پرویز ثابتی، مدیر امنیت داخلی "ساواک" (سازمان اطلاعات و امنیت کشور در رژیم پهلوی) در کتاب خاطراتش با عنوان "دامگه حادثه" گفته که این سازمان برای کنترل آخوندهای مخالف، مدارکی از "فساد اخلاقی" آنها در قالب گرفتن عکس و ضبط صدا و فیلم تهیه و از این مدارک برای ترساندن و یا جلب همکاری آنها استفاده میکرده است.
او به طور مشخص به یکی از عملیات "ساواک" در سالهای ۱۳۴۶-۴۷ اشاره کرده که در آن ۵ نفر از واعظان معروف تهران به نامهای محمدتقی فلسفی، عبدالرضا حجازی، محمود قمی، جعفر شجونی، و محمدصادق لواسانی طعمهی #ساواک شدند.
ثابتی این ۵ نفر را از جمله آخوندهایی معرفی میکند که «در بالای منبر از پاکی و #طهارت و #صداقت و #اسلام و #ایمان صحبت میکردند» و در عین حال «خود #آلوده به #فساد بودند».
او در شرح ماجرا میگوید: «ماموریت اجرای عملیات در سازمان اطلاعات و امنیت تهران به کارمندی به نام عباس تهامی که تشنه اینگونه کارها بود و استعداد خوبی نیز در این زمینه داشت، محول شد. او منزل آبرومندی را اجاره کرد و سپس مامورین فنی در بعضی از اتاقهای آن دوربینهای متعدد تلویزیونی و عکسبرداری و میکروفونهای ضبط صوت تعبیه کردند. او دخترانی را استخدام کرده بود که عاشق کارهای پلیسی و ماجراجویانه بودند. با آنها موضوع را مطرح و منظور از تهیه عکس و فیلم را توضیح داده بود. یکی از این دخترها از خود استعداد بیشتر نشان داده و در عملیات بیشتر مورد استفاده قرار گرفته بود. روش کار هم این بود که این دختر به نحوی خود را به افراد مورد نظر نزدیک، و به عنوان اینکه مساله شرعی دارد با آنها ملاقات میکرد. او در ملاقات میگفت که همسر دارد اما همسرش از نظر #جنسی او را ارضا نمیکند و سه ماه سه ماه در سفر است. او وانمود میکرد که زنی آتشی مزاج است و میپرسید که از نظر #شرعی تکلیفش چیست. باید از شوهرش طلاق بگیرد یا بسوزد و بسازد؟ دخترک چون از #زیبایی نیز بهرهمند بود و گاهی از لای چادر، عشوهای نیز ابراز میکرد، امکان نداشت که تیرش به هدف نخورد و همهی سوژههایی که روی آنها کار میکرد، به دام افتادند.»
ثابتی ادامه میدهد: «دخترک پس از یک یا دو جلسه ملاقات موفق میشد آنها را به طرف خود جلب کند و چون عنوان میکرد از لحاظ مالی وضع مرفهی دارد و شوهرش نیز غالبا در سفرهای طولانی خارج و داخل کشور است، آنها تشویق میشدند به خانهاش بروند. همه ۵ نفر که اسمشان را اشاره کردم، به منزل دختر رفتند و از همهشان فیلم و عکس و نوار تهیه شد.»
وی محتوای فیلمها را نیز اینگونه توصیف میکند: «دختر طبق دستوری که داشت سعی میکرد در اتاقخواب حرکاتی بکند که سوژه هم متقابلا حرکات سبک و زنندهای انجام دهد. مثلا در #فیلم مربوط به #فلسفی، دختر عمامهی فلسفی را برداشت و ابتدا به سر خود گذاشت. بعد #لخت شد و عمامه را دور کمر خود پیچید و محل مخصوص خود را با آن پاک کرد. یا عمامه را به گردنشان پیچیده و آنها را به این طرف و آن طرف کشانده بود. و یا از #عمامه به عنوان توپ فوتبال و از عبا به عنوان چادر استفاده کرده بود و حرفهای رکیکی که #هتک #حیثیت آخوندها را میکرد، بین آنها رد و بدل شده بود. آخوندها هم انصافا از زبان در نمانده بودند و علیه هملباسها خود #شوخی و خوشمزگی کرده بودند. #دخترک بعضی از آنها را به #رقص و #مشروبخواری نیز واداشته بود.»
در این ویدئو، روایت جعفر شجونی ۸۳ ساله را از ماجرای احضارش به #ساواک و نشان دادن #فیلمها و عکسهایش به او میبینید. این ویدئو، بخشی از مصاحبهی #شجونی با برنامهی اینترنتی "دید در شب" با اجرای رضا #رشیدپور است.
منبع: Taghato
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
او به طور مشخص به یکی از عملیات "ساواک" در سالهای ۱۳۴۶-۴۷ اشاره کرده که در آن ۵ نفر از واعظان معروف تهران به نامهای محمدتقی فلسفی، عبدالرضا حجازی، محمود قمی، جعفر شجونی، و محمدصادق لواسانی طعمهی #ساواک شدند.
ثابتی این ۵ نفر را از جمله آخوندهایی معرفی میکند که «در بالای منبر از پاکی و #طهارت و #صداقت و #اسلام و #ایمان صحبت میکردند» و در عین حال «خود #آلوده به #فساد بودند».
او در شرح ماجرا میگوید: «ماموریت اجرای عملیات در سازمان اطلاعات و امنیت تهران به کارمندی به نام عباس تهامی که تشنه اینگونه کارها بود و استعداد خوبی نیز در این زمینه داشت، محول شد. او منزل آبرومندی را اجاره کرد و سپس مامورین فنی در بعضی از اتاقهای آن دوربینهای متعدد تلویزیونی و عکسبرداری و میکروفونهای ضبط صوت تعبیه کردند. او دخترانی را استخدام کرده بود که عاشق کارهای پلیسی و ماجراجویانه بودند. با آنها موضوع را مطرح و منظور از تهیه عکس و فیلم را توضیح داده بود. یکی از این دخترها از خود استعداد بیشتر نشان داده و در عملیات بیشتر مورد استفاده قرار گرفته بود. روش کار هم این بود که این دختر به نحوی خود را به افراد مورد نظر نزدیک، و به عنوان اینکه مساله شرعی دارد با آنها ملاقات میکرد. او در ملاقات میگفت که همسر دارد اما همسرش از نظر #جنسی او را ارضا نمیکند و سه ماه سه ماه در سفر است. او وانمود میکرد که زنی آتشی مزاج است و میپرسید که از نظر #شرعی تکلیفش چیست. باید از شوهرش طلاق بگیرد یا بسوزد و بسازد؟ دخترک چون از #زیبایی نیز بهرهمند بود و گاهی از لای چادر، عشوهای نیز ابراز میکرد، امکان نداشت که تیرش به هدف نخورد و همهی سوژههایی که روی آنها کار میکرد، به دام افتادند.»
ثابتی ادامه میدهد: «دخترک پس از یک یا دو جلسه ملاقات موفق میشد آنها را به طرف خود جلب کند و چون عنوان میکرد از لحاظ مالی وضع مرفهی دارد و شوهرش نیز غالبا در سفرهای طولانی خارج و داخل کشور است، آنها تشویق میشدند به خانهاش بروند. همه ۵ نفر که اسمشان را اشاره کردم، به منزل دختر رفتند و از همهشان فیلم و عکس و نوار تهیه شد.»
وی محتوای فیلمها را نیز اینگونه توصیف میکند: «دختر طبق دستوری که داشت سعی میکرد در اتاقخواب حرکاتی بکند که سوژه هم متقابلا حرکات سبک و زنندهای انجام دهد. مثلا در #فیلم مربوط به #فلسفی، دختر عمامهی فلسفی را برداشت و ابتدا به سر خود گذاشت. بعد #لخت شد و عمامه را دور کمر خود پیچید و محل مخصوص خود را با آن پاک کرد. یا عمامه را به گردنشان پیچیده و آنها را به این طرف و آن طرف کشانده بود. و یا از #عمامه به عنوان توپ فوتبال و از عبا به عنوان چادر استفاده کرده بود و حرفهای رکیکی که #هتک #حیثیت آخوندها را میکرد، بین آنها رد و بدل شده بود. آخوندها هم انصافا از زبان در نمانده بودند و علیه هملباسها خود #شوخی و خوشمزگی کرده بودند. #دخترک بعضی از آنها را به #رقص و #مشروبخواری نیز واداشته بود.»
در این ویدئو، روایت جعفر شجونی ۸۳ ساله را از ماجرای احضارش به #ساواک و نشان دادن #فیلمها و عکسهایش به او میبینید. این ویدئو، بخشی از مصاحبهی #شجونی با برنامهی اینترنتی "دید در شب" با اجرای رضا #رشیدپور است.
منبع: Taghato
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
آرزوهای #دخترک
https://goo.gl/ThKBbV
دیدن کودکانی که سر چهارراهها فال، گل یا روزنامه میفروشند برای کمتر کسی تازگی دارد. اما، بهترین راه کمک به #کودکان چیست؟
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://goo.gl/ThKBbV
دیدن کودکانی که سر چهارراهها فال، گل یا روزنامه میفروشند برای کمتر کسی تازگی دارد. اما، بهترین راه کمک به #کودکان چیست؟
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
YouTube
آرزوهای دخترک
دیدن کودکانی که سر چهارراهها فال، گل یا روزنامه میفروشند برای کمتر کسی تازگی دارد. اما، بهترین راه کمک به کودکان چیست؟
Forwarded from آموزشکده توانا
پرویز ثابتی، مدیر امنیت داخلی "ساواک" (سازمان اطلاعات و امنیت کشور در رژیم پهلوی) در کتاب خاطراتش با عنوان "دامگه حادثه" گفته که این سازمان برای کنترل آخوندهای مخالف، مدارکی از "فساد اخلاقی" آنها در قالب گرفتن عکس و ضبط صدا و فیلم تهیه و از این مدارک برای ترساندن و یا جلب همکاری آنها استفاده میکرده است.
او به طور مشخص به یکی از عملیات "ساواک" در سالهای ۱۳۴۶-۴۷ اشاره کرده که در آن ۵ نفر از واعظان معروف تهران به نامهای محمدتقی فلسفی، عبدالرضا حجازی، محمود قمی، جعفر شجونی، و محمدصادق لواسانی طعمهی #ساواک شدند.
ثابتی این ۵ نفر را از جمله آخوندهایی معرفی میکند که «در بالای منبر از پاکی و #طهارت و #صداقت و #اسلام و #ایمان صحبت میکردند» و در عین حال «خود #آلوده به #فساد بودند».
او در شرح ماجرا میگوید: «ماموریت اجرای عملیات در سازمان اطلاعات و امنیت تهران به کارمندی به نام عباس تهامی که تشنه اینگونه کارها بود و استعداد خوبی نیز در این زمینه داشت، محول شد. او منزل آبرومندی را اجاره کرد و سپس مامورین فنی در بعضی از اتاقهای آن دوربینهای متعدد تلویزیونی و عکسبرداری و میکروفونهای ضبط صوت تعبیه کردند. او دخترانی را استخدام کرده بود که عاشق کارهای پلیسی و ماجراجویانه بودند. با آنها موضوع را مطرح و منظور از تهیه عکس و فیلم را توضیح داده بود. یکی از این دخترها از خود استعداد بیشتر نشان داده و در عملیات بیشتر مورد استفاده قرار گرفته بود. روش کار هم این بود که این دختر به نحوی خود را به افراد مورد نظر نزدیک، و به عنوان اینکه مساله شرعی دارد با آنها ملاقات میکرد. او در ملاقات میگفت که همسر دارد اما همسرش از نظر #جنسی او را ارضا نمیکند و سه ماه سه ماه در سفر است. او وانمود میکرد که زنی آتشی مزاج است و میپرسید که از نظر #شرعی تکلیفش چیست. باید از شوهرش طلاق بگیرد یا بسوزد و بسازد؟ دخترک چون از #زیبایی نیز بهرهمند بود و گاهی از لای چادر، عشوهای نیز ابراز میکرد، امکان نداشت که تیرش به هدف نخورد و همهی سوژههایی که روی آنها کار میکرد، به دام افتادند.»
ثابتی ادامه میدهد: «دخترک پس از یک یا دو جلسه ملاقات موفق میشد آنها را به طرف خود جلب کند و چون عنوان میکرد از لحاظ مالی وضع مرفهی دارد و شوهرش نیز غالبا در سفرهای طولانی خارج و داخل کشور است، آنها تشویق میشدند به خانهاش بروند. همه ۵ نفر که اسمشان را اشاره کردم، به منزل دختر رفتند و از همهشان فیلم و عکس و نوار تهیه شد.»
وی محتوای فیلمها را نیز اینگونه توصیف میکند: «دختر طبق دستوری که داشت سعی میکرد در اتاقخواب حرکاتی بکند که سوژه هم متقابلا حرکات سبک و زنندهای انجام دهد. مثلا در #فیلم مربوط به #فلسفی، دختر عمامهی فلسفی را برداشت و ابتدا به سر خود گذاشت. بعد #لخت شد و عمامه را دور کمر خود پیچید و محل مخصوص خود را با آن پاک کرد. یا عمامه را به گردنشان پیچیده و آنها را به این طرف و آن طرف کشانده بود. و یا از #عمامه به عنوان توپ فوتبال و از عبا به عنوان چادر استفاده کرده بود و حرفهای رکیکی که #هتک #حیثیت آخوندها را میکرد، بین آنها رد و بدل شده بود. آخوندها هم انصافا از زبان در نمانده بودند و علیه هملباسها خود #شوخی و خوشمزگی کرده بودند. #دخترک بعضی از آنها را به #رقص و #مشروبخواری نیز واداشته بود.»
در این ویدئو، روایت جعفر شجونی ۸۳ ساله را از ماجرای احضارش به #ساواک و نشان دادن #فیلمها و عکسهایش به او میبینید. این ویدئو، بخشی از مصاحبهی #شجونی با برنامهی اینترنتی "دید در شب" با اجرای رضا #رشیدپور است.
منبع: Taghato
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
او به طور مشخص به یکی از عملیات "ساواک" در سالهای ۱۳۴۶-۴۷ اشاره کرده که در آن ۵ نفر از واعظان معروف تهران به نامهای محمدتقی فلسفی، عبدالرضا حجازی، محمود قمی، جعفر شجونی، و محمدصادق لواسانی طعمهی #ساواک شدند.
ثابتی این ۵ نفر را از جمله آخوندهایی معرفی میکند که «در بالای منبر از پاکی و #طهارت و #صداقت و #اسلام و #ایمان صحبت میکردند» و در عین حال «خود #آلوده به #فساد بودند».
او در شرح ماجرا میگوید: «ماموریت اجرای عملیات در سازمان اطلاعات و امنیت تهران به کارمندی به نام عباس تهامی که تشنه اینگونه کارها بود و استعداد خوبی نیز در این زمینه داشت، محول شد. او منزل آبرومندی را اجاره کرد و سپس مامورین فنی در بعضی از اتاقهای آن دوربینهای متعدد تلویزیونی و عکسبرداری و میکروفونهای ضبط صوت تعبیه کردند. او دخترانی را استخدام کرده بود که عاشق کارهای پلیسی و ماجراجویانه بودند. با آنها موضوع را مطرح و منظور از تهیه عکس و فیلم را توضیح داده بود. یکی از این دخترها از خود استعداد بیشتر نشان داده و در عملیات بیشتر مورد استفاده قرار گرفته بود. روش کار هم این بود که این دختر به نحوی خود را به افراد مورد نظر نزدیک، و به عنوان اینکه مساله شرعی دارد با آنها ملاقات میکرد. او در ملاقات میگفت که همسر دارد اما همسرش از نظر #جنسی او را ارضا نمیکند و سه ماه سه ماه در سفر است. او وانمود میکرد که زنی آتشی مزاج است و میپرسید که از نظر #شرعی تکلیفش چیست. باید از شوهرش طلاق بگیرد یا بسوزد و بسازد؟ دخترک چون از #زیبایی نیز بهرهمند بود و گاهی از لای چادر، عشوهای نیز ابراز میکرد، امکان نداشت که تیرش به هدف نخورد و همهی سوژههایی که روی آنها کار میکرد، به دام افتادند.»
ثابتی ادامه میدهد: «دخترک پس از یک یا دو جلسه ملاقات موفق میشد آنها را به طرف خود جلب کند و چون عنوان میکرد از لحاظ مالی وضع مرفهی دارد و شوهرش نیز غالبا در سفرهای طولانی خارج و داخل کشور است، آنها تشویق میشدند به خانهاش بروند. همه ۵ نفر که اسمشان را اشاره کردم، به منزل دختر رفتند و از همهشان فیلم و عکس و نوار تهیه شد.»
وی محتوای فیلمها را نیز اینگونه توصیف میکند: «دختر طبق دستوری که داشت سعی میکرد در اتاقخواب حرکاتی بکند که سوژه هم متقابلا حرکات سبک و زنندهای انجام دهد. مثلا در #فیلم مربوط به #فلسفی، دختر عمامهی فلسفی را برداشت و ابتدا به سر خود گذاشت. بعد #لخت شد و عمامه را دور کمر خود پیچید و محل مخصوص خود را با آن پاک کرد. یا عمامه را به گردنشان پیچیده و آنها را به این طرف و آن طرف کشانده بود. و یا از #عمامه به عنوان توپ فوتبال و از عبا به عنوان چادر استفاده کرده بود و حرفهای رکیکی که #هتک #حیثیت آخوندها را میکرد، بین آنها رد و بدل شده بود. آخوندها هم انصافا از زبان در نمانده بودند و علیه هملباسها خود #شوخی و خوشمزگی کرده بودند. #دخترک بعضی از آنها را به #رقص و #مشروبخواری نیز واداشته بود.»
در این ویدئو، روایت جعفر شجونی ۸۳ ساله را از ماجرای احضارش به #ساواک و نشان دادن #فیلمها و عکسهایش به او میبینید. این ویدئو، بخشی از مصاحبهی #شجونی با برنامهی اینترنتی "دید در شب" با اجرای رضا #رشیدپور است.
منبع: Taghato
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
امیر شکرگذارناوی محیطبان ایرانی، برنده مدال طلای جشنواره عکس «شیمبون» ژاپن
goo.gl/XrUccy
امیر شکرگذارناوی محیطبان اهل تالش با عکس دخترک چوپان و گوسفندانش مدال طلا و جایزه نخست مسابقه عکس آساهی شیمبون ژاپن را بهدست آورد
امیر شکر گذار ناوی : پول ندارم برای گرفتن جایزهام به ژاپن بروم
این عکس را سال گذشته در منطقه ناو اسالم گرفتم برف سنگینی آمده بود و من به اتفاق یکی از دوستان عکاسم که ایشان نیز تالشی بود به ارتفاعات رفتیم و چند شبی را در میانه برف و بوران و سرما در جنگل سرکردیم تا عکاسی کنیم.
از چندین جشنواره موفق به دریافت دیپلم افتخار و جایزه شدم و صدا و سیما نیز برای هر فیلم مستندم به عنوان حق پخش مبلغ یک میلیون تومان میدهد که خیلی کم است ولی ترجیح میدهم مردم این فیلمها را ببینند حتی اگر پولی به من ندهند.
برگرفته از روزنامه ایران
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
goo.gl/XrUccy
امیر شکرگذارناوی محیطبان اهل تالش با عکس دخترک چوپان و گوسفندانش مدال طلا و جایزه نخست مسابقه عکس آساهی شیمبون ژاپن را بهدست آورد
امیر شکر گذار ناوی : پول ندارم برای گرفتن جایزهام به ژاپن بروم
این عکس را سال گذشته در منطقه ناو اسالم گرفتم برف سنگینی آمده بود و من به اتفاق یکی از دوستان عکاسم که ایشان نیز تالشی بود به ارتفاعات رفتیم و چند شبی را در میانه برف و بوران و سرما در جنگل سرکردیم تا عکاسی کنیم.
از چندین جشنواره موفق به دریافت دیپلم افتخار و جایزه شدم و صدا و سیما نیز برای هر فیلم مستندم به عنوان حق پخش مبلغ یک میلیون تومان میدهد که خیلی کم است ولی ترجیح میدهم مردم این فیلمها را ببینند حتی اگر پولی به من ندهند.
برگرفته از روزنامه ایران
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. امیر شکرگذارناوی #محیطبان ایرانی، برنده مدال طلای #جشنواره_عکس «شیمبون» ژاپن . امیر شکرگذارناوی محیطبان اهل #تالش با #عکس #دخترک_چوپان و گوسفندانش مدال طلا و جایزه نخست مسابقه عکس آساهی شیمبون ژاپن را بهدست آورد امیر شکر گذار ناوی : پول ندارم برای گرفتن…