فاطمە مالکی ھمسر محمد نوریزاد و صدیقە مالکیفر ھمسر ھاشم خواستار از امضاءکنندگان بیانیە ١٤ نفر کە خواھان استعفای خامنەای و عبور از جمھوری اسلامی بودند، مقابل دادگاە انقلاب مشھد بازداشت شدند.
.
آنها در اعتراض به بلاتکلیفی همسران خود در انفرادی، (اطلاعات زندان وکیل ٱباد مشهد) و بهخصوص شرایط جسمی وخیم ٱقای #محمد_نوریزاد که هر لحظه امکان درگذشت او در اثر اعتصاب غذای طولانی وجود دارد، در مقابل دادگاه انقلاب مشهد تحصن کرده بودند.
.
#بیانیه۱۴ #محمد_نوریزاد #هاشم_خواستار #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
.
آنها در اعتراض به بلاتکلیفی همسران خود در انفرادی، (اطلاعات زندان وکیل ٱباد مشهد) و بهخصوص شرایط جسمی وخیم ٱقای #محمد_نوریزاد که هر لحظه امکان درگذشت او در اثر اعتصاب غذای طولانی وجود دارد، در مقابل دادگاه انقلاب مشهد تحصن کرده بودند.
.
#بیانیه۱۴ #محمد_نوریزاد #هاشم_خواستار #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هاشم خواستار:
آزادی هزینه دارد و مقاومت هزینهی رسیدن به آزادی است.
من مقاومت میکنم، پس هستم.
هاشم خواستار معلمی که به جرم آزادیخواهی زندانیست.
#بیانیه۱۴ #هاشم_خواستار
@Tavaana_TavaanaTech
آزادی هزینه دارد و مقاومت هزینهی رسیدن به آزادی است.
من مقاومت میکنم، پس هستم.
هاشم خواستار معلمی که به جرم آزادیخواهی زندانیست.
#بیانیه۱۴ #هاشم_خواستار
@Tavaana_TavaanaTech
طبق گزارش رسیده به آموزشکده توانا، هاشم خواستار و کمال جعفرییزدی دو تن از امضاکنندگان بیانیه ۱۴ هستند که در زندان وکیلآباد مشهد دوران حبس خود را سپری میکنند. وضعیت سلامت جسمی این دو فعال مدنی، نگران کننده گزارش شده است. علاوه بر آن مدتی است که آنها با انواع محدودیتها از طرف مسئولان زندان مواجه شدهاند.
مطابق این گزارش، آقایان خواستار و کمال جعفرییزدی، حدود یک ماه است که از تماس تلفنی محروم هستند و سه هفته است که ممنوعالملاقات شدهاند. همچنین از روشنکردن تلویزیون که تنها وسیله سرگرمیشان در زندان بوده هم محروم شدهاند.
اما آنچه نگرانکننده است وضعیت سلامت جسمی این عزیزان است.
آقای جعفرییزدی که سابقه اسارت در دوران جنگ و نیز مجروحشدن را دارد، از دیسک گردن رنج میبرد و نیز در ناحیه ران هنوز ترکشهای جنگ را به یادگار دارد که در اثر رسیدگینکردن مسئولان زندان و بهداری، دچار عفونت و التهاب شدید شده است که منجر به ایجاد غدهای به اندازه پرتغال شده است. او دچار تب و لرزهای شدید شده که استفاده از تزریق آمپول و قرصهای سنگین و خطرناک ایشان را به خطر انذاخته است و دستورات پزشک متخصص و پزشک قانونی هیچگونه تاثیری نداشته است.
کمال جعفری یزدی دارای دکترای مدیریت استراتژیک است. او سالها در دانشگاه تدریس میکرد. علاوه بر سابقه اسارت و جراحت در جنگ، یک برادر و خواهرزادهاش از جانباختههای جنگ هستند. او به دلیل مواضع انتقادیاش علیه ولایت فقیه و رهبر جمهوری اسلامی، به ۱۳ سال زندان محکوم شده است.
هاشم خواستار مهندس کشاورزی، معلم بازنشسته، عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان مشهد و فعال مدنی ایرانی است. آقای خواستار که به صراحت و شهامت شهره است، بارها طی نامههای سرگشاده به شخص علی خامنهای انتقاد کرده است و بابت آن بارها زندانی شده است.
در ۱۳ بهمن ۱۳۹۸ هاشم خواستار به ۱۶ سال زندان، سه سال تبعید به شهرستان نیکشهر و سه سال ممنوعیت خروج از کشور به جرم امضاء یک نامه سرگشاده به همراه ۱۴ فعال مدنی و سیاسی در ۲۱ خرداد ۱۳۹۸ که در آن خواستار استعفای سید علی خامنهای از رهبری و تغییر در پایههای قانون اساسی شده بودند، محکوم شد.
آقای خواستار را بارها به بیمارستان منتقل کرده و دست و پایش را با زنجیر به تخت بستهاند. حتی یک بار برای آزار بیشتر، او را به تیمارستان برده و به زور آمپولهایی تزریق کردهاند.
با وجود تمام آزار و محدودیتها، این فعالان مدنی ذرهای از مواضع خود دست نکشیدهاند.
#هاشم_خواستار #کمال_جعفری_یزدی #بیانیه_۱۴ #زندانیان_سیاسی #مشهد #یاری_حقوقی #یاری_مدنی
@Tavaana_TavaanaTech
مطابق این گزارش، آقایان خواستار و کمال جعفرییزدی، حدود یک ماه است که از تماس تلفنی محروم هستند و سه هفته است که ممنوعالملاقات شدهاند. همچنین از روشنکردن تلویزیون که تنها وسیله سرگرمیشان در زندان بوده هم محروم شدهاند.
اما آنچه نگرانکننده است وضعیت سلامت جسمی این عزیزان است.
آقای جعفرییزدی که سابقه اسارت در دوران جنگ و نیز مجروحشدن را دارد، از دیسک گردن رنج میبرد و نیز در ناحیه ران هنوز ترکشهای جنگ را به یادگار دارد که در اثر رسیدگینکردن مسئولان زندان و بهداری، دچار عفونت و التهاب شدید شده است که منجر به ایجاد غدهای به اندازه پرتغال شده است. او دچار تب و لرزهای شدید شده که استفاده از تزریق آمپول و قرصهای سنگین و خطرناک ایشان را به خطر انذاخته است و دستورات پزشک متخصص و پزشک قانونی هیچگونه تاثیری نداشته است.
کمال جعفری یزدی دارای دکترای مدیریت استراتژیک است. او سالها در دانشگاه تدریس میکرد. علاوه بر سابقه اسارت و جراحت در جنگ، یک برادر و خواهرزادهاش از جانباختههای جنگ هستند. او به دلیل مواضع انتقادیاش علیه ولایت فقیه و رهبر جمهوری اسلامی، به ۱۳ سال زندان محکوم شده است.
هاشم خواستار مهندس کشاورزی، معلم بازنشسته، عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان مشهد و فعال مدنی ایرانی است. آقای خواستار که به صراحت و شهامت شهره است، بارها طی نامههای سرگشاده به شخص علی خامنهای انتقاد کرده است و بابت آن بارها زندانی شده است.
در ۱۳ بهمن ۱۳۹۸ هاشم خواستار به ۱۶ سال زندان، سه سال تبعید به شهرستان نیکشهر و سه سال ممنوعیت خروج از کشور به جرم امضاء یک نامه سرگشاده به همراه ۱۴ فعال مدنی و سیاسی در ۲۱ خرداد ۱۳۹۸ که در آن خواستار استعفای سید علی خامنهای از رهبری و تغییر در پایههای قانون اساسی شده بودند، محکوم شد.
آقای خواستار را بارها به بیمارستان منتقل کرده و دست و پایش را با زنجیر به تخت بستهاند. حتی یک بار برای آزار بیشتر، او را به تیمارستان برده و به زور آمپولهایی تزریق کردهاند.
با وجود تمام آزار و محدودیتها، این فعالان مدنی ذرهای از مواضع خود دست نکشیدهاند.
#هاشم_خواستار #کمال_جعفری_یزدی #بیانیه_۱۴ #زندانیان_سیاسی #مشهد #یاری_حقوقی #یاری_مدنی
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from کانال کانون صنفی معلمان ایران
❇️ ادامه از صفحه قبل
💠 #بیانیهی کانون صنفی معلمان ایران (تهران) به مناسبت ۵ اکتبر (۱۳ مهر) #روز_جهانی_معلم ص۲
۲-وزارت آموزشوپرورش مکلف است کلاسهای درسی که در فضای مجازی و با سودجویی از فضای کرونایی کشور با ازدحام جمعیتی زیادی مواجه شده است را به حد استاندارد و مناسب برای آموزش بازگرداند و با استخدام هر چه سریعتر معلمان کارآمد، جوان، کارنامه سبزها و تخصیص کلاسهای استاندارد، فشار کنونی را از دوش معلم و دانش آموزان برداشته و به وظایف اولیه خود پایبند باشد و برای احقاق حقوق معلمان و دانش آموزان قویاً تلاش کند.
۳-دولت در جهت بازیابی امر آموزش بدون تعلل باید قوانین و ضوابط را بهدرستی احیا و از تصمیمات شخصی و غیر کارشناسی شده برای آموزشوپرورش جدا خودداری کند. #رتبهبندی_معلمان، #افزایش_فصل_دهم و #فوقالعاده_ویژه ... را به شکل کامل و جامع برای معلمان اجرا کند تا معلمان بهدوراز دغدغههای معیشتی در جهت اهداف کیفی آموزش گام بردارند.
۴-پیشکسوتان عرصهی آموزش سالیان سال منتظر اجرای کامل قانون #همسانسازی_حقوق با شاغل همتراز بر مبنای #قانون_مدیریت_خدمات_کشوری میباشند. جهت تکریم این بزرگواران، حقوق تضییعشدهی آنها را عودت دهید و از دادن وعدههای پوچ بپرهیزید تا خاطر جامعه معلمان از تأمین آیندهای روشن آسوده شود.
۵-آموزش کشور را به دست افراد #حاذق و بافکر بسپارید و استخدامهای سهمیه محور و رانتی چون استخدام از حوزههای علمیه برای آموزشوپرورش را متوقف کنید تا شاید با ایجاد بستر رقابت علمی و سالم، نیروهای جوان و بروز به شغل معلمی مفتخر شوند و از تقسیم جامعه به خودی و غیرخودی ابا دارید. بدون شک وجود نیروهای انسانی کافی و متبحر میتواند در بازیابی آموزش فصل جدیدی را بگشاید.
۶-متأسفانه در آستانه #روز_جهانی_معلم ، شاهد رفتارهای زشت و ناخوشایند نیروهای امنیتی علیه معلمان کوشا و فعالان مدنی-صنفی هستیم. #کانون_صنفی_معلمان_ایران(تهران) ضمن محکوم کردن فعالیتهای اخیر نیروهای امنیتی، ضابطین قضایی و خودسرها، خواهان بازگشت امنیت بر فضای #فعالیتهای_صنفی_مدنی و نیز کل جامعه است. #کانون_صنفی_معلمان_ایران(تهران) از دستگاه قضایی و نیروهای امنیتی میخواهد از تهدید و تولید ترس و خشونت در جامعه خودداری کنند و به شکلگیری جامعه مدرن و مدنی بیندیشند. ایجاد فشارها ، تهدیدها و بازداشتهای غیرقانونی معلمان و فعالان صنفی مصداق بارز توهین به #شأن_و_منزلت_معلم تلقی میشود. معلمان دربند؛ #عزیز_قاسمزاده، #اسماعیل_عبدی، #ناهید_فتحعلیان، #نصرت_بهشتی ، #هاشم_خواستار، #مهدی_فتحی، #غلامرضا_غلامی، #یعقوب_یزدانی و ... هر چه سریعتر آزاد شوند. از #پروندهسازی، #تعلیق و #اخراج #فعالان_صنفی_مدنی خوداری شود و با احترام به فعالیتهای صنفی_مدنی این افراد در جهت بازیابی آموزش پساکرونا و حاکمیت عقل و اراده ملی گام برداشته شود.
کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
چهاردهم مهر ۱۴۰۰
#روز_جهانی_معلم
#معلم_قلب_تپنده_بازیابی_آموزش
#بیانیهی_کانون_صنفی_معلمان_ایران
#همسانسازی_حقوق
#رتبهبندی_معلمان
#نابسامانی_محیطهای_آموزشی
#کمبود_نیروی_انسانی
#نگاه_ایدئولوگ_محور_به_آموزش
✅✅ آدرس کانال
👇👇👇👇
🆔 @KSMtehran
✅✅✅ لینک عضویت در کانال
👇👇👇
https://t.me/KSMtehran
💠 #بیانیهی کانون صنفی معلمان ایران (تهران) به مناسبت ۵ اکتبر (۱۳ مهر) #روز_جهانی_معلم ص۲
۲-وزارت آموزشوپرورش مکلف است کلاسهای درسی که در فضای مجازی و با سودجویی از فضای کرونایی کشور با ازدحام جمعیتی زیادی مواجه شده است را به حد استاندارد و مناسب برای آموزش بازگرداند و با استخدام هر چه سریعتر معلمان کارآمد، جوان، کارنامه سبزها و تخصیص کلاسهای استاندارد، فشار کنونی را از دوش معلم و دانش آموزان برداشته و به وظایف اولیه خود پایبند باشد و برای احقاق حقوق معلمان و دانش آموزان قویاً تلاش کند.
۳-دولت در جهت بازیابی امر آموزش بدون تعلل باید قوانین و ضوابط را بهدرستی احیا و از تصمیمات شخصی و غیر کارشناسی شده برای آموزشوپرورش جدا خودداری کند. #رتبهبندی_معلمان، #افزایش_فصل_دهم و #فوقالعاده_ویژه ... را به شکل کامل و جامع برای معلمان اجرا کند تا معلمان بهدوراز دغدغههای معیشتی در جهت اهداف کیفی آموزش گام بردارند.
۴-پیشکسوتان عرصهی آموزش سالیان سال منتظر اجرای کامل قانون #همسانسازی_حقوق با شاغل همتراز بر مبنای #قانون_مدیریت_خدمات_کشوری میباشند. جهت تکریم این بزرگواران، حقوق تضییعشدهی آنها را عودت دهید و از دادن وعدههای پوچ بپرهیزید تا خاطر جامعه معلمان از تأمین آیندهای روشن آسوده شود.
۵-آموزش کشور را به دست افراد #حاذق و بافکر بسپارید و استخدامهای سهمیه محور و رانتی چون استخدام از حوزههای علمیه برای آموزشوپرورش را متوقف کنید تا شاید با ایجاد بستر رقابت علمی و سالم، نیروهای جوان و بروز به شغل معلمی مفتخر شوند و از تقسیم جامعه به خودی و غیرخودی ابا دارید. بدون شک وجود نیروهای انسانی کافی و متبحر میتواند در بازیابی آموزش فصل جدیدی را بگشاید.
۶-متأسفانه در آستانه #روز_جهانی_معلم ، شاهد رفتارهای زشت و ناخوشایند نیروهای امنیتی علیه معلمان کوشا و فعالان مدنی-صنفی هستیم. #کانون_صنفی_معلمان_ایران(تهران) ضمن محکوم کردن فعالیتهای اخیر نیروهای امنیتی، ضابطین قضایی و خودسرها، خواهان بازگشت امنیت بر فضای #فعالیتهای_صنفی_مدنی و نیز کل جامعه است. #کانون_صنفی_معلمان_ایران(تهران) از دستگاه قضایی و نیروهای امنیتی میخواهد از تهدید و تولید ترس و خشونت در جامعه خودداری کنند و به شکلگیری جامعه مدرن و مدنی بیندیشند. ایجاد فشارها ، تهدیدها و بازداشتهای غیرقانونی معلمان و فعالان صنفی مصداق بارز توهین به #شأن_و_منزلت_معلم تلقی میشود. معلمان دربند؛ #عزیز_قاسمزاده، #اسماعیل_عبدی، #ناهید_فتحعلیان، #نصرت_بهشتی ، #هاشم_خواستار، #مهدی_فتحی، #غلامرضا_غلامی، #یعقوب_یزدانی و ... هر چه سریعتر آزاد شوند. از #پروندهسازی، #تعلیق و #اخراج #فعالان_صنفی_مدنی خوداری شود و با احترام به فعالیتهای صنفی_مدنی این افراد در جهت بازیابی آموزش پساکرونا و حاکمیت عقل و اراده ملی گام برداشته شود.
کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
چهاردهم مهر ۱۴۰۰
#روز_جهانی_معلم
#معلم_قلب_تپنده_بازیابی_آموزش
#بیانیهی_کانون_صنفی_معلمان_ایران
#همسانسازی_حقوق
#رتبهبندی_معلمان
#نابسامانی_محیطهای_آموزشی
#کمبود_نیروی_انسانی
#نگاه_ایدئولوگ_محور_به_آموزش
✅✅ آدرس کانال
👇👇👇👇
🆔 @KSMtehran
✅✅✅ لینک عضویت در کانال
👇👇👇
https://t.me/KSMtehran
Telegram
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
ارگان رسمی کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
بازتابدهنده مواضع و خبرهای کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
@Ertebat_Ba_KSMtehran
بازتابدهنده مواضع و خبرهای کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
@Ertebat_Ba_KSMtehran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عزیز قاسمزاده، معلم و فعال صنفی گیلانی، در تجمع اعتراضی فرهنگیان در شهر رشت، توضیح میدهد که چرا باید از حقوق همه معلمان زندانی دفاع کرد.
او میگوید که چند گروه معلم زندانی داریم، برخی تنها به خاطر فعالیت صنفی در حوزه حقوق معلمان، زندانی شدهاند، برخی دیگر علاوه بر آنکه فعال صنفی بودهاند، فعالیت و مواضع سیاسی هم داشتهاند.
آقای قاسمزاده دفاع از حقوق همه معلمان زندانی را اقتضای کار صنفی میداند.
#عزیز_قاسم_زاده #اسماعیل_عبدی #هاشم_خواستار #معلم_زندانی_آزاد_باید_گردد #اعتراضات_سراسری_معلمان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او میگوید که چند گروه معلم زندانی داریم، برخی تنها به خاطر فعالیت صنفی در حوزه حقوق معلمان، زندانی شدهاند، برخی دیگر علاوه بر آنکه فعال صنفی بودهاند، فعالیت و مواضع سیاسی هم داشتهاند.
آقای قاسمزاده دفاع از حقوق همه معلمان زندانی را اقتضای کار صنفی میداند.
#عزیز_قاسم_زاده #اسماعیل_عبدی #هاشم_خواستار #معلم_زندانی_آزاد_باید_گردد #اعتراضات_سراسری_معلمان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
روح الله(رادا) مردانی آتشفشانی از امید
عزیز قاسم زاده
شنبه۳۰ بهمن۱۴۰۰ روح الله مردانی پس از اتمام تجمع مسالمت آمیز و قانونی دلفان با خشونتی کم سابقه دستگیر شد و روانه زندان خرم آباد شد.شگفتی آنجاست که زعمای «النصر بالرعب»فاتحانه یک بار دیگر با دستور ضرب و شتم و خونین کردن معلمی در سرزمین شاعران و نویسندگان و فیلسوفان نور و روشنایی، بر آنند ظلمت را بر نور چیره کنند و آبراه اندیشه را تیره کنند و ضلالت را بر هدایت ریشه زنند و سماجت را بر لجاجت پیشه کنند و شناعت را با دنائت ائتلافی ویژه دهند و طریق ضلالت را از پس این همه دونی برای خویش میوه کنند.حاکمیتی که راه نجات خود را با دستگیری معلمان سرزمین خود معنا می کند و با اسراف در تضیبع هرچه فزون تر حقوق بدیهی سرمایه های معنوی جامعه و حذف آنها تصور می کند راه خود را هموار کرده است،بی تردید به «ضلالت» مبتلا شده است.به نظر می رسد آیه ۳۴ سوره غافر :«کذلک یضل الله من هو مسرف مرتاب»( اینگونه خداوند هر اسرافکار تردیدکنندهای را گمراه میسازد)
در حق حکمرانانی نازل شده است که آموزه های مصلحانه معلمان را در نمی یابند و به گمراهی رسیده اند و هرگز به حسن عاقبت خویش در پرتو عمل به این آموزه ها اندیشه نمی کنند و سرنوشتی دردناک را برای خویش رقم می زنند. روح الله مردانی را که یک معلم است با ضرب و شتم و خونین کردن سر و صورتش، دستگیر می کنند و در دادسرا بر دست و پای او چون مجرمان خطرناک دستبند و پابند می زنند.
چنین برخورد غیر قانونی با یک معلم به راستی چه دستاوردی برای حاکمیت به همراه دارد که همچنان اصرار بر تکثیر و تصعید خشونت هایی از این دست در حق شهروندان بر خلاف اصول ۱۹ تا ۴۲ حقوق ملت در قانون اساسی دارد؟ اگر حاکمیت هدف گذاری خود را تنها بر منافع خود هم بنا کرده،بی تردید چنین رفتارهای زننده ای با معلمان سودی عاید او نمی تواند داشته باشد.
روح الله مردانی معلمی است که از وجودش امید شعله می کشد.یاس در او راه ندارد.از مطالبه گری خسته نمی شود.هراسی از تهدید و زندان ندارد.او آتشفشان امید است و سخت دلبسته نسل جدید است و به اراده و ایمان آنها برای افق های آینده ی نیکو، سخت باورمند است.در عین حال با همه قدرت و صلابتش،او سرشار از عواطف شکننده است.رویای او آزادی است و عدالت را در ذیل آزادی می فهمد و معنا می کند.وقتی از آزادی حرف می زند گویی در طلب معشوقی گم شده سفری دراز را پیموده و به وصلی زود هنگام از هجرانی دیرین نائل می شود.روح الله دارای احساساتی رقیق است وقتی از رویای آزادی می گوید چشمانش خیس خیس می شود و صورتش را اشک های بسیار او تر می کند.او همیشه تبسم به لب دارد و گل خنده بر لبان او نقش بسته اما با این وصف و این حجم از شادی و آتشفشان امید در وجودش، هر بار که از رنج محرومان و کودکان سرزمینش سخن می گوید،صدای او لرزان می شود،بغض راه گلویش را می بندد و گاه زار زار گریه می کند.چنین شخصی با چنین ظرایف حسی و رفتاری و آن ایمان و شورمندی بی پایان،بنا بر گزارش منتشر شده شورای هماهنگی اینگونه دستگیر شده است:«دست آقای مردانی را از پشت به صندلی جلوی دفتر شعبه اول بازپرسی بسته وبه پاهایش شبیه مجرمین خطرناک پابند بسته بودند ،مامورین لباس شخصی با الفاظ رکیک به ایشان فحاشی می کردند و به مادر و پدر این فعال صنفی که سالها قبل از دنیا رفته اند، فحش رکیک می دادند. توهین وفحش آنقدر رکیک بود که موجب ناراحتی مراجعین گردید.در مسیر چنان ایشان را مورد ضرب وجرح قرار داده بودند، که خون از سروصورت آقای مردانی می چکید.»بی شک نمایش چنین خشونت عریان پیامی روشن از سوی کسانی است که تصور می کنند جنبش اخیر معلمان را همچنان با خشونت بیشتر و زندانی کردن معلمان پیشرو به محاق می برند.مطالبه گری معلمانه اکنون روندی مستمر پیدا کرده و هرگز هیچ سرکوبی نمی تواند راه آن را سد کند.معلمان امروز در سراسر کشور راه خود را ادامه راه معلمان زندانی می دانند و فریاد «معلم زندانی آزاد باید گردد» از گوشه گوشه این سرزمین طنین انداز شده است.مطالبه آزادی روح الله مردانی و محکوم کردن شیوه دستگیری او و عدم دسترسی او به وکیل و محروم بودن از تلفن و ملاقات،بی تردید از مطالبات اصلی تجمع ۳ اسفند معلمان سرزمین ما در جای جای ایران خواهد بود.
#رادا_مردانی
#اسماعیل_عبدی
#محمد_تقی_فلاحی
#شعبان_محمدی
#هاشم_خواستار
#محمد_حسین_سپهری
🆔 @kashowra
تماس با دبیرخانه 👇👇👇
🆔 @maHamahangim
عزیز قاسم زاده
شنبه۳۰ بهمن۱۴۰۰ روح الله مردانی پس از اتمام تجمع مسالمت آمیز و قانونی دلفان با خشونتی کم سابقه دستگیر شد و روانه زندان خرم آباد شد.شگفتی آنجاست که زعمای «النصر بالرعب»فاتحانه یک بار دیگر با دستور ضرب و شتم و خونین کردن معلمی در سرزمین شاعران و نویسندگان و فیلسوفان نور و روشنایی، بر آنند ظلمت را بر نور چیره کنند و آبراه اندیشه را تیره کنند و ضلالت را بر هدایت ریشه زنند و سماجت را بر لجاجت پیشه کنند و شناعت را با دنائت ائتلافی ویژه دهند و طریق ضلالت را از پس این همه دونی برای خویش میوه کنند.حاکمیتی که راه نجات خود را با دستگیری معلمان سرزمین خود معنا می کند و با اسراف در تضیبع هرچه فزون تر حقوق بدیهی سرمایه های معنوی جامعه و حذف آنها تصور می کند راه خود را هموار کرده است،بی تردید به «ضلالت» مبتلا شده است.به نظر می رسد آیه ۳۴ سوره غافر :«کذلک یضل الله من هو مسرف مرتاب»( اینگونه خداوند هر اسرافکار تردیدکنندهای را گمراه میسازد)
در حق حکمرانانی نازل شده است که آموزه های مصلحانه معلمان را در نمی یابند و به گمراهی رسیده اند و هرگز به حسن عاقبت خویش در پرتو عمل به این آموزه ها اندیشه نمی کنند و سرنوشتی دردناک را برای خویش رقم می زنند. روح الله مردانی را که یک معلم است با ضرب و شتم و خونین کردن سر و صورتش، دستگیر می کنند و در دادسرا بر دست و پای او چون مجرمان خطرناک دستبند و پابند می زنند.
چنین برخورد غیر قانونی با یک معلم به راستی چه دستاوردی برای حاکمیت به همراه دارد که همچنان اصرار بر تکثیر و تصعید خشونت هایی از این دست در حق شهروندان بر خلاف اصول ۱۹ تا ۴۲ حقوق ملت در قانون اساسی دارد؟ اگر حاکمیت هدف گذاری خود را تنها بر منافع خود هم بنا کرده،بی تردید چنین رفتارهای زننده ای با معلمان سودی عاید او نمی تواند داشته باشد.
روح الله مردانی معلمی است که از وجودش امید شعله می کشد.یاس در او راه ندارد.از مطالبه گری خسته نمی شود.هراسی از تهدید و زندان ندارد.او آتشفشان امید است و سخت دلبسته نسل جدید است و به اراده و ایمان آنها برای افق های آینده ی نیکو، سخت باورمند است.در عین حال با همه قدرت و صلابتش،او سرشار از عواطف شکننده است.رویای او آزادی است و عدالت را در ذیل آزادی می فهمد و معنا می کند.وقتی از آزادی حرف می زند گویی در طلب معشوقی گم شده سفری دراز را پیموده و به وصلی زود هنگام از هجرانی دیرین نائل می شود.روح الله دارای احساساتی رقیق است وقتی از رویای آزادی می گوید چشمانش خیس خیس می شود و صورتش را اشک های بسیار او تر می کند.او همیشه تبسم به لب دارد و گل خنده بر لبان او نقش بسته اما با این وصف و این حجم از شادی و آتشفشان امید در وجودش، هر بار که از رنج محرومان و کودکان سرزمینش سخن می گوید،صدای او لرزان می شود،بغض راه گلویش را می بندد و گاه زار زار گریه می کند.چنین شخصی با چنین ظرایف حسی و رفتاری و آن ایمان و شورمندی بی پایان،بنا بر گزارش منتشر شده شورای هماهنگی اینگونه دستگیر شده است:«دست آقای مردانی را از پشت به صندلی جلوی دفتر شعبه اول بازپرسی بسته وبه پاهایش شبیه مجرمین خطرناک پابند بسته بودند ،مامورین لباس شخصی با الفاظ رکیک به ایشان فحاشی می کردند و به مادر و پدر این فعال صنفی که سالها قبل از دنیا رفته اند، فحش رکیک می دادند. توهین وفحش آنقدر رکیک بود که موجب ناراحتی مراجعین گردید.در مسیر چنان ایشان را مورد ضرب وجرح قرار داده بودند، که خون از سروصورت آقای مردانی می چکید.»بی شک نمایش چنین خشونت عریان پیامی روشن از سوی کسانی است که تصور می کنند جنبش اخیر معلمان را همچنان با خشونت بیشتر و زندانی کردن معلمان پیشرو به محاق می برند.مطالبه گری معلمانه اکنون روندی مستمر پیدا کرده و هرگز هیچ سرکوبی نمی تواند راه آن را سد کند.معلمان امروز در سراسر کشور راه خود را ادامه راه معلمان زندانی می دانند و فریاد «معلم زندانی آزاد باید گردد» از گوشه گوشه این سرزمین طنین انداز شده است.مطالبه آزادی روح الله مردانی و محکوم کردن شیوه دستگیری او و عدم دسترسی او به وکیل و محروم بودن از تلفن و ملاقات،بی تردید از مطالبات اصلی تجمع ۳ اسفند معلمان سرزمین ما در جای جای ایران خواهد بود.
#رادا_مردانی
#اسماعیل_عبدی
#محمد_تقی_فلاحی
#شعبان_محمدی
#هاشم_خواستار
#محمد_حسین_سپهری
🆔 @kashowra
تماس با دبیرخانه 👇👇👇
🆔 @maHamahangim
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شهلا انتصاری فعال مدنی و از امضاکنندگان بیانیه استعفای خامنه ای:
باید برای سرنگونی جمهوری اسلامی متحد شویم.
در سومین سالگرد امضای بیانیه، یازده نفر از امضاکنندگان در زندان هستند. دو نفر از آنان محمدحسین سپهری و هاشم خواستار حتی یک روز هم به مرخصی نیامده اند.
#یاری_مدنی_توانا #بیانیه۱۴ #شهلا_انتصاری #محمدحسین_سپهری #هاشم_خواستار
@Tavaana_TavaanaTech
باید برای سرنگونی جمهوری اسلامی متحد شویم.
در سومین سالگرد امضای بیانیه، یازده نفر از امضاکنندگان در زندان هستند. دو نفر از آنان محمدحسین سپهری و هاشم خواستار حتی یک روز هم به مرخصی نیامده اند.
#یاری_مدنی_توانا #بیانیه۱۴ #شهلا_انتصاری #محمدحسین_سپهری #هاشم_خواستار
@Tavaana_TavaanaTech
هاشم خواستار، معلم و کنشگر مدنی و از امضاکنندگان بیانیه ۱۴ نفره، بر اساس حکمی که اخیرا توسط دادگاه انقلاب مشهد صادر شد، به دو سال و شش ماه حبس محکوم شده است.
به نوشته هرانا مبنای صدور این رای پروندهسازی به واسطه اقدامات آقای خواستار در درون زندان است.
این حکم به صورت شفاهی به دوستعلی مکی وکیل پیشین هاشم خواستار اعلام شده است، او بابت اتهاماتی از جمله توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام مجددا محکوم شده است.
یک منبع نزدیک به خانواده این زندانی با اعلام این خبر به خبرگزاری هرانا گفت: هاشم خواستار به دلیل انتشار ۳۰ نامه و ۶ فایل صوتی به خارج از زندان با گشایش این پرونده در دوران حبس مواجه شده است.
هاشم خواستار در تاریخ ۲۰ مردادماه ۹۸ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. گفته میشود موارد اتهامی از جمله توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی، توهین به مقدسات، توهین به رهبری، تشویش اذهان عمومی، همکاری با رسانههای خارجی، شرکت در تجمعات غیرقانونی علیه وی در کیفرخواست صادر شد. آقای خواستار نهایتا توسط شعبه ۳۵ دادگاه تجدیدنظر استان خراسان رضوی به ۱۶ سال حبس، ۲ سال تبعید به شهرستان نیکشهر و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد.
همسر هاشم خواستار، فعال مدنی زندانی در ایران، میگوید با آن که آقای خواستار در آستانه ۷۰ سالگی است و از بیماریهای متعددی رنج میبرد، اما بیش از ۱۴ ماه است که به مرخصی اعزام نشده و تنها جرمش انتقاد از علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، و تقاضای استعفای او است.
در سالهای گذشته بارهای آقای خواستار زندانی شده است و تصویر ایشان در حالی که پایش با زنجیر به تخت بیمارستان بسته شده بود، خبرساز شده بود.
#هاشم_خواستار #بیانبه۱۴ #زندانیان_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به نوشته هرانا مبنای صدور این رای پروندهسازی به واسطه اقدامات آقای خواستار در درون زندان است.
این حکم به صورت شفاهی به دوستعلی مکی وکیل پیشین هاشم خواستار اعلام شده است، او بابت اتهاماتی از جمله توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام مجددا محکوم شده است.
یک منبع نزدیک به خانواده این زندانی با اعلام این خبر به خبرگزاری هرانا گفت: هاشم خواستار به دلیل انتشار ۳۰ نامه و ۶ فایل صوتی به خارج از زندان با گشایش این پرونده در دوران حبس مواجه شده است.
هاشم خواستار در تاریخ ۲۰ مردادماه ۹۸ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. گفته میشود موارد اتهامی از جمله توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی، توهین به مقدسات، توهین به رهبری، تشویش اذهان عمومی، همکاری با رسانههای خارجی، شرکت در تجمعات غیرقانونی علیه وی در کیفرخواست صادر شد. آقای خواستار نهایتا توسط شعبه ۳۵ دادگاه تجدیدنظر استان خراسان رضوی به ۱۶ سال حبس، ۲ سال تبعید به شهرستان نیکشهر و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد.
همسر هاشم خواستار، فعال مدنی زندانی در ایران، میگوید با آن که آقای خواستار در آستانه ۷۰ سالگی است و از بیماریهای متعددی رنج میبرد، اما بیش از ۱۴ ماه است که به مرخصی اعزام نشده و تنها جرمش انتقاد از علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، و تقاضای استعفای او است.
در سالهای گذشته بارهای آقای خواستار زندانی شده است و تصویر ایشان در حالی که پایش با زنجیر به تخت بیمارستان بسته شده بود، خبرساز شده بود.
#هاشم_خواستار #بیانبه۱۴ #زندانیان_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
هاشم خواستار، از امضاکنندگان بیانیه ۱۴، از رسیدگی پزشکی محروم مانده است.
به گزارش هرانا، هاشم خواستار، معلم و کنشگر مدنی محبوس در زندان وکیلآباد مشهد، علیرغم حال نامساعد جسمی، از رسیدگی مناسب پزشکی محروم مانده است.
به گفته یک منبع نزدیک به خانواده این زندانی «وضعیت جسمانی آقای خواستار از اول دیماه به دلیل ابتلا به بیماریای با نشانههایی چون تهوع، تب و لرز، سردرد و درد بدن، نامناسب بوده است. به گونهای که قدرت جسمانیاش کاهش یافته و با کاهش وزن مواجه شده است. با این حال، به دلیل بیتوجهی مسئولان زندان، وی از دریافت خدمات درمانی مناسب و اعزام به مراکز درمانی خارج از زندان محروم مانده است.»
آقای خواستار توسط شعبه ۳۵ دادگاه تجدیدنظر استان خراسان رضوی به ۱۶ سال حبس، ۲ سال تبعید به شهرستان نیکشهر و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شده بود.
یادآور میشویم هاشم خواستار دوران محکومیت خود را بدون رعایت اصل تفکیک جرائم در زندان وکیلآباد مشهد سپری میکند. وی به دلیل پروندهسازی در زندان در تیرماه سال جاری، توسط دادگاه انقلاب مشهد به دو سال و شش ماه حبس محکوم شد.
موارد اتهامی ایشان “توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی، توهین به مقدسات، توهین به رهبری، تشویش اذهان عمومی، همکاری با رسانههای خارجی، شرکت در تجمعات غیرقانونی” بوده است.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#هاشم_خواستار
@Tavaana_TavaanaTech
به گزارش هرانا، هاشم خواستار، معلم و کنشگر مدنی محبوس در زندان وکیلآباد مشهد، علیرغم حال نامساعد جسمی، از رسیدگی مناسب پزشکی محروم مانده است.
به گفته یک منبع نزدیک به خانواده این زندانی «وضعیت جسمانی آقای خواستار از اول دیماه به دلیل ابتلا به بیماریای با نشانههایی چون تهوع، تب و لرز، سردرد و درد بدن، نامناسب بوده است. به گونهای که قدرت جسمانیاش کاهش یافته و با کاهش وزن مواجه شده است. با این حال، به دلیل بیتوجهی مسئولان زندان، وی از دریافت خدمات درمانی مناسب و اعزام به مراکز درمانی خارج از زندان محروم مانده است.»
آقای خواستار توسط شعبه ۳۵ دادگاه تجدیدنظر استان خراسان رضوی به ۱۶ سال حبس، ۲ سال تبعید به شهرستان نیکشهر و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شده بود.
یادآور میشویم هاشم خواستار دوران محکومیت خود را بدون رعایت اصل تفکیک جرائم در زندان وکیلآباد مشهد سپری میکند. وی به دلیل پروندهسازی در زندان در تیرماه سال جاری، توسط دادگاه انقلاب مشهد به دو سال و شش ماه حبس محکوم شد.
موارد اتهامی ایشان “توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی، توهین به مقدسات، توهین به رهبری، تشویش اذهان عمومی، همکاری با رسانههای خارجی، شرکت در تجمعات غیرقانونی” بوده است.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#هاشم_خواستار
@Tavaana_TavaanaTech
عزیز قاسمزاده، معلم زندانی در زندان لاکان رشت، نامهای در تمجید از مقاومت معلم پیشکسوت و زندانی سیاسی «هاشم خواستار» نوشته و تاکید کرده که باید خواستار آزادی «خواستار» شد.
نوشته آقای قاسمزاده به شرح زیر است:
فراموشی گناهی بزرگتر از خاموشی است
(برای هاشم خواستار مردی از تبار مردانگی و دیار شرافت)
✍️ عزیز قاسمزاده
در روزگاری که فضای مجازی را پهلوانان بسیاری است، سخن گفتن از جوانمردی در دنیای عینیت، گاه غریب و مهجور مینماید. افرادی که در تمام عمر خود طاقت یک بازجویی جزیی و رخصت لختی ریاضت برای فراغت از کامجویی و فرصت جهدی اندک جهت جَستن از «نازپرورد تنعم» گشتن را هیچگاه نیافتهاند، به نوشتن نسخههای شفا بخش و رهایی بخش مشغولند. جایی که ابوسعید ابوالخیر میگوید: «ما را برای شنودن آوردهاند و نه گفتن»، این جماعت را انبان از گفتار پر نمیشود.
اما هاشم خواستار درد را زندگی میکند و در جان پر رنج خود هموار میکند و در دههی هفتم زندگی خود انواع محرومیتها را عاشقانه به سپهر جان خود مینشاند و مینوشاند. استاد مصطفی ملکیان در تفسیری از ۴ شرط خوشی آلبر کامو «زندگی در هوای آزاد، عشق به موجودی دیگر، رهایی از جاه طلبی و آفرینش» آنگاه که به عشق میرسد، آن را داد و دهش بی حساب مینامد یعنی: «بخشیدن همه چیز و فدا کردن همه چیز بدون کمترین میل به دریافت عوض.»
هاشم خواستار در مسیر مبارزه همیشه چنین بوده است. او از دهه ۶۰ تا کنون چند دوره زندان را تجربه کرده است و اکنون نیز که دههی هفتم زندگی خود را از سر میگذراند، بیش از ۵ سال است که بدون یک روز مرخصی در زندان است و در حالی که از بیماری و کهولت سن رنج میبرد، محرومیتهای دیگری چون ممنوع الملاقات بودن و ممنوع التماس بودن را هم بارها و بارها تجربه کرده اما استوار و ثابت قدم در مسیری که حق میپندارد، لحظهای پا پس نکشیده است.
در مواجهه با انسانی چون هاشم خواستار یک نکته دست آموز و معلمانه بیش از هر چیز باید محل توجه باشد؛ چه که او برای اندیشهای که حق میپندارد هر نوع ریاضتی را با رضایت تمام استقبال میکند. اینچنین با شور و حرارت در ۷۱ سالگی به سر بردن و آرمانخواهی تمام را در جان پردرد خویش آفریدن و رنج و ملال را به پشیزی نخریدن و از هزاران دام و دانهی این جهان پر از حرص جَستن و بستهی هر دام نویی هر لحظه نشدن و بر تقریر حقیقت ولو به قیمت تشدید مرارت پیوسته گام نهادن و از هجوم هراس افکنان، آنی و لحظهای نهراسیدن حکایت از ارادهی مستحکمی است که عنایات حق را میتوان در این مسیر به عینه دید که موجب شده اندوهی هرگز به دل مردانی چون خواستار رخنه ننماید:
گر هزاران دام باشد در قدم
چون تو با مایی نباشد هیچ غم
چون عنایاتت بود با ما مقیم
کی بود بیمی از آن دزد لئیم
هاشم خواستار از حس دنیوی و نردبان این جهانی رسته و پای در نردبان آسمانی افکنده است. معموری تن را رها کرده و تخریب بدن و ویرانی جسم را برای آبادانی جان انتخاب کرده است:
حس دنیا نردبان این جهان
حس دینی نردبان آسمان
صحت این حس بجویید از طبیب
صحت آن حس بجویید از حبیب
صحت این حس زمعموری تن
صحت آن حس به تخریب بدن
راه جان مر جسم را ویران کند
بعد از آن ویرانی آبادان کند
کرد ویران خانه بهر گنج زر
وزهمان گنجش کند معمورتر
پیرمرد چشم و چراغ ماست. ستم بر او را روا ندانیم برای آزادیاش از زندان مطالبهگری را ارج نهیم. از او باید گفت و نوشت و آزادی «خواستار» را خواستار شد. فراموشی گناهی بزرگتر از خاموشی است. بسیاری از ما سالهاست که از یاد بردهایم هاشم خواستار از السابقون جنبش معلمان و از بنیانگذاران کانونهای صنفی معلمان در اواخر دهه ۷۰ بوده است. او اکنون بیمار است و زندانی و هم کهولت سن دارد. آزادی خواستار که حق قانونی او و خانواده رنج کشیدهی اوست، همتی معلمانه و غیرتی جوانمردانه میطلبد.
عزیز قاسمزاده لیاسی
زندان لاکان، بند میثاق
یکشنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۲
#عزیز_قاسم_زاده #هاشم_خواستار #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نوشته آقای قاسمزاده به شرح زیر است:
فراموشی گناهی بزرگتر از خاموشی است
(برای هاشم خواستار مردی از تبار مردانگی و دیار شرافت)
✍️ عزیز قاسمزاده
در روزگاری که فضای مجازی را پهلوانان بسیاری است، سخن گفتن از جوانمردی در دنیای عینیت، گاه غریب و مهجور مینماید. افرادی که در تمام عمر خود طاقت یک بازجویی جزیی و رخصت لختی ریاضت برای فراغت از کامجویی و فرصت جهدی اندک جهت جَستن از «نازپرورد تنعم» گشتن را هیچگاه نیافتهاند، به نوشتن نسخههای شفا بخش و رهایی بخش مشغولند. جایی که ابوسعید ابوالخیر میگوید: «ما را برای شنودن آوردهاند و نه گفتن»، این جماعت را انبان از گفتار پر نمیشود.
اما هاشم خواستار درد را زندگی میکند و در جان پر رنج خود هموار میکند و در دههی هفتم زندگی خود انواع محرومیتها را عاشقانه به سپهر جان خود مینشاند و مینوشاند. استاد مصطفی ملکیان در تفسیری از ۴ شرط خوشی آلبر کامو «زندگی در هوای آزاد، عشق به موجودی دیگر، رهایی از جاه طلبی و آفرینش» آنگاه که به عشق میرسد، آن را داد و دهش بی حساب مینامد یعنی: «بخشیدن همه چیز و فدا کردن همه چیز بدون کمترین میل به دریافت عوض.»
هاشم خواستار در مسیر مبارزه همیشه چنین بوده است. او از دهه ۶۰ تا کنون چند دوره زندان را تجربه کرده است و اکنون نیز که دههی هفتم زندگی خود را از سر میگذراند، بیش از ۵ سال است که بدون یک روز مرخصی در زندان است و در حالی که از بیماری و کهولت سن رنج میبرد، محرومیتهای دیگری چون ممنوع الملاقات بودن و ممنوع التماس بودن را هم بارها و بارها تجربه کرده اما استوار و ثابت قدم در مسیری که حق میپندارد، لحظهای پا پس نکشیده است.
در مواجهه با انسانی چون هاشم خواستار یک نکته دست آموز و معلمانه بیش از هر چیز باید محل توجه باشد؛ چه که او برای اندیشهای که حق میپندارد هر نوع ریاضتی را با رضایت تمام استقبال میکند. اینچنین با شور و حرارت در ۷۱ سالگی به سر بردن و آرمانخواهی تمام را در جان پردرد خویش آفریدن و رنج و ملال را به پشیزی نخریدن و از هزاران دام و دانهی این جهان پر از حرص جَستن و بستهی هر دام نویی هر لحظه نشدن و بر تقریر حقیقت ولو به قیمت تشدید مرارت پیوسته گام نهادن و از هجوم هراس افکنان، آنی و لحظهای نهراسیدن حکایت از ارادهی مستحکمی است که عنایات حق را میتوان در این مسیر به عینه دید که موجب شده اندوهی هرگز به دل مردانی چون خواستار رخنه ننماید:
گر هزاران دام باشد در قدم
چون تو با مایی نباشد هیچ غم
چون عنایاتت بود با ما مقیم
کی بود بیمی از آن دزد لئیم
هاشم خواستار از حس دنیوی و نردبان این جهانی رسته و پای در نردبان آسمانی افکنده است. معموری تن را رها کرده و تخریب بدن و ویرانی جسم را برای آبادانی جان انتخاب کرده است:
حس دنیا نردبان این جهان
حس دینی نردبان آسمان
صحت این حس بجویید از طبیب
صحت آن حس بجویید از حبیب
صحت این حس زمعموری تن
صحت آن حس به تخریب بدن
راه جان مر جسم را ویران کند
بعد از آن ویرانی آبادان کند
کرد ویران خانه بهر گنج زر
وزهمان گنجش کند معمورتر
پیرمرد چشم و چراغ ماست. ستم بر او را روا ندانیم برای آزادیاش از زندان مطالبهگری را ارج نهیم. از او باید گفت و نوشت و آزادی «خواستار» را خواستار شد. فراموشی گناهی بزرگتر از خاموشی است. بسیاری از ما سالهاست که از یاد بردهایم هاشم خواستار از السابقون جنبش معلمان و از بنیانگذاران کانونهای صنفی معلمان در اواخر دهه ۷۰ بوده است. او اکنون بیمار است و زندانی و هم کهولت سن دارد. آزادی خواستار که حق قانونی او و خانواده رنج کشیدهی اوست، همتی معلمانه و غیرتی جوانمردانه میطلبد.
عزیز قاسمزاده لیاسی
زندان لاکان، بند میثاق
یکشنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۲
#عزیز_قاسم_زاده #هاشم_خواستار #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
InstaFix
@tavaana
عزیز قاسمزاده، معلم زندانی در زندان لاکان رشت، نامهای در تمجید از مقاومت معلم پیشکسوت و زندانی سیاسی «هاشم خواستار» نوشته و تاکید ک
عزیز قاسمزاده، معلم زندانی در زندان لاکان رشت، نامهای در تمجید از مقاومت معلم پیشکسوت و زندانی سیاسی «هاشم خواستار» نوشته و تاکید ک
«"نوری بر تاریکی"
در خبرها آمده به درخواست غلامعباس ترکی معاون دادستان کل کشور، پروندهای قضایی به اتهام «توهین به جایگاه معلم» برای عوامل سریال «افعی تهران» تشکیل شده است.
به اسامی که در ادامه میآید دقت کنید
هاشم خواستار، جواد لعلمحمدی، محمدحسین سپهری، رسول بداقی، عزیز قاسمزاده، اصغر امیرزادگان، طاهر اصغرپور، ناهید شیرپیشه، محمد صادقی، حجتالله رافعی، امان جلالینژاد...
افراد نام برده تنها بخش کوچکی از معلمین زندانی محبوس در زندانهای جمهوری اسلامی هستند.
جمهوری اسلامی، تصمیمات و اقدامات مسئولان و دستاندرکارانش، جمع اضداد است. در کشوری که معلمان تنها به جرم حق و آزادیخواهی بازداشت، شکنجه و محبوس میشوند، معاون دادستان سکانسی از یک سریال که در آن به معضل تنبیه بدنی دانش آموزان، که مختص به گذشته نیست، و متاسفانه هر از چند گاهی به تیتر خبری بدل میگردد، پرداخته شده، مصداق توهین به شأن معلم مینامد!
شأن معلم چیست و چه کسی آن را تعیین میکند؟ ثبت شکایت از عوامل سریال «افعی تهران» بیانگر این نکته است که این عبارت تهی از بار معنایی است و بسته به شرایط و به دلخواه متغیر است.
شأن معلم چگونه مخدوش میشود با حضور به عنوان کاراکتر منفی در یک قصه یا پشت میلههای زندان با حکمی که مهر اخراج خورده؟
این اتفاق ماکت کوچکی از ناکارآمدی حکومت جمهوری اسلامی و مسئولان آن است، همیشه اشتباه و خلاف موج و خواست جامعه.
در حالی که ایرانیان در فضای مجازی از خاطرات تلخ خود درباره تنبیه بدنی و اثرات مخرب این خاطرات بر روح و روانشان میگویند، مسئولان به روال معمول، به جای حل مسئله، صورت مسئله را پاک میکنند...
پیشتر هم شاهد همچنین تصمیماتی بودهایم. پس از شلیک به پرواز ۷۵۲، تصویربرداری که لحظه سقوط را در آسمان ثبت کرده بود بازداشت شد، نه فرد شلیک کننده به هواپیما! فردی که دعوای مادر قمی با آخوند هرزهچشم را منتشر کرد، مورد پیگرد قانونی قرار گرفت... از این دست نمونهها بسیار است.
و حال بیتوجه به آمار معلمان زندانی و روایات متعدد تنبیه بدنی دانشآموزان، علیه یک گروه فیلمسازی بابت افکندن نور بر ور تاریک آموزش و پرورش و یک معضل اجتماعی مهم، اعلام جرم شده است!»
✍️سپیده حجامی
#افعی_تهران #معلم #رسول_بداقی #اسماعیل_عبدی #هاشم_خواستار #محمدحسین_سپهری #ناهید_شیرپیشه #طاهر_اصغرپور #عزیز_قاسم_زاده #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در خبرها آمده به درخواست غلامعباس ترکی معاون دادستان کل کشور، پروندهای قضایی به اتهام «توهین به جایگاه معلم» برای عوامل سریال «افعی تهران» تشکیل شده است.
به اسامی که در ادامه میآید دقت کنید
هاشم خواستار، جواد لعلمحمدی، محمدحسین سپهری، رسول بداقی، عزیز قاسمزاده، اصغر امیرزادگان، طاهر اصغرپور، ناهید شیرپیشه، محمد صادقی، حجتالله رافعی، امان جلالینژاد...
افراد نام برده تنها بخش کوچکی از معلمین زندانی محبوس در زندانهای جمهوری اسلامی هستند.
جمهوری اسلامی، تصمیمات و اقدامات مسئولان و دستاندرکارانش، جمع اضداد است. در کشوری که معلمان تنها به جرم حق و آزادیخواهی بازداشت، شکنجه و محبوس میشوند، معاون دادستان سکانسی از یک سریال که در آن به معضل تنبیه بدنی دانش آموزان، که مختص به گذشته نیست، و متاسفانه هر از چند گاهی به تیتر خبری بدل میگردد، پرداخته شده، مصداق توهین به شأن معلم مینامد!
شأن معلم چیست و چه کسی آن را تعیین میکند؟ ثبت شکایت از عوامل سریال «افعی تهران» بیانگر این نکته است که این عبارت تهی از بار معنایی است و بسته به شرایط و به دلخواه متغیر است.
شأن معلم چگونه مخدوش میشود با حضور به عنوان کاراکتر منفی در یک قصه یا پشت میلههای زندان با حکمی که مهر اخراج خورده؟
این اتفاق ماکت کوچکی از ناکارآمدی حکومت جمهوری اسلامی و مسئولان آن است، همیشه اشتباه و خلاف موج و خواست جامعه.
در حالی که ایرانیان در فضای مجازی از خاطرات تلخ خود درباره تنبیه بدنی و اثرات مخرب این خاطرات بر روح و روانشان میگویند، مسئولان به روال معمول، به جای حل مسئله، صورت مسئله را پاک میکنند...
پیشتر هم شاهد همچنین تصمیماتی بودهایم. پس از شلیک به پرواز ۷۵۲، تصویربرداری که لحظه سقوط را در آسمان ثبت کرده بود بازداشت شد، نه فرد شلیک کننده به هواپیما! فردی که دعوای مادر قمی با آخوند هرزهچشم را منتشر کرد، مورد پیگرد قانونی قرار گرفت... از این دست نمونهها بسیار است.
و حال بیتوجه به آمار معلمان زندانی و روایات متعدد تنبیه بدنی دانشآموزان، علیه یک گروه فیلمسازی بابت افکندن نور بر ور تاریک آموزش و پرورش و یک معضل اجتماعی مهم، اعلام جرم شده است!»
✍️سپیده حجامی
#افعی_تهران #معلم #رسول_بداقی #اسماعیل_عبدی #هاشم_خواستار #محمدحسین_سپهری #ناهید_شیرپیشه #طاهر_اصغرپور #عزیز_قاسم_زاده #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نوشته خانم صدیقه مالکیفرد همسر مهندس هاشم خواستار زندانی سیاسی محبوس در زندان وکیلآباد مشهد و عضو بیانیه ۱۴
به نام خداوند جان وخرد
دوشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۳ بعد از مدتها برای ملاقات حضوری با همسرم آقای سیدهاشم خواستار ساعت ۶ صبح با فرزندان و نوههایم به زندان وکیلآباد مشهد رفتیم.
بعد از نوبت گرفتن و حضور در سالن ملاقات با زندانیان هر چه منتظر شدیم همسرم را نیاوردند! از مسئول سالن علت را پرسیدم، گفتند؛ پیگیری میکنم.
یکی از زندانیان گفت؛ از آقای خواستار یک یادداشت یا نامه گرفتند و ایشان را برگرداندند به بند!!
من به مسئول سالن گفتم نوشتن نامه و همراه داشتن یادداشت جرم نیست، چرا آقای خواستار را برگرداندید و ما را از ملاقات با ایشان محروم کردید؟
مامور مربوطه گفت، بروید از حفاظت زندان پیگیری کنید، بعد از گذشت از هفتخوان رستم، آقای خادمی (یکی از مسئولین زندان) زنگ زدند و علت را از داخل زندان جویا شدند. بعد گفتند آقای خواستار خودشان برای ملاقات نیامدند!! من گفتم امکان ندارد، اجازه بدین من تلفنی از ایشان بپرسم اگر ایشان بیدلیل خودشان نیامده باشند، ما مزاحم نمیشویم.
بالاخره تلفنی با آقای خواستار صحبت کردم، ایشان گفتند؛
من نامهای در رابطه با مظلومیت و بیگناهی و بیپناهی اعدامیهای بند ۶/۱ نوشتم و از آزادمردان و آزادزنان خواستم به گلها قبل از خشک شدن آب دهند، چرا که به گل خشکیده آب دادن فایدهای ندارد. این یادداشت را از من گرفتند و انگار قاچاق گرفتهاند!!
به آنها گفتم جواهر لعل نهرو از زندانهای انگلیسیها هر دو هفته یک نامه برای دخترش (بانو ایندریا گاندی) از جنایات انگلستان مینوشته و همان انگلیسیها نامه را برای دخترش پست میکردهاند که آن نامهها شده سه جلد کتاب "نگاهی به تاریخ جهان" و کتاب نامهای به دخترم که هنوز این کتابها خوانندگان و علاقمندان زیادی دارد، حالا شما برای ۴خط یادداشت اینهمه هیاهو به راه انداختهاید؟!
گفتم شما ۹ نفر انسان را ۸سال پیش گرفتهاید و زندانی کردید، قاضیشان حسن حیدری معاون امنیتی دادستان وقت بوده و به هر ۹ نفرشان حکم اعدام داده! که سه نفرشان بنام حمید راست بالا و کجیر سعادت جهانی و محمدعلی آرایش رادی ماه سال ۹۹ اعدام کردید و این ۶ نفر جدیدا حکمشان در دیوان عالی تایید شده!
«آقایان فرهاد شاکری، تاجمحمد خرمالی، عیسی عیدمحمدی، عبدالرحمن گرگیج، مولوی حکیم عظیم گرگیج و مالکعلی فدایی نسب»
قاضی حسن حیدری که حکم اولیه را داده کیست؟
این قاضی پرونده فساد و قضایی دارد و مدتی زندان بوده و الان هم معلوم نیست کجاست!
.
ضمنا دادستان آنموقع و دادستان بعدی، هر دو پرونده جنایت و فساد قضایی دارند!
آیا اگر هیئت منصفهای بود، اینها اصلا میتوانستند قضاوت کنند؟ چه رسد به اینکه حکم اعدام بدهند!
ملت قهرمان ایران،
خیلی زود دیر میشود.
بالاخره با هماهنگی زندان ملاقات حضوری ما میسر شد.
در سالن ملاقات از آقای خواستار پرسیدم یادداشتها چی بود گفتند، یکی در مورد اعدامیها که تلفنی موضوع را به شما گفتم، مورد دوم نامهای بود که در اسفند ۱۴۰۲ نوشتم و فرستادم بیرون برای انتشار که شما اجازه ندادی منتشر شود.
ملت قهرمان ایران، آقای خواستار پنجمین سال زندان متوالی را در حالی سپری میکنند که یکساعت مرخصی به ایشان ندادهاند، همکاران فرهنگی از من خواستند که با آقای خواستار صحبت کنم و مدتی اجازه ندهم نامههای ایشان منتشر شود تا همکاران فرهنگی بتوانند با دادستان صحبت کنند و از ایشان بخواهند لااقل به قانون پایبند باشند و مرخصی که حق هر زندانی است را اعطا کنند.
من این موضوع را با آقای خواستار مطرح کردم، ایشان گفتند؛ علیرغم اینکه میدانم این مورد فقط گذران وقت و فرصتسوزی است، ولی به خواست شما و همکاران احترام میگذارم و استخوان در گلو، سکوت میکنم.
هفته گذشته که ملاقات کابینی داشتیم آقای خواستار گفتند امیدوارم شما و همکاران به این نتیجه رسیده باشید که آنها به حق عمل نمیکنند، اگر به حق عمل میکردند که وضع مملکت این نبود.
گروهی از همکاران فرهنگی با دادستان صحبت کردهاند و تلویحا دادستان از آنها خواسته که آقای خواستار اول توهین به رهبری و مسئولین نظام نکند، دوم دست از براندازی بردارد و فرهنگیان را به اعتراض و تجمع تشویق نکند.
من این موضوع را به آقای خواستار انتقال دادم، ایشان گفتند؛ اولا من هر چه گفتنی بوده، گفتهام و همه گفتنیها را در اداره اطلاعات کتبا نوشتهام و امضا کردهام، حالا دیگر حرفی برای گفتن نمانده.
مورد دوم فرهنگیان افراد دانا و فرهیخته هستند و زمان و مکان و جریانهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را به درستی درک کردهاند و منتظر من و امثال من نمیشوند.
ادامه را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/Hashemkh
#هاشم_خواستار #مشهد #بیانیه۱۴ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به نام خداوند جان وخرد
دوشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۳ بعد از مدتها برای ملاقات حضوری با همسرم آقای سیدهاشم خواستار ساعت ۶ صبح با فرزندان و نوههایم به زندان وکیلآباد مشهد رفتیم.
بعد از نوبت گرفتن و حضور در سالن ملاقات با زندانیان هر چه منتظر شدیم همسرم را نیاوردند! از مسئول سالن علت را پرسیدم، گفتند؛ پیگیری میکنم.
یکی از زندانیان گفت؛ از آقای خواستار یک یادداشت یا نامه گرفتند و ایشان را برگرداندند به بند!!
من به مسئول سالن گفتم نوشتن نامه و همراه داشتن یادداشت جرم نیست، چرا آقای خواستار را برگرداندید و ما را از ملاقات با ایشان محروم کردید؟
مامور مربوطه گفت، بروید از حفاظت زندان پیگیری کنید، بعد از گذشت از هفتخوان رستم، آقای خادمی (یکی از مسئولین زندان) زنگ زدند و علت را از داخل زندان جویا شدند. بعد گفتند آقای خواستار خودشان برای ملاقات نیامدند!! من گفتم امکان ندارد، اجازه بدین من تلفنی از ایشان بپرسم اگر ایشان بیدلیل خودشان نیامده باشند، ما مزاحم نمیشویم.
بالاخره تلفنی با آقای خواستار صحبت کردم، ایشان گفتند؛
من نامهای در رابطه با مظلومیت و بیگناهی و بیپناهی اعدامیهای بند ۶/۱ نوشتم و از آزادمردان و آزادزنان خواستم به گلها قبل از خشک شدن آب دهند، چرا که به گل خشکیده آب دادن فایدهای ندارد. این یادداشت را از من گرفتند و انگار قاچاق گرفتهاند!!
به آنها گفتم جواهر لعل نهرو از زندانهای انگلیسیها هر دو هفته یک نامه برای دخترش (بانو ایندریا گاندی) از جنایات انگلستان مینوشته و همان انگلیسیها نامه را برای دخترش پست میکردهاند که آن نامهها شده سه جلد کتاب "نگاهی به تاریخ جهان" و کتاب نامهای به دخترم که هنوز این کتابها خوانندگان و علاقمندان زیادی دارد، حالا شما برای ۴خط یادداشت اینهمه هیاهو به راه انداختهاید؟!
گفتم شما ۹ نفر انسان را ۸سال پیش گرفتهاید و زندانی کردید، قاضیشان حسن حیدری معاون امنیتی دادستان وقت بوده و به هر ۹ نفرشان حکم اعدام داده! که سه نفرشان بنام حمید راست بالا و کجیر سعادت جهانی و محمدعلی آرایش رادی ماه سال ۹۹ اعدام کردید و این ۶ نفر جدیدا حکمشان در دیوان عالی تایید شده!
«آقایان فرهاد شاکری، تاجمحمد خرمالی، عیسی عیدمحمدی، عبدالرحمن گرگیج، مولوی حکیم عظیم گرگیج و مالکعلی فدایی نسب»
قاضی حسن حیدری که حکم اولیه را داده کیست؟
این قاضی پرونده فساد و قضایی دارد و مدتی زندان بوده و الان هم معلوم نیست کجاست!
.
ضمنا دادستان آنموقع و دادستان بعدی، هر دو پرونده جنایت و فساد قضایی دارند!
آیا اگر هیئت منصفهای بود، اینها اصلا میتوانستند قضاوت کنند؟ چه رسد به اینکه حکم اعدام بدهند!
ملت قهرمان ایران،
خیلی زود دیر میشود.
بالاخره با هماهنگی زندان ملاقات حضوری ما میسر شد.
در سالن ملاقات از آقای خواستار پرسیدم یادداشتها چی بود گفتند، یکی در مورد اعدامیها که تلفنی موضوع را به شما گفتم، مورد دوم نامهای بود که در اسفند ۱۴۰۲ نوشتم و فرستادم بیرون برای انتشار که شما اجازه ندادی منتشر شود.
ملت قهرمان ایران، آقای خواستار پنجمین سال زندان متوالی را در حالی سپری میکنند که یکساعت مرخصی به ایشان ندادهاند، همکاران فرهنگی از من خواستند که با آقای خواستار صحبت کنم و مدتی اجازه ندهم نامههای ایشان منتشر شود تا همکاران فرهنگی بتوانند با دادستان صحبت کنند و از ایشان بخواهند لااقل به قانون پایبند باشند و مرخصی که حق هر زندانی است را اعطا کنند.
من این موضوع را با آقای خواستار مطرح کردم، ایشان گفتند؛ علیرغم اینکه میدانم این مورد فقط گذران وقت و فرصتسوزی است، ولی به خواست شما و همکاران احترام میگذارم و استخوان در گلو، سکوت میکنم.
هفته گذشته که ملاقات کابینی داشتیم آقای خواستار گفتند امیدوارم شما و همکاران به این نتیجه رسیده باشید که آنها به حق عمل نمیکنند، اگر به حق عمل میکردند که وضع مملکت این نبود.
گروهی از همکاران فرهنگی با دادستان صحبت کردهاند و تلویحا دادستان از آنها خواسته که آقای خواستار اول توهین به رهبری و مسئولین نظام نکند، دوم دست از براندازی بردارد و فرهنگیان را به اعتراض و تجمع تشویق نکند.
من این موضوع را به آقای خواستار انتقال دادم، ایشان گفتند؛ اولا من هر چه گفتنی بوده، گفتهام و همه گفتنیها را در اداره اطلاعات کتبا نوشتهام و امضا کردهام، حالا دیگر حرفی برای گفتن نمانده.
مورد دوم فرهنگیان افراد دانا و فرهیخته هستند و زمان و مکان و جریانهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را به درستی درک کردهاند و منتظر من و امثال من نمیشوند.
ادامه را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/Hashemkh
#هاشم_خواستار #مشهد #بیانیه۱۴ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech