روستای ایستا، مرموزترین روستای ایران
آنها که تا کنون پا به طالقان گذاشتهاند مسحور طبیعت زیبای آن شدهاند. وجب به وجب طالقان را میشود گشت و از #طبیعت آن لذت برد.مردم مهماننوازی دارد. تاریخ طالقان به ۴۵۰۰ سال قبل برمیگردد و آثاری از سلسلههای مختلف پادشاهی در این منطقه میتوان یافت. مردم طالقان تا قرن سوم هجری، زرتشتی بودهاند. روستای «ایستا» در طالقان داستان دیگری دارد. شاید به جای اینکه بگوئیم «روستاگردی کجا برویم» باید برای این نمونهی خاص بگوئیم که #روستاگردی کجا نرویم چرا که وارد شدن به این روستا دشوار و شاید غیرممکن باشد. ایستا روستایی است در شهرستان طالقان که به مردم آن «اهل توقف» میگویند.
شهرستان طالقان به مرکزیت شهر طالقان، یکی از شهرستانهای استان البرز است. شهرستان #طالقان دارای ۸۶ روستا است که یکی از اینها #ایستا نام دارد. در کوچههای این روستا نمیتوان نشانی از خودرو یافت. مردم این روستا نه تنها پای #تلویزیون نمینشینند بلکه اساسا به شبنشینی نیز اعتقادی ندارند. رسم عزا و عروسی در این روستا وجود ندارد و مراسمی چون جشن تولد و سالگرد ازدواج برایشان بیمعنا است. #مهماننواز هستند به شرطی که زنی قصد ورود به این روستا نداشته باشد.
کمتر کسی از بیرون تا کنون زنان آنها را ندیده است. #زنان این روستا به ندرت و بنابه ضرورت از خانه خارج میشوند.#مردم اینجا از مردم فاصله میگیرند. اهالی این روستا از هر گونه مظاهر مدرنیته و تکنولوژی دوری میکنند و زندگی ِ درویشواری برای خود رقم زدهاند. اهالی بومی طالقان به دلیل اینکه اطلاعات کافی از اهالی این روستا ندارند چرا که نمیتوانند با آنها مراوده کنند در مورد نوع #مذهب و باورهای اهالی این روستا نظراتی دارند که گاه به شایعه پهلو میزند. گروهی اینها را اسماعیلیمذهب میدانند و گروهی دیگر #درویش و تارِک دنیا.
در واقع اما اهالی این روستا شیعهی ۱۲ امامی هستند. هر چه هست مردم این #روستا در #زمان #توقف کردهاند؛ شناسنامه ندارند و خدمات دولتی دریافت نمیکنند و گویا در انتظار ظهور مهدی امام #شیعیان هستند. آنها از آب لولهکشی استفاده نمیکنند و گاز و برق و #درمانگاه و #ماشینآلات و وسایل ارتباطی را یکسر به کنار نهادهاند. اهالی این روستا گروهی از #پیروان «میرزا صادق مجتهد تبریزی»، فقیه مشهور دورهی مشروطه هستند که از آرای تجددستیزانهی این مرجع تقلید الهام گرفتهاند.
میرزا صادق مجتهد تبریزی از فقهایی بود که در هر دو حیطهی نظر و عمل، بسیار بر طرد مطلق اندیشهی تجدد و دستآوردهایش تاکید میکرد و تا پایان عمر بر عدم جواز استفاده از ابزار تکنولوژیک و امور #جدید و #مدرن فتوا میداد.» میرزا صادق مخالف #مشروطه و #تجدد بود. او از جملهی علمای مذهبی بود که در سال ۱۲۹۳ شمسی به #محمدعلیشاه تلگرام فرستاد و خواستار لغو #مشروطیت شد.
ساعت مچی و دیواری در محل زندگی «اهل توقف» نمیتوان یافت و سیمان و #آهن نیز در #معماری روستا به کار نرفته است. اهالی این روستا ساعت شرعی خود با شیوههای خود استخراج میکنند و آغاز و پایان ماه رمضان را خودشان تشخیص میدهند. هیچگونه فعالیت سیاسی و اجتماعی ندارند و جالب است که باورها و منش و رفتار خودشان را حتا تبلیغ نمیکنند.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/i7XnZh
@Tavaana_Tavaanatech
آنها که تا کنون پا به طالقان گذاشتهاند مسحور طبیعت زیبای آن شدهاند. وجب به وجب طالقان را میشود گشت و از #طبیعت آن لذت برد.مردم مهماننوازی دارد. تاریخ طالقان به ۴۵۰۰ سال قبل برمیگردد و آثاری از سلسلههای مختلف پادشاهی در این منطقه میتوان یافت. مردم طالقان تا قرن سوم هجری، زرتشتی بودهاند. روستای «ایستا» در طالقان داستان دیگری دارد. شاید به جای اینکه بگوئیم «روستاگردی کجا برویم» باید برای این نمونهی خاص بگوئیم که #روستاگردی کجا نرویم چرا که وارد شدن به این روستا دشوار و شاید غیرممکن باشد. ایستا روستایی است در شهرستان طالقان که به مردم آن «اهل توقف» میگویند.
شهرستان طالقان به مرکزیت شهر طالقان، یکی از شهرستانهای استان البرز است. شهرستان #طالقان دارای ۸۶ روستا است که یکی از اینها #ایستا نام دارد. در کوچههای این روستا نمیتوان نشانی از خودرو یافت. مردم این روستا نه تنها پای #تلویزیون نمینشینند بلکه اساسا به شبنشینی نیز اعتقادی ندارند. رسم عزا و عروسی در این روستا وجود ندارد و مراسمی چون جشن تولد و سالگرد ازدواج برایشان بیمعنا است. #مهماننواز هستند به شرطی که زنی قصد ورود به این روستا نداشته باشد.
کمتر کسی از بیرون تا کنون زنان آنها را ندیده است. #زنان این روستا به ندرت و بنابه ضرورت از خانه خارج میشوند.#مردم اینجا از مردم فاصله میگیرند. اهالی این روستا از هر گونه مظاهر مدرنیته و تکنولوژی دوری میکنند و زندگی ِ درویشواری برای خود رقم زدهاند. اهالی بومی طالقان به دلیل اینکه اطلاعات کافی از اهالی این روستا ندارند چرا که نمیتوانند با آنها مراوده کنند در مورد نوع #مذهب و باورهای اهالی این روستا نظراتی دارند که گاه به شایعه پهلو میزند. گروهی اینها را اسماعیلیمذهب میدانند و گروهی دیگر #درویش و تارِک دنیا.
در واقع اما اهالی این روستا شیعهی ۱۲ امامی هستند. هر چه هست مردم این #روستا در #زمان #توقف کردهاند؛ شناسنامه ندارند و خدمات دولتی دریافت نمیکنند و گویا در انتظار ظهور مهدی امام #شیعیان هستند. آنها از آب لولهکشی استفاده نمیکنند و گاز و برق و #درمانگاه و #ماشینآلات و وسایل ارتباطی را یکسر به کنار نهادهاند. اهالی این روستا گروهی از #پیروان «میرزا صادق مجتهد تبریزی»، فقیه مشهور دورهی مشروطه هستند که از آرای تجددستیزانهی این مرجع تقلید الهام گرفتهاند.
میرزا صادق مجتهد تبریزی از فقهایی بود که در هر دو حیطهی نظر و عمل، بسیار بر طرد مطلق اندیشهی تجدد و دستآوردهایش تاکید میکرد و تا پایان عمر بر عدم جواز استفاده از ابزار تکنولوژیک و امور #جدید و #مدرن فتوا میداد.» میرزا صادق مخالف #مشروطه و #تجدد بود. او از جملهی علمای مذهبی بود که در سال ۱۲۹۳ شمسی به #محمدعلیشاه تلگرام فرستاد و خواستار لغو #مشروطیت شد.
ساعت مچی و دیواری در محل زندگی «اهل توقف» نمیتوان یافت و سیمان و #آهن نیز در #معماری روستا به کار نرفته است. اهالی این روستا ساعت شرعی خود با شیوههای خود استخراج میکنند و آغاز و پایان ماه رمضان را خودشان تشخیص میدهند. هیچگونه فعالیت سیاسی و اجتماعی ندارند و جالب است که باورها و منش و رفتار خودشان را حتا تبلیغ نمیکنند.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/i7XnZh
@Tavaana_Tavaanatech
داریوش آشوری یکی از متفکران برجسته ایران در دوره معاصر است که از بسیاری جهات خصلت های اصلی تجربه مدرنیته را در کار و اندیشه خود نمایندگی می کند. آشوری از سویی یک روشنفکر تمام عیار است و بنابرین نماینده ای بسزا از جمع پیام آوران مدرنیته برای ما ست و از سویی دیگر ادیب و لغت شناس و فرهنگ نویس است و بنابرین بخش مهمی از بازشناسی هویت ایرانی در قلمرو زبان فارسی را در کار و بار خود نشان می دهد. آشوری که هم با سنت ایرانی آشنا ست و هم از پیشگامان #مدرنیته یا مدرنیت ایرانی است از شمار معدود کسانی است که می توان با او در باره سنت و تجدد گفت و گو کرد و از اشراف ایشان به سویه های مختلف بحث آموخت.
در این گفت و گوی بلند که بر پایه مجموعه مقالات او به نام ما و مدرنیت صورت گرفته او مروری می کند بر تجدد به شیوه ای که #ایرانیان شناختند و به مسائل آن پرداختند. بعلاوه بازبینی تازه ای از مباحث آن کتاب است که اندیشه های او را در سه دهه پیش نشان می دهد. گفت و گو با این مساله آغاز می شود که آیا رابطه سنت و تجدد رابطه تقابلی است یا تکمیلی؟ و سپس به تجربه #سنت و #مدرنیسم در اروپا می پردازد و انقلاب سال ۱۳۵۷ را تحلیل می کند و مفاهیمی مثل #توسعه و پیشرفت و نگاه روشنفکران و دولت را به آن زیر ذره بین می گذارد. در بخشی از گفت و گو نیز مطالعه #آشوری در باره حافظ محل بحث است و اینکه چگونه کسی که پیشگام اندیشه های #تجدد است به یکی از قله های سنت ادبی فارسی توجه می کند.
لینک یوتیوب: bit.ly/1WkvkVm
نسخه کم حجم این گفتگو را ببینید:
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
در این گفت و گوی بلند که بر پایه مجموعه مقالات او به نام ما و مدرنیت صورت گرفته او مروری می کند بر تجدد به شیوه ای که #ایرانیان شناختند و به مسائل آن پرداختند. بعلاوه بازبینی تازه ای از مباحث آن کتاب است که اندیشه های او را در سه دهه پیش نشان می دهد. گفت و گو با این مساله آغاز می شود که آیا رابطه سنت و تجدد رابطه تقابلی است یا تکمیلی؟ و سپس به تجربه #سنت و #مدرنیسم در اروپا می پردازد و انقلاب سال ۱۳۵۷ را تحلیل می کند و مفاهیمی مثل #توسعه و پیشرفت و نگاه روشنفکران و دولت را به آن زیر ذره بین می گذارد. در بخشی از گفت و گو نیز مطالعه #آشوری در باره حافظ محل بحث است و اینکه چگونه کسی که پیشگام اندیشه های #تجدد است به یکی از قله های سنت ادبی فارسی توجه می کند.
لینک یوتیوب: bit.ly/1WkvkVm
نسخه کم حجم این گفتگو را ببینید:
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
YouTube
ما و مدرنیت- بخش اول
بخش اول گفتگوی اختصاصی مهدی جامی با داریوش آشوری با عنوان «ما و مدرنیت» به سفارش آموزشکده توانا
گفتوگوی مهدی جامی با داریوش آشوری (ویدئو)
داریوش آشوری یکی از متفکران برجسته ایران در دوره معاصر است که از بسیاری جهات خصلت های اصلی تجربه مدرنیته را در کار و اندیشه خود نمایندگی می کند. آشوری از سویی یک روشنفکر تمام عیار است و بنابرین نماینده ای بسزا از جمع پیام آوران مدرنیته برای ما ست و از سویی دیگر ادیب و لغت شناس و فرهنگ نویس است و بنابرین بخش مهمی از بازشناسی هویت ایرانی در قلمرو زبان فارسی را در کار و بار خود نشان می دهد. آشوری که هم با سنت ایرانی آشنا ست و هم از پیشگامان مدرنیته یا مدرنیت ایرانی است از شمار معدود کسانی است که می توان با او در باره سنت و تجدد گفت و گو کرد و از اشراف ایشان به سویه های مختلف بحث آموخت.
در این گفت و گوی بلند که بر پایه مجموعه مقالات او به نام ما و مدرنیت صورت گرفته او مروری می کند بر تجدد به شیوه ای که ایرانیان شناختند و به مسائل آن پرداختند. بعلاوه بازبینی تازه ای از مباحث آن کتاب است که اندیشه های او را در سه دهه پیش نشان می دهد. گفت و گو با این مساله آغاز می شود که آیا رابطه سنت و تجدد رابطه تقابلی است یا تکمیلی؟ و سپس به تجربه سنت و #مدرنیسم در اروپا می پردازد و انقلاب سال 1357 را تحلیل می کند و مفاهیمی مثل توسعه و پیشرفت و نگاه روشنفکران و دولت را به آن زیر ذره بین می گذارد. در بخشی از گفت و گو نیز مطالعه آشوری در باره حافظ محل بحث است و اینکه چگونه کسی که پیشگام اندیشه های #تجدد است به یکی از قله های سنت ادبی فارسی توجه می کند.
«در واقع همه این موضوع ها به هم مرتبط هستند. کاری که من با زبان فارسی و لغت شناسی در حوزه علوم انسانی و فلسفه می کنم یا در بحث "زبان باز" و همچنین کاری که یک دورانی در تحلیل شعر و هنرها انجام می دادم اینها همه به هم پیوند دارد. برای بعضی عجیب بود که یک آدم چگونه در حوزه های مختلفی می نویسد پس به نظرشان می رسید که همه این ها سطحی یا بی پایه است. اما واقعیت این است که این موضوعات برای من پیوسته هستند و اگر من از یک حوزه به حوزه دیگر می روم، آن مسئله اصلی همواره همراه من است و آن مسئله ای است که من از سن نوزده، بیست سالگی با خودم داشته ام و مسئله است که همه هم نسل های ما دارند و نسل های کنونی #ایرانی هم دارند که ما در این دنیا چه کسی هستیم و ارتباط ما با این دنیا چیست؟ مدرنیته چیست و من چگونه می توانم #مدرن باشم یا چگونه #مدرنیته را بفهمم؟ و اینجاست که مثلا فهم حافظ از این منظر و کوشش برای یک چنین کار تحلیلی جزو این پروژه عمومی فهم مدرنیته برای من است.»
بخش اول این گفتوگوی سودمند را میتوانید از لینک زیر ببینید و بشنوید:
https://goo.gl/0ugXKP
#داریوش_آشوری
#داریوشآشوری
https://tavaana.org/fa/node/17938
فایل کم حجم این گفتگو را برایتان در اینجا می گذاریم.
Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
داریوش آشوری یکی از متفکران برجسته ایران در دوره معاصر است که از بسیاری جهات خصلت های اصلی تجربه مدرنیته را در کار و اندیشه خود نمایندگی می کند. آشوری از سویی یک روشنفکر تمام عیار است و بنابرین نماینده ای بسزا از جمع پیام آوران مدرنیته برای ما ست و از سویی دیگر ادیب و لغت شناس و فرهنگ نویس است و بنابرین بخش مهمی از بازشناسی هویت ایرانی در قلمرو زبان فارسی را در کار و بار خود نشان می دهد. آشوری که هم با سنت ایرانی آشنا ست و هم از پیشگامان مدرنیته یا مدرنیت ایرانی است از شمار معدود کسانی است که می توان با او در باره سنت و تجدد گفت و گو کرد و از اشراف ایشان به سویه های مختلف بحث آموخت.
در این گفت و گوی بلند که بر پایه مجموعه مقالات او به نام ما و مدرنیت صورت گرفته او مروری می کند بر تجدد به شیوه ای که ایرانیان شناختند و به مسائل آن پرداختند. بعلاوه بازبینی تازه ای از مباحث آن کتاب است که اندیشه های او را در سه دهه پیش نشان می دهد. گفت و گو با این مساله آغاز می شود که آیا رابطه سنت و تجدد رابطه تقابلی است یا تکمیلی؟ و سپس به تجربه سنت و #مدرنیسم در اروپا می پردازد و انقلاب سال 1357 را تحلیل می کند و مفاهیمی مثل توسعه و پیشرفت و نگاه روشنفکران و دولت را به آن زیر ذره بین می گذارد. در بخشی از گفت و گو نیز مطالعه آشوری در باره حافظ محل بحث است و اینکه چگونه کسی که پیشگام اندیشه های #تجدد است به یکی از قله های سنت ادبی فارسی توجه می کند.
«در واقع همه این موضوع ها به هم مرتبط هستند. کاری که من با زبان فارسی و لغت شناسی در حوزه علوم انسانی و فلسفه می کنم یا در بحث "زبان باز" و همچنین کاری که یک دورانی در تحلیل شعر و هنرها انجام می دادم اینها همه به هم پیوند دارد. برای بعضی عجیب بود که یک آدم چگونه در حوزه های مختلفی می نویسد پس به نظرشان می رسید که همه این ها سطحی یا بی پایه است. اما واقعیت این است که این موضوعات برای من پیوسته هستند و اگر من از یک حوزه به حوزه دیگر می روم، آن مسئله اصلی همواره همراه من است و آن مسئله ای است که من از سن نوزده، بیست سالگی با خودم داشته ام و مسئله است که همه هم نسل های ما دارند و نسل های کنونی #ایرانی هم دارند که ما در این دنیا چه کسی هستیم و ارتباط ما با این دنیا چیست؟ مدرنیته چیست و من چگونه می توانم #مدرن باشم یا چگونه #مدرنیته را بفهمم؟ و اینجاست که مثلا فهم حافظ از این منظر و کوشش برای یک چنین کار تحلیلی جزو این پروژه عمومی فهم مدرنیته برای من است.»
بخش اول این گفتوگوی سودمند را میتوانید از لینک زیر ببینید و بشنوید:
https://goo.gl/0ugXKP
#داریوش_آشوری
#داریوشآشوری
https://tavaana.org/fa/node/17938
فایل کم حجم این گفتگو را برایتان در اینجا می گذاریم.
Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Tavaana
گفتگوی مهدی جامی با داریوش آشوری/ بخش اول
داریوش آشوری یکی از متفکران برجسته ایران در دوره معاصر است که از بسیاری جهات خصلت های اصلی تجربه مدرنیته را در کار و اندیشه خود نمایندگی می کند. آشوری از سویی یک روشنفکر تمام عیار است و بنابرین نماینده ای بسزا از جمع پیام آوران مدرنیته برای ما ست و از سویی…
تازه از توانا
ما و مدرنیت:
گفتوگو با داریوش آشوری
داریوش آشوری یکی از متفکران برجسته ایران در دوره معاصر است که از بسیاری جهات خصلت های اصلی تجربه مدرنیته را در کار و اندیشه خود نمایندگی می کند. آشوری از سویی یک روشنفکر تمام عیار است و بنابرین نماینده ای بسزا از جمع پیام آوران مدرنیته برای ما ست و از سویی دیگر ادیب و لغت شناس و فرهنگ نویس است و بنابرین بخش مهمی از بازشناسی هویت ایرانی در قلمرو زبان فارسی را در کار و بار خود نشان می دهد. آشوری که هم با سنت ایرانی آشنا ست و هم از پیشگامان مدرنیته یا #مدرنیت ایرانی است از شمار معدود کسانی است که می توان با او در باره سنت و تجدد گفت و گو کرد و از اشراف ایشان به سویه های مختلف بحث آموخت.
در این گفت و گوی بلند که بر پایه مجموعه مقالات او به نام ما و مدرنیت صورت گرفته او مروری می کند بر تجدد به شیوه ای که ایرانیان شناختند و به مسائل آن پرداختند. بعلاوه بازبینی تازه ای از مباحث آن کتاب است که اندیشه های او را در سه دهه پیش نشان می دهد. گفت و گو با این مساله آغاز می شود که آیا رابطه #سنت و تجدد رابطه تقابلی است یا تکمیلی؟ و سپس به تجربه سنت و مدرنیسم در اروپا می پردازد و انقلاب سال 1357 را تحلیل می کند و مفاهیمی مثل توسعه و پیشرفت و نگاه #روشنفکران و دولت را به آن زیر ذره بین می گذارد. در بخشی از گفت و گو نیز مطالعه آشوری در باره حافظ محل بحث است و اینکه چگونه کسی که پیشگام اندیشه های #تجدد است به یکی از قله های سنت ادبی فارسی توجه می کند.
«در واقع همه این موضوع ها به هم مرتبط هستند. کاری که من با زبان فارسی و لغت شناسی در حوزه علوم انسانی و فلسفه می کنم یا در بحث "زبان باز" و همچنین کاری که یک دورانی در تحلیل شعر و هنرها انجام می دادم اینها همه به هم پیوند دارد. برای بعضی عجیب بود که یک آدم چگونه در حوزه های مختلفی می نویسد پس به نظرشان می رسید که همه این ها سطحی یا بی پایه است. اما واقعیت این است که این موضوعات برای من پیوسته هستند و اگر من از یک حوزه به حوزه دیگر می روم، آن مسئله اصلی همواره همراه من است و آن مسئله ای است که من از سن نوزده، بیست سالگی با خودم داشته ام و مسئله است که همه هم نسل های ما دارند و نسل های کنونی ایرانی هم دارند که ما در این دنیا چه کسی هستیم و ارتباط ما با این دنیا چیست؟ مدرنیته چیست و من چگونه می توانم مدرن باشم یا چگونه مدرنیته را بفهمم؟ و اینجاست که مثلا فهم حافظ از این منظر و کوشش برای یک چنین کار تحلیلی جزو این پروژه عمومی فهم #مدرنیته برای من است.»
لینک دانلود:
https://goo.gl/ywXhPv
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
ما و مدرنیت:
گفتوگو با داریوش آشوری
داریوش آشوری یکی از متفکران برجسته ایران در دوره معاصر است که از بسیاری جهات خصلت های اصلی تجربه مدرنیته را در کار و اندیشه خود نمایندگی می کند. آشوری از سویی یک روشنفکر تمام عیار است و بنابرین نماینده ای بسزا از جمع پیام آوران مدرنیته برای ما ست و از سویی دیگر ادیب و لغت شناس و فرهنگ نویس است و بنابرین بخش مهمی از بازشناسی هویت ایرانی در قلمرو زبان فارسی را در کار و بار خود نشان می دهد. آشوری که هم با سنت ایرانی آشنا ست و هم از پیشگامان مدرنیته یا #مدرنیت ایرانی است از شمار معدود کسانی است که می توان با او در باره سنت و تجدد گفت و گو کرد و از اشراف ایشان به سویه های مختلف بحث آموخت.
در این گفت و گوی بلند که بر پایه مجموعه مقالات او به نام ما و مدرنیت صورت گرفته او مروری می کند بر تجدد به شیوه ای که ایرانیان شناختند و به مسائل آن پرداختند. بعلاوه بازبینی تازه ای از مباحث آن کتاب است که اندیشه های او را در سه دهه پیش نشان می دهد. گفت و گو با این مساله آغاز می شود که آیا رابطه #سنت و تجدد رابطه تقابلی است یا تکمیلی؟ و سپس به تجربه سنت و مدرنیسم در اروپا می پردازد و انقلاب سال 1357 را تحلیل می کند و مفاهیمی مثل توسعه و پیشرفت و نگاه #روشنفکران و دولت را به آن زیر ذره بین می گذارد. در بخشی از گفت و گو نیز مطالعه آشوری در باره حافظ محل بحث است و اینکه چگونه کسی که پیشگام اندیشه های #تجدد است به یکی از قله های سنت ادبی فارسی توجه می کند.
«در واقع همه این موضوع ها به هم مرتبط هستند. کاری که من با زبان فارسی و لغت شناسی در حوزه علوم انسانی و فلسفه می کنم یا در بحث "زبان باز" و همچنین کاری که یک دورانی در تحلیل شعر و هنرها انجام می دادم اینها همه به هم پیوند دارد. برای بعضی عجیب بود که یک آدم چگونه در حوزه های مختلفی می نویسد پس به نظرشان می رسید که همه این ها سطحی یا بی پایه است. اما واقعیت این است که این موضوعات برای من پیوسته هستند و اگر من از یک حوزه به حوزه دیگر می روم، آن مسئله اصلی همواره همراه من است و آن مسئله ای است که من از سن نوزده، بیست سالگی با خودم داشته ام و مسئله است که همه هم نسل های ما دارند و نسل های کنونی ایرانی هم دارند که ما در این دنیا چه کسی هستیم و ارتباط ما با این دنیا چیست؟ مدرنیته چیست و من چگونه می توانم مدرن باشم یا چگونه مدرنیته را بفهمم؟ و اینجاست که مثلا فهم حافظ از این منظر و کوشش برای یک چنین کار تحلیلی جزو این پروژه عمومی فهم #مدرنیته برای من است.»
لینک دانلود:
https://goo.gl/ywXhPv
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Forwarded from گفتوشنود
اندیشه سیاسی در اسلام معاصر
حمید عنایت
معرفی کتاب
برای دانشآموختگان رشته فلسفه در ایران و علاقهمندان عمومی ادبیات فلسفی، حمید عنایت بیشتر با ترجمهاش از کتاب «فلسفه هگل»، اثر والتر استیس، مشهور است. اما این پژوهشگر که متأسفانه فقط پنجاه سال عمر کرد، از ترجمه و تألیف آثار متعددی از خود به جا گذاشت. با این حال، یک نگاه کلی به عناوین آثارش و از جمله همین کتاب «اندیشه سیاسی در اسلام معاصر»، علاقهی او را به اسلامگرایی و آنچه که تجدد فکر اسلامی و شیعی میخواند، نشان میدهد.
حمید عنایت از خانوادهای روحانی بود. گفته میشود که پدرش بر اثر اصلاحات دوران رضاشاه، لباس روحانیت را کنار گذاشت و محضرداری میکرد. مانند اغلب نخبگان ایرانی، عنایت سوابقی با حزب توده داشت و باز چنان که یک الگوی کلی و بسیار تکرار شونده در میان نخبگان ایرانی آن سالهاست، پس از جدایی از حزب توده به جریانهای اسلامگرا تقرب پیدا کرد. او سمپات با محمد مصدق و جبههی موسوم به ملی بود و به نظر میرسد که به مرور، به اصل خانوادگی خود که دیانت اسلام بود، بازگشته باشد. در بخش یاد و سپاس در انتهای مقدمهای که عنایت بر کتاب خود «اندیشهی سیاسی در اسلام معاصر» مینویسد، مرتضی مطهری را «متفکری اصیل و خلاق و مسلمانی به تمام معنی انساندوست» معرفی میکند و میآورد: «اگر دوستی اینجانب با مرحوم مرتضی مطهری استاد فلسفهی اسلامی دانشگاه تهران نبود، اندیشهی اصلی این کتاب به خاطرم خطور نمیکرد.»
اندیشهی اصلی کتاب، مروری کلی بر دلالتهای سیاسی سنت اسلامی بود؛ یعنی بازتابی از دلبستگیهای سیاسی مرحوم عنایت و بسیاری از همفکران همنسلاش. آنها که عمری تحت سیطرهی حکومتی تجددخواه و توسعهگرا به سبک اروپایی زندگی کرده بودند، نسبت به میراث اسلامی خوشگمان بودند و تصور میکردند با احیاء فکر اسلامی و با تأکید بر نواندیشی و تجدد داخل پارادایمهای اسلامی، میتوان انتظار دورانی درخشانتر داشت.
خود او در مقدمه بر «اندیشه سیاسی در اسلام معاصر» مینویسد: «… این کتاب آنقدرها که به اندیشههای اسلامی میپردازد به اندیشههایی که مسلمانان طبق برداشت خود عرضه داشتهاند نمیپردازد. منظور آن است که به اندیشههای اسلامیای میپردازد که در جامهی اصطلاحات و مقولات رسمی فقه و کلام و سایر معارف اسلامی بیان شده، هرچند ممکن است بسیاری از آنها غیرسنتی و غریب و نامعهود بنماید.» به عبارت دیگر، او در این کتاب نه چندان بر آن عده که تحت عنوان «روشنفکر دینی» یا «نواندیش دینی» مشهور شدند متمرکز بوده است که بر روحانیت نواندیش و تجددخواه. نمونه این روحانیت از جمله نعمتالله صالحی نجفآبادیست که…
برای مطالعه ادامه این یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/political-thought-in-islam/
#اسلام #اسلامگرایی #اندیشه_اسلامی #تجدد_دینی #نوگرایی_دینی #نواندیشی_دینی #حمید_عنایت #رواداری
@Dialogue1402
حمید عنایت
معرفی کتاب
برای دانشآموختگان رشته فلسفه در ایران و علاقهمندان عمومی ادبیات فلسفی، حمید عنایت بیشتر با ترجمهاش از کتاب «فلسفه هگل»، اثر والتر استیس، مشهور است. اما این پژوهشگر که متأسفانه فقط پنجاه سال عمر کرد، از ترجمه و تألیف آثار متعددی از خود به جا گذاشت. با این حال، یک نگاه کلی به عناوین آثارش و از جمله همین کتاب «اندیشه سیاسی در اسلام معاصر»، علاقهی او را به اسلامگرایی و آنچه که تجدد فکر اسلامی و شیعی میخواند، نشان میدهد.
حمید عنایت از خانوادهای روحانی بود. گفته میشود که پدرش بر اثر اصلاحات دوران رضاشاه، لباس روحانیت را کنار گذاشت و محضرداری میکرد. مانند اغلب نخبگان ایرانی، عنایت سوابقی با حزب توده داشت و باز چنان که یک الگوی کلی و بسیار تکرار شونده در میان نخبگان ایرانی آن سالهاست، پس از جدایی از حزب توده به جریانهای اسلامگرا تقرب پیدا کرد. او سمپات با محمد مصدق و جبههی موسوم به ملی بود و به نظر میرسد که به مرور، به اصل خانوادگی خود که دیانت اسلام بود، بازگشته باشد. در بخش یاد و سپاس در انتهای مقدمهای که عنایت بر کتاب خود «اندیشهی سیاسی در اسلام معاصر» مینویسد، مرتضی مطهری را «متفکری اصیل و خلاق و مسلمانی به تمام معنی انساندوست» معرفی میکند و میآورد: «اگر دوستی اینجانب با مرحوم مرتضی مطهری استاد فلسفهی اسلامی دانشگاه تهران نبود، اندیشهی اصلی این کتاب به خاطرم خطور نمیکرد.»
اندیشهی اصلی کتاب، مروری کلی بر دلالتهای سیاسی سنت اسلامی بود؛ یعنی بازتابی از دلبستگیهای سیاسی مرحوم عنایت و بسیاری از همفکران همنسلاش. آنها که عمری تحت سیطرهی حکومتی تجددخواه و توسعهگرا به سبک اروپایی زندگی کرده بودند، نسبت به میراث اسلامی خوشگمان بودند و تصور میکردند با احیاء فکر اسلامی و با تأکید بر نواندیشی و تجدد داخل پارادایمهای اسلامی، میتوان انتظار دورانی درخشانتر داشت.
خود او در مقدمه بر «اندیشه سیاسی در اسلام معاصر» مینویسد: «… این کتاب آنقدرها که به اندیشههای اسلامی میپردازد به اندیشههایی که مسلمانان طبق برداشت خود عرضه داشتهاند نمیپردازد. منظور آن است که به اندیشههای اسلامیای میپردازد که در جامهی اصطلاحات و مقولات رسمی فقه و کلام و سایر معارف اسلامی بیان شده، هرچند ممکن است بسیاری از آنها غیرسنتی و غریب و نامعهود بنماید.» به عبارت دیگر، او در این کتاب نه چندان بر آن عده که تحت عنوان «روشنفکر دینی» یا «نواندیش دینی» مشهور شدند متمرکز بوده است که بر روحانیت نواندیش و تجددخواه. نمونه این روحانیت از جمله نعمتالله صالحی نجفآبادیست که…
برای مطالعه ادامه این یادداشت به صفحه گفتوشنود مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/political-thought-in-islam/
#اسلام #اسلامگرایی #اندیشه_اسلامی #تجدد_دینی #نوگرایی_دینی #نواندیشی_دینی #حمید_عنایت #رواداری
@Dialogue1402