هنر و موسیقی اعتراضی: صدای گذار از استبداد در ایران
هنر در تاریخ ایران، همواره ابزاری برای بیان مقاومت، اعتراض و هویت ملی بوده است. موسیقی، بهویژه آواز و ترانه، نقش پررنگی در این مسیر ایفا کرده و از مشروطه تاکنون، زبان گویای مبارزه با ظلم و استبداد بوده است. امروز، در میانه خیزشهای اجتماعی، این میراث با خلاقیتی نوین در آثار هنرمندان مختلف ادامه دارد.
رپ اعتراضی و موسیقی زیرزمینی: صدای اعتراض بیواسطه
در سالهای اخیر، رپ اعتراضی در ایران به یک زبان گویای نسل جوان تبدیل شده است. توماج صالحی، رپری که موسیقیاش فریاد زخمهای جامعه است، با آثار خود چون «سوراخ موش بخر» و «فال» به صراحت علیه سرکوب و تبعیض سخن گفته است. توماج، با زبانی تند و بیپرده، نمادی از مقاومت بیواسطه نسل جوان ایرانی در برابر ظلم شده است. بازداشت و فشارهای امنیتی نتوانست صدای او را خاموش کند، بلکه او را به یک سمبل اعتراضی بدل ساخت.
وفا احمدپور نیز یکی دیگر از صداهای تاثیرگذار در موسیقی زیرزمینی است. او در ترانههایی چون «مردم توی کوچهها» و «صدای زن»، هویت زنانه و مقاومت مردم را به شکلی شاعرانه و خلاقانه بازنمایی میکند. رپ اعتراضی، با زبان صریح و شفاف خود، در کنار موسیقی سنتی و پاپ اعتراضی، بخشی از مقاومت فرهنگی ایران را تشکیل داده است.
ترانههای اعتراضی خیزش ۱۴۰۱: موسیقیای که مرزها را درنوردید
در جریان خیزش ۱۴۰۱، ترانه «برای» شروین حاجیپور، که از دل شعارها و مطالبات مردم ساخته شده بود، به سرعت به سرود این جنبش تبدیل شد. این اثر، با روایت خواستههای جامعه، چنان تاثیرگذار بود که صدای آن از مرزهای ایران فراتر رفت و جایزه معتبر گرمی را در بخش «ترانهای برای تغییر اجتماعی» دریافت کرد.
مهدی یراحی نیز با آثاری چون «سرود زن» و «روسریتو» به قلب خیزش ۱۴۰۱ پیوست. او، با تلفیق موسیقی سنتی و مدرن، اعتراض خود را به قوانین سرکوبگر و نابرابریهای اجتماعی به گوش همه رساند. یراحی، همچون شجریان در دهههای گذشته، نشان داد که موسیقی میتواند به یک بیانیه سیاسی تبدیل شود.
میراث آواز اعتراضی در ایران
این جنبش موسیقایی ریشه در تاریخی بلند دارد. از عارف قزوینی، که تصنیفهای میهنپرستانهاش الهامبخش مشروطهخواهان بود، تا محمدرضا شجریان که با آثار ماندگاری چون «تفنگت را زمین بگذار» و «همه جان و دلم، وطنم»، به صدای اعتراضهای دهه ۶۰ و ۸۰ بدل شد، آواز اعتراضی همواره در متن تحولات سیاسی و اجتماعی ایران بوده است.
الهام از انقلاب آواز استونی
تجربه استونی در استفاده از موسیقی برای استقلالطلبی، الگویی ارزشمند برای ایران است. در استونی، آوازهای میهنپرستانه در دهه ۱۹۸۰، به ابزاری برای مقابله با سلطه شوروی تبدیل شد و «انقلاب آواز» را رقم زد. جشنوارههای موسیقی، با حضور هزاران نفر، صحنههایی از اتحاد ملی را خلق کردند که به استقلال این کشور در ۱۹۹۱ انجامید.
ایران نیز، با آوازهای اعتراضی و ترانههایی که به زبان ساده و صریح از مطالبات مردم سخن میگویند، میتواند تجربهای مشابه خلق کند. ترانههایی چون «برای»، «تفنگت را زمین بگذار»، «ای ایران»، و آثار زیرزمینی رپرهایی چون توماج و وفا، میتوانند نقطههای اتصالی برای یک جنبش فرهنگی-سیاسی باشند.
آواز زنان: صدای آزادی
در این میان، صدای زنان جایگاهی ویژه دارد. پرستو احمدی، با اجرای «کنسرت کاروانسرا»، بدون حجاب اجباری، نشان داد که چگونه آواز زنان میتواند به یک حرکت اعتراضی و نمادی از مقاومت تبدیل شود. حکم حبس برای نگار معظمی به دلیل آوازخوانی در ابیانه نیز گواهی بر این است که جمهوری اسلامی چگونه از صدای زنان هراس دارد و آن را ابزاری تهدیدآمیز میبیند.
هنر بهمثابه گذار از استبداد
از تصنیفهای سنتی تا ترانههای زیرزمینی و از آواز زنان تا رپ اعتراضی، موسیقی ایران امروز زبانی برای بیان خواستههای سرکوبشده است. این آثار، فراتر از یک حرکت هنری، تبدیل به بیانیههای سیاسی و اجتماعی شدهاند. همانگونه که یکی از معترضان در انقلاب آواز استونی گفته بود: «اگر ۲۰هزار نفر شروع به آواز خواندن کنند، نمیتوانید آنها را خفه کنید.»
هنر و موسیقی در ایران، صدای مردمانی است که از استبداد خسته شدهاند و برای آزادی، عدالت و برابری میخوانند. این صداها، پژواکی از تاریخ مقاومت و امید به آیندهای روشنتر هستند؛ آیندهای که در آن هنر به عنوان زبانی برای آزادی، هرگز خاموش نخواهد شد.
مرتبط:
هنر، ابزار همبستگی در برابر سرکوب
https://tavaana.org/art_protesters_iran
انقلاب آواز و جنبش استقلال بیخشونت در استونی
https://tavaana.org/singing_revolution
#هنر_اعتراض #پرستو_احمدی #نه_به_جمهوری_اسلامی #توماج_صالحی #انقلاب_استونی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
هنر در تاریخ ایران، همواره ابزاری برای بیان مقاومت، اعتراض و هویت ملی بوده است. موسیقی، بهویژه آواز و ترانه، نقش پررنگی در این مسیر ایفا کرده و از مشروطه تاکنون، زبان گویای مبارزه با ظلم و استبداد بوده است. امروز، در میانه خیزشهای اجتماعی، این میراث با خلاقیتی نوین در آثار هنرمندان مختلف ادامه دارد.
رپ اعتراضی و موسیقی زیرزمینی: صدای اعتراض بیواسطه
در سالهای اخیر، رپ اعتراضی در ایران به یک زبان گویای نسل جوان تبدیل شده است. توماج صالحی، رپری که موسیقیاش فریاد زخمهای جامعه است، با آثار خود چون «سوراخ موش بخر» و «فال» به صراحت علیه سرکوب و تبعیض سخن گفته است. توماج، با زبانی تند و بیپرده، نمادی از مقاومت بیواسطه نسل جوان ایرانی در برابر ظلم شده است. بازداشت و فشارهای امنیتی نتوانست صدای او را خاموش کند، بلکه او را به یک سمبل اعتراضی بدل ساخت.
وفا احمدپور نیز یکی دیگر از صداهای تاثیرگذار در موسیقی زیرزمینی است. او در ترانههایی چون «مردم توی کوچهها» و «صدای زن»، هویت زنانه و مقاومت مردم را به شکلی شاعرانه و خلاقانه بازنمایی میکند. رپ اعتراضی، با زبان صریح و شفاف خود، در کنار موسیقی سنتی و پاپ اعتراضی، بخشی از مقاومت فرهنگی ایران را تشکیل داده است.
ترانههای اعتراضی خیزش ۱۴۰۱: موسیقیای که مرزها را درنوردید
در جریان خیزش ۱۴۰۱، ترانه «برای» شروین حاجیپور، که از دل شعارها و مطالبات مردم ساخته شده بود، به سرعت به سرود این جنبش تبدیل شد. این اثر، با روایت خواستههای جامعه، چنان تاثیرگذار بود که صدای آن از مرزهای ایران فراتر رفت و جایزه معتبر گرمی را در بخش «ترانهای برای تغییر اجتماعی» دریافت کرد.
مهدی یراحی نیز با آثاری چون «سرود زن» و «روسریتو» به قلب خیزش ۱۴۰۱ پیوست. او، با تلفیق موسیقی سنتی و مدرن، اعتراض خود را به قوانین سرکوبگر و نابرابریهای اجتماعی به گوش همه رساند. یراحی، همچون شجریان در دهههای گذشته، نشان داد که موسیقی میتواند به یک بیانیه سیاسی تبدیل شود.
میراث آواز اعتراضی در ایران
این جنبش موسیقایی ریشه در تاریخی بلند دارد. از عارف قزوینی، که تصنیفهای میهنپرستانهاش الهامبخش مشروطهخواهان بود، تا محمدرضا شجریان که با آثار ماندگاری چون «تفنگت را زمین بگذار» و «همه جان و دلم، وطنم»، به صدای اعتراضهای دهه ۶۰ و ۸۰ بدل شد، آواز اعتراضی همواره در متن تحولات سیاسی و اجتماعی ایران بوده است.
الهام از انقلاب آواز استونی
تجربه استونی در استفاده از موسیقی برای استقلالطلبی، الگویی ارزشمند برای ایران است. در استونی، آوازهای میهنپرستانه در دهه ۱۹۸۰، به ابزاری برای مقابله با سلطه شوروی تبدیل شد و «انقلاب آواز» را رقم زد. جشنوارههای موسیقی، با حضور هزاران نفر، صحنههایی از اتحاد ملی را خلق کردند که به استقلال این کشور در ۱۹۹۱ انجامید.
ایران نیز، با آوازهای اعتراضی و ترانههایی که به زبان ساده و صریح از مطالبات مردم سخن میگویند، میتواند تجربهای مشابه خلق کند. ترانههایی چون «برای»، «تفنگت را زمین بگذار»، «ای ایران»، و آثار زیرزمینی رپرهایی چون توماج و وفا، میتوانند نقطههای اتصالی برای یک جنبش فرهنگی-سیاسی باشند.
آواز زنان: صدای آزادی
در این میان، صدای زنان جایگاهی ویژه دارد. پرستو احمدی، با اجرای «کنسرت کاروانسرا»، بدون حجاب اجباری، نشان داد که چگونه آواز زنان میتواند به یک حرکت اعتراضی و نمادی از مقاومت تبدیل شود. حکم حبس برای نگار معظمی به دلیل آوازخوانی در ابیانه نیز گواهی بر این است که جمهوری اسلامی چگونه از صدای زنان هراس دارد و آن را ابزاری تهدیدآمیز میبیند.
هنر بهمثابه گذار از استبداد
از تصنیفهای سنتی تا ترانههای زیرزمینی و از آواز زنان تا رپ اعتراضی، موسیقی ایران امروز زبانی برای بیان خواستههای سرکوبشده است. این آثار، فراتر از یک حرکت هنری، تبدیل به بیانیههای سیاسی و اجتماعی شدهاند. همانگونه که یکی از معترضان در انقلاب آواز استونی گفته بود: «اگر ۲۰هزار نفر شروع به آواز خواندن کنند، نمیتوانید آنها را خفه کنید.»
هنر و موسیقی در ایران، صدای مردمانی است که از استبداد خسته شدهاند و برای آزادی، عدالت و برابری میخوانند. این صداها، پژواکی از تاریخ مقاومت و امید به آیندهای روشنتر هستند؛ آیندهای که در آن هنر به عنوان زبانی برای آزادی، هرگز خاموش نخواهد شد.
مرتبط:
هنر، ابزار همبستگی در برابر سرکوب
https://tavaana.org/art_protesters_iran
انقلاب آواز و جنبش استقلال بیخشونت در استونی
https://tavaana.org/singing_revolution
#هنر_اعتراض #پرستو_احمدی #نه_به_جمهوری_اسلامی #توماج_صالحی #انقلاب_استونی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
فواد ایزدی استاد دانشگاه! است و تحلیلگر! صداوسیمای جمهوری اسلامی. او اخیرن در چرایی الزام زنان و دختران به حجاب، گفته بود:
«ما یک سری جوان داریم که اگر برای کشور مشکل ایجاد شود آنها "باید" بروند جلوی تیر، چارهای نیست و میروند. برای چه میروند؟ چون احساسات این است این جمهوری اسلامی است، این جوانها مذهبی هستند حکومت را از خودشان میدانند، داوطلب میشوند برای رفتن جلوی تیر، این فرد اگر احساس کند حکومت دیگر خیلی اسلامی نیست برای چه باید برود جلوی تیر؟!»
این سخنان با واکنش گسترده جامعه مواجه شد. یکی از همراهان توانا نوشته است:
«ابتدا مشخص کنم که من و خانوادهام مذهبی هستیم اما من جلوی تیر نمیروم "گوشت دم توپ" بودن را انتخاب نمیکنم. من زندگی را انتخاب میکنم زندگی حق من است و نه فقط آقازادههای مقامات و مسئولان جمهوری اسلامی. ... من مذهبی هستم اما به انتخاب بقیه اعضای جامعه هم احترام میگذارم.»
پاسخ شما به این سخنان فواد ایزدی چیست؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_حجاب_اجباری
#زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
«ما یک سری جوان داریم که اگر برای کشور مشکل ایجاد شود آنها "باید" بروند جلوی تیر، چارهای نیست و میروند. برای چه میروند؟ چون احساسات این است این جمهوری اسلامی است، این جوانها مذهبی هستند حکومت را از خودشان میدانند، داوطلب میشوند برای رفتن جلوی تیر، این فرد اگر احساس کند حکومت دیگر خیلی اسلامی نیست برای چه باید برود جلوی تیر؟!»
این سخنان با واکنش گسترده جامعه مواجه شد. یکی از همراهان توانا نوشته است:
«ابتدا مشخص کنم که من و خانوادهام مذهبی هستیم اما من جلوی تیر نمیروم "گوشت دم توپ" بودن را انتخاب نمیکنم. من زندگی را انتخاب میکنم زندگی حق من است و نه فقط آقازادههای مقامات و مسئولان جمهوری اسلامی. ... من مذهبی هستم اما به انتخاب بقیه اعضای جامعه هم احترام میگذارم.»
پاسخ شما به این سخنان فواد ایزدی چیست؟
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_حجاب_اجباری
#زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
ورق بزنید
قمرالملوک وزیری؛ ملکه آواز ایران و زنی بخشنده
قمرالملوک وزیری، نه تنها از اندیشه آزادی و حق اختیار زنان سخن گفت بلکه در زندگیاش به آن صورت عمل بخشید. قمر نخستین کنسرتش را در سال ۱۳۰۳ در گراندهتل تهران، ۱۸ سال پس از فرمان مشروطه، با جسارتی باورنکردنی برگزار کرد. آن هم در روزگاری که خواندن برای مردان امری نکوهیده بود و زنان فقط «مطرب» و «مجلس گرمکن» بودند. تنها صدای او نبود که خیل جمعیت را به سالن آورده بود، قمر بدون حجاب در این کنسرت حاضر شد. نظمیه روز بعد از او تعهد گرفت که دیگر بدون حجاب کنسرت برگزار نکند.
قمر درباره آن شب میگوید:
«آن شب يکی از خاطره انگيزترين شبهای زندگی من بود. وقتی وارد سالن شدم همه جا را جمعيت گرفته بود. ترس مبهمی در وجودم خانه کرده بود. من با تاج گل زيبايی روی صحنه ظاهر شدم. حاضران با کفزدن ورودم را به صحنه گرامی داشتند و اين همه استقبال به من اعتماد به نفس بخشيد. بعد از اجرای کنسرت مرا به کلانتری احضار کردند و تعهد گرفتند که ديگر بیحجاب نخوانم. اما من برخلاف تعهدی که سپرده بودم، باز هم به صحنه رفتم و بیحجاب رفتم و بیحجاب هم آواز خواندم.»
قمر مردمدوست و سخاوتمند بود، او عواید زیادی که از کنسرتها و کارهایش به دست میآورد، به فقرا و نیازمندان میبخشید. قمر از اولین خوانندگانی بود که در سال ۱۳۱۹ پس از افتتاح رادیو، به همکاری دعوت شد. صدایش با سنتور «حبیب سماعی»، تار مرتضی نیداوود و ویولن «ابوالحسن صبا» صفایی بینظیر داشت.
رادیو او را به اوج رساند و تا سال ۱۳۳۲ در این عرصه یگانه و یکهتاز بود. شجاعت و خوشقریحگی از او چهرهای بینظیر ساخته بود؛ چراکه حتی مخالفتهای سیاسی با آوازهایش را هم تاب آورد.
درباره بانوی آواز ایران بخوانید:
https://www.tavaana.org/ghamar_vaziri/
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زن_زندگی_آزادی
#پرستو_احمدی
@Tavaana_TavaanaTech
قمرالملوک وزیری؛ ملکه آواز ایران و زنی بخشنده
قمرالملوک وزیری، نه تنها از اندیشه آزادی و حق اختیار زنان سخن گفت بلکه در زندگیاش به آن صورت عمل بخشید. قمر نخستین کنسرتش را در سال ۱۳۰۳ در گراندهتل تهران، ۱۸ سال پس از فرمان مشروطه، با جسارتی باورنکردنی برگزار کرد. آن هم در روزگاری که خواندن برای مردان امری نکوهیده بود و زنان فقط «مطرب» و «مجلس گرمکن» بودند. تنها صدای او نبود که خیل جمعیت را به سالن آورده بود، قمر بدون حجاب در این کنسرت حاضر شد. نظمیه روز بعد از او تعهد گرفت که دیگر بدون حجاب کنسرت برگزار نکند.
قمر درباره آن شب میگوید:
«آن شب يکی از خاطره انگيزترين شبهای زندگی من بود. وقتی وارد سالن شدم همه جا را جمعيت گرفته بود. ترس مبهمی در وجودم خانه کرده بود. من با تاج گل زيبايی روی صحنه ظاهر شدم. حاضران با کفزدن ورودم را به صحنه گرامی داشتند و اين همه استقبال به من اعتماد به نفس بخشيد. بعد از اجرای کنسرت مرا به کلانتری احضار کردند و تعهد گرفتند که ديگر بیحجاب نخوانم. اما من برخلاف تعهدی که سپرده بودم، باز هم به صحنه رفتم و بیحجاب رفتم و بیحجاب هم آواز خواندم.»
قمر مردمدوست و سخاوتمند بود، او عواید زیادی که از کنسرتها و کارهایش به دست میآورد، به فقرا و نیازمندان میبخشید. قمر از اولین خوانندگانی بود که در سال ۱۳۱۹ پس از افتتاح رادیو، به همکاری دعوت شد. صدایش با سنتور «حبیب سماعی»، تار مرتضی نیداوود و ویولن «ابوالحسن صبا» صفایی بینظیر داشت.
رادیو او را به اوج رساند و تا سال ۱۳۳۲ در این عرصه یگانه و یکهتاز بود. شجاعت و خوشقریحگی از او چهرهای بینظیر ساخته بود؛ چراکه حتی مخالفتهای سیاسی با آوازهایش را هم تاب آورد.
درباره بانوی آواز ایران بخوانید:
https://www.tavaana.org/ghamar_vaziri/
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زن_زندگی_آزادی
#پرستو_احمدی
@Tavaana_TavaanaTech
کارنامه وحشتناک جمهوری اسلامی در نقض سیستماتیک حقوق انسانی رنگینکمانیها (الجیبیتیکیو پلاسها) در ایران
انتشار به مناسبت روز جهانی حقوق بشر ۲۰۲۴
دهم دسامبر روز جهانی حقوق بشر است. پنجمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۵۰ این روز را به عنوان «روز جهانی حقوق بشر» اعلام کرد. همجنسگرایان، دوجنسگرایان، ترنسجندر و بیناجنسی و کوییرها در ایران، مورد شدیدترین بیحقوقی، تبعیض سیستماتیک و حکومتی، طرد شدن و خشونتهای متعدد هستند. خشونتی سیستماتیک در حالی در ایران اعمال میشود که حکومت حقوق افراد جامعه را صرفا بر پایه گرایش و هویت جنسی پایمال کند و از اعطاء حقوق به آنها خودداری ورزد.
در گزارش حاضر قصد داریم تا با ارائه فاکتها و مواردی که عمدتا در بازه زمانی یکساله اخیر (۲۰۲۳-۲۰۲۴) رخ داده، هم تصویری روشن از وضعیت کنونی کوییرها در ایران ارائه کنیم و هم بر فوریت و ضرورت اعمال فشار بر جمهوری اسلامی برای پایان دادن به آزار، تبعیض و انکار سیستماتیک علیه رنگینکمانیها، تاکید کنیم.
📌 متن کامل گزارش را اینجا بخوانید
◀️ سرفصل آنچه در این گزارش خواهید خواند:
۱. نفرتپراکنی، تصویرسازی منفی و انسانزدایی کردن از افراد کوییر توسط مقامات بلندپایه حکومت
۲. جرم انگاری برای فرهنگسازی و صحبت انسانی در مورد رنگینکمانیها در ایران
۳. تلاش برای بسیج جامعه علمی و نظام درمانی علیه رنگینکمانیها
۴. کوییرستیزی سیستماتیک در نظام آموزشی کشور
۵. تبعیض در زمینه مسکن و حمایت دولتی از افراد بیخانمان کوییر
۶. رنگینکمانی ستیزی در سیستم کیفری-قضایی جمهوری اسلامی
۷. بروزات خشونت خانگی و اجتماعی علیه رنگینکمانیها
۸. اختصاص بودجه و تشکیلات رسانهای برای اشاعه هموفوبیا
ارسالی از طرف اعضای جمعیت رنگینکمانان ایرانی
#زن_زندگی_آزادی
#نه_به_هموفوبیا
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
انتشار به مناسبت روز جهانی حقوق بشر ۲۰۲۴
دهم دسامبر روز جهانی حقوق بشر است. پنجمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۵۰ این روز را به عنوان «روز جهانی حقوق بشر» اعلام کرد. همجنسگرایان، دوجنسگرایان، ترنسجندر و بیناجنسی و کوییرها در ایران، مورد شدیدترین بیحقوقی، تبعیض سیستماتیک و حکومتی، طرد شدن و خشونتهای متعدد هستند. خشونتی سیستماتیک در حالی در ایران اعمال میشود که حکومت حقوق افراد جامعه را صرفا بر پایه گرایش و هویت جنسی پایمال کند و از اعطاء حقوق به آنها خودداری ورزد.
در گزارش حاضر قصد داریم تا با ارائه فاکتها و مواردی که عمدتا در بازه زمانی یکساله اخیر (۲۰۲۳-۲۰۲۴) رخ داده، هم تصویری روشن از وضعیت کنونی کوییرها در ایران ارائه کنیم و هم بر فوریت و ضرورت اعمال فشار بر جمهوری اسلامی برای پایان دادن به آزار، تبعیض و انکار سیستماتیک علیه رنگینکمانیها، تاکید کنیم.
📌 متن کامل گزارش را اینجا بخوانید
◀️ سرفصل آنچه در این گزارش خواهید خواند:
۱. نفرتپراکنی، تصویرسازی منفی و انسانزدایی کردن از افراد کوییر توسط مقامات بلندپایه حکومت
۲. جرم انگاری برای فرهنگسازی و صحبت انسانی در مورد رنگینکمانیها در ایران
۳. تلاش برای بسیج جامعه علمی و نظام درمانی علیه رنگینکمانیها
۴. کوییرستیزی سیستماتیک در نظام آموزشی کشور
۵. تبعیض در زمینه مسکن و حمایت دولتی از افراد بیخانمان کوییر
۶. رنگینکمانی ستیزی در سیستم کیفری-قضایی جمهوری اسلامی
۷. بروزات خشونت خانگی و اجتماعی علیه رنگینکمانیها
۸. اختصاص بودجه و تشکیلات رسانهای برای اشاعه هموفوبیا
ارسالی از طرف اعضای جمعیت رنگینکمانان ایرانی
#زن_زندگی_آزادی
#نه_به_هموفوبیا
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پرفورمنس اعتراضی در حمایت از کنسرت فرضی پرستو احمدی، در بندرعباس
چند شهروند زن بندرعباسی در حمایت از کنسرت فرضی پرستو احمدی، به مکانهایی که سابقهی تجمعات انقلابی زن، زندگی، آزادی بود، رفتند و حمایت خود را با این پرفورمنس اعتراضی نشان دادند.
بندرعباس – آذر ۱۴۰۳
پرستو احمدی به عنوان یک نماد مقاومت و هنر اعتراضی، توانسته با جسارت و خلاقیت خود راههای جدیدی برای بیان مخالفت و اعتراض بگشاید. او با برگزاری کنسرت فرضی و استفاده از هنر موسیقی به عنوان ابزاری برای فریاد مطالبات زنان و جامعه، نهتنها توانسته صدای معترضان را رساتر کند، بلکه فضایی ایجاد کرده است که در آن "ترس" رنگ میبازد و امید به تغییر تقویت میشود. شهامت پرستو احمدی در ترکیب هنر و اعتراض، بهویژه در شرایطی که حکومت هرگونه تجمع یا فعالیت مستقل را سرکوب میکند، الهامبخش زنانی شده است که خواهان شکستن دیوارهای سکوت، دروغ و سرکوب هستند.
تأثیرگذاری پرستو احمدی از مرزهای فردی عبور کرده و به یک تکثیر جمعی از شجاعت و همبستگی رسیده است. پرفورمنسهای اعتراضی مانند حمایت زنان بندرعباسی نشان میدهد که ایدههای جسورانه، حتی در قالبهای نمادین، میتوانند به سرعت گسترش یافته و به یک حرکت اجتماعی تبدیل شوند. این کنشها نهتنها روحیه مبارزه و اتحاد را در جامعه تقویت میکنند، بلکه فضاهای سرکوبشده را بار دیگر به مکانهایی برای بروز اعتراضات مسالمتآمیز و خلاقانه تبدیل میکنند. پرستو احمدی و کنشگرانی مانند او، نماد این حقیقت هستند که هنر، در عین زیبایی، میتواند یک سلاح قدرتمند برای مقابله با ظلم و سرکوب باشد.
#بندرعباس #پرستو_احمدی #زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
چند شهروند زن بندرعباسی در حمایت از کنسرت فرضی پرستو احمدی، به مکانهایی که سابقهی تجمعات انقلابی زن، زندگی، آزادی بود، رفتند و حمایت خود را با این پرفورمنس اعتراضی نشان دادند.
بندرعباس – آذر ۱۴۰۳
پرستو احمدی به عنوان یک نماد مقاومت و هنر اعتراضی، توانسته با جسارت و خلاقیت خود راههای جدیدی برای بیان مخالفت و اعتراض بگشاید. او با برگزاری کنسرت فرضی و استفاده از هنر موسیقی به عنوان ابزاری برای فریاد مطالبات زنان و جامعه، نهتنها توانسته صدای معترضان را رساتر کند، بلکه فضایی ایجاد کرده است که در آن "ترس" رنگ میبازد و امید به تغییر تقویت میشود. شهامت پرستو احمدی در ترکیب هنر و اعتراض، بهویژه در شرایطی که حکومت هرگونه تجمع یا فعالیت مستقل را سرکوب میکند، الهامبخش زنانی شده است که خواهان شکستن دیوارهای سکوت، دروغ و سرکوب هستند.
تأثیرگذاری پرستو احمدی از مرزهای فردی عبور کرده و به یک تکثیر جمعی از شجاعت و همبستگی رسیده است. پرفورمنسهای اعتراضی مانند حمایت زنان بندرعباسی نشان میدهد که ایدههای جسورانه، حتی در قالبهای نمادین، میتوانند به سرعت گسترش یافته و به یک حرکت اجتماعی تبدیل شوند. این کنشها نهتنها روحیه مبارزه و اتحاد را در جامعه تقویت میکنند، بلکه فضاهای سرکوبشده را بار دیگر به مکانهایی برای بروز اعتراضات مسالمتآمیز و خلاقانه تبدیل میکنند. پرستو احمدی و کنشگرانی مانند او، نماد این حقیقت هستند که هنر، در عین زیبایی، میتواند یک سلاح قدرتمند برای مقابله با ظلم و سرکوب باشد.
#بندرعباس #پرستو_احمدی #زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پلکان مبارزه
طرح از مانا نیستانی
@neyestanimana
منتشر شده در ایرانوایر
#پرستو_احمدی #حجاب_اجباری #زنان_ایران #کارتون #ویدا_موحد #دخنران_خیابان_انقلاب #زن_زندگی_آزادی
#پرستو_احمدی #نه_به_ححاب_اجباری #نه_به_پوشش_اجباری
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طرح از مانا نیستانی
@neyestanimana
منتشر شده در ایرانوایر
#پرستو_احمدی #حجاب_اجباری #زنان_ایران #کارتون #ویدا_موحد #دخنران_خیابان_انقلاب #زن_زندگی_آزادی
#پرستو_احمدی #نه_به_ححاب_اجباری #نه_به_پوشش_اجباری
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شب یلدا، بلندترین شب سال، اما آسمان ما با یاد آیدا آقافضلی روشن است. نوری که خاموش شد، اما شعلهی یادش در دل ما جاودانه ماند.
آیدا، برای تو و همه ستارههای خاموششده، صبوری میکنیم تا روشنایی بازگردد.
طرح از شهرزاد
artdeshaz
#آیدا_آقافضلی #شب_یلدا
#زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آیدا، برای تو و همه ستارههای خاموششده، صبوری میکنیم تا روشنایی بازگردد.
طرح از شهرزاد
artdeshaz
#آیدا_آقافضلی #شب_یلدا
#زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بیایید فرض کنیم، رژیم سقوط کرده و خامنهای فرار کرده
«تصور کنید روزی را که جمهوری اسلامی سرنگون شود. روزی که رسانههای جهان تیتر میزنند خامنهای همراه با برخی مقامات ارشد حکومتش راهی مسکو پایتخت روسیه شده است. روزی که هیچ اثری از ماموران مسلح خامنهای نیست و از بالا تا پایین حکومت هرکدام با تغییر ظاهر و چهره به دنبال سوراخ موش میگردند.
چنین روزی حالا دیگر تصورش خیلی غیرواقعی نیست. این شهروند با ارسال این ویدئو بخشی از فضای آن روز را بازسازی کرده است. او میگوید ایده این کار را از پرستو احمدی گرفته که کنسرت فرضی برگزار کرده است و او نیز حالا میخواهد یک روز فرضی را بازآفرینی کند. روز پیروزی مردم و روز فرار خامنهای.»
ویدیو را یکی از مخاطبان خانم علینژاد برایشان ارسال کرده است
@masih_alinejad
#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #خامنه_ای #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«تصور کنید روزی را که جمهوری اسلامی سرنگون شود. روزی که رسانههای جهان تیتر میزنند خامنهای همراه با برخی مقامات ارشد حکومتش راهی مسکو پایتخت روسیه شده است. روزی که هیچ اثری از ماموران مسلح خامنهای نیست و از بالا تا پایین حکومت هرکدام با تغییر ظاهر و چهره به دنبال سوراخ موش میگردند.
چنین روزی حالا دیگر تصورش خیلی غیرواقعی نیست. این شهروند با ارسال این ویدئو بخشی از فضای آن روز را بازسازی کرده است. او میگوید ایده این کار را از پرستو احمدی گرفته که کنسرت فرضی برگزار کرده است و او نیز حالا میخواهد یک روز فرضی را بازآفرینی کند. روز پیروزی مردم و روز فرار خامنهای.»
ویدیو را یکی از مخاطبان خانم علینژاد برایشان ارسال کرده است
@masih_alinejad
#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #خامنه_ای #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
گروهی با عنوان شبکه فعالان انقلاب زن زندگی آزادی طی بیانیهای اعلام کرد که «با پایان دادن به جمهوری اسلامی، میتوان به وضعیت ضدانسانی کنونی پایان داد.»
در ادامه بخشهایی از این بیانیه را بخوانید:
با پایان دادن به جمهوری اسلامی، میتوان به وضعیت ضدانسانی کنونی خاتمه داد. انقلاب «زن، زندگی، آزادی»، که بیش از دو سال از آغاز آن میگذرد، با هدف مقابله با جنایت و سرکوب، سرنگونی جمهوری اسلامی و ایجاد تغییرات بنیادی شکل گرفت. امروز در یکی از حساسترین نقاط این انقلاب قرار داریم، جایی که نقش مردم و جریانهای سیاسی بیش از پیش در تعیین سرنوشت ایران مؤثر است.
جمهوری اسلامی، با شکست در اداره کشور، اکنون در تمامی عرصههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی فروپاشیده است. این حکومت که طی ۴۶ سال گذشته بحرانهای متعددی را تجربه کرده، امروز در مرحلهای است که شباهتی به بحرانهای مقطعی گذشته ندارد و روندی معین برای نابودی آن آغاز شده است.
از نظر اقتصادی، سیاستهای مافیایی و فساد ساختاری، جمهوری اسلامی را به عامل اصلی بحرانهایی مانند گرانی، تورم، بیکاری، کمبود سوخت و انرژی و آلودگی هوا تبدیل کرده است. این معضلات، زندگی روزمره مردم را فلج کرده و کشور را به وضعیتی مشابه کشورهای قحطیزده کشانده است. از سوی دیگر، در عرصه اجتماعی و فرهنگی، این حکومت نتوانسته فرهنگ اسلامی خود را به جامعه تحمیل کند و جامعه بهطور گسترده این ارزشها را رد کرده است.
اصلیترین چالش میان مردم و جمهوری اسلامی، مسئله زنان و جوانان است. تلاشهای جمهوری اسلامی برای تحمیل حجاب به عنوان نماد فرهنگیاش، کاملاً شکست خورده است. قانون «حجاب و عفاف» نیز مانند سایر طرحهای سرکوبگرانه نتوانست مانع انقلاب زنان شود.
در حوزه سیاسی، جمهوری اسلامی هیچ یک از تضادهای خود با جریانهای مخالف را حل نکرده است. این حکومت، که با سرکوب و نسلکشی بر سر کار آمد، حالا با موج گسترده سازماندهی، تحزب و شبکهسازی مخالفان روبهرو است. شکستهای منطقهای جمهوری اسلامی، از جمله در سوریه، و تضعیف نیروهای نیابتیاش، روحیه دوچندان به مردم داده و موجب چندپارگی در بدنه نظام شده است.
مجموع این شرایط، جمهوری اسلامی را به پرتگاه نابودی نزدیک کرده است. مردم ایران دیگر نه معیشت تأمینشده دارند، نه آزادی، و نه منزلت انسانیشان حفظ شده است. اعتراضات و اعتصابات سراسری، ابزارهایی هستند که میتوانند این حکومت فاسد و جنایتکار را سرنگون کنند.
ما از تمام مردم، گروهها، احزاب و فعالان دعوت میکنیم که دست در دست هم به خیابانها بیایند و با مبارزه، انقلاب «زن، زندگی، آزادی» را به پیروزی برسانند. خیابان ما را فرامیخواند.
✌️ #زن_زندگی_آزادی
🚩 #جمهوری_اسلامی_نابود_باید_گردد
🗓 پنجشنبه - ۲۹ آذر ۱۴۰۳
🌐 #شبکه_سراسری_انقلاب_زن_زندگی_آزادی
متن کامل بیانیه را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/4pshj87h
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در ادامه بخشهایی از این بیانیه را بخوانید:
با پایان دادن به جمهوری اسلامی، میتوان به وضعیت ضدانسانی کنونی خاتمه داد. انقلاب «زن، زندگی، آزادی»، که بیش از دو سال از آغاز آن میگذرد، با هدف مقابله با جنایت و سرکوب، سرنگونی جمهوری اسلامی و ایجاد تغییرات بنیادی شکل گرفت. امروز در یکی از حساسترین نقاط این انقلاب قرار داریم، جایی که نقش مردم و جریانهای سیاسی بیش از پیش در تعیین سرنوشت ایران مؤثر است.
جمهوری اسلامی، با شکست در اداره کشور، اکنون در تمامی عرصههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی فروپاشیده است. این حکومت که طی ۴۶ سال گذشته بحرانهای متعددی را تجربه کرده، امروز در مرحلهای است که شباهتی به بحرانهای مقطعی گذشته ندارد و روندی معین برای نابودی آن آغاز شده است.
از نظر اقتصادی، سیاستهای مافیایی و فساد ساختاری، جمهوری اسلامی را به عامل اصلی بحرانهایی مانند گرانی، تورم، بیکاری، کمبود سوخت و انرژی و آلودگی هوا تبدیل کرده است. این معضلات، زندگی روزمره مردم را فلج کرده و کشور را به وضعیتی مشابه کشورهای قحطیزده کشانده است. از سوی دیگر، در عرصه اجتماعی و فرهنگی، این حکومت نتوانسته فرهنگ اسلامی خود را به جامعه تحمیل کند و جامعه بهطور گسترده این ارزشها را رد کرده است.
اصلیترین چالش میان مردم و جمهوری اسلامی، مسئله زنان و جوانان است. تلاشهای جمهوری اسلامی برای تحمیل حجاب به عنوان نماد فرهنگیاش، کاملاً شکست خورده است. قانون «حجاب و عفاف» نیز مانند سایر طرحهای سرکوبگرانه نتوانست مانع انقلاب زنان شود.
در حوزه سیاسی، جمهوری اسلامی هیچ یک از تضادهای خود با جریانهای مخالف را حل نکرده است. این حکومت، که با سرکوب و نسلکشی بر سر کار آمد، حالا با موج گسترده سازماندهی، تحزب و شبکهسازی مخالفان روبهرو است. شکستهای منطقهای جمهوری اسلامی، از جمله در سوریه، و تضعیف نیروهای نیابتیاش، روحیه دوچندان به مردم داده و موجب چندپارگی در بدنه نظام شده است.
مجموع این شرایط، جمهوری اسلامی را به پرتگاه نابودی نزدیک کرده است. مردم ایران دیگر نه معیشت تأمینشده دارند، نه آزادی، و نه منزلت انسانیشان حفظ شده است. اعتراضات و اعتصابات سراسری، ابزارهایی هستند که میتوانند این حکومت فاسد و جنایتکار را سرنگون کنند.
ما از تمام مردم، گروهها، احزاب و فعالان دعوت میکنیم که دست در دست هم به خیابانها بیایند و با مبارزه، انقلاب «زن، زندگی، آزادی» را به پیروزی برسانند. خیابان ما را فرامیخواند.
✌️ #زن_زندگی_آزادی
🚩 #جمهوری_اسلامی_نابود_باید_گردد
🗓 پنجشنبه - ۲۹ آذر ۱۴۰۳
🌐 #شبکه_سراسری_انقلاب_زن_زندگی_آزادی
متن کامل بیانیه را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/4pshj87h
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مینا سلطانی (دایه مینا)، مادر دادخواه جاویدنام شهریار محمدی، ضمن انتشار تصاویری از یلدای چند سال پیش با فرزندانش، دلنوشتهای به شرح زیر منتشر کرد:
«شب یلدا برای من همیشه فقط یک شب نبود؛ یک دنیا بود. شبی که تمام دلخوشیها و آرزوهایم را کنار هم میدیدم؛ شهریار، اسرین، میلاد، و خندههایی که خانه را پر میکرد. این عکسها برایم همهچیز هستند؛ یادآور شبهایی که دور سفره یلدا کنار هم بودیم. نگاهشان میکردم؛ لباسهای مرتب، چهرههای شاد، و فکر میکردم: «اینها همان بچههایی هستند که روزهای سخت را با من پشت سر گذاشتند.» اشک شوق در چشمانم جمع میشد، ولی کسی نمیدانست پشت این اشکها چه زخمهایی پنهان است.
میگفتند: «دایه مینا، چرا گریه میکنی؟ ناراحتی؟» و من فقط میگفتم: «نه، این اشک شادی است.» اما حقیقتش این بود که دلم همیشه پر از تناقض بود؛ شادی برای دیدنشان، غم برای سختیهایی که کشیدند. شهریارم، فرزند مظلومم، که کمتر کنارم بود. او که همیشه یا در زندان بود یا در حال مبارزه. شبهایی که جای خالیاش کنار سفره حس میشد، دیگر طعم انار و هندوانه برایم بیمعنی بود. وقتی فکر میکردم که او زیر شکنجه است، دور از ما، قلبم میسوخت؛ جانم آتش میگرفت.
شهریار، عزیزم، هر وقت کنارت نبودم، فقط به این فکر میکردم که چطور تحمل میکنی. تو فرزندی بودی که حتی وقتی شوخی میکردی و میگفتی: «دایه مینا، من ازدواج نمیکنم که تو تنها نمانی»، باز هم غمت در نگاهت پیدا بود. حالا تو نیستی و این زخم نبودنت قلبم را میشکند. این عکسها تنها چیزی است که از تو برایم مانده.
میدانی شهریار؟ من هنوز امیدوارم؛ امید به روزی که عدالت برقرار شود. قسم به خونت که تا آن روز دست از دادخواهی برنمیدارم. قاتلانت باید بدانند که صدای تو خاموش نمیشود. دایه مینا سکوت نمیکند. تو بودی که به من قدرت دادی، شهریارم، و این قدرت را تا آخرین لحظه در وجودم زنده نگه میدارم.
این شب یلدا، به یاد تو و همه شبهایی که جای خالیات را حس کردیم، دوباره دور هم مینشینیم؛ اما دیگر آن شادیها نیست. سفره یلدای ما حالا پر از خاطرههاست؛ پر از دلتنگی برای تو. اما قسم به همان هندوانه و انارهای شب یلدا، که همرنگ خون تو هستند، که تا نفس دارم، یاد تو را زنده نگه میدارم و برای عدالت میجنگم.»
#شهریار_محمدی #یلدا #ژن_ژیان_ئازادی #زن_زندگی_آزادی
#شب_یلدا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«شب یلدا برای من همیشه فقط یک شب نبود؛ یک دنیا بود. شبی که تمام دلخوشیها و آرزوهایم را کنار هم میدیدم؛ شهریار، اسرین، میلاد، و خندههایی که خانه را پر میکرد. این عکسها برایم همهچیز هستند؛ یادآور شبهایی که دور سفره یلدا کنار هم بودیم. نگاهشان میکردم؛ لباسهای مرتب، چهرههای شاد، و فکر میکردم: «اینها همان بچههایی هستند که روزهای سخت را با من پشت سر گذاشتند.» اشک شوق در چشمانم جمع میشد، ولی کسی نمیدانست پشت این اشکها چه زخمهایی پنهان است.
میگفتند: «دایه مینا، چرا گریه میکنی؟ ناراحتی؟» و من فقط میگفتم: «نه، این اشک شادی است.» اما حقیقتش این بود که دلم همیشه پر از تناقض بود؛ شادی برای دیدنشان، غم برای سختیهایی که کشیدند. شهریارم، فرزند مظلومم، که کمتر کنارم بود. او که همیشه یا در زندان بود یا در حال مبارزه. شبهایی که جای خالیاش کنار سفره حس میشد، دیگر طعم انار و هندوانه برایم بیمعنی بود. وقتی فکر میکردم که او زیر شکنجه است، دور از ما، قلبم میسوخت؛ جانم آتش میگرفت.
شهریار، عزیزم، هر وقت کنارت نبودم، فقط به این فکر میکردم که چطور تحمل میکنی. تو فرزندی بودی که حتی وقتی شوخی میکردی و میگفتی: «دایه مینا، من ازدواج نمیکنم که تو تنها نمانی»، باز هم غمت در نگاهت پیدا بود. حالا تو نیستی و این زخم نبودنت قلبم را میشکند. این عکسها تنها چیزی است که از تو برایم مانده.
میدانی شهریار؟ من هنوز امیدوارم؛ امید به روزی که عدالت برقرار شود. قسم به خونت که تا آن روز دست از دادخواهی برنمیدارم. قاتلانت باید بدانند که صدای تو خاموش نمیشود. دایه مینا سکوت نمیکند. تو بودی که به من قدرت دادی، شهریارم، و این قدرت را تا آخرین لحظه در وجودم زنده نگه میدارم.
این شب یلدا، به یاد تو و همه شبهایی که جای خالیات را حس کردیم، دوباره دور هم مینشینیم؛ اما دیگر آن شادیها نیست. سفره یلدای ما حالا پر از خاطرههاست؛ پر از دلتنگی برای تو. اما قسم به همان هندوانه و انارهای شب یلدا، که همرنگ خون تو هستند، که تا نفس دارم، یاد تو را زنده نگه میدارم و برای عدالت میجنگم.»
#شهریار_محمدی #یلدا #ژن_ژیان_ئازادی #زن_زندگی_آزادی
#شب_یلدا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech