بدون شک بی‌اعتنایی به جان و مال مردم را به‌نمایش می‌گذارد.

از دیگر مصادیق این رویکرد دوگانه، نقش فرزندان و وابستگان مقامات حکومتی در ساختارهای اقتصادی و اجتماعی است. به اصطلاح(آقازاده‌ها)که در شرایطی کاملاً متفاوت از مردم عادی زندگی می‌کنند، اغلب به‌دور از واقعیت‌های جاری کشور، در خارج از ایران زندگی لوکسی دارند و از فرصت‌های اقتصادی و سیاسی بهره‌مند می‌شوند که از هرگونه پاسخگویی و مسئولیت‌پذیری معاف هستند. در حالی که طباطبایی‌نژاد و هم‌مسلکانش مردم را به جنگ و تحمل رنج فرا می‌خوانند، فرزندان آن‌ها در دانشگاه‌های خارجی تحصیل می‌کنند و از رفاه و آسایش کامل برخوردارند.

حاکمیت جمهوری اسلامی با چنین مواضع گستاخانه‌ای سالهاست که مشروعیت خودرا از دست داده است. مردم ایران به‌خوبی می‌دانند که این نظام، که از آغاز تأسیس خود تا کنون با شعارهای عدالت‌خواهانه و دینی سعی در تحکیم پایه‌های قدرت داشته، نه‌تنها به آن شعارها پایبند نبوده، بلکه با فساد، تبعیض و نقض حقوق بشر خود به‌عنوان یکی از حکومت‌های بی‌رحم و غیرمردمی شناخته می‌شود.

در نهایت، آنچه امروز در ایران می‌گذرد، نبردی است میان مردم و حاکمیتی که نه‌تنها به نیازها و خواسته‌های آن‌ها بی‌توجه است، بلکه با گستاخی تمام، آن‌ها را به مسیرهای پرمخاطره و خشونت‌بار فرا می‌خواند، بی‌آن‌که خود را در این فداکاری شریک بداند. در این میان، مردم ایران با آگاهی و تجربه‌ی طولانی از دهه‌ها سرکوب و بحران، دیگر فریب این شعارهای تهی از محتوا را نمی‌خورند.

#گفتگو_توانا #نظام_استبدادی #حقوق_بهاییان #خامنه‌ای #جمهوری_اسلامی

@dialogue1402