آموزشکده توانا
57.9K subscribers
30.1K photos
36.3K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
مهوش خانم می گفت به خانواده اش گفته بودند هنوز با مرخصی اش موافقت نشده است بنابراین کسی هم به پیشوازاش نرفته بود. وقتی از در زندان بیرون می آید هیچ کس مقابل زندان نبوده. آدرس خانه را نداشت. فقط می دانست خانواده اش آخرین بار به خیابان ملاصدرا نقل مکان کرده اند. ساک اش را به دوش می اندازد و در طول خیابان منتهی به بزرگراه به راه می افتد. می گوید: "راه رفتن در خیابان پس از 8 سال و نیم برایم سخت بود. مانند کودک سه ساله از همه چی در هراس بودم. از راه رفتن تنها در خیابان، از ماشین ها و ...
راننده ی خانمی سوارش می کند. چهره اش به نظر راننده آشنا می آید. خانم راننده می گوید: "خانم، چهره تان آشناست از کجا می آیی؟ داخل بودی؟ یا از خارج می آیی؟
من به مهوش خانم گفتم که: مهوش خانم بهش می گفتی از داخلِ داخل میام !! "
مهوش شهریاری از رهبران جامعه بهایی در ایران (یاران ایران) پس از 8 سال و نیم زندان و چند روز مرخصی که برای اولین بار به او داده شده بود، ساعاتی پیش به زندان برگشت.

از فیسبوک رضا خندان (همسر نسرین ستوده)
goo.gl/qup7md
مهوش ثابت، شاعر و معلم بهایی را بیشتر بشناسیم:
وقتی «قاضی مقیسه» حکم بیست زندان تعزیری را به بانو مهوش‌ ثابت ابلاغ ‌کرد، مهوش که تا پیش از آن حرفی نزده‌ بود، چشم در چشمان قاضی دادگاهش گفت:« آقای قاضی اگر حکم اعدام می‌دادید با کلاس‌تر بودها» لبخندی زده و از اتاق بیرون آمده ‌بود.

او تا کنون از مرخصی محروم بود، و تنها 5 روز برای درمان بیماریش مرخصی آمد.

http://bit.ly/1PEjUv3

رواداری یا تلورانس یکی از پروژه‌های تواناست. از طریق سایت زیر می‌توانید به منابع جامعی که آموزشکده تهیه کرده است دسترسی پیدا کنید:
bit.ly/1RtZYec

اطلاعات بیشتر درباره‌ی مدارای مذهبی : http://bit.ly/1ZppjIC

حقوق اقلیت‌ها در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:
http://bit.ly/1QUEeV6

@Tavaana_TavaanaTech
۳۱۴۵ روز از حبس ناعادلانه مهوش شهریاری (ثابت) گذشت بدون یک روز مرخصی.
او در روزهای گذشته به مرخصی آمد.

او یکی از هفت نفر اعضا یاران ایران است که در تاریخ پانزدهم اسفند ماه ۸۶ در شهر مشهد بازداشت شد، سایر اعضای یاران در بیست و پنج اردیبهشت ماه سال بعد بازداشت شدند.

مرخصی او اولین مرخصی پس از ۹ سال حبس است. او ۹ روز در مرخصی بود و به زندان بازگشت.

نگار ثابت دختر مهوش شهریاری در نامه‌ای می‌نویسد:
goo.gl/XwOsjU
٩سال به ٩ روز ... ميشود هر سال به يك روز ...
خوب؛ خيلي هم نا عادلانه نيست !
حداقل براي اين يادآوري ها كافي بود !
مثلا يادمان رفته بود طعم داشتنت را، چراغ روشن خانه را، آرامش دل قرص را، عطر ياس گيس سپيدت را!
مثلا يادمان رفته بود روزگاري مراسم " خانواده خوشبخت" داشتيم: جعبه اي شكلات خارجي كه از راههاي دور به دستمان ميرسيد، صبر ميكرديم تا بابا از سر كارش به خانه بيايد و تو خسته از جلسات بي وقفه شبانه روزي ات، كشان كشان به خانه رنگ پريده امان برسي تا دور هم بنشينيم و چاي عطري دم كنيم و شكلاتي در دهانمان بگذاريم و سبكبال بخنديم به اينهمه خوشبختي خارجي!! يادمان رفته بود كه منفجر نشده ايم، چهار، پنج، شش و دوباره شش، پنج و چهار نَفَر نشده ايم؛ آنهم چارپاره اي تكه پاره!!! يكي اسير در اعماق زمين اوين ، يكي راهي غربت در كشور چين و دو ديگري اسير حبس هاي خانگي در ايران زمين ..
يادمان رفته بود كه ما هم سهمي داريم از شب نشيني ها و غزل خواني ها و درددل كردنهاي نيمه شبها..
يادمان رفته بود روي تخت ولو شويم و بلند فرياد بكشيم: مامااااان ؛ بيا! و تو چون معجزه اي، نه در خواب كه در بيداري؛ بيايي!
يادمان رفته بود بي دغدغه و بي منت؛ بي سر خم كردن و بي نامه نگاري، آغوش كشيدن ها را ..
يادمان رفته بود طعم خورشت كرفست را؛ و يا بوسه شب بخير را و يا بوسه خيس حمام را ...
ما همه چيز از يادمان رفته بود ، ٩ سال كم نيست براي فراموش كردنها و يا اقلاً تلاش براي اين زنده به گور كردن خاطرات...
ما قانع شده بوديم به هفته اي بيست دقيقه تقسيم شدن بين شش نَفَر آنهم از پشت شيشه هاي لك دار و گوشيهاي خراب ..
ما عادت كرده بوديم به آغوش كشيدنهاي ثانيه اي تحت نظرها ..
ما عادت كرده بوديم كه هر يك در خلوت تنهايي خود، چراغي، شمعي روشن كنيم و يا حتي در تاريكي مطلق به خود خير مقدم گوييم، بنشينيم و به سقف خيره شويم !
ما عادت كرده بوديم پيش خودمان خاطرات خوش قديم را مزه مزه كنيم و خاطرات تلخ اين دوران را در قبرستان خاطرات؛ زنده زنده به گوربسپاريم..
امروز؛ از ساعتي كه رفتي، مدام ميشنوم:
"تو ماهي و من ماهي اين بركه كاشي.. اندوه بزرگيست زماني كه نباشي ..."
...
ما يادمان رفته بود و يا حداقل تمام تلاش خود را ميكرديم اينهمه خفه ماندن، خفه مردن را !
حال اما، يادمان آوردي مادر من؛ همه خوشبختي خانواده خوشبختمان را ؛
همه ميگويند چيزي نمانده خدا را شكر ! شاكر باشيد، قوي باشيد، اين نيز بگذرد ...
بله، خدا را شكر!
بله؛ ميگذرد اين ثانيه هاي نا تمام !
بله؛ اين نيز بگذرد؛
مرگ هم در رسد !

در همین رابطه:

مهوش ثابت؛ شاعر و معلم بهایی زندانی
http://bit.ly/1PEjUv3

@Tavaana_TavaanaTech
مهوش شهرياري(ثابت) از رهبران هموطنان بهايي است كه بيش از ٨ سال اخير را در زندان گذرانده. در تمام اين سالها تنها ٤ روز مرخصي داشته است، در آن سالهای زندان بارها توسط نيروهاي امنيتي از بند عمومي به ٢٠٩ منتقل شدم و درباره دليل ارتباط من با هم بندي هاي بهايي، مسيحي و سازماني[مجاهدین] سوال شد. و من هميشه پاسخ مشابهي داشتم ما اينجا در خانه مشترك با روزها، شبها و دردهاي مشترك هستيم. چنانچه بعدها و در زمان آزادي ارتباط خود را به دليل نداشتن اشتراك هاي فكري با هم بنديهاي سازماني قطع كردم اما مهوش يا همان مامان مهوش آن سالها و ده ها همبند بهايي ام دوستان مهربان و بينظیر من هستند، بي دريغ محبت ميكنند و در تمام اين سالها حتي لحظه اي درصدد تبليغ دين خود براي من بر نيامده اند. آنها باوري دارند و خود را مسئول انجام آن ميدانند، بسياري از همبنديهاي مذهبي و سنتي وقتي وارد بند ميشدند تا مدتي دچار وسواس ميشدند اما در نهايت همگي در برابر مهر و محبت و دردمشترك يكي ميشدند.بارها به ياد دارم سفره افطاري كه همه با هر اعتقادي در كنار هم مينشستيم در ماه رمضان يا ماه صيام بهايي ها!
شعر زيربخشي از يك شعر بلند است و مهوش مهربان برايم نوشته و من هربار از خواندنش لذت ميبرم. عكس مربوط به همان تنها مرخصي است. به اميد آزادي او و همه كساني كه مظلومانه و بي گناه در غربت زندان عمر ميگذرانند.
تویی که عاشق نوری ولی ز شب نگریزی
به آنچه غیر تو باشد به دشمنی نستیزی
نشسته دختر خورشید پشت پلک تو آرام
شرار شور و شعف آید از نگاه تو در کام
به رود جاری مردم نهاده چشم امیدی
طلوع صبح وطن را تو چون نشان و نویدی…
من از حریم نیستان جدا شدن نتوانم
فتاده ام اگر از پا به پا شدن نتوانم
من از طلوع بهاران به انجماد رسیدم
گلی چنان که تویی در مسیر باد ندیدم
لوتوس اگر که به ناگه روی تو از بر مرداب
چه آید از نفس شب دوباره بر سر مرداب !
غمین و ساکت و تنها نه همنفس نه قرینی
به شب اسیر ملالت چه روزهای حزینی
#مهوش_شهریاری #آزادي #مذهب #همبندی
goo.gl/NauUE1

از اینستاگرام مهدیه گلرو

مطالب مرتبط:
همدلی، راهی به سوی زیستن در صلح و آشتی
http://bit.ly/2fs2aWl
فریبا کمال‌آبادی؛ بیست سال زندان برای بهایی بودن
http://bit.ly/1RYyUoP
مهوش ثابت؛ شاعر و معلم بهایی زندانی
http://bit.ly/1PEjUv3
آزار سنگین جمهوری اسلامی و چشم هراسان بهاییان ایران
http://bit.ly/2hOd77I
مهدیه گلرو، ستاره‌ای در میان دانشجویان ستاره‌دار
http://bit.ly/1pyG1qc
انتخابات و وعده هایی که داده نمی شود
http://bit.ly/2hbIZCZ
دین و آزادی‌های مذهبی
http://bit.ly/2euo8tZ
سیاست و دین
http://bit.ly/2eGYv5x

رواداری یا تلورانس یکی از پروژه‌های تواناست. از طریق سایت زیر می‌توانید به منابع جامعی که آموزشکده تهیه کرده است دسترسی پیدا کنید:
bit.ly/1RtZYec
اطلاعات بیشتر درباره‌ی مدارای مذهبی :
http://bit.ly/1ZppjIC
حقوق اقلیت‌ها در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:
http://bit.ly/1QUEeV6


https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
مهوش ثابت (شهریاری) شاعر و معلم بهائی بار دیگر از در حکمی ظالمانه به ده سال زندان محکوم شد

خانم ثابت از اعضای سابق مدیران جامعه‌ بهائی موسوم به «یاران ایران» بود که در سال ۱۳۸۶ به ۲۰ سال زندان محکوم شده بود، حکم او بعدها به ده سال کاهش یافت و او در سال ۱۳۹۶ آزاد شد.
علاوه بر ایشان، فریبا کمال‌آبادی و عفیف نعیمی دو تن دیگر از ««یاران ایران» (که آن‌ها هم ده سال را در زندان گذرانده بودند)، در بازداشت‌های فله‌ای اعضای جامعه بهایی در روز نهم مهردادماه ۱۴۰۱ دستگیر شده بودند۔

خانم ثابت برای احقاق حق تحصیل بهائیان تلاش زیادی کرده بود، حقی که جمهوری اسلامی از ایرانیان بهائی سلب کرده است.
دانشجویان بهایی از تحصیلات دانشگاهی محروم هستند و بهاییان به ناچار دانشگاه خانگی تاسیس کرده بودند.
خانم مهوش شهریاری در سری قبلی بازداشتش دچار پوکی استخوان و شکستگی لگن شده بود و دوران سختی را در زندان گذرانده بود. او در یکی از برنامه‌های کلاب هاوس توانا درباره تجربه خود از آن دوران شرح داده بود.

درباره خانم ثابت بیشتر بخوانید:
https://tinyurl.com/y3uzdhut

- افراد جامعه بهایی یا برخی ادیان دیگر باید از حقوق شهروندی یکسان با سایر اعضای جامعه برخوردار باشند. امید است با پیروزی انقلاب مردمی ایران، شرایط برای همزیستی مسالمت‌آمیز افراد با هر باور و عقیده و گفتگو بین انسان‌ها فراهم آید.

#مهوش_ثابت #مهوش_شهریاری #بهایی #گفتگو_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
آتنا دائمی، در یک رشته توییت در خصوص وضعیت و امکانات زندان زنان نوشته و آراستن خود در زندان و تلاش برای سرزندگی را ناشی از مقاومت زندانیان برای غلبه بر شرایط موجود در آن مکان و ناکام‌گذاشتن مزدوران عنوان کرده است:

1️⃣ پیرو بحث ها و حملات به زنان زندانی به دلیل ظاهر آنها پس از آزادی از زندان، بخشی از دیده‌ها و تجربیات خودم در سه زندان اوین، قرچک، لاکان و همچنین سلول انفرادی را نوشتم که به دلیل طولانی بودن به صورت عکس منتشر میکنم!
#زن_زندگی_آزادی
|

2️⃣ در زندان اوین تمامی امکانات رفاهی موجود به واسطه مبارزات زندانیان سیاسی و اعتصابات و اعتراضات طولانی آنها در زندان به دست آمده است…
#مریم_اکبری‌_منفرد
|
3️⃣ ج.ا از طریق فروشگاه‌ها در تمام زندان‌ها روزانه سودهای هنگفتی به جیب می‌زند و اکثر اقلامی را که زندانیان (خصوصا با جرائم مالی) طالب آن باشند به فروش می‌رسانند در حالی که بسیاری از این کالاها را خود زندان باید در اختیار زندانی بگذارد.
#فریبا_کمال_آبادی
|
4️⃣ آیا در زندان امکان رنگ کردن مو و آرایش صورت وجود دارد؟ آیا زندانبان‌ها توانسته‌اند مانع رشد و بروز خلاقیت‌های زندانیان شوند؟!
#زهرا_زهتابچی
|
5️⃣ در ذهن تعدادی نمی‌گنجد که زندانی در تمام مدتِ زندان در نبرد با قدرتی است که می‌خواهد زندگی او را نابود کند و از همین رو از هر چیزی برای نشان دادن زنده بودن و مقاومت خود استفاده می‌کند!
#مهوش_شهریاری
|
6️⃣ آراستگی و شادی یکی از رموز زنان اوین برای مقاومت و نمایش قدرت و سرزندگی و شادابی خود به مزدوران ج.ا بود!
#زینب_جلالیان
|
7️⃣ اولین درس زندان به زندانی این است که هر چند به سختی اما می‌توانی با حداقل امکاناتِ موجود زندگی خود را بگذرانی و از کشف راه‌های جدید و خلاقانه برای حل مشکلات خود، خوشحال باشی و در دل به ریش آنها که محدودت کردند بخندی!!!
#فاطمه_مثنی
|
8️⃣ فراموش نکنید که عامل تمام مشکلات ما ج.ا ست و نمیدانید مزدورانِ آن تا چه حد خوشحال میشوند که عده ای همچون آنها،زندان را هتل خطاب کنند و مقاومت زندانی را نادیده بگیرند!
#مهسا_امینی
AtenaDaemi


سپاس از وحیدانلاین به خاطر تنظیم متن و لینک‌ها در کانال خوبش

#آرمیتا_عباسی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر تهران #مهوش_شهریاری و #فریبا_کمال_آبادی دو شهروند #بهائی زندانی را به ۱۰ سال زندان، ۲ سال ممنوع‌الخروجی، ۲ سال عدم سکونت در تهران، ۲ سال ممنوعیت ار فعالیت در گروه‌های اجتماعی و مصادره اموال ازجمله تلفن همراه،کامپیوتر و دیگر ابزار مرتبط با جرم محکوم کرد.

مهوش شهریاری و فریبا کمال‌آبادی پیشتر توسط قاضی ایمان افشاری رئیس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب محاکمه و محکوم شده بودند و اکنون حکم‌شان قطعی شده. آنها ۹ مرداد ۱۴۰۱ در منازلشان بازداشت و پس از ماه‌ها نگهداری در سلول‌های انفرادی بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات به بند زنان زندان اوین منتقل شدند.

اتهامات مطرح توسط وزارت اطلاعات علیه این دو شهروند بهائی، تشکیل و اداره گروه به منظور اقدام علیه امنیت ملی بوده. اتهامی که آنها از آغاز تفهیم اتهام تا دفاعیات دادگاه به شدت آن را تکذیب کرده و کیفرخواست را صرفا یک بیانیه سیاسی عقیدتی خواندند.

مهوش شهریاری و ‎فریبا کمال‌آبادی پیشتر نیز ۲ سال و نیم را در سلول‌های بند ۲۰۹ زندان اوین و ۸ سال و نیم را در بندهای عمومی زندان رجائی شهر، زندان قرچک ورامین و زندان اوین سپری کردند و اکنون بار دیگر بر اساس پرونده‌ای جدید به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شده‌اند.
این ظلم تا به کی؟!

- از توییتر رضا اکوانیان



#صدای_پای_صبح #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
‌نامه مهوش ثابت از زندان اوین: جمهوری اسلامی ما بهائیان را برای زندگی رد صلاحیت کرده است

مهوش ثابت، زندانی عقیدتی محبوس در زندان اوین، طی نامه‌ای شرحی از ظلم‌هایی که به خاطر بهایی بودن متحمل شده، نوشته است.
مهوش ثابت، شاعر، معلم و از اعضای جامعه بهاییان است.
جمهوری اسلامی بارها اعلام کرده است شهروندان بهایی را جاسوس کشورهای خارجی از جمله انگلیس و اسراییل می‌داند.
خانم مهوش ثابت ۷۰ ساله است و پیش از این نیز یک دوره حبس ۱۰ ساله را گذرانده بود اما سال پیش دوباره بازداشت شد و باز به ۱۰ سال حبس محکوم شد.

متن کامل نامه خانم ثابت به شرح زیر است:

وقتی انقلاب شد من ۲۶ ساله بودم. مدیر یک مدرسه در جنوب پایتخت. یک روز حکمی به‌دستم دادند. من برای کار کردن “رد صلاحیت” شده بودم. همان روزها از ادامه تحصیل در دانشگاه هم “رد صلاحیت” شدم. همسرم پانزده روز یک‌بار به خانه می‌آمد. او چند سال بود در یک کانتینر آلومینیومی  در حاشیه رودخانه کرج در شهریار، در سرما و گرما کار می‌کرد. او مشغول ساخت و ساز یک کارخانه شن و ماسه بود اما یک هفته قبل از راه‌اندازی، کارخانه‌اش را مصادره کردند. او هم “رد صلاحیت” شده بود! پدرم، برادرم، همه اقوام و دوستان و هم‌کیشانم به‌تدریج بیکار و خانه نشین شدند و زندگی همه ما در معرض توفان قرار گرفت! صدها نفر در سراسر کشور دستگیر و زندانی شدند و هر روز خبر اعدام تعدادی از آشنایان و دوستان را از رادیو می‌شنیدیم. ۱۰۰٪ دارایی‌های جامعه ما و اموال و دارایی‌های بسیاری از هم‌کیشانم مصادره شد و نزدیک به ۲۵۰ نفر تنها به جرم بهایی بودن اعدام شدند. تشکیلات انتخابی بهائی مسئول اداره امور داخلی جامعه ما بود نیز تعطیل اعلان شد و ما همه با هم “رد صلاحیت” شدیم! ناگهان وطن آبا و اجدادی‌مان را از ما گرفتند و ما به “آن دیگری” تبدیل شدیم و در آن وانفسای تهمت‌های سنگینِ کمرشکن و ضربه‌های هولناکِ نفس‌گیر، برای بهره‌مندی از حقوق شهروندی، برای داشتن کار و شغل، برای تحصیلات عالیه، برای خدمت صادقانه، برای دفاع از عقایدمان که به طور کلی از هر جهت مورد حمله و تحریف و نفرت‌پراکنی قرار گرفته بود، ما حتا برای روابط انسانی معمولی با هم‌وطنانمان هم “رد صلاحیت” شده بودیم. وقتی در سال ۱۳۸۶ دستگیر شدم و دو سال و نیم را در سلول‌های تنگ و تاریک فوق‌امنیتی زیر فشار و بازجویی گذراندم، وقتی ما هفت نفر اعضای جمعی موسوم به “یاران ایران” با کیفرخواست اعدام به دادگاه برده شدیم و حتا به خاطر شریف‌ترین فعالیت‌های انسانی‌مان یعنی خدمت داوطلبانه در اداره جامعه‌مان به بیست سال حبس تعزیری محکوم شدیم با خود می‌گفتم روزی همه چیز را خواهم نوشت و بی‌پایه و اساس بودن اتهام جاسوسی را برملا خواهم کرد. به مردم خواهم گفت که ما هرگز به کشورمان خیانت نکرده‌ایم. ما عاشق ایران و خواهان عزت و سربلندی وطنمان هستیم. بالاخره با اعمال یک ماده قانونی حکم بیست ساله ما شکست. پس از ده سال هر هفت نفر به‌تدریج آزاد شدیم. اما آن‌سوی دیوارها نیز من “رد صلاحیت” شده بودم!

ادامه این نامه را اینجا بخوانید

#مهوش_ثابت #مهوش_شهریاری #بهائی #بهائیان #داستان_ما_یکیست #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نامه مهوش ثابت از زندان اوین: جمهوری اسلامی ما بهائیان را برای زندگی رد صلاحیت کرده است

مهوش ثابت، زندانی بهائی در واکنش به موج جدید احضار و بازجویی و بازداشت شهروندان بهائی از سوی نهادهای امنیتی نامه‌ای منتشر کرده است.

در روزهای گذشته، ماموران امنیتی با یورش به خانه تعدادی از شهروندان بهائی درهمدان و کرج و اصفهان آن‌ها را بازجویی و برخی را بازداشت کردند.

مهوش ثابت نوشته است: « ناگهان وطن آبا و اجدادی‌مان را از ما گرفتند و ما به آن دیگری تبدیل شدیم. ما بهائیان برای داشتن یک زندگی معمولی در کشور آباء و اجدادی‌مان چهل و پنج سال است که مدام رد صلاحیت می‌شویم.»

مهوش ثابت، شاعر، معلم و از اعضای جامعه بهاییان است.
جمهوری اسلامی بارها اعلام کرده است شهروندان بهایی را جاسوس کشورهای خارجی از جمله انگلیس و اسراییل می‌داند.
خانم مهوش ثابت ۷۰ ساله است و پیش از این نیز یک دوره حبس ۱۰ ساله را گذرانده بود اما سال پیش دوباره بازداشت شد و باز به ۱۰ سال حبس محکوم شد.

متن نامه مهوش ثابت سند مهمی است در خصوص مستندسازی آزار هموطنان باورمند به آیین بهایی، سندی است از ستمگری جمهوری اسلامی نسبت به ایرانیانی که دگراندیش هستند.

این نامه توسط آموزشکده توانا بازخوانی و به صورت صوتی منتشر شده است.

متن کامل را اینجا بخوانید:
https://tinyurl.com/n2nm3w9u

#مهوش_ثابت #مهوش_شهریاری #بهائی #بهائیان #داستان_ما_یکیست #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
نرگس محمدی، فعال حقوق بشر زندانی و برنده جایزه صلح نوبل، در نامه‌ای درباره ظلم بی‌امان به بهائیان از جمله خانم مهوش ثابت نوشته است.

او در بخشی از این نامه چنین گفته است:

«مهوش از حقوق شهروندی بهائیان گفته‌است. همان حقوقی که در سال ۸۷ در بند ۲۰۹ زندان اوین به آنها وعده اش را داده بودند. بازجویان نامه ای از دادستان کل وقت، دری‌نجف‌آبادی را به هفت نفر از رهبران جامعه بهائی در سلول‌های انفرادی ارائه کردند که در آن اعلان شده بود که تشکیلات بهائی تعطیل می شود و در ازای آن حقوق شهروندی بهائیان به رسمیت شناخته خواهد شد. آنهابه وعده حکومت اعتماد کردند ولی علیرغم تعطیل تشکیلات هر گز حقوق شهروندی شان تآمین نشد.
دروغ، نیرنگ و حیله‌گری سیستم اطلاعات ایران تا جایی پیش رفته که نه‌تنها بهائیان از حقوق شهروندی‌شان برخوردار نشدند بلکه طی ماه‌های گذشته شاهد شدیدترین سرکوب‌ها بوده‌اند.
قطع تلفن مهوش ثابت ۷۰ ساله و عدم امکان صحبت او با همسر و دو فرزندش به دلیل انتشار یک دلنوشته، سندی بر طغیان سرکوب و شدت بی‌رحمی حکومت است.
از جامعه جهانی و مردم ایران انتظار می‌رود نسبت به شدت ظلم تاریخیِ بی‌امانِ حکومت به بهائیان سکوت نکنند.

نرگس محمدی
آذر ۱۴۰۲
زندان اوین»
.
- عکس مربوط به دیدار مهوش ثابت با نرگس محمدی قبل از بازداشت در خارج از زندان سال ۱۴۰۰

- متن کامل این نامه را در تصاویر ببینبد
.
#مهوش_شهریاری #نرگس_محمدی #بیانیه #داستان_ما_یکیست #بهاییان_ایران #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نوروز در زندان: روایت مهوش ثابت

مهوش ثابت، شهروند بهائی، ده سال از زندگی‌اش را در زندان‌های جمهوری اسلامی محبوس بود. او در این برنامه از نوروزهایی که در زندان تجربه کرده است می‌گوید.

این بخشی است از برنامه «زندان در ایران در هفته‌ای که گذشت» که ۲۳ اسفند ۱۴۰۰ با حضور جمعی از کنشگران و زندانیان سیاسی و عقیدتی سابق در اتاق آموزشکده توانا در کلاب‌هاوس برگزار شد.

خانم ثابت سال پیش بار دیگر بازداشت شد و بار دیگر به ده سال زندان محکوم شد و نوروز را باز در زندان گذراند
در یوتیوب:
https://youtu.be/AGb05bkPZgY

در ساندکلاد:
https://soundcloud.app.goo.gl/QjKrd

#یاری_حقوقی_توانا #زندانی_سیاسی #زندان #نوروز_در_زندان #مهوش_ثابت #نوروز #مهوش_شهریاری #داستان_ما_یکیست

@Tavaana_TavaanaTech