برادر جاویدنام محمد اقبال نایبزهی نوشت:
«حضورم در آرامگاه جاویدنام #خدانور_لجه_ای و دیگر جاویدنامان #جمعه_خونین_زاهدان و زنده نگه داشتن یاد جاویدنام #میلاد_سعیدیان_جو عزیز🖤💔از شهدای گلگون کفن شهر #ایذه و تبریک سال جدید به خانواده سعیدیان جو گرانقدر و یکایک خانواده های داغدیده میهن
(جای خانواده محترم آن شهید در زاهدان سبز)»
#محمد_اقبال_نائب_زهی #نوروز۱۴۰۳ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«حضورم در آرامگاه جاویدنام #خدانور_لجه_ای و دیگر جاویدنامان #جمعه_خونین_زاهدان و زنده نگه داشتن یاد جاویدنام #میلاد_سعیدیان_جو عزیز🖤💔از شهدای گلگون کفن شهر #ایذه و تبریک سال جدید به خانواده سعیدیان جو گرانقدر و یکایک خانواده های داغدیده میهن
(جای خانواده محترم آن شهید در زاهدان سبز)»
#محمد_اقبال_نائب_زهی #نوروز۱۴۰۳ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امید سعیدیانجو، برادر جاویدنام میلاد، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«میلاد همیشه قبل اینکه بره بیرون
میرفت حموم موهاشو سشوار میکشید.
لباس تمیز مرتب میپوشید
گاهی وقتا بهش میگفتم،
رنگ موهات رفت اینقدر شستی
میخندید و لبخند رو لباش مینشست.
وقتی میریم به میلاد سر میزنیم
مامانم خونه میلاد رو مرتب میکنه، و صداش میزنه
مثل همیشه مرتب، تمیز شدی
وقتی تمیز کاری مامان تموم میشه:
میره زیر گوش میلاد زمزمه میکنه
دلم سیت تنگ ووی کورم، ایبو بیای هونه
(دلم برات تنگ شده پسرم، میشه بیایی خونه)
مامان سعی میکنه گریه نکنه احساس دلتنگی نکنه جلوی ما
ولی نمیتونه .
گاهی وقتا داره با ما صحبت میکنه
ولی نگاهش به عکس میلاده
جگر گوشه مامان نیستش تا دلداری بده،
بخنده، شوخی کنه، مامان قلقلک بده
میلاد نیست ولی همیشه هر لحظه به یادش هستیم.»
#میلاد_سعیدیان_جو #ایذه #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«میلاد همیشه قبل اینکه بره بیرون
میرفت حموم موهاشو سشوار میکشید.
لباس تمیز مرتب میپوشید
گاهی وقتا بهش میگفتم،
رنگ موهات رفت اینقدر شستی
میخندید و لبخند رو لباش مینشست.
وقتی میریم به میلاد سر میزنیم
مامانم خونه میلاد رو مرتب میکنه، و صداش میزنه
مثل همیشه مرتب، تمیز شدی
وقتی تمیز کاری مامان تموم میشه:
میره زیر گوش میلاد زمزمه میکنه
دلم سیت تنگ ووی کورم، ایبو بیای هونه
(دلم برات تنگ شده پسرم، میشه بیایی خونه)
مامان سعی میکنه گریه نکنه احساس دلتنگی نکنه جلوی ما
ولی نمیتونه .
گاهی وقتا داره با ما صحبت میکنه
ولی نگاهش به عکس میلاده
جگر گوشه مامان نیستش تا دلداری بده،
بخنده، شوخی کنه، مامان قلقلک بده
میلاد نیست ولی همیشه هر لحظه به یادش هستیم.»
#میلاد_سعیدیان_جو #ایذه #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تبریک تولد حامد سلحشور، توسط مادر میلاد سعیدیانجو
۲۳ فروردین ۱۴۰۳
زادروز جاویدنام حامد سلحشور است و مادر دادخواه جاویدنام میلاد سعیدیانجو تولد «حامد قهرمان» را تبریک میگوید. جوانی که از مبارزان ایذه بود، مثل میلاد، محمود احمدی، حسین سعیدی، مجاهد کورکور، کمر طهماسبی، مهدی الماسی و ...
حامد در ماه فروردین به دنیا آمد، دقیقا ۲۳ سال قبل، او با پرایدش از اصفهان به ایذه مسافر جابجا میکرد، تا اینکه در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ در روز ۴ آذرماه بازداشت شد، ۵ روز گذشت و خانواده از او خبری نداشت، روز ۹ آذرماه ۱۴۰۱ به پدر او زنگ زدند و او را نیمهشب در تاریکی محض در روستای قلعه تل در ۳۰ کیلومتری ایذه دفن کردند، بیآنکه پدر و مادر فرزندشان را ببینند و برای آخرینبار با او وداع کنند.
یک روز بعد، دهم آذر، خانواده این جانباخته به سر مزارش رفتند، با کمک چند تن از جوانان مبارز، پیکر او را از خاک بیرون آوردند و سوار بر صندلی عقب پراید حامد کردند و در زادگاهش با رعایت تشریفات و رسم و رسوم معمول به خاک سپردند.
به روایت چند تن از اعضای این خانواده، پیکر حامد سلحشور پاره پاره بود: «جای کلیهها بخیه و از زیر گلو تا شکم دوخته شده بود» و «سر و صورتش کاملا له شده بود.» بهگفته همین منابع «او را با لباس و کفش و پیچیده در پلاستیک» دفن کرده بودند.
حامد ۲۳ ساله که تجربه سالها کار سخت در پروژههای جنوب ایران را داشت، به درخواست مادرش و بهعلت سختی کار به مسافرکشی روی آورده بود.
حامد نامزد داشت و قصد داشت با او ازدواج کند. مهسا (معصومه) احمدی، نامزد حامد سلحشور سال گذشته پس از برگزاری جشن تولد حامد سلحشور هنگام رفتن به مزار رضا شریعتی، از دیگر کشتهشدگان ایذه بازداشت شد و یک ماه و نیم بعد آزاد شد.
#حامد_سلحشور #میلاد_سعیدیان_جو #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
۲۳ فروردین ۱۴۰۳
زادروز جاویدنام حامد سلحشور است و مادر دادخواه جاویدنام میلاد سعیدیانجو تولد «حامد قهرمان» را تبریک میگوید. جوانی که از مبارزان ایذه بود، مثل میلاد، محمود احمدی، حسین سعیدی، مجاهد کورکور، کمر طهماسبی، مهدی الماسی و ...
حامد در ماه فروردین به دنیا آمد، دقیقا ۲۳ سال قبل، او با پرایدش از اصفهان به ایذه مسافر جابجا میکرد، تا اینکه در جریان خیزش انقلابی ۱۴۰۱ در روز ۴ آذرماه بازداشت شد، ۵ روز گذشت و خانواده از او خبری نداشت، روز ۹ آذرماه ۱۴۰۱ به پدر او زنگ زدند و او را نیمهشب در تاریکی محض در روستای قلعه تل در ۳۰ کیلومتری ایذه دفن کردند، بیآنکه پدر و مادر فرزندشان را ببینند و برای آخرینبار با او وداع کنند.
یک روز بعد، دهم آذر، خانواده این جانباخته به سر مزارش رفتند، با کمک چند تن از جوانان مبارز، پیکر او را از خاک بیرون آوردند و سوار بر صندلی عقب پراید حامد کردند و در زادگاهش با رعایت تشریفات و رسم و رسوم معمول به خاک سپردند.
به روایت چند تن از اعضای این خانواده، پیکر حامد سلحشور پاره پاره بود: «جای کلیهها بخیه و از زیر گلو تا شکم دوخته شده بود» و «سر و صورتش کاملا له شده بود.» بهگفته همین منابع «او را با لباس و کفش و پیچیده در پلاستیک» دفن کرده بودند.
حامد ۲۳ ساله که تجربه سالها کار سخت در پروژههای جنوب ایران را داشت، به درخواست مادرش و بهعلت سختی کار به مسافرکشی روی آورده بود.
حامد نامزد داشت و قصد داشت با او ازدواج کند. مهسا (معصومه) احمدی، نامزد حامد سلحشور سال گذشته پس از برگزاری جشن تولد حامد سلحشور هنگام رفتن به مزار رضا شریعتی، از دیگر کشتهشدگان ایذه بازداشت شد و یک ماه و نیم بعد آزاد شد.
#حامد_سلحشور #میلاد_سعیدیان_جو #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز، زادروز جاویدنام رضا شریعتی است.
رضا شریعتی، متولد ۲۴ فروردین ۱۳۷۴ در ایذه پسری زحمتکش و رنج کشیده بود که از دوران کودکی مجبور به کار کردن شد. او تنها نانآور خانوادهاش بود و با وجود محرومیتها و ناملایمات زندگی همیشه به دنبال شادی و شاد کردن اطرافیان خود بود.
رضا که سالها دور از شهر و دیار خود در تهران در یک هایپرمارکت کار میکرد تازه به ایذه و کنار خانوادهاش برگشته بود. او با کمک برادرش یاسین یک کارواش راه انداخته بود و قصد داشت با کار و تلاش شبانه روزی در سال جدید برای مادرش خانهای بخرد.
اما در روز ۲۵ آبان ۱۴۰۱، نیروهای سرکوبگر در ایذه او را همراه با تعدادی دیگر به گلوله بسته و آرزوهایش را پرپر کردند.
ویدیوها از مزار رضا در زادروزش برگرفته از صفحه خواهرش
ویدیویی از رقصیدن رضا در سالهای پیش، برگرفته از توییتر
و ویدیوی مراسم چهلم رضا بر سر مزارش
#رضا_شریعتی #ایذه #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رضا شریعتی، متولد ۲۴ فروردین ۱۳۷۴ در ایذه پسری زحمتکش و رنج کشیده بود که از دوران کودکی مجبور به کار کردن شد. او تنها نانآور خانوادهاش بود و با وجود محرومیتها و ناملایمات زندگی همیشه به دنبال شادی و شاد کردن اطرافیان خود بود.
رضا که سالها دور از شهر و دیار خود در تهران در یک هایپرمارکت کار میکرد تازه به ایذه و کنار خانوادهاش برگشته بود. او با کمک برادرش یاسین یک کارواش راه انداخته بود و قصد داشت با کار و تلاش شبانه روزی در سال جدید برای مادرش خانهای بخرد.
اما در روز ۲۵ آبان ۱۴۰۱، نیروهای سرکوبگر در ایذه او را همراه با تعدادی دیگر به گلوله بسته و آرزوهایش را پرپر کردند.
ویدیوها از مزار رضا در زادروزش برگرفته از صفحه خواهرش
ویدیویی از رقصیدن رضا در سالهای پیش، برگرفته از توییتر
و ویدیوی مراسم چهلم رضا بر سر مزارش
#رضا_شریعتی #ایذه #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تصاویری از تلاشهای میثم پیرفلک، پدر جاویدنام کیان، برای بازیابی توانایی حرکت
روز ۲۵ آبان ۱۴۰۱، در جریان خیزش انقلابی، وقتی ماموران ماشین خانواده پیرفلک را گلولهباران کردند، کیان با گلوله ماموران جان سپرد و میثم پدر کیان نیز به شدت مجروح شد. تصاویر اطلاع یافتن او از جانباختن فرزندش هرگز یادمان نمیرود.
کیان به پدرش که با دیدن ماموران میخواست برگردد گفته بود:
«بابا این دفعه رو به پلیسها اعتماد کن برگرد خوبیمون رو میخوان»، پدرش درجا دور زد سمت پلیسها، چون شیشهها بالا بود، و آنها ماشین را به رگبار بستند.
کوکب بداغی، فعال صنفی فرهنگی در خوزستان، چندی پیش در رابطه با تلاش میثم پیرفلک برای حرکت، متنی به شرح زیر منتشر کرده بود:
«اسم این ویدئو رو گذاشتم نقطهی امید
میدانید بذر امید وقت و موقعیت نمیشناسد، هر لحظه کاشته شود با اولین طلوع خورشید شکوفه میزند و تا آسمان اوجمیگیرد.
برادرم میثم خوب متوجه شد ناامیدی تیشهی بی رحمیست و با امید جوانه زد، اوج گرفت چون خودش را باور داشت و با آشوبهای درونش جنگید _به راستی سبز ماندن در میان ویرانیها ریشه میخواهد، ریشهای محکم از جنس خانوادهی پیر فلک_با دردی عظیم نخبهی کوچکش را به خدای رنگین کمان سپرد و در میانه راه به رادین و ماهمنیر اندیشید. هرگز نا امید نشد سختتر از هر روز تلاش کرد و برای خانوادهاش روشنی به ارمغان آورد او صادقانه برای همه آرزوهای خوب میکرد خیرخواه و نیک اندیش بود بازگشت با شکوهش به عرصهی ورزش اثبات کرد بیخودی لقب عقاب پرچستان را یدک نمیکشید. نقطهی امید خانواده به روزهای خوبش برمیگردد.»
#کیان_پیرفلک #میثم_پیرفلک #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
روز ۲۵ آبان ۱۴۰۱، در جریان خیزش انقلابی، وقتی ماموران ماشین خانواده پیرفلک را گلولهباران کردند، کیان با گلوله ماموران جان سپرد و میثم پدر کیان نیز به شدت مجروح شد. تصاویر اطلاع یافتن او از جانباختن فرزندش هرگز یادمان نمیرود.
کیان به پدرش که با دیدن ماموران میخواست برگردد گفته بود:
«بابا این دفعه رو به پلیسها اعتماد کن برگرد خوبیمون رو میخوان»، پدرش درجا دور زد سمت پلیسها، چون شیشهها بالا بود، و آنها ماشین را به رگبار بستند.
کوکب بداغی، فعال صنفی فرهنگی در خوزستان، چندی پیش در رابطه با تلاش میثم پیرفلک برای حرکت، متنی به شرح زیر منتشر کرده بود:
«اسم این ویدئو رو گذاشتم نقطهی امید
میدانید بذر امید وقت و موقعیت نمیشناسد، هر لحظه کاشته شود با اولین طلوع خورشید شکوفه میزند و تا آسمان اوجمیگیرد.
برادرم میثم خوب متوجه شد ناامیدی تیشهی بی رحمیست و با امید جوانه زد، اوج گرفت چون خودش را باور داشت و با آشوبهای درونش جنگید _به راستی سبز ماندن در میان ویرانیها ریشه میخواهد، ریشهای محکم از جنس خانوادهی پیر فلک_با دردی عظیم نخبهی کوچکش را به خدای رنگین کمان سپرد و در میانه راه به رادین و ماهمنیر اندیشید. هرگز نا امید نشد سختتر از هر روز تلاش کرد و برای خانوادهاش روشنی به ارمغان آورد او صادقانه برای همه آرزوهای خوب میکرد خیرخواه و نیک اندیش بود بازگشت با شکوهش به عرصهی ورزش اثبات کرد بیخودی لقب عقاب پرچستان را یدک نمیکشید. نقطهی امید خانواده به روزهای خوبش برمیگردد.»
#کیان_پیرفلک #میثم_پیرفلک #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زهرا سعیدیانجو، خواهر دادخواه جاویدنام میلاد، ضمن انتشار این ویدیوی کوتاه از برادرش نوشت:
.
«میلاد برادر قهرمانم تکهای گمشده
از آسمان بود
که برای مدت کوتاهی
در رنج زمینی گرفتار شده بود.
میلاد برادرم به من یاد داد که مجبوری قوی باشی
مجبوری قهوهی تلخ روزگار را بنوشی
تا بیدار بمانی، و بتوانی دوام بیاوری.
چندین بار در خوابهای شبانه او را میبینم
و بهم یاد میده قوی باشم، انگار که داره میگه
من نیاز دارم تو قوی باشی این روزا
قویتر از قبل...
آخرین خوابی که از میلاد دیده بودم
این چنین بود:
با تن زخمی و خون آلود که نیاز به استراحت داشته
بلند شد بره محل کارش
مادرم بهش میگه تو هنوز زخمت خوب نشده، تنت زخمیه
و من مدام دارم میگم بذار چند روز دیگه بری
ولی به من میگه نه باید برم، من حالم خوبه
حتی اگ هزارتا زخم هم داشته باشم
باید بلند بشم.... »
- میلاد سعیدیانجو روز ۲۵ آبان در ایذه کشته شده بود. او در یک مغازه نان فانتزی در اهواز کار میکرد و قرار بود فردای روزی که کشته شد، به محل کارش در اهواز برگردد.
جمهوری اسلامی خواهر میلاد، زهرا را بازداشت کرد و او را از کارش برکنار کرد. خانواده میلاد تحت فشار زیادی قرار گرفتند و حتی تهدید به مرگ شدند، اما سکوت نکردند.
#میلاد_سعیدیان_جو #زهرا_سعیدیان_جو #دادخواهی #سرکوب_دادخواهان #به_جرم_دادخواهی #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
.
«میلاد برادر قهرمانم تکهای گمشده
از آسمان بود
که برای مدت کوتاهی
در رنج زمینی گرفتار شده بود.
میلاد برادرم به من یاد داد که مجبوری قوی باشی
مجبوری قهوهی تلخ روزگار را بنوشی
تا بیدار بمانی، و بتوانی دوام بیاوری.
چندین بار در خوابهای شبانه او را میبینم
و بهم یاد میده قوی باشم، انگار که داره میگه
من نیاز دارم تو قوی باشی این روزا
قویتر از قبل...
آخرین خوابی که از میلاد دیده بودم
این چنین بود:
با تن زخمی و خون آلود که نیاز به استراحت داشته
بلند شد بره محل کارش
مادرم بهش میگه تو هنوز زخمت خوب نشده، تنت زخمیه
و من مدام دارم میگم بذار چند روز دیگه بری
ولی به من میگه نه باید برم، من حالم خوبه
حتی اگ هزارتا زخم هم داشته باشم
باید بلند بشم.... »
- میلاد سعیدیانجو روز ۲۵ آبان در ایذه کشته شده بود. او در یک مغازه نان فانتزی در اهواز کار میکرد و قرار بود فردای روزی که کشته شد، به محل کارش در اهواز برگردد.
جمهوری اسلامی خواهر میلاد، زهرا را بازداشت کرد و او را از کارش برکنار کرد. خانواده میلاد تحت فشار زیادی قرار گرفتند و حتی تهدید به مرگ شدند، اما سکوت نکردند.
#میلاد_سعیدیان_جو #زهرا_سعیدیان_جو #دادخواهی #سرکوب_دادخواهان #به_جرم_دادخواهی #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بهرخ مولایی، خواهر جاویدنام پویا مولایی، از اقوام ماهمنیر مولاییراد (مادر کیان پیرفلک) که سال گذشته به دست ماموران حکومتی کشته شد، ویدیویی در اینستاگرام منتشر کرده که نشان میدهد مراسم نخستین سالگرد پویا مولایی بر مزار او برگزار شد. در این مراسم، لباسی محلی و گلآراییشده به یاد او قرار داشت.
پویا مولایی، پسرعموی مادر کیان پیرفلک، کودک کشتهشده در خیزش انقلابی ۱۴۰۱، روز ۲۱ خردادماه ۱۴۰۲ در روستای پرچستان و در مراسم دهمین سالگرد تولد کیان، به دست ماموران جمهوری اسلامی کشته شد.
«بهار اوی وا گل گندم
مو تهنا و درد دل مندم…»
💔
#پویا_مولایی #پویا_مولایی_راد #پویا_مولایی_مطلق #کیان_پیرفلک #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پویا مولایی، پسرعموی مادر کیان پیرفلک، کودک کشتهشده در خیزش انقلابی ۱۴۰۱، روز ۲۱ خردادماه ۱۴۰۲ در روستای پرچستان و در مراسم دهمین سالگرد تولد کیان، به دست ماموران جمهوری اسلامی کشته شد.
«بهار اوی وا گل گندم
مو تهنا و درد دل مندم…»
💔
#پویا_مولایی #پویا_مولایی_راد #پویا_مولایی_مطلق #کیان_پیرفلک #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز زادروز جاویدنام کیان پیرفلک است. کیان این کودک باهوش، خلاق و دوستداشتنی و مهربان، توسط رژیم مشهوری اسلامی کشته شد. اما حکومت تا کنون چند نفر را که به خونخواهی او برخاسته بودند، به قتل رساند و یک نفر دیر را محکوم به اعدام کرد و اتهام قتل کیان را به دروغ به آنها منتسب کرد.
شاهدان اما، نام قاتل کیان را گفتهاند و نیروهای حکومتی را هنگام شلیک به خودروی خانواده پیرفلک شناسایی کردهاند.
ویدیو از مخاطبان توانا
#کیان_پیرفلک #ایذه #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شاهدان اما، نام قاتل کیان را گفتهاند و نیروهای حکومتی را هنگام شلیک به خودروی خانواده پیرفلک شناسایی کردهاند.
ویدیو از مخاطبان توانا
#کیان_پیرفلک #ایذه #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
داستان کیان پیرفلک، داستان کودکی نیمهتمام ما ایرانیان است. ما که فرصت ندادند جوانی کنیم، عاشقی کنیم، استعدادهایمان را شکوفا کنیم و به آرزوهایمان برسیم. ما در کودکی کشته شدیم، مثل کیان... شاید برای همین است که با کیان احساس همذاتپنداری میکنیم.
اما در تولد کیان، باید حتما از مادر شجاعش یاد کنیم که چنان زن قدرتمندی است که بعد از خاکسپاری فرزند دلبندش که تمام شب پیکرش را در میان یخ نگه داشته بود تا عوامل حکومت آن را نربایند، با چنان شهامت و قدرتی سخنرانی کرد و جمهوری اسلامی را رسوا کرد...
ماهمنیر عزیز که تحت فشار زیادی است، ولی او تأثیر خود را گذاشته است...
- ویدیو ارسالی مخاطبان
#کیان_پیرفلک #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اما در تولد کیان، باید حتما از مادر شجاعش یاد کنیم که چنان زن قدرتمندی است که بعد از خاکسپاری فرزند دلبندش که تمام شب پیکرش را در میان یخ نگه داشته بود تا عوامل حکومت آن را نربایند، با چنان شهامت و قدرتی سخنرانی کرد و جمهوری اسلامی را رسوا کرد...
ماهمنیر عزیز که تحت فشار زیادی است، ولی او تأثیر خود را گذاشته است...
- ویدیو ارسالی مخاطبان
#کیان_پیرفلک #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زهرا، خواهر جاویدنام میلاد سعیدیانجو، ضمن انتشار این ویدیو از مادر داغدارش نوشت:
.
«۲۰ ماه گذشته از کشتهشدن برادرم
و مادرم هنوز نپذیرفته که پسر قهرمانش
دیگه نفس نمیکشه...
مرتب میگه احساس نمیکنم میلاد نیست
گاهی وقتا در خلوت خودش میزنه زیر گریه
گاهی وقتا احساس دلتنگی شدید میکنه.
هر شب لبِ پنجره میره و منتظره
میلاد از بیرون برگرده.
هنوز که هنوزه بعد گذشت چندین ماه
غذا که درست میکنه سهم میلاد کنار میذاره
میگه:میلاد هنوز غذا نخورده گرسنه اس.
تا مدت ها پتوی میلاد رو
موقع خواب میکشید روی خودش.
لباسای میلاد رو مرتب بو میکنه
کنار عکس میلاد میخوابه.
گاهی وقتا اسم برادرم امید رو میلاد صدا میکنه.
این فقط کمی از شرایط مادرمه.
۲۰ ماه برادرم کُشتن، ما داغداریم
و هر روز شرایط زندگیمون سخت تر میشه
و هنوز قاتلین در شهر و کشور به راحتی میچرخن.»
#میلاد_سعیدیان_جو #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
.
«۲۰ ماه گذشته از کشتهشدن برادرم
و مادرم هنوز نپذیرفته که پسر قهرمانش
دیگه نفس نمیکشه...
مرتب میگه احساس نمیکنم میلاد نیست
گاهی وقتا در خلوت خودش میزنه زیر گریه
گاهی وقتا احساس دلتنگی شدید میکنه.
هر شب لبِ پنجره میره و منتظره
میلاد از بیرون برگرده.
هنوز که هنوزه بعد گذشت چندین ماه
غذا که درست میکنه سهم میلاد کنار میذاره
میگه:میلاد هنوز غذا نخورده گرسنه اس.
تا مدت ها پتوی میلاد رو
موقع خواب میکشید روی خودش.
لباسای میلاد رو مرتب بو میکنه
کنار عکس میلاد میخوابه.
گاهی وقتا اسم برادرم امید رو میلاد صدا میکنه.
این فقط کمی از شرایط مادرمه.
۲۰ ماه برادرم کُشتن، ما داغداریم
و هر روز شرایط زندگیمون سخت تر میشه
و هنوز قاتلین در شهر و کشور به راحتی میچرخن.»
#میلاد_سعیدیان_جو #ایذه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هنرمند گرامی فرهاد پوریاری، تندیس شنی جاویدنام دنیا فرهادی را درست کرده است.
دنیا فرهادی، دانشجویی که شانزدهم آذر ماه ۱۴۰۱ در اهواز ناپدید و پیکر بیجانش یک هفته بعد دور از شهر و در حاشیه کارون پیدا شد، برخلاف آنچه رسانههای حکومتی در ایران عنوان کرده بودند، نه در اثر «خودکشی» بلکه ساعتی پس از «درگیری کلامی با بسیجیهای دانشگاه»، در نقطهای از شهر اهواز با اصابت «گلوله» کشته شده است.
#دنیا_فرهادی #هنر_اعتراض #ایذه #اهواز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دنیا فرهادی، دانشجویی که شانزدهم آذر ماه ۱۴۰۱ در اهواز ناپدید و پیکر بیجانش یک هفته بعد دور از شهر و در حاشیه کارون پیدا شد، برخلاف آنچه رسانههای حکومتی در ایران عنوان کرده بودند، نه در اثر «خودکشی» بلکه ساعتی پس از «درگیری کلامی با بسیجیهای دانشگاه»، در نقطهای از شهر اهواز با اصابت «گلوله» کشته شده است.
#دنیا_فرهادی #هنر_اعتراض #ایذه #اهواز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
فواد چوبین، دایی جاویدنام آرتین رحمانی، تصویری از یک شعبه اخذ رای در شهر ایذه را منتشر کرد و نوشت:
«این مکان حلال احمر #ایذه شعبه اخذ رای ج ا میباشد. همون جاییست که ۲۵ آبان ۱۴۰۱ ما رو به رگبار بستن #آرتین_رحمانی #کیان_پیرفلک #علی_مولایی #سپهر_مقصودی #میلاد_سعیدیان_جو #اشرف_نیکیخت به دست مزدوران ج ا کشته شدن، اینجا هنوز خونِ عزیزامون تو خیابون خشک نشده»
#رای_بی_رای
#آرتین_رحمانی #سیرک_انتخابات #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«این مکان حلال احمر #ایذه شعبه اخذ رای ج ا میباشد. همون جاییست که ۲۵ آبان ۱۴۰۱ ما رو به رگبار بستن #آرتین_رحمانی #کیان_پیرفلک #علی_مولایی #سپهر_مقصودی #میلاد_سعیدیان_جو #اشرف_نیکیخت به دست مزدوران ج ا کشته شدن، اینجا هنوز خونِ عزیزامون تو خیابون خشک نشده»
#رای_بی_رای
#آرتین_رحمانی #سیرک_انتخابات #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
فواد چوبین، زندانی سیاسی سابق و دایی آرتین رحمانی، تصاویری از جاویدنام هادی بهمنی را منتشر کرد و نوشت:
«امروز سالگرد #هادی_بهمنی است.نوجوان ۱۷سالِ که در اعتراضات ۱۴۰۰ #ایذه به دلیل اعتراض به نبود آب با شلیک مستقیم مزدوران جمهوری اسلامی به قتل رسید.
فراموش نمیکنیم ایذه سالهاست داره خون میده، و ما همچنان راهمون تا نابودی کل نظام جمهوری اسلامی ادامه داره.»
- در تابستان ۱۴۰۰ در شهرهای مختلف اعتراضاتی به علت بیآبی شکل گرفت. از جمله این شهرها ایذه بود که در آن اعتراضات هادی بهمنی کشته شد.
مردمی که آب آشامیدنی میخواستند را حکومت به گلوله بست! چون تنها راهی که بلد است با مردم تعامل کند، روش سرکوب کردن است!
بحران آب، یکی از بحرانهای اصلی ایران است. قسمتی به دلیل تغییرات اقلیمی است، اما قسمت عمده این بحران از سوءمدیریت منابع آبی کشور ناشی میشود.
یک حکومت نرمال، به جای به گلوله بستن مردم و بازداشت فعالان محیط زیست، تلاش میکند با کشورهای پیشرو در زمینه حل بحران آب ارتباطی دوستانه برقرار کند و از تجربه و علم و تکنولوژی برای حل بحران استفاده کند.
#علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«امروز سالگرد #هادی_بهمنی است.نوجوان ۱۷سالِ که در اعتراضات ۱۴۰۰ #ایذه به دلیل اعتراض به نبود آب با شلیک مستقیم مزدوران جمهوری اسلامی به قتل رسید.
فراموش نمیکنیم ایذه سالهاست داره خون میده، و ما همچنان راهمون تا نابودی کل نظام جمهوری اسلامی ادامه داره.»
- در تابستان ۱۴۰۰ در شهرهای مختلف اعتراضاتی به علت بیآبی شکل گرفت. از جمله این شهرها ایذه بود که در آن اعتراضات هادی بهمنی کشته شد.
مردمی که آب آشامیدنی میخواستند را حکومت به گلوله بست! چون تنها راهی که بلد است با مردم تعامل کند، روش سرکوب کردن است!
بحران آب، یکی از بحرانهای اصلی ایران است. قسمتی به دلیل تغییرات اقلیمی است، اما قسمت عمده این بحران از سوءمدیریت منابع آبی کشور ناشی میشود.
یک حکومت نرمال، به جای به گلوله بستن مردم و بازداشت فعالان محیط زیست، تلاش میکند با کشورهای پیشرو در زمینه حل بحران آب ارتباطی دوستانه برقرار کند و از تجربه و علم و تکنولوژی برای حل بحران استفاده کند.
#علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آقای محمد طهماسبی، ساکن ایذه، حدود یک هفته پیش درشهر ارومیه بازداشت شد و به زندان شیبان اهواز منتقل شد.
یکی از نزدیکان آقای طهماسبی، میگوید «محمد را در ارومیه بازداشت کردند و تا رسیدن به خوزستان به او کلی داروی خوابآور محلول در آب دادند، به طوری که وقتی به قرنطینه زندان شیبان وارد شد، نمیتوانست حتی بنشیند.»
او اضافه میکند «با آنکه نامه آزادی او آمده بود، اما او را ناگهان از قرنطینه خارج کرده و به مکانی نامعلوم (احتمالا اداره اطلاعات استان خوزستان) بردند.»
این منبع مطلع میگوید: «محمد طهماسبی در سال ۹۸ در اعتراضات ایذه از روبهروی هدف گلوله جنگی قرار گرفته و مجروح شده بود. (گلوله از پشت کتفش خارج شد.)
در اعتراضات سال ۱۴۰۱ و شبهای خونین ابانماه ایذه باز هم مورد اصالت گلوله قرار کرفت.
اینبار گلولهی تک تیرانداز، از پهلو وارد شده و از طرف دیگر شکم خارج شده بود که باعث آسیبدیدگی شدید روده شده بود.
گرچه مراحل درمانیاش با بستری شدن در بیمارستان طی شده، ولی او همیشه احتیاج به مراقبت دارد، چرا که هر چند وقت یک بار دچار خونریزی یا چسبندگی روده میشود.»
او در انتها اضافه میکند، محمد طهماسبی از طایفهای بود که جاویدنامان کیان پیرفلک و علی مولایی از همان طایفه بودند.
#محمد_طهماسبی #ایذه #آبان_خونین #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
یکی از نزدیکان آقای طهماسبی، میگوید «محمد را در ارومیه بازداشت کردند و تا رسیدن به خوزستان به او کلی داروی خوابآور محلول در آب دادند، به طوری که وقتی به قرنطینه زندان شیبان وارد شد، نمیتوانست حتی بنشیند.»
او اضافه میکند «با آنکه نامه آزادی او آمده بود، اما او را ناگهان از قرنطینه خارج کرده و به مکانی نامعلوم (احتمالا اداره اطلاعات استان خوزستان) بردند.»
این منبع مطلع میگوید: «محمد طهماسبی در سال ۹۸ در اعتراضات ایذه از روبهروی هدف گلوله جنگی قرار گرفته و مجروح شده بود. (گلوله از پشت کتفش خارج شد.)
در اعتراضات سال ۱۴۰۱ و شبهای خونین ابانماه ایذه باز هم مورد اصالت گلوله قرار کرفت.
اینبار گلولهی تک تیرانداز، از پهلو وارد شده و از طرف دیگر شکم خارج شده بود که باعث آسیبدیدگی شدید روده شده بود.
گرچه مراحل درمانیاش با بستری شدن در بیمارستان طی شده، ولی او همیشه احتیاج به مراقبت دارد، چرا که هر چند وقت یک بار دچار خونریزی یا چسبندگی روده میشود.»
او در انتها اضافه میکند، محمد طهماسبی از طایفهای بود که جاویدنامان کیان پیرفلک و علی مولایی از همان طایفه بودند.
#محمد_طهماسبی #ایذه #آبان_خونین #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech