Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«هر روز یک فرد تازه از آسیبدیدههای شلیک عامدانه به چشمها کشف میشود و هنوز افراد بسیاری ناشناخته ماندهاند.
مجید موافق، اهل تهران که در کرج مورد اصابت ساچمه قرار گرفت، یکی دیگر از مصدومان چشم است.
او به همراه همسرش در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ همان روزی که جاویدنام حدیث نجفی توسط نیروهای سرکوبگر کشته شد، در اعتراضات به قتل حکومتی مهسا امینی به خیابان آمدند.
یکی از دوستان آنها در پشت مامورها جا مانده بود و آنها که نگرانش بودند به آن سمت حرکت کردند.
جمعیت در آن لحظه نزدیک به ۴۰۰ نفر بود و به صورت مسالمتآمیز فقط شعار میدادند. حدود ۲۰ موتور سوار سرکوبگر مسلح به سمت آنها با گلوله گاز اشکآور و بمب های صوتی حملهور شدند.
مجید دستش را به نشانه اعتراض به سمت یکی از ماموران که اسلحه شاتگان با گلوله ساچمهای دارد، دراز میکند و چند ثانیه بعد، آن سرکوبگر او را هدف میگیرد و به سمتش شلیک میکند.
آقای موافق از ناحیه بدن، سر و چشم چپ آسیب جدی میبیند.
به سمت مردم بر میگردد و به پارکینگی در آن حوالی میرود. دستانش را روی چشم غرق در خون میگذارد و از آنجا به همراه همسر خود به سه درمانگاه مراجعه میکند که از پذیرش او خودداری میکنند و در نهایت به بیمارستان فارابی رفته و رسیدگیهای اولیه به چشم او انجام میشود.
پس از آن به بیمارستان سینا برای اسکن مغز میرود.
شب دو مامور برای شناسایی افرادی که در اعتراضات آسیب دیدهاند به بیمارستان سینا میآیند.
مجید و همراهش به درخواست خود از بیمارستان مرخص میشود
۷۰ درصد بینایی چشم او از بین رفته است.
او حدود یکسال است که در ترکیه زندگی میکند و خطر دیپورت او را تهدید میکند.
از آقای موافق میپرسم زمانی که دختر او با چشم کبود پدر مواجه میشود چه واکنشی نشان میدهد که با کمی مکث پاسخ میدهد چهره دختر یازده سالهاش را از یاد نمیبرد که با غم و اندوه او را در آغوش میگیرد و گریه میکند.
و از شرایط روحی دخترش میگوید که امکان استفاده از روانشناس در ترکیه را ندارد و همچنان با دیدن موتور احساس خطر میکند.
تمام تصاویری که در این ویدئو کار شده است توسط آقای موافق در اعتراضات کرج گرفته شده است.»
از صفحه چشم برای آزادی
#چشم_برای_آزادی #مجید_موافق #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مجید موافق، اهل تهران که در کرج مورد اصابت ساچمه قرار گرفت، یکی دیگر از مصدومان چشم است.
او به همراه همسرش در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ همان روزی که جاویدنام حدیث نجفی توسط نیروهای سرکوبگر کشته شد، در اعتراضات به قتل حکومتی مهسا امینی به خیابان آمدند.
یکی از دوستان آنها در پشت مامورها جا مانده بود و آنها که نگرانش بودند به آن سمت حرکت کردند.
جمعیت در آن لحظه نزدیک به ۴۰۰ نفر بود و به صورت مسالمتآمیز فقط شعار میدادند. حدود ۲۰ موتور سوار سرکوبگر مسلح به سمت آنها با گلوله گاز اشکآور و بمب های صوتی حملهور شدند.
مجید دستش را به نشانه اعتراض به سمت یکی از ماموران که اسلحه شاتگان با گلوله ساچمهای دارد، دراز میکند و چند ثانیه بعد، آن سرکوبگر او را هدف میگیرد و به سمتش شلیک میکند.
آقای موافق از ناحیه بدن، سر و چشم چپ آسیب جدی میبیند.
به سمت مردم بر میگردد و به پارکینگی در آن حوالی میرود. دستانش را روی چشم غرق در خون میگذارد و از آنجا به همراه همسر خود به سه درمانگاه مراجعه میکند که از پذیرش او خودداری میکنند و در نهایت به بیمارستان فارابی رفته و رسیدگیهای اولیه به چشم او انجام میشود.
پس از آن به بیمارستان سینا برای اسکن مغز میرود.
شب دو مامور برای شناسایی افرادی که در اعتراضات آسیب دیدهاند به بیمارستان سینا میآیند.
مجید و همراهش به درخواست خود از بیمارستان مرخص میشود
۷۰ درصد بینایی چشم او از بین رفته است.
او حدود یکسال است که در ترکیه زندگی میکند و خطر دیپورت او را تهدید میکند.
از آقای موافق میپرسم زمانی که دختر او با چشم کبود پدر مواجه میشود چه واکنشی نشان میدهد که با کمی مکث پاسخ میدهد چهره دختر یازده سالهاش را از یاد نمیبرد که با غم و اندوه او را در آغوش میگیرد و گریه میکند.
و از شرایط روحی دخترش میگوید که امکان استفاده از روانشناس در ترکیه را ندارد و همچنان با دیدن موتور احساس خطر میکند.
تمام تصاویری که در این ویدئو کار شده است توسط آقای موافق در اعتراضات کرج گرفته شده است.»
از صفحه چشم برای آزادی
#چشم_برای_آزادی #مجید_موافق #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech