#پاییز طلایی «ابر»
جنگل ابر شاهرود قسمتی از #قدیمیترین و زیباترین جنگلهای #هیرکانی با گونههای گیاهی و جانوری نادر، یکی از زیباترین نقاط #شهرستان #شاهرود است. این جنگل با ۳۵ هزار هکتار وسعت در ادامه جنگلهای سرسبز شمال کشور، به دلیل این که در اغلب مواقع، فضایش را اقیانوسی از ابر فرا گرفته به این نام مشهور است. در این جنگل ابرها آنقدر به درختها نزدیکاند که به نظر میرسد جنگل بر روی #ابرها سوار است و میتوان در میان ابرها گشت و گذار کرد. #جنگل #ابر به باور بسیاری از #گردشگران یکی از #زیباترین چشماندازهای #طبیعت_ایران محسوب میشود.
عکس: میرحسین حسینی - ایسنا
#ایران #محیط_زیست #طبیعت #ایرانگردی #گردشگری #توریسم
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
جنگل ابر شاهرود قسمتی از #قدیمیترین و زیباترین جنگلهای #هیرکانی با گونههای گیاهی و جانوری نادر، یکی از زیباترین نقاط #شهرستان #شاهرود است. این جنگل با ۳۵ هزار هکتار وسعت در ادامه جنگلهای سرسبز شمال کشور، به دلیل این که در اغلب مواقع، فضایش را اقیانوسی از ابر فرا گرفته به این نام مشهور است. در این جنگل ابرها آنقدر به درختها نزدیکاند که به نظر میرسد جنگل بر روی #ابرها سوار است و میتوان در میان ابرها گشت و گذار کرد. #جنگل #ابر به باور بسیاری از #گردشگران یکی از #زیباترین چشماندازهای #طبیعت_ایران محسوب میشود.
عکس: میرحسین حسینی - ایسنا
#ایران #محیط_زیست #طبیعت #ایرانگردی #گردشگری #توریسم
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
دغدغههای یک کارشناس محیط زیست:
پس از بیست سال از سازمان محیط زیست فرار کردم!
در اولین روزهای ماه اردیبهشت، #حیاتوحش ایران شاهد تصاویر دردناکی از شکار یک بز کوهی آبستن در منطقه حافظتشده دنا و یک آهوی آبستن در منطقه حفاظت شده کلاه قاضی اصفهان بود. در هر دو مورد بزغالهها و برهآهوها هرگز طعم زندگی را نچشیدند.
بیژن فرهنگ درهشوری کسیست که از اوایل دهه پنجاه تا اواخر دهه هفتاد خورشیدی در سازمان حفظت محیطزیست ایران فعالیت کرده است. از جمله اقدامهای او میتوان به تأسیس اولین ژئو پارک خاورمیانه در منطقه آزاد قشم اشاره کرد.
فرهنگ درهشوری همچنین در کارنامهاش نجات نسل لاکپشت پوزه عقابی از خطر انقراض نیز به چشم میخورد. او همچنین چندین جلد کتاب در زمینه #زیستبوم و #طبیعت ایران به نگارش درآورده است.
او میگوید: «طبیعت این سرزمین حراج شده. نابودشده، با سرعت غیرقابل تصور. من الآن از شیراز از مسیر کوهستانی دارم میروم به وان و ازآنجا بروم نورآباد و ازچنارشاهی جان برگردم بیایم شیراز. باورتان نمیشود چند تا بلوط پیر، چند هکتار جنگل؟ الآن من سه ۴ ساعت است رانندگی میکنم دو تا کلاغ دیدم.»
او معتقد است که مردم مقصر نیستند: «مردم هم شروع کردند به تملک و تخریب #جنگل ولی وقتی به آنها میگویی میگوید من ۱۰ هکتار باغ سیب درست کردم توی جنگل بلوط. چند تا بلوط را بریدند؟ تملک زمین، زمین تصرف کردن آنقدر توسط مقامات رونق گرفته که آنکسی که ۱۰ هکتار و ۵ هکتار باغ سیب درست میکند خودش را تبرئه میکند.»
او میافزاید که پس از بیست سال سازمان #محیط_زیست را رها کرده و به کوه و بیابان زده است.
در این رابطه میگوید: «وقتی یک جایی میشود پارک ملی، چطور میشود در پارک ملی بازهم با توجه به اینکه باید نظارتی وجود داشته باشد و شاهد این اتفاقها نباشیم میبینیم که حیواناتی که کمیاب هستند و در معرض #انقراض، کشته میشوند؟ تعداد اسلحه مجاز و غیرمجاز سر به میلیونها میزند. در خیلی از روستاهای جنوب فارس نزدیک دریا مثلاً یک سوپر است دو تا اسلحه فروشی هست. از ترکیه و دوبی و مسقط و همهجا اسلحه وارد میشود و رسماً خریدوفروش میشود و جمهوری اسلامی به آن ها جواز میدهد و بعد هم سهمیه فشنگ میدهد. پارک ملی قدیم یک تعریفی داشت. ولی بعد از انقلاب یک تعریف دیگر دارد، دوست عزیز! شما مهمترین پارکهای ملی که ما سال ۵۰ ساختیم و با معیارهای جهانی مدیریت میشد، پارک ملی گلستان است، پارک ملی بمو است، پارک ملی کلاه قاضی است... بیایید نگاه کنید اینها را. پارک ملی بمو چسبیده به شیراز است. آن موقع چهل و خوردهای هزار هکتار وسعت داشت.»
#درهشوری با اشاره به سیستم فاسد اداری برقرار در کشور میافزاید: «درشرایط موجود هرکسی را بکنید رییس #محیطزیست، هیچ کاری نمیتواند بکند. یک سیستمی میخواهد که از بالا تا پایین برایشان آینده این سرزمین مهم باشد. ما خیلی شخصیتهای محبوبی داریم در این سرزمین که دانش و عشقش را دارند. ولی هیچکدام اینها هیچکاره اند. یک اراده ملی، یک سیستم ملی یک حکومت ملی میخواهد برای این کار عظیم که سرزمین را بشناسد و برایش برنامهریزی کند و با کمک مردم سرزمین را بسازد.»
منتشر شده در رادیو فردا
@Tavaana_TavaanaTech
پس از بیست سال از سازمان محیط زیست فرار کردم!
در اولین روزهای ماه اردیبهشت، #حیاتوحش ایران شاهد تصاویر دردناکی از شکار یک بز کوهی آبستن در منطقه حافظتشده دنا و یک آهوی آبستن در منطقه حفاظت شده کلاه قاضی اصفهان بود. در هر دو مورد بزغالهها و برهآهوها هرگز طعم زندگی را نچشیدند.
بیژن فرهنگ درهشوری کسیست که از اوایل دهه پنجاه تا اواخر دهه هفتاد خورشیدی در سازمان حفظت محیطزیست ایران فعالیت کرده است. از جمله اقدامهای او میتوان به تأسیس اولین ژئو پارک خاورمیانه در منطقه آزاد قشم اشاره کرد.
فرهنگ درهشوری همچنین در کارنامهاش نجات نسل لاکپشت پوزه عقابی از خطر انقراض نیز به چشم میخورد. او همچنین چندین جلد کتاب در زمینه #زیستبوم و #طبیعت ایران به نگارش درآورده است.
او میگوید: «طبیعت این سرزمین حراج شده. نابودشده، با سرعت غیرقابل تصور. من الآن از شیراز از مسیر کوهستانی دارم میروم به وان و ازآنجا بروم نورآباد و ازچنارشاهی جان برگردم بیایم شیراز. باورتان نمیشود چند تا بلوط پیر، چند هکتار جنگل؟ الآن من سه ۴ ساعت است رانندگی میکنم دو تا کلاغ دیدم.»
او معتقد است که مردم مقصر نیستند: «مردم هم شروع کردند به تملک و تخریب #جنگل ولی وقتی به آنها میگویی میگوید من ۱۰ هکتار باغ سیب درست کردم توی جنگل بلوط. چند تا بلوط را بریدند؟ تملک زمین، زمین تصرف کردن آنقدر توسط مقامات رونق گرفته که آنکسی که ۱۰ هکتار و ۵ هکتار باغ سیب درست میکند خودش را تبرئه میکند.»
او میافزاید که پس از بیست سال سازمان #محیط_زیست را رها کرده و به کوه و بیابان زده است.
در این رابطه میگوید: «وقتی یک جایی میشود پارک ملی، چطور میشود در پارک ملی بازهم با توجه به اینکه باید نظارتی وجود داشته باشد و شاهد این اتفاقها نباشیم میبینیم که حیواناتی که کمیاب هستند و در معرض #انقراض، کشته میشوند؟ تعداد اسلحه مجاز و غیرمجاز سر به میلیونها میزند. در خیلی از روستاهای جنوب فارس نزدیک دریا مثلاً یک سوپر است دو تا اسلحه فروشی هست. از ترکیه و دوبی و مسقط و همهجا اسلحه وارد میشود و رسماً خریدوفروش میشود و جمهوری اسلامی به آن ها جواز میدهد و بعد هم سهمیه فشنگ میدهد. پارک ملی قدیم یک تعریفی داشت. ولی بعد از انقلاب یک تعریف دیگر دارد، دوست عزیز! شما مهمترین پارکهای ملی که ما سال ۵۰ ساختیم و با معیارهای جهانی مدیریت میشد، پارک ملی گلستان است، پارک ملی بمو است، پارک ملی کلاه قاضی است... بیایید نگاه کنید اینها را. پارک ملی بمو چسبیده به شیراز است. آن موقع چهل و خوردهای هزار هکتار وسعت داشت.»
#درهشوری با اشاره به سیستم فاسد اداری برقرار در کشور میافزاید: «درشرایط موجود هرکسی را بکنید رییس #محیطزیست، هیچ کاری نمیتواند بکند. یک سیستمی میخواهد که از بالا تا پایین برایشان آینده این سرزمین مهم باشد. ما خیلی شخصیتهای محبوبی داریم در این سرزمین که دانش و عشقش را دارند. ولی هیچکدام اینها هیچکاره اند. یک اراده ملی، یک سیستم ملی یک حکومت ملی میخواهد برای این کار عظیم که سرزمین را بشناسد و برایش برنامهریزی کند و با کمک مردم سرزمین را بسازد.»
منتشر شده در رادیو فردا
@Tavaana_TavaanaTech
کاوه مرد
این بار نه پای یک #شکارچی در میان بود و نه مردانی سنگ و چماق به دست که به آنها ناسزا بگوییم
#کاوه را ما کشتیم.
ما که همین چند وقت پیش به قاتلان #خرس سوادکوهی بد و بیراه می گفتیم و خواهان اشد مجازات برای آنان بودیم.
ما که نگران #فعالان_محیط_زیستی در بند هستیم که همه عمرشان را وقف حفاظت از #طبیعت ایران کرده بودند.
ما که دغدغه #زمین_خواری و تخریب #جنگل و از بین بردن #تنوع_زیستی توسط مفسدین سیاسی و اقتصادی را داریم و هر روز لعن و نفرینشان می کنیم.
ما که همیشه دیگران را مقصر می دانیم و همه مشکلات را بر گردن مسئولین و بیگانگان و دشمنان می اندازیم و "ایران، ایران" می کنیم.
در شکم کاوه بخت برگشته، همان پلنگی که رفتارهایش دانش ما در مورد #پلنگ ها را زیر سوال برده بود، #زباله های انسانی پیدا شده است. تکه ای چرم لباس راه روده پلنگ بی گناه را بند آورده بود. او لاغر و نحیف شده بود و در نهایت در زادگاهش جان باخت.
معلوم نیست کاوه چه زمانی و در کجا (این سوی مرز در #ایران یا آن سوی مرز در #ترکمنستان) پسماند انسانی را بلعیده و به این سرنوشت شوم دچار شده است. حتی مشخص نیست که آیا او واقعا فقط به خاطر زباله های در شکمش از بین رفته یا مثل خیلی از موارد مشابه قبلی تعلل و خطا در تشخیص و علاج درد، موجود بی گناه را به کام مرگ کشانده است. شاید هم زخم و عفونت او آنقدر شدید بوده که دیگر اصلا نمی شد برای او کاری کرد. مهم نیست قاتلان او ایرانی هستند یا غیر ایرانی، و یا دولتی هستند یا غیردولتتی.
آنچه همیت دارد این است که کاوه، اولین و آخرین قربانی #خودخواهی ما انسان ها نخواهد بود. اما حالا که او برای همیشه از پیش ما رفته باید داستان "کاوه و زباله" را بنویسیم و بخوانیم و بگوییم و بدانیم.
کاوه سرزمین حیوانات بر خلاف کاوه #شاهنامه نتوانست در برابر #ظلم ضحاک زمانه اش (انسان) قیام کند اما او اکنون یک نماد دیگر از مظلومیت #محیط_زیست در کشور ماست.
این بار که خواستیم پسماندمان را رها کنیم، ته سیگارمان را پرتاب کنیم و از کیسه و محصولات #پلاستیکی استفاده کنیم، بد نیست سرنوشت تلخ کاوه که روزی به او لقب "عجیب ترین پلنگ جهان" داده بودیم را با خود مرور کنیم.
متن فوق از اینستاگرام دکتر کاوه مدنی برداشته شده است.
@Tavaana_TavaanaTech
این بار نه پای یک #شکارچی در میان بود و نه مردانی سنگ و چماق به دست که به آنها ناسزا بگوییم
#کاوه را ما کشتیم.
ما که همین چند وقت پیش به قاتلان #خرس سوادکوهی بد و بیراه می گفتیم و خواهان اشد مجازات برای آنان بودیم.
ما که نگران #فعالان_محیط_زیستی در بند هستیم که همه عمرشان را وقف حفاظت از #طبیعت ایران کرده بودند.
ما که دغدغه #زمین_خواری و تخریب #جنگل و از بین بردن #تنوع_زیستی توسط مفسدین سیاسی و اقتصادی را داریم و هر روز لعن و نفرینشان می کنیم.
ما که همیشه دیگران را مقصر می دانیم و همه مشکلات را بر گردن مسئولین و بیگانگان و دشمنان می اندازیم و "ایران، ایران" می کنیم.
در شکم کاوه بخت برگشته، همان پلنگی که رفتارهایش دانش ما در مورد #پلنگ ها را زیر سوال برده بود، #زباله های انسانی پیدا شده است. تکه ای چرم لباس راه روده پلنگ بی گناه را بند آورده بود. او لاغر و نحیف شده بود و در نهایت در زادگاهش جان باخت.
معلوم نیست کاوه چه زمانی و در کجا (این سوی مرز در #ایران یا آن سوی مرز در #ترکمنستان) پسماند انسانی را بلعیده و به این سرنوشت شوم دچار شده است. حتی مشخص نیست که آیا او واقعا فقط به خاطر زباله های در شکمش از بین رفته یا مثل خیلی از موارد مشابه قبلی تعلل و خطا در تشخیص و علاج درد، موجود بی گناه را به کام مرگ کشانده است. شاید هم زخم و عفونت او آنقدر شدید بوده که دیگر اصلا نمی شد برای او کاری کرد. مهم نیست قاتلان او ایرانی هستند یا غیر ایرانی، و یا دولتی هستند یا غیردولتتی.
آنچه همیت دارد این است که کاوه، اولین و آخرین قربانی #خودخواهی ما انسان ها نخواهد بود. اما حالا که او برای همیشه از پیش ما رفته باید داستان "کاوه و زباله" را بنویسیم و بخوانیم و بگوییم و بدانیم.
کاوه سرزمین حیوانات بر خلاف کاوه #شاهنامه نتوانست در برابر #ظلم ضحاک زمانه اش (انسان) قیام کند اما او اکنون یک نماد دیگر از مظلومیت #محیط_زیست در کشور ماست.
این بار که خواستیم پسماندمان را رها کنیم، ته سیگارمان را پرتاب کنیم و از کیسه و محصولات #پلاستیکی استفاده کنیم، بد نیست سرنوشت تلخ کاوه که روزی به او لقب "عجیب ترین پلنگ جهان" داده بودیم را با خود مرور کنیم.
متن فوق از اینستاگرام دکتر کاوه مدنی برداشته شده است.
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى on Instagram: “. . . کاوه مرد این بار نه پای یک #شکارچی در میان بود و نه مردانی سنگ و چماق به دست که…
129 Likes, 8 Comments - توانا: آموزشكده جامعه مدنى (@tavaana) on Instagram: “. . . کاوه مرد این بار نه پای یک #شکارچی در میان بود و نه مردانی سنگ و چماق به دست که به آنها…”